داروسازان
مطالعات جدید پزشکی

 

دین اسلام دین اعتدال است پیامبر بزرگوار این دین نیز در عین این كه « رحمةٌ للعالمین » (1) است دستور مبارزه با برخی از معاندان را نیز صادر می فرمود (2) و به طور مختصر باید بگوییم: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دارای مقام جمع الجمعی بود و در آئینه بودن نسبت به صفات حق تعالی مرآت تامی بودند كه ذات كبریایی را بدون هیچ دخل و تصرفی منعكس می نمودند و همانطور كه ذات مقدس خداوند هم متصف به رحمت می شود و هم متصف به غضب ، نبی مكرم اسلام صلی الله علیه و آله نیز از هر دو برخوردار بودند گرچه رحمت خداوند بر غضبش سبقت دارد لكن همین نیز در پیامبر ما منعكس بود و جنبه رحمت او بارزتر از جنبه قهر و غضب بود لكن این گونه نبود كه هیچ قهر و غضبی در كار نباشد بلكه همانطور كه خود خداوند ارحم الراحمین است در موضع عفو و رحمت (3) ایشان هم در موضع عفو و رحمت «‌ رحمة للعالمین » بودند، « رۆوف و رحیم » (4) بودند و همانطور كه خداوند اشدّ المعاقبین در موضع انتقام و عذاب است (5) ایشان نیز به جای خود اهل قهر و غضب بودند و اساسا اگر كسی در هیچ موردی غضب نكند از سیرت انسانی خارج است یعنی كسی پیدا شود كه حتی برای خدا نیز غضب نكند و به خاطر خدا نیز هیچ گاه ناراحت نشود. این نه تنها كمال نیست بلكه از بزرگترین عیوب نیز می باشد.

 

منتها درجه‌ی کمال

فرض این است كه بهترین میوه جهان طبیعت به عنوان پیامبر خاتم عرضه گشته، و ابر و باد و مه و خورشید و فلك افتخار دارند كه بهترین خلق اولین و آخرین را در دامن خود پروریده و جهان بشریت را از چنین نعمتی بهره‌مند ساخته‌اند. وقتی قرآن می‌فرماید: «و ان الی ربك المنتهی» (نجم: 42) پایان كار به سوی پروردگار تو است، بدین معنا است كه شخص پیامبر صلی الله علیه وآله تحت تربیت و ربوبیت حقتعالی به آخرین درجات كمال بار یافته و به منتها درجه رسیدن او از آیه «فكان قاب قوسین او ادنی» نیز فهمیده می‌شود، بنابراین «انا لله و انا الیه راجعون» بر قلب پیامبر نازل گشته و مصداق بارز آیه است، پس بالاتر از آن مقامی فرض ندارد و همتایی بر او فرض ندارد، در نتیجه دلیلی بر آمدن پیامبر بعد و سخن جدید نیست.

 

حقیقت دین كه بیان كننده خواستهای فطرت و راهنمای بشر به راه راست است یكی بیش نیست. بنابراین با بسته شدن دفتر نبوت، ارتباط انسان با جهان غیب در سایه ولایت، عقل، فطرت و شهود تام، قطع و برچیده نیست و در صورت عمل به دستاوردهای وحیانی از یك رهبر آسمانی سعادت بشر تامین می‌گردد

 

پشتوانه ‌ای محکم

 

نبوت دارای پشتوانه‌ای به نام ولایت است، با قطع گردیدن نبوت، مقام ولایت قطع نمی‌شود، بلكه در پیشوایان دین به خصوص، و در دیگر اولیاء نیز هست، پیشوایان معصوم چون دارای امامت و ولایت اند پس از قطع وحی و ترسیم خطوط دین توسط پیامبر، همچنان به پاسداری، تفسیر و شكوفایی آن آموزگاری می‌كنند، حقایق دین، اصول اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، فقهی، پزشكی، نظامی و... را شكوفا می‌سازند. پس این توهم كه با رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله، بشر از ولایت تشریعی آزاد شد، سخن سنجیده‌ ای نیست، بلكه جانشینان پیامبران و به ویژه جانشینی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله همان كار پیامبری را ادامه می ‌دهند، پیامبر نیستند ولی از ناحیه ولایت كار پیامبرانه می ‌كنند، آیه‌ ای كه می‌فرماید: «انما ولیكم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یوتون الزكوة و هم راكعون»؛ (مائده: 55) یعنی ولایتی كه در الوهیت و نبوت مطرح است در وجود شخص امام معصوم نیز وجود دارد، این ولایت فوق ولایت معنوی، قرب نوافل و فرایض است، این همان ولایت تشریعی است كه قطع نمی‌شود.

 

بلوغ اجتماعی بشر

 

ظهور پیاپی پیامبران تنها معلول تغییر و تكامل شرایط زندگی و نیازمندی بشر به پیام نوین و رهنمایی نوین نیست، بلکه از یک جهت، معلول نابودیها و تحریف و تبدیلهای كتب و تعلیمات آسمانی بوده است. بشر چند هزار سال پیش نسبت به حفظ مواریث علمی و دینی ناتوان بوده است و از او جز این انتظاری نمی‌توان داشت. آنگاه كه بشر به مرحله ای از تكامل می‌رسد كه می‌تواند مواریث دینی خود را دست نخورده نگهداری كند، علت عمده تجدید پیام و ظهور پیامبر جدید منتفی می‌گردد و شرط لازم (نه شرط كافی) جاوید ماندن یك دین، موجود می‌شود. در حقیقت، یكی از اركان خاتمیت، بلوغ اجتماعی بشر است به حدی كه می‌تواند حافظ و نگهبان مواریث علمی و دینی خود باشد و خود به نشر و تبلیغ و تعلیم و تفسیر آن بپردازد.

 

 آیه «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»(حجر:9) به منتفی شدن مهمترین علت تجدید نبوت و رسالت از تاریخ نزول قرآن به بعد اشاره می‌كند، و در حقیقت، تحقق یكی از اركان ختم نبوت را اعلام می‌دارد. در این آیه با قاطعیت كم نظیری از محفوظ ماندن قرآن از تحریف و تغییر و نابودی سخن رفته است.

 

 

 

پیامبری از درون

 

خداوند به وسیله پیامبر خطوط كلی را از خارج تامین كرده و نیز در درون بشر یك نیروی فوق العاده و شگفت به نام خرد قرار داده است، عقل شریعتی است در نهان انسان و وحی شریعتی است در برون، وقتی عقل و نقل به عنوان دو بال از ابزار دین‌شناسی قرار گیرند می‌توانند زوایای احكام، اخلاق،عقاید، و سایر نیازمندی‌های بشر را در هر منطقه و هر زمان تامین كنند، گرچه تا قیامت (به فرض) حجتی ظهور نكند و از پس پرده غیبت بیرون نیاید، عقل مصون از مغالطه (به بركت وحی) هر روز شكوفاتر می‌شود.

 

پیشوایان معصوم چون دارای امامت و ولایت اند پس از قطع وحی و ترسیم خطوط دین توسط پیامبر، همچنان به پاسداری، تفسیر و شكوفایی آن آموزگاری می‌كنند، حقایق دین، اصول اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، فقهی، پزشكی، نظامی و... را شكوفا می‌سازند

 

بدیهی است عقل از منابع دین است نه چیزی در برابر دین، پس دلیل را به دینی و عقلی تقسیم كردن یك اشتباه بزرگ است، عقل از ابزار و كواشف دین و اراده خدا است، عقل است كه می‌تواند بفهمد نقل و وحی چه گفته ‌اند، توسط عقل است كه آیات ارزیابی می ‌شوند، و روایات را درهم آمیخته و از آمیزه آنها استنباطات و استخراجات صورت می‌پذیرند، عقل به عنوان چراغ ‌پر فروغ و قوی در خدمت دین است، از این رو شریعت اسلام پایدار و ماندگار است آن‌سان كه دین پا بر جا است خاستگاه این پایداری و پویایی، تداوم ربوبیت حقتعالی است كه هر لحظه ی بشر را تدبیر كرده و ابزار و آلات استنباط و استخراج قوانین تازه را فراهم کرده است. براهین نقلی كه از قرآن و سنت به دست می‌آیند، همچنین تقریر و فعل معصومان موجب تكامل دین هستند، عقل نیز در كنار این‌ها قرار دارد نه در برابرشان. عقل در كنار نقل و به عنوان چراغ فروزانی است كه جنبه پویندگی دارد تا اگر نبوت ختم شد كنار ولایت، مبین وحی و قرآن باشد.

 

لازم به ذکر است كه شهود و عرفان با توجه به موازین آنها ـ كشف و شهود موافق با شهود معصوم ـ نیز حجت است، این مجموعه فعالانه در تلاش و كوشش ‌اند تا پاسخ صحیح و مثبت به نیازهای فكری و عملی جامعه داده، و انسان را از سرگشتگی نجات بخشند.

 

 

 

در امتداد ربوبیت حق

 

با توجه به آنچه گفته شد، اندیشه ختم نبوت بر این پایه است كه مایه دین در سرشت بشر نهاده شده است، از این رو حقیقت دین كه بیان كننده خواستهای فطرت و راهنمای بشر به راه راست است یكی بیش نیست. بنابراین با بسته شدن دفتر نبوت، ارتباط انسان با جهان غیب در سایه ولایت، عقل، فطرت و شهود تام، قطع و برچیده نیست و در صورت عمل به دستاوردهای وحیانی از یك رهبر آسمانی سعادت بشر تامین می‌گردد. بر این اساس مردم به حال خود رها نشده ‌اند و ربوبیت حقتعالی همچنان ادامه دارد.

 

منابع:

 

ختم نبوت، شهید آیت الله مرتضی مطهری.

 

خاتمیت پیامبر اسلام، آیت الله جوادی آملی.

 

 

پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 19:14 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی
مقدمه

سکته مغزی هنگامی رخ می دهد که مغز در نتیجه نقص خونرسانی یا پاره شدن یک رگ یعنی خونریزی مغزی، آسیب ببیند. بعضی از سکته های مغزی با از دست رفتن ناگهانی هشیاری باعث حالت اغما می شوند. این نوع سکته های مغزی معمولاً از خونریزی وسیع مغزی ناشی می شوند و آنقدر خاص هستند که در یونان باستان آن را آپوپلکسی می نامیدند، که نام قدیمی سکته مغزی است. نام قدیمی دیگری که سکته مغزی به آن نامیده می شد “حادثه مغزی-عروقی” بود. سکته مغزی مطمئناً نوعی حادثه نیست و اغلب نتیجه سالها سایش و فرسایش و “رسوب گرفتن” رگهای خونرسان مغز است.با این حال، از حروف اختصاری “CVA”یا حادثه مغزی-عروقی هنوز استفاده می شود.

سکته مغزی آن قدر شایع است که اکثر ما دوست یا فامیلی می شناسیم که سکته مغزی کرده باشد. با این حال، تا همین اواخر، سکته مغزی یک اولویت درمانی اصلی به حساب نمی آمد، شاید به این دلیل که بسیاری از افرادی که سکته مغزی کرده بودند آن قدر پیر یا ناتوان بودند که دلیلی برای مضطرب شدن نبود. اما سکته مغزی را نباید نادیده گرفت. سکته مغزی سومین علت شایع مرگ و یکی از اصلی ترین دلایل ناتوانی های شدید است. در دهه ۱۹۹۰، سکته مغزی در اولویت های درمانی دولت ها قرار گرفت، اما در اواخر این دهه، سکته مغزی در فهرست اولویت ها یک پله سقوط کرد یعنی بعد از بیماری های قلبی، سرطان و سلامت روانی قرار گرفت. با این حال، دهه اخیر شاهد انفجاری در علاقه به خدمات و تحقیقات پیرامون سکته مغزی بود. در حال حاضر، آگاهی پزشکان بیشتر شده است و می دانند که برای پیشگیری از سکته مغزی کارهای زیادی می توان انجام داد، می توان خود سکته مغزی را درمان کرد و با برنامه های توان بخشی منظم عواقب سکته مغزی را بهبود بخشید.

بسیاری از افراد سکته مغزی را با حمله قلبی اشتباه می گیرند. شباهت هایی نیز وجود دارند، حملات قلبی از مسدود شدن رگ های قلب و سکته های مغزی از مشکلات رگ های خونرسان مغز ناشی می شوند. با این حال، حملات قلبی معمولاً با درد ناگهانی قفسه سینه و بازو (همراه با ضعف، هراس ناگهانی و دل به هم خوردگی) همراه هستند، در حالی که سکته مغزی معمولاً دردی ندارد و با ترکیبی از علائم از جمله از دست رفتن توان حرکت و مشکلات گفتاری، بینایی، و یا تعادلی همراه است.

اخیراً گروهی از متخصصان این زمینه پیشنهاد کرده اند که نام سکته مغزی به “حمله مغزی” تغییر کند تا مردم و متخصصان آگاه تر شوند که مغز هم به اندازه قلب اهمیت دارد.

سکته مغزی چیست ؟

مغز حرکات بدن ما را کنترل می کند، اطلاعات دنیای خارج را پردازش می کند و امکان برقراری ارتباط با دیگران را برای ما فراهم می سازد. سکته مغزی هنگامی رخ می دهد که کار قسمتی از مغز، به دلیل مشکلات خونرسانی، متوقف می شود. این امر به علائم شناخته شده سکته، مانند ضعف ناگهانی دست و پا در یک طرف بدن، منجر می شود.

مغز یکی از ضعیف ترین قسمت های بدن است و به طرز غم انگیزی، حتی مدت کوتاهی عدم خونرسانی به آن می تواند فاجعه بار باشد. برای مثال، گرچه یک انگشت یا حتی خود پا را ممکن است بعد از ساعت ها نرسیدن خون با موفقیت حفظ کرد، مغز بعد از چند دقیقه نرسیدن خون آسیب می بیند. علائم سکته مغزی معمولاً خیلی سریع بروز می کنند و ممکن است خیلی شدید باشند.

عملکرد مغز

توضیح ساختار مغز به درک علت وقوع انواع مختلف سکته مغزی کمک می کند.

مغز درون جمجمه قرار گرفته است و از طریق اعصاب جمجمه ای (که از سوراخ های جمجمه می گذرند) و اعصاب نخاعی (که از طناب نخاعی از طریق فواصل کوچک بین استخوان های ستون مهره ها می گذرند و دست ها، تنه و پاها را کنترل می کنند) با سایر قسمت های بدن ارتباط دارد. مغز از سه قسمت اصلی تشکیل شده است.

  • ساقه مغز
  • مخچه
  • نیمکره مغز

ساقه مغز تنفس، ضربان قلب و بازتاب های مهم، مانند سرفه برای تمیز کردن لوله های تنفسی، کنترل دارد. مخچه مرکز تعادل و هماهنگی حرکت است. این قسمت های مغز که بر اساس نظریه تکامل بسیار قدیمی هستند،حداقل نیروی مغزی لازم برای بقا را فراهم می کنند. نیم کره مغز (چپ و راست) به این قسمت بدوی تر مغز متصل هستند و تکلم، تفکر، حرکات پیچیده و بینایی را کنترل می کنند.

نیم کره های چپ و راست از طریق دسته های تارهای عصبی که از یک طرف بدن به طرف دیگر می روند، با هم ارتباط دارند. در نتیجه، سمت چپ مغز، سمت راست بدن را کنترل می کند و برعکس، بنابراین، سکته ای که در نیم کره چپ مغز رخ می دهد، باعث بروز علائم (برای مثال: ضعف) در سمت راست بدن می شود. در اکثر افراد راست دست، نیم کره چپ مسلط است و کلام و منطق را کنترل می کند، در حالی که نیم کره راست مسئول قوه تخیل و افکار خلاقانه است . این امر چیرگی نیمه چپ نامیده می شود.

خونرسانی مغز از چهار رگ اصلی خون یعنی دو شریان مهره ای و دو شریان سبات تامین می شود. شریان های مهره ای از استخوان مهره ای وارد جمجمه می شوند و اساساً خون ساقه مغز و مخچه را تامین می کند در حالی که شریان های سبات از جلوی گردن وارد جمجمه می شوند و اساساً خون نیم کره های مغز را تامین می کنند.

این چهار شریان در یک حلقه ناقص به هم می پیوندند، که این امر در صورت بسته شدن یکی از شریان های به تامین خون کافی برای تغذیه مغز کمک می کند. منابع آب و برق طبق اصول مشابهی عمل می کنند تا اگر قسمت از مسیر جریان آب یا برق آسیب دید، آب و برق کافی حفظ شود. متاسفانه، اثر بخشی حلقه شریانی در اشخاص مختلف متفاوت است و اغلب در فردی که یکی از شریان های اصلی مسدود شده است، مانع از بروز علائم سکته مغزی نمی شود.

دلایل سکته مغزی

مغز مقدار زیادی اکسیژن و مواد غذایی مصرف می کند (برای مثال، گلوکز) که از طریق گردش خون تامین می شود. شایع ترین علت سکته مغزی هنگامی است که یکی از رگ های تامین کننده این مواد غذایی حیاتی مغز با لخته خون مسدود شود. لخته خون که ترومبوز نامیده می شود، ممکن است به صورت موضعی در یک شریان مغز یا در جای دیگری( برای مثال، در قلب) تشکیل شود و همراه جریان خون به مغز برود. این نوع لخته های سرگردان را آمبولی می نامند. هنگامی که یکی از رگ های خونرسان مغز مسدود می شود، سلولهای مغز که توسط آن رگ تغذیه می شدند سریعاً به کمبود اکسیژن و گلوکز دچار می شوند و نمی توانند خوب کارشان را انجام دهند. اگر خونرسانی مجدد خیلی سریع برقرار نشود، این سلولهای مغزی خواهدند مُرد. این نوع سکته، سکته مغزی ایسکمی یا “انفارکتوس مغزی” نامیده می شود. واژه تخصصی “ایسکمی” به معنای کمبود خون است. “انفارکتوس” هم واژه ای تخصصی برای مر گ قسمتی از بدن است.

دومین علت شایع سکته مغزی خونریزی مغزی است، که هنگام پاره شدن یکی از رگهای خونی درون سر رخ می دهد. این خونریزی علاوه بر مختل کردن تامین اکسیژن و گلوکز بعضی قسمت های مغز، ممکن است از طریق لخته شدن، تورم و تحریک التهاب به مغز آسیب بزند.

دو نوع خونریزی مغزی وجود دارند : خونریزی درون مغزی، یعنی هنگامی که خون درون مغز جمع می شود و خونریزی زیر عنکبوتیه که خون بین جمجمه و مغز جمع می شود. در حال حاضر پزشکان بعضی بیماری ها را شناسایی کرده اند که ظاهراً باعث ضعیف شدن رگ های خونی و افزایش احتمال پارگی رگ می شوند. پر فشاری خون مطمئناً یکی از دلایل مهم خونریزی درون مغزی است. خونریزی زیر عنکبوتیه اساساً از پارگی تورمهای کوچک رگها ناشی می شود که آنوریسم نامیده می شوند و ممکن است در رگ های ضعیف به وجود بیایند. این مشکل می تواند ارثی باشد.

هرگونه خونریزی یا ترومبوآمبولی درون سر که باعث نوعی کاهش عملکرد برای مدتی بیش از ۲۴ ساعت شود (با فرض زنده ماندن بیمار) را می توان سکته مغزی نامید. علائمی که کمتر از ۲۴ ساعت طول می کشد و کاملاً بهبود می یابند، با نام حملات ایسکمی گذرا (TIA) یا مینی سکته مغزی نامیده می شوند.

اغلب تشخیص سکته مغزی ایسکمی از سکته مغزی ناشی از خونریزی مغزی دشوار است. هر دو ممکن است باعث سستی، کرختی یا فلج بعضی قسمت های بدن شوند و ممکن است با بریده بریده صحبت کردن و از دست دادن هوشیاری همراه باشند. با این حال، سکته مغزی ناشی از خونریزی مغزی اغلب با سر درد شدید همراه است و ممکن است بسیار شدیدتر باشد و به آسیب مغزی وسیع منجر شود که در این صورت احتمال از دست دادن هوشیاری برای طولانی مدت (اغما) بیشتر است.

انواع سکته مغزی

علائم سکته مغزی به قسمتی از مغز بستگی دارند که آسیب دیده است. هر قسمتی از رگ های خونرسان ممکن است مسدود شود و به همین دلیل، سکته مغزی انواع نامحدودی دارد. خونرسانی مغز نیز به میزان شگفت آوری در افراد مختلف فرق می کند. در بعضی افراد ممکن است سه رگ از چهار رگ مسدود شوند و فرد سکته مغزی نکند. فرد به سکته ای بسیار شدید دچار شود. این امر طبقه بندی سکته های مغزی را مشکل می کند و طبقه بندی های متفاوتی در سراسر جهان استفاده می شوند.

سکته مغزی در نیمه چپ مغز

سکته ای که بر نیمه راست بدن اثر می گذارد معمولاً نتیجه مشکلات نیمه چپ مغز است (و برعکس) برای اطلاعات بیشتر در مورد عملکرد های نیمه چپ و راست مغز به فصل “سکته مغزی چیست؟” مراجعه کنید.

شناخته شده ترین نوع سکته مغزی زمانی است که شخصی به طور ناگهانی دچار ضعف یا فلج در نیمه راست صورت، پا و دست می شود.

تشخیص این مشکل بسیار آسان است و نام علمی آن “فلج خفیف یک سویه” یا “فلج نیم تنه” می باشد. شدت این ضعف می تواند از خفیف تا فلج کامل را شامل شود و معمولاً بر صورت، دست و پا، با هم اثر می گذارد، اما بعضی سکته های مغزی خفیف صرفاً بر صورت یا فقط بر دست یا پا اثر می گذارند. به ندرت، سکته های مغزی ممکن است صرفاً باعث بی حسی صورت، دست یا پا، یا ترکیبی از بی حسی و ضعف شوند.

اگر چه ضعف یکی از علائم ابتدایی واضح سکته مغزی است. سفتی رو به افزایش که بعداً به وجود می آید می تواند باعث بسیاری مشکلات دیگر شود. این سفتی “اسپاستی سیته” نامیده می شود و در عضلاتی بروز می کند که عصب آنها از بین رفته است و مرتب استفاده نمی شوند. اگر بعد از سکته مغزی افراد از فیزیوتراپی مناسب بهره مند نشوند، اسپاستی سیته می تواند به گرفتگی های دردناک و حالت های بدنی غیر طبیعی منجر شود. هدف فیزیوتراپی بازگرداندن حرکات طبیعی بدن به حالت اول است و جلسات اول اغلب به کاهش سفتی عضلات دست و پای فلج اختصاصی داده می شوند.

اگر تنها مشکل شما بعد از سکته مغزی ضعف یک طرف بدن شما است، نشان می دهد که سکته مغزی خفیف بوده و فقط به ناحیه کوچکی از “سیم کشی” در اعماق مغز آسیب زده است. با این حال، اگر سکته مغزی به قسمت بزرگتری از مغز شما آسیب زده باشد، بر سایر توانایی هایتان هم اثر می گذارد.

در افراد راست دست، قسمت چپ نیز بر زبان، توانایی دیدن دنیای سمت راست و بر توانایی شناسایی و هماهنگی اشیاء در سمت راست کنترل دارد. بدین ترتیب، سکته های مغزی بزرگتری که در قسمت چپ مغز رخ می دهند می توانند باعث ترکیبی از ضعف شدیدتر سمت راست بدن ناتوانی در تکلم و ناتوانی در دیدن اشیاء سمت راست شوند. در افراد چپ دست، این عملکرد ها معمولاً توسط سمت راست مغز کنترل می شوند، گر چه این یک قانون قطعی نیست.

مشکلات گفتاری

مشکلات گفتاری که بعد از سکته مغزی عارض می شوند شامل مشکل ذهن در جمله بندی و درک صحیح کلمات هنگام مکالمه است. افرادی که مشکلات گرفتاری آنها بهبود می یابد تعریف می کنند که این مشکل باعث احساس ناکامی زیادی می شود، آنها می گویند که می دانستند مردم با آنها صحبت می کنند، اما نمی توانستند یک کلمه از حرف های آنها را بفهمند. به همین ترتیب، آنها می دانستند چه می خواهند بگویند اما نمی توانستند کلمات صحیح را پیدا کنند. این امر می تواند بسیار خفیف باشد، مانند ناتوانی در یاداوری اسم اشیاء معمولی مانند ساعت، یا شدیدتر و به معنای از دست دادن کامل توانایی تکلم باشد. گاهی، در نتیجه ضعف عضلات درگیر در حرکت دادن دهان و زبان هنگام تلفظ کلمات، ممکن است نوع دیگری مشکل کلامی به نام تکلم پریشی به وجود بیاید.

سکته مغزی در نیمه راست مغز

سمت چپ بدن با سمت راست مغز کنترل می شود و در افراد راست دست این قسمت مغز معمولاً مسلط نیست. مشکلات سکته مغزی در این قسمت بسیار شبیه مشکلات سکته مغزی نیمه چپ مغز هستند که بیشتر توضیح دادیم، اما مشکلات زبانی خیلی کمتر شایع هستند.

یکی از مشکلات شایع در افرادی که سکته های وسیع سمت راست مغز داشته اند این است که اغلب خیلی ناتوان به نظر می رسند در ابتدا درک این مسئله خیلی دشوار است. این مشکل نتیجه ناتوانی مغز در تشخیص این مسئله است که دست و پای چپ متعلق به بیمار است آن قسمت از مغز که به شما می گوید دست و پای چپ دارید آن قدر آسیب می بیند که مغز فرض می کند که سمت چپ بدن وجود ندارد. هنگامی که مسئله واقعاً شدید است، افراد ممکن است حتی غذای سمت چپ بشقاب خود را هم نادیده بگیرند و دست و پای چپ خود را “گم کنند” .الگوی شناخته شده دیگر در افرادی که دچار فلج سمت چپ شده اند سخن گفتن نامعمول است، یعنی سخن گفتن بیمار یکنواخت یا بی احساس می شود. ظاهراً اوج و فرود صدا که سخن گفتن را جالب تر و سر زنده تر می کند، توسط سمت راست (یا قسمت غیر چیره مغز) کنترل می شود.

چپ دستی

اگر شما به طور طبیعی چپ دست هستید، قسمت مسلط مغز شما ممکن است سمت راست یا چپ باشد. افراد چپ دست ممکن است دچار ترکیب علائمی شوند که کمی متفاوت از آنهایی باشد که در بالا توضیح دادیم.

مشکلات بینایی

شایع ترین مشکل بینایی شناخته شده ناتوانی در دیدن دنیای سمت راست (یا چپ) در نتیجه مشکلات ایجاد شده برای قسمت چپ (یا راست) مغز است، به این دلیل که میدان بینایی سمت چپ هر دو چشم توسط سمت راست مغز و برعکس کنترل می شود. این فقدان میدان دید اغلب با نابینایی یک چشم اشتباه گرفته می شود، اما در واقع فقدان بینایی در میدان دید یک سمت هر دو چشم است. این نوع فقدان میدان بینایی نیمه کوری نامیده می شود. با این که اکثر سکته های مغزی به چشم صدمه ای نمی زنند اما بر پردازش داده های هر دو چشم اثر می گذارند. اگر مرکز توازن و هماهنگی مغز صدمه ببیند، سکته مغزی ممکن است باعث دو بینی نیز بشود، گرچه بسیاری از بیماری ها غیر از سکته مغزی ها ممکن است باعث دو بینی شوند.

مشکلات تعادل

قاعده مغز مجموعه پیچیده ای از “سیم کشی” است و مکانیسم هایی را کنترل می کند که مانع از افتادن شما می شوند. سکته هایی که بر این قسمت از مغز اثر می گذارند ممکن است باعث بی ثباتی ناگهانی شوند.

حملات ایسکمی گذرا

بعضی علائم سکته مغزی به سرعت ناپدید می شوند و بعد از چند دقیقه (یا چند ساعت) شما به حالت طبیعی بر می گردید. اگر علائم سکته مغزی کمتر از ۲۴ ساعت طول بکشند، پزشکان آن حمله را حمله ایسکمی گذرا یعنی نوعی “مینی سکته” می نامند. اگر علائم بیش از ۲۴ ساعت طول بکشد، نام “سکته” ترجیح داده می شود. حمله ایسکمی گذرا از تشکیل لخته خون کوچکی که سریعاً باز می شود، یا کاهش موقت جریان خون در مغز (برای مثال، در نتیجه ریتم نامنظم قلب، کاهش فشار خون یا گرفتگی رگ های باریک خونی)ناشی می شود.

نوع خاصی از حمله ایسکمی گذرا بر بینایی یک چشم اثر می گذارد. این حمله نابینایی گذرا یا نابینایی تک چشمی گذرا نامیده می شود. این حمله زمانی رخ می دهد که بینایی یک چشم از بین می رود مانند این که یک پرده سیاه روی چشم را بگیرد. این حملات گاهی مانند تار شدن ناگهانی دید توصیف می شوند. برای آزمایش اینکه آیا مشکل در هر دو چشم وجود دارد یا نه می توانید هر یک از چشم ها را به نوبت بپوشانید.

اگر کاهش دید فقط در یک چشم رخ داده است و بینایی شما پس از ثانیه ها یا دقایقی بهبود نیافت. این امر معمولاً نتیجه مشکلات گردش خون است که بر رگ خونرسان چشم (که با مغز مشترک است) اثر گذاشته است. این لخته خون معمولاً از منبعی خاص، مانند آسیب یا بیماری قلب یا شریان های سبات (رگ های خونی که خون سر را تامین می کنند) ناشی می شود. این نوع حملات می توانند هشداری برای بروز سکته مغزی در آینده نیز باشند، به دلیل اینکه دفعه بعدی ممکن است لخته خون به جای چشم به مغز برود.

حمله ایسکمی گذرا بی اهمیت نیست و هشداری برای امکان وجود مشکلات گردش خون است. افرادی که به این نوع حملات دچار شده اند. بیشتر از حد معمول در معرض خطر حمله دیگری مانند سکته مغزی فلج کننده هستند که ممکن است جدی تر باشد. بنابر این مهم است که هر نوع حمله شبیه سکته مغزی توسط پزشک خانواده شما ارزیابی شود، او ممکن است قادر باشد راه هایی برای پیشگیری از حملات جدی تر در آینده نزدیک پیشنهاد کند.

چرا سکته مغزی کرده اید ؟

خیلی دشوار است که بگوییم چرا کسی سکته مغزی کرده است. گرچه مسائل بسیاری در مورد علل سکته مغزی روشن شده اند ،شواهد اغلب در مراحل اولیه ناپدید می شوند. برای مثال، اگر سکته مغزی ناشی از لخته خونی باشد که بر اثر مشکلی قلبی به وجود آمده است، اسکن قلب که اغلب برای یافتن منبع آمبولی مورد نظر انجام می شود، معمولاً نمی تواند شاهدی از وجود لخته در قلب فراهم کند، به این دلیل که لخته مسئول سکته مغزی اکنون در مغز است و باعث سکته مغزی شده است.

با وجود این مشکلات، با افزایش سن سکته مغزی بسیار شایع تر می شود. سکته مغزی ممکن است در افراد خیلی جوان نیز رخ دهد (حتی کودکان خردسال) اما در این سن بسیار نادر است. میانگین سنی دچار شدن به سکته مغزی در مردم ما ۷۵ سال است. سکته مغزی با افزایش سن شایع تر می شود، با این حال، پیشگیری مناسب تر، خطر کلی سکته مغزی را کاهش داده است. این دو عامل در دو جهت مخالف عمل می کنند (پیر شدن جامعه شمار سکته های مغزی را افزایش می دهد و پیشگیری بهتر این تعداد را کاهش می دهد) و شمار کلی افرادی که در دو دهه گذشته سکته مغزی کرده اند نسبتاً ثابت مانده است. احتمال ابتلای فردی ۸۰ ساله به سکته مغزی سی بار بیشتر از احتمال برای فردی ۵۰ ساله است. این امر احتمالاً فرسایش رگ های خونی است.کار زیادی برای افزایش سن نمی توان انجام داد. اما می توان سایر عوامل خطر زای سکته مغزی را کاهش داد.

آترواسکلروز

تصلب شرایین (آترواسکلروز) نامی است که به مشکل شایع سخت شدن و رسوب بستن شریان ها داده شده است. این بیماری ممکن است در عنفوان جوانی با جمع شدن لایه های چربی در دیواره رگ ها (آتروما) شروع شود.

هنگامی که افراد پیرتر می شوند، این رسوبات چربی ممکن است آنقدر آسیب بزنند که باعث تشکیل لخته خون درون شریان (ترومبوز) شوند که به باریک شدن و کاهش جریان خون منجر می شود. این لخته های خون نهایتاً ممکن است رگ را مسدود کنند و اگر شریان به مغز برود، باعث سکته مغزی شوند. اکثر سکته های ایسکمی و حملات ایسکمی گذرا از این نوع مشکلات ناشی می شوند.

شما می توانید با تغییر در روش زندگی خطر آترواسکلروز را کاهش دهید. خوردن غذاهای کم چرب و مصرف روزانه ۵ وعده میوه و سبزیجات تازه و ورزش منظم نه تنها خطر آترواسکلروز را کاهش می دهد و به کاهش خطر سکته مغزی کمک می کند، بلکه از بروز دیگر مشکلات عروقی مانند بیماری عروق کرونری قلب و پر فشاری نیز جلوگیری می کند. کاهش مصرف چربی های اشباع شده که در گوشت قرمز و محصولات لبنی وجود دارند خیلی مهم است، چون این نوع چربی میزان کلسترول خون، یعنی ماده چربی که باعث تشکیل لخته خون می شود را افزایش می دهد.

فشار خون بالا

نام علمی فشار خون بالا “پرفشاری” است. اکثر افراد می دانند که پرفشاری برای سلامت انسان خوب نیست، اما تعداد خیلی کمتری می دانند که هر چه فشار خون بالاتر باشد خطر سکته مغزی بیشتر است هنگامی که خون با فشار بالا در سیستم گردش خون شما تلمبه می شود، به دیواره های شریان ها فشار وارد می شود. این مسئله به دیواره شریان ها آسیب می زند و بدین ترتیب احتمال به وجود آمدن آترواسکلروز و تشکیل لخته خون بیشتر می شود.

فشار خون یک دوره ضربان قلب در دو نقطه اندازه گیری می شود. بالاترین فشار گردش خون هنگامی است که قلب منقبض می شود (فشار سیستولی) و پایین ترین فشار زمانی است که قلب بین دو ضربان استراحت می کند (فشار دیاستولی) بدین ترتیب دو رقم برای اندازه گیری فشار خون وجود دارد (سیستولی روی دیاستولی) برای مثال ۸۰/۱۲۰، اکنون پژوهشگران می دانند که هنگامی که فشار خون افزایش می یابد و در سطح خاصی ثابت می ماند، کاهش فشار خون خطر سکته مغزی را کاهش خواهد داد. فشار خون به سرعت تغییر می کند اما اکثر متخصصان فشار خون مطمئناً می خواهند که فشار شما پایین تر از ۱۶۰ روی ۹۰ باشد. آخرین توصیه ها فشار خون کمتر از ۱۴۰ روی ۸۵ را مطلوب می دانند. بعضی متخصصان پیش بینی می کنند، اگر بتوان میانگین فشار خون را پایین آورد کاهش چشمگیری در بروز سکته مغزی پیش خواهد آمد.

کاهش فشار خون

مصرف زیاد نمک با فشار خون بالا ارتباط دارد. نمک فشار خون را افزایش می دهد چون نمک مایعات را جذب جریان خون می کند و حجم خون را افزایش و میزان دفع مایعات از طریق کلیه ها را کاهش می دهد. برخی متخصصان پیشنهاد کرده اند که بعضی اقدامات ساده می توانند میزان سکته مغزی را در کل جمعیت به شدت کاهش دهند. این اقدامات شامل محدود کردن میزان نمک در غذاهای آماده (برای مثال، سوپ های کنسرو شده) یا درج میزان نمک روی قوطی تمام غذاها است تا مصرف کنندگان این شانس را داشته باشند که از غذاهای پر نمک پرهیز کنند.

سایر روش های کاهش فشار خون شامل قطع مصرف الکل و ورزش منظم است. اگر همه این روش ها ناموفق بودند، پزشکان می توانند داروهای کاهش فشار خون موثر و بی خطری را برای شما تجویز کنند.

متاسفانه، فشار خون بالا اغلب هیچ علامتی ندارد و حتی اگر فشار خون شما به طور خطرناکی بالا باشد ممکن است نسبتاً حالتان خوب باشد. بنابراین اندازه گیری منظم فشار خون به صورت سالانه یا در همین حدود توسط پزشک یا پرستار بسیار اهمیت دارد.

سیگار کشیدن

اکثر افراد می دانند که سیگار کشیدن برای سلامتی آنها مضر است اما بسیاری درک نمی کنند که چه قدر مضر است پژوهش های اخیر نشان داده اند که حدود نیمی از افراد سیگاری از مرگ زودرس ناشی از بیماری های وابسته به استعمال سیگار (مانند حمله قلبی، برونشیت مزمن، سکته، سرطان ریه و غیره) خواهند مرد. احتمال این مرگ های زودرس بسیار شدیتر از شانس برنده شدن در قرعه کشی جوایز بانک ها است. خبر خوش این است که ترک سیگار تقریباً به سرعت سلامتی شما را بهبود می بخشد. با ترک سیگار شما می توانید خطر سکته مغزی یا حمله قلبی در آینده را تقریباً به نصف کاهش دهید. این کار خیلی مفیدتر از مصرف هر نوع قرصی است که پزشک ممکن است برای شما تجویز کند.

اگر سیگار را ترک کنید سالم تر خواهید بود و صرفه جویی نیز کرده اید. داروهای جایگزین نیکوتین مانند آدامس، می توانند به ترک سیگار کمک کنند و می توان آنها را بدون نسخه از داروخانه تهیه کرد. بعضی افراد معتقدند سایر درمان ها مانند هیپنوتیزم نیز مفید هستند.

بیماری ها قلبی

فیبریلاسیون دهلیزی شایع ترین مشکل قلبی است که مشخص شده است احتمال بروز سکته مغزی را افزایش می دهد احتمال بروز این بیماری با افزایش سن بیشتر می شود و حدود یک نفر از هر بیست نفر بالای ۶۵ سال به آن مبتلا می شوند. این بیماری هنگامی رخ می دهد که ضربان قلب نامنظم شود و در نتیجه احتمال تشکیل لخته خون در قلب افزایش یابد. اگر لخته های خون همراه گردش خون از قلب به مغز برود می توانند باعث بروز سکته مغزی شوند. درمان با داروهای رقیق کننده خون مانند آسپیرین و وارفارین می تواند خطر سکته مغزی را کاهش دهد. اگر متوجه شدید که ریتم قلب شما نامنظم شده است (برای مثال، دچار تپش قلب شدید) باید فوراً برای معاینه به پزشک خانواده مراجعه کنید.

دلایل سکته مغزی در جوانان

  • ·         خونریزی مغزی

خونریزی مغزی ممکن است در هر سنی رخ دهد و می تواند عامل سکته های نادر افراد جوان تر باشد. بعضی خونریزی ها – برای مثال، ناشی از اتساع ضعیف کننده دیواره شریان (آنوریسم) که ممکن است مادرزادی باشد – آنقدر شدید هستند که باعث مرگ در چند دقیقه یا چند ساعت می شوند. این نوع سکته مغزی یکی از علل مرگ های غیر قابل پیش بینی در افراد سالم است. این خونریزی اغلب باعث سردرد شدید ناگهانی و از حال رفتن می شود، که به اغمای فوری می انجامد. سی تی اسکن مغز می تواند تشخیص را تایید کند و بیماران به مراقبت تخصصی در بیمارستان نیاز خواهند داشت. جراحی می تواند جان بعضی بیماران را نجات دهد به خصوص کسانی که خونریزی مغزی آنها ناشی از آنوریسم مغزی است.

  • ·         مشکلات قلبی

بعضی مشکلات نادر قلبی می توانند باعث سکته مغزی در افراد جوان تر شوند. مشکلات عموماً بیماریهایی هستند که باعث تشکیل لخته خون در قلب می شوند مانند هنجاریهای مادرزادی قلب که از بدو تولد وجود داشته اند. اگر لخته های خون از قلب خارج شوند و رگ های مهم مغز را مسدود کنند می توانند باعث سکته مغزی شوند. اگر فرد جوانی به این نوع سکته مغزی دچار شود، اغلب به ارزیابی توسط تیم پزشکان از جمله متخصصان قلب و عروق نیاز خواهد داشت. سونوگرافی قلب (اکوکاردیوگرافی) مستلزم قرار دادن پروبی روی قفسه سینه است که می تواند وجود سوراخ در قلب یا مشکل دیگری را نشان دهد که باعث تشکیل غیر طبیعی لخته خون شده است.با داخل کردن پروب در مری می توان حتی تصاویر بهتری نیز به دست آورد. این روش TOE نامیده می شود که مخفف اکوکاردیوگرافی از درون مری است.

  • ·         آسیب دیدن رگ های خونی

رگ های خونی گردن گاهی ممکن است فرسوده و پاره شوند اگر رگ ها مسدود شوند یا لخته خون تشکیل شود ممکن است باعث سکته مغزی شود. نام علمی این مشکل “قطعه قطعه شدن” است. شریان سبات خونرسان اصلی مغز است که از جلوی گردن می گذرد. این شریان ممکن است بر اثر صدمه وارده به گردن مانند اقدام به خفه کردن، جراحت های ورزشی (تکل های راگبی) و حوادث رانندگی آسیب ببیند.

  • ·         لخته شدن غیر عادی خون

مشکلات ارثی بسیاری بر لخته شدن خون تاثیر می گذارند اما اکثر آنها نادر هستند. بعضی مردم شرح حالی از چند بیماری دارند که از تشکیل لخته خون ناشی شده اند (مانند ترومبوز وریدی عمقی) بدین ترتیب آزمایش های ویژه خون مفید هستند، به خصوص اگر سکته مغزی پیش از سن ۳۵ سالگی رخ داده باشد.

  • ·         قرص ها

قرص های ضدبارداری می توانند باعث بروز سکته مغزی در زنان شوند، اما این خطر بسیار ناچیز است. اگر ده هزار زن برای مدت یک سال قرص ضدبارداری مصرف کنند، به طور میانگین یکی از آنها در نتیجه مصرف این قرص ها سکته مغزی خواهد کرد. این ارقام بر اساس استفاده از قرص های ترکیبی به دست آمده اند که شامل استروژن و پروژسترون هستند. این خطر حدود سه برابر بیشتر از زنانی در همین سن است که قرص مصرف نمی کنند. اگر سیگار بکشید این خطر هم بیشتر هم می شود. با وجود این خطر سه برابر، احتمال بروز سکته مغزی هنوز ناچیز است، چون سکته مغزی در دوران بارداری بسیار ناچیز است این خطر نیز هنگام مقایسه با خطرات معمول بارداری باز هم ناچیز است. به طور کلی، فواید این قرص ها معمولاً بر افزایش خطر سکته مغزی غلبه می کند.

  • ·         هورمون های درمانی

متاسفانه تحقیقات بالینی گسترده انجام شده در مورد فواید و معایب هورمون درمانی (HRT) نشان داده اند که این داروها می توانند باعث بروز مشکلات مشابه قرص های ضدبارداری شوند. استفاده ترکیبی از استروژن و پروژسترون (برای زنانی که رحم دارند) و استروژن تنها (برای زنانی که هیسترکتومی انجام داده اند) هر دو با افزایش خطر سکته مغزی همراه هستند. هورمون های درمانی ممکن است خطرات دیگری هم به همراه داشته باشد (مانند آمبولی ریوی) اما فوایدی هم دارد (مانند کاهش شکستگی استخوان ها) به همین دلیل این موضوع پیچیده است و به مشورت با پزشک نیاز دارد.

  • ·         مواد مخدر

مواد نشاط آور، مانند کوکائین یا اکستازی، یا داروهایی که برای افزایش عملکرد ورزشی به صورت غیر قانونی مصرف می شوند ممکن است باعث سکته مغزی در افراد جوان شوند. متاسفانه شمار سکته های مغزی ناشی از مصرف مواد رو به افزایش است و این امر به وضوح فاجعه ای قابل پیشگیری است.

  • ·         میگرن

میگرن بسیار شایع است اما هنوز شناخت کاملی از آن نداریم. علائم نورهای چشمک زن و سرایت احساس های نامعمول به دست ها، پاها و صورت بسیار شایع هستند. گاهی، این حملات با ضعف موقتی نیز همراه هستند. خیلی به ندرت، حمله ی میگرن باعث ضعف دائمی تر جسمانی می شود که سکته ی مغزی میگرنی نامیده می شود.

  • ·    انواع ارثی نادر سکته : گاهی، سکته ی مغزی در بزرگسالان جوان ممکن است از مشکلات ژنتیکی ناشی شود و به تازگی معلوم شده است که نوعی بیماری در خانواده ها به ارث می رسد. این بیماری بسیار نادر است و باعث سکته های گوناگون می شود. نام آن سرخک نژندی اتوزومی غالب همراه با سکته های زیر قشر مغز و لوکوانسفالوپاتی یا به اختصار CADASIL است.

 

عوارض سکته ی مغزی

بسیاری از افراد مسن سکته ی مغزی می کنند و بسیاری از بیماری های شایع، مانند بیماری های قلبی، دیابت و التهاب مفاصل اغلب با سکته ی مغزی همراه هستند. به علاوه، بعضی از بیماری ها هستند که بهبودی بعد از سکته را دشوار می کنند. شماری از این بیماری ها در زیر توضیح داده شده اند.

افسردگی

افسردگی بعد از سکته ی مغزی بسیار شایع است و حدود ۲۰ درصد از افرادی که سکته ی مغزی می کنند در مرحله ی بهبودی به آن دچار می شوند. سکته ی مغزی همچون شوکی به بدن است و بسیاری از افراد در نتیجه ی آن چیزهایی را از دست می دهند (مانند حرکت یا استقلال). شخص ممکن است به بستری در بیمارستان نیاز پیدا کند که می توانند ناراحت کننده باشد و کل زندگی بعضی از بیماران با سکته ی مغزی دگرگون می شود. احساس افسردگی واکنشی طبیعی است ولی گاهی افسردگی آن قدر شدید است که نیاز به درمان دارد.

علائم افسردگی شامل خلق پایین، گریه، اعتماد به نفس پایین و احساس ناامیدی هستند. گاهی، افسردگی می تواند بر اشتها اثر بگذارد و افراد دیگر حاضر نیستند خودشان را برای آماده کردن غذا و خوردن آن به زحمت بیاندازند. بسیاری از این علائم، هنگامی که خفیف هستند جزء طبیعی زندگی هستند، اما هنگامی شدید هستند، می توانند باعث درد و رنج و توقف یا کندی بهبودی شوند. هیچ خط جدا کننده ی واضحی بین خلق پایین و افسردگی وجود ندارد و پزشکان اغلب هنگامی در این مورد قضاوت می کنند که علائم با مصرف دارو های ضد افسردگی وجود دارند، اما مدتی طول می کشد تا دارو ها اثر کنند (احتمالاً دو تا سه هفته) و باید چندین ماه ادامه پیدا کنند (شش ماه یا بیشتر). حمایت گروه درمانی نیز برای افراد افسرده بسیار مهم است.

تغییرات هیجانی

بسیاری از افراد پس از سکته ی مغزی تغییرات هیجانی را تجربه می کنند، زیرا ممکن است مراکز هیجان مغز آسیب دیده باشند یا ممکن است تغییراتی که به آن دچار شده اند آن ها را پریشان کرده باشد. در بعضی افراد ناگهان و بدون هیچ علت مشخصی اشک سرازیر می شود و این نوع واکنش ها ممکن است چندین هفته یا ماه و حتی بیشتر طول بکشند. اگر این ریزش حتی بدون وجود افسردگی، اگر این واکنش ها باعث ناراحتی هستند این نوع دارو ها می توانند مفید باشند.

صرع

صرع فعالیت الکتریکی بیش از اندازه ی سلول های مغز است که باعث تشنج می شود. تشنج ها ممکن است به صورت غفلت های لحظه ای کوتاه مدت در هوشیاری یا گرفتگی های شدید کل بدن باشند و بعضی افراد به بیش از یک نوع صرع دچار می شوند. سکته ی مغزی شایع ترین علت بروز صرع برای اولین بار در افراد مسن است. به نظر می آید این مسئله ی ناشی از آسیب دیدن مدار های الکتریکی مغز یا تشکیل بافت جوشگاه در مغز است. حدود پنج درصد افراد (یکی از بیست نفر) بعد از سکته ی مغزی به حمله های صرع دچار می شوند. این حمله ها، به خصوص در صورت تکرار، ممکن است به درمان نیاز داشته باشند.

عفونت سینه

عفونت سینه ممکن است بعد از سکته ی مغزی رخ دهد، به خصوص اگر مکانیسم بلع آسیب دیده باشد. این مسئله امکان فرو رفتن تکه های غذا در مسیر تنفس را بیشتر می کند، بدین ترتیب امکان التهاب و عفونت وجود دارد. علائم شامل سرفه، تب بالا و تنگی نفس هستند. اکثر عفونت های سینه را می توان با یک دوره آنتی بیوتیک ساده درمان کرد. فیزیوتراپی سینه و تمرین تنفس نیز مفید هستند.

عفونت مجاری ادرار

سکته ی مغزی ممکن است بر توانایی دفع ادرار هم اثر بگذارد در نتیجه مثانه کاملاً تخلیه نمی شود و احتمال عفونت بیشتر می شود. بیمار ممکن است هنگام دفع ادرار سوزش و درد داشته باشد، اما اغلب بیمار به عفونت توجهی نمی کند. یک دوره ی کوتاه آنتی بیوتیک می تواند عفونت را درمان کند و پرستاری همراه با رعایت بهداشت می تواند احتمال عود را کاهش دهد.

درد شانه ها

مفاصل شانه فقط به اندازه ی عضلانی قدرت دارند که احاطه شان کرده اند. این عضلات اغلب بعد از سکته ی مغزی ضعیف می شوند و شاندون ها و عضلات به آسانی آسیب می بینند. درد ممکن است در اولین ساعت ها با روز های بعد از سکته ی مغزی بر اثر دراز کشیدن ناشیانه، هنگامی که سعی دارید به اطراف حرکت کنید یا با حوادثی مانند افتادن بروز کند. جا به جایی ماهرانه توسط فیزیوتراپ ها،کار درمانگران و کادر پرستاری اغلب می تواند از این مشکل ناراحت کننده جلوگیری کند و ، اگر دچار درد شدید، اثر فیزیوتراپی (توسط فیزیوتراپ ها) اغلب بهتر از مصرف قرص های مسکن تجویز شده توسط پزشکان است.

دمانس

بیماری سکته ی مغزی دومین علت شایع دمانس بعد از بیماری آلزایمر است.این امر، به خصوص اگر بیماران چندین بار سکته ی مغزی کرده باشند خیلی اهمیت دارد. اگر چه مشکلات حافظه و قوه ی ادراک بعد از سکته، سالها است که شناخته شده اند، بسیاری پزشکان و پژوهشگران این حوزه را نادیده گرفته اند. متخصصان طب سالمندی و روانپزشکان سالمندان ممکن است بتوانند در مورد درمان و دستیابی به خدمات محلی مانند بیمارستان شما را راهنمایی کنند. گاهی، سکته ی مغزی ممکن است باعث رفتار های بسیار نامعمول شود، که مستلزم پرستاری روانپزشکی تخصصی و مراقبت درمانی و مصرف دارو برای کنترل رفتار های دشوار است.

درد

گاهی سکته ی مغزی بر مسیر های درد در مغز اثر می گذارد و درد مشکل آفرین می شود. این درد اغلب به صورت درد “عمیق”، مانند “درد دندان” در استخوان ها و عضلات دست یا پا توصیف می شود. درد معمولاً همان الگوی ضعف بعد از سکته ی مغزی را دارد. درمان این نوع درد اغلب دشوار است، اما مسکن های گوناگونی برای تسکین درد موجود هستند.

شرح حال بیمار

مرد شصت ساله ای بر اثر سکته ی مغزی به ضعف دست و پای چپ دچار شده است. هنگامی که ضعف بر طرف شد، درد عمیقی در بازو و رانش به وجود آمد. مسکن های ساده کمکی نکردند و بعد از چندین هفته ناراحتی پزشکان قرصی یافتند که درد را برطرف کرد. این دارو نوعی مسکن ساده نبود. این دارویی بود که معمولاً برای درمان صرع استفاده می شد و ظاهراً پیام های الکتریکی درد را که از عصب ها می گذشتند، سرکوب می کرد.

ترومبوز

ترومبوز نامی است که به لخته های غیر طبیعی خون اطلاق می شود. بعد از سکته، افراد در معرض خطر فزاینده ی تشکیل لخته ی خون در پا (ترومبوز وریدی عمقی) قرار دارند. حرکت دادن پا برای جریان یافتن مناسب خون درون عضلات آن مهم است. بعد از سکته، عدم حرکت به معنای کند تر بودن جریان خون در پاها نسبت به گذشته است، که در نتیجه احتمال تشکیل لخته های خون بیشتر می شود.

به ندرت، لخته ی خون ممکن است از جایی که تشکیل شده است یعنی ورید های عمقی، حرکت کند و جریان خون ریه ها را مسدود کند. این نوع لخته های سرگردان خون آمبولی نامیده می شوند و لخته ای که ریه را مسدود می کند آمبولی ریوی نامیده می شود.

آمبول ریوی ممکن است جدی و مرگبار باشد، زیرا می تواند از رسیدن خون کافی به ریه ها برای دریافت اکسیژن مورد نیاز بدن ممانعت کند خوشبختانه، این مسئله نادر است و میزان ترومبوز های ریوی کشنده احتمالاً کمتر از یک درصد نفری است که سکته ی مغزی فلج کننده داشته اند علائم آمبولی ریوی شامل نفس تنگی ناگهانی، تپش قلب، غش و درد قفسه ی سینه هنگام تنفس است.

محققان گمان دارند که ترومبوز وریدی عمقی و آمبولی با تأکید های امروزی بر توانبخشی سریع و به راه انداختن به موقع بعد از سکته، شیوع کمتری داشته باشند. دارو های رقیق کننده ی خون، مانند آسپیرین و هپارین، می تواند نجات دهنده باشند چون خون را رقیق می کنند و به حل شدن لخته ها کمک می کنند. با این حال، اگر چه هپارین می تواند احتمال ایجاد ترومبوز پا را کاهش دهد، ممکن است احتمال خونریزی مغزی را افزایش دهد. روش دیگر پیشگیری از ترومبوز پا استفاده از جوراب های ارتجاعی خاص (جوراب و اریس) است، که از جمع شدن خون در پا و تورم آن جلوگیری می کند.

مرگ بعد از سکته ی مغزی

سکته ی مغزی سومین علت شایع مرگ است. علت این است که اساساً افراد مسن سکته ی مغزی می کنند و بسیاری از آنان قبلاً به بیماری های جدی دیگری دچار بوده اند. بعد از سکته، حدود ده درصد افراد (یکی از ده نفر) در هفته اول، بیست درصد در ماه اول و سی درصد در سال اول فوت می شوند. حدود یک پنجم افرادی که در بیمارستان بستری می شوند در نتیجه ی مستقیم سکته ی مغزی فوت می شوند.

بعد از یک سکته ی مغزی وسیع اکثر افراد در آرامش فوت می شوند و هیچ درد و ناراحتی حس نمی کنند. بعضی سکته های مغزی آن قدر شدید هستند که باعث کمای فوری می شوند. مرگ هنگامی رخ می دهد که مغز دیگر نتواند تنفس بدن یا گردش خون را اداره کند. این ها از اثرات سکته ی مغزی بر قسمتی از مغز به نام ساقه ی مغز ناشی می شوند و به این معنا است که فرد در کمای عمیق و عمیق تر فرو می رود تا جایی که نهایتاً می میرد.

گاهی، افراد چند هفته (یا حتی طولانی تر) در کما زنده می مانند و این دوره می تواند برای خانواده و گروه درمان بسیار ناراحت کننده باشد. اغلب این دو راهی وجود دارد که درباره ی تغذیه ی بیمار چه باید کرد. بعضی بیماران ظاهراً بدون لوله های تغذیه یا سرم های درون وریدی یا زیرپوستی راحت تر هستند. اما بعضی خانواده ها از فکر تغذیه نشدن بیمار خیلی مضطرب می شوند، و البته، این امر همیشه به مرگ منجر می شود. اگر درمورد درجه ی بهبودی بیمار عدم اطمینان وجود داشته باشد، اغلب عاقلانه تر است که مقداری مایعات و مواد غذایی به بدن بیمار رسانده شود. هیچ پاسخ ساده ای وجو ندارد و اغلب بهتر است در این مورد با گروه درمان صحبت شود.

اگر سکته ی مغزی باعث چنین صدمات مغزی شدیدی شده باشد که بیمار برای بیش از چند روز در کما باشد، ممکن است دیگر بهبود نیابد و هدف درمان باید آسایش بیمار باشد. پرستاری خوب، در محیطی ساکت، با نور مناسب همراه با حریم خانوادگی ضروری است. گاهی، تغذیه بیمار با مایعات (از طریق لوله) مفید به نظر می آید، اما در سایر مواقع این درمان می تواند باعث ورم (ادم) پاها و دست ها شود. مصرف یا عدم مصرف مایعات به وضعیت بیمار بستگی دارد و اجتناب از مصرف مایعات ممکن است گاهی تصمیم درستی باشد. با وجود پرستاری خوب و تأ

جمعه 20 دی 1392برچسب:, :: 14:58 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

 

                                                  

                 

ویتامین ای (Vitamin E) یکی از ویتامین‌های محلول در چربی است. این ویتامین همچون ویتامین ث خاصیت آنتی اکسیدانی دارد و اثر شیمیایی مخربی که به بافت‌های بدن لطمه می‌زند را از بین می‌برد. ویتامین ای که در سال ۱۹۲۰ (میلادی) کشف گردید و در سال ۱۹۳۶ (میلادی) از جوانه گندم جدا گردید و آلفا توکوفرول نام گرفت، که این نام از کلمه یونانی TOKOS به معنی «تولد کودک» و کلمهٔ PHEREIM به معنی دنیا آوردن گرفته شده است و OL برای نشان دادن ساختار الکلی آن است بعدها دو گونه دیگر به نام بتا و گاما توکوفرول کشف شدند که اثرشان نسبت به آلفا کمتر بود  .این ویتامین در لایه چربی دیواره سلول و داخل سلول قرار می‌گیرد و از تخریب دیواره سلول جلوگیری می‌کند.همچنین ویتامین ای یک نام برای گروهی از مولکول‌ها است که اثراتی شبیه آلفا توکوفرول را دارند. هرچند ویتامین e مهم ترین عامل برای داشتن سیستم ایمنی قوی و پوست و چشم های سالم است، اما همه فواید و خطرات ویتامین e هنوز خیلی مشخص نیست.

فواید ویتامین ای

همانطور که گفته شد این ویتامین در بدن نقش یک آنتی اکسیدان را ایفا می‌کند و از سلول‌های بدن در مقابل تخریب حفاظت می‌کند، یعنی این ویتامین توانایی زیادی در خنثی کردن رادیکال‌های آزادی دارد که درون سلول‌های بدن و بطور طبیعی ساخته می‌شوند و چون دارای الکترون جفت‌نشده هستند برای متعادل کردن خودشان اقدام به جذب الکترون‌های سلول‌های سالم بدن می‌کنند و از این طریق به آنها صدمه می‌زنند .خاصیت آنتی اُکسیدانی این ویتامین به آن اجازه می‌دهد تا از لطمه دیدن داخل رگها و سکته قلبی پیشگیری کند.کمبود ویتامین بیشتر در بیماری‌های قلبی نمود پیدا می‌کند.همچنین این ویتامین دارای خاصیت ضد انعقادی می‌باشد که به جریان راحت خون در رگ‌هایی که دارای پلاکت‌های چربی چسبنده به دیواره هستند، کمک می‌کند.ویتامین ای همچنین باعث افزایش سطح ایمنی بدن در مقابل بیماری‌ها، جلوگیری از پیشرفت بیماری آلزایمر، کمک به درمان بیماری‌های چشمی مثل آب مروارید و دژنراسیون ماکولر، کاهش احتمال حملات قلبی در بیماران مبتلا به دیابت، کند کردن روند پیری سلول‌ها، تقویت انسان در مقابل آلودگی‌های زیست محیطی، مقابله با کم خونی، درمان مشکلات ناشی از چربی‌های بد هضم و کمک به بهبود بیماری‌های پوستی، زخم‌ها، اختلالات تولید مثل و کاهش دردهای پیش از قاعدگی و کاهش علائم و نشانه‌های لوپوس می‌شود .همچنین این ویتامین در درمان انواع سرطان‌ها مانند پروستات، پوست، و دهان کمک می‌کند.در تحقیقی نشان داده شده است که مردانی که از آلفا توکوفرول بیشتری استفاده کردند، خطر ابتلا به سرطان پرستات در آنان ۵۳٪ کمتر از سایر مردان بوده استهمچنین تحقیقات نشان داده که مصرف این ویتامین در دوران بارداری به کاهش خطر ابتلای نوزاد به بیماری آسم می‌انجامد.در این تحقیق نوزادانی که مادرشان کمترین میزان دریافت ویتامین ای را داشته‌اند پنج برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا به آسم بوده‌اند  .این ویتامین در جلوگیری از ابتلا به سکته مغزی در افراد غیر سیگاری نقش دارد اما در افراد سیگاری خیر.

ویتامین ای خطر توسعه بیماری آلزایمر را کاهش می‌دهد. پژوهشگران دانشگاه پزشکی شیکاگو با بررسی عادت غذایی ۶۰۰۰ نفر دریافتند که آن دسته از افرادی که دچار مشکلات فراموشی و نظایر آن نیستند، در عادت غذایی خود غذاهای سرشار از ویتامین ای گنجانده‌اند. ویتامین ای، رادیکال‌های آزاد را که محتملا" می‌توانند به سلول‌های مغز آسیب بزنند، مهار می‌کند.

میزان توصیه شده

میزان توصیه شده ویتامین e (هم آنچه در غذا وجود دارد و هم آنچه در مکمل ها هست) در افراد به شرح جدول زیر است:

سنمیزان توصیه شده ویتامین e در واحد میلی گرم(mg) و واحد بین‌المللی (IU)
کودکان 
1 تا 3 سالگی 6 میلی گرم در روز یا 9 IU
4 تا 8 سالگی 7 میلی گرم در روز یا 10.4 IU
9 تا 13 سالگی 11 میلی گرم در روز یا 16.4 IU
خانم ها 
14 سال به بالا 15 میلی گرم در روز یا 22.4 IU
باردار 15 میلی گرم در روز یا 22.4 IU
شیردهی 19 میلی گرم در روز یا 28.5 IU
مردان 
14 سال به بالا 15 میلی گرم در روز یا 22.4 IU

کمبود ویتامین ای

کمبود این ویتامین باعث افزایش احتمال ابتلا به سرطان و مشکلات قلبی و عروقی و اختلالات تولید مثلی می‌شود.ذخیره این ویتامین در بدن ۱۰ تا ۱۵ سال کفایت می‌کند اما بعد از این مدت (معمولاً کسانی که مشکل هضم چربی دارند به این دوره می‌رسند) اختلالات بینایی، ضعف عضلات، عدم پاسخ گویی به محرک‌های محیطی و عدم توانایی در حفظ تعادل و زخمهای سریع پوستی بروز می‌کند.همچنین این ویتامین در جلوگیری از سقط جنین بسیار موثر است.

مصرف بیش از اندازه

مشکلات مصرف زیاد این ویتامین نسبت به سایر ویتامین‌های محلول در چربی کمتر است، زیرا بدن تحمل مقادیر زیاد آن را نسبتاً دارد.اما اگر مصرف بیش از اندازه و به صورت مصنوعی(قرص و آمپول) باشد، باعث مسمومیت‌های ویتامینی می‌شود.همچنین از دیگر عوارض مصرف بیش از اندازه این ویتامین این است که بدن از دیگر ویتامین‌های محلول در چربی استفاده نمی‌کند و کمبود این ویتامین‌ها در بدن به وجود می‌آید.باعث رسوب کلسیم در استخوان‌ها می‌شود.موجب اختلال در ذخیره ویتامین آ در کبد می‌شود.باعث می‌شود مدت زمان انعقاد خون زیاد شود و حتی مصرف بیش از اندازه آن (بیشتر از ۴۰۰واحد)خطر مرگ به همراه دارد.مصرف طبیعی این ویتامین حتی بیش از اندازه این عوارض را به دنبال ندارد  .مصرف زیاد مکمل ویتامین e در 8 هفته اول بارداری می‌تواند 1.7 تا 9 برابر خطر ابتلا به نقص مادرزادی قلبی در کودکان را افزایش می‌دهد.

منابع حاوی ویتامین ای

این ویتامین تنها در منابع گیاهی و در منابع چربی حیوانی یافت می‌شود.موادی مثل روغن‌های گیاهی مثل روغن آفتاب گردان و زیتون ٬ ذرت و بادام ٬ آجیل تازه(فندق ٬ بادام ٬ گردو ) ٬ اسفناج ٬ کلم پیچ ٬ سویا و سیب زمینی دارای مقادیری از این ویتامین می‌باشند.همچنین روغن جوانه گندم غنی‌ترین ماده غذایی از لحاظ ویتامین ای می‌باشد.در میوه‌هایی مثل هلو و یا مارچوبه نیز به طور نسبی این ویتامین یافت می‌شود.به جز منابع طبیعی ویتامین ای به صورت مصنوعی و به شکل قرص و آمپول نیز در دسترس می‌باشد.میزان نیاز روزانه بدن انسان به این ویتامین ۷ تا ۹ میلی گرم می‌باشد.این دارو اعتیاد آور است.

میزان ویتامین e در هر 100 گرم از ماده غذایی حدوداً در اندازه زیر است:

خوراکیهای حاوی ویتامین eمیزان وجود ویتامین e در صد گرم (mg/ 100 g)
روغن جوانه گندم 150 میلی گرم
روغن آفتاب گردان 41 میلی گرم
آجیل ها 21 میلی گرم
روغن خرما 15 میلی گرم
سبزیجات برگدار و پررنگ از قبیل اسفناج، برگ چغندر 2.5 میلی گرم
آواکادو 2.1 میلی گرم
کیوی 1.5 میلی گرم
کلم بروکلی 1 میلی گرم
گوجه فرنگی 5. میلی گرم

اثرات جانبی

مصرف بیش از حد مکمل ویتامین e می تواند باعث تهوع، سردرد، خونریزی، خستگی و موارد دیگر گردد. همچنین مصرف بیش از حد آن می‌تواند باعث نارسایی کلیه شود.افرادیکه از داروهای رقیق کننده خون (همچون وارفارین و یا آسپرین) و یا سایر داروها استفاده می‌کنند، می بایست قبل از مصرف با پزشک‌شان مشورت نمایند.

 

چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:, :: 18:46 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

مننژیت، بیماری خطرناکی است

 


مننژیت (Meningitis)، التهاب و عفونت پرده مغزی است. التهاب توسط عفونت مایع اطراف مغزی و نخاعی بوجود می آید.

 


 

 

علل

باکتری

ویروس

قارچ

تحریکات شیمیایی

حساسیت به دارو

سرطان ها

آسیب جسمی

 

علائم بیماری

تب و لرز

تغییرات ذهنی

تهوع و استفراغ

حساسیت به نور

سردرد شدید

سفتی گردن

بی قراری

برآمدگی استخوان جمجمه

کاهش هوشیاری

تحریک پذیری کودکان

تنفس سریع

قوس سر و گردن به عقب

مننژیت باکتریایی کشنده است. در موارد غیر کشنده، معلولیت دائمی می دهد و شامل قطع عضو و یا زخم شدید می باشد

 

انواع مننژیت

مننژیت باکتریایی : نیاز به بستری کردن فوری در بیمارستان دارد. بسیار خطرناک و کشنده می باشد. هنگامی که باکتری وارد خون شود، باعث تخریب دیواره عروق خونی می شود و موجب خونریزی در پوست و اعضای داخلی می شود.

علائم شامل: تب، خستگی، تهوع، سردی دست ها و پاها، لرز سرد، درد شدید عضلات و مفاصل، درد سینه و یا شکم، تنفس سریع، اسهال و در مراحل بعدی بثورات پوستی است.

این نوع مننژیت، در کمتر از چند ساعت فرد را از پا درمی آورد. در موارد غیر کشنده، معلولیت دائمی می دهد و شامل قطع عضو و یا زخم شدید می باشد.

علائم مننژیت باکتریایی بعد از 3 تا 7 روز ظاهر می شود.

در نوزادان تازه متولد شده ممکن است علائمی همچون: تب، سردرد و سفتی گردن وجود نداشته باشد و یا به سختی متوجه این علائم شویم.

نوزادان مننژیتی ممکن است دارای علائم زیر باشند:

غیرفعال، تحریک پذیر، استفراغ و کاهش اشتها.

در کودکان، پزشک عکس العمل کودک را می بیند و تشخیص می دهد که کودک دچار مننژیت شده است یا نه.

اگر چه علائم اولیه مننژیت باکتریایی و ویروسی شبیه هم می باشند، علائم بعدی مننژیت باکتریایی نظیر تشنج و کما بسیار خطرناک می باشد.

 

مننژیت ویروسی : خفیف تر است و غالبا بیشتر از مننژیت باکتریایی رخ می دهد. این نوع، ناشی از عفونت روده ای می باشد. معمولا در اواخر تابستان و اوایل پاییز ایجاد می شود. غالبا بچه های کمتر از پنج سال و بزرگسالان زیر 30 سال را دچار می کند. علائم این نوع مننژیت در نوزادان و بزرگسالان با هم تفاوت دارد.

علائم در نوزادان شامل تب، تحریک پذیری، بد غذایی و سخت بیدار شدن است.

علائم در بزرگسالان شامل تب بالا، سردرد شدید، سفتی گردن، حساسیت به نور، خواب آلودگی و یا مشکل در بیدار شدن، تهوع و استفراغ، و کاهش اشتها است.

علائم این نوع مننژیت معمولا 7 تا 10 روز طول می کشد.

 

مننژیت قارچی : علائم این مننژیت بسیار شبیه به انواع دیگر مننژیت می باشد. به هر حال، این علائم به تدریج ظاهر می شوند. علائم مشترک شامل سردرد، تب، تهوع و سفتی گردن می باشد. علائم اختصاصی این نوع مننژیت عبارتند از: عدم دوست داشتن نور، تغییر در وضعیت ذهنی، گیجی، توهم و تغییرات شخصیتی.

 

افراد در معرض خطر

حدود 10 درصد بیماران، می میرند. در موارد غیر کشنده، افراد دچار آسیب مغزی، از دست دادن اندام و یا ناشنوایی می گردند.

همه افراد می توانند به این بیماری مبتلا شوند.

نوزادان کمتر از یک ماه به علت اینکه هنوز سیستم ایمنی بدنشان ضعیف است، بیشتر در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند.

افرادی که در تماس با بیمار دچار مننژیت ویروسی می باشند، شانس زیادی برای مبتلا شدن به این عفونت را دارند، اما بیماری آنها شبیه عوارض مننژیت نمی باشد.

تشخیص زودهنگام و درمان به موقع مننژیت باکتریایی، از آسیب دائمی عصبی جلوگیری می کند

 

راه های تشخیص

کشیدن مایع مغزی نخاعی

آزمایش خون

عکسبرداری قفسه سینه

سی تی اسکن سر

رنگ آمیزی خاص

 

درمان

برای مننژیت باکتریایی، آنتی بیوتیک تجویز می شود. نوع آنتی بیوتیک بستگی به باکتری دارد که باعث عفونت شده است.

بیماران مبتلا به مننژیت ویروسی، به خودی خود، بعد از  7 تا 10 روز بهبود می یابند.

بیماران مبتلا به مننژیت قارچی، داروهای ضد قارچ با دوز بالا دریافت می کنند.

افراد با سیستم ایمنی ضعیف، مانند: بیماران ایدزی، دیابتی و یا سرطانی، غالبا نیاز به درمان طولانی تری دارند.

دیگر داروها و مایعات داخل وریدی درمان کننده علائمی همچون: ورم مغز، شوک و تشنج می باشد.

برخی از بیماران بر اساس شدت بیماری و نیاز به داروها، باید در بیمارستان بستری شوند.

 

عوارض

آسیب های مغزی

تجمع مایع بین جمجمه و مغز

کاهش شنوایی

هیدروسفالی

تشنج

 

پیشگیری

- تزریق واکسن هموفیلیس نوع  B در کودکان جلوی یک نوع از مننژیت را می گیرد.

- واکسن کونژوگه پنوموکوک : در حال حاضر در دوران کودکی ایمن سازی می کند و در پیشگیری از مننژیت پنوموکوکی موثر است.

- کارگران خانه و دیگران در تماس با بیماران مبتلا به مننژیت مننگوکوکی، برای جلوگیری از عفونی شدن، باید آنتی بیوتیک دریافت کنند.

- استراحت کافی کنید.

- در تماس با افراد آلوده نباشید.

-  گوشت ها را کاملا بپزید و از مصرف پنیر ساخته شده از شیر غیراستریلیزه اجتناب کنید.

- دست های خود را پس از دستشویی، تعویض پوشک، سرفه و پاک کردن بینی کاملا بشویید.

- دستگیره های درب را با آب و صابون بشویید و ضدعفونی کنید.

- از بوسیدن و به اشترک گذاشتن لیوان، قاشق، چنگال، بشقاب و ماتیک با افراد آلوده خودداری کنید.

- از گزش پشه و حشرات دیگر که می تواند حامل بیماری باشد، اجتناب کنید.

- موش ها را از محل زندگیتان دور کنید.

 

واکسن مننگوکوک برای افراد زیر توصیه می شود:

- نوجوانان در سنین 11 تا 12 سال و نوجوانان در سن 15 سال که هنوز واکسن نزده اند.

- تمام دانشجویان سال اول که در خوابگاه زندگی می کنند و هنوز واکسینه نشده اند.

- کودکان دارای دو سال و بیشتر که طحال ندارند و یا دارای مشکلات سیستم ایمنی هستند.

- افرادی که به کشورهایی که در آنها، مننژیت مننگوکوک شایع است، سفر می کنند.

- در برخی جوامع که شیوع این مننژیت زیاد است.

مریم سجادپور

سه شنبه 3 دی 1392برچسب:, :: 14:24 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

 

عسل باکتری های سرسخت را از بین می برد

 

همه روزه از کشف علمی جدیدی درباره فواید عسل باخبر می شویم . یکی از آخرین آنها اینکه عسل حاوی ضد باکتری( آنتی بیوتیک ) های قوی می باشد...

در یک بررسی جدید که دانشگاه سیدنی آن را انجام داده است . پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که عسل دارای قدرت شگفت انگیزی در صیانت از بدن در برابر باکتری ها دارد . "دی کارتر" استاد شرکت کننده در دانشکده علوم زیستی و میکروبی از دانشگاه سیدنی می گوید : عسل می تواند جایگزین بسیاری از آنتی بیوتیک ها باشد . همچنین استفاده از عسل بعنوان کمک دهنده آنتی بیوتیک عمر مفید بودنشان را افزایش می دهد

 

عسل بهترین غذا برای کودکان ، جوانان و بزرگسالان می باشد. عسل صدها ماده مفید برای بدن را داراست: ویتامین های ضروری برای رشد ، املاح و مواد معدنی و....

 

 

در زیر به صورت بسیار خلاصه وار چند مورد از فواید عسل را مرور می کنیم...

عسل و درمان سرطان پوست:

بعد از تحقیقات طولانی دکتر Glenys Round  متخصص امراض سرطان کشف عجیبی در مورد عسل انجام داد. او می گوید ما از عسل برای درمان سرطان پوست استفاده می کنیم عسل از پوست عبور می کند و آنچه که دارو های شیمیایی از انجام آن عاجز می مانند را انجام می دهد.

عسل و درمان زخم ها:

بسیاری از دارو ها از درمان زخم ها عاجز ماندند . در حالی که عسل می تواند زخم ها را بدون هیچگونه عوارض جانبی درمان دهد. (سالانه 6 بلیون دلار صرف درمان سوختگی ها و زخم ها می شود که در صورت استفاده از عسل مقدار قابل توجهی از این مبلغ صرفه جویی می شود)

 

عسل و درمان زخم معده:

عسل در درمان زخم معده و التهاب حنجره کاربرد فراوان دارد. عسل سبب پراکنگی تجمع میکروب ها و در نتیجه ضعیف شدن و از بین رفتن آنها می شود.

و اکنون تیتر وار...

 -  درمان بی خوابی با حل کردن یک قاشق عسل در آب و نوشیدن آن قبل از خواب...

- درمان شکاف لب ها و درمان پوست چروکیده و افتاده....

- یک قاشق عسل در هر روز می توند فرد را از سکته های قلبی ناگهانی باز دارد...

- در یک تحقیق جدید دانشمندان می گویند که خوردن یک قاشق عسل هر روز در درمان سرفه های مزمن بیشتر از دارو های شیمیایی معرف موثر است

- قدرت بالا در درمان آسم و التهاب ریه ها

- درمان اضطرابات روحی و عصبی

- درمان التهابات لثه و پوسیدگی دندان

- موثر بودن در درمان ضعف جنسی و نازایی

و فواید بی شمار دیگر که در حوصله این مطلب نمی گنجد....

 

قرآن چه می گوید...

خداوند حکیم ، خالق زبور و عسل به خاصیت درمانی عسل اشاره کرده است و می فرماید:

(يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآَيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ) [النحل: 69]

ترجمه:« از درون [شكم] آن شهدى كه به رنگهاى گوناگون است بيرون مى‏آيد در آن براى مردم درمانى است راستى در اين [زندگى زنبوران] براى مردمى كه تفكر مى‏كنند نشانه [قدرت الهى] است»

 

 

یک شنبه 1 دی 1392برچسب:, :: 14:9 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

هپاتیت سی (: Hepatitis C)‏ نو عی عفونت است که عمدتاً کبد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ویروس هپاتیت سی (HCV)علت این بیماری است.هپاتیت سی اغلب هیچ علائمی ندارد، اما عفونت مزمن موجب زخم شدن کبد می‌شود، و پس از چند سال به سیروز کبد می‌انجامد. در بعضی موارد، افراد مبتلا به سیروز کبد همچنین دارای نارسایی کبد، سرطان کبد، و یا عروق بسیار متورم مری و معده می‌باشند که این مورد آخر می‌تواند منجر به خونریزی تا حد مرگ شود. .

افراد اغلب از طریق تماس خونی ناشی از استعمال درون وریدی مواد مخدر، تجهیزات پزشکی ضد عفونی نشده، و تزریق خون به هپاتیت سی مبتلا می‌شوند. به صورت تخمینی ۱۳۰ تا ۱۷۰ میلیون نفر در سراسر جهان به هپاتیت سی مبتلا هستند. دانشمندان در دهه ۱۹۷۰ تحقیقات در مورد HVC را آغاز کردند و در ۱۹۸۹ وجود این بیماری را تأیید نمودند. این ویروس به عنوان عامل بیماری در سایر حیوانات شناخته نشده است.

پگ اینترفرون و ریباویرین داروهای استاندارد برای HVC هستند. بین ۵۰٪ تا ۸۰٪ افرادی که با این داروها تحت معالجه قرار می‌گیرند، درمان می‌شوند. کسانی که به سیروز یا سرطان کبد دچار می‌شوند، ممکن است به پیوند کبد نیاز پیدا کنند، ولی ویروس اغلب پس از پیوند مجدداً عود می‌کند.هیچ واکسنی برای هپاتیت سی وجود ندارد.

علایم و نشانه ها

هپاتیت سی تنها در ۱۵٪ موارد به علایم حاد منجر می‌شود.علایم اغلب ملایم و نامشخص هستند، از جمله کاهش اشتها، خستگی، تهوع، دردهای مفصلی یا عضلانی، و کاهش وزن.تنها موارد کمی از عفونت حاد با زردی همراه است. عفونت در ۱۰-۵۰٪ افراد و بیش از سایرین در بانوان جوان، بدون درمان بهبود می‌یابد.

عفونت مزمن

هشتاد درصد افرادی که در معرض این ویروس قرار می‌گیرند، به عفونت مزمن دچار می‌شوند.اکثر افراد در دهه‌های نخستین عفونت، کمترین و یا هیچ علائمی را تجربه نمی‌کنند، اگرچه هپاتیت سی مزمن می‌تواند با خستگی همراه باشد. .هپاتیت سی در میان افرادی که برای چندین سال به این بیماری مبتلا بوده‌اند، علت اصلی سیروز کبد و سرطان کبد است. بین ۱۰-۳۰٪ از افرادی که بیش از ۳۰ سال مبتلا بوده‌اند، به سیروز کبد دچار می‌شوند.سیروز کبد در افرادی که همچنین به هپاتیت بی یا HIV مبتلا بوده‌اند، معتادان الکلی و مردان شایع تر است. افرادی که به سیروز کبد مبتلا می‌شوند، با خطری ۲۰ برابر بیشتر در ابتلا به سرطان کبد مواجه هستند؛ با میزان ۱-۳٪ در سال. در معتادان به الکل، خطر ابتلا ۱۰۰ برابر بیشتر است.هپاتیت سی علت ۲۷٪ از موارد سیروز کبد و ۲۵٪ از موارد سرطان کبد است.

سیروز کبد می‌تواند منجر به فشار خون بالا در رگ‌های متصل به کبد، تجمع مایعات در شکم، خونریزی یا کبودی به سادگی، رگ‌های بزرگ شده، به خصوص در مری و معده، زردی (زرد شدن پوست)، و آسیب مغزی گردد.

اثرات خارج از کبد

هپاتیت سی همچنین در موارد نادر با سندروم شوگرن (نوعی اختلال در سیستم دفاعی بدن)، تعداد کم تر از حد طبیعی پلاکت‌های خون، بیماری مزمن پوستی، دیابت، و لنفومای غیر هاجکینی همراه است.

علت

ویروس هپاتیت سی یک ویروس RNA کوچک پوشینه دار تک زنجیره‌ای مثبت است.این ویروس عضو جنس "هپاسی ویروس" در خانواده ‘‘فلاوی ویریده’’ است. HVC ۷ ژنوتایپ اصلی دارد. در ایالات متحده آمریکا، ژنوتایپ ۱ در ۷۰٪ موارد عامل بیماری است، و هر یک از دیگر ژنوتایپ‌ها ۱٪ موارد را ناشی می‌شوند.در آمریکا و اروپا نیز ژنوتایپ ۱ شایع ترین نوع است.

سرایت

راه اصلی سرایت بیماری در کشورهای توسعه یافته استعمال درون وریدی مواد مخدر (IDU)است. در کشورهای در حال توسعه، راه‌های اصلی عبارتند از تزریق خون و شیوه‌های پزشکی غیر ایمن[۱۶] علت سرایت در ۲۵٪ موارد نامعلوم باقی می‌ماند. ;[۱۷] ولی تعداد زیادی از این موارد احتمالاً به علت استعمال درون وریدی مواد مخدر هستند.[۶]

استعمال درون وریدی مواد مخدر

استعمال درون وریدی مواد مخدر (IDU)یک عامل مهم ریسک برای هپاتیت سی در بسیاری از قسمت‌های جهان است. .[۱۸] یک بررسی از ۷۷ کشور نشان می‌دهد که در ۲۵ کشور میزان هپاتیت سی در جمعیت مصرف کننده مواد مخدر بین ۶۰٪ تا ۸۰٪ است؛ از جمله آمریکا[۷] و چین.[۱۸] دوازده کشور دارای میزانی بیش از ۸۰٪ هستند.[۷] در میان مصرف کنندگان مواد مخدر ده میلیون نفر به هپاتیت سی مبتلا هستند؛ چین (۱٫۶ میلیون)، ایالات متحده (۱٫۵ میلیون)، و روسیه (۱٫۳ میلیون) بیشترین میزان مجموع مبتلایان را دارند.[۷]میزان هپاتیت سی در میان زندانیان در ایالات متحده ۱۰ تا ۲۰ برابر این میزان در جمعیت عمومی است، که این مطالعات نشان دهنده رفتارهای پرخطر مانند استعمال درون وریدی مواد مخدر (IDU) و خالکوبی با تجهیزات غیر استریل است. .[۱۹][۲۰]

تماس در حین مراقبت‌های پزشکی

تزریق خون، فراورده‌های خونی، و پیوند اعضا بدون آزمایش HCV ریسک بالای ابتلا را ایجاد می‌کند.[۵] ایالات متحده آزمایش جهانی را در سال ۱۹۹۲ پایه ریزی کرد. از آن زمان تا کنون میزان ابتلا با کاهشی تا میزان یک در ۱۰٬۰۰۰ تا ۱۰٬۰۰۰٬۰۰۰ در واحدهای خون[۶][۱۷] از میزان یک در ۲۰۰ واحد خون روبه رو بوده است. .[۲۱] این ریسک کم، باقی می‌ماند زیرا یک دوره حدوداً ۱۱-۷۰ روزه بین این که یک اهداکننده خون احتمالی، هپاتیت سی بگیرد و این که جواب آزمایش خون مثبت باشد، زمان وجود دارد. .[۱۷] برخی کشورها هنوز به دلیل هزینه آن، برای هپاتیت سی آزمایش انجام نمی‌دهند.[۱۱]

کسی که از سوزن یک فرد مبتلا به HVC زخم ناشی از سوزن برمی دارد، پس از آن با احتمال ۱٫۸٪ ابتلا به بیماری رو به رو است.[۵] این احتمال بیشتر است چنانچه سوزن به کار رفته خالی و زخم عمیق باشد. .[۱۱] در تماس مخاط با خون هم ریسک ابتلا وجود دارد؛ اما این ریسک کم است، و اگر تماس خونی بر روی پوست سالم رخ دهد، هیچ ریسکی وجود ندارد.[۱۱]

تجهیزات بیمارستانی نیز هپاتیت سی را انتقال می‌دهند، از جمله: استفاده مجدد از سوزن‌ها و سرنگ‌ها، استفاده چندباره از شیشه‌های دارو، کیسه‌های تنفسی، و تجهیزات جراحی غیر استریل.[۱۱] استانداردهای ضعیف در تسهیلات پزشکی و دندانپزشکی دلیل اصلی شیوع HCV در مصر است که بیشترین میزان ابتلا در جهان را داراست.[۲۲]

آمیزش جنسی

این که آیا هپاتیت سی از راه آمیزش جنسی قابل انتقال است، نامعلوم است.[۲۳] در حالی که بین رفتار جنسی پرخطر و هپاتیت سی پیوندی وجود دارد، روشن نیست که آیا انتقال بیماری ناشی از مصرف مواد مخدر است که به آن اشاره‌ای نشده، یا خود رابطه جنسی.[۵] شواهد نشان می‌دهد که ریسکی برای زوج‌های متشکل از دو جنس مخالف که با افراد دیگر رابطه جنسی ندارند، وجود ندارد.[۲۳] اعمال جنسی که سطوح بالای آسیب به لایه درونی مجرای مقعد را دربرمی گیرد، مانند دخول از راه مقعد، و یا اعمالی که هنگامی اتفاق می‌افتد که بیماری‌های منتقل شونده از راه آمیزش جنسی، از جمله HIV یا زخم در ناحیه تناسلی، نیز وجود دارند، ریسک ابتلا ایجاد می‌کنند.[۲۳] دولت ایالات متحده تنها برای جلوگیری از انتقال هپاتیت سی در افراد دارای چند شریک جنسی، استفاده از کاندوم را توصیه می‌کند.[۲۴]

پیرسینگ‌های بدن

خالکوبی با دو یا سه برابر خطر بیشتر هپاتیت سی همراه است.[۲۵] این می‌تواند به دلیل لوازم استریل نشده یا آلودگی رنگ‌های استفاده شده باشد.[۲۵] خالکوبی یا سوراخ کردن بدن (پیرسینگ) که پیش از اواسط دهه ۱۹۸۰ یا به صورت غیرحرفه‌ای انجام می‌شد نگران کننده است، چرا که ممکن است تکنیک‌های استریل کردن در این شرایط ضعیف باشد. ریسک در خالکوبی‌های بزرگ تر بیشتر می‌شود.[۲۵] تقریباً نیمی از زندانیان از لوازم خالکوبی غیراستریل مشترک استفاده می‌کنند.[۲۵] به ندرت در مراکز مجاز خالکوبی ابتلا مستقیم به HCV رخ می‌دهد.[۲۶]

تماس با خون

لوازم بهداشتی شخصی مانند تیغ‌ها، مسواک، و لوازم مانیکور و پدیکور می‌توانند با خون تماس پیدا کنند. به اشتراک گذاشتن آن‌ها افراد را در معرض خطر HCV قرار می‌دهد.[۲۷][۲۸] افراد باید مراقب بریدگی‌ها، زخم‌ها، و دیگر خونریزی‌ها باشند.[۲۸] HCV از طریق تماس‌های معمول مانند بغل کردن، بوسیدن، یا غذا خوردن از ظروف یا وسایل آشپزی مشترک شیوع پیدا نمی‌کند.[۲۸]

انتقال از مادر به بچه

انتقال هپاتیت سی از مادر مبتلا به فرزند وی در کمتر از ۱۰٪ بارداری‌ها اتفاق می‌افتد.[۲۹] هیچ اقدامی وجود ندارد که بتواند این ریسک را تغییر دهد.[۲۹] انتقال می‌تواند در دوره بارداری یا زایمان اتفاق افتد. یک زایمان طولانی با خطر بیشتر انتقال در ارتباط است.[۱۷] هیچ مدرکی مبنی بر اینکه تغذیه از شیر مادر HCV را انتقال می‌دهد وجود ندارد، گرچه مادر مبتلا باید از شیر دادن به نوزاد، در صورت شکاف و خونریزی از نوک سینه[۳۰] یا در صورتی که بار ویروسی وی زیاد است، خودداری کند.[۱۷]

تشخیص

 
پروفایل سروم شناسی بیماری هپاتیت سی

آزمایش‌های تشخیص هپاتیت سی عبارتند از: آنتی بادی HCV، تست الایزا (ELISA)، وسترن بلات، HCV RNA کمی.واکنش زنجیره‌ای پلی مراز (PCR)، می‌تواند HCV RNA را یک تا دو هفته پس از ابتلا شناسایی کند، در حالی که آنتی بادی‌ها ممکن است برای شکل گیری و نمایاندن خود به زمان بسیار بیشتری نیاز داشته باشند. هپاتیت سی مزمن، ابتلا به ویروس هپاتیت سی است که بر اساس حضور RNA خود، تا شش ماه مقاومت نشان می‌دهد. . به این دلیل که بیماری‌های مزمن معمولاً تا ده‌ها سال علایمی نشان نمی‌دهند، پزشکان بالینی عموماً از طریق آزمایش‌های عملکرد کبد و یا در حین آزمایش‌های روتین از افراد دارای ریسک بالا، به این بیماری پی می‌برند. آزمایش نمی‌تواند بین بیماری‌های مزمن و حاد تمایزی قایل شود.

آزمایش خون

آزمایش هپاتیت سی معمولاً با آزمایش‌های خون آغاز می‌شود تا با استفاده از روش ایمونواسی آنزیمی وجود پاد تن‌ها در ویروس هپاتیت سی تشخیص داده شوند.[۵] اگر آزمایش مثبت باشد، برای تایید صحت ایمونواسی و به منظور تعیین شدت بیماری آزمایش دومی انجام می‌شود.[۵] آزمایش recombinant immunoblot صحت ایمونواسی را تایید کرده، و واکنش زنجیره‌ای پلیمراز ویروس هپاتیت سی و اسید ریبونوکلیئیک (RNA) شدت بیماری را تعیین می‌کند.[۵] اگر اثری از اسید ریبونوکلیئیک (RNA) و جود نداشته باشد و آزمایش immunoblot مثبت باشد، این به این معنی است که شخص قبلاً به ویروس آلوده شده اما یا بوسیله معالجه و یا خود به خود این ویروس از بین رفته است؛ اگر آزمایش immunoblot منفی باشد، به این معنی است که آزمایش ایمونواسی اشتباه بوده است.[۵] برای مثبت بودن آزمایش‌های ایمونواسی بین شش تا هشت هفته باید از زمان آلودگی به ویروس گذشته باشد.[۹] آنزیم‌های کبدی در ابتدای آلودگی به ویروس متغییر می‌باشند؛[۸] معمولاً پس از گذش هفت هفته از آلودگی به ویروس آنزیم‌های کبدی افزایش می‌یابند.[۹] آنزیم‌های کبدی ارتباط چندانی با شدت بیماری ندارند.[۹]

بافت برداری

بافت برداری‌های کبدی می‌توانند شدت آسیب کبدی را مشخص سازند، اما این فرایندها خطراتی نیز به همراه دارند[۳]. تغییرات معمولی که از طریق بافت برداری قابل تشخیص هستند تغییرات مربوط به لنفسیت‌های درون بافت کبد، فولیکول‌های لنفاوی در ورید باب، و مجاری صفرا می‌باشند.[۳] چندین آزمایش خون را می‌توان انجام داد که شدت آسیب را تعیین کرده و نیاز به بافت برداری را کاهش می‌دهند.[۳]

آزمایش

تنها بین ۵ تا ۵۰٪ کسانی که در ایالات متحده و کانادا به این ویروس آلوده هستند از وضعیت خود اطلاع دارند.[۲۵] برای افرادی که در خطر زیادی هستند، مانند کسانی که خالکوبی بر بدن خود دارند آزمایش توصیه می‌شود.[۲۵] آزمایش همچنین به افرادی که آنزیم کبدی بالایی دارند توصیه می‌شود چرا که آنزیم کبدی بالا در اغلب اوقات تنها نشانه مزمن هپاتیت می‌باشد.[۳۱] آزمایش دائم در ایالات متحده توصیه نمی‌شود.[۵]

پیشگیری

تا سال ۲۰۱۱ هیچ واکسنی برای هپاتیت سی وجود نداشته. تولید واکسن‌ها در حال پیشرفت بوده و برخی از این پیشرفت‌ها نتایج امیدبخشی را از خود نشان داده‌اند.[۳۲] ترکیبی از راهکارهای پیشگیرانه، نظیر طرح تعویض سرنگ و درمان سوء مصرف مواد، خطر ابتلا به هپاتیت سی را در بین تزریق کنندگان مواد حدود ۷۵٪ کاهش می‌دهد.[۳۳] آزمایش اهداکنندگان خون در سطح ملی امری مهم تلقی می‌شود، چرا که این کار به معنی پیروی از احتیاطات عمومی در درون مراکز مراقبت‌های بهداشتی است.[۹] درکشورهایی که به اندازه کافی سرنگ پاکیزه وجود ندارد، مراقبین سلامت باید داروها را از راه دهان به بیماران بدهند و نه از راه تزریق.[۱۱]

درمان

ویروس هپاتیت سی در ۵۰ تا ۸۰٪ مبتلایان به این ویروس موجب بوجود آمدن عفونت مزمن می‌شود. حدود ۴۰ تا ۸۰٪ این عفونت‌ها با درمان از بین می‌روند.[۳۴][۳۵] در موارد نادر، این عفونت می‌تواند بدون درمان از بین برود.[۶] افرادی که دچار هپاتیت سی مزمن هستند باید از مصرف الکل و داروهایی که موجب تولید سم در کبد می‌شوند خودداری کنند،[۵] این افراد همچنین باید برای هپاتیت آ و هپاتیت ب واکسینه شوند.[۵] افراد مبتلا به سیروز کبدی می‌بایست به منظور تشخیص سرطان کبد آزمایش‌های فراصوتی انجام دهند.[۵]

داروها

افرادی که آلودگی آنها به ویروس هپاتیت سی اثبات شده و دارای ناهنجاری‌های کبدی هستند می‌بایست به دنبال درمان خود باشند.[۵] درمان فعلی این بیماری ترکیبی است از پگ اینترفرون و داروی ضد ویروس ریباویرین که بسته به نوع ویروس هپاتیت سی ۲۴ تا ۴۸ هفته به طول می‌انجامد.[۵] آثار بهبودی در ۵۰ تا ۶۰٪ افراد درمان شده قابل مشاهده است.[۵] ترکیب بوسپروویر یا تلاپرویر با ریباویرین و پگ اینترفرون آلفا موجب بهبود واکنش به ژنوتیپ ۱ هپاتیت سی می‌شود پیدایش عوارض جانبی با درمان این بیماری امری عادی است؛ نیمی از افرادی که درمان می‌شوند دچار علائم آنفلوآنزا مانند، و یک سوم آنها دچار مشکلات احساسی می‌شوند.[۵]درمان در طول شش ماهه اول این بیماری موثر تر از زمانی است که هپاتیت سی مزمن می‌شود.[۱۲] اگر شخصی دچار عفونت جدیدی شود و با گذشت هشت تا دوازده هفته این عفونت از بین نرود، به وی توصیه می‌شود تا از پگ اینترفرون (pegylated interferon) به مدت ۲۴ هفته استفاده کند.[۱۲] برای افراد مبتلا به تالاسمی (نوعی اختلال خونی)، ریباویرین (ribavirin) مفید به نظر می‌رسد، اما این دارو نیاز به تزریق خون را افزایش می‌دهد. .[۳۹]

طب جایگزین

طرفداران این طب ادعا می‌کنند که بسیاری از درمان‌های جایگزین نظیر خار شیری، جینسنگ، و نقره کلوئیدی برای هپاتیت سی مفید می‌باشند.[۴۰] با این حال، هیچ کدام از این درمان‌های جایگزین بهبود درمانی هپاتیت سی را از خود نشان نداده‌اند، و هیچ مدرکی دال بر اینکه درمانهای جایگزین تاثیری بر ویروس این بیماری داشته باشند وجود ندارد.[۴۰][۴۱][۴۲]

پیش بینی روند بیماری

بسته به نوع ژنوتیپ، واکنش‌ها نسبت به درمان می‌تواند متفاوت باشد. در افرادی که ژنوتیپ ۱ ویروس هپاتیت سی را دارند و طول دوره درمانی آنها ۴۸ هفته است میزان واکنش طولانی مدت حدود ۴۰ تا ۵۰٪ می‌باشد.[۳] در ۷۰ تا ۸۰٪ افرادی که ژنوتیپ ۲ و ۳ ویروس هپاتیت سی را دارند و طول دوره درمانی آنها ۲۴ هفته می‌باشد واکنش طولانی مدت روی می‌دهد.[۳] در افرادی که ژنوتیپ ۴ دارند و طول دوره درمانی آنها ۴۸ هفته می‌باشد میزان واکنش طولانی مدت حدود ۶۵٪ می‌باشد. در حال حاضر نشانه‌های درمانی در بیماری ژنوتیپ ۶ کم می‌باشد، و این نشانه‌های درمانی برای دوره درمانی ۴۸ هفته‌ای بوده و دوز آن نیز به میزان دوز بیماری ژنوتیپ ۱ می‌باشد.[۴۳]

همه گیر شناسی

 
میزان شیوع هپاتیت سی در جهان در سال ۱۹۹۹
 
تعداد سالهایی که بیمار با ناتوانی زندگی کرده است برای هپاتیت سی در سال ۲۰۰۴ از میان هر ۱۰۰،۰۰۰ نفر
 

بین ۱۳۰ تا ۱۷۰ میلیون نفر، یا ۳٪ جمعیت جهان، با هپاتیت سی مزمن زندگی می‌کنند.[۴۴] هر ساله بین ۳ تا ۴ میلیون نفر به این ویروس آلوده می‌شوند، و سالیانه بیش از ۳۵۰،۰۰۰ نفر به خاطر بیماری‌های مربوط به هپاتیت سی می‌میرند.[۴۴] ترکیبی از مصرف ایدوکسوریدین (IDU) و داروهای تزریقی و یا تجهیزات پزشکی ضد عفونی نشده در قرن بیستم منجر به افزایش قابل توجه این میزان شده است.[۱۱] در ایالات متحده حدود ۲٪ از مردم به هپاتیت سی مبتلا هستند،[۵] و هر ساله بین ۳۵،۰۰۰ تا ۱۸۵،۰۰۰ نفر به این بیماری مبتلا می‌شوند. میزان شیوع این بیماری در ایالات متحده از دهه ۱۹۹۰ به خاطر بهبود آزمایش‌های خونی قبل از تزریق خون کاهش یافته است.[۱۲] مرگ و میر ناشی از ویروس هپاتیت سی در ایالات متحده سالیانه بین ۸،۰۰۰ تا ۱۰،۰۰۰ نفر می‌باشد. از آنجایی که افراد قبل از آزمایش ویروس هپاتیت سی با تزریق خون به این بیماری دچار شده و می‌میرند، انتظار می‌رود که این میزان مرگ و میر افزایش یابد.[۴۵] میزان آلودگی به ویروس این بیماری در برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی بالا است.[۴۶] کشورهایی که میزان آلودگی بالایی دارند شامل مصر (۲۲٪)، پاکستان (۴٫۸٪) و چین (۳۰۲٪) می‌باشند.[۴۴] میزان بالای این آلودگی در مصر مربوط می‌شود به حرکت در حال حاضر متوقف شده این کشور در درمان همگانی شیستو زومیازیس (schistosomiasis) با استفاده از سرنگ‌های شیشه‌ای که به طور نامناسبی ضد عفونی شده بودند.[۱۱]

 

 

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داروسازان و آدرس aminataie.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان