داروسازان
مطالعات جدید پزشکی
دو شنبه 22 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 9:36 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

كلیه این داروها باعث كاهش و یا مهار دوباره جذبی نوراپی نفرین و سروتونین و انسداد گیرنده‌های موسكارینی استیل كولین می‌شوند.
همچنین ممكن است باعث كاهش فعالیت خون‌رسانی قلبی شوند ولی در مواقع بحرانی از قبیل مسمومیت شدید باعث تحریك‌پذیری عضله قلب خواهند شد.
● موارد مصرف عمده داروهای چند حلقه‌ای ضدافسردگی
▪ اختلال افسردگی اساسی
▪ اختلال افسردگی در طب عمومی
▪ اختلال حواس و فوبیا
▪ اختلال اضطراب فراگیر
▪ اختلال وسواس جبری
▪ اختلال تغذیه‌ای
▪ اختلال درد
▪ موثر در شب‌ادراری كودكان
▪ موثر در اضطراب جدایی، استرس‌ها و ناركولپسی (اختلال خواب) عوارض داروهای چند حلقه‌ای ضدافسردگی
▪ سستی و بی‌حالتی در افراد ایجاد می‌كند كه در مشاغل گوناگون، افراد باید به طور كامل مراقب خود باشند.
▪ عوارض سیستم عصبی مركزی و از دست دادن تعادل و لرزش
▪ عوارض قلبی، افزایش فشار خون مدت درمان با تجویز روانپزشك یك ماه پس از مصرف دوز ماكزیمم موثر می‌توان در صورت فقدان هرگونه علائم بیماری دوز را به سه چهارم تقلیل داد. تذكر :یكی از موارد شایع چند حلقه‌ای‌ها ضدافسردگی به‌خصوص در افراد سالمند شكستگی هیپ در مفصل ران است كه ناشی از سقوط فشار خون است. بیش مصرفی این دارو‌ها تشنج‌زا خواهد بود.

 

اصول منطقی تجویز داروهای ضد افسردگی

چکیده:اختلالات افسردگی جزو شایع ترین اختلالات روانپزشکی  می باشند. این اختلالات خود را به اشکال مختلفی نشان می دهندکه ظرافت هایی در درمان انواع مختلف این اختلالات وجود دارد. مسئله مهم چالش هایی است که در تشخیص افتراقی این اپیزود از سایر اختلالات روانپزشکی  بوجود می آید.در درمان این اختلالات نه تنها درمان دارویی که درمان های غیر دارویی مانند درمان با تشنجECT ،تحریک عصب واگ Vague nerve stimulation ، قرار گرفتن در میدان مغناطیسیMagnetic Resonance Stimulation Transcranialو روان درمانی Psychotherapy کاربرد دارد.دارو های ضد افسردگی در دسته های متفاوتی قرار می گیرند که از آن میان  می توان به مهار کننده های آنزیم مونو آمین اکسیداز، سه حلقه ای ها، چهار حلقه ای ها، مهار کننده های باز جذب سروتونین، مهار کننده های باز جذب سروتونین و نور اپی نفرین، مهار کننده های باز جذب نور اپی نفرین و دوپامین اشاره کرد.در تجویز دارو های ضد افسردگی بایستی به این مسئله توجه داشت که دارویی انتخاب شود که نه تنها اثرات درمانی مفیدی داشته باشد بلکه پروفایل عوارض جانبی مناسبی نیز برای بیمار داشته باشند.دردرمان اختلالات افسردگی سه مرحله درمانی وجود دارد. مرحله حاد، مرحله تداومی و مرحله نگهدارنده .هدف از درمان این است که نه تنها بیمار بدون علامت شده و عملکرد مناسبی پیدا کند و درگیر کمترین عوارض شود که احتمال عود نیز به حداقل برسد.

مقدمه

اختلالات افسردگی جزو شایع ترین اختلالات روانپزشکی  می باشندو پیش بینی می شود در یک دهه آینده شایع ترین اختلال در جهان باشند. همچنین بار اقتصادی که این بیماری بر فرد، خانواده، سیستم بهداشتی و جامعه وارد می کند بسیار زیاد باشد و منجر به اختلال عملکرد فردی، شغلی، خانوادگی و اجتماعی فرد می شود.

این اختلالات خود را به اشکال مختلفی نشان می دهند مانند افسردگی سایکوتیک، افسردگی آتی پیک، افسردگی مزمن، دیس تایمی و افسردگی دو قطبی.مسئله مهم در درمان اختلالات افسردگی تشخیص صحیح نوع اختلال است.به طوری  که ظرافت هایی در درمان انواع مختلف این اختلالات وجود دارد که در صورت عدم توجه به این ظرافت ها نه تنها باعث عدم بهبودی و وخامت علائم می شود که می تواند منجر به اقدام به خودکشی یا افسردگی مزمن شود.

اپیزود افسردگی اساسی خود را با خلق افسرده یا عدم  بارزاحساس لذت همراه با علائمی چون تغییرات در اشتها ، خواب، فعالیت روانی حرکتی،احساس خود ملامت گری و گناه، افکار خود کشی، کاهش بارز تمرکز و حافظه  و سطح انرژی برای دوره قابل توجه زمانی( حداقل 2 هفته) اطلاق می شود. بطوری که اکثر روز ها و ساعات فرد را درگیر کرده باشد و منجر به افت بارز عملکرد یا ایجاد تنش در فرد شود.

بحث

یکی از مهم ترین چالش هایی که در درمان اختلالات افسردگی است مربوط به تشخیص افتراقی آنها از سایر اختلالات روانپزشکی  است. شاید مهم ترین چالش در این خصوص اپیزود مختلط اختلال دو قطبی است که نه تنها با علائم بارز اپیزود افسردگی اساسی که همزمان و یا متناوبا با علائمی از اپیزود مانیا همراه است.علائمی چون تحریک پذیری و پرخاشگری،اقدام های پر خطر،ولخرجی، افزایش تمایلات جنسی، پر حرفی و پرش افکار. چالش مهم دوم اپیزود افسردگی اساسی اختلال دو قطبی است که تحت عنوان افسردگی دو قطبی شناخته می شود. تشخیص این اختلال در صورتی امکان پذیر است که درمانگر به سابقه قبلی بیمار و نیز به سابقه خانوادگی وی توجه داشته باشد. وجود دوره های هویپومانیا ،مانیا  یا مختلط قویا مطرح کننده این اختلال است. لازم به ذکر است که در بسیاری از موارد تشخیص این دوره ها کار آسانی نبوده و نیاز به پرسش های دقیق از خانواده و خود بیمار دارد. گاها وجود این دوره ها برای بیمار و خانواده پنهان است و لازم است درمانگر سئوالات ظریفی در خصوص  تغییراتی ولو کوتاه مدت چند روزه در نوع ارتباطات بین فردی، سطح فعالیت حرکتی، تکلم، برنامه ریزی کاری و اقتصادی، تمایل به خواب و عملکرد جنسی از بیمار و اطافیان بیمار به عمل آورد.

یکی دیگر از چالش های تشخیصی اختلالات  انطباقی است. مطالعات نشان می دهد که اختلالات افسردگی دربسیاری از موارد توسط بیمار، اطرافیان وی و حتی درمانگران  تشخیص داده نمی شود . این مسئله به خصوص در گروه های خاص مانند کودکان، سالمندان و زنان باردار و شیرده و مبتلایان به سایر اختلالات جسمانی و نرولوژیک مزمن بیشتر دیده می شود. در این گروه عمدتا بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی تشخیص اختلال انطباقی را دریافت می کنند. همچنین از آنجایی که در بسیاری از بیماران مبتلا به اختلالات افسردگی همزمان علائم اضطرابی نیز وجود دارد این بیماران به اشتباه تشخیص اختلالات اضطرابی را دریافت می کنند. تشخیص اشتباه منجر در درمان ناکافی در این بیماران می شود که خود عواقبی چون سوء مصرف بنزودیازپین ها، اقدام به خودکشی و بروز افسردگی مزمن می شود.

از چالش های دیگر می توان اختلالات طب عمومی و وابستگی به مواد را مطرح کرد که می توانند باعث بروز علائم بارز افسردگی شوند. در این میان می توان به هیپوتیروئیدی، آنمی مگالو بلاستیک، SLE، MS ، صرع، وابستگی به مت آمفتامین و الکل را ذکر کرد.

در درمان این اختلالات نه تنها درمان دارویی که درمان های غیر دارویی مانند درمان با تشنجECT،تحریک عصب واگVague nerve stimulation، قرار گرفتن در میدان مغناطیسیMagnetic Resonance Stimulation Transcranialو روان درمانی Psychotherapy کاربرد دارد.

دارو های ضد افسردگی در دسته های متفاوتی قرار می گیرند که از آن میان  می توان به مهار کننده های آنزیم مونو آمین اکسیداز، سه حلقه ای ها، چهار حلقه ای ها، مهار کننده های باز جذب سروتونین، مهار کننده های باز جذب سروتونین و نور اپی نفرین، مهار کننده های باز جذب نور اپی نفرین و دوپامین اشاره کرد. که برخی از انواع قدیمی آنها بدلیل وسعت و شدت عوارض جانبی و نیاز به ملاحظات همزمان دارویی و غذایی کاربرد  بالینی محدودی دارند.

ابتدایی ترین مسئله در درمان مبتلایان به اختلالات افسردگی تعیین شدت بیماری و وجود افکار خود کشی است. این مسئله اهمیت دارد که آیا بیمار نیاز به بستری دارد یا می توان درمان را سرپایی دنبال کرد. چنانچه افکار حودکشی وجود دارد، شدت آن و میزان خطر آن چقدر است و آیا بیمار مراقبین قابل اطمینانی دارد که بتوانند از او مراقبت کنند. یکی از چالش های عمده تفهیم ماهیت بیماری و ریسک آن و عواقب عدم درمان برای بیمار و خانواده وی است که گاه انرژی زیادی را از درمانگر می گیرد.

چنانچه قرار است بیمار بطور سرپایی درمان شود لازم است به وی تفهیم شود که گاه 4 هفته زمان نیاز است تا اثرات درمان ظاهر شود و اینکه ابتدا عوارض دارو ظاهر می شود و سپس اثرات مثبت آن ( دربسیاری از موارد علت قطع درمان توسط بیمار یا با اصرار خانواده اش است) و این مسئله که چنانچه بیمار به رژیم دارویی اول پاسخ مناسبی ندهد. این امکان وجود دارد که به رژیم های بعدی پاسخ دهد. بهتر برخی از عوارض محتمل دارو برای بیمار مطرح شود واین امکان برای وی فراهم شود که در صورت بروز عوارض بتواند با درمانگرش ارتباط برقرار کند. در بسیاری از موارد اطمینان بخشی درمانگر و تغییرات جزئی دارویی می تواند بسیار مفید باشد. چنانچه تحصیلات بیمار مناسب باشد توضیحات مختصری از مکانیسم سایکو بیولوژیک تاثیر دارو ها  می تواند مفید است.

در تجویز دارو های ضد افسردگی بایستی به این مسئله توجه داشت که دارویی انتخاب شود که نه تنها اثرات درمانی مفیدی داشته باشد بلکه پروفایل عوارض جانبی مناسبی برای بیمار داشته باشند. گاه از این عوارض می توان استفاده مفید کرد . مثلا چنانچه بیماری از انزال زود هتنگام شاکی باشد استفاده از SSRI می تواند منطقی باشد یا چنانچه بیمار تمایل به افزایش وزن داشته باشد استفاده از سه حلقه ای ها مفید است. همچنین  نوع افسردگی نیز در انتخاب دارو نقش دارد به طوری که درمان دارویی در افسردگی آتیپیک و افسردگی دو قطبی با افسردگی ملانکولیک و فصلی متفاوت است.

دردرمان اختلالات افسردگی سه مرحله درمانی وجود دارد. مرحله اول مرحله حاد (acute phase)است که در آن دارو با دوز اولیه شروع شده و طبق یک الگوی منطقی به دوز متوسط رسنده می شود(جدول 1) و با در نظر گرفتن عوارض دارویی و پاسخ درمانی دوز مناسب بیمار تعیین می شود. در این مرحله در حالت ایده آل قرار است بیمار به دارو پاسخ داده(response) و نهایتا بدون علامت(remission) شود. ولی باید به خاطر داشت که تعدادی از بیماران با اولین داروی تجویزی پاسخ مناسبی نمی دهند و نیاز است که یا دارو تعوض شده و یا با داروهای دیگرتقویت شوند. در مرحله دوم که مرحله تداومی(continuation phase) نامیده می شود و بین 6 تا 9 ماه طول می کشد که در این مرحله داروی بیمار بدون تغییر دوز تا انتها تداوم می یابد که نهایتا باعث بهبودی(recovery) بیمار می شود. چنانچه دارو به هر دلیلی در این دوره قطع شود بیمار دچار بازگشت علائم(relapse) می شود. مرحله سوم مرحله نگهدارنده(Maintanance) است که تنهابرخی از بیماران بایستی وارد آن شود در افرادی شروع می شود که احتمال عود(recurrence) بیماری در آنها بالا است. مثلا در افرادی که سابقه خانوادگی قوی اختلالات خلقی را داشته باشند یا در افرادی که به سختی پاسخ داده باشند یا سابقه اپیزود های افسردگی مکرر داشته و یا سابقه افدام های مکرر به خودکشی داشته باشند. یکی از اشتباهات درمانی مربوط به مرحله حاد است به این صورت که یا بدلیل نا آگاهی بیمار و اطرافیان بیمار از مفهوم بهبودی تنها به برطرف شدن برخی از علائم همچون بهبود خواب و اشتها  اطلاق شده و همین وضعیت به عنوان بهبودی به درمانگر مطرح می شودو درمانگر نیز به بررسی دقیق  تمامی حیطه های علائم ( حیطه خلق، حیطه وژتاتیو، حیطه سایکوموتور و حیطه شناختی) نپرداخته و در نتیجه بیمار هزگز بدون علامت نمی شود و هرگز به پایان مرحله حاد نمی رسد و این نه تنها باعث عدم بهبود کامل بیمار و کسب عملکرد مناسب اجتماعی در وی نمی شود بلکه منجر به بروز افسردگی مزمن می شود. یکی دیگر از چالش های درمانی عدم شروع یا اتمام دوره تداومی است که منجر به بروز پدیده بازگشت علائم در بیمار می گردد.

بایستس به خاطر داشت شایع ترین دلایل عدم پاسخ مناسب درمانی عدم مصرف مناسب دارو توسط بیمار، دوز ناکافی، دوره ناکافی ، تشخیص نادرست و یا همبودی چند اختلال روانپزشکی بطور همزمان است.

 

داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای

ایمی پرامین که در ابتدا به عنوان داروی آنتی سایکوتیک در درمان اسکیزوفرنی مطرحبود. بعدها به عنوان داروی ضد افسردگی به کاتر گرفته شد. این دارو که همزمان با  مهار کننده های آنزیم مونوآمین اکسیداز عنوانشد. در درمان افسردگی شدید کاربری بیشتری دارد اما در همه موارد مفید نیست و نه تنها منجر به عوارض آدرنرژیک و آنتی کولینرژیک می شود بلکه پتانسیل ایجاد اپیزود مانیا و هیپومانیا را هم دارد. بدلیل پروفایل عوارض جانبی به عنوان خط اول در درمان افسردگی مطرح نمی باشند اما در مواردی که خطوط اولیه درمان پاسخ گو نباشد یا در موارد خاص کاربرد مناسبی دارند.درهر حال این دارو ها دارو ای کارآمدی در افسردگی های مقاوم به درمان هستند.

دزی پرامین در افسردگی همراه با درد های نروپاتیک، آمی تریپتیلین و داکسپین در همزمانی افسردگی و سردرد های میگرنی، در صورت بروز بی خوابی ، علائم بارز گوارشی و کاهش وزن، ایمی پرامین در افسردگی همزمان با شب ادراری، نورترپتیلین با کمترین عوارض آنتی کولینرژیک و تری میپرامین در افسردگی همراه با دردکا

ربرددارند.

مکانیسم آنها مهار ناقلین و کاهش بازجذب سرتونین، نوراپی نفرین و دوپامین است. این داروها اثرات انتخابی کمتری نسبت به مهار کننده های باز جذب سروتونین دارند.

عوارض جانبی این داروها بستگی به مهار گیرنده ای دارد بطوری که با مهار گیرنده های موسکارینی باعث بروز عوارض آنتی کولینرژیک مثل خشکی دهان، تاری دید، یبوست، احتباس ادراری و ناتوانی جنسی می شوند. مهار گیرنده های هیستامینرژیک باعث خواب آلودگی و افزایش وزن می شود.اثرات آنتاگونیستی گیرنده های آلفا  افتفشار خون وضعیتی و اثرات مستقیم روی غشاء سلول باعث کاهش آستانه تشنج و آریتمی می گردد.اثرات آنتا گونیستی  گیرنده های سروتونرژیک منجر به افزایش وزن و کاهش اضطراب می شود. کلا غیر انتخابی بودن این دسته دارویی عوارض جانبی بیشتری را ایجاد می کند. همچنین این دارو ها عوارض توکسیسیته قلبی و کاهش هدایت قلبی دارند و توانایی ایجاد اپیزود مانیای بالاتری دارند.

داروی های ضد افسردگی چهار حلقه ای

در این دسته می توان به داروی ماپروتیلین و میرتازاپین اشاره کرد.مکانیسم اثر این داروها شبیه داروهای سه حلقه ای است و عوارض آنها نیز شباهت زیادی به نورتریپتیلین و دزیپرامین دارد.

داروهای مهارکننده ی بازجذب سروتونین

این دسته ی دارویی اولین خط درمان ضد افسردگی می باشد و شایعترین داروهای تجویزی هستند.در این دسته می توان به سیتالوپرام و فلوکستین اشاره کرد.فلوکستین همچنین برای درمان اختلال وسواسی جبری ، اختلال استرس پس از سانحه ، اختلال شخصیت مرزی و پر خوری عصبی کاربرد دارد.از سایر داروهای این دسته می توان به فلووکسامین و سرترالین اشاره کرد که در افسردگی توام با اضطراب توصیه می شود.مکانیسم اثر این داروها مهاربازجذب اختصاصی سروتونین در سلول پیش سیناپسی است که به نوبه ی خود با افزایش سطح سروتونین در سیناپس منجر به تغییرات گیرنده ی سروتونینی و نور اپی نفرینی بتا در سلول پست سیناپتیک شده که آن نیز به نوبه ی خود به تغییرات در سیتوپلاسم پست سیناپتیک منجر به تغییرات ژنی در کروموزوم های هسته ی سلول میشود. عوارض جانبی این داروها از سه حلقه ای ها کمتر اما قابل توجه می باشد که شامل بروز عدم لذت ، بی تفاوتی ، تهوع و استفراغ ، تغییرات خواب ، تغییرات اشتها ، سر درد ، سبکی سر ، احساس خستگی ، دندان سابی ، بروز رویاهای عجیب و به کاملا واضح ، تغییرات در رفتار جنسی و افکار خودکشی می باشد. بسیاری از این عوارض در طی 4 هفته ی اول بر طرف میشوند، اما برخی از عوارض مثل اختلالات عملکرد جنسی پابرجا می مانند. لذا ضروری است که درمانگر حداقل دوز مورد نیاز و حد اقل دوره ی درمانی مورد نیاز را مد نظر قرار دهد. همچنین برای برطرف نمودن برخی از این عوارض ضروری است که زمان تجویز دارو در طی روز عوض شود یا دارویی دیگر به آن اضافه شود مثلا برای کاهش میل جنسی بوسپیرون و بوپروپیون ، برای اختلال در نعوظ سیلدینافیل یا تادالافیل ، برای انزال تاخیری و کاهش اشتها و خواب سیپروهپتادین ، برای رویاهای واضح و دندان سابی کلونیدین ، برای مشکلات گوارشی پنتوپرازول و برای خستگی بوپروپیون و متیل فنیدیت توصیه میشود.

داروهای مهار کننده ی بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین

این داروها که شامل ونلافکسین و دولوکستین می باشد مکانیزم اثر مشابهی با دسته ی قبلی دارند با این تفاوت که روی هر دو نوع ترانسمیتر اثر دارند ، به همین دلیل پاسخ درمانی به آنها نسبت به گروه قبلی اندکی سریعتر و شدیدتر است. همچنین عوارض جانبی آنها که تقریبا شبیه دسته ی قبلی است اندکی کمتر می باشد. تهوع و افزایش فشار خون و بروز اپیزود مانیا در این دسته ی دارویی قابل ذکر می باشد.

داروهای مهار کننده ی بازجذب نوراپی نفرین و دوپامین

 

این داروها که در حال حاضر تنها بوپروپیون را در آنها داریم مکانیسم اثر تقریبا مشابهی با دو دسته ی قبلی داشته ، اثرات بارزتری روی دوپامین دارد. همچنین به خاطر اثرات  آنتاگونیستی  که روی رسپتورهای نیکوتینی در ترک سیگار کاربری دارد . این دارو در درمان افسردگی فصلی و افسردگی دو قطبی توصیه شده است. ویژگی قابل توجه این دارو عدم افزایش وزن و اختلال عملکرد جنسی است. گزارشاتی از افزایش خطر تشنج و خود کشی با این دارو دیده شده است.

دردرمان بیماران برای رساندن بیمار به مرحله بدون علامت گاه نیاز به تعویض دارو یا ترکیب سایر دارو ها می باشد. در این خصوص سه استراتژی مطرح است. چنانچه بیمارهیچ پاسخ درمانی ندهد بهتر است از استراتژی تعویض دارو(changing) استفاده شود و چنانچه پاسخ نسبی و ناکامل است و افزایش دوز دارو نتیجه بخش نبود از تکمیل داروی ضد افسردگی با یک داروی ضد افسردگی از دسته دیگر (Complementation) مثل سیتالوپرام و نورتریپتیلین یا سرترالین و بوپروپیون یا امثال آن بهره گرفت و یا اینکه داروی ضد افسردگی را با یک داروی تقویت کننده (Augmentation)مثل بوسپیرون، لیتیم کربنات، هورمون تیروئید و یا لاموتریژین و کوئتیاپین کمک گرفت.

 

 

 
منبع : روزنامه تهران امروز

 

همچنین مشاهده کنید

 

چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 19:58 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

 

وقتـــی که بسیار هیجانزده باشید ، غده های فوق کلیوی ناگهان مقدار زیادی  آدرنالین در خون ترشح میکنند آدرنالین سبب افزایش شدت ضربان قلب و کارآیی آن
میشود این ماده ، رگهای متصل به ماهیچه ها را گشاد میکند و علاوه بر آن موجب  افرایش غلظت قند در خون میشود به این طریق است که بدن خود را با شرایط تطبیق
میدهد با تاثیر آدرنالین ، خون از چهره به ماهیچه ها هجوم آورده و به بخش هایی که  ضروری تر است جریان می یابد برای همین است که هنگام ترس رنگ از رخسارتان
میپرد.
آدرنالین یک هورمون سریع الاثر می باشد با عملکرد آگونیستα1 و β2 آدرنرژیک که سطح CAMP و متعاقب آن باز کردن بروشها و تحریک CNS و قلب را افزایش می دهد. با وجودیکه اپی نفرین یک حالت جنگ گریز در اندامهای بدن فراهم و مورد مصرف فراوانی در اورژانس دارد اما عدم استفاده صحیح آن خود باعث ایجاد جنگ و گریز می شود.

غده فوق کلیوی :
غده فوق کلیوی، غدد کوچکی هستند که روی کلیه ها استقرار دارند . این غدد از دو بخش تشکیل شده اند : بخش داخلی یا مرکزی غده و بخش خارجی . از هر کدام از این بخش ها هورمون هایی ترشح می شود و وارد سیستم خونی می شود و نقش سازنده خود را در رشد و ارائه حیات ایفا می کند. قسمت خارجی غدد فوق کلیوی هورمون هایی دارد که در رشد و سوخت و ساز تأثیر به سزایی دارد. هورمون های این قسمت عبارت اند از هورمون های قندی که نقش آن ها افزایش ذخیره کلیکوژن در کبد می باشد. هورمون های قندی مشهور عبارت اند از: کورتیزون ، کورتیکوسترون و هیدروکورتیزون.
این ها باعث می شود تا قندی را که ما مصرف می کینم مازاد آن به صورت کلیکوژن در کبد ذخیره شود تا در مواقع ضروری بتوانیم از آن استفاده کنیم . هورمون های این بخش عبارت اند از : میرلانوکورتیکیدیدها و یا هورمون های نمکی که برای تنظیم آب و املاح بدن لازم است.
 .
نور آدرنالین :
در تحریک انقباض رگ های خونی نقش دارد و احتمالاً در بروز پاسخ های تند و عصبی مؤثر می باشد. استرس فشاری است که در اثر تغییرات ایجاد شده در محیط به بدن تحمیل می شود. بعضی از استرس ها مفید هستند، اما وقتی از کنترل خارج می شوند، بدن به صورت های مختلفی از آثار سوء آن ها رنج می برد.
استرس تحمیل شده، انرژی بدنی و ذهنی را تحت تأثیر قرار می دهد. به دنبال استرس، کاهش انرژی ذهنی و بدنی، خستگی، بی خوابی، تحریک پذیری و احساس افسردگی، افزایش ضربان قلب، بالارفتن فشار خون، افت قندخون، آسیب پذیری سیستم ایمنی و تغییر در وضعیت اشتها ایجاد می شود. مجموع موارد ذکر شده تأثیرات نامطلوبی بر فعالیت فرد سالم گذاشته و باعث تضعیف بدن می شوند.

در شرایط استرس، تولید سلول های ایمنی نوع لنفوسیتT افزایش می یابد ومقدار زیادی سم در بدن انسان جمع می شود. تولید هورمون آدرنالین به دنبال استرس و شرایط ناموزون با بدن، افزایش می یابد. تولید بیشتر آدرنالین به بدن کمک می کند تا انرژی بیشتری برای مقابله با شرایط جدید داشته باشد. از طرفی تولید آدرنالین، ذخایر موادقندی را تخلیه می کند. افزایش ترشح هورن های بدن، پاسخ طبیعی بدن ما به استرس است. غذا بر روی فعالیت مغزی تأثیر می گذارد. به عبارتی موادغذایی بر روی فعالیت ترکیبات شیمیایی به نام نوروترانسمیتر( انتقال دهنده های عصبی ) اثر می گذارند. این ترکیبات برای هوشیاری بدنی لازم هستند.

شاید این سؤال برای شما هم پیش آمده باشد که آیا غذا در کنترل استرس مؤثر است یا نه؟

مصرف موادغذایی در زمان استرس بر پایه شواهد علمی است. اکثر مردم به این موضوع واقف هستند که در زمان استرس بیشتر غذا می خورند و انتخاب آنها بیشتر از گروه مواد قندی و نشاسته ای است.

اسیدهای آمینه برای ورود به مغز از طریق جریان خون مغزی، با اسیدآمینه تریپتوفان رقابت می کنند و اجازه ورود به تریپتوفان را نمی دهند. مصرف مواد حاوی کربوهیدرات تولید هورمون انسولین را تحریک می کنند. ترشح هورمون انسولین از ورود اسیدهای آمینه به مغز جلوگیری کرده و فقط به اسیدآمینه تریپتوفان اجازه می دهد تا وارد سلول مغزی شود. تریپتوفان باعث ترشح هورمون سروتونین می شود و سروتونین از مهمترین ناقلین مغزی است و کاهش آن سبب بی خوابی، بی علاقگی، فقدان انرژی، عدم تمرکز حواس و افسردگی می شود.

توجه به این موضوع مهم است که غذاهایی که ترشح سروتونین را افزایش می دهند، دارای چربی های پنهان هستند، بنابراین همانطور که سطح سروتونین( هورمون آرام بخش ) افزایش می یابد، چربی هم وارد گردش خون می شود. علاوه بر این بدن در پاسخ به استرس، هورمون کورتیزول بیشتری ترشح می کند. افزایش ترشح هورمون کورتیزول، ترشح اسید معده را زیاد کرده و به مخاط معده آسیب می رساند.هورمون کورتیزول فعالیت هورمون انسولین را مختل می کند، و چربی ها را که به طور ناآگاهانه در زمان استرس وارد بدن می شوند، به راحتی ذخیره می کند.

در سنین بالای 40 سال کاهش متابولیسم( سوخت و ساز) بدن، فرد را برای استرس آماده تر می کند. در این شرایط هورمون هایی ترشح می شوند که اشتها را زیاد کرده و چربی را ذخیره می کنند.

چه موادغذایی باعث ایجاد استرس می شوند؟

کافئین ماده ای محرک است که در قهوه، چای، کولاها، شکلات و تعدادی از داروها وجود دارد. مصرف زیاد موادغذایی حاوی کافئین همانند استرس عمل می کند و گاهی اوقات علائم آن را بدتر می کند.

یک ماده محرک، ترشح اسید معده و هورمون های تیروئیدی را بیشتر می کند. این مسئله ضمن ایجاد اضطراب، فعالیت کلیه ها را بیشتر می کند. با افزایش فعالیت کلیه ها، دفع ادراری افزایش می یابد.
کافئین، همچنین جذب آهن دریافتی از طریق مواد گوشتی مانند( گوشت مرغ و قرمز) را مهار می کند و سبب ایجاد کم خونی ناشی از فقر آهن می شود.
اغلب مردم کافئین را به عنوان عاملی محرک برای افزایش انرژی مصرف می کنند. این یک احساس کاذب از انرژی است و در واقع غدد فوق کلیوی را خسته می کند؛ چون هورمون های آدرنالین که هورمون های استرس نامیده می شوند، از غدد فوق کلیوی ترشح می شوند.

 

دو شنبه 1 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 14:10 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

امروزه مصرف‌کنندگان داروهای شیمیایی نسبت به ارزش ترکیبات طبیعی آگاه شده‌اند. در میان ترکیبات طبیعی، پیاز یک کارخانه مواد غذایی است که در درمان بسیاری از بیماری‌ها موثر است.

 عصاره پیاز قرمز غنی از ترکیبات فنلی است که این ترکیبات شیمیایی در واقع دارای فعالیت ضدسرطانی است.

پیاز غنی‌ترین منبع فلاونوئید در رژیم غذایی انسان است. یکی از ترکیبات موثر در بین فلاونوئیدها ماده‌ای به نام کورستین است.

کورستین فلاونوئیدی است که در آن پنج گروه هیدروکسیل وجود دارد. در مطالعات دارویی، بالاترین مقدار کورستین از بین 28 سبزی و 9 میوه که مقدار کورستین در آنها بالاست، به سبزی پیاز تعلق گرفته است. علاوه بر این گزارش شده است در لایه‌های مختلف پیاز، فرولیک اسید و پروتوکاتکویک اسید وجود دارد.                                                         

فرولیک اسید، آنتی‌اکسیدانی است که در ساخت ترکیبات معطر مورد استفاده قرار می‌گیرد. از فرولیک اسید علاوه بر خواص آنتی‌اکسیدانی، خواص ضدباکتریایی نیز گزارش شده است. فرولیک اسید مانند بسیاری از فنول‌های طبیعی، یک آنتی‌اکسیدان است، به این معنا که نسبت به رادیکال‌های آزاد از جمله گونه‌های اکسیژن فعال واکنش‌پذیر است و می‌تواند آنها را مهار و از اثرات مخرب آنها جلوگیری کند. پروتوکاتکویک اسید نیز یک نوع اسید فنولیک است که دارای خاصیت آنتی‌اکسیدانی است.

انواع مختلفی از پیازها وجود دارد که در دو رنگ با عطر و طعم متفاوت شناخته می‌شود. آنها حاوی غلظت‌های مختلف از ترکیبات فنلی و فلاونوئیدها هستند.

گرچه پیاز را سرشار از خصلت ضداکسیدانی می‌دانیم، اما باید یادآور شویم فعالیت‌های آنتی‌اکسیدانی و ضد رادیکال آزاد بشدت وابسته به محتوای ترکیبات فنلی است.

فعالیت آنتی‌اکسیدانی پیاز به طور قابل توجهی از برگ‌های خارجی به سمت برگ‌های داخلی کاهش می‌یابد.

عصاره اسانس پیاز که توسط تقطیر با بخار به‌دست آمده است، فعالیت ضدباکتری علیه دو باکتری استافیلوکوک اورئوس که از طریق عفونت‌های پوستی منتقل می‌شوند و باکتری سالمونلا را که یکی از متداول‌ترین علل مسمومیت‌های غذایی انتقال یافته از تخم‌مرغ خام است نشان می‌دهد.

پوست پیاز میزان قابل توجهی فلاونوئید دارد که این مقدار بالاتر از فلاونوئیدهای بخش خوراکی این سبزی است بنابراین بسیار جالب است بدانیم پوست پیاز - که به عنوان زباله دور ریخته می‌شود - می‌تواند به عنوان یک منبع تجاری ویژه از ترکیبات فنلی مورد استفاده قرار گیرد.

گزارشی تهیه شده است که در آن از پوست و قسمت‌های خوراکی پیاز قرمز به طور جداگانه عصاره تهیه شد. هدف، بررسی محتوای ترکیبات فنلی بود تا فعالیت آنتی‌اکسیدانی و قدرت مهار رادیکال آزاد. در این آزمایش، فعالیت ضدمیکروبی عصاره استخراج شده از پوست و قسمت‌های داخلی پیاز قرمز با هم مقایسه شد.

مقادیر بالای ترکیبات فنولی و بخصوص کورستین که به عنوان عوامل ضدمیکروبی و ترکیبات آنتی‌اکسیدانی طبقه‌بندی می‌شوند در عصاره استخراج شده از بخش‌های خوراکی پیاز قابل توجه بود؛ اما مقدار ترکیبات فنلی و کورستین جدا شده از پوست پیاز حدود سه تا پنج برابر بیشتر از بخش‌های خوراکی پیاز بود.

فعالیت آنتی‌اکسیدانی قسمت‌های خوراکی پیاز و به دام انداختن رادیکال‌های آزاد توسط عصاره استخراج شده از بخش‌های خوراکی بسیار قابل توجه بود، اما مهار فعالیت رادیکال‌های آزاد توسط عصاره استخراج شده از پوست پیاز بسیار قدرتمندتر بود.

فعالیت‌های ضدمیکروبی پوست پیاز و قسمت خوراکی آن در برابر باکتری‌های باسیلوس سرئوس، اشرشیاکولی و سودوموناس که عوامل ایجاد بیماری‌های مختلف است نیز مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی، عصاره حاصل از پوست پیاز اثرات بازدارنده قوی‌تری نسبت به عصاره قسمت‌های خوراکی در برابر سه باکتری مورد آزمایش نشان داد.

در واقع باکتری‌ها در مجاورت عصاره استخراج شده از پوست پیاز بهتر از بین رفت. بررسی دقیق‌تر اجزای فنولی استخراج شده از پوست پیاز قرمز نشان داد پوست پیاز قرمز یک منبع غنی از کورستین است.

گرچه عصاره استخراج شده از قسمت‌های خوراکی پیاز غنی از آنتی‌اکسیدان است، اما عصاره استخراج شده از پوست پیاز از نظر وجود آنتی‌اکسیدان بسیار غنی‌تر است بنابراین پوست پیاز قرمز که در واقع بخش دورریختنی این سبزی است، سرشار از ترکیبات شیمیایی است که می‌تواند از بدن انسان‌ها در برابر سرطان محافظت کند و علاوه بر این می‌تواند یک منبع آنتی‌باکتریال باشد. شاید در آینده‌ای نزدیک شاهد حضور آنتی‌اکسیدان‌های استخراج شده از پوست پیاز در صنعت باشیم.ضمیمه سیب

دکتر مهدیه انتظاری - استادیار شیمی آلی دانشگاه آزاد اسلامی

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داروسازان و آدرس aminataie.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان