داروسازان
مطالعات جدید پزشکی

 

                                                              

 

                                                            

 

 

هدف عالى قيام امام حسين عليه السلام از زبان خود امام (ع)

قيام مقدس و پرشكوه امام حسين(ع)ريشه در انحراف هاى بـنيادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. اين انحراف ها زائيده انحراف حكومت اسلامى از مسير اصلى خود از سقيفه به بـعد بـود. كه پس از شهادت على(ع)كلا بـه دست سلسله سفيانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاريخى، سران اين حزب هيچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند(1). و ظهور اسلام و به قدرت رسيدن پيامبر اسلام(ص)ر، جلوه اى از پيروزى تـيره بـنى هاشم بـر تـيره بـنى اميه، در جريان كشمكش قبيلگى در درون طايفه بـزرگ قريش مى دانستند(2).

و بـا يك حـركت خـزنده، بـه تـدريج در پـوشش اسـلام بـه مناصب كليدى دسـت يافتند() و سرانجـام از سال چهلم هجـرى، حكومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست اين حزب افتاد و پس از بيست سال حكومت معاويه، و بـه دنبـال مرگ وى، پـسرش يزيد بـه قدرت رسيد كه اوج انحراف بـنيادى، و جلوه اى آشكار از ظهور ((جاهليت نو)) در پوشش ظاهرى اسلام بود(3).امام حـسـين(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنين فاجـعه اى سكوت كند و احساس وظيفه مى كرد كه در بـرابـر اين وضع، اعتـراض و مخالفت كند. سخنان، نامه ها و ساير اسنادى كه از امام حسين(ع)به دسـت ما رسـيده، بـه روشنى گوياى اين مطلب اسـت. اين اسناد بـيانگر آن است كه از نظر امام، پـيشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ويژگى هايى دارد كه امويان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهيها اين بود كه عناصر فاسد و غير لايق، تكيه بر مسند خلافت اسلامى و جايگاه والاى پـيامبـر زده بـودند و حاكميت و زمامدارى آنه، آثار و نتائج بـسيار تلخ و ويرانگرى بـه دنبـال آورده بود.
چـند نمونه از تـاءكيدهاى امام در اين بـاره يادآورى مى شـود:

ويژگى هاى پيشواى مسلمانان


1 - در نخستين روزهايى كه امام حسين(ع)در مدينه، بـراى بـيعت جهت يزيد، در فشار بود، در پاسخ وليد كه پيشنهاد
بيعت بـا يزيد را مطرح كرد، فـرمود: اينك كه مسـلمانان بـه فـرمانروايى مانند يزيد گرفتار شده اند، بايد فاتحه اسلام را خواند(4).
2 - امام ضمن پاسخ نامه هاى كوفيان، نوشت:
... امام و پيشواى مسلمانان كسـى اسـت كه بـه كتـاب خـدا عمل نموده راه قسط و عدل را در پـيش گيرد و از حـق پـيروى كرده بـا تمام وجود خويش مطيع فرمان خدا باشد(5).
3 - امام حـسـين(ع)هنگام عزيمت بـه سـوى عراق در منزلى بـنام ((بيضه)) خطاب به ((حر)) خطبه اى ايراد كرد و طى آن انگيزه قيام خود را چنين شرح داد:
((مردم! پـيامبـر خدا(ص)فرمود: هر مسلمانى بـا حكومت ستـمگرى مواجـه گردد كه حـرام خدا را حـلال شمرده و پـيمان الهى را درهم مى شكند، بـا سنت و قانون پـيامبـر از در مخالفت درآمده در ميان بـندگان خـدا راه گناه و معصـيت و تـجـاوزگرى و دشـمنى در پـيش مى گيرد، ولى او در مقابـل چنين حكومتى، بـا عمل و يا بـا گفتار اظهار مخالفت نكند، بـرخـداوند است كه آن فرد(ساكت)را بـه كيفر همان ستمگر(آتش جهنم)محكوم سازد.
مردم! آگاه باشيد اينان(بنى اميه)اطاعت خدا را ترك و پيروى از شيطان را بـر خود فرض نموده اند، فساد را تـرويج و حدود الهى را تعطيل نموده فى را(كه مخصوص بـه خـاندان پـيامبـر است)بـه خـود اختصاص داده اند و من بـه هدايت و رهبـرى جامعه مسلمانان و قيام بـر ضد اين همه فساد و مفسدين كه دين جدم را تغيير داده اند، از ديگران شايسته ترم ...)) (6).
حاكميت بـنى اميه كه امام در اين سخنان بـه گوشه هايى از آثـار سوء آن اشاره نموده، در شوون مختـلف جامعه اسلامى اثر گذاشتـه و فساد و آلودگى و گمراهى را گستـرده و عمومى ساخـتـه بـود. امام حسين(ع)در موارد متعددى انگشت روى اين عواقب سوء گذاشتـه و بـه مردم هشـدار داده اسـت كـه بـه چـند نمـونه آن اشـاره مـى شـود:

محو سنتها و رواج بدعتها


آن حـضرت پـس از ورود بـه مكه، نامه اى بـه سران قبـائل بـصره فرستاد و طى آن چنين نوشت:
((...اينك پيك خود را بـا اين نامه بـه سوى شما مى فرستم، شما را به كتاب خدا و سنت پيامبـر دعوت مى كنم، زيرا در شرائطى قرار گرفته ايم كه سنت پيامبر به كلى از بين رفته و بـدعتها زنده شده است، اگر سخـن مرا بـشنويد، شما را بـه راه راسـت هدايت خـواهم كرد...)) (7). ديگر به حق عمل نمى شود.
حسين بـن على(ع)در راه عراق در منزلى بـه نام ((ذى حـسم)) در ميان ياران خود بـه پـا خـاست و خـطبـه اى بـدين شرح ايراد نمود:
پـيشامدها همين است كه مى بـينيد، جـدا اوضاع زمان دگرگون شده زشتيها آشكار و نيكيها و فضيلتها از محيط ما رخت بر بسته است و از فضيلتها جز اندكى مانند قطرات تـه مانده ظرف آب بـاقى نمانده است. مردم در زندگى پست و ذلتبارى به سر مى بـرند و صحنه زندگى، همچون چراگاهى سنگلاخ، و كم علف، به جايگاه سخت و دشوارى تبـديل شده است.
آيا نمى بينيد كه ديگر بـه حق عمل نمى شود، و از بـاطل خوددارى نمى شود؟! در چـنين وضعى جـا دارد كه شخص بـا ايمان(از جـان خود گذشتـه)مشتـاق ديدار پـروردگار بـاشد. در چنين محيط ذلتـبـار و آلوده اى، مرگ را جـز سعادت; و زندگى بـا ستـمگران را جـز رنج و آزردگى و ملال نمى دانم...)) (8).

مسخ هويت دينى مردم


حاكميت زمامداران اموى و اجراى سياست هاى ضد اسلامى توسط آنان، هويت دينى مردم را مسخ كرده ارزشهاى معنوى را در جامعه از بـين برده بود. امام در دنباله سخنان خود در منزل ((ذى حسم)) فرمود:
((...مردم بندگان دنيايند، دين بـه صورت ظاهرى و در حد حرف و سخن در زبـانشان مطرح مى شود، تا زمانى كه معاش و زندگى ماديشان رونق دارد، در اطراف دين گـرد مىآيند، اما زمانى كـه بـا بـلا و گرفتارى آزمايش شوند، دينداران در اقليت هستند.

پيام جاويد قيام امام حسين(ع)


پيام قيام با شكوه سيدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نيست، بلكه اين پـيام پـيامى جاويد و ابـدى است و فراتـر از محدوده زمان و مكان است، هرجا و در هر جامعه اى كه به حق عمل نشود، و از بـاطل خوددارى نشود، بدعتها زنده، و سنتها نابـود شود، هرجا كه احكام خدا تغيير و تحريف يابد و حاكمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار كنند، در هر جـامعـه اى كه ويژگى هاى جـاهليت را داشته باشد آن جامعه، جامعه اى يزيدى بـوده، و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنه، كارى حـسينى خواهد بود.

پاورقيها:


1 - سـيدعـليخـان مدنى، الدرجـات الرفيعـه، ص 243، ابـن ابـى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج8، ص 257 - مسعودى، مروج الذهب، ج3، ص 454 ضمن شرح حال ماءمون عباسى.
2 - ابن ابى الحديد، همان كتاب، ج9، ص 53(خطبه 139) و نيز ج2، ص 44 - 45 - ابن عبـدالبـر، الاستيعاب فى معرفه الاصحاب(در حاشيه الاصابه)ج4، ص 87.
- اين حركت از اواخر خلافت خليفه دوم آغاز گرديد كه معاويه از طرف وى به حكمرانى شام منصوب شد و مدت پنج سال در اين سمت باقى بـود و در تـمام مدت خلافت عثـمان نيز(12 سال) در اين منصب ابـقا گرديد و از همـان سـالـها روياى خـلافـت آينده خـود را مـى ديد و پايه هاى آن را مى ريخت و در اواخـر خـلافت عثـمان، در واقع وى در مدينه خليفه تشريفاتى بود و تصميم گيرنده اصلى، حاكم مقتدر شام بود.
3 - نگاه كنيد به: امام حسين(ع) و جـاهليت نو، جـواد سليمانى، قم، انتشارات يمين.
4 - سيد بن طاووس، اللهوف فى قتلى الطفوف، ص 11.
5 - طبرى، تاريخ الامـم والـمـلـوك، ج6، ص 196 - شـيخ مـفـيد، الارشاد، ص 204.
6 - طبرى، همان كتاب، ص 229 - ابـن اثير، الكامل فى التاريخ، ج4، ص 48.
7 - طبرى، همان كتاب، ص 200.
8 - حسن بـن على بـن شعبـه، تحف العقول، ص 245 - طبـرى، همان كتاب، ص 239.

 

 
پنج شنبه 16 آبان 1392برچسب:, :: 12:45 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

 

رقیه دختر حسین علیه السلام(به عربی: رقیة بنت الحسین)‏ پدر وی امام سوم شیعیان حسین بن علی و مادرش مطابق بعضی از نقل‌ها ام اسحاق بوده‌است.

او دختر سه سالهٔ حسین بود که پس از واقعه عاشورا که خانواده حسین را به اسارت گرفتند او نیز توسط لشکر یزید به اسارت گرفته شد و آن‌ها را به مرکز خلافت یزید که شهر شام بود بردند. طبق نقل‌های متعدد هنگامی که لشکر یزید سر بریده شده حسین را به شام آوردند و آن را به رقیه نشان دادند آن طفل سه ساله بسیار ناراحت شده و به سبب این ناراحتی چنان چه در کتاب وقایع الشهور و الایام آمده‌است در روز ۵ صفر سال ۶۱ هجری قمری کشته شد. مرقد وی در شهر دمشق امروزه پذیرای بسیاری از شیعیان جهان است.

اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین (علیه السلام) در منابع شیعی آمده است، اما در بعضی منابع در این باره اختلاف وجود دارد. در کتاب کامل بهایی نوشته علاءالدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده آمده است، اما در مورد نام او که آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و ... اختلاف است.

همچنین سید بن طاووس در کتاب «لهوف» خود می‌نویسد: «شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیه ‏السلام) اشعاری در بی‌وفایی دنیا می‏خواند، حضرت زینب (س) سخنان ایشان را شنید و گریست. امام (علیه‏ السلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید و خویشتن‌دار باشید.»

مادر حضرت رقیه

بر اساس نوشته‌های بعضی کتاب‌های تاریخی، نام مادر حضرت رقیه (علیها سلام)، امّ اسحاق است که پیش‌تر همسر امام حسن مجتبی (علیه السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه السلام) به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است. مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار می‌آید.

بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است. نام مادر حضرت رقیه (علیها سلام) در بعضی کتاب‌ها، ام جعفر قضاعیّه آمده است، ولی دلیل محکمی در این باره در دست نیست. هم چنین نویسنده معالی السبطین، مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) را شاه زنان؛ دختر یزدگرد سوم پادشاه ایرانی معرفی می‌کند که در حمله مسلمانان به ایران اسیر شده بود. وی به ازدواج امام حسین (علیه السلام) درآمد و مادر گرامی حضرت امام سجاد (علیه السلام) نیز به شمار می‌آید.

البته لازم به ذکر است که این مطلب از نظر تاریخ‌نویسان معاصر پذیرفته نشده است؛ زیرا در منابع تاریخی آمده که ایشان هنگام تولد امام سجاد (ع) از دنیا رفته و تاریخ درگذشت او را 23 سال پیش از واقعه کربلا، یعنی در سال 37 هـ .ق دانسته‌اند. از این جهت امکان ندارد، او مادر کودکی باشد که در فاصله سه یا چهار سال پیش از حادثه کربلا به دنیا آمده باشد. این مسأله تنها در یک صورت قابل حل است که بگوییم شاه زنان کسی غیر از شهربانو مادر امام سجاد (علیه السلام) است.

نام‌گذاری حضرت رقیه (ع)

رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است. گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین (ع) کمتر به چشم می‏خورد و به اذعان برخی منابع، احتمال اینکه ایشان همان فاطمه بنت الحسین (ع) باشد، وجود دارد. در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (ع) دو اسم داشته‏اند و امکان تشابه اسمی نیز در فرزندان ایشان وجود دارد. گذشته از این، در تاریخ نیز دلایلی بر اثبات این مدعا وجود دارد.

چنانچه در کتب تاریخی آمده است: «در میان کودکان امام حسین (ع) دختر کوچکی به نام فاطمه بود و چون امام حسین(ع) مادر بزرگوارشان را بسیار دوست می‏داشتند، هر فرزند دختری که خدا به ایشان می‏داد، نامش را فاطمه می‏گذاشت. همان گونه که هرچه پسر داشتند، به احترام پدرشان امام علی (ع) وی را علی می‏نامید.» 

اسیری حضرت رقیه

حضرت رقیه در واقعه عاشورا حدود سه یا چهار سال سن داشت که بعد از شهادت امام حسین(ع) و یارانش در عصر عاشورا به همراه دیگر زنان بنی‌هاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفت اما داستان شهادت حضرت رقیه (ع).

از درون خرابه‌های شام، صدای کودکی به گوش می‌رسید. همه آنهایی که در میان اسرا بودند، خوب می‌دانستند که این صدای رقیه، دختر کوچک امام حسین (ع) است. او حالا از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می‌گرفت. انگار که خواب پدرش را دیده بود. یزید دستور داد سر امام حسین (ع) را به دختر کوچک نشان دهند و او را ساکت کنند، اما وقتی حضرت رقیه (ع) و امام حسین ع باز هم به هم رسیدند، اتفاق جانسوزی افتاد. اینبار پدر در سوگ رقیه نشست.

زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

تصاویر مرقد مطهر حضرت رقیه (س) در شهر دمشق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اینجا محیط سوز و اشک و آه و ناله است

اینجا زیارتگاه زهرای سه ساله است

اینجا دمشقی ها گلی پژمرده دارند 

در زیر گل مهمان سیلی خورده دارند

اینجا دل شب کودکی هجران کشیده

گلبوسه بگرفته زرگهای بریده

اینجا بهشت دسته گلهای مدینه است

اینجا عبادتگاه کلثوم وسکینه است

اینجا زیارتگاه جبریل امین است

اینجا عبادتگاه زین العابدین است

اینجا زچشم خود گلاب افشانده زینب

اینجا نماز شب نشسته خوانده زینب

اینجا به خاکش هر وجب دردی نهفته

اینجا سه ساله دختری بی شام خفته

اینجا نخفته چشم بیدار رقیه

اینجا حسین آمد به دیدار رقیه

اینجا قضا بر دفتر هجران ورق زد

اینجا رقیه پرده یکسو از طبق زد

اینجا هُمای فاطمه پرواز کرده

اینجا کبوتر از قفس پرواز کرده

اینجا شرار از دامن افلاک می ریخت

زینب بر اندام رقیه خاک می ریخت

ای دوستان، زهرای دیگر خفته اینجا

یک زینب کبرای دیگر خفته اینجا

در گوشه ویرانه باغ گل که دیده؟

در خوابگاه جغدها بلبل که دیده؟

 

 

 

شنبه 11 آبان 1392برچسب:, :: 9:24 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

سردرد برای همگان پدیده ای آشناست و کمتر کسی است که در طول عمر خود آن را تجربه نکرده باشد. هنوز برای سردرد تعریف مشخصی که مورد قبول همه باشد وجود ندارد. شاید ساده ترین تعریف برای سردرد « احساس درد و ناراحتی از ناحیه کاسه چشم تا قسمت پشت سر » باشد.

 

 


 

باید به خاطر داشت که سردرد یک بیماری نیست، بلکه نشانه ای است از طیف متنوعی از بیماریها که از یک سرماخوردگی ساده شروع و به امراض جدی مثل تومورهــــــای بدخیم مغزی ختم می شود. گر چه در اغلب موارد منشأ سردرد، بیماریهای خوش خیم می باشد، اما اولین مسأله ای که در برخورد با بیمار مبتلا به سردرد باید حل شود، عبارت است از افتراق بین علل خوش خیم و علل خطرناکتر.


    ساز و کارهای اصلی مکانیسم ها سردرد عبارتند از:


    ـ گشاد شدن عروق داخل و خارج جمجمه
    ـ التهاب عروق داخل و خارج جمجمه
    ـ عفونت عروق داخل و خارج جمجمه
    ـ انقباض ممتد عضلات کاسه سر و گردن
    ـ تغییر فشار داخل جمجمه.


    انواع اصلی سردرد :


۱-   میگرن کلاسیک :

معمولاً پانزده تا سی دقیقه قبل از شروع این نوع سردرد، علایمی مثل ظهور نقاط نورانی در جلو چشم، تاری دید و منگی پدیدار می شود؛ آرام آرام با از بین رفتن این علایم سردرد یک طرفه ای به صورت مبهم و در یک سمت ناحیه گیجگاهی ظاهر می شود، به تدریج شدت درد افزایش می یابد و سردرد حالت ضرباندار به خـــود می گیرد، در این مرحله بیمار رنگ پریده و دچار تهوع و استفراغ شدیدی می شود؛ بسیاری از بیماران در این مرحله ترس از نور پیـــدا می کنند و ترجیح می دهند در اتاق تاریک استراحت کنند و پاره ای دیگر تعریق شدید و تکرر ادرار پیدا می کنند.

درد بین چند ساعت تا یک روز طول می کشد و بالاخره بیمار به خواب فرو می رود. پس از اینکه بیمار از خواب بیدار شد، سردرد تسکین می یابد. این نوع سردرد در زنان بیشتر دیده می شود و استعداد ارثی به بروز حملات در بین افراد وجود دارد.
    

۲ ـ سردرد عصبی:

 تقریباً ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به سردرد دچار این نوع سردرد هستند. علت پیدایش این نوع سردرد، انقباض عضلات کاسه سر، گردن، شانه و صورت بوده و مهمترین دلیل پیدایش این انقباض ها، هیجانات عصبی است.

درد معمولاً از ناحیه پیشـــــانی، گردن یا شانه شروع می شود و به تــدریج تمام کاسه سر را فرا می گیرد. این درد ماهیت فشاری داشته ولی خاصیت ضربانی ندارد. بیمار از اینکه سرش سنگین است شکایت دارد، ممکن است تهوع پیدا کند اما به استفراغ دچار نمی شود.


۳  ـ سردرد به علت عفونت مننژ (پرده های مغزی):

درد در این بیماران به صورت فشرده بوده و تمام سر را فرا می گیرد، با استراحت کاهش می یابد و با حرکت تشدید می شود. وجود علایمی چون تب و سفتی گردن به تشخیص کمک می کند.


۴  ـ سردرد به علت تومورهای مغزی:

این نوع سردرد ها معمولاً متناوب بوده و در اوایل صبح شدیدتر است، بیشتر ماهیت حمله ای دارد، با حرکت سر، بلند کردن بار، عطسه و به خصوص سرفه تشدید می شود. معمولاً سردرد همراه با اختلالات خواب همراه است و گاه بیمار به علت سردرد از خواب بیــــــدار می شود.

 

۵  ـ سردرد به علت فشار خون بالا:

 

سردرد در این بیماران، معمولاً‌ زمانی ظاهر می شود که فشارخون حداکثر به حدود ۲۰۰ و فشارخون حداقل به حدود ۱۲۰ میلی متر جیوه رسیده باشد؛ این نوع سردرد غالباً در ناحیه پس سر متمرکز بوده، و با درمان فشارخون در اکثر موارد از بین می رود.
۶  ـ سردرد ناشی از بیماریهای چشم:

عیوب انکساری چشم ، سبب پیدایش سردردهای مکرر در ناحیه پیشانی بخصوص به هنگام مطالعه یا تماشای تلویزیون می شود ، اما سردرد ناشی از آب سیاه با چشم درد شدید همراه بوده و معمولاً در ناحیــه پیشانی متمرکز می شود و اغلب با تهوع و استفراغ همراه است.
  

۷  ـ سردرد ناشی از بیماریهای سینوس:

سردردهای ناشی از التهاب و عفونت سینوسها اغلب در ناحیه پیشانــــی متمرکز می شود؛ این دردها با حرکت سر و دراز کشیدن تشدید می شود و پس از بیدار شدن از خــواب به حداکثر شدت خود می رسد؛ این سردردها با درمان التهاب یا عفونت سینوس ها مرتفع می شوند.

۸  ـ سـردرد ناشی از عفونت های دندانی‌:

این نوع سردرد ها غالباً از ناحیه صورت شروع و بتدریج به تمام کره سر منتشر می شود و با درمان عفونت دندانی، درد از بین می رود.
    ۹ ـ سردردهای آلرژیک: این نوع سردردها متعاقب تماس فرد بیمار با ماده حساسیت زا ایجــــاد می شود؛ معمولاً همراه با این نوع سردرد سایر علایم حساسیت مثل احتقان بینی، آبریزش از بینی ، سرفه، عطسه و گاهی اسهال دیده می شود وکنترل حساسیت معمولاً به کنترل سردرد منجر می شود.
    

   
    گرفتن شرح حال از بیمار مبتلا به سردرد:


    ۱ ـ از زمان شروع سردرد سؤال کنید، چرا که سردردهایی که بتازگی آغاز شده اند، نیاز به بررسی جدی دارند.
    ۲ ـ از کیفیت و شدت درد سؤال کنید، بخصوص اگر فرد، مبتلا به سردرد مزمن است؛ از او بپرسید که کیفیت و شدت سردردش این بار نسبت به دفعات قبل تفاوت کرده است یا نه؟
    ۳ ـ از مراجعه کننده بپرسید که آیا همراه سردرد، علامت دیگری مثل تهوع، استفراغ، اشک ریزش و بی اشتهایی و … دارد یا نه؟
    ۴ ـ سابقه درمان سردرد را از او پرس و جو کنید. اگر پزشک قبلاً برای او دارو تجویز کرده است، نام آن را بپرسید.
    ۵ ـ محل دقیق سردرد را بیابید.
    ۶ ـ سابقه ارثی مبتلا به سردرد را در فامیل وی جستجو کنید.
    ۷ ـ فواصل زمانی حملات سردرد را بپرسید.
   

معاینه بیماران مبتلا به سردرد:


    معاینه گردن از نظر وجود یا عدم وجود سفتی گردن، اندازه گیری فشارخون، تعداد تنفس، درجه حرارت و تعداد نبض بیمار و نیز معاینه چشم بیمار از نظر سرخی می باشد.

 

چهار شنبه 8 آبان 1392برچسب:, :: 9:59 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

کبد چرب (به انگلیسی: fatty liver)‏ با تجمع چربی در سلول‌های کبدی و التهاب کبد مشخص می‌شود.

این حالت ممکن است در افرادی که الکل مصرف می‌کنند ایجاد شود ولی در ایران این بیماری علل دیگر دارد و «کبد چرب غیر الکلی» نامیده می‌شود. فرم غیر الکلی این بیماری درتعدادی از اختلالات بالینی مانند : دیابت، چاقی، سوء تغذیه رخ می‌دهد

 

 

اغلب بیماران ۴۰تا۶۰ سال سن داشته و بیماری در زنان شایع‌تر است. کبد چرب در کودکان با سن بالاتر از ۱۰سال نیز می‌تواند ایجاد شود . این اختلال کبدی مزمن بوده و برای سالها پایدار خواهد ماند .

علت اصلی بروز کبد چرب ناشناخته‌است ولی تعدادی از اختلالات بالینی معین به عنوان علل زمینه‌ای شناخته شده‌اند. هفتاد درصد بیماران مبتلا به کبد چرب چاق هستند. دیابت و بالا بودن چربی‌های خون نیز از علل زمینه‌ای آن است. عوامل مختلفی که با عث تغییر متا بولیسم در بدن می‌شوند شامل کاهش ناگهانی وزن، سوء تغذیه، تغذیه وریدی، گرسنگی طولانی مدت نیز ممکن است باعث کبد چرب شوند.[نیازمند منبع]

انجام بعضی از جراحی‌های شکم شامل برداشتن کیسه صفرا، برداشتن قسمتی از روده یا معده، جراحی روی لوزالمعده و مصرف بعضی از داروهای خاص شامل قرص‌های ضدبارداری، هورمون استروژن، کورتون (استروئیدها، آمیودارون، تاموکسی فن، والپروات سدیم نیز از علل زمینه ساز کبد چرب هستند . در کودکان اختلالات مادر زادی شامل سوء جذب چربی‌ها، سیستیک فیبروزیس وبیماری ویلسون با کبد چرب همراه هستند.

به طور کلی میتوان عوامل ایجاد این بیماری را بشرح زیر عنوان کرد: رژیم غذایی نادرست ، استرس درونی و نهفته، مصرف دارو بیش از حد معمول – مصرف لووستاتین ها، غذاهای فست فودی ( سوسیس، کالباس، سس، پیتزا و...)

اکثر مبتلایان دارای علامت نیستند گاهی فرد از درد شکم در ناحیه کبد احساس درد و پری می‌نماید وبه ندرت احساس ناراحتی در قسمت فوقانی و راست شکم و خستگی وجود دارد. گاهی به دنبال بررسی‌های اتفاقی آزمایشگاهی (مانند بررسیهای استخدامی ) کشف می‌شود . در بررسی‌های معمولی، آنزیم‌های کبدی افزایش یافته‌اند و در صورت شک به این اختلال اقدامهای بعدی برای کشف علت زمینه‌ای و بررسی سایر علل بیماری کبدی ضروری است . آزمایشهای لازم برای قند و چربی‌های خون و همچنین برای ویروسهای هپاتیتی ضروری است . با مطالعات تصویربرداری مانند سونو گرافی، تجمع چربی در کبد نشان داده می‌شود. گاهی برای اثبات تشخیص نمونه برداری از کبد و مطالعه میکروسکوپی بر روی آن لازم است ولی گاهی نمونه برداری انجام نشده و بیمار به مدت ۶ماه تا یکسال از نزدیک زیر نظر گرفته می‌شود تا طبیعی شدن آنزیم‌های کبدی به دنبال درمان اختلالات زمینه ساز اثبات گردد

درمان

برای درمان و بهبود کبد چرب باید اختلالات زمینه ساز درمان شوند.در حال حاضر درمان بر روی مهار مشکلات طبی واختلالاتی که زمینه ساز کبد چرب هستند متمرکز است. داروهای جدید مختلفی مانند متفورمین برای درمان کبد چرب عرضه شده‌اند که تاثیر قطعی آنها ثابت نشده‌است.

ورزش روزانه و مصرف مرتب میوه و سبزیجات اثرات مفیدی بر روی این بیماری دارند. کاهش تدریجی وزن در افراد چاق لازم بوده و مفید است، ولی کاهش ناگهانی وزن، این اختلال را تشدید می‌کند. در کبد چرب مقاومت به انسولین شایع بوده وداروهایی که مقاومت به انسولین را درمان می‌کنند مانند :متفورمین موجب بهبود آنزیم‌های کبدی می‌شوند .ویتامین E با دوز ۴۰۰میلی گرم در روز باعث کاهش آسیب به سلولهای کبدی و بهبود آنزیم‌های کبدی می‌شود ولی چون با خطر افزایش بیماریهای قلبی همراه است مصرف دراز مدت آن توصیه نمی‌شود .در کودکان علل زمینه‌ای شامل دیابت، سوء جذب چربی، چاقی، ماراسموس، کواشیورکور، بیماری ویلسون، سیستیک فیبروزیس، باید مهار ودرمان شود.

طب سنتی

درمان طب سنتی برای کبد چرب عبارت است از:

  1. سرکه انگبین روزی یک لیوان
  2. حجامت عام دو تا سه نوبت در ایام پر فشار (فواصل بین حجامت 25 روز یکبار)
  3. سالادی مخلوط از: کلم، هویج، ترب، روغن زیتون تصفیه نشده، آبغوره، سرکه سیب، عرق کاسنی و عرق بید
  4. میوه سیب با پوست - صبح ناشتا و شب

عوارض و عواقب

در اکثر بیماران مبتلا به کبد چرب مشکل جدی برای کبد ایجاد نمی‌شود. کبد چرب از نظر بالینی یک اختلال پایدار و ساکت شناخته شده و در بیشتر موارد سبب اختلال شدیدی در کبد نمی‌شود و با درمان بهبود می‌یابد. ولی در تعداد اندکی از بیماران با گذشت زمان با فت جوشگاهی و فیبروز در کبد ایجاد شده و در نهایت سیروز و نارسایی کبد ایجاد می‌شود. چون پیش بینی مسیر بیماری در یک فرد و اینکه در کدام بیمار پیشرفت خواهد کرد مشکل است، درمان و کنترل آن برای همه مبتلایان الزامی است.

 

 

 

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داروسازان و آدرس aminataie.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان