داروسازان
مطالعات جدید پزشکی
یک شنبه 13 فروردين 1402برچسب:, :: 21:28 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

فواید روزه برای بدن

از نظر پزشکی و علمی فواید روزه برای سلامتی بدن به اثبات رسیده است. از جمله این فواید می‌توان به کاهش فشار خون، سم‌زدایی، برطرف شدن بیماری‌های التهابی، کاهش قند خون و تجزیه چربی‌ها اشاره کرد.

بیشتر افراد روزه را به عنوان یک وظیفه دینی و شرعی انجام می‌دهند. اما فقط افراد کمی از فواید روزه برای سلامتی آگاه هستند. اگر روزه‌داران تمام نکات ایمنی و پزشکی روزه را رعایت کنند، روزه یک تمرین خوب برای حذف سموم بدن و کاهش قند و ذخایر چربی خون است.

معده و دستگاه گوارش از اعضای پرکار اندام آدمی است و با سه وعده غذا که معمول مردم است تقريبا در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم، تحليل و جذب و دفع مشغول است. از يک سو روزه باعث می‌شود اين اعضای بدن استراحت کنند و از فرسودگی و کار مداوم مصون بمانند و نيروی تازه‌ای بگيرند.

از سوی ديگر از ذخاير چربی که عوارض زیادی برای بدن دارند؛ تحليل رفته و کاسته می‌شود. روزه عادت غذا خوردن سالم را ترویج داده و ایمنی بدن را نیز تقویت می‌کند.

 

فواید روزه برای معده

از فواید روزه برای سلامتی می‌توان تاثیر آن بر دستگاه گوارش را نام برد. روزه در حقیقت باعث استراحت معده می‌شود. در حالت روزه، اسید معده به جای غذا به وسیله صفرا خنثی می‌شود و از ایجاد زخم معده کاسته می‌کاهد.

افراد روزه‌دار باید توجه داشته باشند که پرخوری، موجب عوارض زیادی برای دستگاه گوارش می‌شود. روزه گرفتن کار دستگاه گوارش را نرمال کرده و در نتیجه فعالیت‌های متابولیسمی را بهبود می‌دهد.

تاثیر روزه گرفتن بر چربی بدن و خون

طی مطالعات صورت‌گرفته روزه گرفتن برای افراد مبتلا به چربی خون بالا مفید است. روزه میزان چربی‌های نامطلوب موجود در خون را تنظیم کرده و موجب افزایش میزان چربی مفید خون در بدن می‌شود. همچنین روزه گرفتن برای کاهش چربی‌های دور شکم مفید است.

چهار شنبه 25 فروردين 1400برچسب:, :: 12:11 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

به گزارش جام جم آنلاین، ایرج خسرونیا، متخصص داخلی و گوارش اظهار کرد: در سال‌های اخیر بسیاری از مردم جهان به دلیل نداشتن یک برنامه غذایی مناسب و افراط در مصرف قند و چربی‌ های ناسالم به بیماری‌های مختلفی از جمله بیماری‌های کبدی مبتلا می‌شوند، این در حالی است که کبد یکی از مهم‌ترین اعضای بدن محسوب می‌شود و وظیفه اصلی آن سم زدایی بدن است.

وی بیان کرد: کبد بطور طبیعی براساس وظیفه‌ای که دارد هر روز در حال پاکسازی خود و بدن است، اما گاهی اوقات لازم است برای داشتن یک عملکرد بهتر به روند پاکسازی کبد کمک کرد. در صورتی که کبد وظیفه اصلی خود را به خوبی انجام ندهد در کنار عادت‌های نادرست غذایی این عضو حساس بدن دچار مشکل و عارضه‌هایی مانند کبد چرب خواهد شد.

متخصص داخلی و گوارش تصریح کرد: کبد چرب از جمله بیماری‌های شایعی است که ممکن است در ابتدا هیچگونه علامتی نداشته باشد و در یک سونوگرافی بطور تصادفی تشخیص داده شود.

وی ادامه داد: بسیاری از افراد برای سم زدایی کبد معمولا از انواع دمنوش‌ها استفاده می‌کنند. در حقیقت بهترین راه برای پاکسازی این عضو از بدن مصرف انواع میوه وسبزیجات در کنار داشتن یک رژیم غذایی مناسب است، زیرا در صورتی که فرد از هرگونه دمنوشی برای پاک سازی کبد استفاده کند، اما رژیم غذایی مناسبی نداشته باشد هیچ تاثیری را مشاهده نخواهد کرد.

این متخصص داخلی و گوارش افزود: مصرف میوه‌ها و سبزیجاتی از قبیل گوجه فرنگی، هویج، چغندر، سیب و کلم بروکلی و در کل سبزیجات حاوی برگ سبز می‌توانند به پاکسازی کبد در منزل کمک کند.

خسرونیا تصریح کرد: تا حد امکان از مصرف غذا‌های چرب و سرخ کرده مانند کباب، کتلت، کوکو، سوسیس، کالباس و فست فودها خوداری کرده و مواد غذایی از قبیل گوشت مرغ و ماهی را جایگزین گوشت قرمز کنید.

او گفت: برخی از افراد بر این باورند که انجام حجامت جهت پاکسازی کبد موثر است، اما این باور درست نیست و تنها با انجام آزمایش خون و سونو گرافی می‌توان به مشکلات کبد پی برد.

منبع: باشگاه خبرنگاران

چهار شنبه 28 آبان 1399برچسب:, :: 19:49 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

ویروس جدید کرونا عمدتا به ریه‌ها حمله می‌کند، اما پزشکان به طور فزاینده‌ای از حمله این ویروس به یک اندام حیاتی دیگر بدن یعنی قلب خبر می‌دهند.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از لایوساینس یک بررسی کوچک منتشر شده بوسیله پژوهشگران از ووهان چین در ژورنال JAMA Cardiology نشان می‌دهد یک پنجم بیماران در نتیجه ابتلا به کووید-۱۹ دچار آسیب قلبی می‌شوند. با اینکه برخی از این بیماران سابقه عارضه قلبی داشتند، برخی دیگر قبلا مشکل قلبی نداشتند. پس چطور قلب بیماران دچار ویروس کرونا آسیب می‌بیند؟

  • سناریوهای آسیب قلبی در کووید-۱۹

متخصصان قلب چند سناریو برای آسیب قلبی را مطرح می‌کنند: ممکن است قلب در غیاب اکسیژن کافی به علت درگیری ریه در پمپ کردن خون دچار اشکال شود؛ همچنین ممکن است ویروس به طور مستقیم به سلول‌های قلب حمله کند؛ با بدن در تلاش برای ریشه کن کردن ویروس، توفانی از سلول‌های ایمنی را برانگیزد که به قلب هم حمله کنند.

دکتر محمد مجید، استادیار دانشکده پزشکی مک‌گاورن در مرکز علوم بهداشتی دانشگاه تگزاس در این باره می‌گوید:‌«ما می‌دانیم که این تنها ویروسی نیست که بر قلب تاثیر می‌گذارد.» برای مثال بر اساسی بررسی که در سال ۲۰۱۹ در ژورنال پزشکی نیوانگلند منتشر شد، تخمین زده می‌شود خطر دچار شدن به حمله قلبی هنگامی که فرد به ویروس آنفلوانزا دچار می‌شود، ۶ برابر شود.

یک بازبینی منتشر شده در ژورنال JAMA Cardiology در ۲۷ مارس امسال هم نشان می‌دهد که در جریان همه‌گیری‌های آنفلوانزا بیماران بیشتر به علت عوارض قلبی می‌میرند تا ذات‌الریه ناشی از ویروس آنفلوانزا. بر اساس این بازبینی، عفونت‌های ویروسی می‌تواند جریان خون به قلب را مختل کنند، باعث اختلال ریتم ضربان قلب شوند و نارسایی قلب بوجود آورند.

بنابراین به گفته دکتر مجید که این سرپرست این بازبینی بوده است، گرچه جای تعجب نیست که ویروس جدید کرونا (ویروس سارس-کوو-۲) باعث آسیب قلبی شود، اما ممکن است آسیب قلبی در افراد مبتلا به این ویروس بیشتر از افراد دچار ویروس‌های دیگر رخ دهد.

  • شمشیر دولبه

ویروس ممکن است مستقیما به قلب حمله کند.

دکتر ارین میکوس، استادیار پیشگیری از بیماری‌های قلبی (کاردیولوژی پیشگیرانه) در دانشکده پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز می‌گوید: «ما مواردی از آسیب قلبی در بیماران کووید-۱۹ بدون وجود بیماری زمینه‌ای قلبی را داریم مشاهده می‌کنیم.» به گفته او، آسیب قلبی معمولا در موارد خفیف کووید-۱۹ رخ نمی‌دهد و اغلب در بیمارانی دیده می‌شود که دچار علائم شدید هستند و در بیمارستان بستری می‌شوند.

دکتر میکوس می‌گوید گرچه ویروس عمدتا ریه‌ها را هدف قرار می‌دهد، با جریان خون هم به گردش در می‌آید و می‌تواند به اندام‌های دیگر بدن از جمله قلب به طور مستقیم حمله کند.

 

هم سلول‌های قلبی و هم سلول‌های ریوی با مولکول‌های پروتئینی به نام «آنزیم مبدل آنژیوتانسین ۲»(ACE2) پوشیده شده‌اند- این مولکول‌ها به عنوان راه ورودی ویروس به درون سلول‌ها عمل می‌کنند. اما به گفت دکتر میکوس، این آنزیم به صورت شمشیر دولبه‌ عمل می‌کند. مولکول ACE2 از یک طرف راه وردی ویروس به سلول‌ها و تکثیر آنها است، اما از طرف دیگر به طور طبیعی کارکردی «حفاظتی» دارد.

هنگامی که بافت‌ها در بدن آسیب می‌بینند- یا با تهاجم ویروس‌هایی مانند ویروس کرونا یا عوامل دیگر، پاسخ طبیعی ترمیمی بدن شامل آزاد کردن مولکول‌های التهابی مانند پروتئین‌های کوچکی به نام سایتوکاین‌ها به درون جریان خون است. اما به طور متناقضی، التهاب بیش از حد خودش می‌تواند وضعیت را بدتر کند. آنزیم ACE2 به عنوان یک عامل ضد التهابی عمل می‌کند و سلول‌های ایمنی را از آسیب زدن بیشتر به خود سلول‌های بدن باز می‌دارد.

اما هنگامی که ویروس به پروتئین‌های ACE2 متصل می‌شود، این پروتئین‌ها از کار می‌افتند و احتمالا حفاظت ضد التهابی که ایجاد می‌کنند، کاهش می‌یابد. بنابراین ویروس ممکن است آسیب دوگانه‌ای ایجاد کند- یکی با آسیب زدن مستقیم به سلول‌ها و دیگری با جلوگیری از بدن از حفاظت بافت‌هایش از آسیب التهابی.

هنگامی که این روند در عضله قلب رخ می‌دهد، التهاب و آسیب ناشی از ویروس باعث می‌شود، قلب نتواند به درستی کار کند.

  • آسیب غیر مستقیم به قلب

ویروس جدید کرونا همچنین ممکن است آسیب غیر مستقیمی هم به قلب بزند.  به گفته دکتر میکوس، در این سناریو، دستگاه ایمنی بیمار به شدت فعال می‌شود. این وضعیت را در برخی از بیماران بسیار بدحال می‌توان دید که شاخص‌های التهابی بسیار بالا رفته در خونشان دارند، یعنی پروتئین‌هایی که نشانگر میزان‌های بالای التهاب در بدن هستند.

این وضعیت را اصطلاحا «توفان سایتوکاینی» می‌نامند و می‌تواند به اندام‌ها در سراسر بدن از جمله قلب و کبد آسیب بزند. به گفته میکوس معلوم نیست چرا برخی از افراد این پاسخ شدید التهابی را نشان می‌دهند، اما ممکن است زمینه ژنتیکی در این پدیده دخیل باشد.

و بیماران مبتلا به بیماری زمینه‌ای قلبی وجود دارند که در معرض خطر بالاتر دچار شدن به علائم کووید-۱۹ هستند. میکوس می‌گوید: «تصور کنید، قلب این بیماران از قبل در کار کردن دچار مشکل است، بنابراین ظرفیتی در قلبشان برای مقابله با  چالش کاهش اکسیژن ناشی از کار نکردن درست ریه‌ها باقی نمی‌ماند.»

بنابراین کووید-۱۹ می‌تواند بیماری زمینه‌ای قلبی را «بدتر» کند.

  • درمان‌ها و عوارض

متخصصان قلب آسیب قلب را با استفاده از یک آزمایش خونی به نام «تروپونین» شناسایی می‌کنند. هنگامی که سلول‌های قلبی آسیب می‌بینند، تروپونین از درون آنها به درون جریان خون نشت می‌کند. اما به گفته میکوس، گاهی شناسایی نوع آسیب قلب به این آسانی‌ نیست.

میکوس می‌گوید: «ما انواع متفاوت درگیری قلب در کووید-۱۹ را می‌بینیم. شناسایی عامل آسیب قلب مهم است چرا که بر حسب آن درمان متفاوت خواهد بود.»

برای مثال، اگر ویروس به طور مستقیم به قلب حمله کند، بیمار نیاز به درمان ضد ویروسی دارد. اگر دستگاه ایمنی خود فرد باعث آسیب قلبی شده باشد، بیمار نیاز به داروی مهارکننده ایمنی دارد. اما در حال حاضر درمان‌هایی که به طور مستقیم ویروس کرونا را هدف قرار دهند، وجود ندارند و اغلب درمان‌های مورد استفاده در واقع مراقبت حمایتی هستند، مانند دادن اکسیژن بیشتر.

یک نکته دیگر افراد مبتلا به فشار خون بالا یا بیماری‌های زمینه‌ای قلبی دیگر است، به طور رایجی از «داروهای مهارکننده ACE» یا «داروهای مسدودکننده گیرنده آنژیوتانسین» (ARBs) استفاده می‌کنند که رگ‌های خونی را گشاد می‌کنند و به این ترتیب فشار خون را پایین می‌آورند و میزان پمپ کردن خون بوسیله قلب را افزایش می‌دهند.

متخصصان قلب درگیر بحث داغی در این زمینه بوده‌اند که آیا افرادی که این داروها را مصرف می‌کنند اگر در معرض خطر بالای دچار شدن به کووید-۱۹ هستند، باید این داروها را قطع کنند یا نه (یک بررسی در این مورد نشان می‌داد این داروها در عفونت کروناویروس زیانبار هستند، در مقابل برخی از کارآزمایی‌های بالینی در حال بررسی استفاده از داروهای ARB برای کاهش شدت کووید-۱۹ هستند).

به گفته میکوس، در حال حاضر مشکل است تعیین کرد که وجود میزان بیشتری مولکول‌های فعال ACE2 به نفع بیمار است یا به ضرر بیمار، چرا که این پروتئین‌ها هم دروازه ورود ویروس به درون سلول‌ها هستد و هم باعث حفاظت سلول‌ها در برابر آسیب التهابی می‌شوند.

اجماع کنونی به گفته میکوس این است که اگر بیماران از قبل از این داروها استفاده می‌کنند، باید به مصرفشان ادامه دهند.

بیانیه مشترک انجمن قلب آمریکا، انجمن نارسایی قلب آمریکا و انجمن متخصصان قلب آمریکا توصیه می‌کند:«بیمارانی که داروهای مهارکننده ACE و داروهای ARB مصرف می‌کنند و دچار کووید-۱۹ می‌شوند باید داروهایشان را ادامه دهند، مگر اینکه پزشکشان توصیه دیگری به آنها کرده باشد.»

عوارض قلبی داروها هم مهم هستند، برخی از داروهایی که در حال حاضر از لحاظ تاثیربخشی‌شان بر کووید-۱۹ در دست بررسی هستند، از جمله هیدروکسی کلروکین ممکن است آسیب قلبی از جمله اختلال ریتم ضربان قلب ایجاد کنند.

به گفته میکوس در حال حاضر هدف آن است که دلیل ژنتیکی یا بیوشیمیایی که برخی از افراد را مستعد آسیب قلبی ناشی از کووید-۱۹ می‌کند یافت شود و معلوم شود چه داروهایی بهترین تاثیر را از لحاظ «محافظت قلب از آسیب» دارند.

شنبه 8 شهريور 1399برچسب:, :: 12:36 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

The drugs chloroquine (CQ) and hydroxychloroquine(HCQ), a less toxic derivative of QC, are used to treat malariaand autoimmune conditions.

They now have been proposedto have antiviral activity against severe acute respiratory syn-drome coronavirus 2 (SARS-CoV-2),

which is responsiblefor the coronavirus disease 2019 (COVID-19) pandemic.Recentin vitrostudies

and a small nonrandomized clinicaltrial of 36 patients from France3had promising results andinitiated

the trend of using CQ/HCQ to treat COVID-19.However, the integrity of the nonrandomized

clinical trialhas been questioned by the International Society of Antimi-crobial

Chemotherapy for the trial’s unclear inclusion criteriaand triage of patients.

Although a subsequent smallerrandomized clinical trial of 30 patients showed

little to noeffect,5a larger randomized clinical trial of 62 patientsshowed that HCQ

significantly reduced the incidence andduration of COVID-19 pneumonia.

These studies do nothave sufficient statistical power to unequivocally prove

thepositive effects of HCQ on COVID-19. Nevertheless, the ur-gency of the pandemic has resulted in 

the United StatesFood and Drug Administration (FDA) issuing an emergencyuse authorization

for CQ/HCQ as treatment of COVID-19, anaction that has been criticized by former FDA leaders;

and (2)a call by the World Health Organization (WHO) for rapid,large, global CQ/HCQ clinical trials

.Although CQ and HCQ have become the focus as treat-ment of COVID-19,

they remain unendorsed by many physi-cians because of  limited clinical outcome data;

availability of other potentially more effective antiviral andinterleukin inhibitors,

such as remdesivir and tocilizumab,respectively; and  potential risk of malignant

arrhythmiaand sudden cardiac death (SCD) due to QT prolongation

In response to the trend of using CQ/HCQ for treatment ofCOVID-19,

the Mayo Clinic,9the Heart Rhythm Society

جمعه 7 شهريور 1399برچسب:, :: 15:39 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

بیماری کروناویروس 2019 (COVID-19) یک بیماری همه گیر جهانی است که نزدیک به 170کشور را درگیر کرده.COVID-19 ناشی از سندرم حاد تنفسی شدید-CoV-2)است،که سلول های گیرنده آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین 2 (ACE2) را هدف قرار می دهد.

بیماری همه گیر COVID-19 نشان دهنده مهمترین بحران بهداشت عمومی قرن است. تأثیرات بهداشتی ، اقتصادی و اجتماعی برای سالهای متمادی احساس خواهد شد. بیماران با بیماری قلبی عروقی به ویژه در معرض COVID-19 آسیب پذیر هستند و اغلب به شکل های شدید عفونت ایجاد می شوند. تظاهرات قلبی عروقی مداوم در بیماران inoxVID-19 مشاهده شده است ، از جمله آسیب های قلبی ، میوکارینزیس ، ACS ، آمبولی ریوی ، سکته مغزی، آریتمی(1)

درمیان کسانی که COVID-19 دارند،بیش از 7٪ بیماران دچار آسیب میوکارد ناشی از عفونت هستند.
آسیب میوکارد در بیش از یک چهارم موارد بحرانی وجود دارد.
صدمات حاد میوکارد و اختلال عملکرد  میوکارد که باشدت بیماری شدت می یابد. 
ادامه داروهای حاوی ACEi و ARB از نظر بالینی براساس شواهد موجود در این زمان توصیه می شود.
COVID-19 ممکن است به دلیل واکنش التهابی ایمنی بیش از حد و سایتوکاین منجر به آسیب غیر مستقیم قلبی شود
مواجهات ویروسی منجر به کاردیومیوسیت هاست ،
اما هنوز اثبات نشده است و در اثر آسیب حاد تنفسی ناشی از ویروس که منجر به استرس اکسیداتیو و
آسیب میوکارد در اثر تقاضای اکسیژن میوکارد در حضور هیپوکسی شدید
به دلیل ضعف ریه (ARDS) می شود.(2) COVID-19 چالشی برای پیوند قلب ایجاد می کند
و بر انتخاب اهدا کننده و سرکوب سیستم ایمنی و مدیریت پس از پیوند تأثیر می گذارد ،
البته مشخص نیست که آیا مشکلات قلبی عروقی وجود دارد یا خیر؟یا شرایط مستقل است
و یا اینکه آیا این توسط عوامل دیگری (مثلاً سن) واسطه می شود(3).
بروز بالینی میوکاردیت در موارد مختلف متفاوت است. برخی از بیماران ممکن است با علائم نسبتاً خفیف ، 
مانند خستگی و تنگی نفس وجود داشته باشند
در موارد شدید ، بیماران ممکن است با علائم نارسایی قلبی سمت راست
از جمله فشار ورید جگو لار افزایش یافته ، ورم محیطی و درد چهارم فوقانی سمت راست
نیز ظاهر شوند. پدیدار ترین بروز این بیماری ،
فلمینانتمیوکاردیت است که به عنوان اختلال در عملکرد بطن و ضعف قلب تعریف می شود.

2020-08-28

بیمار اغلب دارای تب و ضعف،و تاکی کاردی است(4).
 

 
 

 

چهار شنبه 30 مرداد 1398برچسب:, :: 13:39 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

کارسینوم‌درجا(به انگلیسی: Carcinoma in situ) یا در اصطلاح سرطان‌شناسی(CIS)٬ تعریفی از فرم اولیه سرطان است اما در آن سلول‌های تومور٬ وضعیت تهاجم به بافت اطراف را ندارند. به عبارت دیگر، سلول‌های نئوپلاستیک در محدوده طبیعی خود گسترش می‌یابند ازاین‌رو به نام درجا (واژه لاتین in situ) نامیده می‌شوند. به عنوان مثال کارسینوم‌درجای پوست (بیماری بوون) از تجمع سلول‌های نئوپلاستیک اپیدرمال تشکیل می‌شود که قادر به نفوذ در لایه‌های عمیق‌تر درم نیستند.

 

 

عوامل خطر ابتلاء به سرطان پستان عبارتند از مرض چاقی، عدم تمرین فیزیکی، نوشیدن نوشیدنی‌های الکلی، درمان جایگزینی هورمون در طول یائسگی،پرتوهای یونی، اولین قاعدگی در سنین پایین، و دیر بچه دار شدن یا بچه دار نشدن.[۳][۶] دلیل حدود ۵ تا ۱۰٪ از موارد ابتلاء به این بیماری ژن‌هایی هستند که از والدین فرد به ارث رسیده‌اند، از جمله BRCA1 و BRCA2. معمولاً سرطان پستان در سلول‌های دیواره مجاری شیر و لوبول‌ها که تأمین‌کننده شیر مجاری هستند، ایجاد می‌شود.به سرطان‌هایی که از این مجاری شروع می‌شوند، کارسینوم پستان گفته می‌شود، در حالیکه سرطان‌های ایجاد شده از لوبول‌ها با نام سرطان لوبولار شناخته شده‌اند.[۳] به علاوه، بیش از ۱۸ زیر-نوع سرطان پستان دیگر وجود دارد.برخی از سرطان‌ها از ضایعات پیش-تهاجمیاز قبیل کارسینوم مجرایی درجا ایجاد می‌شوند.[۶] تشخیص سرطان پستان با انجام یک نمونه برداری از توده مربوطه تأیید می‌شود.پس از تشخیص سرطان، آزمایش‌های بیشتری انجام می‌شوند تا مشخص شود که آیا سرطان به قسمت‌های دیگر بدن نیز سرایت کرده‌است یا خیر و چه درمان‌هایی ممکن است نسبت به بیماری واکنش نشان دهند.[۳]

 

سرطان درجا زودرس ترین مرحله سرطان

DCIS

کارسینوم داکتال درجا ساده ترین عبارتی است که برای توصیف این ضایعه میتوان به کار برد. در این ضایعه سلولهای بدخیم در داخل مجرای شیری دیده میشوند. لازم به توضیح است که منشا سرطان پستان در حدود ۹۰ درصد موارد از سلولهای سطحی مجاری شیری است. وقتی این سلولها بدخیم شوند اما از جدار مجرای شیری عبور نکرده وارد نسج پستان نشوند به آن کارسینوم درجا و وقتی وارد نسج پستان شوند به آن کارسینوم مهاجم میگویند.(سرطان درجا زودرس ترین مرحله سرطان)

اهمیت

DCIS برخلاف سرطان مهاجم، توانایی پخش شدن در بدن را ندارد و نیاز به شیمی درمانی ندارد. به همین دلیل بسیار مهم است که سرطان در این مرحله تشخیص داده شود. امروزه در کشورهای پیشرفته حدود ۴۵ درصد سرطان های پستان در این مرحله تشخیص داده میشوند. این بیماران طول عمر تقریبا طبیعی دارند.

تشخیص

معمولا این ضایعه توده واضحی که قابل لمس باشد ایجاد نمی کند بنابراین معمولا نه بیمار و نه پزشک متوجه آن نمیشوند. درسونوگرافی هم ممکن است نشانه واضحی دیده نشود. روش تشخیص این ضایعه ماموگرافی است که در آن تجمعی از رسوبات ریز کلسیم در ناحیه ای از تصویر میتواند نشانه DCIS باشد. پس از شک به این ضایعه اقدام بعدی نمونه برداری خواهد بود که معمولا به روش استریوتاکتیک یعنی زیر هدایت ماموگرافی، انجام میشود. پاتولوژیست با مشاهده سلولهای سرطانی که در داخل مجاری شیری تجمع یافته اند با دقت بالایی تشخیص را در اختیار تیم درمانی قرار خواهد داد.

درمان

کارسینوم درجا نمی تواند به غدد لنفاوی و سایر نقاط بدن منتشر شود به همین دلیل درمان DCIS فقط شامل درمان موضعی میشود یعنی برداشتن خود ضایعه با حاشیه کمی از بافت سالم اطراف آن و پرتودرمانی. نکته ای که درمورد DCIS مهم است این است که احتمال این که بیمار متبلا به این ضایعه بعدها دچار سرطان پستان شود ۷۰ – ۲۵ درصد است. این به معنی پرخطر بودن فرد برای سرطان پستان در آینده خواهد بود. به همین دلیل روش های مدیریت خطرمانند ماستکتومی دوطرفه به این بیماران پیشنهاد میشود. اگر DCIS از نظر رسپتور استروژن مثبت باشد لازم است جهت جلوگیری از سرطان سمت مقابل به این بیماران تاموکسی فن داده شود.

دو شنبه 6 خرداد 1398برچسب:, :: 12:53 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

ه‌طور کلی آسیب مغزی در نتیجه برخورد ناگهانی و شدید سر با جسمی سخت پدید می‌آید که می‌تواند به صورت خفیف، متوسط یا شدید باشد.

در نوع خفیف آن، شخص آسیب دیده هوشیار است و در برخی موارد ممکن است تنها برای چند ثانیه هوشیاری خود را از دست دهد. در حالت متوسط و شدید، شخص آسیب دیده دچار عدم هوشیاری در مدت زمان طولانی‌تری می‌شود.

فراموش نشود بسیاری از ضرباتی که در زمان وقوع حادثه علائم جدی ندارند، در سنین بالاتر می‌توانند به بیماری‌هایی از قبیل سردرد و صرع منجر شوند.

 

به گفته پروفسور علی گرجی، استاد دانشگاه مونستر آلمان، ضربه به سر حتی به صورت خفیف می‌تواند عوارض جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد و در واقع آسیب مغزی به دنبال ضربه به سر یکی از جدی‌ترین مشکلاتی است که هر سال سلامت افراد بیشماری را به خطر می‌اندازد.

 

تصادفات رانندگی مهم‌ترین عامل ضربه به سر در ایران

از مهم‌ترین علائم هشداردهنده ضربه به سر می‌توان به حالت تهوع و استفراغ، گیجی، سردرد، تاری دید، از دست دادن تعادل، اختلال در خواب، مشکلات حافظه، وزوز گوش و خستگی اشاره کرد.

 

به اعتقاد پروفسور گرجی چنانچه هر یک از این علائم در فرد آسیب دیده مشاهده شد، فرد را باید سریعا به مراکز درمانی منتقل کرد. بنابراین فراموش نکنید که نبودن ورم و خونریزی بدین معنا نیست که آسیب جدی نبوده است، چرا که عواقب و پیامدهای این ضربات به‌شدت و محل آسیب بستگی دارد.

 

از مهم‌ترین علل ضربه به سر به ترتیب می‌توان به تصادفات رانندگی، سقوط از ارتفاع، درگیری جسمی، حوادث در حین کار، حوادث داخل منزل و حوادث حین ورزش اشاره کرد. البته به اعتقاد پروفسور گرجی مهم‌ترین عامل ضربه به سر در ایران، تصادفات رانندگی است که سالانه بیش از 700 هزار نفر در تصادفات رانندگی مجروح و درصد بالایی ازآنها دچار ضربه به سر می‌شوند. تعداد بسیاری از آن‌ها نیز به علت این ضربات، جان خود را از دست می‌دهند.

 

تشنج، صرع، سردردهای مداوم، خونریزی مغزی، عفونت مغزی، فراموشی، عقب ماندگی ذهنی، مرگ مغزی، اختلالات خلقی ـ روانی و اختلالات هورمونی از جمله پیامدهای ضربه به سر هستند که هر یک از این عوارض می‌توانند تا پایان عمر همراه بیمار باقی بمانند و حتی با مصرف دارو و جراحی به‌طور کامل برطرف نخواهند شد

 

بنابراین پیشگیری از بروز ضربات و درمان موثر و به موقع مصدومان می‌تواند نقشی کلیدی در زندگی فرد داشته باشد. در اغلب کشورهای پیشرفته جابه‌جایی فرد آسیب دیده به بیمارستان توسط افراد متخصص و مجرب انجام می‌گیرد. در بسیاری از موارد حمل غیر صحیح مصدوم می‌تواند به مرگ منجر شده یا مشکلات ثانویه‌ای از قبیل قطع نخاع و صدمات مغزی را برای بیمار به همراه داشته باشد. به‌طور معمول با معاینه دقیق مصدوم، گستردگی آسیب مشخص می‌شود.

 

امکان دارد پس از معاینه و بررسی فرد توسط پزشک، فرد به خانه فرستاده شود، اما باید یک فرد قابل اطمینان در کنار او بماند و مراقب بروز علائم بالینی باشد. 24 ساعت اول پس از ضربه از نظر بروز علائم و عوارض جدی بسیار مهم است، اگرچه این‌گونه علائم و عوارض ممکن است دیرتر (تا 6 ماه پس از آسیب) نیز ظاهر شوند.

اگر پس از وارد شدن ضربه به سر، شاهد بروز علائمی مثل حالت تهوع، سردرد و تپش قلب شدید، سریعا به پزشک متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید

 

راه‌های پیشگیری از وقوع فاجعه

 

متاسفانه به‌رغم پیشرفت‌های اخیر در علوم اعصاب، همچنان هیچ درمان خاصی برای ضایعات مغزی نخاعی پس از ضربه وجود ندارد، چراکه بافت عصبی پس از آسیب دیدن قادر به بازسازی خود نیست. به همین دلیل هم بهترین روش برای مقابله با ضربه مغزی، پیشگیری از آن است. با رعایت کردن برخی قوانین ساده، می‌توان احتمال وقوع آسیب‌های مغزی را به‌طور چشمگیری کاهش داد.

 

1- پروفسور گرجی یکی از راه‌های موثر در پیشگیری از بروز این صدمات را انعکاس اطلاعات جامع و کاربردی از طریق رسانه‌های گروهی نظیر رادیو و تلویزیون، روزنامه‌ها و تابلوهای تبلیغاتی می‌داند که در بسیاری از کشورهای پیشرفته به عموم مردم داده می‌شود.

وی همچنین تاکید می‌کند با توجه به این‌که قشر آسیب‌پذیرتر در کشور ما کودکان هستند می‌بایست آموزش مستمری به کودکان نیز داده شود. پیشنهاد می‌شود یک واحد درسی با همین عنوان به سایر دروس اضافه شود.

 

2- بستن کمربند ایمنی اصلی است که باید توسط تمام سرنشینان چه در صندلی‌های جلو و چه در صندلی‌های عقب خودرو اجرا شود. چرا که استفاده از کمربند ایمنی، 50 درصد احتمال مرگ و میر سرنشینان جلوی ماشین و 25 درصد احتمال مرگ و میر را در سایر سرنشینان کاهش می‌دهد.

 

3- در کودکان با قد کوتاه‌تر از 140 سانتیمتر نیز، استفاده از صندلی کودک قبل از بستن کمربند ایمنی توصیه می‌شود. صندلی کودک کمک می‌کند تا کودک در ارتفاع بالاتری قرار گیرد تا کمربند ایمنی به درستی بسته شود. صندلی کودک باعث کاهش بیش از 70 درصد مرگ و میر در نوزادان و 54 درصد در کودکان یک تا 4 ساله می‌شود.

به اعتقاد پروفسور گرجی این والدین هستند که در آموزش کودکان خود در بستن کمربند ایمنی نقش بسزایی ایفا می‌کنند.

 

4- در کنار این موضوع رعایت سرعت مجاز هم از اصولی است که نقش موثری در پیشگیری از صدمات و ضربات دارد. چراکه سرعت بیشتر از حد مجاز به خصوص در مواقعی نظیر لغزنده بودن جاده‌ها ناشی از بارندگی یکی از عوامل کاهش کنترل خودرو یا موتورسیکلت توسط راکب است که منجر به افزایش میزان مرگ و میر و ضربات مغزی می‌شود.

 

5- استفاده از کلاه ایمنی در موتورسواران هم یکی از اصولی است که برای پیشگیری از ضربات سر توصیه می‌شود، استفاده از کلاه ایمنی هنگام موتورسواری احتمال بروز آسیب و جراحت را 69 درصد و میزان مرگ و میر را 42 درصد کاهش می‌دهد.

 

6- اما در این میان شاید موضوعی که کمتر مورد توجه ما قرار داشته باشد استفاده از روروئک برای کودکان است. چراکه به گفته پروفسور گرجی استفاده از روروئک در اغلب کشورهای پیشرفته ممنوع شده است، زیرا 35 درصد از کودکانی که در روروئک گذاشته می‌شوند دچار ضربه به سر می‌شوند که ممکن است عوارض این ضربات سال‌ها بعد نمایان شود. تحقیقات اخیر در ایران نشان می‌دهد، بسیاری از کودکان زیر 8 سال و برخی از کودکان بین 8 تا 10 سال توانایی کافی برای عبور از خیابان را به تنهایی ندارند؛ بنابراین باید به صورت عملی به این کودکان آموزش‌های لازم داده شود.

 

7- از موارد دیگری که می‌توان برای پیشگیری از عواقب ناشی از ضربات سر مورد توجه قرار داد رعایت اصول ایمنی هنگام ورزش و ایمنی در محیط کار است. در بعضی از ورزش‌ها مثل دوچرخه‌سواری، اسکیت، کشتی، بوکس، اسب‌سواری و اسکی استفاده از کلاه ایمنی مخصوص ضروری است. هنگام دوچرخه سواری و اسکیت که محبوبیت خاصی بین کودکان ایرانی دارند، گذاشتن کلاه ایمنی و محافظ‌های دست و پا باید اجباری شود. همچنین کودکان باید از کلاهی استفاده کنند تا جلوی دید آن‌ها گرفته نشود.

 

صدمات ناشی از ضربه سر را نادیده نگیرید

عوارض ضربه به سر ممکن است جان فرد را به خطر بیندازد، یا باعث معلولیت دایمی او شود، بنابراین با شناخت علائم آن می‌توانید از خطراتی که در پی آن می‌آید، جلوگیری کنید.

 

اگر پس از وارد شدن ضربه به سر، شاهد بروز علائمی مثل حالت تهوع، سردرد و تپش قلب شدید، سریعا به پزشک متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید. در برخی موارد علائم شدیدتر و با خونریزی مغزی همراه است.

 

وارد شدن ضربه به سر برای زنان و کودکان به مراتب خطرناک‌تر از مردان است و  تا هفته‌های بعد ممکن است این آسیب ادامه داشته باشد.

دکتر دانیل لابوتزیت استادیار مغز و اعصاب در دانشگاه برانکس نیویورک می‌گوید: ضربات وارده به سر منجر به نوسانات هورمونی در زنان می‌شود و ممکن است علائم آن حتی ماه‌ها بعد از ضربه بروز کنند. علائمی نظیر سردرد و گیجی که به مرور زمان بدتر هم می‌شود و می‌تواند منجر به خونریزی شود.

 

تا زمانیکه تشخیص قطعی نشده است، نباید هیچ‌گونه دارویی به فرد داد و بیمار باید تا زمانی که خطر رفع نشده است، در رختخواب استراحت کند.

فرآوری : نیره ولدخانی

بخش سلامت تبیان

 


منابع:

 

جام جم – بهاره صفوی

سلامت نیوز - ریحانه علیان

دو شنبه 6 خرداد 1398برچسب:, :: 12:42 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

ه‌طور کلی آسیب مغزی در نتیجه برخورد ناگهانی و شدید سر با جسمی سخت پدید می‌آید که می‌تواند به صورت خفیف، متوسط یا شدید باشد.

در نوع خفیف آن، شخص آسیب دیده هوشیار است و در برخی موارد ممکن است تنها برای چند ثانیه هوشیاری خود را از دست دهد. در حالت متوسط و شدید، شخص آسیب دیده دچار عدم هوشیاری در مدت زمان طولانی‌تری می‌شود.

فراموش نشود بسیاری از ضرباتی که در زمان وقوع حادثه علائم جدی ندارند، در سنین بالاتر می‌توانند به بیماری‌هایی از قبیل سردرد و صرع منجر شوند.

 

به گفته پروفسور علی گرجی، استاد دانشگاه مونستر آلمان، ضربه به سر حتی به صورت خفیف می‌تواند عوارض جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد و در واقع آسیب مغزی به دنبال ضربه به سر یکی از جدی‌ترین مشکلاتی است که هر سال سلامت افراد بیشماری را به خطر می‌اندازد.

 

تصادفات رانندگی مهم‌ترین عامل ضربه به سر در ایران

از مهم‌ترین علائم هشداردهنده ضربه به سر می‌توان به حالت تهوع و استفراغ، گیجی، سردرد، تاری دید، از دست دادن تعادل، اختلال در خواب، مشکلات حافظه، وزوز گوش و خستگی اشاره کرد.

 

به اعتقاد پروفسور گرجی چنانچه هر یک از این علائم در فرد آسیب دیده مشاهده شد، فرد را باید سریعا به مراکز درمانی منتقل کرد. بنابراین فراموش نکنید که نبودن ورم و خونریزی بدین معنا نیست که آسیب جدی نبوده است، چرا که عواقب و پیامدهای این ضربات به‌شدت و محل آسیب بستگی دارد.

 

از مهم‌ترین علل ضربه به سر به ترتیب می‌توان به تصادفات رانندگی، سقوط از ارتفاع، درگیری جسمی، حوادث در حین کار، حوادث داخل منزل و حوادث حین ورزش اشاره کرد. البته به اعتقاد پروفسور گرجی مهم‌ترین عامل ضربه به سر در ایران، تصادفات رانندگی است که سالانه بیش از 700 هزار نفر در تصادفات رانندگی مجروح و درصد بالایی ازآنها دچار ضربه به سر می‌شوند. تعداد بسیاری از آن‌ها نیز به علت این ضربات، جان خود را از دست می‌دهند.

 

تشنج، صرع، سردردهای مداوم، خونریزی مغزی، عفونت مغزی، فراموشی، عقب ماندگی ذهنی، مرگ مغزی، اختلالات خلقی ـ روانی و اختلالات هورمونی از جمله پیامدهای ضربه به سر هستند که هر یک از این عوارض می‌توانند تا پایان عمر همراه بیمار باقی بمانند و حتی با مصرف دارو و جراحی به‌طور کامل برطرف نخواهند شد

 

بنابراین پیشگیری از بروز ضربات و درمان موثر و به موقع مصدومان می‌تواند نقشی کلیدی در زندگی فرد داشته باشد. در اغلب کشورهای پیشرفته جابه‌جایی فرد آسیب دیده به بیمارستان توسط افراد متخصص و مجرب انجام می‌گیرد. در بسیاری از موارد حمل غیر صحیح مصدوم می‌تواند به مرگ منجر شده یا مشکلات ثانویه‌ای از قبیل قطع نخاع و صدمات مغزی را برای بیمار به همراه داشته باشد. به‌طور معمول با معاینه دقیق مصدوم، گستردگی آسیب مشخص می‌شود.

 

امکان دارد پس از معاینه و بررسی فرد توسط پزشک، فرد به خانه فرستاده شود، اما باید یک فرد قابل اطمینان در کنار او بماند و مراقب بروز علائم بالینی باشد. 24 ساعت اول پس از ضربه از نظر بروز علائم و عوارض جدی بسیار مهم است، اگرچه این‌گونه علائم و عوارض ممکن است دیرتر (تا 6 ماه پس از آسیب) نیز ظاهر شوند.

اگر پس از وارد شدن ضربه به سر، شاهد بروز علائمی مثل حالت تهوع، سردرد و تپش قلب شدید، سریعا به پزشک متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید

 

راه‌های پیشگیری از وقوع فاجعه

 

متاسفانه به‌رغم پیشرفت‌های اخیر در علوم اعصاب، همچنان هیچ درمان خاصی برای ضایعات مغزی نخاعی پس از ضربه وجود ندارد، چراکه بافت عصبی پس از آسیب دیدن قادر به بازسازی خود نیست. به همین دلیل هم بهترین روش برای مقابله با ضربه مغزی، پیشگیری از آن است. با رعایت کردن برخی قوانین ساده، می‌توان احتمال وقوع آسیب‌های مغزی را به‌طور چشمگیری کاهش داد.

 

1- پروفسور گرجی یکی از راه‌های موثر در پیشگیری از بروز این صدمات را انعکاس اطلاعات جامع و کاربردی از طریق رسانه‌های گروهی نظیر رادیو و تلویزیون، روزنامه‌ها و تابلوهای تبلیغاتی می‌داند که در بسیاری از کشورهای پیشرفته به عموم مردم داده می‌شود.

وی همچنین تاکید می‌کند با توجه به این‌که قشر آسیب‌پذیرتر در کشور ما کودکان هستند می‌بایست آموزش مستمری به کودکان نیز داده شود. پیشنهاد می‌شود یک واحد درسی با همین عنوان به سایر دروس اضافه شود.

 

2- بستن کمربند ایمنی اصلی است که باید توسط تمام سرنشینان چه در صندلی‌های جلو و چه در صندلی‌های عقب خودرو اجرا شود. چرا که استفاده از کمربند ایمنی، 50 درصد احتمال مرگ و میر سرنشینان جلوی ماشین و 25 درصد احتمال مرگ و میر را در سایر سرنشینان کاهش می‌دهد.

 

3- در کودکان با قد کوتاه‌تر از 140 سانتیمتر نیز، استفاده از صندلی کودک قبل از بستن کمربند ایمنی توصیه می‌شود. صندلی کودک کمک می‌کند تا کودک در ارتفاع بالاتری قرار گیرد تا کمربند ایمنی به درستی بسته شود. صندلی کودک باعث کاهش بیش از 70 درصد مرگ و میر در نوزادان و 54 درصد در کودکان یک تا 4 ساله می‌شود.

به اعتقاد پروفسور گرجی این والدین هستند که در آموزش کودکان خود در بستن کمربند ایمنی نقش بسزایی ایفا می‌کنند.

 

4- در کنار این موضوع رعایت سرعت مجاز هم از اصولی است که نقش موثری در پیشگیری از صدمات و ضربات دارد. چراکه سرعت بیشتر از حد مجاز به خصوص در مواقعی نظیر لغزنده بودن جاده‌ها ناشی از بارندگی یکی از عوامل کاهش کنترل خودرو یا موتورسیکلت توسط راکب است که منجر به افزایش میزان مرگ و میر و ضربات مغزی می‌شود.

 

5- استفاده از کلاه ایمنی در موتورسواران هم یکی از اصولی است که برای پیشگیری از ضربات سر توصیه می‌شود، استفاده از کلاه ایمنی هنگام موتورسواری احتمال بروز آسیب و جراحت را 69 درصد و میزان مرگ و میر را 42 درصد کاهش می‌دهد.

 

6- اما در این میان شاید موضوعی که کمتر مورد توجه ما قرار داشته باشد استفاده از روروئک برای کودکان است. چراکه به گفته پروفسور گرجی استفاده از روروئک در اغلب کشورهای پیشرفته ممنوع شده است، زیرا 35 درصد از کودکانی که در روروئک گذاشته می‌شوند دچار ضربه به سر می‌شوند که ممکن است عوارض این ضربات سال‌ها بعد نمایان شود. تحقیقات اخیر در ایران نشان می‌دهد، بسیاری از کودکان زیر 8 سال و برخی از کودکان بین 8 تا 10 سال توانایی کافی برای عبور از خیابان را به تنهایی ندارند؛ بنابراین باید به صورت عملی به این کودکان آموزش‌های لازم داده شود.

 

7- از موارد دیگری که می‌توان برای پیشگیری از عواقب ناشی از ضربات سر مورد توجه قرار داد رعایت اصول ایمنی هنگام ورزش و ایمنی در محیط کار است. در بعضی از ورزش‌ها مثل دوچرخه‌سواری، اسکیت، کشتی، بوکس، اسب‌سواری و اسکی استفاده از کلاه ایمنی مخصوص ضروری است. هنگام دوچرخه سواری و اسکیت که محبوبیت خاصی بین کودکان ایرانی دارند، گذاشتن کلاه ایمنی و محافظ‌های دست و پا باید اجباری شود. همچنین کودکان باید از کلاهی استفاده کنند تا جلوی دید آن‌ها گرفته نشود.

 

صدمات ناشی از ضربه سر را نادیده نگیرید

عوارض ضربه به سر ممکن است جان فرد را به خطر بیندازد، یا باعث معلولیت دایمی او شود، بنابراین با شناخت علائم آن می‌توانید از خطراتی که در پی آن می‌آید، جلوگیری کنید.

 

اگر پس از وارد شدن ضربه به سر، شاهد بروز علائمی مثل حالت تهوع، سردرد و تپش قلب شدید، سریعا به پزشک متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید. در برخی موارد علائم شدیدتر و با خونریزی مغزی همراه است.

 

وارد شدن ضربه به سر برای زنان و کودکان به مراتب خطرناک‌تر از مردان است و  تا هفته‌های بعد ممکن است این آسیب ادامه داشته باشد.

دکتر دانیل لابوتزیت استادیار مغز و اعصاب در دانشگاه برانکس نیویورک می‌گوید: ضربات وارده به سر منجر به نوسانات هورمونی در زنان می‌شود و ممکن است علائم آن حتی ماه‌ها بعد از ضربه بروز کنند. علائمی نظیر سردرد و گیجی که به مرور زمان بدتر هم می‌شود و می‌تواند منجر به خونریزی شود.

 

تا زمانیکه تشخیص قطعی نشده است، نباید هیچ‌گونه دارویی به فرد داد و بیمار باید تا زمانی که خطر رفع نشده است، در رختخواب استراحت کند.

فرآوری : نیره ولدخانی

بخش سلامت تبیان

 


منابع:

 

جام جم – بهاره صفوی

سلامت نیوز - ریحانه علیان

یک شنبه 1 ارديبهشت 1398برچسب:, :: 15:42 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

سرطان پستان یا سرطان سینه (به انگلیسی: Breast cancer) به نوعی سرطان گفته می‌شود که از بافت پستان آغاز می‌شود.[۱] زن بودن، مهم‌ترین عامل احتمال بروز سرطان پستان است. اگرچه مردان نیز به این سرطان مبتلا می‌شوند اما احتمال آن در زنان ببیش از صد برابر است.[۲] سایر علائم سرطان پستان می‌تواند یک توده در پستان، تغییر شکل پستان، گودی پوست، ترشح مایع از نوک پستان، یا پوسته شدن قسمتی از پوست باشد.[۳] در افرادی که بیماری در اندام‌های دیگر آن‌ها گسترش پیدا کرده باشد، این علائم می‌توانند درد استخوان، غدد لنفاوی متورم، تنگی نفس، یا یرقان باشد.[۴]

نوع نادری از سرطان پستان به نام سرطان پستان التهابی، به ندرت موجب یک توده مجزا می‌شود. در عوض ممکن است پوست پستان ضخیم، قرمز یا مانند پوست پرتقال دچار حفره گردد. همچنین ممکن است در آن ناحیه گرمی، درد یا برجستگی‌های جوش مانند مشاهده گردد.[۵]

عوامل خطر ابتلاء به سرطان پستان عبارتند از مرض چاقی، عدم تمرین فیزیکی، نوشیدن نوشیدنی‌های الکلی، درمان جایگزینی هورمون در طول یائسگی، پرتوهای یونی، اولین قاعدگی در سنین پایین.[۳][۶] دلیل حدود ۵ تا ۱۰٪ موارد ابتلاء به این بیماری ژن‌هایی هستند که از والدین فرد به ارث رسیده‌اند، از جمله BRCA1 و BRCA2. معمولاً سرطان پستان در سلول‌های دیواره مجاری شیر و لوبول‌ها که تأمین‌کننده شیر مجاری هستند، ایجاد می‌شود.به سرطان‌هایی که از این مجاری شروع می‌شوند، کارسینوم پستان گفته می‌شود، در حالیکه سرطان‌های ایجاد شده از لوبول‌ها با نام سرطان لوبولار شناخته شده‌اند.[۳] به علاوه، بیش از ۱۸ زیر-نوع سرطان پستان وجود دارد.برخی از سرطان‌ها از ضایعات پیش-تهاجمی از قبیل کارسینوم مجرایی درجا ایجاد می‌شوند.[۶] تشخیص سرطان پستان با انجام یک نمونه‌برداری از توده مربوطه تأیید می‌شود.پس از تشخیص سرطان، آزمایش‌های بیشتری انجام می‌شوند تا مشخص شود که آیا سرطان به قسمت‌های دیگر بدن نیز سرایت کرده‌است یا خیر و چه درمان‌هایی ممکن است نسبت به بیماری واکنش نشان دهند.[۳]

بر اساس نتایج یک تحقیق، داروهای ارزان قیمتی که معمولاً برای تقویت استخوان مصرف می‌شوند می‌توانند مرگ و میر ناشی از سرطان پستان را کاهش دهند. بیس فسفونات‌ها (Bisphosphonates) عمدتاً برای جلوگیری از تحلیل استخوان در افراد مبتلا به پوکی استخواناستفاده می‌شوند. این داروها از تغذیه هر سلول سرطانی که در استخوان گسترش می‌یابد، جلوگیری می‌کنند و به این ترتیب رشد سلول‌های سرطانی را متوقف می‌سازند.[۷]

توازن مزایا در مقابل مضرات غربالگری سرطان پستان بحث‌برانگیز است. بنیاد همیاری کوکران در سال ۲۰۱۳ اعلام کرد که مشخص نیست آیا غربالگری ماموگرافی مزایای بیشتری دارد یا مضرات بیشتری.[۸] یک مرور برای گروه ضربت خدمات پیشگیری آمریکا در سال ۲۰۰۹ شواهدی را دربارهٔ مزایا در افراد ۴۰ تا ۷۰ ساله یافت،[۹] و سازمان توصیه می‌کند زنان ۵۰ تا ۷۴ ساله هر دو سال یک بار غربالگری را انجام دهند.[۱۰] برای پیشگیری از ابتلاء به سرطان پستان در افرادی که احتمال ابتلاء در آن‌ها بالا است، ممکن است از داروهای تاموکسیفن یارالوکسیفن استفاده شود.[۶] برداشتن هر دو پستان از طریق جراحی یک اقدام پیشگیرانه مفید در برخی از زنان پر خطر است.[۶] برای افرادی که ابتلاء به سرطان در آن‌ها تشخیص داده شده‌است، می‌توان از تعدادی از درمان‌ها استفاده کرد، از قبیل جراحی، پرتودرمانی، شیمی درمانی و درمان هدفمند.[۳] انواع جراحی عبارتست ازعمل جراحی حفظ پستان یا ماستکتومی.[۱۱][۱۲] ممکن است در عمل جراحی یا در یک تاریخ دیگر عمل بازسازی پستانانجام شود. در افرادی که سرطان در سایر قسمت‌های بدن آن‌ها گسترش یافته‌است، درمان‌ها عمدتاً به منظور بهبود کیفیت زندگی و راحتی فرد انجام می‌گیرند.[۱۲] پزشکان و متخصصان اعتقاد دارند افزایش سن بارداری و عدم شیردهی دو عامل مهم در بروز سرطان پستان است، از همین رو بارداری و شیردهی احتمال بروز این سرطان را کاهش می‌دهد.[۱۳]

نتایج سرطان پستان بسته به نوع سرطان، میزان بیماری، و سن فرد متغیر است.[۱۲] نرخ بقا در کشورهای توسعه‌یافته بالا است،[۱۴] به گونه‌ای که ۸۰٪ و ۹۰٪ از افراد در انگلستان و آمریکا حداقل ۵ سال زنده هستند[۱۵][۱۶] نرخ بقا در کشورهای در حال توسعه پایین‌تر است.[۶] در سراسر دنیا، سرطان پستان مهم‌ترین نوع سرطان در زنان است، و ۲۵٪ از تمام موارد سرطان را به خود اختصاص می‌دهد.[۱۷] در سال ۲۰۱۲، 81.6[۶][۱۴][۱۷][۱۸] بر پایه گفته متخصصان در ایران سالانه هشت هزار نفر به سرطان پستان مبتلا می‌شوند و شیوع ابتلا به سرطان پستان در بین زنان ایرانی حدود ۳۰ تا ۳۵ مورد در ۱۰۰ هزار نفر است.[۱۹]

سه شنبه 11 دی 1397برچسب:, :: 15:0 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

بسیارى از نشانه هاى بیمارى لوپوس منتشر ( سیستمیک ) میتواند تقلیدى از نشانه هاى دیگر بیماریهاباشد ، گاهى تشخیص بیمارى لوپوس دشوار میباشد .

براى شناسایى بیمارى لوپوس بررسى هاى موشکافانه زیر سودمند است.



نشانه هاى شایع بیمارى ، در بیمار .

بررسى آزمایشهاى معمولى و آزمایشهاى اختصاصى دستگاه ایمنى .



براى تشخیص بیمارى لوپوس عمومى منتشر باید فردى که بررسى میگردد نشانه هاى ناهنجارى در چندین اندام را داشته باشد. نشانه ها و یافته هاى زیر ویژه تشخیص بیمارى لوپوس میباشد :

پوست : آزردگى هاى پوست روى گونه ها به شکل بال پروانه ، زخم هایى درمخاط دهان و ریزش مو .

مفصل ها : درد- قرمزى – تورم .

کلیه : آزمایش غیر طبیعى ادرار که نشان دهنده بیمارى کلیه باشد.

پوشش دیواره ها ى اندام ها : آب آوردن ریه ( التهاب پوشش ریه ) ، پریکاردیت ( التهاب پرده قلب ) ، و یا پریتونیت ( التهاب درون پرده هاى شکم ) . روى هم رفته این نوع التهاب ها پلى سروزایت( التهاب غشاهایى که سینه، شکم ، و مفصل ها را آستر مى کنند، همراه با تراکم مایع در حفره ها ) نامیده میشود.

خون : کم خونى همولیتیک ( ازبین رفتن گویچه هاى سرخ در اثر خودپادتن ها که پیامد آن Hgb پائین است )، لکوپنى (پائین بودن شمارگویچه هاى سفید ) ترومبوسیتوپنى ( کاهش شمار پلاکت ها ) ، پلاکت ها کار کردهایى چند دارند که همه به بند آوردن خونریزى ( انعقاد خون) مربوط میشود.

ریه ها : ارتشاح سلولى ( انباشتن شدن سلولهاى التهابى در نسج ریه که در تصویر بردارى از ریه سایه آن دیده میشود ) که میتواند پیدا شده و پس از مدتى با درمان یا به خودى خود برطرف شود.

دستگاه عصبى : تشنج ( حرکات خود به خودى ماهیچه و اندام ها‌)؛ اختلال شعور ( سایکوز‌) آسیب عصب ها که میتواند حس هاى ناآشنا را پى داشته و قدرت ماهیچه ایى را دگرگون سازد.



اگر هر فردى چند تا از این نشانه ها ( علامت ها) را داشته باشد ، پس از آن پزشک در خواست آزمایشات چگونگى دستگاه ایمنى را خواهد داد. همیشه پزشکان در جستجوى نشانه هایى از اتو آنتى بادى ها (خودپادتن ها ) هستند .گر چه یک آزمایش به تنها ئى نمیتواند گواه بر داشتن بیمارى لوپوس در فرد باشد، و چندین آزمایش گوناگون به پزشک کمک میکند که تشخیص بیمارى لوپوس گذاشته شود.

نخست، بررسى هاى بالینى براى فردى که بیمار ى فعال دارد انجام میگردد،که این بررسى ها در برگیرنده : سرعت رسوب گلوبولى ESR) ) و CRP میباشد که نشان دهنده التهاب به هر علتى میتواند باشد. الکتروفورز پروتنین هاى خون نشان دهنده افزایش گاماگلوبولین و کاهش آلبومین ، و آزمایش ساده( روتین‌) خون مانندشمارش گویچه هاى خون که میتواند کم خونى و کاهش پلاکت ها و گلبولهاى سفید را نشان دهد.

سرانجام،آزمایشات شیمى نشان دهنده درگیرى کلیه و افزایش ازت اوره خون ( BUN) و کراتینین، کارکرد غیر طبیعى آزمایشات کبدى، و افزایش آنزیم هاى ماهیچه ها (مانندCPK ) اگر ماهیچه ها و مفاصل در آن زمان درگیر شده باشد .

این گونه از ناهنجارى ها پزشک را از درگیرى دستگاه هاى گوناگون بدن آگاه میسازد.


آزمایش هائى که بیشتر براى تشخیص بیمارى لوپوس درخواست میگردد :

1- آزمایش پادتن ضد هسته سلولى (ANA ) که مشخص کننده خودپادتن هاى سلول هسته اى در خون است .

2- Anti DNA Ab آزمایش آنتى – دى ان آ آنتى بادى که مشخص کننده آنتى بادى به مواد ژنتیک در سلول است .

3- Anti-Sm Ab آزمایش آنتى – اس ام آنتى بادى که مشخص کننده آنتى بادى به سلول ماهیچه که ریبونکلوپروتین درون هسته سلول.

4- انجام آزمایش ها یى که سطح سرم شان در خون اندازه گیرى میشود و به نام کمپلیمان هستند ( یک گروه از پروتئین ها که میتوانند ویران کننده پاسخ ایمنى بدن باشند) . (C3 , C4 )



آزمایش آ . ان .آ (ANA )



آزمایش ANA ( بررسى پادتن ضد هسته سلول به روش ایمونوفلورسنس) یک آزمایش حساس براى تشخیص بیمارى لوپوس میباشد ، که در 97% از بیماران مثبت میباشد . هنگامیکه بیشتر از سه نشانه بالینى مانند درگیرى پوست ، مفصل ، کلیه ، پرده هاى پوششى ریه و قلب، خون، یا دستگاه مرکزى اعصاب که در بالا از آنها یاد شد ، با یک آزمایش مثبت ANA تشخیص بیمارى را اثبات مینماید.

آزمایش مثبت ANA تقریبا در همه افراد با لوپوس عمومى منتشر ، بهترین آزمایش حساس در تشخیص بیمارى است که در حال حاضر در دسترس بوده و تایید کننده تشخیص لوپوس عمومى منتشر است، وقتیکه نشانه هاى بالینى نیز در بیمار وجود داشته باشد.

آزمایش منفى ANA گواهى قوى بر علیه بیمارى لوپوس است .به هر حال در این بیمارى ، بندرت ممکن است آزمایش ANA منفى باشد .

در بیماران مبتلا به لوپوس که آنتى فسفولیپید آنتى بادى مثبت دارند میتواند ANAمنفى باشد.

به هر حال، یک آزمایش ANA مثبت به تنهایى گواهى براى اثبات و تشخیص بیمارى لوپوس نمیباشد، زیرا در بیماران زیر بدون در کاربودن بیمارى لوپوس ANA میتواند مثبت باشد :

· دیگر بیمارى هاى بافت همبند مانند اسکلرودرما، نشانگان شوگرن ، التهاب روماتیمسى مفصل ( آرتریت روماتوئید )، و بیمارى تیروئید، و بیمارى کبد و التهاب مفصل نزد جوانان .

· بیمارانى که داروهاى زیر را بکار میبرند مانند پروکاینامید، هیدرالازین ، ایزونیازید، وکلروپرومازین .

· بیمارى هاى ویروسى مانند منو نوکلئوز عفونى ( بیمارى عفونى که گره هاى لنفى را در گردن ، زیربغل و کشاله ران مبتلا میکند ؛بیشتر نوجوانان و جوانان را گرفتار میسازد .)و دیگر بیماریهاى مزمن عفونى مانند هپاتیت ، جذام، مالاریا و اندوکاردیت باکتریایى حاد .

· دیگربیماریهاى خودایمنى، شامل : تصلب یا سختى گوناگون ( multiple sclerosis) و التهاب تیروئید .





برگرفته : از سایت لوپوس آمریکا www.Lupus.org توضیح : Lab Tests

برگردان : گروه بیماران لوپوس ایران WWW.lupus.ir

جمعه 7 دی 1397برچسب:, :: 15:58 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

 

ییس اداره سرطان وزارت بهداشت با اشاره به مهم‌ترین عوامل خطر بروز بیماری‌های غیرواگیر، علت افزایش بروز سرطان در ایران و جهان را تشریح کرد.

دکتر علی مطلق در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه سرطان، دیابت، بیماری‌های قلبی و عروقی و بیمارهای مزمن تنفسی چهار بیماری غیرواگیر هستند که در عوامل خطر مشخصی مانند تغذیه نامناسب، استفاده از سیگار و دخانیات، استفاده از الکل و فعالیت بدنی کم، ریشه دارند، گفت: این بیماری‌ها بیش از دوسوم علل مرگ‌ومیر در جهان را به خود اختصاص می‌دهند. بر این اساس اگر کل مرگ‌هایی که سالانه در جهان اتفاق می‌افتد ۵۶ میلون نفر باشد، ۶۸ درصد آن در اثر بیماری‌های غیرواگیر است.

وی با بیان اینکه ۴۰ درصد از این مرگ‌ومیرها پیش از ۷۰ سالگی اتفاق می‌افتد و مرگ زودرس نامیده می‌شوند، افزود: سرطان در صدر علل مرگ‌ومیرهای زودرس در سال ۲۰۱۲  قرار داشته است. البته دلیل این موضوع بروز بیشتر سرطان به دلیل افزایش امید به زندگی است.

شایع‌ترین سرطان‌ها در ایران

مطلق ادامه داد: طبق گزارش‌های کشوری مربوط به سال ۹۳،  شایع‌ترین سرطان‌ها در ایران در زنان، سرطان پستان بوده که بیشترین میزان بروز را دارد و سرطان‌های دستگاه گوارش مانند سرطان روده بزرگ و سرطان معده در مراتب بعدی قرار میگیرد. به جز سرطان‌های پوستی، به طور متوسط از هر ۱۰۰ هزار نفر ١٣٠ نفر از زنان به سرطان مبتلا می‌شوند. در عین حال باید توجه کرد که میزان بروز سرطان در مردان بیش از زنان است و بر اساس آمار ١٥٧ نفر از هر ۱۰۰ هزار نفر در مردان به سرطان مبتلا میشوند و سرطان معده هم در راس سرطان‌های مردانه قرار می‌گیرد.

رییس اداره سرطان وزارت بهداشت با بیان اینکه متوسط جهانی بروز سرطان به ترتیب در مردان و زنان ۲۰۵ و ۱۶۵ نفر از هر ۱۰۰ هزار نفر است، گفت: این آمار نشان میدهد میزان بروز سرطان در ایران کمتر از میزان جهانی است. نکته قابل اهمیت این است که بروز سرطان هم در ایران و هم در جهان رو به افزایش است. یعنی اگر در سال ۲۰۱۲ سالیانه ۱۴ میلیون نفر به سرطان مبتلا می‌شدند، این عدد تا سال ۲۰۳۰ به ۲۵ میلیون نفر خواهد رسید و میزان مرگ‌ومیر ناشی از این بیماری نیز از هشت میلیون نفر به ۱۳ میلیون نفر افزایش خواهد یافت؛ چراکه با افزایش بروز سرطان، میزان مرگ‌ومیر ناشی از آن هم به همان نسبت بیشتر می‌شود.

مطلق درباره وضعیت بروز سرطان در ایران نیز گفت: در سال ١٣٩٣، حدود ١١٢ هزار مورد سرطان در کشور داشته‌ایم و طبق برآوردهای سازمان جهانی بهداشت پیش‌بینی می‌شود که این عدد تا سال ۲۰۳۰ به ۱۵۵ هزار نفر خواهد رسید (هر چند پیش بینی ما بیش از این است) و میزان مرگ‌ومیر ناشی از این بیماری هم از ۵۵ هزار نفر به ۱۰۰ هزار نفر افزایش پیدا خواهد کرد.

وی بالارفتن طول عمر را مهم‌ترین دلایل بروز و افزایش سرطان در ایران و کشورهای در حال توسعه بیان کرد و ادامه داد:  در جهان در سال ۲۰۱۲ امید به زندگی ۷۱ سال بوده، اما در ایران ۷۴ سال. حال اگر این میزان امید به زندگی در ایران را با سه دهه گذشته مقایسه کنیم، می‌بینیم که در گذشته میزان امید به زندگی ایرانیان  ۵۸ سال بوده، اما اکنون به ۷۴ سال رسیده است. باید توجه کرد که در این سنین احتمال بروز سرطان افزایش پیدا می‌کند. علاوه بر عامل افزایش امید به زندگی، دو عامل دیگر یعنی شیوه زندگی ناسالم و عوامل محیطی هم در بروز و افزایش ابتلا به سرطان موثرند. به عنوان مثال بر اساس مطالعاتی که هر دو الی سه سال در کشور انجام می‌شود و بر اساس نمونه‌گیری بین ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر، مشخص شده که تقریبا ٨٣ درصد جمعیت کشور کمتر از پنج وعده میوه و سبزیجات مصرف می‌کنند. این درحالی است که مصرف میوه و سبزی یکی از عوامل حفاظت‌کننده در برابر بروز سرطان است. همچنین حدود ٦٠ درصد جمعیت کشور فعالیت بدنی کمی دارند و اضافه وزن هم در بیش از ٦٠ درصد زنان و بیش از ۵۰ درصد مردان دیده می‌شود. میزان کلسترول بالا نیز در حدود یک چهارم جمعیت بالغین کشور دیده می شود که از عوامل بروز سرطان است. بنابراین وقتی شیوه زندگی ناسالم داشته باشیم باید انتظار افزایش سرطان را هم داشته باشیم.

عوامل محیطی و تاثیر بر بروز سرطان

مطلق با اشاره به برخی عوامل محیطی موثر بر بروز سرطان نیز گفت: متاسفانه عوامل محیطی هم در ایران شرایط خوبی ندارند. به‌طوریکه میزان مصرف انرژی در ایران به ازای هر یک نفر ۲۸۰۰ کیلوگرم است؛ در حالیکه متوسط جهانی آن ۱۹۰۰ کیلوگرم است. همچنین میزان ذرات معلق در یک متر مکعب از هوای شهرهای بالای ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در ایران، ۱۱۵ میکروگرم است که متوسط جهانی آن ۶۰ است. متاسفانه در زمینه عوامل محیطی و شیوه زندگی، وزارت بهداشت نقش زیادی ندارد و نمی‌تواند به تنهایی این عوامل را کنترل کند، بلکه نیازمند همکاری سایر سازمان‌های دولتی و غیر دولتی است و عزمی ملی برای کنترل این بیماری می‌طلبد.

۳۰۰۰ میلیارد هزینه مستقیم برای سرطان

وی درباره هزینه‌های سرطان نیز گفت: در سال ۲۰۱۰ میلادی میزان هزینه‌های سرطان در جهان ۱۱۶۰ میلیارد دلار بوده که رقم بسیار بالایی محسوب می‌شود و معادل دو درصد تولید ناخالص جهانی است. بر این اساس هزینه‌های سرطان حدود ۲۰ درصد از هزینه‌های بیماری‌های قلبی-عروقی که اولین عامل مرگ‌ومیر در جهان هستند، بیشتر است. این موضوع نشان می‌دهد که سرطان نیازمند توجه و مدیریت هزینه است. در ایران طبق برآوردهای ما حداقل ۳۰۰۰ میلیارد تومان هزینه مستقییم برای سرطان وجود دارد و مجموعه هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم سرطان هم بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان در سال است.

مطلق افزود: در سطح جهانی اعلام شده که اگر کشورها در زمینه کنترل سرطان برنامه‌ریزی کنند، می‌توانند ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیارد دلار از هزینه‌های این بیماری را کاهش دهند. این عدد بسیار قابل توجه است. با مدیریت هزینه در ایران نیز می‌توانیم رقمی بالغ بر ۱۵۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان را ذخیره و صرفهجویی کنیم.

وی با بیان اینکه سرطان اگر درست مدیریت و درمان شود، می‌تواند یک بیماری مزمن و کمتر کشنده باشد، اظهار کرد: در وزارت بهداشت برنامه ملی مدیریت سرطان را برای بهبود نتایج درمان این بیماری در دستور کار داریم که چهار جزء اصلی شامل پیشگیری از بروز سرطان، تشخیص زود هنگام سرطان، درمان سرطان و مراقبت های تسکینی دارد. یک سری فرآیندهای پشتیبان هم مانند توسعه زیر ساخت‌ به منظور کاهش فاصله بین تشخیص و درمان سرطان، مدیریت منابع مالی و توسعه پژوهش و ثبت سرطان بایدفراهم باشند تا سرطان به درستی مدیریت شود.

مطلق با بیان اینکه در زمینه نیروی انسانی مورد نیاز برای مراقبت‌های تسکینی و جراحی سرطان باید قوی‌تر و گسترده‌تر اقدام کنیم، افزود: یکی از مهم‌ترین اقداماتی که باید انجام شود، مدیریت نظام اطلاعاتی و ثبت است. البته نظام ثبت سرطان از سال ۸۲ در کشور وجود دارد که ما در طی پنج سال گذشته آن را ارتقاء داده‌ایم. باید توجه کرد که بدون داشتن اطلاعات درست و از این رهگذر نظارت کافی بر روند تشخیص و درمان سرطان، در کنترل این بیماری موفق نخواهیم بود.

سه شنبه 19 تير 1397برچسب:, :: 1:23 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی
مجله سیب سبز: آنژیوگرافی و سی. تی. آنژیوگرافی هردو روش‌هایی دقیق برای بررسی رگ‌‌های اصلي خون رسان (کرونر) قلب هستند. اما هزینه‌ آنژیوگرافی که با عبور یک لوله باریک از رگ پا به قلب انجام می‌شود، تقریبا سه برابر هزینه‌ سی.تی. ‌آنژیوگرافی است که فقط با یک تزریق وریدی در دست انجام می‌شود. زمانی که صرف آنژیوگرافی می‌شود نیز چندین ساعت بیشتر از سی.تی.‌آنژیوگرافی است. پس چرا پزشکان متخصص قلب اکثرا آنژیوگرافی را پیشنهاد می‌کنند؟ فرق بین این 2 و معایب و مزایای هریک چیست؟
 
 
 
 
 
 


کاهش خطر با سی. تی. اسکن

امروزه با کمک سی. تی. اسکن، عروق قلب بدون نیاز به آنژیوگرافی بررسی می‌شوند و در اکثر موارد بیمارانی که مشکلات قلبی دارند تنگی‌های احتمالی عروق‌شان با دقت بالا از این طریق قابل بررسی خواهد بود. به همین دلیل در بسیاری از مراکز دنیا میزان آنژیوگرافی تشخیصی به‌شدت کاهش پیدا کرده است. با استفاده از سی. تی. اسکن می‌توان نقشه تنگی‌های عروق را به دست آورد و بعد تصمیم به انجام آنژیوپلاستی، بای‌پس عروقی و... گرفت. به این ترتیب می‌توان خطرات احتمالی آنژیوگرافی غیرضروری را کاهش داد.
 
 

بررسی تنها با یک تزریق ساده

در سی. تی. آنژیو، ماده حاجب (ماده‌ای برای افزایش کنتراست در پرتونگاری) با سرعت بالا در ورید دست تزریق می‌شود. سپس این ماده به قلب و بعد از آن به سایر ارگان‌های بدن منتقل می‌شود. با در نظر گرفتن زمان ورود ماده حاجب به شریان‌های ارگان مورد نظر از آن عکسبرداری می‌شود. برای مثال زمانی که ماده حاجب را به ورید دست تزریق می‌کنند حدود 10 ثانیه بعد دارو به قلب وارد  و از آن خارج می‌شود. سپس حدود 20 ثانیه بعد وارد عروق شکم می‌شود و حدود 30 ثانیه بعد از آن به عروق پا می‌رود. قبلا برای تصویربرداری از شریان با دستگاه معمولی لازم بود بيمار را به اتاق آنژیوگرافی ببرند و شریان را در پا سوراخ کنند و این کار را انجام دهند. اما الان تنها با تزریق ماده حاجب در دست مثل سایر تزریق‌های وریدی این کار را انجام می‌دهند. به این ترتیب نیاز به انجام یک آنژیوگرافی معمولی که کاري وقت‌گیر و سخت است، کنار گذاشته می‌شود.

بیمار 15 تا 20 دقیقه بعد مرخص می‌شود

بیمار بعد از انجام عکسبرداری در سی. تی. آنژیوگرافی می‌تواند 15 تا 20 دقیقه بعد مرخص شود و مشکلی نخواهد داشت. سی. تی. آنژیوگرافی عمل دردناکی نیست. فقط گاهی‌اوقات زمانی که ماده حاجب با سرعت داخل ورید تزریق می‌شود ممکن است ورید پاره شود و ماده زیر پوست برود که البته این اتفاق بسیار نادر است و سالی یک یا دو بار بیشتر رخ نمی‌دهد. هزینه سی. تی.آنژیوگرافی تقریبا یک‌سوم آنژیوگرافی است. البته سی. تی. آنژیوگرافی انواع مختلفی دارد برای مثال می‌توان به سی. تی. آنژیوگرافی مغز، قلب، ریه و... اشاره کرد. هزینه آن بسته به نوع سی.تی. آنژیو و دولتی یا خصوصی بودن بیمارستان می‌تواند از 100 تا 600 هزار تومان متفاوت باشد. سی. تی. آنژیو توسط رادیولوژیست‌ها در مراکز مختلف دولتی و خصوصی پیشرفته کشور از جمله بیمارستان امام خمینی انجام می‌شود. حداقل 10 تا 12 دستگاه خیلی خوب برای انجام سی. تی. آنژیو در ایران موجود است.

چه زمانی آنژیوگرافی به سی. تی. آنژیو ترجیح داده می‌شود؟

گاهی‌اوقات شک بالینی پزشک مبنی بر اینکه بيمار گرفتگی رگ دارد، زياد است. در چنین مواقعی از ابتدا بيمار آنژیو‌گرافی می‌شود. اما گاهی‌اوقات شک بالینی پزشک خیلی زیاد نیست. بنابراین سی. تی. آنژیو انجام می‌شود. در هر حال تکنیک سی. تی. آنژیو به اندازه آنژیوگرافی دقیق نیست. اگر احیانا سی. تی. آنژیوگرافی یک رگ تنگ را نشان بدهد این تنگی حتما باید با آنژیوگرافی تایید شود. یعنی اگر سی. تی. آنژيوگرافی نشان دهد رگ آنقدر تنگ است که نیاز به عمل جراحی دارد، جراح با گزارش سی. تی. آنژیو بيمار را به اتاق عمل نمی‌برد. بلکه مجدد آنژیوگرافی انجام می‌دهد و با گزارش آنژیوگرافی او را جراحی می‌کند. بنابراین اگر شک بالینی پزشک در مورد گرفتگی رگ زیاد باشد انجام سی. تی. آنژیوگرافی در واقع تحمیل یک هزینه اضافی به بيمار خواهد بود.
 
 

آنژیوگرافی چگونه انجام می‌شود؟

برای انجام آنژیوگرافی، بیمار در بیمارستان بستری و در محل کشاله ران یک سوراخ کوچک ایجاد می‌‌شود. سپس یک لوله باریک از رگ پا به داخل رگ‌های قلب فرستاده می‌شود. بعد از آن، مواد مورد نظر (ماده حاجب) به درون لوله تزریق می‌شود و به رگ‌های قلب منتقل می‌شود. در این حین از رگ‌ها عکس گرفته می‌شود تا گرفتگی عروق، درصد تنگی و اینکه کدام رگ و کجای رگ تنگ است، مشخص شود.

آنژیوگرافی دردناک نیست!

در آنژیوگرافی موضع مورد نظر برای وارد کردن لوله ابتدا با تزریق ماده بی‌حس‌کننده گزیلوکائین (همان بی‌حس‌کننده‌ای که در دندانپزشکی استفاده می‌شود) بی‌حس می‌شود و بعد از آن دیگر بيمار دردی حس نخواهد کرد و متوجه حرکت لوله در رگ نمی‌شود. بعد از انجام آنژیوگرافی نیز بیمار همانجا در بیمارستان بستری می‌شود و یک کیسه شن سنگین روی موضعی که لوله وارد آن شده بود، قرار می‌دهند تا جلوی خونریزی شریان را بگیرند و شریان جوش بخورد. جوش خوردن شریان به سادگی جوش خوردن ورید نیست. بنابراین لازم است کیسه شن روی آن فشار بیاورد تا رگ در موضعی که سوراخ شده بود ترمیم شود. تقریبا زمانی معادل صبح تا عصر بیمار باید در این حالت باشد و راه نرود و استراحت کند.
 
همیشه لازم نمی‌شود که بيمار شب را در بیمارستان سپری کند. فقط بیمارانی که احتمال عوارض برای‌شان زیاد است یک شب بستری می‌شوند. در واقع اگر بیمارستان تخت خالی داشته باشد سعی می‌کند همه بیماران را 24 ساعت نگه دارد اما مراکزی که خیلی شلوغ هستند، بیمارانی که خطر برای‌شان کمتر است و هوشیار هستند، صبح آنژیوگرافي شده و عصر مرخص می‌شوند؛ هیچ مشکلی هم برای‌شان ایجاد نمی‌شود.

تصميم‌گيري با پزشك است

یکی از مواردی که شک بالینی ایجاد می‌کند درد تیپیک قلبی است. این درد هنگام فعالیت ایجاد می شود. البته یکسری فاکتورهای خطر هم بر ایجاد این درد تاثیر گذارند. برای مثال اگر فرد دیابت یا فشار خون یا چربی خون بالا داشته باشد یا سیگار بکشد و در سنین میانسالی باشد و هنگام فعالیت مثلا بالا و پایین رفتن از پله احساس کند قفسه سینه‌اش درد می‌گیرد و با استراحت دردش فروکش می‌کند. در واقع دچار درد تیپیک قلبی شده است. چنین بیمارانی با احتمال 90 درصد بالا‌گرفتگی رگ دارند و انجام سی. تی. آنژیوگرافی برای‌شان یک تکنیک اضافه است و باید مستقیما آنژیوگرافی شوند.
 
سی. تی. آنژیو زمانی کاربرد دارد که شک پزشک کم باشد و فقط بخواهد وجود مشکل قلبی را رد یا تائید کند. برای مثال اگر یک خانم جوان دچار دردی مبهم شده باشد و به فرض یک فاکتور خطر هم داشته باشد اما شک پزشک به گرفتگی رگ زیاد نباشد برای او سی. تی. آنژیوگرافی انجام می‌دهد. یا در مثالی دیگر اگر بيمار بخواهد یک جراحی غیر قلبی داشته باشد مثلا یک تومور قلبی داشته باشد اما هیچ فاکتور خطری برای گرفتگی رگ نداشته باشد می‌تواند سی. تی. آنژیوگرافی شود و اگر رگ سالم باشد جراح فقط آن تومور را بر می‌دارد.
 
 

آنژیوگرافی خطرناک نیست

عوارض و خطرات آنژیوگرافی بسیار کم است. مهم‌ترین عارضه آن حساسیت به ماده حاجب است که آن هم احتمالش کم است. این حساسیت ممکن است خود را به صورت تهوع و استفراغ یا خارش‌های پوستی نشان دهد یا در موراد خیلی شدید‌تر ممکن است بيمار مانند هر حساسیت دیگری به شوک برود. البته این حالت بسیار نادر است و نباید ایجاد استرس کند. عارضه دیگر آنکه باز هم احتمالش کم است و بیشتر در کسانی دیده می‌شود که دیابتی هستند و مشکل کلیه دارند، نفروپاتی یا همان آسیب کلیه به دلیل تزریق ماده حاجب است.

البته پزشکان با تکنیک‌ها و تمهیداتی که از قبل در نظر می‌گیرند از رخداد آن پیشگیری می‌کنند. از دیگر عوارض آنژیوگرافی می‌توان به تهاجمی بودن تکنیک، آریتمی‌های قلبی، مشکل در بند آمدن خون در قسمتی که میله از آن وارد شده، ایجاد فیستول شریان به ورید، تجمع خون یا کبودی یا هماتوم موضعی و... اشاره کرد که پزشکان با رعایت نکات خاصی از ایجاد آنها پیشگیری می‌کنند. در کل اگر بخواهیم آنژیوگرافی را با یک تکنیک تهاجمی مقایسه کنیم، عوارض آن بسیار کمتر است و نگران‌کننده نیست. بیمار حین آنژیوگرافی به صورت مرتب مانیتور می‌شود یعنی فقط پزشک به تنهایی حضور ندارد و یک نفر دیگر مستقیما ضربان قلب بیمار را تحت‌نظر دارد و به محض ایجاد آریتمی، سریع میله را بیرون می‌کشد. همچنین اگر کسی زمینه آسم و آلرژی داشته باشد از قبل حتما به او داروی ضدحساسیت می‌دهند. اگر هم در بيمار همان لحظه حساسیت ايجاد كرده و تهوع و استفراغ کند، سریع همان موقع آمپول‌های لازم برایش تزریق می‌شود. بنابراین جای نگرانی وجود ندارد.

دانلود اپلیکی

دو شنبه 21 خرداد 1397برچسب:, :: 11:2 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

روانكاوي چيست؟

هنگامی که مردم می‌پرسند که روانکاوی چیست معمولاً راجع به درمان می‌خواهند بدانند. به عنوان یک درمان، روانکاوی براساس این مشاهده پایه‌گذاری شده است که افراد اغلب در مورد خیلی از عواملی که احساسات و رفتارهای آنها را تعیین می‌کنند آگاه نیستند. این عوامل ناخودآگاه که می‌‌توانند باعث خوشحال نبودن بشوند و گاه به صورت علائم قابل مشاهده، ویژگی‌های شخصیتی دردسرساز، مشکلات در کار کردن و ارتباطات عاطفی نزدیک، یا اختلال در خلق و عزت نفس بروز می‌کنند. چون این نیروها ناخودآگاه هستند، نصیحت دوستان و خانواده، مطالعه کتاب‌های خودآموز، یا حتی تلاش و تقویت اراده برای ایجاد آسودگی اغلب بی‌ثمر هستند. درمان تحلیلی نشان می‌دهد که این عوامل ناخودآگاه چگونه روی رابطه‌ها و الگوهای رفتاری فرد تاثیر می‌گذارند، آنها را ریشه یابی تاریخی می‌کند، نشان می‌دهد که آنها چگونه در طول زمان تغییر و تحول یافته اند، و به فرد کمک می‌کند که چگونه با واقعیت‌های زندگی بالغانه بهتر کنار بیاید و ساختارهای روانی نوینی را در خود ایجاد کند. روانکاوی یک مشارکت صمیمی است که در طول آن بیمار به منابع زیرین بوجود آورنده مشکلات نه تنها به صورت ذهنی بلکه احساسی- توسط دوباره تجربه کردن آنها با روانکاو- پی می‌برد. به طور معمول، بیمار 4 یا 5 بار در هفته مراجعه کرده، روی تخت روانکاوی دراز می‌کشد، و سعی می‌کند هر آنچه که به فکرش می‌رسد را در میان بگذارد. این شرایط جو تحلیلی‌ای را می‌سازند که اجازه به بروز بخش‌هایی از ذهن را می‌دهد که با روش‌های مشاهده‌ای دیگر قابل دسترس نیستند. در حین صحبت‌های بیمار، اشاره‌هایی از منابع ناخودآگاه ناراحتی‌های او توسط الگوی رفتاری تکراری خاص، مطالبی که بیمار به سختی راجع به آنها حرف می‌زند، و رابطه‌ای که بیمار با روانکاو برقرار می‌کند تدریجاً تظاهر می‌کنند. روانکاو برای بیشتر روشن شدن این منابع به بیمار کمک می‌کند و بیمار آنچه روانکاو می‌گوید را دقیق‌تر کرده،‌ تصحیح می‌کند، رد می‌کند و به آن احساسات و افکار خود را اضافه می‌کند. در طول سال‌هایی که روانکاوی ادامه دارد، بیمار با این بینش‌ها و تجربیات کشتی می‌گیرد، با روانکاو آنها را دوباره و دوباره مرور می‌کند، و آنها را در زندگی روزمره، تصورات و خواب‌های خود تجربه می‌کند. بیمار و روانکاو دست به دست هم می‌دهند تا نه تنها الگوهای فلج کننده زندگی را تغییر دهند و علائم ناتوان کننده را از میان ببرند بلکه رهایی برای کار کردن و دوست داشتن را نیز توسعه دهند. در انتهای درمان، زندگی بیمار در رفتار، ارتباطات، و حسی که از خود دارد تغییر عمیق و پایداری خواهد داشت.

آیا روانکاوی فقط یک نوع درمان است؟ گر چه روانکاوی در ابتدا به عنوان ابزاری برای بهبودی بخشیدن به رنج عاطفی آغاز گردید ولی فقط یک درمان نیست. علاوه بر آن، روشی برای فهمیدن ذهن و تئوری‌ای نیز برای درک فرآیندهای علمکردهای طبیعی ذهنی روزمره و مراحل طبیعی رشدی از نوزادی تا کهولت است. مضافاً چون روانکاوی تلاش می‌کند که نحوه عملکرد ذهن انسان را توضیح دهد، به هر آنچه که ذهن بشر تولید می کند بینش می افزاید. در نتیجه نفوذ به سزایی در مورد خیلی از جوانب فرهنگی قرن بیستم داشته است. به عنوان یک تئوری کلی راجع به رفتار و تجربه انسان‌ها، نظریات روانکاوی توسط تحقیق در علوم زیستی و اجتماعی، رفتار گروهی، تاریخ، فلسفه، هنر، و ادبیات غنی می‌شود و غنی می‌سازد. به عنوان یک تئوری رشدی، روانکاوی به روانشناسی کودک، آموزش،‌ قانون، و مطالعات خانواده کمک می‌کند. توسط ارزیابی رابطه پیچیده بین تن و روان، روانکاوی به درک بیشتر ما از نقش احساسات در سلامتی و همچنین ایجاد بیماریهای پزشکی کمک می‌کند.

به علاوه، دانش روانکاوی پایه تمام رویکردهای پویا برای درمان است. بینش‌های روانکاوی زیرسازهای خیلی از رواندرمانی‌هایی که در روانپزشکی عمومی، روانپزشکی کودکان، و اغلب درمان‌های فردی، خانوادگی و گروهی استفاده می‌شوند، با وجود تمام تغییراتی که لحاظ شده است، را تشکیل می‌دهند.

(با تشکر از APsaA ( انجمن روانکاوی امریکا  http://apsa.org/index.htm ) که اجازه چاپ مجدد و استفاده از بخش هایی از دفترچه (About Psychoanalysis "1996) را توسط Dean K.Stein در تاریخ  12 سپتامبر 2007 به ما داده‌اند.)

رواندرماني تحليلي چيست؟

روان درمانی تحلیلی بر پایه روانكاوي بنا نهاده شده است. رفتارها، احساسات، افكار و به طور كلي تجربيات ما انسان‌ها از منبعی خارج از آگاهی ما يا آنچه به آن توجه نداريم نشأت می‌گیرد. تأثير روي این دنیای پنهان و نيمه هشیار توسط درد دل کردن با دوستان و آشنایان، شنیدن توصیه‌های آنان و یا خواندن کتاب‌های خودیاری ميسر نمي‌شود.

شخصیت امروز ما متأثر از شخصیت و خویشتنی است که از زمان کودکی در ارتباط با محیط اطرافمان شکل پيدا كرده است. از زمان کودکی ما راه‌هایی را برای ايجاد و نگهداري از ارتباط با پدر و مادر، خواهر و برادر، دوستان و همکلاسی‌ها دروني کرده‌ایم. این راه و روش‌ها بر نگرش و طرز برخورد ما در زمان حال تأثیر بسزایی دارد که از بیشتر آنها به طور كاملاً هشیارانه آگاه نیستیم. با کمک درمانگر ما کم کم متوجه این تجربیات می‌شویم و در می‏یابیم که چه اتفاقی برای ما افتاده است.

 رابطه فرد با درمانگرش نقش مهمی در این نوع درمان ایفا می‌کند. درمانگر محیط خصوصی، امن و همدلانه‌ای را فراهم می‌کند که در آن الگوهای ناخودآگاه دنیای درون اجازه آشکار شدن می‌یابند. این محیط همدلانه شرایطی را به وجود می‏آورد که الگو‌ها و فقدان‌های عاطفی دوباره زنده می‌شوند، ولی این بار در تعامل با درمانگری همدل و در یک محیط امن، فرد به تجربیات جدیدی از خود و از دیگری می‏رسد و الگوهای تجربی جدید پیدا می‌كند؛ تجربيات و تعبيرهاي کارآمدی که مناسب یک انسان بزرگسال است نه الگوهای تکراری یک کودک آسیب پذیر، بی‌پناه، و يا با توانمندي‌هاي رواني محدود.

 به این ترتیب، رواندرمانی تحلیلی مي‌تواند بالقوه موجب ساختار سازی‌های جديد در شخصیت و رشد عاطفی فرد شود. البته باید به این نکته مهم نیز اشاره داشت که برقراری رابطه درمانی با درمانگر و بررسی دقیق و همدلانه عناصر هشیار و ناهشیار شخصیت فرد، نیازمند دقت و همکاری دو جانبه از سوی فرد و درمانگر است و به دلیل همین کار دقیق و عمیق، این درمان نسبت به دیگر روش‌های درمانی، طولانی‌تر است.

دو شنبه 31 ارديبهشت 1397برچسب:, :: 14:18 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی
فضیلت ماه مبارک رمضان آن‌قدر زیاد است که افراد تمایل بسیار زیادی برای بهره‌مند شدن از آن دارند.
 
 
 
 
 
 
 
 

به گزارش جام جم آنلاین، بارها دیده شده که خیلی‌ها بعد از ماه مبارک رمضان، باز هم دلتنگ این روزهای زیبا می‌شوند. این اشتیاق به روزه‌داری، حتی در افراد بیمار نیز دیده می‌شود اما بیماران، بویژه آن دسته از افرادی که به بیماری‌های خاص مبتلا هستند، باید با رعایت برخی نکات اقدام به روزه‌داری کنند. بیماران مبتلا به دیابت، جزو آن دسته از بیمارانی هستند که باید با رعایت برخی نکات روزه بگیرند. دکتر پیمان لسان پزشکی، مدیر کلینیک پیشگیری از بیماری‌های رفتاری مرکز بهداشت غرب تهران این نکات را می‌گوید.

یک بیماری شایع

دیابت یکی از بیماری‌های شایع در سراسر دنیا محسوب می‌شود و افراد بسیار زیادی به این بیماری دچار می‌شوند که بخشی از دلایل ابتلا، به سبک زندگی مربوط می‌شود. با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، شاید این سوال به ذهن افراد مبتلا به دیابت برسد که آیا می‌توانند روزه بگیرند یا نه؟ در جواب به این سوال باید گفت که وضعیت هر بیمار با بیمار دیگر متفاوت است و نمی‌توان یک نسخه کلی برای همه افراد در نظر گرفت. خوشبختانه در دین مبین اسلام، مساله روزه‌داری بیماران در نظر گرفته شده و افراد می‌توانند با کمک گرفتن از مرجع تقلید و پزشک خود، روزه بگیرند. اما به‌طور کلی افراد مبتلا به دیابت که قند خون آنها تحت کنترل است، بیماری دیگری همراه با دیابت ندارند و اعضای دیگر بدن‌شان در سلامت کامل است و در اثر دیابت آسیبی ندیده، می-توانند بدون هیچ مشکل و دغدغه‌ای روزه بگیرند. البته آن دسته از مبتلایان به دیابت که از انسولین استفاده می‌کنند در این گروه قرار نمی‌گیرند و نباید روزه بگیرند.

مواظب قند خون‌تان باشید

افراد مبتلا به دیابت که می‌خواهند روزه بگیرند باید حتما کالری دریافتی خود را مد نظر داشته باشند و کالری دریافتی این دسته از افراد نباید در ماه مبارک رمضان افزایش پیدا کند. کنترل قند خون در افراد مبتلا به دیابت روزه‌دار بسیار مهم است و باید حتما آن را بررسی کنند. این دسته از افراد باید از خوردن غذاها و خوراکی‌هایی که قند خون را به سرعت بالا می‌برند، اجتناب کنند. خوراکی‌هایی چون زولبیا و بامیه می‌تواند برای این دسته از افراد مضر باشد. بهترین زمان برای کنترل قندخون، دو ساعت بعد از صرف افطار و قبل از سحر است. قندخون باید با دستگاه گلوکومتر به دقت اندازه‌گیری شود. چنانچه قند، دو ساعت بعد از افطار بالای 250 باشد، فرد باید در افطار روز بعد حتما 20 درصد از میزان کالری دریافتی خود یعنی یک پنجم غذایش را کم کند. همچنین در صورتی‌که قند خون فرد قبل از سحر بیشتر از 200 باشد، فرد باید 20 درصد از کالری سحری خود یعنی یک پنجم آن را کم کند. اما در شرایطی که همه این موارد را رعایت کرد و قندخون عددی بالاتر از 350 داشت، باید با مشورت پزشک روزه‌داری متوقف شود.

قرص‌هایتان را فراموش نکنید

مصرف منظم و درست قرص‌های کنترل‌کننده قند، به این افراد توصیه می‌شود و این دسته از افراد با مشورت پزشک باید از قرص‌هایی استفاده کنند که اثر طولانی مدت نداشته باشند. معمولا مصرف قرص‌های اینچنینی در وعده افطار، شب و قبل از سحری است که پزشک دستور مصرف دقیق را به بیمار می‌دهد.

علائمی که مهم هستند

یکی از مهم‌ترین عوارضی که بیماران دیابتی را همیشه تهدید می‌کند افت قندخون )هایپوگلایسمی))است. چنانچه مبتلایان به دیابت بنا بر هر دلیل هنگام روزه‌داری به مشکلاتی چون تپش قلب، لرزش بدن، تاری دید، تعریق شدید، بی‌حالی شدید و بیهوشی مبتلا شدند، باید حتما روزه خود را زودتر از وقت افطار باز کنند.

یک شنبه 30 ارديبهشت 1397برچسب:, :: 15:13 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

 

 

 

 

وب سایت پزشکان بدون مرز: اگر خونرسانی به قسمتی از مغز دچار اختلال شده و متوقف گردد، این قسمت از مغز دیگر نمی‌تواند عملکرد طبیعی خود را داشته باشد. این وضعیت را اصطلاحاً سکته مغزی می‌نامند. سکته مغزی می‌تواند به عللی مانند بسته شدن یا پاره شدن یکی از رگ‌های خون رسان مغز ایجاد شود. به نظر برخی پزشکان و متخصصان، خطر بروز سکته مغزی در زنان به علت بیماری های ژنتیک، موارد هورمونی، مصرف برخی داروها و پیامدهای ناشی از زایمان بیشتر از مردان است .

 سکته مغزی هنگامی رخ می‌دهد که یک لخته خونی باعث انسداد شریان‌ خون‌رسان به مغز می‌شود (سکته مغزی ایسکمیک) و یا یک رگ خونی مغز پاره شده و خونرسانی به بخشی از مغز متوقف می‌شود (سکته مغزی هموراژیک). در عرض چند دقیقه پس از این حادثه سلول‌های مغز شروع به مردن می‌کنند. دلیل سکته مغزی هر کدام از این موارد که باشد، باید دقت داشت که با وقوع سکته مغزی بیمار در خطر مرگ قرار خواهد گرفت. سکته مغزی سومین عامل مرگ و میر در جهان است.

 

آمار سکته مغزی در ایران نیز چندان مناسب نیست .پزشکان ایرانی می گویند افراد در ایران ۱۰ سال زودتر از سایر کشورها به سکته مغزی مبتلا می شوند. متخصصان کم تحرکی، مصرف بی رویه نمک و چربی، چاقی، استعمال دخانیات و در مجموع رژیم نامناسب غذایی را عاملی برای حرکت به سمت سکته های مغزی ایرانیان می دانند.

معمولاً قبل از بروز سکته مغزی علائم هشدار دهنده‌ای وجود ندارد و یا اینکه علائم بسیار جزئی هستند. بعد از بروز سکته مغزی بیمار باید بلافاصله در بیمارستان بستری گشته تا از بروز صدمات دائمی به مغز جلوگیری شود. عوارضی که بعد از سکته مغزی ایجاد می‌شود بستگی به محل سکته و وسعت بافت‌های گرفتار شدهٔ مغز دارد. عوارض سکته مغزی از عوارض خفیف و گذرا مثل تاری دید تا عوارض فلج کننده دائمی و یا حتی مرگ را شامل می‌شود.

اگر این علائم در طول ۲۴ ساعت از بین بروند، این وضعیت را اصطلاحاً حمله ایسکمی گذرا (transient ischemic attack)می‌نامند که یک علامت هشدار دهنده از یک سکته مغزی احتمالی در آینده می‌باشد.

علایم سکته مغزی

در بیشتر افراد علایم سکته مغزی به سرعت و در عرض چند ثانیه یا چند دقیقه بعد از وقوع سکته خود را نشان می‌دهند. علایم هر سکته مغزی بستگی به قسمتی از مغز دارد که دچار گرفتاری شده‌است. این علایم امکان دارد شامل موارد زیر گردد:

۱-ضعف و کرختی صورت وبازوها یا پاها به خصوص در یک طرف بدن (همی پارزی)

۲-فلج صورت. بازو و پاها در همان طرف (همی پلژی)

۳-عدم تعادل و لنگ زدن (آتاکسی)

۴-اختلال در تکلم یا در درک کلام (دیس آرتری)

۵-اشکال در بلع (دیس فاژی)

۶-کرختی و سوزش قسمت‌های بدن-اشکال در درک وضعیت و موقعیت (پارستزی)

۷-دو بینی-تاری دید یا از دست دادن بینایی به خصوص در یک چشم

۸-سردرد شدید و ناگهانی

۹-از دست دادن حافظه کوتاه مدت وطولانی مدت-اختلال در قضاوت

۱۰-سرگیجه بدون دلیل و سقوط ناگهانی

۱۱-بی‌اختیاری ادرار و مدفوع

۱۲-اشکال در پیدا کردن کلمات و فهمیدن آن چیزی که دیگران می‌گویند.

۱۳-عدم توانایی در انجام حرکات ظریف.

اگر سکته مغزی شدید باشد، قسمت‌هایی از مغز که کنترل تنفس و فشار خون را بر عهده دارند ممکن است گرفتار شده و یا اینکه ممکن است شخص به اغماء رفته و نتایج مرگباری را به دنبال داشته باشد.

 

 

مهم‌ترین نشانه‌های سکته مغزی

علائم سکته مغزی بر اساس نوع سکته، محل بروز آن در مغز و شدت آن، مختلف هستند. مهم‌ترین علائم سکته مغزی عبارتند از:

۱- تاری ناگهانی دید به خصوص در یک چشم

۲- احساس بی‌حسی یا فلج ناگهانی در یک طرف صورت و دست یا پای یک طرف بدن

۳- کاهش ناگهانی بینایی، قدرت بدن، تعادل بدن (به سختی راه رفتن)، قوای حسی، صحبت کردن و یا فهم صحبت دیگران

۴- سرگیجه ی بدون دلیل یا افتادن ناگهانی روی زمین

۵- سردرد ناگهانی و شدید بدون دلیل که فورا بعد از آن فرد بیهوش می‌شود (نشان دهنده سکته مغزی به علت خونریزی است).

۶- بیهوش شدن فرد

۷- به هم خوردن تعادل بدن به طور ناگهانی که احتمالا با حالت تهوع، استفراغ کردن، تب، سکسکه و یا قورت دادن غذاها به سختی همراه است.

اگر شما و یا کسی که پیش شماست، دچار هر یک از علائم سکته مغزی شد، باید سریعا خودتان را به پزشک برسانید (به اورژانس زنگ بزنید و یا کسی شما را به بیمارستان ببرد)، زیرا درمان فوری سکته مغزی باعث زنده ماندن فرد و بهبود سریع تر او می‌شود. برخی روش‌های درمانی بایستی در طی ساعات اولیه بعد از شروع علائم سکته مغزی، انجام شوند. تأخیر در درمان سکته مغزی باعث مرگ فرد و یا معلولیت دائمی (مثل فلج شدن دست و پا) او می‌شود.

وقتی شما دچار علائم سکته مغزی می‌شوید، نشان می‌دهد خون کافی به مغز نمی‌رسد. آسیب ناشی از سکته مغزی می‌تواند موقتی و یا دائمی باشد، به عنوان مثال ممکن است دیگر نتوانید حرف بزنید و یا بعد از مدتی قدرت صحبت کردن شما بر گردد. ممکن است دچار فلج جزئی یا کامل در دست‌ها و یا پاها شوید. مسئله مهم این است که وقتی دچار علائم سکته مغزی گشتید، هر چه سریع تر نزد پزشک بروید. شروع زودتر درمان باعث آسیب کمتر مغز می‌شود و کمتر دچار فلج دائمی می‌شوید.

آزمون سکته مغزی: حرف زدن، لبخند زدن، تکان خوردن

آزمون سکته مغزی به شناسایی علایم و نشانه های این بیماری کمک می کند. این آزمون از جزئیات زیر تشکیل شده است:

– چهره. از فرد بخواهید لبخند بزند. آیا یک طرف صورت بی حس است؟

– بازوها. از فرد بخواهید دست هایش را بالا ببرد. آیا یک دست پایین است؟

– حرف زدن. از بخواهید یک جمله ساده را تکرار کند. آیا در به یاد آوردن و بیان کلمات با دشواری روبرو است؟

تشخیص سکته مغزی

وقتی فردی با علایم و نشانه های سکته مغزی به بخش اورژانس مراجعه می کند، در ابتدا باید نوع سکته مغزی را مشخص کرد. دو نوع سکته مغزی اصلی وجود دارد که روش های درمان شان متفاوت است. پزشکان می توانند از عکس برداری اورژانسی برای شناسایی نوع سکته مغزی – مسدود شدن یا منفجر شدن رگ خونی – استفاده کنند. نتایج آزمایش های اضافی محل خونریزی درون مغز را مشخص می کند.

انواع سکته مغزی عبارتند از

۱- سکته مغزی ایسکمیک:

اگر سرخرگی که خون را به مغز می‌رساند، بسته شود، این نوع سکته مغزی رخ می‌دهد. علل متعددی باعث بسته شدن رگ خونی می‌شوند، مثلا رسوب چربی‌ها در شریان‌ها (آترواسکلروز) باعث تشکیل لخته خونی می‌شود. گاهی اوقات، در اثر بی‌نظمی ضربان قلب، یک لخته خونی در قلب ایجاد می‌شود. سپس این لخته خونی به جای دیگری از بدن می‌رود که در آنجا سرخرگ رساننده خون به مغز را می‌بندد.

۲- سکته مغزی هموراژیک:

وقتی یک رگ خونی در مغز پاره شود و باعث خونریزی در مغز شود، این نوع سکته رخ می‌دهد که آن هم دلایل متعددی دارد.

۳- حمله ایسکمیک گذرا:

در واقع یک سکته مغزی ناقص است که در اثر گرفتگی رگ خونی رخ می‌دهد. اگرچه حمله ایسکمی گذرا باعث آسیب دائمی مغز نمی‌شود، ولی باعث بروز علائم سکته مغزی می‌شود که چند دقیقه و یا حتی چند ساعت طول می‌کشند. شما به عنوان علامت سکته مغزی نباید از این حالت چشم پوشی کنید.

 

هنگام بروز علائم سکته مغزی چه باید کرد؟

۱- علائم سکته مغزی را نادیده نگیرید، حتی اگر فقط یک علامت داشتید و یا علائم خفیف بودند و یا برطرف شدند.

۲- معطل نکنید. هر یک دقیقه حیاتی است، پس فورا خودتان را به پزشک برسانید.

۳- اگر یکی یا چند تا از علائم سکته مغزی را برای بیش از چند دقیقه داشتید، به اورژانس (۱۱۵) زنگ بزنید. آمبولانس شما را سریعا به بیمارستان می‌رساند.

۴- زمانی را که علائم سکته مغزی شروع شده اند، بررسی کنید. این نکته مهمی است که باید به پزشک در بیمارستان بگویید.

درمان

در درمان سکته مغزی، ثانیه ها نیز اهمیت دارند. وقتی اکسیژن به مغز نمی رسد، مرگ سلول های مغز در چند دقیقه آغاز می شود. به شرط مصرف داروهای متلاشی کننده لخته خون در سه ساعت ابتدایی پس از بروز سکته مغزی، می توان از گسترش آسیب دیدن مغز کاست. وقتی بخشی از بافت مغز از میان می رود، اندام هایی از بدن که توسط بافت از میان رفته مغز کنترل می شدند از کار می افتند. به عبارت دیگر سکته مغزی سبب ناتوانی بلند مدت جسمی می شود.

درمان اولیه پس از وقوع یک سکته مغزی شامل تحت نظر گرفتن دقیق فرد و انجام اقدامات پرستاری برای محافظت راه تنفسی او می‌باشد. اگر در سی تی اسکن دیده شد که یک لخته خون در شریان وجود دارد، باید فوراً با استفاده از داروهای ترومبولیتیک اقدام به حل کردن آن نمود. این درمان ممکن است باعث بهبود عواقب سکته مغزی بشود اما در هر موردی نباید آن را بکار برد، زیرا باعث افزایش خطر بروز خونریزی در مغز می‌شود.

انجام درمان طولانی مدت برای کاهش خطر وقوع سکته‌های مغزی بعدی بستگی به این دارد که علت ایجاد این سکته مغزی چه بوده‌است. یکی از راههای درمان سکته مغزی ناشی از انسداد عروق، حل کردن لخته مسدود کننده رگ است.

این کار با استفاده از دارویی به نام Alteplase یا به اختصار tPA انجام می‌شود. هر قدر این درمان سریعتر انجام شود نتیجه بهتری دارد و حداکثر ظرف چهار ساعت و نیم از شروع سکته مغزی قابلیت تزریق وجود دارد.

هر قدر تزریق از شروع سکته به تاخیر بیفتد احتمال بروز خونریزی مغزی بدنبال این درمان بیشتر می‌شود. این دارو از طریق ورید بازویی یا داخل شریانی تزریق می‌شود. اگر زمان فوق از دست برود و علت سکته آمبولی یا ترومبوز عروق مغزی بوده‌باشد، داروهایی مثل آسپیرین یا وارفارین تجویز می‌شود تا با رقیق کردن خون از وقوع لخته‌های خون جلوگیری کند.

اگر مشخص شد که یک شریان دچار تنگی شده‌است ممکن است با جراحی بتوان آن را باز نمود. بعد از بروز یک سکته مغزی که علتش خونریزی و پاره شدن یک شریان بوده‌است، درمان بر روی زمینهٔ ایجاد کننده آن متمرکز می‌شود. درمان طولانی مدت آن ممکن است شامل تجویز داروهای ضد فشار خون باشد تا فشار خون را پایین آورده و از احتمال خونریزی‌های بعدی جلوگیری کند. اگر سکته مغزی بر اثر التهاب شریان باشد ٬داروی کورتون دار تجویز می‌شود.

 

در بیشتر موارد سکته‌های مغزی، درمان‌های توانبخشی مثل فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی چه در بیمارستان و چه در خانه ضروری می‌باشد. بدون شک یکی از مهمترین مراحل درمانی بیماران سکته مغزی توانبخشی تحت نظر یک تیم توانبخشی است که اعضائ تیم شامل متخصص طب فیزیکی و توانبخشی، کاردرمانگر فیزیوتراپیست ارتوپدی فنی، شنوایی شناس، گفتار درمان، بینایی‌شناسی روانشناس، کارشناس تغذیه، پرستار توانبخشی مددکار اجتماعی و خانه ساز (home maker)می‌باشد.

 یکی از روشهای جدیدی که در توانبخشی و درمان بیماران سکته مغزی استفاده شده‌است استفاده از تحریک غیر تهاجمی مغز می باشد که شامل دو تکنولوژی تحریک مغناطیسی مغز یا rTMS و تکنولوژی تحریک الکتریکی مغز یا "تی دی سی اس” می‌باشد در بررسی بازبینی مقالات که توسط انجمن نوروفیزیولوژی بالینی در سال ۲۰۰۹ انجام شده و در ژورنال نوروفیزیولوژی بالینیبه چاپ رسیده‌است به مطالب زیر اشاره شده‌است.

در روش تحریک مغناطیسی مغز تحریک سلولهای مغزی برای اصلاح عملکرد سلولهای مغزی از طریق افزایش خاصیت نوروپلاستیسیتی مغز انجام می‌شود این روش بسیار کم عارضه بوده و توسط پزشکان متخصص طب فیزیکی و توانبخشی و یا مغز و اعصاب انجام می‌شود.

در این روش یا به کمک القای با فرکانس بالا نیمکره صدمه دیده تحریک می شود و یا به کمک القای با فرکانس پایین فعالیت نیمکره سالم کم می شود که در نتیجه آن فعالیت نیمکره صدمه دیده زیاد می شود.

این روش در بازگشت عملکرد دست بهبود گفتار کاهش درد و بهبود عملکرد بیماران موثر بوده‌است.علت بروز سکته مغزی چیست؟

یکی از علل متداول سکته مغزی ضخیم و سخت شدن دیواره رگ های خونی است. پلاکت های ساخته شده از چربی، کلسیم، کلسترول و … انعطاف رگ های خونی را از میان می برند. لخته خون ممکن است سبب مسدود شدن رگ خونی غیر قابل انعطاف و بروز سکته مغزی ایسکمیک شود. عامل اصلی سکته مغزی هموراژیک در اکثر موارد عدم درمان فشار خون بالا است که سبب انفجار رگ خونی ضعیف می شود.

عوامل خطر زا: بیماری های مزمن

بیماری های مزمن سبب افزایش احتمال بروز سکته مغزی می شوند. بیماری های مزمن عبارتند از:

– فشار خون بالا

– کلسترول بالا

– دیابت

– چاقی

کنترل و درمان بیماری های فوق احتمال بروز سکته مغزی را به شدت کاهش می دهد.

عوامل خطر زا: رفتارها

رفتارهای نامناسب و خطر زایی که در ادامه می خوانید خطر بروز سکته مغزی را به شدت افزایش می دهند:

– دود کردن سیگار

– ورزش نکردن

– نوشیدن الکل

 

عوامل خطر زا: تغذیه

پیروی کردن از رژیم غذایی نامناسب می تواند خطر بروز سکته مغزی را افزایش دهد. مصرف بیش از اندازه چربی و کلسترول می تواند سبب ضخیم شدن رگ های خونی شود. مصرف بیش از اندازه نمک ممکن است سبب بروز بیماری فشار خون شود. مصرف بیش از اندازه کالری سبب بروز اضافه وزن و چاقی می شود. با پیروی کردن از رژیم غذایی حاوی سبزیجات، میوه، غلات و ماهی می توان از بروز سکته مغزی جلوگیری کرد.

عوامل خطر زایی که در کنترل شما نیست

برخی از عوامل خطر زا – کهنسالی و وجود سابقه سکته مغزی در خانواده – که در بروز سکته مغزی موثرند خارج از کنترل انسان قرار دارند. جنسیت، نقش مهمی ایفاء می کند. سکته مغزی مردان را بسیار بیشتر از زنان تهدید می کند. با این وجود، زنان در اکثر مواردی که سکته مغزی بروز می کند جان شان را از دست می دهند. سکته مغزی، آفریقایی آمریکایی تبارها، سرخ پوست ها و اسکیموها را بیشتر از سایر نژاد ها تهدید می کند.

پیشگیری کردن از بروز سکته مغزی:

افرادی که بازمانده سکته مغزی هستند برای پیشگیری کردن از بروز دوباره سکته مغزی باید موارد زیر را رعایت کنند:

– پرهیز از دخانیات

– ورزش کردن و کنترل وزن

– پرهیز کردن از الکل و نمک

– مصرف مواد غذایی سالم مانند ماهی، سبزیجات و غلات

پیشگیری کردن از سکته مغزی: داروها

پزشکان برای افرادی که احتمال دارد سکته مغزی کنند داروهایی تجویز می کنند تا احتمال بروز سکته را کاهش دهند. داروهای ضد لخته خون، مثل آسپرین، پلاکت های خون را حفظ می کنند که سبب ایجاد لخته می شوند. داروهای ضد لخته خون، مانند وارفارین، برای بازماندگان سکته مغزی تجویز می شوند تا به بیداری بخش خاموش مغزشان کمک کنند. افرادی که از فشار خون بالا رنج می برند برای درمان این بیماری باید به پزشک مراجعه کنند.

 

پیشگیری کردن از سکته مغزی: جراحی

در برخی از موارد، سکته مغزی در نتیجه تنگ شدن شریان کاروتید ایجاد می شود. پزشکان، افرادی را که سکته مغزی خفیف یا زود گذر (TIA ) کرده اند را جراحی می کنند و پلاکت ها را از دیواره این شریان پاک می کنند.

پیشگیری کردن از سکته مغزی: بالون و استنت

در برخی موارد، پزشکان برای باز کردن شریان کاروتید از آنژیو پلاسی برای قرار دادن بالون و استند استفاده می کنند.

زندگی پس از سکته مغزی

بیش از نیمی از افرادی که سکته مغزی کرده اند توانایی های خود را باز می یابند. کسانی که به اندازه کافی داروهای متلاشی کننده لخته خون مصرف می کنند ممکن است به طور کامل بهبود یابند و کسانی که دچار ناتوانی شده اند یاد می گیرند مستقل باشند.

جمعه 7 ارديبهشت 1397برچسب:, :: 17:39 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی
 
 
 
 
 
 
 
 
ایمنی اشعه مایکروفر برای سلامت انسان مورد بحث است؛ اینکه آیا اشعه مایکروفر می تواند باعث ایجاد ترکیبات سرطان زا در غذا شود یا نه؟

افکار نیوز –  این روزها مایکروفر به یار شفیق خانم ها بدل شده است و بسیاری از آنها نمی توانند قید استفاده از آن را در خانه بزنند به همین خاطر این وسیله در آشپزخانه نقش حیاتی را ایفا می کند. اما از ابتدا این وسیله در مظان اتهام بوده است و بسیاری معتقد بودند می تواند خطر جدی برای سلامتی داشته باشد. از طرفی عده ای از آن دفاع می کنند و معتقدند امواج مایکروفر تاثیری در سلامتی افراد ندارد. اگر شما پیرامون این دستگاه نیز دچار تردید شده اید با ما همراه شوید.

مایکروویو چیست؟

مایکروویو نوعی از امواج الکترومغناطیسی و در واقع امواجی رادیویی با فرکانس بسیار بالا هستند. هر چه فرکانس تشعشع بالاتر رود، طول موج آن کمتر می شود و به همین علت به آن «مایکروویو» یعنی امواج کوتاه می گویند. اشعه مادون قرمز و ماوراء بنفش و ایکس نیز از امواج الکترومغناطیسی هستند، اما طول موج آنها حتی از امواج مایکروویو هم کوتاه تر است. این امواج ممکن است در برخورد با یک ماده، منعکس، منتشر یا جذب شوند. مواد فلزی این امواج را کاملاً منعکس می کنند. اغلب مواد غیر فلزی مانند شیشه و پلاستیک امواج را از خود عبور می دهند و موادی که جاری آب هستند مانند غذاها و حتی انسان، انرژی این امواج را جذب می کنند. اگر سرعت جذب انرژی یک ماده بیش از سرعت از دست دادن آن باشد، دمای آن ماده بالا می رود.

اتهامی غیر قابل گذشت

مطالعات جدید، مسئله مسمومیت زایی و سرطان زایی اشعه های مایکروفر را رد کرده اند. با این وجود، ایمنی اشعه مایکروفر برای سلامت انسان مورد بحث است؛ اینکه آیا اشعه مایکروفر می تواند باعث ایجاد ترکیبات سرطان زا در غذا شود یا نه، کمیته تخصصی National Health and Medical Research Council مورد مطالعه قرار گرفت و رد شد.

با این حال، اشعه مایکروفر همانطور که غذا را گرم می کند، بافت های بدن را نیز گرم می کند. مواجهه با مقدار بالای اشعه مایکروفر، می تواند باعث سوختگی دردناک شود. خصوصاً عدسی چشم به حرارت زیاد حساس است و مواجهه زیاد با اشعه مایکروفر می تواند باعث کاتاراکت (آب مروارید) شود. مواجهه تصادفی با مقادیر بسیار بالای اشعه مایکروفر می تواند باعث تغییر یا از بین رفتن اسپرم شود و نازایی موقت در مردان ایجاد کند. این مواجهه در صورتی می تواند رخ دهد که اشعه از درون دستگاه به بیرون نفوذ کند، یعنی هنگامی که درب آن به طور کامل بسته نشده است یا درز آن خراب یا کهنه یا جرم گرفته است. به همین دلیل محفظه داخل مایکروفر را باید چند مدت یکبار با آب و مواد شوینده ملایم شست.

باید به خاطر داشت تابش اشعه مایکروفر با قطع برق آن به طور کامل متوقف می شود و این اشعه در غذا نیز باقی نمی ماند و هرگز غذا را رادیواکتیو نمی کنند. بیمارانی که از دستگاه ضربان ساز قلب استفاده می کنند، در استفاده از مایکروفر باید محتاط باشند زیرا امواج مایکروفر به خصوص در مایکروفرهای قدیمی، می توانند با سیگنال های دستگاه ضربان ساز قلب تداخل کنند.

از چه ظرفی برای گرم کردن غذا در مایکروفر باید استفاده کرد

امروزه ظروف فراوانی با برچسب «قابل استفاده در مایکروفر» در معرض فروش هستند، اما اینکه برای کنترل کیفیت و سلامت آنها از کدام استاندارد استفاده شده است و یا باید استفاده شود به طور دقیق مشخص نیست. برخی ظروف پلاستیکی غیر استاندارد، هنگام تماس با مواد داغ، پلیمرهای شیمیایی منتشر می کنند که برای بدن انسان ایجاد مسمومیت می کنند و مصرف غذاهای گرم شده در این ظروف را خطرناک می کنند. به همین دلیل توصیه نمی شود غذا یا نوشیدنی های داغ را در ظروف پلاستیکی نگهداری و یا سرو کرد.

فقط ظروفی که مخصوص مایکروفر هستند، باید در این دستگاه استفاده شوند. ظروف پلاستیکی معمولی برای استفاده در مایکروفر مناسب نیستند زیرا با حرارت بالای مایکروفر، ساختار شیمیایی این ظروف تغییر می کند و مواد سمی وارد غذا می شود. برای گرم کردن غذاهای چرب، ظروفی شیشه ای به پلاستیکی ارجحیت دارند. ظروف فلزی یا دارای روکش فلزی و نیز فویل های آلومینیومی برای استفاده در مایکروفر مناسب نیستند زیرا اشعه مایکروفر را منعکس می کنند و ممکن است به خود دستگاه نیز آسیب برسانند.

از ظروف گرد برای گرم کردن استفاده کنید

شکل ظرف در نوع حرارتی که غذا در طی گرم کردن می بیند، موثر است. در ظروف گرد و یا بیضی شکل، کناره های غذا نمی سوزد زیرا در این ظروف تمام کناره های غذا به طور یکنواخت حرارت می بیند، اما در ظروف معرفی شکل، کناره های غذا بیشتر می سوزد. ظروف گرد، به علت اینکه سطح تماس بیشتری ایجاد می کنند، برای گرم کردن غذا در مایکروفر مناسبترند. برای حفظ رطوبت درون غذا و یکنواخت حرارت دیدن آن، بهتر است روی غذا پوشانده شود. اگر بدین منظور از روکش های پلاستیکی استفاده می شود، بهتر است با غذا تماس نداشته باشند.

چگونه از مایکروفر درست استفاده کنیم

غذایی که در مایکروفر پخته می شود، ممکن است به طور یکنواخت حرارت نبیند، بنابراین در قسمت هایی از غذا که خوب حرارت ندیده است، میکروارگانیزم های مضر باقی می مانند. این که حرارت تا چه میزان به درون غذا نفوذ می کند، به ضخامت تکه های غذا، میزان رطوبت و ترکیب غذا بستگی دارد. بهتر است در پخت غذا با مایکروفر، آن در به تکه های کوچک تقسیم کرد. معمولاً تولیدکنندگان مایکروفر، در آن از صفحه گردان و فن های همزن استفاده می کنند.

توصیه می شود در فواصل عمل پخت، غذا دو تا سه بار هم زده شود. غذایی که از فریزر خارج می شود، باید قبل از قرار دادن در مایکروفر کاملاً از حالت انجماد خارج شود زیرا آب بسیار راحت تر از یخ اشعه مایکروفر را به خود جذب می کند. بنابراین اگر قسمت هایی از غذا یخزده باقی بماند، حرارت به طور یکنواخت به غذا نمی رسد و میکروارگانیزم های مضر در آن باقی می ماند. البته مزیت مایکروفر این است که غذای یخ نزده را سریع می پزد، بدون اینکه برای مدت طولانی در محدوده خطر حرارت، یعنی ۴ تا ۶۰ درجه که دمای رشد میکروب هاست، قرار بگیرد.

حسن حسادت برانگیز مایکروفر

از آنجایی که زمان مواجهه غذا با آب و دمای بالا در مایکروفر در مقایسه با روش های پخت معمولی پایین تر است، از دست دادن ویتامین ها و املاح نیز در آن کمتر است، به خصوص ویتامین های محلول در آب مانند ویتامین ث و ب۱ که نسبت به حرارت بسیار حساس هستند، در مایکروفر بیشتر حفظ می شوند. مایکروفر این برتری را نسبت به جوشاندن غذا دارد که نشت ویتامین ها به درون آب پخت را به حداقل می رساند و از این نظر شبیه به بخار پز کردن غذاست.

مطالعه ای که در سال ۲۰۰۳ انجام شد حاکی از آن بود که در مایکروفر، از دست رفتن ترکیبات محلول آنتی اکسیدانی فنولیک نسبت به سایر روش های پخت بیشتر است، اما اینکه این ترکیبات فنولیک چه نقشی در تغذیه انسان دارند، خود سوال است. از مزیت های مایکروفر این است که ترکیب پروتئینی غذا در آن نسبت به سایر روش های پخت بیشتر حفظ می شود. گوشت پخته شده با مایکروفر، از کیفیت بالاتری برخوردار است زیرا با اکسیداسیون کمتری همراه است. از آنجایی که حرارت در مایکروفر ملایم تر است، واکنش قهوه ای شدن در آن به طور مشهود کمتر است.

آیا غذا در مایکروفر موجی می شود؟

تحقیقات ثابت کرده است، شواهد مستندی دال بر این که تشعشعات مایکروفر در هر سطح بتواند موجب ایجاد یا تحریک سرطان شود، در دست نیست. زمانی که دستگاه خاموش می شود، امواج در غذا یا اجاق باقی نمی مانند. بنابراین غذایی که در مایکروفر پخته شده است، ضرری ندارد.

یک مایکروفر ایمن

همه مایکروفرها حداقل دو کلید قفل داخلی دارند که به محض باز شدن در دستگاه، تولید امواج را متوقف می کند. البته در حین روشن بودن، ممکن است مقداری از امواج از اطراف در نشت کنند. طراحی و ساخت مایکروفر باید طوری باشد که این نشت را تا سطح مجاز استاندارد کاهش دهد. به همین منظور موسسات استاندارد، آزمایشی برای بررسی نشت از دیواره دستگاه طرح کرده اند تا با رعایت استاندارد و موارد احتیاط، اثری بر سلامت انسان نداشته باشد. بررسی های متعدد نشان داده سطح این نشت در مایکروفرهای استاندارد در حدی است که اگر اجاق سالم باشد و درست استفاده شود، بی خطر است.

نکات مهم در استفاده از مایکروفر

از آنجایی که از این منبع حرارتی برای پخت غذا، گرم کردن مجدد آن و نیز نرم کردن غذاهای منجمد شده استفاده می شود، باید به هنگام استفاده از آن موارد زیر را به خاطر داشت:

ـ به دلیل اینکه مایکروفر طعم اجزای غذا را به خوبی ظاهر می سازد، باید از نمک و ادویه کمتری استفاده شود. غذاهای تازه با آب بیشتر، بهتر و سریع تر از غذاهای خشک پخته می شوند.

ـ به منظور یکنواخت کردن حرارت در فرهایی که مجهز به صفحه گردان نیستند، باید هر دو دقیقه یکبار، با خاموش کردن مایکروفر، ظرف غذا را ۹۰ درجه چرخاند و در صورتی که ماده غذایی به شکل مایع است، باید آن را هم زد. همچنین می توان با زیرورو کردن غذا، به یکنواخت نمودن حرارت سرعت بیشتری بخشید.

ـ برای پخت مواد غذایی مانند گوجه فرنگی، تخم مرغ، سیب زمینی، سوسیس و کالباس، ابتدا باید برش هایی در این مواد غذایی ایجاد کرد و سپس آن را پخت. زیرا افزایش فشار در ماده غذایی، باعث ترکیدن و بدفرم شدن آنها می شود.

ـ برای تخم مرغ باید پوسته آن را به اندازه یک عدس سوراخ کرد.

ـ غذاهایی که حرارت داده می شوند، باید ضخامتی کمتر از ۶ـ ۵ سانتیمتر داشته باشند. توصیه می شود مواد غذایی با حجم زیاد را تقسیم کنید و هر بار فقط قسمتی از آن را در مایکروفر بپزید. همچنین ضخیم ترین قطعه، در کناره ظرف و قطعات نازکتر در مرکز آن قرار داده شوند تا علاوه بر جلوگیری از خشک شدن غذا، از آب انداختن نیز ممانعت به عمل آید.

منبع : خانواده موفق/ علیرضا اشکان

شنبه 23 دی 1396برچسب:, :: 1:43 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

لوپوس یک بیماری خود ایمنی است که حدود 1.5 میلیون نفر در ایالات متحده این بیماری را دارند این یک بیماری مزمن که در آن سیستم ایمنی به اشتباه به سلول ها و بافت های سالم بدن حمله می کند لوپوس اریتماتوی سیستمیک یک اختلال بافت همبند التهابی مزمن است که می تواند مفاصل، کلیه ها، پوست، غشاهای مخاطی و دیواره رگ های خونی را درگیر کند.

مشکلات در مفاصل، سیستم عصبی، خون، پوست، کلیه ها، دستگاه گوارش، ریه ها و سایر بافت ها و اندام می تواند توسعه یابد افراد مبتلا به لوپوس فعال اغلب به کورتیکواستروئیدها و یا داروهای دیگر سرکوب کننده سیستم ایمنی نیاز دارند. حدود 70 تا 90 درصد از افرادی که مبتلا به لوپوس، زنان در سن باروری هستند اما کودکان (عمدتاً دختر)، مردان مسن تر و زنان و حتی نوزادان نیز درگیر گرفتار می شوند لوپوس در تمام نقاط جهان رخ می دهد اما ممکن است در میان سیاه پوستان و آسیایی ها شایع تر باشد.
علت لوپوس معمولاً شناخته شده نیست گاهی اوقات، استفاده از داروهای خاص مانند هیدرالازین و پروکائین آمید (برای درمان ناراحتی های قلبی)، ایزونیازید (برای درمان سل) می تواند سبب لوپوس شود لوپوس ناشی از دارو معمولاً پس از توقف دارو از بین می رود 
علائم  لوپوس از فردی به فرد بسیار متفاوت است علائم ممکن است با تب ناگهانی، عفونت ناگهانی حاد شدید شروع شود و یا علائم ممکن است به تدریج در طول ماه یا سال ها با شعله ور شدن بیماری با تب، احساس ناخوشی و یا هر یک از علائم مورد بحث زیر متناوب با دوره های زمانی رخ دهد اغلب افراد مبتلا به لوپوس علائم خفیف موثر، عمدتاً بر پوست و مفاصل دارند.
انواع سردردهای میگرنی، صرع و یا اختلالات روانی شدید (جنون) ممکن است اولین ناهنجاری هایی باشد که متوجه می شوید در نهایت، با این حال، علایم ممکن است هر سیستم بدن را تحت تاثیر قرار دهد.

لوپوس کشنده نیست

لوپوس یک بیماری خود ایمنی است که سبب حمله سیستم ایمنی بدن به اندام بدن می شود و در موارد شدید، آسیب اندامها می تواند رخ دهد بیش از 90 درصد افراد مبتلا به لوپوس زنان بین سنین 15 و 45 می باشد از لحاظ تاریخی، لوپوس باعث می شد تا مردم جوان، در درجه اول در اثر نارسایی کلیه فوت نمایند امروزه، با درمان دقیق 80 تا 90 درصد از افراد مبتلا به لوپوس انتظار یک زندگی با طول عمر طبیعی وجود دارد با درمان، بیماران لوپوس قادر به زندگی طولانی تر با ناتوانی و ناخوشی کمتر هستند.

شعله ور شدن لوپوس

لوپوس معمولاً باعث مقداری التهاب است گاهی اوقات لوپوس می تواند شعله ور شده و علایم را بدتر کند شعله ور شدن می تواند سبب درد مفاصل، خارش پوست و مشکلات ارگان ها به ویژه کلیه باشد.
دارو و تغییر در شیوه زندگی می تواند سبب کنترل عود و از ایجاد آسیب به ارگان ها جلوگیری می کند شما باید همکاری نزدیک با دکتر خود برای رسیدگی به این علائم داشته باشید.

کلیه ها

کلیه از اندام هایی است که معمولاً توسط لوپوس تحت تاثیر قرار می گیرد التهاب طولانی مدت در کلیه باعث آسیب می شود اگر به اندازه کافی کلیه زخم شود برای از دست دادن عملکرد آن آغاز خواهد شد.
با ابتلا به شعله ور شدن و درمان آن با داروهای مناسب، شما می توانید کلیه خود را از آسیب محافظت کنید.

قلب

در موارد شدید لوپوس به شدت تحت درمان قرار می گیرد و در حال حاضر مردم از لوپوس خود و یا از نارسایی کلیه نمی میرند با این حال، افراد مبتلا به لوپوس هنوز در خطر بیماری قلبی هستند.
لوپوس می تواند سبب التهاب قلب شود و در نتیجه باعث افزایش میزان حملات قلبی و بیماری عروق، حتی در بیماران جوان در 20 سالگی شود پوشش التهاب در اطراف قلب نیز می تواند سبب درد قفسه سینه (پریکاردیت) شود.

خون

افراد مبتلا به لوپوس با احتمال بیشتری سبب کم خونی یا لخته خون می شود برخی از افراد مبتلا به لوپوس نیز سندرم آنتی بادی آنتی فسفولیپید (APS) دارند APS خطر لخته شدن خون و سقط جنین را افزایش می دهد.
لخته شدن خون می تواند در هر نقطه از بدن از جمله ریه ها، پاها و یا حتی مغز رخ دهد.

مغز

گاهی اوقات، التهاب در مغز رخ می دهد این می تواند سبب سردرد و مشکلات روانی مانند از دست دادن حافظه و یا تمرکز ضعیف، تشنج، مننژیت و یا حتی یک کما شود.
برخی از بیماران مبتلا به لوپوس نیز تغییرات در خلق و خوی خود به ویژه تحریک پذیری، افسردگی و اضطراب را تجربه می کنند.

ریه

برخی از بیماران مبتلا به لوپوس دچار التهاب در پوشش اطراف ریه ها می شوند این پلوریت نام دارد این امر باعث درد قفسه سینه شدید در موارد استنشاق می شود.
اگر التهاب به ریه ها سرایت کند می توانند سبب زخمی شدن آن شود ریه زخمی مقدار اکسیژن جذب شده در جریان خون را کاهش می دهد.

مفاصل

افراد مبتلا به لوپوس معمولاً دارای آرتریت های التهابی هستند آنها در صبح به سختی از خواب بیدار می شوند و در مفاصل، معمولاً در مفاصل کوچک سبب تورم می شود گاهی اوقات درد می تواند بسیار ناتوان، کننده باشد.
بر خلاف برخی دیگر از اشکال آرتریت، آرتریت های التهابی از لوپوس به ندرت سبب تغییر شکل دست ها می شود.

دستگاه گوارش

التهاب لوپوس می تواند در دستگاه گوارش پخش شود اندام هدف مانند لوزالمعده و کبد است.
لوپوس می تواند باعث نشت پروتئین به روده شود این سبب از دست دادن پروتئین از روده می شود این وضعیت باعث اسهال و جذب مواد مغذی از روده می شود.

عفونت

همه داروها از حمله سیستم ایمنی بدن به بدن و مختل کردن توانایی مبارزه با عفونت ها، جلوگیری می کند افراد مبتلا به لوپوس بسیار مستعد ابتلا به عفونت، از جمله عفونت های پوست و عفونت های دستگاه ادراری هستند آنها حتی می تواند دچار سپسیس شوند که در آن عفونت از طریق تمام بدن از طریق جریان خون گسترش می یابد.
از آنجا که سیستم ایمنی بدن توسط داروها تضعیف شده است بدن قادر به مبارزه با حتی یک عفونت ساده نیست و یک عفونت ساده می تواند تبدیل به یک عفونت پیچیده و منجر به مرگ شود.

بارداری

زنان مبتلا به لوپوس تمایل به باردار شدن ندارند با این حال، وقتی لوپوس آرام است اغلب بارداری سالمتر است لوپوس ریسک خطر زایمان زودرس دارد اگر آنتی بادی مانندSSA (RO) یا فسفولیپید وجود داشته باشد زنان باردار باید تحت نظر متخصصان حاملگی پرخطر برای جلوگیری از عوارض باشند.
از آنجا که لوپوس هورمون های جنسی زنانه را تحت تاثیر قرار می دهد بارداری می تواند روی شدت لوپوس یک زن تاثیر بگذارد در حدود یک سوم از بیماران مبتلا به لوپوس تجربه شعله ور شدن لوپوس در دوران بارداری را دارند یک سوم تجربه هیچ تغییری در شعله ور شدن نداشتند و یک سوم در واقع نشانه های بهبود در بیماری را دیدند.

لوپوس تغییر در شیوه زندگی 

تغییر در شیوه زندگی می تواند به بهبود نتایج لوپوس کمک کند بزرگترین خطر، بیماری های قلبی عروقی است و به همین دلیل توصیه به خوردن یک رژیم غذایی سالم برای قلب می شوند.
سیگار را ترک کنید و در صورت داشتن اضافه وزن رژیم لاغری کاهش وزن داشته باشید هر دو به نتایج بسیار بهتر منجر می شود تمرینان ورزشی سبک و  منظم به سلامت مفاصل و همچنین کاهش وزن کمک می کند.
مردم باید در تماس بسیار خوب و ارتباط با روماتولوژیست خود باشند جلوگیری از عوارض بیماری لوپوس بسیار آسان تر از درمان آنها پس ایجاد است امیدوارم، با تغییرات درست در شیوه زندگی، این بیماران بتوانند خطر ابتلا به این عوارض را در آینده کاهش دهند.

 
جمعه 31 شهريور 1396برچسب:, :: 13:17 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

 دکتر علی شریعتی؛ "... و حسين (ع) با همه هستي‌اش آمده است تا در محكمه جنايت تاريخ به‌ سود كساني كه هرگز شهادتي به سودشان نبوده است و خاموش و بي دفاع مي‌مردند، شهادت بدهد. اكنون محكمه پايان يافته است و شهادت حسين (ع) و همه عزيزانش و همه هستي‌اش با بهترين امكاني كه در اختيار جز خدا هست، رسالت عظيم الهي‌اش را انجام داده است..."

«آنها كه رفتند، كاري حسيني كردند، و آنها كه ماندند، بايد كاري زينبي كنند، وگرنه يزيدي‌اند»


حسین وارث آدم
اكنون شهيدان مرده‌اند، و ما مرده‌ها زنده هستيم. شهيدان سخنشان را گفتند، و ما كرها مخاطبشان هستيم، آنها كه گستاخي آن‌ را داشتند كه ـ وقتي نمي‌توانستند زنده بمانند ـ مرگ را انتخاب كنند، رفتند، و ما بي‌شرمان مانديم، صدها سال است كه مانده‌ايم. و جا دارد كه دنيا بر ما بخندد كه ما ـ مظاهر ذلت و زبوني ـ بر حسين(ع) و زينب(س) ـ مظاهر حيات و عزت ـ مي‌گرييم، و اين يك ستم ديگر تاريخ است كه ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزيزان باشيم.
 
امروز شهيدان پيام خويش را با خون خود گذاشتند و روي در روي ما بر روي زمين نشستند، تا نشستگان تاريخ را به قيام بخوانند.
 
در فرهنگ ما، در مذهب ما، در تاريخ ما، تشيع، عزيزترين گوهرهايي كه بشريت آفريده است، حيات بخش ترين ماده‌هايي كه به تاريخ، حيات و تپش و تكان مي‌دهد، و خدايي ترين درسهايي كه به انسان مي‌آموزد كه مي‌تواند تا «خدا» بالا رود، نهفته است و ميراث همه اين سرمايه‌هاي عزيز الهي به دست ما پليدان زبون و ذليل افتاده است.
 
ما وارث عزيزترين امانت‌هايي هستيم كه با جهادها و شهادت‌ها و با ارزش‌هاي بزرگ انساني، در تاريخ اسلام، فراهم آمده است و ما وارث اينهمه هستيم، و ما مسؤول آن هستيم كه امتي بسازيم از خويش، تا براي بشريت نمونه باشيم. «وكذالك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء علي الناس و يكون الرسول عليكم شهيدا» خطاب به ماست.
 
ما مسئول اين هستيم كه با اين ميراث عزيز شهدا و مجاهدانمان و امامان و راهبرانمان و ايمانمان و كتابمان، امتي نمونه بسازيم تا براي مردم جهان شاهد باشيم و شهيد باشيم و پيامبر(ص) براي ما نمونه و شهيد باشد.
 
رسالتي به اين سنگيني، رسالت حيات و زندگي و حركت بخشيدن به بشريت، بر عهده ماست، كه زندگي روزمره‌مان را عاجزيم!
 
خدايا! اين چه حكمت است؟
 
و ما كه در پليدي و منجلاب زندگي روزمره جانوريمان غرقيم، بايد سوگوار و عزادار مردان و زنان و كودكاني باشيم كه در كربلا براي هميشه، شهادتشان و حضورشان را در تاريخ و در پيشگاه خدا و در پيشگاه آزادي به ثبت رسانده‌اند.
 
خدايا اين باز چه مظلوميتي بر خاندان حسين؟
 
اكنون شهيدان كارشان را به پايان رسانده‌اند. و ما شب شام غريبان مي‌گرييم، و پايانش را اعلام مي‌كنيم و مي‌بينيم چگونه در جامعه گريستن بر حسين (ع)، و عشق به حسين (ع)، با يزيد همدست و همداستانيم؟ او كه مي‌خواست اين داستان به پايان برسد.
 
اكنون شهيدان كارشان را به پايان برده‌اند و خاموش رفته‌اند، همه‌شان، هر كدامشان، نقش خويش را خوب بازي كرده‌اند. معلم، مؤذن، پير، جوان، بزرگ، كوچك، زن، خدمتكار، آقا، اشرافي و كودك، هر كدام به نمايندگي و به‌عنوان نمونه و درسي به همه كودكان و به همه پيران و به همه زنان، و به همه بزرگان و به همه كوچكان! مردني به اين زيبايي و با اينهمه حيات را انتخاب كرده‌اند.
 
اينها دو كار كردند، اين شهيدان امروز دو كار كردند، از كودك حسين (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاري قرآن تا آن معلم اطفال كوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خويشاوند يا بيگانه، و تا آن مرد اشرافي و بزرگ و باحيثيت در جامعه خود و تا آن مرد عاري از همه فخرهاي اجتماعي، همه برادرانه در برابر شهادت ايستادند تا به همه مردان، زنان، كودكان و همه پيران و جوانان هميشه تاريخ بياموزند كه بايد چگونه زندگي كنند ـ اگر مي‌توانند ـ و چگونه بميرند ـ اگر نمي‌توانند.
 
اين شهيدان كار ديگري نيز كردند: شهادت دادند با خون خويش ـ نه با كلمه ـ شهادت دادند، در محكمه تاريخ انسان. هر كدام به نمايندگي صنف خودشان. شهادت دادند كه در نظام واحد حاكم بر تاريخ بشري ـ نظامي كه سياست را و اقتصاد را و مذهب را و هنر را، و فلسفه و انديشه را و احساس را و اخلاق را و بشريت را همه را ابزار دست مي‌كند تا انسان‌ها را قرباني مطامع خود كند و از همه چيز پايگاهي براي حكومت ظلم و جور و جنايت بسازد ـ همه گروه‌هاي مردم و همه ارزش‌هاي انساني محكوم شده است.
 
يك حاكم است بر همه تاريخ، يك ظالم است كه بر تاريخ حكومت مي‌كند، يك جلاد است كه شهيد مي‌كند و در طول تاريخ، فرزندان بسياري قرباني اين جلاد شده‌اند، و زنان بسياري در زير تازيانه‌هاي اين جلاد حاكم بر تاريخ، خاموش شده‌اند، و به قيمت خونهاي بسيار، آخور آباد كرده‌اند و گرسنگي‌ها و بردگي‌ها و قتل عام‌هاي بسيار در تاريخ از زنان و كودكان شده است، از مردان و از قهرمانان و از غلامان و معلمان، در همه زمانها و همه نسلها.
 
و اكنون حسين (ع) با همه هستي‌اش آمده است تا در محكمه تاريخ، در كنار فرات شهادت بدهد:
 
شهادت بدهد به سود همه مظلومان تاريخ. شهادت بدهد به نفع محكومان اين جلاد حاكم بر تاريخ.
 
شهادت بدهد كه چگونه اين جلاد ضحاك، مغز جوانان را در طول تاريخ مي‌خورده است.با علي اكبر (ع) شهادت بدهد!
 
و شهادت بدهد كه در نظام جنايت‌ و در نظامهاي جنايت چگونه قهرمانان مي‌مردند. با خودش شهادت بدهد!
 
و شهادت بدهد كه در نظام حاكم بر تاريخ چگونه زنان يا اسارت را بايد انتخاب مي‌كردند و ملعبه حرمسراها مي‌بودند يا اگر آزاد بايد مي‌ماندند بايد قافله‌دار اسيران باشند و بازمانده شهيدان، با زينبش!
 
و شهادت بدهد كه در نظام ظلم و جور و جنايت، جلاد جائر بر كودكان شيرخوار تاريخ نيز رحم نمي‌كرده است. با كودك شيرخوارش!
 
و حسين (ع) با همه هستي‌اش آمده است تا در محكمه جنايت تاريخ به‌ سود كساني كه هرگز شهادتي به سودشان نبوده است و خاموش و بي دفاع مي‌مردند، شهادت بدهد.
 
اكنون محكمه پايان يافته است و شهادت حسين (ع) و همه عزيزانش و همه هستي‌اش با بهترين امكاني كه در اختيار جز خدا هست، رسالت عظيم الهي‌اش را انجام داده است.

در اين تشيعي كه، اكنون به اين شكل كه مي‌بينيم درآمده است و هر كس بخواهد از آن تشيع راستين جوشان بيدار كننده، سخن بگويد، پيش از دشمن، به دست دوست قربانيش مي‌كنند، درسهاي بزرگ و پيامهاي بزرگ، و غنيمت‌هاي بسيار و ارزش‌هاي بزرگ و خدايي و سرمايه‌هاي عزيز و روح‌هاي حيات بخش به جامعه و ملت و نژاد و تاريخ نهفته است.
 
يكي از بهترين و حيات‌بخش‌ترين سرمايه‌هايي كه در تاريخ تشيع وجود دارد، شهادت است.
 
ما از وقتي كه، به‌گفته جلال «سنت شهادت را فراموش كرده‌ايم، و به مقبره‌داري شهيدان پرداخته‌ايم، مرگ سياه را ناچار گردن نهاده‌ايم» و از هنگامي كه به جاي شيعه علي (ع) بودن و از هنگامي كه به‌جاي شيعه حسين (ع) بودن و شيعه زينب (س) بودن، يعني «پيرو شهيدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهيدان شده‌اند و بس، در عزاي هميشگي مانده‌ايم!
 
چه هوشيارانه دگرگون كرده‌اند پيام حسين (ع) را و ياران بزرگ و عزيز و جاويدش را، پيامي كه خطاب به همه انسانهاست.
 
اين كه حسين (ع) فرياد مي‌زند ـ پس از اين كه همه عزيزانش را در خون مي‌بيند و جز دشمن و كينه توز و غارتگر در برابرش نمي‌بيند ـ فرياد مي‌زند كه «آيا كسي هست كه مرا ياري كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ينصرني؟» مگر نمي داند كه كسي نيست كه او را ياري كند و انتقام گيرد؟ اين سؤال، ‌سؤال از تاريخ فرداي بشري است و اين پرسش از آينده است و از همه ماست. و اين سؤال انتظار حسين (ع) را از عاشقانش بيان مي‌كند و دعوت شهادت او را به همه كساني كه براي شهيدان حرمت و عظمت قايلند اعلام مي‌نمايد.
 
اما اين دعوت را، اين انتظار ياري از او را، اين پيام حسين (ع) را ـ كه «شيعه مي‌خواهد» و در هر عصري و هر نسلي، شيعه مي‌طلبد ما خاموش كرديم به اين عنوان كه به مردم گفتيم كه حسين (ع) اشك مي‌خواهد. ضجه مي‌خواهد و دگر هيچ، پيام ديگري ندارد. مرده است و عزادار مي‌خواهد، نه شاهد شهيد حاضر در همه جا و همه وقت و «پيرو».
 
آري، اين چنين به ما گفته‌اند و مي‌گويند!
 
هر انقلابي دو چهره دارد: چهره اول: ‌خون، چهره دوم: پيام.
 
و شهيد يعني حاضر، كساني كه مرگ سرخ را به دست خويش به عنوان نشان دادن عشق خويش به حقيقتي كه دارد مي‌ميرد و به عنوان تنها سلاح براي جهاد در راه ارزشهاي بزرگي كه دارد مسخ مي‌شود انتخاب مي‌كنند، شهيدند حي و حاضر و شاهد و ناظرند، نه تنها در پيشگاه خدا كه در پيشگاه خلق نيز و در هر عصري و قرني و هر زمان و زميني.
 
و آنها كه تن به هر ذلتي مي‌دهند تا زنده بمانند، مرده‌هاي خاموش و پليد تاريخند، و ببينيد كه آيا كساني كه سخاوتمندانه با حسين (ع) به قتلگاه خويش آمده‌اند و مرگ خويش را انتخاب كرده‌اند، در حالي كه صدها گريزگاه آبرومندانه براي ماندنشان بود، و صدها توجيه شرعي و ديني براي زنده ماندنشان بود، توجيه و تاويل نكرده‌اند و مرده‌اند، اينها زنده هستند؟ آيا آنها كه براي ماندشان تن به ذلت و پستي رها كردن حسين (ع) و تحمل كردن يزيد دادند؟ كدام هنوز زنده‌اند؟
 
هركس زنده بودن را فقط در يك لش متحرك نمي‌بيند، زنده بودن و شاهد بودن حسين (ع) را با همه وجودش مي‌بيند، حس مي‌كند و مرگ كساني را كه به ذلت‌ها تن داده‌اند، تا زنده بمانند، مي‌بيند.
 
آنها نشان دادند، شهيد نشان مي‌دهد و مي‌آموزد و پيام مي‌دهد كه در برابر ظلم و ستم، اي كساني كه مي‌پنداريد: «نتوانستن از جهاد معاف مي‌كند»، و اي كساني كه مي‌گوييد: «پيروزي بر خصم هنگامي تحقق دارد كه بر خصم غلبه شود»، نه! شهيد انساني است كه در عصر نتوانستن و غلبه نيافتن، با مرگ خويش بر دشمن پيروز مي‌شود و اگر دشمنش را نمي‌كشد، رسوا مي‌كند.
 
و شهيد قلب تاريخ است، هم‌چنان‌كه قلب به رگهاي خشك اندام، خون، حيات و زندگي مي‌دهد. جامعه‌اي كه رو به مردن مي‌رود، جامعه‌اي كه فرزندانش ايمان خويش را به خويش از دست داده‌اند و جامعه‌اي كه به مرگ تدريجي گرفتار است، جامعه‌اي كه تسليم را تمكين كرده است، جامعه‌اي كه احساس مسؤوليت را از ياد برده است، و جامعه‌اي كه اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است، و تاريخي كه از حيات و جنبش و حركت و زايش بازمانده است، شهيد همچون قلبي، به اندام‌هاي خشك مرده بي‌رمق اين جامعه، خون خويش را مي‌رساند و بزرگ‌ترين معجزه شهادتش اين است كه به يك نسل،‌ ايمان جديد به خويشتن را مي‌بخشد.
 
شهيد حاضر است و هميشه جاويد. كی غايب است؟
حسين (ع) يك درس بزرگ‌تر ازشهادتش به ما داده است و آن نيمه‌تمام گذاشتن حج و به سوي شهادت رفتن است. حجي كه همه اسلافش، اجدادش، جدش و پدرش براي احياي اين سنت، جهاد كردند. اين حج را نيمه‌تمام مي‌گذارد و شهادت را انتخاب مي‌كند، مراسم حج را به پايان نمي‌برد تا به همه حج‌گزاران تاريخ، نمازگزاران تاريخ، مؤمنان به سنت ابراهيم، بياموزد كه اگر امامت نباشد، اگر رهبري نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسين (ع) نباشد و اگر يزيد باشد، چرخيدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوي است. در آن لحظه كه حسين (ع) حج را نيمه‌تمام گذاشت و آهنگ كربلا كرد، كساني كه به طواف، هم‌چنان در غيبت حسين، ادامه دادند، مساوي هستند با كساني كه در همان حال، بر گرد كاخ سبز معاويه در طواف بودند، زيرا شهيد كه حاضر نيست در همه صحنه‌هاي حق و باطل، در همه جهادهاي ميان ظلم و عدل، شاهد است، حضور دارد، مي‌خواهد با حضورش اين پيام را به همه انسان‌ها بدهد كه وقتي در صحنه نيستي، وقتي از صحنه حق و باطل زمان خويش غايبي، هركجا كه خواهي باش!
 
وقتي در صحنه حق و باطل نيستي، وقتي كه شاهد عصر خودت و شهيد حق و باطل جامعه‌ات نيستي، هركجا كه مي‌خواهي باشد، چه به نماز ايستاده باشي، چه به شراب نشسته باشي، هر دو يكي است.
 
شهادت «حضور در صحنه حق و باطل هميشه تاريخ» است.
و غيبت؟!
 
آنهايي كه حسين (ع) را تنها گذاشتند و از حضور و شركت و شهادت غايب شدند، اينها همه با هم برابرند، هرسه يكي‌اند:
 
چه آنهايي كه حسين (ع) را تنها گذاشتند تا ابزار دست يزيد باشد و مزدور او، و چه آنهايي كه در هواي بهشت، به كنج خلوت عبادت خزيدند و با فراغت و امنيت، حسين (ع) را تنها گذاشتند و از درد سر حق و باطل كنار كشيدند و در گوشه محراب‌ها و زاويه خانه‌ها به عبادت خدا پرداختند و چه آنهايي كه مرعوب زور شدند و خاموش ماندند. زيرا در آن‌جا كه حسين(ع) حضور دارد ـ و در هر قرني و عصري حسين (ع) حضور دارد ـ هركس كه در صحنه او نيست، هركجا كه هست، يكي است، مؤمن و كافر، جاني و زاهد، يكي است. اين است معنا اين اصل تشيع كه قبول هر عملي يعني ارزش هر عملي به امامت و به رهبري و به ولايت بستگي دارد! اگر او نباشد، همه چيز بي‌معناست و مي‌بينيم كه هست.
 
و اكنون حسين حضور خودش را در همه عصرها و در برابر همه نسل‌ها، در همه جنگ‌ها و در همه جهادها، در همه صحنه‌هاي زمين و زمان اعلام كرده است، در كربلا مرده است تا در همه نسل‌ها و عصرها بعثت كند.
 
و تو، و من، ما بايد بر مصيبت خويش بگرييم كه حضور نداريم.
 
آري، هر انقلابي دو چهره دارد؛ خون و پيام! رسالت نخستين را حسين(ع) و يارانش امروز گزاردند، رسالت خون را، رسالت دوم، رسالت پيام است. پيام شهادت را به گوش دنيا رساندن است. زبان گوياي خونهاي جوشان و تن‌هاي خاموش، در ميان مردگان متحرك بودن است. رسالت پيام از امروز عصر آغاز مي‌شود. اين رسالت بر دوش‌هاي ظريف يك زن، «زينب» (س)! ـ زني كه مردانگي در ركاب او جوانمردي آموخته است! ـ و رسالت زينب (س) دشوارتر و سنگين‌تر از رسالت برادرش.
 
آنهايي كه گستاخي آن را دارند كه مرگ خويش را انتخاب كنند، تنها به يك انتخاب بزرگ دست زده‌اند، اما كار آنها كه از آن پس زنده مي‌مانند دشوار است و سنگين. و زينب مانده است، كاروان اسيران در پي‌اش، وصف‌هاي دشمن، تا افق، در پيش راهش، و رسالت رساندن پيام برادر بر دوشش، وارد شهر مي‌شود، از صحنه برمي‌گردد، آن باغهاي سرخ شهادت را پشت سر گذاشته و از پيراهنش بوي گلهاي سرخ به مشام مي‌رسد، وارد شهر جنايت، پايتخت قدرت، پايتخت ستم و جلادي شده است، آرام، پيروز، سراپا افتخار، بر سر قدرت و قساوت، بر سر بردگان مزدور، و جلادان و بردگان استعمار و استبداد فرياد مي‌زند:
 
«سپاس خداوند را كه اين همه كرامت و اين همه عزت به خاندان ما عطا كرد: افتخار نبوت، افتخار شهادت...»
 
زينب رسالت رساندن پيام شهيدان زنده اما خاموش را به دوش گرفته است، زيرا پس از شهيدان او به جا مانده است و اوست كه بايد زبان كساني باشد كه به تيغ جلادان زبانشان برده است.
 
اگر يك خون پيام نداشته باشد، در تاريخ گنگ مي‌ماند و اگر يك خون پيام خويش را به همه نسل‌ها نگذارد، جلاد، شهيد را در حصار يك عصر و يك زمان محبوس كرده است. اگر زينب پيام كربلا را به تاريخ باز نگويد، كربلا در تاريخ مي‌ماند، و كساني كه به اين پيام نيازمندند از آن محروم مي‌مانند، و كساني كه با خون خويش، با همه نسل‌ها سخن مي‌گويند، سخنشان را كسي نمي‌شنود. اين است كه رسالت زينب سنگين و دشوار است. رسالت زينب پيامي است به همه انسان‌ها، به همه كساني كه بر مرگ حسين(ع) مي‌گريند و به همه كساني كه در آستانه حسين سر به خضوع و ايمان فرود آورده‌اند، و به همه كساني كه پيام حسين(ع) را كه «زندگي هيچ نيست جز عقيده و جهاد» معترفند؛ پيام زينب به آنهاست كه:
 
«اي همه! اي هركه با اين خاندان پيوند و پيمانداري، و اي هركس كه به پيام محمد مؤمني، خود بينديش، انتخاب كن! در هر عصري و در هر نسلي و در هر سرزميني كه آمده‌اي، پيام شهيدان كربلا را بشنو، بشنو كه گفته‌اند: كساني مي‌توانند خوب زندگي كنند كه مي‌توانند خوب بميرند. بگو اي همه كساني كه به پيام توحيد، به پيام قرآن، و به راه علي (ع) و خاندان او معتقديد، خاندان ما پيامشان به شما، اي همه كساني كه پس از ما مي‌آييد، اين است كه اين خانداني است كه هم هنر خوب مردن را، زيرا هركس آن‌چنان مي‌ميرد كه زندگي مي‌كند. و پيام اوست به همه بشريت كه اگر دين داريد، «دين» و اگر نداريد «حريت» ـ آزادگي بشر ـ مسؤوليتي بر دوش شما نهاده است كه به عنوان يك انسان ديندار، يا انسان آزاده، شاهد زمان خود و شهيد حق و باطلي كه در عصر خود درگير است، باشيد كه شهيدان ما ناظرند، آگاهند، زنده‌اند و هميشه حاضرند و نمونه عمل‌اند و الگوي‌اند و گواه حق و باطل و سرگذشت و سرنوشت انسان‌اند.»
 
و شهيد، يعني به همه اين معاني.
 
هر انقلابي دو چهره دارد:
خون و پيام
 
و هركسي اگر مسؤوليت پذيرفتن حق را انتخاب كرده است و هر كسي كه مي‌داند مسؤوليت شيعه بودن يعني چه، مسؤوليت آزاده انسان بودن يعني چه، بايد بداند كه در نبرد هميشه تاريخ و هميشه زمان و همه جاي زمين ـ كه همه صحنه‌ها كربلاست، و همه ماهها محرم و همه روزها عاشورا ـ بايد انتخاب كنند: يا خون را، يا پيام را، يا حسين بودن يا زينب بودن را، يا آن‌چنان مردن را، يا اين‌چنين ماندن را. اگر نمي‌خواهد از صحنه غايب باشد.
 
عذر مي‌خواهم، در هر حال وقت گذشته است و ديگر فرصت نيست و حرف بسيار است و چگونه مي‌شود با يك جلسه، از چنين معجزه‌اي كه حسين در تاريخ بشر ساخته است و زينب پرداخته است، سخن گفت؟
 
آن‌چه مي‌خواستم بگويم حديث مفصلي است كه در اين مجمل مي‌گويم به عنوان رسالت زينب، «پس از شهادت» كه:
 
«آنها كه رفتند، كاري حسيني كردند،
 
و آنها كه ماندند، بايد كاري زينبي كنند، وگرنه يزيدي‌اند»!...
یک شنبه 8 مرداد 1396برچسب:, :: 13:25 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

هلیکوباکتر پیلوری (به انگلیسی: Helicobacter pylori) گونه‌ای از باکتری هلیکوباکتر بوده و شایع‌ترین موجود ذره‌بینی است که انسان‌ها را در بُعد جهانی مبتلا به عفونت ساخته‌است. بیش از نیمی از مردم دنیا آلوده به این باکتری هستند.[۱] باکتری مذکور عامل اصلی بیماری‌هایی مثل زخم معده و ناراحتی‌های معده و ابتدای روده محسوب می‌شود. آمار مبتلایان به این میکروب در کشورهای جهان سوم و ایران درصد بسیار بالاتری دارد (حدود ۷۴درصد از جمعیت بالای سی و پنج سال در ایران).

هلیکوباکتر پیلوری اصولاً باکتری مارپیچی می‌باشد، اما می‌تواند به شکل کروی هم تغییر شکل پیدا کند که این شکل هم قابل زیستن و بیماری زاست، اما غیرقابل کشت (در محیط آزمایشگاهی) می‌باشد وبه مخاط معده متصل می‌شود (در کل در هر دو شکل قابل زیست و بیماری زاست).

 

توصیف

طول آن ۳ و قطر آن حدوداً نیم میکرومتر است. کم هوازی است و به وسیله آنزیم هیدروژناز با تجزیه ملکول هیدروژن تولید انرژی می‌کند. این باکتری همچنین تعدادی آنزیم تولید می‌کند که از مهم‌ترین آنها می‌توان سه آنزیم اکسیداز، کاتالاز و اوره‌آز را نام برد (که هر کدام مصرف خاصی برای باکتری دارند).

نکته مهم دیگر در مورد هلیکوباکتر پیلوری وجود پمپی در سطح این باکتریست، این پمپ پروتن (k+ / H+ ATPase) مشابه پمپی است که در سلولهای دیواره‌ای بطور طبیعی وجود دارد. وجود این پمپ در باکتری‌ها غیرعادی است، کار این پمپ این است که می‌تواند گرادیان پروتون (یون مثبت) رابه نسبت یک میلیونیوم در دو طرف دیواره نگه‌داشته و هر یون مثبتی را که به درون باکتری راه پیدا می‌کند به بیرون انتقال بدهد. در محیط معده به خاطر وجود اسید معده یون پروتون به میزان زیادی وجود دارد که اگر وارد باکتری بشود باعث نابودیش می‌شود، برای بر طرف کردن این مشکل این پمپ در سطح باکتری به وجود آمده، و یونهای مثبتی را که وارد باکتری بشوند به سرعت از باکتری خارج می‌کند.

هلیکوباکتر پیلوری یک ارگانیسم گرم منفی میکروآئروفیلیک کند رشد است که در معده و دوازدهه یافت شده و با تعدادی از بیماریهای معده-دوازدهه ارتباط دارد. این باکتری با تولید فراوان آنزیم اوره آز که یک فاکتور ویرولانس می‌باشد و می‌تواند جهت تشخیص بکار رود، مشخص می‌گردد.

این باکتری از یک اندام سوزنی شکل برای تزریق Cag A مثبت در محل تلاقی دو سلول لایه پوشاننده معده استفاده می‌کند. Cag A سمی است که سیتوتوکسین مرتبط با ژن A تولید می‌کند. تمام زنجیره‌های H. پیلوری، ژن Cag A را حمل نمی‌کنند بلکه فقط آنهایی که تحت عنوان Cag A مثبت طبقه‌بندی شده‌اند بدین عمل مبادرت می‌ورزند. این سم ساختار سلول‌های معده را تغییر داده و باعث می‌شود باکتری‌ها آسان‌تر به آنها بچسبد. به مدت طولانی در معرض Cag A بودن باعث التهاب مزمن بافت می‌شود.

بیماریزایی

هلیکوباکتر پیلوری علت اکثر موارد زخم‌های معده است و باعث بروز بعضی از سرطانهای گوارشی شده و مهمترین علت ایجاد سرطان معده و لنفوم MALT محسوب می‌شود، اما این میکروب در همه افراد ایجاد سرطان نمی‌کند، حدود ۱۵٪ از بیمارانی که عفونت طولانی مدت دارند ممکن است یک یا چندین عارضه در آنها ایجاد شود.

طبق تخمینها حدود۵۰–۲۵ درصد افراد کشورهای توسعه یافته و تا ۷۰ الی ۹۰٪ افراد در کشورهای در حال توسعه آلوده به این باکتری هستند. در مناطق در حال توسعه ممکن است تا ۸۰٪ جمعیت تا سن ۲۰سالگی به این عفونت آلوده شوند. هر چه سن بالاتر برود احتمال گرفتار شدن فرد هم بیشتر می‌شود.

وضع بد اجتماعی، اقتصادی و تحصیلات پایین از عواملی هستند که احتمال بروز این عفونت را در فرد بالا می‌برد. از عوامل دخیل دیگر تراکم جمعیت، زندگی در شرایط غیر بهداشتی، غذا یا آب آلوده و تماس با محتویات معده افراد آلوده را می‌توان نام برد. انتقال این بیماری از راه فرد به فرد، و عمدتاً از راه‌های دهانی-دهانی یا دهانی-مدفوعی انجام می‌شود.[۲]

آب غیر بهداشتی در ایران

در ایران به دلیل محرومیت خیلی از مناطق محروم و حتی پایتخت به آب بهداشتی و سهل انگاری در آن، آمار شیوع به این بیماری ۴٫۵ برابر کشورهای گسترش یافته است. به همین دلیل توصیه می‌کنیم اگر در ایران هستید یا آب را قبل از مصرف بجوشانید یا از تصفیه کننده‌های خانگی استفاده کنید.[۳]

یک شنبه 25 تير 1396برچسب:, :: 10:17 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

 

 

اختلال بلع به هرگونه مشکل خوردن مواد غذایی و آشامیدن مایعات گفته می شود و در واقع اختلال بلع، مشکل در انتقال مواد غذایی جامد یا مایع از دهان تا معده است.
برخی از بیماران از اختلال بلع خود آگاهی ندارند و برخی دیگر هم آگاهی محدودی دارند.


وقتی اختلال بلع (دیسفاژی) به موقع تشخیص داده نشود و بدون درمان بماند، احتمال خطر ابتلا به آسپیراسیون و پنومونی (عفونت سیستم تنفسی) ناشی از آن بالا می رود.

 

برخی از بیماران مبتلا به آسپراسیون خاموش هستند و علائم آسپیراسیون مثل سرفه یا گلوپاک کردن را نشان می دهد.
در صورتی که اختلال بلع یا دیسفاژی تشخیص داده نشود می تواند منجر به کاهش وزن بدن، از دست دادن آب بدن و ضعف عمومی شود و به طور کلی کیفیت زندگی خود را کاهش می دهد.

 

علائم بیماری
تظاهرات و علایم بیماری که دشواری بلع در هنگام عبور غذا از حلق به مری داشته باشد، به این صورت است: گیرکردن غذا در گلو، صدای خشن یا غرغره‌مانند، برگشت غذا از بینی یا احساس خفگی، بلع‌های مکرر و پشت سرهم، صاف کردن مکرر گلو، سرفه و ذات‌الریه (عفونت ریه) اگر کسی بلافاصله بعد از قورت دادن غذا مشکل داشته باشد، در مرحله عبور غذا از حلق به مری مشکل دارد

 

 

 

علل بروز مشكلات بلع چیست؟
اشكالات بلع در تمام سنین می تواند بروز كند اما در افراد مسن احتمال بروز آن بیشتر است. عوامل مختلفی می توانند سبب ایجاد اشكال در بلع شوند كه عبارتند از:

 

عادت های بد غذا خوردن: سریع خوردن، خوردن لقمه های بزرگ، خوردن در حالت دراز كشیده، ننوشیدن آب كافی هنگام خوردن غذا. همه مواردی هستند كه می توانند سبب ایجاد اشكالات بلع شوند. اگر به دلیل درد دندان نتوانید غذا را خوب بجوید نیز دچار مشكلات بلعی می شوید.


مشكلات عصب یا عضله: افرادی كه سكته مغزی داشته اند یا بیماری پاركینسون، ام اس، تحلیل عضلانی یا میاستنی گراو دارند احتمال درد با اشكال در بلع مواجه شوند. این بیماری ها می توانند اعصاب و عضلات مری را دچار مشكل كرده و غذا آهسته در مری حركت كند یا در مری گیر كند.


مشكلات مری: شرایطی مانند بازگش اسید معده به مری (رفلاكس) می تواند باعث آسیب مری و ایجاد زخم شود. زخم و بافت آسیب دیده باز شدن مری را دچار مشكل كرده و در نتیجه منجر به اختلالات بلعی می شود.


سایر اختلالات: برخی سرطان ها، بزرگی تیروئید یا بزرگی قلب منجر به افزایش فشار مری شده و اختلالات بلعی ایجاد می شود.

 

درمان اختلال بلع
اگر سیگار می کشید و مشکل بلع دارید ، حتماً برای معاینه بیشتر نزد پزشک بروید . هر اختلال بلع که به تنش ، هوا ، یا عادات شخصی مربوط نباشد ، باید به پزشک اطلاع داده شود .


آرامش داشته باشید . تنش و فشار روانی باعث مشکل شدن بلع هم می شود . هر چیزی که آرامش را به شما بازگرداند . مثل ورزش - ماساژ ، یوگا ، نفس عمیق - فشار را از روی گلویتان هم برمی دارد . کمپرس آب گرم بر روی گلو هم تا حدی ماهیچه های آن را شل می کند .


هوا را مرطوب کنید . چون بسیاری از اختلالات بلع ناشی از خشکی هواست ، مرطوب کردن هوا می تواند کمک کننده باشد . بعضی متخصصان خوردن روزانه لااقل هشت لیوان آب را هم توصیه می کنند . هوا باید ۳۵ تا ۴۰ درصد رطوبت داشته باشد . گذاشتن دستگاه در اتاق خواب مؤثر است . گرچه تأثیر هوای مرطوب گرم یا سرد هنوز مورد بحث است ، ولی هوای خنک و مرطوب برای گلو بهتر است .


برگشت اسید را درمان کنید . اگر احساس برگشت اسید معده به گلو دارید ، راه های زیادی برای کنترل آن وجود دارد ، از جمله ترک کافئین ، الکل ، شکلات و سیگار .


 وضع بدن را معاینه کنید . گر چه ناهنجاری جسمانی نادر است ، پزشک ممکن است علت احتمالی اختلال بلع را ناشی از آن بداند . پس با روش خوردن نمک باریم و عکس برداری با پرتو ایکس گرفتگی احتمالی ماهیچه اسفنکتر حلق مشخص می شود . تنگی این ماهیچه نخست با دارو و سپس با روشی خاص برای گشاده کردن آن در مطب رفع می شود . این روش بسیار مؤثر است . در موارد شدیدتر ، جراح ماهیچه را پاره می کند تا شل شود .


گرفتاریهای مادرزادی و بیماریی که دیورتیکولوم زنکر نام دارد - که در آن ،‌ پوشش درونی مری کیسه ای تشکیل می دهد که بلع را مشکل می کند - هم با روش جراحی درمان می شوند .

 

 

 

16 توصيه به سالمنداني که اختلال بلع دارند
راهکارهاي کاهش احتمال وقوع آسپيراسيون در سالمندان مبتلا به اختلال بلع عبارتند از:
1) قبل از شروع وعده غذايي خود حدود 30 دقيقه استراحت کنيد.

 

2) براي صرف غذا روي صندلي بنشينيد يا پشتي تخت را تا زاويه 90 درجه بالا بياوريد.

 

3) افزودن طعم‌دهنده‌ها به رژيم‌ غذايي سالمندان مي‌تواند راهي براي بهبود عملکرد بلع آنها باشد.

 

4) به سرعت غذا خوردن و اندازه لقمه‌ها دقت کنيد.

 

5) به‌طور متناوب از لقمه‌هاي جامد و مايع استفاده کنيد.

 

6) لقمه را در محل مناسبي از دهان قرار دهيد؛ مثلا سمت راست دهان در صورتي که ضعف عضلات سمت چپ مشهود است.

 

7) به غلظت مناسب غذا متناسب با وضعيت هر بيمار دقت کنيد.

 

8) دقت کنيد که برخي از افراد، مايعات غليظ‌شده را ناخوشايند مي‌دانند بنابراين مايعات کافي استفاده نمي‌کنند.

 

9) استفاده از داروهاي خواب‌آور و بي‌حس‌کننده را به حداقل برسانيد زيرا اين داروها مي‌توانند رفلکس بلع و رفلکس سرفه را کاهش دهند.

 

10) بهتر است از داروهايي که خشک‌کننده مخاط هستند، کمتر استفاده کنيد زيرا خشکي دهان، بلع را دشوارتر مي‌کند.

 

11) عوامل حواس‌پرت‌کن محيطي را هنگام تغذيه به حداقل برسانيد.

 

12) ورودي‌هاي حس دما، مزه و لمس در سالخوردگي و انواع معلوليت‌ها تغيير مي‌يابد و اين تغييرات حسي ممکن است باعث آسپيراسيون شود.

 

13) در دوران سالمندي، بهبود بافت و طعم غذاها مي‌تواند به بلع بهتر کمک کند.

 

14) بافت‌هاي ساده‌تر را انتخاب کنيد که راحت‌تر بلعيده مي‌شوند.

 

15) يادتان باشد که شيريني متوسط و شوري و ترشي بيشتر فشار حرکات زبان را افزايش مي‌دهد.

 

16) براي تغذيه از وضعيت چانه پايين استفاده کنيد که احتمال وقوع ورود مواد غذايي به راه هوايي را تا 55 درصد کاهش مي‌دهد

دو شنبه 12 تير 1396برچسب:, :: 19:15 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

وقتي معده ورم مي‌کند!
ورم معده یکی از شایع‌‌ترین بیماری‌های گوارشی است از این بیماری‌تعاریف و برداشت های مختلفی می شود ، از این رو مهم و قابل بررسی است. منظور مردم عادی از ورم معده، ‌احساس سنگینی،‌ تورم و نفخ در ناحیه بالای شکم است، اما از دید پزشکان، وجود قرمزی یا زخم‌های سطحی در جدار معده به وسیله آندوسکوپی نشانه این بیماری است.

 

البته این تشخیص نیز چندان دقیق نیست بلکه نمونه‌‌برداری کوچکی از بافت‌ یا جدار معده، بررسی آن زیر میکروسکوپ و مشاهده سلول‌های التهابی در دیواره معده دقیق‌‌ترین روش تشخیص ورم معده است.

 

«گاستریت یا ورم‌ معده‌ به حالتی گفته می‌شود که در آن معده دچار التهاب‌ یا عفونت‌ خفیف‌ در لایه مخاطی می‌شود‌. بسیاری از اوقات، التهاب و ورم، علامتی ندارد اما بعضی مواقع با احساس بزرگی شکم و سنگینی همراه است.

 

 

یک باکتری موذی
شایع‌ترین علت ایجاد ورم یا التهاب معده باکتری هلیکوباکترپیلوری است، علائم التهاب حاد به صورت درد در سر شکم همراه با استفراغ و تهوع است و در اغلب افرادی که این عارضه ایجاد می‌شود این علائم کاملا گذراست. البته در برخی افراد این باکتری از بین نمی‌رود و به صورت عفونت مزمن در معده خود را نشان می‌دهد که ممکن است تظاهر آن 20 سال پس از شروع عفونت حاد اتفاق بیفتد.

 

متاسفانه این‌ عفونت مزمن بدون علامت است، اما با آندوسکوپی و نمونه‌برداری وجود این باکتری به همراه التهاب مزمن معده ثابت می‌شود.

برای بسیاری از بیماران مبتلا به التهاب مزمن معده اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد، اما در برخی افراد عوارض بعدی خود را نشان می‌دهد که علامت‌دارترین این عارضه ایجاد زخم در اثنی‌عشر یا معده است و افرادی که مبتلا به زخم اثنی‌عشر می‌شوند افزایش ترشح اسید معده و افرادی که زخم معده می‌گیرند کاهش ترشح اسیدمعده دارند.

 

این التهاب مزمن به مرور می‌تواند موجب از بین رفتن لایه داخلی معده و تغییر ماهیت بافت معده و در نهایت ابتلا به سرطان معده شود. عوامل ژنتیکی نیز بسیار تأثیرگذارند.
درمان نوع مزمن ورم معده بستگی به بیماری‌ای دارد که باکتری هلیکوباکترپیلوری ایجاد کرده است ولی در اغلب بیماران مبتلا به نوع مزمن ورم معده بدون درد نیاز به درمان وجود ندارد. زخم معده یا اثنی‌عشری که هلیکوباکترپیلوری ایجاد کرده‌، معمولا طی 2 هفته و به کمک آنتی‌بیوتیک درمان می‌شود.

 

مصرف برخی داروها بویژه داروهای ضدالتهاب ضداستروئیدی موجب التهاب مزمن معده می‌شود که مهم‌ترین راه درمان آن قطع داروی اولیه تحت نظر پزشک است.

 

 

 

چه کسانی ورم معده می‌گیرند؟
افرادی که استرس و مشغولیت ذهنی زیادی دارند ناخودآگاه همراه غذا، هوا می‌‌بلعند، در نتیجه هوا داخل معده می‌‌رود و تورم ایجاد می‌‌کند. البته به این بیماری از نظر علمی، ورم معده اطلاق نمی‌‌شود چون هنگام آندوسکوپی مورد خاصی دیده نمی‌‌شود.

 

همچنین افرادی که غذا را قبل از هضم، خوب نمی‌‌جوند ممکن است دچار این عارضه شوند، چون به منظور هضم کافی ذرات غذایی و زیاد باقی نماندن آن در معده لازم است اندازه غذا پیش از بلع به کمتر از یک میلی‌متر برسد. علاوه بر این افرادی که تند غذا می‌خورند یا در حال انجام کاری تغذیه می‌کنند، ‌مقدار زیادی هوا می‌‌بلعند بنابراین امکان دارد به ورم معده دچار شوند.

 

نوشابه‌‌های گازدار و مواد غذایی مانند میوه و سبزی، که در معده ایجاد گاز می‌کنند، می‌‌تواند عامل ورم معده باشد. البته نفخ ناشی از میوه و سبزی، بیماری محسوب نمی‌‌شود؛ چون گاز تولید شده از آنها عضلات معده و روده را تقویت می‌‌کند و احساس سنگینی شکم فرد با مصرف آنها به مرور برطرف می‌‌شود.

 

 

به غذا خوردنتان نظم بدهید
مصرف 3 وعده غذای روزانه در ساعات نامنظم و نامعین موجب بروز بیماری‌های دستگاه گوارشی مانند ورم معده، سوءهاضمه و برگشت اسید معده می‌شود. صرف 3 وعده‌ اصلی غذایی بسیار ضروری است و حذف هر یک از این وعده‌ها به سلامت انسان لطمه وارد می‌کند. چنانچه 3 وعده اصلی غذایی مصرف شود ولی در ساعات معین و منظم نباشد باز هم اختلالاتی در سلامت انسان ایجاد می‌کند.

هر نوع بی‌نظمی در صرف غذا موجب ناراحتی گوارشی می‌‌شود و ممکن است موجب سوءتغذیه و بروز بیماری‌های دستگاه گوارشی مانند ورم معده، سوءهاضمه و برگشت اسید معده شود.

 

غذاهای مضر برای ورم معده
مصرف غذاهایی که به نحوی باعث التهاب در معده می‌‌شوند یا حرکات معده را تحریک می‌‌کند ممکن است منجر به ورم معده یا سوءهاضمه شوند.

بنابراین افرادی که استفاده از موادی مانند ترشی یا فلفل باعث ایجاد درد در معده آنها می‌شوند، نباید این مواد را بخورند.

 

 درمان
درمان ورم معده بسته به عامل ایجادکننده آن متفاوت است، اگر عفونت باعث ایجاد ورم معده باشد، درمان عفونت به بیماران توصیه می‌‌شود.
در صورتی که مصرف الکل و سیگار باعث ابتلا به ورم معده شده است، بیماران باید از ادامه مصرف آن خودداری کنند. همچنین اشخاصی که به علت مصرف مکرر مسکن دچار ورم معده شده‌‌اند یا نباید این‌ گونه داروها را استفاده کنند یا در صورت الزام، مصرف آنها را تا حد امکان به حداقل برسانند و همزمان، داروهای معده بخورند.
منبع:jamejamonline.ir

شنبه 20 خرداد 1396برچسب:, :: 23:20 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

دیابت و روزه داری

مسلمانان در سراسر دنیا ماه نهم قمری یعنی رمضان را هر ساله روزه می گیرند و عید آنرا جشن می گیرند .

اگر چه بسیاری از بیماران دیابتی از روزه داری براساس قوانین شرع معاف هستند اما بسیاری از آنها این معافیت را نمی پذیرند و علاقه مند به روزه داری در این ماه مبارک هستند .

رمضان ماهی است که احساس روحی و روانی خوبی در افراد روزه دار القا می کند و بیماران دیابتی علاقمند به انجام فریضه اسلامی خود هستند .

بسیاری از بیماران دیابتی بدون راهنمایی پزشکی لازم ، شروع به روزه داری می کنند و این در مواردی میتواند منشاء بروز عوارض نگران کننده در آنها باشد لذا قبل از حلول ماه مبارک رمضان بهتر است بیماران دیابتی توصیه و راهنمایی های لازم برای ورود به روزه داری را از گروه مراقبین بهداشتی  و پزشکی خود دریافت کنند .

آمادگی قبل از روزه داری :

افراد مبتلا به دیابت قبل از روزه داری نیاز به معاینات پزشکی و بررسی مجدد شرایط بهداشتی دارند و رعایت موارد زیر ضروری است :

1-   تنظیم برنامه غذایی برای روزه داری

2-   تنظیم برنامه دارویی برای روزه داری

3-   تشویق به ادامه فعالیت فیزیکی مناسب

4- شناسایی و آموزش علائم خطر در موارد « هیپوگلیسمی » افت قندخون و کمبود آب بدن و سایر عوارض احتمالی

موارد منع روزه داری عبارتند از :

-  همه مبتلایان به دیابت نوع I   ناپایدار

- بیمارا ن مبتلا به دیابت نوع Iو II   که کنترل ضعیفی بر بیماری خود دارند .

- بیمارانی که به رژیم دارویی ، تغذیه ای و وزرشی روزانه خود بی توجه هستند .

- بیمارانی که مشکلات جدی نظیر فشارخون کنترل نشده و مشکلات قلبی دارند .

- بیماران باسابقه ابتلا مکرر به DKA« کتواسیدوز دیابتی » عارضه حاد بدنبال بیماری دیابت که بدنبال کمبود انسولین همراه با افزایش هورمونهای متقابل انسولین مثل گلوکاگن ایجاد و با افزایش قندخون درد شکمی – تهوع و استفراغ و بوی استون در تنفس بیمار تظاهر و اورژانس پزشکی است .

- بیماران مبتلا به دیابت حاملگی

- بیماران دیابتی با عفونت داخلی

- بیماران دیابتی سالمند که عدم تمرکز و فراموشی دارند .

- بیمارانی که دو دوره یا بیشتر « هیپوگلیسمی » افت قندخون و یا «هیپرگلیسمی » افزایش قندخون  را تجربه کرده اند.

توصیه های غذایی به افراد طبیعی و افراد دارای اضافه وزن توصیه می شود که در طول ماه رمضان نباید وزنشان زیاد شود برای افراد چاق ماه مبارک رمضان فرصت عالی برای کاهش وزن است .

به افراد لاغر و کسانی که در مرز لاغری هستند توصیه می شود که در طول ماه رمضان از وزنشان کاسته نشود .

بی احتیاطی در زمان افطار خوردن با ولع مواد غذایی و جبران گرسنگی با افراط در پرخوری است این میتواند سبب هیپرگلیسمی « بالا رفتن خون » و البته اضافه وزن شود .

امساک و رعایت رژیم غذایی حتی در هنگام روزه داری لازم است ، زیرا فرد روزه دار بین افطار تا اذان صبح میتواند غذا مصرف کند و این نباید باعث بالا رفتن قندخون شود .

لازمست مصرف مواد غذایی شیرین از جمله زولبیا و بامیه را محدود کنید . در صورت تمایل شدید به مواد شیرین میتوانید از شیرینیهای مجاز رژیمی استفاده کنید .

هنگام افطار بهتر است با یک غذای ساده « مشابه صبحانه » آغاز کنید و شام را بلافاصله 1 تا 2 ساعت بعد از افطار صرف کنید .

قبل از خوابیدن نیز میتوانید غذای مختصری مشابه عصرانه بخورید . غذای سحر بسیار مهم است « در صورت نخوردن سحری روزه داری ممنوع میباشد .

هنگام سحر و قبل از شروع روزه لازمست حداقل 1 تا 2 لیوان آب نوشیده شود تا بدن در طی روز دچار کم آبی نشود .

چگونه مقدار غذای مصرفی را با کنترل قندخون مدیریت کنیم ؟

اگر بعد از افطار احساس کردید که قند خونتان بالاست در صورت امکان قندخونتان را اندازه گیری کنید اگر بالای 250 میلی گرم در دسی لیتر بود باید از رژیم غذایی شب خود 20 درصد کم کنید و تا زمانی که قندخونتان بالاست رژیم غذایی خود را بهتر کنترل کنید « با کارشناس تغذیه مشاوره شود » در واقع ، بالا بون قندخون هنگام شب مانع از نتایج مثبت روزه داری برای بیمار می شود .

اگر هنگام سحر احساس کردید که قندخونتان بالاست باید قندخون خود را اندازه بگیرید . در صورتیکه بالای 200 میلی گرم در دسی لیتر باشد باید 20 درصد از مواد غذایی خود را کم کنید .

اگر قندخونتان هنگام سحر بالای 350 میلی گرم در دسی لیتر باشد توصیه می شود که اصلاً روزه نگیرید و با پزشک خود مشورت کنید .

زمان انجام آزمایش در ماه رمضان قبل از افطار ، سه ساعت بعد از افطار و پیش از سحر توصیه می شود که اطلاعات خوبی از وضعیت قندخون در اختیار بیمار می گذارد . این کار را میتوانید توسط دستگاه گلوکومتر « قندسنج » انجام دهید .

توصیه های دارویی

همه بیماران مبتلا به دیابت نیاز به رژیم دارویی بمنظور اطمینان از کنترل خوب قندخون خود دارند این تنظیم و تطبیق باید براساس تغییرات زمان خوردن غذا در ماه رمضان و میزان فعالیت فیزیکی انجام گیرد .

1-   در بیمارانی که از انسولین برای پائین آوردن قندخون استفاده می کنند :

الف ) رژیم سه بار تزریق انسولین :

یک تزریق انسولین کریستال قبل از افطار

یک تزریق انسولین کریستال قبل از سحر

یک تزریق انسولین NPHدر اواخر شب توصیه می شود .

ب ) رژیم دو بار تزریق انسولین :

  یک تزریق انسولین NPHو رگولار ترکیبی قبل از افطار

  یک تزریق انسولین NPHو رگولار ترکیبی قبل از سحر

ج ) کسانیکه از پمپ انسولین برای تزریق زیر جلدی مداوم استفاده می کنند بایستی سرعت آزاد شدن انسولین زیر جلد را کاهش داده و دوز های اصلی را برای متعادل کردن قندخون در سحر و افطار افزایش دهند در تمامی موارد کنترل قندخون با استفاده از گلوکومتر « قندسنج » و گزارش به پزشک معالج توصیه می شود .

2- در بیمارانی که از داروهای خوراکی برای کنترل قندخون استفاده می کنند .

تحقیقات مختلف نشان داده است که با تغییرات صحیح در مقدار داروهای پائین آورنده قندخون میتوان خطر ابتلا به هیپوگلیسمی « افت قندخون » و هیپرگلیسمی « افزایش قندخون » را کاهش داد .

استفاده از داروهای خوراکی کوتاه اثر بیشتر از داروهای خوراکی طولانی الاثر توصیه می شود . با پزشک مشورت شود رژیم دارویی در ماه رمضان باید از نظر مقدار و زمان مصرف دارو تغییر کند و برای هر بیمار این تغییرات منحصر به فرد است و به شرایط شخصی و وضعیت پزشکی بیمار بستگی دارد.

-   بیمارانی که فقط متفورمین مصرف می کنند ، خطر افت قندخون آنها را تهدید نمی کند اگر چه مقدار داروی مصرفی آنها باید در روزه داری معکوس شود یعنی داروی صبح آنها موقع افطار و داروی شب آنها باید موقع سحر خورده شود .

-   به بیمارانی که گلی بن کلامید مصرف می کنند در طی روزه داری توصیه می شود که مقدار داروی صبح آنها در افطار مصرف شود .

-   مصرف داروهای خوراکی کنترل قندخون نباید در ماه رمضان فراموش شود، زیرا بعلت عدم مصرف مایعات خون غلیظ تر شده و قند بیشتر بالا می رود .

-  در صورتیکه مصرف دارو را هنگام روزه داری فراموش کردید بهتر است آن روز را روزه نگیرید .

 

توصیه های ورزشی

فعالیت بدنی فرد روزه دار باید در حد معمول باشد و استراحت زیاد به نفع شما نیست . اموری که به فعالیت بدنی شدید نیاز دارد را بهتر است بعد از ظهرها انجام ندهید تا از افت شدید قندخون پیشگیری نمایید . ورزش سبک 15-10 دقیقه ای هنگام صبح مناسب تر می باشد . اما ورزش هنگام بعد از ظهر و قبل از افطار میتواند مشکل ساز باشد .

باید درصورت امکان طی شب ها چند ساعت بعد از افطار زمانی را به ورزش اختصاص دهید .

روزه داری و افت قندخون

یکی از عوارض خطر آفرین هنگام روزه داری ، کاهش بیش از حد قندخون است که خود را با علائمی همچون ضعف ، بی حالی ، عرق سرد ، تپش قبل ، سرگیجه ، تاری دید ، گرسنگی شدید و لرزش بدن و نهایتاً بیهوشی نشان می دهد .

در صورتیکه بیمار دیابتی روزه دار ، وسط روز دچار علائم افت قندخون شد باید فوراً با قندسنج قندخون را اندازه گیری نماید . در صورتیکه مقدار قندخون کمتر از 50 میلی گرم در دسی لیتر باشد حتماً روزه خود را می بایست افطار کند .

اگر دستگاه قندسنج ندارد ، در صورت پبدایش علائم افت قندخون سریعاً روزه خود را افطار کرده و با مصرف شربت و شیرینی به اندازه لازم مانع از بروز عوارض بعدی شود .

نتیجه گیری :

اکثر بیماران مبتلا به دیابت نوع ΙΙکه داروهای خوراکی پائین آورنده قندخون استفاده می کنند عده ای از بیماران دیابتی نوع Iکه انسولینی هستند و در مورد روزه داری اصرار می ورزند در صورت کنترل دقیق قندخون و اعلام مجوز از طرف پزشکشان اجازه روزه داری در ماه رمضان را دارند برای موفقیت در روزه داری در طول ماه مبارک رمضان ، باید در مورد کنترل غذایی و اندازه گیری منظم قندخون بوسیله گلوکومتر « سه بار در روز » ، داشتند فعالیت فیزیکی مناسب روزانه ، تطابق داروهای مصرفی با شرایط روزه داری ، دقت کامل داشته باشیم .

تمام بیماران مبتلا به دیابت حتماً باید در مورد روزه داری و شرایط خودبا پزشکشان مشورت کنند پزشکان می بایستی سابقه پزشکی بیمار خود را بررسی کرده تا از توانایی روزه داری بیمار اطمینان یابند وبه بیمار اطلاعات صحیح و لازم و کافی را بدهند و بیمار را طوری درمان کنند که بیمار قادر به روزه داری در عین صحت و سلامت  باشد .

20سوال مرتبط با روزه داری

سوال 1 = من بیماری قند دارم و در حال حاضر برای پایین آوردن قند خونم از قرص قند استفاده می کنم ، آیا می توانم امسال روزه بگیرم ؟

جواب = در صورتی که شما به بیماری مزمن دیگری که پزشک مربوطه شما را از گرفتن روزه به علت آن منع کرده است مبتلا نیستند و در حال حاضر قند خونتان در حد قابل قبولی ( در حالت ناشتا زیر 160 ) است و اخیراً دچار افت قندخون نشده اید ، به احتمال زیاد می توانید روزه بگیرید .

 سوال 2 = آیا دخترم که دیابتی است و انسولین تزریق می کند می تواند روزه بگیرد ؟

جواب = بعید به نظر می رسد که ایشان بتوانند روزه داری را تحمل کنند . البته اگر اصرار برروزه گرفتن دارد ، در صورتی که انسولین زیادی مصرف نمی کند و طی روز دچار افت قندخون نمی شود ، با احتیاط کامل ( زیر نظر پزشک خود جهت تنظیم رژیم غذایی و انسولین ) و رعایت نکاتی که بیان خواهد شد ممکن است بتواند دوره روزه داری را بدون خطر پشت سر بگذارد .

سوال 3 = آیا اگر من روزه بگیرم ممکن است دچار عوارض بشوم ؟

جواب = خطر ناکترین عارضه روزه داری ، کاهش بیش از حد قندخون است . شما طی روزه داری بیش از هرچیز باید مراقب باشید که قندخونتان زیاد افت نکند .

سوال 4 = چگونه می توانم بفهمم که قندخونم پایین آمده است ؟

جواب = افت قندخون با علامتهایی مانند ضعف و بی حالی ، عرق سرد فراوان ، تپش قلب ، سرگیجه ، تاری دید، گرسنگی شدید و لرزش بدن و در نهایت بیهوش شدن مشخص می گردد .

سوال 5 = اگر وسط روز دچار افت قندخون شدم چه کنم ؟

جواب = در صورتی که شما گلوکومتر ( دستگاه اندازه گیری قندخون ) در اختیار دارید فوراً قندخونتان را اندازه بگیرید در صورتی که قندخونتان کمتر از 50 باشد  حتماً روزه خود را افطار کنید . اگر گلوکومتر ندارید، با پیدایش علایم کاهش قندخون ، سریعاً روزه خود را افطار نمایید و با مصرف شربت یا شیرینی مختصر از عوارض بعدی پیشگیری کنید .

سوال 6 = آیا روزه گرفتن رژیم محسوب می شود یا اینکه طی ماه رمضان هم باید رژیم خاصی را رعایت کنم ؟

جواب = رعایت رژیم دیابتی برای شما الزامی است . شما طی ماه رمضان بین افطار تا اذان صبح مواد غذایی مصرف می کنید لذا باید نکاتی را رعایت نمایید که قندخون شما در این فاصله بیش از حد بالا نرود .

سوال 7 = آیا میزان کل مواد غذایی مصرفی ام در ماه رمضان باید مانند رژیم قبلی باشد ؟

جواب = بله حتماً شما نباید کالری دریافتی خود را در ماه رمضان نسبت به قبل افزایش دهید . به ویژه مصرف مواد قندی شیرین از جمله زولبیا و بامیه را محدود کنید در صورت تمایل شدید به مواد شیرین می توانید از مربا یا نوشابه های رژیمی استفاده نمایید و یاهنگام افطار دو عدد خرما همراه با نوشیدنی مانند چای مصرف کنید .

سوال 8 = وعده های غذایی من باید به چه صورت باشد ؟

جواب = بهتر این است که با یک افطار ساده ( مثلاً مشابه صبحانه )آغاز کنید و شام را بلافاصله 2-1 ساعت بعد صرف نمایید قبل از خوابیدن هم می توانید غذای مختصری ( مشابه عصرانه ) بخورید . سحری را هم حتماً میل کنید .

سوال9= اگر برای خوردن سحری نتوانستم بیدار شوم چه باید کرد ؟

جواب = بهتر است از روزه گرفتن در آن روز منصرف شوید .

سوال 10 = نوشیدن آب و مایعات غیر قندی تا چه اندازه مجاز است  ؟

جواب = بهتر این است که آب کافی بنوشید تا طی روز دچار کمبود آب بدن نشوید . توصیه می شود بعد از خوردن سحری و قبل از شروع روزه ، حداقل 2-1 لیوان آب بنوشید .

سوال 11 = آیا رفتن مرا به مهمانی های افطار صلاح می دانید ؟

جواب = مسلماً شرکت در جمع خانواده و دوستان از نظر روحی بسیار برایتان مناسب است اما چه در ماه رمضان و چه در غیر آن ، هیچ گاه در مهمانی ها فراموش نکنید که دیابتی هستید تا سالها با سلامت کامل به زندگی ادامه بدهید .

سوال 12 = اگر بعد از افطار احساس کردم قندخونم بالاست چه کنم ؟

جواب = در صورت امکان قندخونتان را اندازه گیری کنید اگر بالای 250 بود باید شب بعد ، از رژیم غذایی خود کم کنید . ( 20 درصد از مواد غذایی که میل میکنید کم کنید .) و تا زمانی که قندخونتان همچنان بالاست رژیم غذاییتان را بهتر کنترل کنید می توانید از مشاوره تغذیه خود یا پزشکتان کمک بگیرید ، تا دچار مشکل نشوید به هر حال متوجه باشید که اگر قند خونتان هنگام شب بالا باشد، نتایج مثبت روزه داری عاید شما نخواهد شد.

سوال 13= اگر هنگام سحر احساس کردم قند خونم بالاست چه کنم؟

 جواب = در این صورت هم اگر قند خونتان بالای 200 باشد باید از مواد غذایی سحری خود 20  درصد کم کنید، اما اگر قند خونتان بالای 350 بود، توصیه می شود که اصلاً  روزه نگیرید و حتماً با پزشکتان مشورت کنید.

سوال14= اگر طی روز استراحت کنم بهتر است یا می توان فعالیت بدنی نیز داشته باشم؟

جواب= فعالیت بدنی شما باید در حد معمول باشد و استراحت زیاد به نفع شما نیست . اموری که به فعالیت جسمی شدید نیاز دارد را بهتر است بعد از ظهرها انجام ندهید تا از افت شدید قند خون پیشگیری نماید.

سوال15= چگونه ورزش کنم؟

جواب= ورزش سبک 15-10 دقیقه ای هنگام صبح احتمالاً برایتان مناسب است اما ورزش هنگام بعد از ظهر و قبل از افطار می تواند مشکل ساز باشد . باید در صورت امکان طی شب ها چند ساعت بعد از افطار زمانی را به ورزش اختصاص دهید .

سوال 16= در ماه رمضان قرص هایم را در چه زمانی مصرف کنم ؟

جواب = به طور کلی قرص های مصرفی صبح و ظهر را همزمان هنگام افطار و قرص شبانه را پیش از سحری مصرف نمائید  . البته اگر قندخونتان تحت کنترل می باشد ، ممکن است تحت نظارت پزشک بتوانید تعداد  قرص هایتان را کاهش دهید .

سوال 17= اگر فراموش کردم قرصم را مصرف کنم چه باید بکنم ؟

جواب = از آنجا که عدم مصرف مایعات طی روز می تواند به غلیظ شدن خون و بالاتر رفتن قندخون و عوارض دیگر منجر شود ، لذا توصیه می شود حتماً قرص خود را به موقع مصرف کنید و اگر فراموش کردید ، خصوصاً در صورتیکه معمولاً قندخونتان بالاست ، بهتر است آن روز را روزه نگیرید .

سوال 18= بهترین زمان برای آزمایش قندخون در ماه رمضان کدام است ؟

جواب = مسلماً ایده آل است که هر بیمار دیابتی که روزه می گیرد گلوکومتر در اختیار داشته باشد و قبل از افطار ، دوساعت بعد از افطار و پیش از سحری ، قندخون خود را اندازه گیری نماید اما در صورتی که گلوکومتر در دسترس ندارید ، بهتر است آزمایش های خود را تحت نظارت پزشک و در زمان تعیین شده انجام دهید در ماه رمضان بررسی قندخون ناشتا باید قبل از افطار صورت گیرد که این بسیار کمک کننده است .

سوال 19 = آیا روزه بگیرم چربی خونم هم پایین خواهد آمد ؟

جواب = اگر رژیم خود را رعایت کنید ، می توانید منتظر کاهش کلسترول و تری گلیسرید خونتان باشید . این مساله در پیشگیری از بیماریهای قلبی – عروقی هم به شما کمک می کند .

سوال 20 = آیا افراد دیابتی که به نحوی دچار عوارض مزمن دیابت برکلیه ، چشم ، قلب و ... شده اند ،می توانند روزه بگیرند ؟

جواب = ممکن است برخی از این افراد با روزه گرفتن دچار مشکل حادی نشوند ولی برای پیشگیری از پیشرفت عوارض مزمن بهتر است روزه نگیرند و یا با متخصص مربوطه مشورت کنند .

  

 

با آرزوی قبولی طاعات و عبادات

                                                                                                                                              دکتر شاهین رسولی

باید بدانید حتی وقتی آن‌قدرها هم اضافه‌وزن ندارید اگر در محدوده‌ی شکم، چربیِ زیادی داشته باشید در خطر مشکلات سلامتیِ فراوانی هستید و باید راهی برای خلاص شدن از آن پیدا کنید. اگر می‌خواهید در این‌باره بیشتر بدانید و قصد دارید برای افزایش سلامتی‌ آب کردن شکم و پهلو را در برنامه‌ی سلامتی‌ خود بگنجانید با این نوشته همراه شوید و با به کار گرفتن نکات آن که همگی از تحقیقات علمی به دست آمده‌اند هوشمندانه به جنگ چربی‌های شکمی بروید.

 


مقاله مرتبط: ۳ گام ساده اما معجزه‌آسا برای کاهش وزن

واقعیت این است که اضافه وزن داشتن الزاما معادل با بیماری نیست. در حقیقت آدم‌های دارای اضافه وزن فراوانی هستند که در کمال سلامت به سر می‌برند؛ به عکس بسیاری از آدم‌هایی که وزن معمولی دارند به مشکلات متابولیکیِ (سوخت‌و‌ساز) مرتبط با چاقی دچارند. این مسئله به این خاطر است که چربی زیر پوست، حداقل از منظر سلامتی، مشکل مهمی نیست و بیشتر جنبه‌ی زیبایی آن مشکل آفرین است. اما چربی انباشته در حفره‌ی شکم یا همان چربی شکمی است که بزرگ‌ترین مشکلات سلامتی را برای ما به وجود می‌آورد.

 

چربی شکم را معمولا با اندازه‌گیری دور کمر می‌سنجند. این کار را می‌توانید با متر نواری در خانه انجام بدهید. دور کمر بیش از ۱۲۰ سانتی‌متر در مردان و بیشتر از ۸۸ سانتی‌متر در زنان به عنوان چاقیِ شکمی شناخته می‌شود.

روش‌های ثابت‌شده‌ای برای کاهش چربی وجود دارد که چربی‌های شکمی را بیشتر از بخش‌های دیگر بدن هدف قرار می‌دهند این روش‌ها را با هم مرور می‌کنیم:


مقاله مرتبط: ۱۳ توصیه برای لاغری سریع اما صحیح

۱. مصرف قند‌ها، شکر و نوشیدنی‌های شیرین را کنار بگذارید

شکرهای افزوده را می‌توان شکر پنهان نامید زیرا گاهی نمی‌دانیم در خوراکی‌هایی که می‌خوریم تا چه اندازه شکر وجود دارد. شکر ماده‌ای بسیار ناسالم است. مطالعات نشان می‌دهند مصرف خوراکی‌های حاوی شکر اثر مخرب خاصی روی سلامت متابولیکی بدن می‌گذارد.

نیمی از شکر را گلوکز و نیمی دیگر را فروکتوز تشکیل می‌دهد. در حالی که تمام سلول‌ها قادرند گلوکز را تجزیه کنند و به مصرف برسانند فروکتوز روند دیگری را در بدن طی می‌کند. تنها اندامی که می‌تواند شکر را مصرف کند کبد است زیرا تنها کبد انتقال‌دهنده‌ی لازم را برای این کار در اختیار دارد. زمانی که شکر تصفیه‌شده می‌خورید کبدتان را در فروکتوز غرق می‌کنید و کبد این مقدار اضافه را تماما به چربی تبدیل می‌کند.

مطالعات فراوانی نشان داده‌اند که شکر زیاد، معمولا به دلیل مقدار زیاد فروکتوز، می‌تواند به افزایش تجمع چربی در شکم منجر شود. برخی حدس می‌زنند این مکانیسم عامل اثرات مضر شکر روی سلامتی است. شکر، چربی شکم و کبد را افزایش می‌دهد که به مقاومت انسولینی و مشکلات متابولیکی فراوان دیگر می‌انجامد.

در این میان مصرف شکر به صورت مایع حتی بدتر است. مغز کالری‌های دریافتی مایعات را مانند کالری‌ مواد جامد ثبت نمی‌کند، بنابراین وقتی نوشیدنی‌های شیرین‌شده با شکر می‌نوشید، در مجموع کالری بیشتری وارد بدن‌تان می‌کنید.

مطالعات نشان داده است که به ازای مصرف روزانه یک سهم (serving) نوشیدنی‌های حاوی شکر، خطر چاقی در کودکان تا ٪۶۰ افزایش می‌یابد.

تصمیم بگیرید که شکر را در رژیم روزانه‌ی خود به حداقل برسانید و نوشیدنی‌های شیرین را مطلقا مصرف نکنید.

این نوشیدنی‌ها شامل انواع نوشابه‌های شیرین شده با شکر، آب میوه‌ها و نوشیدنی‌های ورزشی پُرشکر می‌شود.

به یاد داشته باشید که هیچ یک از توصیه‌های بالا درباره‌ی میوه‌های کامل که خوراکی‌هایی بسیار سالم و سرشار از فیبر هستند صادق نیست. فیبرِ میوه‌ها اثر منفی فروکتوز آنها را تخفیف می‌دهد. مقدار فروکتوزی که از میوه‌ها به بدن می‌رسد در برابر مقداری که در یک رژیم مملو از مواد شیرین مصرف می‌شود ناچیز است.

اگر قصد دارید مصرف شکر را محدود کنید باید به برچسب خوراکی‌هایی که می‌خرید دقت کنید. بسیاری از موادی که در فروشگاه‌ها وجود دارد حاوی مقادیر بالای شکر هستند که معمولا آنها را نادیده می‌گیریم.

نکته‌ی مهم: مصرف بیش از اندازه‌ی شکر، به خصوص نوشیدنی‌های شیرین مانند نوشابه‌ها، ممکن است محرک عمده‌ی تجمعِ چربی در شکم باشند.


مقاله مرتبط: رابطه چاقی و دیابت چیست؟

۲. مصرف پروتئین را افزایش بدهید

 

مصرف مقدار بیشتری پروتئین می‌تواند یک استراتژی عالی بلند‌مدت برای کاهش چربی شکم باشد. وقتی صحبت از کاهش وزن در میان است پروتئین مهم‌ترین درشت‌مغذی (macronutrient) به حساب می‌آید. تحقیقات نشان می‌دهد پروتئین هوس‌های غذایی را تا ۶۰٪ درصد کاهش می‌دهد، متابولیسم را به اندازه‌ی ۸۰ تا ۱۰۰ کالری در روز بالا می‌برد و به شما کمک می‌کند که ۴۴۱ کالری در روز کمتر مصرف کنید.

اگر قصد کاهش وزن دارید، احتمالا یگانه تغییر رژیم غذایی که بیشترین کارآمدی را برایتان به دنبال خواهد داشت این است که به رژیم‌تان مواد پروتئینی اضافه کنید. برخی شواهد نشان می‌دهد که پروتئین مشخصا در مقابله با چربی‌های شکم کارساز است. در یک تحقیق معلوم شد مقدار و کیفیت پروتئین مصرفی نسبت عکس با چربی‌های شکم دارد. به این معنا که افرادی که پروتئین بهتر و با کیفیت‌تری مصرف می‌کنند چربی شکمی بسیار کمتری دارند. تحقیق دیگری در دانمارک ارتباط مصرف پروتئین را با کاهش معنی‌دار خطر بروز چربی‌های شکمی در یک دوره‌ی ۵ ساله تصدیق کرد. این تحقیق همچنین نشان داد کربوهیدرات‌های فرآوری شده و روغن‌ها با افزایش چربی شکم مرتبط هستند در مقابل سبزیجات و میوه‌ها با کاهش میزان این چربی‌ها ارتباط دارند.

در بسیاری از مطالعاتی که پروتئین را برای کاهش چربی‌های شکم مفید دانسته‌اند ۲۵ تا ۳۰ درصد کالری روزانه از پروتئین تأمین شده است. این مقدار پروتئینی است که باید در رژیم‌تان به آن برسید تا نتایج بالا را تکرار کنید. پس تلاش کنید مصرف غذاهای با پروتئین‌ بالا مانند تخم‌مرغ، ماهی، غذاهای دریایی، حبوبات، مغزها، گوشت، محصولات لبنی و برخی از دانه‌های کامل را در برنامه‌ غذایی‌تان افزایش بدهید.

اگر برای دریافت پروتئین از رژیم غذایی خود مشکل دارید استفاده از یک مکمل پروتئینی باکیفیت مانند پروتئین وِی (whey protein) راهی سالم و آسان برای افزایش میزان پروتئین دریافتی شماست.

اگر از رژیم گیاه‌خواری پیروی می‌کنید درباره‌ی اینکه چگونه می‌توانید پروتئین دریافتی خود را بالا ببرید این مقاله‌ی چطور را مطالعه کنید.

نکته‌ی اضافی: سعی کنید غذای خود را با روغن نارگیل بپزید. برخی شواهد نشان می‌دهند که مصرف ۳۰‌mL (حدود دو قاشق سوپ‌خوری) روغن نارگیل در روز چربی شکمی را به مقدار کمی کاهش می‌دهد.

نکته‌ی مهم: خوردن پروتئین کافی راهی بسیار مؤثر در کاهش وزن است. برخی مطالعات تأیید می‌کنند که مصرف پروتئین خصوصا در برابر تجمع چربی شکم مؤثر است.


مقاله مرتبط: رابطه استرس و چاقی چیست و چگونه می‌توان با آن مقابله کرد؟

۳. مصرف کربوهیدرات‌ها را در رژیم‌تان کاهش دهید

محدودیت کربوهیدرات راه بسیار مؤثری برای آب کردن شکم و پهلو است. تحقیقات نشان می‌دهند زمانی که افراد کربوهیدرات مصرفی‌شان را محدود می‌کنند، اشتهایشان کاهش می‌یابد و وزن کم می‌کنند. بیش از بیست تحقیق علمی نشان داده‌اند که در رژیم‌های کم‌‌کربوهیدرات ۲ تا ۳ بار بیشتر از رژیم‌های کم‌چربی وزن کم می‌شود. حتی در شرایطی که گروه افراد با رژیم کم‌کربوهیدرات در مقدارِ مصرفِ کالری آزاد بودند و افراد گروه رژیم کم‌چربی تحت محدودیت کالری و گرسنگی قرار داشتند هم این نتایج صحت داشت.

علاوه براین، رژیم‌های کم‌کربوهیدرات آب بدن را به سرعت کم می‌کنند، که افراد می‌توانند نتایج آن را تقریبا بلافاصله ببینند. تفاوت زیادی روی ترازو در عرض چند روز دیده می‌شود. همچنین در تحقیقاتی که رژیم‌های کم کربوهیدرات را با رژیم‌های کم‌چربی مقایسه کرده‌اند رژیم‌های کم‌کربوهیدرات به طور خاص چربی‌های شکم، کبد و اطراف اندام‌های داخلی را هدف گرفته‌اند. این یعنی به طور خاص در رژیم کم‌کربوهیدرات میزان زیادی از چربی‌ای که بدن از دست می‌دهد از نوع چربی خطرناک و مولد بیماری در ناحیه‌ی شکمی است.

تنها اجتناب از کربوهیدرات‌های فرآوری‌شده (نان سفید، ماکارونی و…)، به خصوص اگر مقدار پروتئین مصرفی‌تان را بالا نگه دارید برای این منظور کفایت می‌کند.

اما اگر قصد کاهش سریع وزن دارید (که متخصصان این کار را توصیه نمی‌کنند) می‌توانید میزان کربوهیدرات مصرفی روزانه‌تان را به ۵۰ گرم برسانید. این کار بدن را در حالت کتوزیس (ketosis) قرار می‌دهد که طی آن اشتها کاهش می‌یابد و بدن برای دست‌یابی به انرژی عمدتا به سراغ سوزاندن چربی‌ها می‌رود.

البته رژیم کم‌‌کربوهیدرات در کنار کمک به کاهش وزن می‌تواند فواید دیگری نیز داشته باشد. این رژیم می‌تواند در دیابت نوع ۲ نجات‌دهنده‌ی زندگی فرد باشد.

نکته مهم: تحقیقات نشان می‌دهند رژیم کم‌کربوهیدرات به خصوص برای خلاص شدن از چربی‌های ناحیه شکمی، اطراف اندام‌های داخلی و درون کبد مؤثر است.


مقاله مرتبط: یک رژیم کم کربوهیدرات شامل چه خوراکی‌هایی می‌شود؟

۴. خوراکی‌های فیبردار مصرف کنید، به خصوص از نوع فیبر محلول

 

فیبرهای غذایی اساسا مواد غیرقابل هضم گیاهی هستند. اغلب ادعا می‌شود که مصرف مقادیر زیاد فیبر به کاهش وزن کمک می‌کند. این مطلب گرچه صحیح است اما باید دقت کرد که همه‌ی فیبرها یکسان نیستند. به نظر می‌رسد بیشتر نوع فیبر محلول در آب و چسبنده (viscous) است که به کم کردن وزن کمک می‌کند. این فیبرها با آب ترکیب می‌شوند و ماده‌ی ژل‌مانند ضخیمی را شکل می‌دهند که روی سطح روده قرار می‌گیرند.

این ژل می‌تواند سرعت حرکت غذا را در طول مسیر گوارشی به میزان زیادی آهسته کند که هضم و جذب مواد مغذی در زمان طولانی‌تری اتفاق بیفتند. نتیجه‌ی نهایی این مسئله احساس سیری طولانی‌تر و کاهش اشتهاست.

یک مطالعه‌ی مروری نشان داد افزودن ۱۴ گرم فیبر روزانه به رژیم غذایی با کاهش ۱۰٪ در مصرف کالری و کاهش وزنی معادل با دو کیلو در بازه‌ی زمانی ۴ ماهه مرتبط است. در یک تحقیق ۵ ساله مشخص شد بین خوردن روزانه ۱۰ گرم فیبر محلول با کاهش ۳.۷٪ درصدیِ چربیِ حفره‌ی شکمی ارتباط وجود دارد. در این تحقیق ارتباطی بین خوردن فیبر با کاهش چربیِ زیرپوستی پیدا نشد. معنی این تحقیقات این است که فیبر محلول می‌تواند در کاهش چربی‌های مضر شکم مفید باشد.

بهترین راه افزایش میزان فیبر مصرفی استفاده‌ی بیشتر از سبزیجات و میوه‌هاست. سبزیجات و همچنین برخی غلات مانند جو دوسر منبع مناسبی برای تأمین فیبر هستند. همچنین می‌توانید از مکمل‌های فیبر محلول در آب مانند گلوکومان‌ها (Glucomannan) استفاده کنید. این فیبر چسبناک‌ترین فیبر غذایی موجود است و در مطالعات بسیاری اثر کاهش وزن آن مشاهده شده است.

نکته‌ی مهم: شواهدی وجود دارد که فیبرهای محلول در آب می‌توانند چربی‌های شکم را کاهش دهند که این خود به ارتقای سلامت متابولیکی بدن می‌انجامد.


مقاله مرتبط: کدام خوراکی‌ها فیبر بالایی دارند

۵. ورزش در آب کردن شکم و پهلو بسیار تأثیر‌گذار است

 

برای اهمیت ورزش دلایل مختلفی وجود دارد. ورزش یکی از بهترین کارهایی است که اگر بخواهید زندگی طولانی و سالمی داشته باشید و از بیماری‌ها دوری کنید می‌توانید انجام بدهید. برشمردن تمام فواید ورزش برای سلامتی خارج از حوصله‌ی این نوشته است، اما باید اشاره کرد که به نظر می‌رسد ورزش در آب کردن شکم و پهلو مؤثر است.

دقت کنید که در اینجا از ورزش‌های مخصوص ناحیه‌ی شکم صحبت نمی‌کنیم. کاهش چربی موضعی (به معنی کم کردن چربی در یک نقطه از بدن) ممکن نیست و انجام دراز‌ونشست‌های بی‌وقفه به شما کمک نمی‌کند چربی شکم‌تان را آب کنید.

در یک تحقیق مشخص شد با انجام ۶ هفته‌ای ورزش‌های شکمی هیچ اثر قابل اعتنایی در اندازه‌ی دور کمر و مقدار چربی حفره‌ی شکمی ایجاد نمی‌شود که با اندازه‌گیری مشخص و قابل بیان باشد. اما می‌توان گفت انواع دیگری از ورزش‌ها می‌توانند بسیار مؤثر باشند. مطالعات بسیاری نشان می‌دهند ورزش‌های هوازی مانند پیاده‌روی، دویدن، شنا و غیره موجب کاهش عمده‌ی چربی شکمی می‌شوند. مطالعه‌ی دیگری نشان می‌دهد ورزش به طور کامل از تجمع مجدد چربی شکمیِ کاهش یافته بعد از کاهش وزن جلوگیری می‌کند. این یافته اهمیت ورزش را در دوره‌ی حفظ وزنِ کاهش یافته روشن می‌کند. ورزش همچنین به کاهش التهاب، سطوح قند خون و تمام مشکلات متابولیکی مرتبط با چاقی شکمی منجر می‌شود.

نکته‌ی مهم: ورزش می‌تواند برای کاهش چربی شکمی بسیار مفید باشد. علاوه بر این فواید بسیاری برای سلامتی دارد.


مقاله مرتبط: ورزش هوازی چیست و چه تاثیری بر بدن ما دارد؟

۶. به برنامه‌ی غذایی‌تان دقت کنید تا مشخص شود چه غذاهایی‌ می‌خورید و به چه مقدار

آنچه می‌خورید اهمیت دارد. این را تقریبا همه می‌دانیم. گرچه جای تعجب است که اغلب افراد از آنچه می‌خورند اطلاعات زیادی ندارند. مردم فکر می‌کنند دارند از رژیم «پُر پروتئین»، «کم‌کربوهیدرات» یا امثال اینها استفاده می‌کنند اما میزان پروتئین یا کربوهیدرات مورد نیازشان را بیش‌تر یا کمتر از حد لازم تخمین می‌زنند.

فکر می‌کنم برای هر فردی که می‌خواهد رژیم غذایی بهینه‌ای داشته باشد، توجه دقیق به خوراکی‌هایی که می‌خورد برای مدتی ضرورت دارد. منظورمان این نیست که تمام عمر پیمانه‌پیمانه و با شمردن کالری‌ها غذا بخورید، اما انجام گاه‌به‌گاه این کار به مدت چند روز، به شما کمک می‌کند مواردی را که نیاز به تغییر دارند پیدا کنید. اگر می‌خواهید مصرف پروتئین خود را، همان‌طور که بالاتر گفته شد، به ۲۵ تا ۳۰ درصد کالری روزانه‌تان برسانید. خوردنِ بیشتر غذاهای سرشار از پروتئین کافی نیست. بلکه در حقیقت باید آن را اندازه‌ بگیرید و تعدیل و تنظیم لازم را انجام بدهید تا به هدف دست پیدا کنید.

برای این کار باید بدانید بسته به هدف‌تان چه مقدار کالری لازم دارید و هر خوراکی چه مقدار کالری دارد. مقدار کالری مواد غذایی و اطلاعات تغذیه‌ای مربوط را می‌توانید با استفاده از اپ‌های محاسبه‌ی کالری به‌دست آورید. علاوه بر این برخی از این برنامه‌ها می‌توانند بر اساس سن، جنسیت، قد، وزن و سبک زندگی شما، میزان کالری مورد نیازتان را برای حفظ وزن فعلی یا کاهش وزن به روش علمی محاسبه کنند.

وقتی برای مدتی اطلاعات تغذیه‌ای و کالری‌های مصرفی خود را ثبت و ضبط کنید آنچه را که نیاز به تغییر دارد پیدا می‌کنید. این کار را هر چند ماه یک‌بار به مدت چند روز انجام دهید.

جمعه 25 فروردين 1396برچسب:, :: 11:38 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

اختلال وسواس فکری یا عملی (به انگلیسی: O.C.D)، یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط درمورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال‌طلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطاف‌پذیری، صراحت و کارایی می‌انجامد.[۱]

در اختلال وسواسی-فکری عملی افکار وسواس‌گونه و اضطراب‌آور و ترس با وسواس‌های عملی همراه می‌شود. این وسواس‌های عملی کارهایی وسواس‌گونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواس‌های فکری خود انجام می‌دهد. این کردارها تکراری و کلیشه‌ای و تا اندازه‌ای غیرارادی هستند.[۲] طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی 5-DSM، اختلال وسواسی -جبری و اختلالات مرتبط شامل اختلال وسواسی- جبری OCD، اختلال بدریخت انگاری بدن، اختلال ذخیره‌سازی، اختلال کندن مو، اختلال خراشیدن پوست، اختلال وسواسی -جبری و اختلالات ناشی از مواد/دارو، اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط ناشی از بیماری طبی، اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط معین دیگر و اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط نامعین می‌باشد.[۳] طبق ملاک‌های راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی برای اختلال وسواسی دوگونه فکری و عملی تعریف می‌شود.تشخیصی[ویرایش]

A. وجود وسواس‌های فکر یا عملی یا هر دو
وسواس‌های فکری :
۱. افکار، تمایلات یا تصورات راجعه و پایداری که در دوره‌ای از اختلال، به شکل مزاحم و ناخواسته تجربه شده و در اکثر افراد موجب اضطراب یا ناراحتی عمده گردند.
۲. فرد تلاش می‌کند این افکار، تمایلات یا تصورات را ندیده گرفته یا سرکوب کند یا با پرداختن به افکار یا فعالیت‌های دیگر (مثل انجام یک وسواس عملی)، خنثی سازد.
وسواس‌های عملی:
۱. رفتارهای تکراری (نظیر شستن دست، رعایت نظم و ترتیب، وارسی کردن) یا فعالیت‌های ذهنی (نظیر دعا کردن، شمردن، تکرار آهسته کلمات در سکوت) که فرد احساس می‌کند مجبور به اجرای آن‌ها در پاسخ به یک وسواس فکری و یا بر طبق قوانینی که باید دقیقاً انجام شوند.
۲. این اعمال یا فعالیت‌های ذهنی با هدف پیشگیری یا کاهی اضطراب یا ناراحتی و یا جلوگیری از بعضی از رویدادها و وضعیت‌های هراس آور صورت می‌پذیرند؛ با این وجود اعمال و فعالیت‌های ذهنی مذکور رابطهٔ وافع گرایانه‌ای با آنچه که قرار بوده خنثی یا جلوگیری شوند ندارد یا به وضوح افراطی اند.
B. وسواس‌های فکری یا عملی وقت گیرند (بیش از یک ساعت در روز) یا موجب ناراحتی قابل توجه یا اختلال در کارکردهای اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم کارکردی می‌شوند.
[۴]

وسواس شامل احساس، اندیشه یا تصویر ذهنیِ مزاحم است و اجبار شامل رفتاری آگاهانه و عودکننده‌است. ریشه بیماری وسواس اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز می‌کند. چنانچه بیمار در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر می‌شود. گاهی اوقات کودکان هم دچار وسواس می‌شوند که معمولاً نشانه‌های آن رفتارهای پرخاشگرانه، تکرار کلمات و یا لجبازی با اطرافیان است.[نیازمند منبع]

فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی برای کاهش اضطراب خود که ناشی از فکر مزاحم است، فعالیت دیگری انجام می‌دهد که اضطراب او را کاهش دهد که این خود می‌تواند به شدت اختلال کمک کند.[نیازمند منبع]

تحقیقات نشان می‌دهد بین یک تا سه درصد جامعه ممکن است به اختلال وسواس فکری عملی مبتلا باشند.[نیازمند منبع]

وسواسوسواس عقده، هیجان و یا تکانه‌ای است عصبی (ایمپالس) که به شکلی متوالی برخلاف میل بیمار از شکل ناخودآگاه به صورت خودآگاه درآمده و باعث ایجاد پالس‌های عصبی خاص می‌شود تا در او ناراحتی و اضطراب برانگیزد. تا فرد برای رهایی از آن فشار عصبی اقدام به انجام عملی خاص نماید. مثل شستن تکراری دستها و یا شمارش چند باره پول یا کلمات و حروف و … در جواب چنین حمله یی معمولاً شخص می‌کوشد از آن بگریزد و آن فکر خاص را، از ذهن خود بیرون کند و یا با عمل و فکر دیگری جایگزین نماید و البته آگاهی دارد که این وسوسه‌ها مزاحم ذهن او هستند و برخلاف تزریق افکار از خارج تحمیل نمی‌شوند.[۵]

وسواس عملی

وسواس عملی تکانه غیرقابل مقاومتی برای انجام یک عمل غیرمنطقی مانند شستن مکرر، دعای مداوم و غیره است.[۶]

بیماری‌زایی

هرچند دلایل ابتلاء به اختلال وسواس جبری(OCD) کاملاً شناخته‌شده نیست، اما موارد زیر تأثیر زیادی در ابتلاء به این بیماری دارد:[۷]

  1. تغییرات جسمی و بدنی؛
  2. محیط؛
  3. کمبود سروتونین؛
  4. سابقه خانوادگی؛
  5. زندگی پر از استرس.

تأثیرات وسواس (OCD) بر روی زندگی فرد مبتلا[ویرایش]

  1. اتلاف وقت
  2. عدم توانایی در تمرکز حواس و ایجاد حواس‌پرتی؛
  3. بازماندن از کارهای اصلی (ازجمله تحصیل علم و مطالعه و درس خواندن و به‌دنبال آن افت تحصیلی)؛
  4. خسته شدن ذهن و بی‌حوصله شدن فرد برای فکر کردن دربارهٔ موضوعات مهم و اساسیِ زندگی و تحصیلی؛
  5. مشکل در برقرای ارتباط و کاهش کیفیت زندگی.[۷]

روان‌کاوی

تشکل واکنشی، ابطال، جداسازی، توجیه عقلی و دلیل‌تراشی مهمترین دفاع‌های روانی هستند که ممکن است منجر به پیدایش وسواس شوند.[۸]

همه‌گیری

 
نقشهٔ پراکندگی اختلال وسواس فکریِ عملیِ سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۲
  • مردان و زنان به یک اندازه ممکن است به اختلال وسواسیِ جبری مبتلا شوند. اما ابتلاء به این اختلال در مردان عمدتاً در سنین پایین‌تری نسبت به زنان روی می‌دهد.[۹]
  • احتمال تطابق در دوقلوهای همسان بالاتر است.

درمان وسواس

اکثر افرادی که مبتلا به OCD می‌شوند، در مراحل اولیه برخی از علایم این بیماری را به‌طور خفیف تجربه می‌کنند و می‌توان از تشدید علایم در برخی از آنها پیش از آن‌که به‌طور کامل دچار بیماری شوند جلوگیری کرد. درمان اختلال وسواس اجباری ازجمله درمان وسواس فکری شامل سه مرحلهٔ روان‌درمانیِ شناختیِ رفتاری، رفتاردرمانی و دارودرمانی است. درمانهای رفتاری اختلال وسواس اجباری شامل پیشگیری از عادات و رویارویی است. در مرحلهٔ پیشگیری از عادات، یک متخصص به فرد بیمار مبتلا به OCD کمک می‌کند تا در بازه‌های زمانی طولانی و طولانی‌تری از رویارویی با شرایط استرس‌زایی قرار بگیرد که در آن احساس اجبار برای انجام کاری را می‌کند که استرس و اضطراب او را از بین می‌برد. در این شرایط، بیمار اصطلاحاً با خود درگیر می‌شود و هرچه‌قدر که زمان می‌گذرد و او بیشتر به انجام آن کار احساس نیاز می‌کند، او همچنان در مقابل میل وسواسی ایستادگی می‌کند تا مرحله‌ای که دیگر هیچ اجباری برای انجام آن کار خاص احساس نکند.

نمونهٔ جالبی از درمان Exposure and response prevention درمورد بیماری اتفاق افتاد که حساسیت شدیدی به رنگ قرمز داشت. او در منزل خود، هیچ شیء یا وسیله‌ای به رنگ قرمز نگهداری نمی‌کرد و به هیچ وسیلهٔ قرمزرنگی هم دست نمی‌زد. پزشک روانشناس از او درخواست کرد تا گوشی تلفن همراه قرمزرنگش را بردارد و برای مدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه دارد. بیمار در ابتدا از این کار خودداری می‌کرد. در مرحلهٔ بعد و وقتی با اجبار پزشک روبه‌رو شد، دست خود را به‌سمت گوشی برد، اما نتوانست آن را لمس کند. پزشک در یک برخوردِ تقریباً خشن، او را وادار کرد تا به گوشی دست بزند. بیمار چشمان خود را بست و به گوشی قرمزرنگ دست زد. در مرحلهٔ بعد، پزشک او را وادار کرد که گوشی را بردارد و در دست نگاه دارد. او گوشی را با زحمتِ فراوان برداشت و پس از لحظه‌ای دوباره روی میز گذاشت، اما براثر اصرار پزشک، مجدداً آن را برداشت و با چشمان بسته، به‌مدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه داشت. با گذشت زمان، بیمار کم‌کم به در دست نگاه داشتن گوشی قرمزرنگ عادت کرد و یادگرفت که چشمان خود را هم باز کند و گوشی قرمزرنگ را بنگرد. این فرایند به‌مدت ۳۰ دقیقه به‌طول انجامید و از همین لحظه بود که بیمار مبتلا به اختلال وسواس اجباری، حساسیت خود به رنگ قرمز را از دست داد، و البته با توجه به اینکه مدتی نیز تحت دارودرمانی بود، تا حدود زیادی بهبود یافت.

به گفتهٔ پژوهشگران و پزشکان، درمان رویارویی و پیشگیری از پاسخ در یک فرایند ۲۰ تا ۹۰ دقیقه‌ای اتفاق می‌افتد و احساس اجبار برای انجام کاری که از اضطراب جلوگیری می‌کند، حداکثر ۹۰ دقیقه به‌طول می‌انجامد؛ در نتیجه بیمار درصورتی‌که بتواند ۹۰ دقیقه در برابر فکر وسواسیِ خود مقاومت کند، بر بخش اعظمی از بیماری خود غلبه کرده‌است.

درمان دارویی برای اختلال وسواس اجباری نیز یکی از مراحل مهم در فرایند بهبودی بیمار است. برای درمان اختلال وسواس اجباری از داروهایی در گروه Selective Serotonin Reuptake Inhibitor (SSRI) استفاده می‌شود. این داروها که اصطلاحاً آنها را مهارکنندهٔ انتخابی بازجذب سروتونین می‌نامیم، مقدار ترشح سروتونین در مغز را افزایش می‌دهند. در مغز بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری، سروتونین بسیار کمی ترشح می‌شود و یا مقدار ترشح شده توسط عصب‌های پیش سیناپس جذب و نابود می‌شود.

این داروها همان‌طور که از نامشان پیداست، از بازجذب یا دفع سروتونین در مغز جلوگیری می‌کنند. این دفع در محل سیناپس‌ها اتفاق می‌افتد یعنی جایی که سلولهای عصبی (نورونها) به یکدیگر متصل هستند. سروتونین یکی از مواد شیمیایی در مغز است که پیامهای عصبی را از یک نورون به نورون دیگر در طول سیناپس‌ها منتقل می‌کند.

از این داروها در درمان افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات خلقی نیز استفاده می‌شود. SSRIها میزان تراکم سروتونین در سیناپس‌ها را افزایش می‌دهند. آنها این کار را با جلوگیری از بازجذب سروتونین در سلول عصبی که یک پالس مغزی را منتقل می‌کند انجام می‌دهند. بازجذب سروتونین عامل پایان یافتن تولید سروتونین جدید است.

از جمله داروهای رایجی که برای درمان اختلال وسواس اجباری تجویز می‌شوند و در گروه SSRIها جای می‌گیرند، می‌توان به فلوکستین (Fluoxtine)، سرترالین (Sertraline)، سیتالوپرام (Citalopram)، پاروکستین (Paroxetine) و اسیتالوپرام (Escitalopram) اشاره کرد. در درمان اختلال وسواس اجباری همچنین از دارویی‌هایی چون اولانزاپین (Olanzapine) و رسپریدون (Respridone) استفاده می‌شود.

این گروه از داروها معمولاً بازخورد بسیار خوبی در درمان اختلال وسواس اجباری می‌دهند و اثرات جانبی بسیار کمی دارند. سردرد، کم‌خوابی، اسهال و هیجان از جمله اثرات جانبی این داروها هستند.

رازی که افراد خوشحال هرگز به شما نمی‌گویند

 

 


 

 

نیازی به گفتن نیست که همه‌ی زندگی لحظات خوش آن نیست و اغلب بارها و بارها به زانو در می‌آیید، اما در همین لحظات است که آدم‌های خوشحال برای شاد بودن تلاش می‌کنند. اگر به نظرتان می‌رسد این افراد همه‌ی چیزهایی را که می‌خواهند، دارند، احتمالا درست متوجه شده‌اید، اما دلیلش این است که آنها راز خوشحالیِ واقعی را کشف کرده‌اند، چیزی که در درونِ خود آنهاست. در این نوشته این رازها را با شما در میان می‌گذاریم:

۱. همیشه خوشحال نیستند

بیایید روراست باشیم، هیچ‌کس همیشه خوشحال نیست، دلیل خوبی هم برای آن وجود دارد. این درّه‌ها هستند که زیبایی قله‌ها را به ما نشان می‌دهند. افراد واقعا خوشحال این را می‌دانند و به خودشان اجازه می‌دهند که به‌طور طبیعی احساس اندوه یا سرحال نبودن را تجربه کنند. تلاش برای خوشحالیِ تحمیلی، خب، تحمیلی است. پس آنها اندوه، اشک و موانع پیش‌ِ رو را می‌پذیرند و به خودشان اجازه‌ی تجربه‌ کردن این لحظات را می‌دهند. هر چه باشد آنها آدم‌اند.


مقاله مرتبط: ۱۰ عادت‌ مشترک انسان‌هایی که هیچ‌وقت خوشحال نیستند

 


 

۲. نه گفتن را آموخته‌اند

عجیب به نظر می‌رسد، اما نه گفتن برای بعضی از آدم‌ها کار راحتی نیست، به خصوص اگر از آن دسته از افرادی باشید که عاشق خوشحال کردن دیگران‌‌اند؛ با این حال، اگر در نتیجه‌ی چنین کاری همیشه حالِ بدی را تجربه می‌کنید، باید بدانید افرادِ واقعا خوشحال، انرژیِ خود را وقفِ این کار نمی‌کنند. این کار، بی‌بروبرگرد به استرس و اضطراب ختم می‌شود و به نوعی هدفِ خوشحال بودن را به تمام معنا نابود می‌کند. در عوض، آدم‌های خوشحال از حقِ خود برای نه گفتن استفاده می‌کنند. آنها این کار را به شیوه‌ای جسورانه انجام می‌دهند، شیوه‌ای که نه به روابط‌شان آسیب می‌زند و نه خوشحالی خودشان را از بین می‌برد.


مقاله مرتبط: ۱۰ عادت‌ مشترک انسان‌هایی که هیچ‌وقت خوشحال نیستند

 


 

۳. زندگیِ بی‌دردسری نداشته‌اند

اپرا وینفری از قدرتمندترین زنان دنیا زندگی بسیار سختی را پشت سر گذاشته است.

هیچ‌ یک از آدم‌های واقعا خوشحال به شما نخواهند گفت که زندگی‌شان راحت بوده است! شاید بارها زمین خورده باشند، اما هر بار برخاسته‌اند و نپذیرفته‌اند که زمین‌گیر بمانند! قدرت و انرژی فراوانی که برای برخاستنِ مجدد و جنگیدن به کار برده‌اند چیزی است که معنای خوشحالی واقعی را به آنها نشان داده است. اگر بتوانید از درون سختی‌ها با لبخندی بر لب عبور کنید، برنده‌اید و چه کسی است که از این موضوع خوشحال نشود!


مقاله مرتبط: ۱۰ درس‌ زندگی که برای موفقیت به آن نیاز دارید

 


 

۴. از عرش به فرش آمدن را تجربه کرده‌اند

آنها بسیار بیشتر از آنچه بتوانند به شماره بیاورند از عرش به فرش افتاده‌ و دوباره برخاسته‌اند. برای اغلبِ موجوداتِ فانی، سقوط از عرش به فرش احتمالا یعنی پایانِ راه، اما برای افرادِ واقعا خوشحال، این وضع تنها یک موقعیت برای شروعِ دوباره و یک پی‌ریزی‌ مستحکم‌تر و بهتر است. این افراد در مسیرِ صعود درس‌های زیادی آموخته‌اند و در مسیرِ هبوط درس‌هایی بسیار بیشتر. هیچ تجربه‌ای بیهوده نیست و آنها با علمِ به این موضوع پیش می‌روند!


مقاله مرتبط: غلبه بر شکست؛ چگونه شکست را شکست دهیم؟

 


 

۵. نقص‌شان را دوست دارند

برای آدم‌های خوشحال نقص داشتن، همان بی‌نقصی است! آنها با خودشان کنار آمده‌اند و نقص‌ها و عیب و ایرادهایشان را پذیرفته‌اند. افرادِ واقعا خوشحال می‌دانند همه‌ی این نقص‌ها تنها بخشی از چیزی است که آنها را به انسانی استثنایی تبدیل می‌کند و آنها عاشق این موضوع‌اند! آدم‌های خوشحال درک کرده‌اند چیزی به نام بی‌نقصی، وجود خارجی ندارد و نه تنها به دنبال آن نیستند، بلکه فهمیده‌اند که نقص‌ها هم به همان اندازه عالی‌اند!

۶. در زندگی‌‌شان جایی برای استرس باز نمی‌کنند

آدم‌های واقعا خوشحال چه از راه مدیتیشن، چه با دور شدن از شرایط استرس زا یا به روشی خلاقانه مسیر را برای خودشان هموار می‌کنند تا از هر موقعیت استرس‌آورِ غیرضروری اجتناب کنند و به سرعت هر چه تمام‌تر از آنها فاصله بگیرند. این کار به هیچ وجه طفره رفتن نیست، بلکه راهبردی برای تمرکز بر چیزهایی است که واقعا اهمیت دارند و جلوی استرس‌های کوچک آزاردهنده‌ را می‌گیرد تا به مسئله‌ای بسیار حادتر تبدیل نشوند.


مقاله مرتبط: افراد موفق چطور استرس خود را مهار می‌کنند؟

 


 

۷. ورزش می‌کنند

برای خوشحال شدن چه راهی بهتر از انجام کاری است که مواد شیمیایی خوشحال‌کننده‌ی طبیعی را از درون در بدن آزاد می‌کند؟ آدم‌های واقعا خوشحال از دنیای زندگی سالم و ورزش بهره می‌برند، نه فقط برای داشتن ظاهری خوب، بلکه چون به آنها احساسی حتی بهتر از حس کنونی می‌دهد! چه در فضای آزاد بدوند یا در باشگاه ورزش کنند، آدم‌‌های خوشحال از فواید ورزش و ترشحِ اندروفین در بدن باخبرند.

۸. می‌دانند که کافی هستند

 

نیک وُییچ‌ایچ که یک سخنران انگیزشی است برای خوشحالی نیازی به دست و پا ندارد.

 

آنها به آخرین‌ نسخه‌های هرچیز و بهترین‌ها احتیاج ندارند و ارزش خودشان را به چیزهای خارجی گره نمی‌زنند. آدم‌های خوشحال آموخته‌اند که هیچ چیزِ به خصوصی نمی‌تواند احساس خوشحالی یا رضایت را در آنها پدید بیاورد. آنها در روابط‌شان از رویکرد «مرا همان‌طور که هستم بپذیر» پیروی می‌کنند. ممکن است در گذشته بر سر ارزشمندیشان نبردی را پشت سر گذاشته باشند، دنبال چیزهایی رفته باشند که گمان می‌کردند از آنها آدمی بهتر می‌سازد، اما حالا می‌دانند درست به همان صورتی که هستند عالی‌اند.


مقاله مرتبط: ۲۰ راه برای شاد زیستن

 


 

۹. قضاوت نمی‌کنند

آنها نیاز یا تمایلی به قضاوت دیگران ندارند، زیرا دوست ندارند خودشان هم مورد قضاوت قرار بگیرند. ترجیحِ آدم‌های خوشحال این است که بگذارند دیگران همان‌طور که دوست دارند زندگیشان را زندگی کنند. نگرانی در این‌باره که دیگران چه می‌کنند یا نمی‌کنند غیرضروری و زمان‌بر است و فقط به فردِ قضاوت‌کننده احساسِ کاذبِ برتری می‌دهد. آدمِ خوشحال نیازی به این کار ندارد و ترجیح می‌دهد از زمانش به جای تخریبِ دیگران، برای تعالی آنها استفاده کند.

۱۰. می‌توانند توجه‌شان را تنظیم کنند

فارغ از نوع مشکلی که با آن رو‌به‌رو هستند، همیشه راه دیگری برای بررسی مسائل وجود دارد. آنها با تنظیم توجه می‌توانند به مشکلات سخت با نگاهی تازه بنگرند. تنظیم توجه، چشم‌انداز تازه‌ای به دست می‌دهد و با چشم‌اندازی جدید راه‌حلی تازه پدیدار خواهد شد.


مقاله مرتبط: چطور برای رسیدن به هدف با انگیزه بمانیم؟

 


 

۱۱. شور و نشاطِ روزهای کودکی را از دست نداده‌اند

آدم‌های خوشحال از درون کودک‌اند! آنها از سختی‌های زندگی متأثر نشده‌اند، می‌خندند و عشق می‌ورزند. سرزندگیِ آنها مسری است. همین رویکرد آنها به زندگی، کنجکاوی و خلاقیت را در آنها زنده نگه می‌دارد و این حقیقت را باید بپذیریم که بودن در کنار آنها به همین دلیل تا این اندازه خوشایند است.

۱۲. با ترس رودررو می‌شوند

ترس در زندگی آدم‌های واقعا شاد جایی ندارد. آنها در جست‌وجوی خوشحالی‌ پیروزند و خودشان را به سلاحِ‌ شجاعت مجهز کرده‌اند و با زرهِ خوشحالی به جلو حرکت می‌کنند. مواجهه با ترس‌ها البته ترسناک است، اما خب این هم بخشی از سازِ زندگی است که باید با آن رقصید. با رودررو شدن با ترس‌ها این آدم‌ها کنترل زندگی‌شان را به دست می‌گیرند و هیچ چیز اجازه پیدا نمی‌کند بین آنها و خوشحالی فاصله بیندازد.


مقاله مرتبط: نگذارید این ترس ها موفقیت شما را تهدید کنند

 


 

۱۳. ریسک می‌کنند

 

ایلان ماسک، کارآفرینی موفق است که به ریسک‌پذیری شهرت دارد.

 

ریسک‌پذیرها آدم‌های خوشحال‌تری هستند! آنها می‌دانند فراتر رفتن از کنجِ آسایش و پا گذاشتن به حیطه‌های تازه نه فقط دلهره‌آور بلکه یک راه مسلّم برای تجربه‌ی چیزهای نو و شگفتی‌آوری است که زندگی برای عرضه در اختیار دارد. آنچه آنها را وادار به حرکت می‌کند، رشد و بیشتر دانستن درباره‌ی این موضوع است که چه کسی هستند و می‌توانند به چه دست پیدا کنند. آنها می‌دانند ممکن است اشتباه کنند یا شکست بخورند، اما برای آنها شکست فقط یک درسِ دوست‌داشتنیِ دیگر از زندگی است.

۱۴. هیچ کینه‌ای به دل ندارند

آدم‌های خوشحال به عصبانیت‌ها یا آزارهای گذشته نمی‌آویزند، در عوض ترجیح می‌دهند به رنج‌ها اجازه بدهند از وجودشان خارج شوند. هیچ راهی برای نابود کردن خوشحالی بهتر از به دوش کشیدن بار غم‌های قدیمی که وبال گردن‌تان شده، وجود ندارد. آدم‌های واقعا خوشحال از این موضوع باخبرند و بنابراین تجربه‌ی آزار و رنجی را که متحمل شده‌اند می‌پذیرند، می‌بخشند، خود را مجددا آماده می‌کنند و خوشحال‌تر و سبک‌بارتر به پیش می‌روند.


مقاله مرتبط: چطور حتی وقتی غیر ممکن است، بتوانیم ببخشیم؟

 


 

۱۵. دیگران را تشویق می‌کنند

دیدن خوشحالی دیگران و اینکه آنها حداکثر استفاده را از استعدادهای درونی خود ببرند، چنین افرادی را واقعا خوشحال می‌کند. دیدن تلاشِ سختِ دیگران آنها را به واقع خوشحال می‌کند و بنابراین همه‌ی آنچه در توان دارند در راستای حمایت و تشویق افراد مهم و مورد علاقه‌ی زندگی‌شان انجام می‌دهند. همچنین آنها با موفقیت دیگران تشویق می‌شوند، نه اینکه حسادت کنند؛ یعنی یک برد دو‌طرفه!

۱۶. عاشق خندیدن‌ هستند

آدم‌های خوشحال جنبه‌های شاد و مفرّح زندگی را می‌بینند و هدف‌شان این است که همیشه به سمتِ روشنِ زندگی نگاه کنند. وقتی می‌خندند واقعا سرشار از لذت‌اند و می‌توانند بی‌روح‌ترین آدم‌ها را هم به خنده وادارند. آنها می‌دانند در کنار گذر زمان، هیچ التیام‌دهنده‌ای بهتر از خنده وجود ندارد. خندیدن نه تنها آنها را خوشحال می‌کند، بلکه به کنترل موقعیت‌های پر از استرس بسیار کمک می‌کند.


مقاله مرتبط: لبخند زدن چه تاثیری روی شما و اطرافیان‌تان دارد؟

 


 

۱۷. در وهله‌ی اول با خودشان صادق‌اند

آنها می‌توانند هر دروغی که بخواهند به دیگران بگویند، اما همه‌ی آدم‌های خوشحال به شدت مراقب آن ندای درون‌شان هستند که به آنها یادآوری می‌کند، کاملا با خودشان صادق نیستند. شجاعتِ اعترافِ مسائل به خودمان اولین گام صادق و راحت بودن با خود است، پیش از آنکه بتوانید با دیگران صادق باشید. این کار ترسناک است، اما باید انجام شود. آدم‌های واقعا خوشحال می‌دانند اگر قرار است خودِ واقعی‌شان باشند باید با خود صادق باشند، زیرا هیچ چیز مانند عدم صداقت نمی‌تواند قطب‌نمای شادی فرد را از کار بیندازد!

۱۸. از دیگران درخواست کمک می‌کنند

آنها می‌دانند که درخواستِ کمک انسان را به موجودی ضعیف تبدیل نمی‌کند؛ بنابراین وقتی از کسی کمک می‌خواهند دچار احساسِ ضعف یا احساسات منفی دیگر نمی‌شوند. در عوض کمک خواستن را فرصتی برای گرفتن دیدگاه دیگری درباره‌ی ایده یا موقعیت‌شان یا تقسیم باری سنگین با دیگران می‌بینند. آنها متوجه‌اند که ممکن است همیشه پاسخ یا توانایی لازم را در اختیار نداشته باشند که همه‌ی کارها را به تنهایی انجام بدهند. پس از دستی که برای کمک به سوی‌شان دراز شود یا توصیه‌ای دوستانه، مانند یک هدیه استقبال می‌کنند. آنها می‌دانند کمک خواستن چیزی از آنها کم نمی‌کند، بلکه تنها می‌تواند به زندگی و تجریبات آنها چیزی بیفزاید.


مقاله مرتبط: احساس تنهایی را کنار بگذارید و بپذیرید که به دیگران نیاز دارید

 


 

۱۹. از تفاوت‌ها استقبال می‌کنند

همه‌ی آدم‌ها در یک چیز با هم شباهت دارند: در تفاوت داشتن با هم! آدم‌های واقعا خوشحال از این تفاوت‌ها آگاه‌اند؛ چه این تفاوت‌ها درباره‌ی نژاد، مذهب، جنسیت، یا دیدگاه‌ها باشد چه هر تفاوت دیگری که ما را از هم جدا می‌کند. آنها سعی نمی‌کنند تفاوت‌ها را انکار کنند، بلکه آنها را می‌پذیرند و گرامی‌ می‌دارند. برای آدم‌های واقعا خوشحال، اگر همه مثل هم‌ بودند دنیا به جایی کاملا کسالت‌آور تبدیل می‌شد!

۲۰. عاشق زندگی‌ هستند

زندگی با همه‌ی بالا و پایین‌ها، زیر و بم‌ها و فراز و فرودهایی که در خود دارد، برای آدم‌هایی که خالصانه خوشحال‌‌اند یک ماجراجویی‌ است که بهتر است همه قدردان آن باشیم. جای زخم‌ها و کبودی‌ها باعث می‌شوند از لبخندها و زیبایی‌ها، بیشتر لذت ببریم. آدم‌های به راستی خوشحال چون این را می‌دانند با زندگی نمی‌جنگند، بلکه آن را به همین شکل می‌پذیرند. آنها برای اینکه زندگیِ لذت‌بخش، پربار و ارزشمندی بسازند هرکاری لازم باشد انجام می‌دهند؛ در عین حال می‌دانند برای اینکه بتوانند واقعا قدر این سفر را بدانند، گاهی هم باید بنشینند و از مسیر لذت ببرند!

شنبه 23 بهمن 1395برچسب:, :: 10:28 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

مقداری از چربی در کبد طبیعی است. اما اگر مقدار چربی ساخته شده در کبد شما بیش از ۵٪ -۱۰٪ از وزن خود کبد شود شما ممکن است بیماری کبد الکلی یا غیر الکلی داشته باشد در برخی موارد، این بیماری می تواند منجر به عوارض جدی شود. کبد چرب تجمع تری گلیسرید و دیگر چربی در سلول های کبدی است.

در برخی از بیماران، کبد چرب ممکن است با التهاب کبد و مرگ سلول های کبدی ( استئاتوهپاتیت ) همراه باشد. مکانیسم های پاتوفیزیولوژیک بالقوه برای کبد چرب شامل موارد کاهش میتوکندری بتا اکسیداسیون اسید چرب، افزایش سنتز اسید چرب درون زا یا افزایش تحویل اسیدهای چرب به کبد، اختلاط ناقص و یا صادرات تری گلیسرید به عنوان لیپوپروتئین بسیار کم چگال ( VLDL ) است.

 بیماری کبد چرب الکلی  ( ALD )

بیش از ۱۵ میلیون نفر در ایالات متحده سوء استفاده و یا استفاده بیش از حد الکل دارند.  تقریبا همه آنها  ( ۹۰ ٪ – ۱۰۰  ٪ ) پیشرفت کبد چرب دارند. کبد چرب می تواند بعد از نوشیدن مقدار متوسط یا زیادی از الکل رخ دهد بیماری کبد الکلی حاد می تواند پس از یک دوره کوتاه از مصرف زیاد مواد الکلی رخ دهد .ژنتیک و وراثت نقش مهمی را در بیماری کبد الکی دارد. این نقش، آستانه مصرف الکل شما را تعیین می کند و همچنین می تواند روی سطح آنزیم های کبدی که تجزیه و سوخت ساز را کنترل می کنند تاثیر بگذارند. عوامل دیگری مانند ( چاقی، رژیم غذایی، افزایش آهن، هپاتیت C  ) ممکن است شانس ابتلا به بیماری کبد چرب الکلی را افزایش دهد. تغییرات پاتولوژیک در بیماران با بیماری کبد چرب الکلی ( ALD ) را می توان به ۳ گروه ( کبد چرب غیر الکلی ( استئاتوز ساده )، هپاتیت الکلی، سیروزمربوط به مشروبات الکلی ) تقسیم کرد. کبد چرب الکلی یک نتیجه اولیه و برگشت پذیر از مصرف بیش از حد الکل است کبد چرب در هر فردی که بیش از ۶۰ گرم الکل در هر روز مصرف کند پیشرفت می کند.  بسیاری از مکانیسم های کبد چرب ناشی از اتانول می باشد افزایش سطح کبدی گلیسرول ۳ فسفات ۳-GP ) ) پس از مصرف اتانول سبب افزایش در کاهش نرخ نیکوتین آمین دینوکلوئوتید ( NAD + ) که با کبد چرب غیر الکلی  ( NADH ) در ارتباط است غلظت بالاتر ۳-GP ) ) استری کردن اسیدهای چرب را افزایش می دهد.

بیماری کبد چرب غیر الکلی ( NAFLD )

بیماری کبد چرب غیر الکلی در حال حاضر شایعترین علت بیماری مزمن کبدی در ایالات متحده است در این بیماری کبد ممکن است بزرگ شده و به مرور زمان ممکن است سلول های کبدی توسط بافت اسکار جایگزین شود که به آن سیروز می گویند کبد نمی تواند درست کار کند و ممکن است نارسایی کبدی، سرطان کبد و مرگ ایجاد می شود. علت بیماری کبد چرب غیر الکلی مشخص نیست برخی عوامل مرتبط با کبد چرب غیر الکلی مانند (  اضافه وزن یا چاقی، افراد با کلسترول یا تری گلیسرید بالا، دیابت و یا مرحله پیش از دیابت، داروها، کاهش وزن سریع،  سوء تغذیه، خود ایمنی و یا بیماری کبد به ارث رسیده، رشد بیش از حد باکتری در روده کوچک، هپاتیت ویروسی ) می باشد.

کبد چرب حاد ناشی از بارداری

اگر چه بسیار نادر است چربی می تواند به مقدار زیاد در کبد یک مادر باردار ساخته شود و مادر و جنین را در معرض خطر جدی قرار دهد. در هر دو صورت ممکن است نارسایی کبد، نارسایی کلیه، عفونت شدید و یا خونریزی ایجاد شود. هیچ کس به طور کامل علت آن را نمی داند اما ممکن است هورمون ها نقش داشته باشند.
زمانی که تشخیص تایید می شود زایمان با بیشترین سرعت انجام می شود اگر چه مادر ممکن است به مراقبت های ویژه برای چند روز نیاز داشته باشد اغلب عملکرد کبد در عرض چند هفته به حالت عادی باز می گردد.

نشانه های بیماری کبد چرب

بیماری کبد چرب اغلب ساکت و آروم است و در ابتدا هیچ نشانه ای ندارند ولی با پیشرفت بیماری معمولا در طی یک دوره از سال یا حتی دهه ها می تواند مشکلات مبهمی مانند ( خستگی، ضعف، از دست دادن اشتها و کاهش وزن، تهوع، سردرگمی، اختلال در قضاوت و یا مشکل در تمرکز  ) ایجاد کند .علائمی مانند ( درد در مرکز و یا قسمت فوقانی راست شکم، کبد بزرگ، تغییر رنگ پوست به تیره معمولا در ناحیه گردن و یا زیر بغل ) همچنین ممکن است وجود داشته باشد در بیماری کبد الکلی ممکن است علایم پس از یک دوره مصرف زیاد الکل بدتر شود. در کبد چرب غیر الکلی روند بیماری ممکن است متوقف یا به عقب و یا بدتر شود. اگر سیروز پیشرفت کند، کبد توانایی فعالیت خود را از دست می دهد و می تواند علائمی مانند ( احتباس مایع، هدر رفتن عضله خونریزی داخلی، یرقان ( زردی پوست و چشم ها )، نارسایی کبد ) ایجاد شود.

تشخیص بیماری کبد چرب

دکتر شما در طی یک معاینه معمولی ممکن است متوجه بزرگی کبد شود و یا نشانه هایی از یک کبد چرب در یک آزمایش خون را ببینید. در طول آزمایش معمولی خون، افزایش در آنزیم های خاص کبدی مانند آلانین آمینوترانسفراز ( ALT ) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) وجود دارد.
مطالعات تصویربرداری مثل سونوگرافی از شکم کبد چرب را مشخص می کند.
تنها راه برای تایید تشخیص بیماری کبد چرب بیوپسی از کبد است پس از استفاده از بی حسی موضعی دکتر سوزنی را از طریق پوست وارد و یک قطعه کوچک از کبد را برمی دارد و سپس در زیر میکروسکوپ نشانه هایی از ( چربی، التهاب و سلول های کبدی آسیب دیده مورد بررسی قرار می گیرد اگر التهاب یا آسیب وجود نداشته باشد تشخیص یک کبد چرب است.

درمان بیماری کبد چرب

هیچ درمان اختصاصی در این زمان برای بیماری کبد چرب وجود ندارد. درمان پزشکی غیراختصاصی برای بیماران مبتلا به کبد چرب الکلی مورد نیاز است پرهیز و رژیم غذایی مناسب مهره های اصلی درمان هستند استراحت در رختخواب هیچ سود ندارد استروئیدهای آنابولیک نیز ممکن است زیان آور باشد .با این وجود درمان برای هر بیماری زمینه ای مانند دیابت ضروری است. اگر شما به الکل اعتیاد دارید ترک نوشیدن الکل مهم ترین کاری است که شما می توانید انجام دهید.
کاهش وزن ناشی از تغییر در شیوه زندگی ( بهبود رژیم غذایی، ورزش و اصلاح رفتار ) و کنترل بیماری های همراه سبب کاهش سرعت پیشرفت بیماری کبد چرب غیر الکلی ( NAFLD ) شده و ممکن است استئاتوز و فیبروز را در کبد معکوس کند. اگر شما اضافه وزن یا چاقی دارید می توانید به تدریج شروع به از دست دادن وزن ( ۰.۵ تا ۱ کیلوگرم در هفته ) کنید یک مطالعه اخیر نشان داد که کاهش وزن حداقل ۹ ٪ در طی یک دوره از ماه می تواند بیماری کبد چرب غیر الکلی NASH  را معکوس کند. حتی کاهش وزن کمتر از این نیز می تواند به کاهش تجمع چربی در کبد کمک کند.
خوردن یک رژیم غذایی متعادل و سالم، افزایش فعالیت بدنی، محدود کردن کالری، اجتناب از رژیم های غذایی سرشار از مواد غذایی تصفیه شده ، کربوهیدرات های به سرعت هضم که این شامل محدود کردن غذاهایی مانند ( نان، بلغور، برنج، سیب زمینی، ذرت و شکرموجود در نوشیدنی های ورزشی و آب میوه ) می باشد. اگر چه اثر درمان های دارویی مورد آزمایش قرار نگرقته است ولی یک مطالعه توسط فاستر و همکاران او انجام شده نشان داد که آتورواستاتین ۲۰ میلی گرم، همراه با ویتامین های C و  Eدر کاهش خطر ابتلا به استئاتوز کبدی در افراد سالم با NAFLD  پس از ۴ سال از درمان فعال موثر است مصرف روزانه ۸۰۰ واحد ویتامین   E در افراد غیر دیابتی با کبد چرب غیر الکلی ثابت شده با بیوپسی، سبب بهبود بافت شناسی کبد در افراد بزرگسال سالم می شود بنابراین باید آن را به عنوان یک دارو درمانی خط اول برای این جمعیت از بیماران در نظر گرفت.
اجتناب از داروهای غیر ضروری نیز می تواند به کاهش سرعت و یا معکوس کردن این بیماری کمک کند مطالعات بالینی نیز آنتی اکسیدان خاص و داروهای جدیدتر دیابت شامل ( ویتامین E، سلنیوم، بتائین، پیوگلیتازون، متفورمین،(  Rosiglitazone  در درمان بیماری کبد چرب موثر است. توجه داشته باشید که حتی ویتامین ها و مواد معدنی می تواند به مشکلات سلامتی منجر شود.
اسیدهای چرب امگا ۳ ممکن است به عنوان درمان خط اول در بیماران مبتلا به NAFLD و افزایش تریگلیسرید در نظر گرفته شود اما زود است که برای درمان خاص کبد چرب غیر الکلی یا NASH توصیه شود.
متفورمین به عنوان یک درمان اختصاصی برای بیماری کبدی در بزرگسالان مبتلا به NASH توصیه نمی شود
پیوگلیتازون ممکن است برای درمان استئاتوهپاتیت در بیماران مبتلا NASH و اثبات شده با بیوپسی مورد استفاده قرار گیرد اما ایمنی و اثر بخشی طولانی مدت ثابت نشده است.
جراحی چاقی Foregut در افراد چاق بدون سیروز و دارای NAFLD و NASH منع مصرف ندارند اما هنوز زود است که جراحی چاقی foregut به عنوان یک گزینه به منظور درمان NASH به طور خاص مطرح شود.
استاتین ها می تواند برای درمان دیس لیپیدمی در بیماران مبتلا به NAFLD و NASH مورد استفاده قرار گیرند اما آنها نباید به طور خاص برای درمان NASH مورد استفاده قرار گیرد.
قطع الکل ممکن است استئاتوز در بیماران مبتلا به کبد چرب الکلی را معکوس کند استئاتوز معمولا در عرض ۲ هفته بعد از قطع مصرف الکل برطرف می شود تقریبا همه توافق دارند که قطع الکل بقا را بهبود می بخشد و سنگ بنای مدیریت بلند مدت در این بیماران است مدیریت بیماران مبتلا به اعتیاد به الکل و کبد چرب اغلب نیاز به تشخیص و درمان علائم قطع مصرف الکل  دارد.

پیش اگهی بیماری کبد چرب

استئاتوز ممکن است با کاهش وزن، قطع مصرف الکل یا هر دو برگشت پذیر باشد یک بار اعتقاد بر این بود که کبد چرب یک بیماری خوش خیم است که به ندرت به بیماری مزمن کبدی پیشرفت می کند با این حال استئاتوهپاتیت ممکن است به فیبروز کبدی و سیروز پیشرفت کرده و ممکن است به مرگ و میر مربوط به کبد منجر شود.
استئاتوز الکلی ساده به ندرت کشنده است و با قطع کامل الکل تغییرات بافت شناسی به طور کلی در۲-۴ هفته به حالت عادی بازگشت می کند و ادامه مصرف الکل ممکن است منجر به اشکال پیشرفته تر بیماری کبدی یا هپاتیت الکلی و سیروز شود اگر چه استئاتوز الکلی معمولا یک ضایعه خوش خیم با پیش آگهی مطلوب در نظر گرفته می شود ولی ادامه مصرف الکل ممکن است سبب پیشرفت ضایعات شده و اگر سیروز شدید شود ممکن است پیوند کبد مورد نیاز باشد.

منبع-رژیم غذایی اینترنتی

#بیماری کبد چرب#بیماری کبد چرب الکلی#بیماری کبد چرب غیر الکلی#درمان بیماری کبد چرب#کبد چرب حاد ناشی از بارداری

ارسال شده در ۱۵ آذر ۱۳۹۲ توسط دکتر سلام با موضوع بیماری ها

بهترین راههای پیشگیری و درمان کبد چرب با داروهای گیاهی و تغذیه

برای درمان کبد چرب و پیشگیری از ابتلا به بیماری خطرناک و کشنده کبد چرب استفاده از روش های طب سنتی و داروهای گیاهی بهترین راه است. راهی که هر کسی با اطمینان آن را دنبال می کند، بدون درد و بدون عوارض!

برای درامان ماندن از کبد چرب و برای درمان کبد چرب بایستی تغییراتی در برنامه غذایی خود ایجاد کنید و با استفاده از عرقیات و مواد غذایی طبیعی بدن خود را به سمت سلامت پیش ببرید. در این بخش مجموعه ای از بهرین راه و روش های درمان کبد چرب و پیشگیری از ابتلا به کبد چرب با طب سنتی را برایتان خواهیم گفت.

 

علل و راههای درمان کبد چرب

قبل از درمان کبد چرب، علت را بشناسید

چه کسانی کبد چرب می گیرند؟

 کسانی که دیابت و بیماری قند نوع یک یا دو دارند اما بدنشان انسولین را پس می زند حتی اگر انسولین تزیریقی باشد اینها دچار کبد چرب می شوند چرا انسولین کریستال بزنند چه انسولین شیری رنگ

 کسانی که داروهای شیمیایی خاص مصرف می کنند که اثر سوء بر روی کبد دارد. مخصوصاً آنتی بیوتیک ها چرک خشک کن ها بدون تجویز متخصص، بدون آنکه عفونت یا چرک داخلی ثابت بشود از پیش خودشان می خورند و متأسفانه در کشور ما زیاد است.

 چاقی، اضافه وزن. در چربی ها وقتی تری گلیسرید خون بالا برود کبد را چرب می کند.

 کسانی که مصرف چربی زیاد دارند سرخ کردنی، تف دادنی، بو دادنی چند بیماری می آورد حتی سوزش چشم و خارش چشم و یکی هم ایجاد کبد چرب است.

 کسانی که تخم مرغ نیمرو و یا آب پز زیاد می خورند چند بیماری می آورد که یک از آنها کبد چرب است. حتی نفریت و ورم تحال هم می آورد.

 کسانی که خود درمانی های غلط دارند از پیش از خودشان کاهش وزنشان را سریع انجام می دهند. مثلاً در هفته بیش از دو کیلو وزنشان را کاهش می دهند. این کار هم عوارض سوء دارد علاوه بر سکته، کبد را هم چرب می کند.

 کسانی که آب آلوده، شیر آلوده یا جگر سیاه مانده گوسفند یا گاو مصرف می کنند به کبد چرب مبتلا می شوند، زیرا هر تکه از جگر سیاه به مقدار نیم کیلو پی و دنبه کلسترول بد دارد. درست است که اینها حلال گوشت هستند و خوردنش اشکال ندارد اما زندگی شهری و کم تحرکی با آن سازگار نیست. اگر چنین شخصی یکی دو تا سیخ جگر بخورد معلوم است که کبدش چرب می شود. کلسترول بد خون بالا می رود.

  

برای پیشگیری و درمان کبد چرب این غذاهای را نخورید

 

فست فودها و مواد غذایی مضر برای کبد چرب

از خوردن این غذاهای بپرهیزید

 چای ، سرخ کردنی ، غذاهای چرب و پر حجم ، سیر داغ ، پیاز داغ ، آب همراه غذا ، دوغ همراه غذا ، تخم مرغ ، تنقلات شور ، دارو ، پفک ، یخمک ، روغن سرخ کردنی ، شیرینی ، غذای فریز شده ، نمک زیاد ، ترشیجات ، رب ، سس و...

 

درمان کبد چرب با تغذیه

برای پیشگیری و تسریع درمان کبد چرب این خوراکی ها را بخورید

غذاهای مفید برای کبد :آب ، میوه جات ، لیمو ترش ، روزی 4-5 واحد سبزیجات ، ترشیجات طبیعی ( مثل زرشک یا شاتوت که بهترین دارو است .) انواع مرکبات ، غلات سبوس دار . نخود، سیب، به، انگور، کرفس، دارچین، بالنگ، زعفران، ماش، شقاقل، زیتون، زنجبیل، زردچوبه، انجیر، کاهو، اسفناج، هویج، زرشک و کدو.

درمان کبد چرب با توصیه های طب سنتی و تغذیه

1- اولین توصیه اصلاح تغذیه و شیوه زندگی است.کاهش مصرف گوشت چربی و مواد قندی و مصرف بیشتر میوه و سبزیجات توصیه کلی بسیار مفید است.

2- جایگزینی گوشت با سویا جایگزینی شام با سالادی شامل هویج، کلم، کاهو، ترب، تربچه، سرکه، سیب، آبغوره، پرهیز از آب خوردن بین غذا، استفاده بیشتر از سیر، پیاز، سبزیجات تازه، لیموترش و سیب در رژیم غذایی روزانه بسیار مفید است.

3-هر روز خوردن یک مشت برگ زرد آلو

4- خوردن 7 برگ کاسنی یا یک استکان عرق کاسنی

 

گیاه و عرق کاسنی بهترین داروهای گیاهی برای درمان کبد چرب در طب سنتی

6- یکی دیگر از شیوه های درمان کبد چرب و کاهش جذب چربی در بدن مصرف زنجبیل در برنامه غذایی هفتگی است. افرادی که در طول هفته 2 تا 3 بار زنجبیل استفاده می کنند، می توانند از خواص درمانی آن در افزایش میزان متابولیسم و سوخت و ساز بدن و کاهش جذب چربی ها بهره مند شوند. برای این منظور می توانید یک تکه زنجبیل را درون یک کاسه ماست رنده کرده و آن را بعد از صرف وعده های غذایی میل کنید. 

7- نیم گرم زعفران را بخورند که هم پیشگیری است هم درمان

8- نوشیدن یک لیوان آب که در آن عصاره یک لیموترش تازه وجود دارد در آغاز روز می تواند بهترین دارو برای پیشگیری از ابتلا به کبد چرب باشد. از آنجا که لیمو سرشار از ویتامین C است و به عنوان یک آنتی اکسیدان می تواند نقش موثری در هضم و جذب مواد مفید در بدن داشته باشد، قابلیت زیادی در پیشگیری و درمان کبد چرب دارد.

9-خوردن یک لیوان آب لبو در صبح و شب در درمان فشار خون بالا موثر است. یکی از راه های درمان کبد چرب نوشیدن آب لبو است.
 
10-توت ها این میوه های خوشمزه که انواع مختلفی دارند یکی از منابع غنی انتی اکسیدان به شمار می روند .این نوع میوه ها غنی از آنتی اکسیدان است و کبد را ترمیم می کند. برای دفع چربی از سلول های کبد، از انواع توت ها استفاده کنید. 
 
11- نوشیدن چای سبز یا استفاده از عصاره این گیاه دارویی تاثیر زیادی در پیشگیری از تجمع و رسوب چربی ها در اطراف کبد دارد، ضمن آنکه می تواند به تسریع روند درمانی کبد چرب نیز کمک کند. افرادی که احتمال و استعداد ابتلا به این بیماری در آنها زیاد است مانند افراد چاق و کم تحرک می توانند با گنجاندن چای سبز در رژیم غذایی روزانه خود از ابتلا به این بیماری پیشگیری کنند، به شرط آنکه در کنار نوشیدن چای سبز، رژیم غذایی سرشار از سبزیجات و میوه ها را در برنامه غذایی خود بگنجانند.
 
12-  مصرف روزانه یک لیوان سرکه انگبین تاثیرات شفابخشی در درمان کبد چرب دارد و عرق کاسنی، عرق خارشتر، عرق بید و عرق شاه تره نیز مفید است.

بعضی کارخانجات تولید دارو از بعضی از کنگرهای خاص خوراکی قرصی درست کردند که قرص متبی گفته می شود و قرص کنگ است این هم در درمان کبد چرب مفید است.

 

بهترین عرقیات گیاهی برای درمان کبد چرب با داروهای طبیعی طب سنتی

عرقیات گیاهی برای درمان کبد چرب

1-نوشیدن دم کرده گل مریم نیز اثربخش است.کاهش تدریجی وزن و ورزش روزانه می تواند به گونه چشمگیری در درمان کبد چرب مفید باشد. البته توجه داشته باشید کاهش ناگهانی وزن ممکن است این مشکل را تشدید کند.

2-سکنجبین عنصلی را که همان پیاز دشتی و پیاز موش است و عرب ها عنصل می گویند در سکنجبین می جوشانند و آبش را صاف می کنند و روزی یک الی دو قاشق پلو خوری به فاصله 12 ساعت مصرف می کنند.

3-عرق گیاهی شاه تره، خارشتر و کاسنی از جمله داروهای گیاهی موثر در کنترل و درمان کبد چرب به شمار می آیند. این نوشیدنی های گیاهی از آنجا که طبعی سرد و تر دارند موجب کاهش میزان کلسترول خون می شوند و در عین حال به پاکسازی کبد و بدن از سموم و مواد زائد هم کمک می کنند.

کبد چرب خود را با مصرف این میوه ها سریع درمان کنید

 

درمان فوری کبد چرب با روش های طبیعی و استفاده از میوه ها مزایایی نسبت به مصرف داروها دارد که اصلی ترین آنها تقوی سیستم ایمنی بدن و افزایش مقاومت در برابر بیماری هاست.

از آنجا که بیماری کبدچرب از جمله بیماری های خاموش و بی نشانه است، پیشگیری از ابتلا به آن از جمله اولویت ها قرار می گیرد، زیرا این بیماری معمولا زمانی خود را نمایان می کند که ذرات چربی بخش زیادی از سلول های کبدی را به خود درگیر کرده اند. کبد چرب پس از درگیر کردن کبد با علائمی مانند ضعف، خستگی و احساس سنگینی و فشار در ناحیه فوقانی و راست شکم بروز می کند.

درمان سریع کبد چرب با چند میوه 

 تاثیر بی نظیر لیمو بر درمان کبد چرب

 

لیمو 

لیمو یکی از بهترین و پرطرفدارترین میوه های فصل تابستان و زمستان است اما نوع ترش ان برای درمان کبد چرب بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد .نوشیدن یک لیوان آب که در آن عصاره یک لیموترش تازه وجود دارد در آغاز روز می تواند بهترین دارو برای پیشگیری از ابتلا به کبد چرب باشد. از آنجا که لیمو سرشار از ویتامین C است و به عنوان یک آنتی اکسیدان می تواند نقش موثری در هضم و جذب مواد مفید در بدن داشته باشد، قابلیت زیادی در پیشگیری و درمان کبد چرب دارد.

 تاثیر مثبت لبو بر درمان کبد چرب
 
لبو و آب لبو

لبو را حلقه حلقه کنید خشک کنید  روی بخاری یا شوفاژ بعد پودرش کنید مثل زعفران دم کنید برای رنگ غذا  یا دسر. 

 آب لبو را درقالب یخ بریزید هر وقت لازم داشتید یک حبه رااز فریزر دراورید برای تزیین پلو، رنگ دسر،رنگ  فرنی، حتی رنگ مربا به، اگر رنگ نداشت زیرا آب لبو بهترین درمان کم خونی است.

آب لبو یکی از راه های طبیعیه درمان پوکی استخوان است. خوردن یک لیوان آب لبو در صبح و شب در درمان فشار خون بالا موثر است. یکی از راه های درمان کبد چرب نوشیدن آب لبو است.

خوردن آب لبو از ابتلا به فراموشی و آلزایمر در سنین بالا جلوگیری می کند. آب لبو در درمان سرطان خون،موثر است.

 توت ها

 توت ها این میوه های خوشمزه که انواع مختلفی دارند یکی از منابع غنی انتی اکسیدان به شمار می روند .این نوع میوه ها غنی از آنتی اکسیدان است و کبد را ترمیم می کند. برای دفع چربی از سلول های کبد، از انواع توت ها استفاده کنید.

شنبه 16 بهمن 1395برچسب:, :: 22:16 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

اسیدوز به معنی کاهش سطح بی کربنات مایع خارج سلولی و قرار گرفتن PH خون در محدوده اسیدی (پایینتر از ۷) می‌باشد. به صورت کلاسیک اگر مشکل از کلیه باشد ما اسیدوز متابولیک و اگر مشکل از ریه باشد ما اسیدوز تنفسی داریم.

 

 

آنیون گپاسیدوز متابولیک را میتوان از نظر بالینی به دو گروه، همراه با آنیون گپ بالا و همراه با آنیون گپ طبیعی (اسیدوزمتابولیک هایپرکلرمیک) تقسیم بندی نمود. هر چند آزمایش آنیون گپ دارای معایبی میباشد، با این وجود یک ابزار بالینی مفید جهت تشخیص افتراقی اسیدوز متابولیک محسوب میشود.

مفهوم آنیون گپ یعنی اینکه مجموع یونهای مثبت سرم(پلاسمای خون)، باید مساوی با مجموع یونهای منفی سرم باشد. کاتیونهای اصلی سدیم و پتاسیم و آنیونهای اصلی، کلر و بیکربنات میباشند. اسیدوز همراه با آنیون گپ افزایش یافته، عموماً خطرناکتر از اسیدوز همراه با آنیون گپ نرمال است (یعنی به صورت بالقوه بیشتر باعث مرگ میشود). علل اسیدوز متابولیک همراه با آنیون گپ طبیعی مانند اختلالات گوارشی - با استفاده از آنیون گپ ادراری و سنجش غیرمستقیم دفع آمونیاک- از اختلالات کلیوی (با آنیون گپ بالا) متمایز میشوند. آنیون گپ ادراری منفی (<0)، دفع آمونیاک ادراری مناسب کلیوی را مطرح کرده و اختلالات گوارشی را به عنوان علت اسیدوز نشان میدهد. درعوض یک آنیون گپ صفر یا مثبت، اختلال درتولید آمونیاک را بیان کرده و برای اسیدوز یک علت کلیوی مطرح میکند. با استفاده از آنیون گپ ادراری و سنجش غیرمستقیم دفع آمونیاک- از اختلالات کلیوی متمایز میشوند. آنیون گپ ادراری منفی (<0)، دفع آمونیاک ادراری مناسب کلیوی را مطرح کرده و اختلالات گوارشی را به عنوان علت اسیدوز نشان میدهد. درعوض یک آنیون گپ صفر یا مثبت، اختلال درتولید آمونیاک را بیان کرده و برای اسیدوز یک اتیولوژی کلیوی مطرح میکند.

انواع اسیدوز متابولیک

اسیدوز متابولیک را میتوان از نظر بالینی به دو گروه همراه با آنیون گپ بالا و همراه با آنیون گپ طبیعی (اسیدوزمتابولیک هایپرکلرمیک) تقسیم بندی نمود. اسیدوز متابولیک با آنیون گپ بالا : اسیدوز لاکتیک ، کتواسیدوز ، نارسایی مزمن کلیه ، مسمومیت با اسیدهای ارگانیک مانند سالیسیلات ، اتانل ، فرمالدئید و ...متفورمین و رابدومیولیز شدید.

اسیدوز متابولیک با آنیون گپ طبیعی : فیستول پانکراسی ، اورتروسیگموئیدوستومی ، اسیدوز کلیوی توبولار ، مسمومیت با آمونیاک ، استازولامید ، نارسایی کلیوی

درمان اسیدوز متابولیک

استراتژی درمانی اسیدوز متابولیک در ارتباط مستقیم با علت ایجادکننده آن است. pH زیر 7/1 یک وضعیت اورژانسی است زیرا احتمال آریتمی قلبی وجود دارد. درمان با بیکربنات وریدی، یک اقدام موقت است که برای اسیدوز شدید مورد استفاده قرار میگیرد. عللی مانند کتواسیدوز دیابتی ، نارسایی مزمن کلیه و اسیدوز توبولار کلیه هریک درمان خاص خود را دارند مانند دیالیز.

شرایط و حالت "اسیدوز" در بدن چیست؟ در اثر چه عواملی به وجود می آید؟ چه علائمی دارد؟ سه تا از بیماری های عمده که در بروز این حالت موثرند را نام ببرید؟

اسیدوز :Achdosis اسیدوز در نتیجه انباشته شدن اسید در بدن بوده از قلیایی بودن خون می كاهد . این عارضه در بیماریهای زیر ممكن است پیش آید از عارضه های اختلال در متابولیسم ، پیدایش اسیدوز و آلكالوز است .
در حال سلامت واكنش خون ، قلیایی است و هرگز اسیدی نمی شود . همچنین میزان قلیا یی بودن خون ، ثابت است . اگر قلیایی بودن خون كم و یا زیاد شود ، باز نمود ها و تظاهرهایی پدید می آید كه در صورت درمان نكردن منجر به مرگ می شود .
روزانه مقدار زیادی ماده های اسیدی و قلیایی وارد بدن می شود بی آنكه در قلیایی بودن خون ، تغییری حاصل آید ، چه ، بدن بوسیله افزایش اسید پیشاب و خارج كردن بیشتر اسید كربنیك از راه ششها واكنش قلیلیی خون را حفظ می كند و آن را ثابت نگاه می دارد .
كاهش قلیایی بودن خون را اسیدوز و افزایش قلیایی بودن را آلكالوز گویند.
1- بیماری قند
2- نارسایی كلیه
3- اسهالهای مكرر و طولانی ، بخصوص در كودكان كه مقدار زیادی ماده های قلیا یی از راه مدفوع دفع می كنند
4- در بیماریهای طولانی با رژیم های غذایی سخت .

عملهای بزرگ جراحی همراه با خونریزی های زیاد . و به صورت و حالات زیر می باشد :
1 - اسیدوز تنفسی
2 - اسیدوز تنفسی‌ ساده
3 - اسیدوز توبولی کلیوی
4 - اسیدوز متابولیک‌
5 - آنیون‌ گپ‌ طبیعی‌
6 - اسیدوز متابولیک‌ و آنیون‌ گپ‌ بالا
7 – اسیدوز دیا بتی و علائم آن عبارتند از :
1 - دیسرس تنفسی
2 - کاهش وزن
3 - سستی و بیحالی
3 - دهیدراتانسیون
4 - استفراغ
5 - اختلال هوشیاری
6 - بی اشتهائی
7 - سیانوز
8 - یبوست
9 - بیهوشی ناشی از اسید های کتونی مرض قند وبیماریهای موثر در اسیدوز عبارتند از :
1 - دیابت
2- MS
3 - توبولر کلیوی
4 - وبا (کلرا Cholera)
5 - نارسایی مزمن کلیه ها
6 - نارسایی قلب

اثر عمده اسیدوز تضعیف سیستم عصبی مركزی است هنگامی كه pH خون از ۲/۷ كمتر می شود سیستم عصبی آنقدر تضعیف می گردد كه شخص در ابتدا حواس خود را از دست داده و بعداً دچار اغماء‌ می شود.

توجه:‌ عموما افرادی كه دچار اسیدوز یا آلكالوز شدید می شوند ابتدا به حالت اغماء فرو رفته و بعد در آن حال می میرند. در واقع اسیدوز و آلكالوز نتیجه نوع تغذیه بوده و افزایش یا كاهش یون هیدروژن ( pH )‌ عامل اصلی این جریانات می باشد.

 

چکيده

 

دوره جوانى از مهم‏ترين و حساس‏ترين دوره‏هاى زندگى انسان به شمار مى‏رود; زيرا در اين دوره جوانان به دنبال يافتن هويت‏خويش، در مسير شكل دادن به شخصيتى متكى به خود گام برمى‏دارند.داشتن امنيت روحي و رواني در اين دوره تاثير به سزايي در هويت يابي جوانان دارد.

همه انسانها درتمام عمر، خصوصا دوران پر مخاطره جواني نيازمند احساس امنيت و آرامش‏اند، اما بيشتر آنان نمي‏دانند كه چگونه بايد آن امنيت روحي و رواني را به دست آورند.

ازجمله راههاي بسيار مهم و موثردر احساس امنيت روحي و رواني و كسب آرامش براي جوانان ، ارتباط مستقيم و بي واسطه جوانان با پروردگارشان ، يعني نماز است . نماز، كبريايي و عظمتي دارد که خداي تعالي، آن را به عظمت توصيف مي‏كند. خداوند متعال، چنين مقدّر كرده انسانهايي که با او ارتباط و بر نماز و ذکر او مداومت داشته باشند ، به برکت نماز، در دنيا و آخرت سعادتمند و از حيات طيبه برخوردار گردند.

قرآن کريم براي پرورش شخصيت انسانها و ايجاد تغيير در رفتار آنان، خصوصا در ايام جواني ، روش كار و ممارست عملي در زمينه افكار و عادات جديد رفتاري را (كه در نظر دارد در نفوس آنان تحكيم بخشد )، به كارگرفته وبه همين منظور عبادات مختلفي چون نماز، روزه، زكات و حج و مانند آنها را واجب كرده است. در اين بين نماز و ارتباط با خدا بيش از ساير عبادات به جوانان امنيت و آرامش روحي و رواني عطا مي کند .

نماز به عنوان ذکر خدا به روح وروان تشنه جوان آرامش بخشيده ، اطمينان خاطر درونی را در او تقويت می کند . چون نماز اقبال بخدا ، و التجاء به اوست ، روح ايمان را زنده مى‏سازد ، وبه جوان مي ‏فهماند كه بجائى تكيه دارد كه انهدام پذير نيست ، و به سببى دست زده كه پاره شدنى نيست .

جوان نماز گزار هرگز دچار اضطراب ناشي از گناه نمي شود، احساسي كه بسياري از جوانان بي نماز از آن رنج مي برند اين عدم اضطراب جوان نماز گزار نتيجه و ثمره ارتباط او با خالق مهربان اوست .

جوان نمازگزار ديدگاه خاصي به هستي دارد،ديدگاه ويژه جوانان نمازگزار به زندگي در دنيا و ثبات شخصيت آنها باعث مي شود که همواره احساس آرامش و امنيت روحي و رواني نموده ، در مقابل افت و خيزهاي غير منتظره زندگي دچار ترس و اضطراب نشوند، و در نتيجه به حذف آن گروه از تغييرات هيجاني كه سبب بهم خوردن امنيت روحي و رواني آنان است ، از زندگي خود بپردازند.

 

کليد واژگان

 نماز، نـماز كه در عربى لفظ (صلاه) بر آن اطلاق مى شود, به گفته بسيارىاز لـغـت شـناسان به معناى دعا, تبريك و تمجيد است و چون اصل وريـشـه اين عبادت مخصوص, دعا بوده آن را از باب نام گذارى چيزىبـه اسـم جزءش, صلاه[ نماز] گذاشته اند.

بعضى گفته اند: (صلاه)مـشـتـق از كلمه (صلاء) است كه به معناى آتش برافروخته است و ازايـن جـهـت بـه اين عبادت خاص (صلاه) گفته شد, زيرا كسى كه نمازبـخـواند, خود را به وسيله اين عبادت و بندگى از آتش برافروخته الهى دور مى سازد.(1) بعضى از بزرگان نيز صلاه را از (تصليه) مشتق دانسته اند; به اين مـعـنا كه عرب هنگامى كه مى خواست چوب كج را راست كند آن را به آتـش نـزديك كرده, در معرض حرارت قرار مى دادوبه آن تصليه مي گـفـتـنـد.

با توجه به اين معنا گويى نمازگزار وقتى به نماز مي ايـسـتد و توجه به مبدا اعلا پيدا مى كند به واسطه حرارتى كه دراثر حركت صعودى و نزديك شدن به كانون حقيقت معنوى در نفسش حاصل مـى شـود, قـدرت پـيـدا مى كند كج رفتارى هاى نفس را كه بر اثرتـوجـه بـه غـيـر خـدا و مـيـل به باطل پيدا شده, راست و تعديل نمايد.(2)

 

روحوروان،روح در لغت به معناى مبدأ حيات است كه جانداران به وسيله آن قادر بر احساس و حركت ارادى مى‏شوند.

علامه طباطبائي (قدس‏سره )مي‏نويسد:

«كلمه روح به طوري كه در لغت معرفي شده، به معناي مبدأ حيات است كه جاندار به وسيله آن قادر بر احساس و حركت ارادي مي‏شود ولي مراد از روح در اين آيات همان روح و نفس به نام «نفس ناطقه» مي‏باشد كه در كالبد همه افراد انسانهاي موجود، وجود دارد. و وجود آن از ناحيه خدا و وابسته به او است». (3)

مفسّر بزرگ اهل سنت «شيخ ابوالفتوح رازي» مي‏گويد:

قوام حيات به روح آدمي است و آدمي به آن زنده و با فقدان آن انسان زنده نمي‏ماند». (4) 

درمجمع البحرين آمده است :

في الحديث عن الصادق (عليه السلام) في قوله: و نفخت فيه من روحي ، قال:

 إن الروح متحركة كالريح، و إنما سمي روحا لأنه اشتق اسمه من الريح، و إنما أخرجه على لفظ الريح لأن الروح مجانس للريح، و إنما أضافه إلى نفسه لأنه اصطفاه على سائر الأرواح كما قال: لبيت من البيوت بيتي و قال لرسول من الرسل خليلي و أشباه ذلك، و كل ذلك مخلوق مصنوع محدث

 

در قرآن كريم روح در موارد گوناگون استعمال شده است:

1-روح آدميان، (سجده، آيه 9- حجر، آيه 29- ص، آيه 72) .

 2- حقيقتى كه قرآن را برپيامبرنازل كرد كه با تعبير روح‏الامين و روح‏القدس آمده است، (بقره، آيه 97- شعرا، آيه193).   3- حقيقتى كه همراه مؤمنين است، (مجادله، آيه 22).

 4- حقيقتى كه انبياء با وى در تماس هستند،( نحل، آيه 2- بقره، آيه 87) .

 

 

مقدمه

امنيت روحي و رواني از نيازهاي نخست جوانان به حساب مي آيد، چراكه در سايه امنيت، شكوفايي استعداد، خلاقيت ها و رشدوبالندگي آنها محقق مي شود. بي شک آرامش واحساس امنيت روحي ورواني اكسيرنجات وهماي سعادت همه انسانها خصوصاجوانان است .

درميان جمعيت جوانان ، گروهي  هستند كه علي رغم وفور عوامل اضطراب زا، از آرامش روحي و رواني زايدالوصفي برخوردارند و در ساحل «امن و آسايش روحي و رواني» بسر مي برند.

اينان كساني نيستند جز «جوانان نمازگزار» كه در پرتو نور نماز، جان خودرا تابنده كرده و روح متلاطم رابا نماز به سكون و آرامش رسانده و به حقيقت دريافته اند كه بارزترين و روشن ترين مصداق «ذكرخدا»، همانا «نماز» است، اگرچه روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است ، همان ذكر الله است كه در آيه اقم الصلاه لذکري ، بعنوان برترين نتيجه بيان شده است ، لکن جوانان مي توانند با نمازهاي عارفانه و عشق ورزيدن به نماز نفس را كنترل و روح را در جهت رضاي خدا قرار داده و به امنيت و آرامش واقعي برسند .

نماز،حضور نمازگزاردر محضرحق است، يعني شهود و ظهور زيباترين جلوه‏هاي اصيل فطري انسان ، اما حضور جوانان در اين محضر جلوه ديگري دارد .  از آنجا که جوانان پاکترند ، با نماز آسانتروبهتر به چشمه‏سار پاكي و عبوديّت حق نزديك مي شوند.

نمازستون دين(5) و كليد بهشت است(6)که نقش مهمي در بازسازي روحي و تامين امنيت وآرامش همه افراد بخصوص قشر جوان دارد و سبب مي شود احساس بي پناهي و اضطراب هاي روحي و رواني هيچوقت جوانان نماز گزار رادربرنگيرد .

قرآن به عنوان يك درمانگر و درمان خود را معرفي مي كند: و ذکرخدا را (که نماز هم ذکر خداست ) ، نيز به عنوان درمان و دارو بيان مي دارد(7) كه بسياري از بيماري هاي روحي و رواني را درمان كرده و شفا مي بخشد وبا ياد خدا دلها آرامش مي يابد.(8)

در اهميت نماز همين بس كه پيامبراكرم(صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) از آن به عنوان ستون خيمه گاه دين تعبير فرموده است. (9)

نماز به شرط آنکه با حضور قلب، گزارده شود از صفاي دل، روزني در جان جوان مي گشايدكه باران رحمت و نور معرفت خداوندي ـ بي‏واسطه ـ بر جان جوان فرو مي‏ريزد و بر روشنايي دل و بصيرت درون او مي‏افزايدواورضاي پروردگارش را با تمام وجودش احساس مي کند و رضاي خدا برترين سرمايه دريک زندگي موفق براي جوانان است .

ه خداوندمي فرمايد:

«اقم الصلوه لذكري: نماز را براي من بپا دار...»(10) ، ياد خدا يك ارزش و تنها وسيله حقيقي آرام بخش دلهاست و نماز ياد خداست.

جوانان در پرتو نماز و راز و نياز با خالق خويش، از هرگونه نگراني رهيده و هرگز خود را «بي پناه» و «بي كس» نمي يابند، چرا كه هرصبح و شام، نماز به آنان يادآوري مي كند كه بالاترين قدرت ها، ناظر احوال ايشان و پشتيبانشان درطي طريق زندگي است.

همچنين جوانان نمازگزارهرگز به بيماري هاي روحي نظير احساس پوچي و اضطراب دچار نخواهندشد، زيرا در پرتو نماز دريافته اند كه هدفي والا درحيات آنان وجود دارد كه همان وصول به قرب پروردگار ميباشد و چون چنين است هيچگاه در پيچ و خم هاي زندگي مادي، احساس پوچي نمي كنند .

 بدين ترتيب «امنيت روحي و رواني » خود را در بالاترين درجه تأمين نموده ، روحشان آرام است اگرچه جسمشان را مسائل گوناگون در طول زندگي مي خراشد وفرسوده مي سازد .

اما امنيت روحي و رواني از مقوله هايي است كه در عين سادگي، و روشني كه به ذهن مي رسد، در آن اختلاف آراء و انظار وجود دارد. واژه اي كه ثبات و استقراري نداشته و هر فرد و گروه براي رسيدن به اهداف خويش از آن تعريف و تفسير خاصي را ارايه مي دهند تا منافع مورد نظر خويش را در وراي تعريف پيشنهادي حفظ كرده و به دست آورند.
اكنون سؤالي که در مقاله پيش رومطرح است اين است که اولا: چگونه نمازبر امنيت و آرامش رواني جوانان اثر مي‏گذارد و مكانيزم اين اثر گذاري به چه نحو و آثار آن چيست؟

قبل از پرداختن به پاسخ سوالات مذکور در باره نقش و اثر نماز بر امنيت روحي و رواني جوانان ، مناسب است پس از بحث کوتاهي در باره روح و روان ، به برخي از عوامل عمده بر هم زننده امنيت روحي و رواني جوانان اشاره کنيم.

 

 سخني در باره روح و روان

انسان مركب از دو جزء ماده بدنى و ديگرى جوهر مجرد كه همان نفس و روح است مى‏باشد و اين دو تا زمانى كه انسان در اين دنيا زندگى مى‏كند ملازم و همراه اوست اما از اين دو آنچه حقيقت او را تشكيل مى‏دهد روح است كه با لفظ من از او ياد مى‏كند و بدن تنها ابزار و آلت براى انجام كارهاى مادى اوست وروح و روان اوست كه درك مى‏كند و اراده مى‏كند.

روح و روان در هيچ يك از اجزاى بدن مستقر نيست بلكه روح امرى مجرد است و با بدن همراهى و نسبت به آن نوعى تدبير و فرماندهى و سرپرستى دارد. همچنان كه خداوند حاكم فرمانروا و مدبر هستى است و با جهان هست ولى نه به اين معنا كه در جايى مستقر باشد بلكه احاطه قيومى به عالم دارد. روح نيز با بدن در مرتبه نازل‏ترى شبيه همين رابطه را دارد. بنابراين رابطه روح و بدن را هرگز از منظر فيزيولوژيك نمى‏توان نگريست زيرا فيزيولوژى تنها قادر به كشف روابط اجزا و عناصر فيزيكى و بدنى است.

روح انساني، از شريف‏ترين موضوعاتي است كه مي‏طلبد آدمي مطالعات و تأملاتي نسبت به آن داشته باشد. در اين باب مسائل و مباحث فراواني از سوي فيلسوفان، متكلمان، روانشناسان و روانكاوان، مفسران و محدّثان طرح شده و هر يك از ديدگاه ويژه خود آن را كاويده است.

 بي‏شك هر يك از ما درمي‏يابيم كه وجود ما گذشته از جسم و آثار مخصوص بدان، داراي خواص و حالاتي است همچون فكر كردن، دوستي، و نفرت، احساسات و عواطف، سخاوت و بخل، شجاعت و ترس و مانند آن. وجود اين حالات و اوصاف در وجود انسان، حداقل اين پرسش را براي او ايجاد مي‏كند كه خاستگاه و منشأ اين ويژگي‏ها چيست؟

مادي‏ها در پاسخ به اين سؤال، تمامي اين خواص را از آثار جسم دانسته‏اند و همه آنها را از بعد مادي تفسير كرده و هر يك را به علتي از علل جسماني بازگردانده‏اند. به اعتقاد آنان هيچ صفتي را نمي‏توان يافت كه قابل انطباق بر قوانين مادي نبوده و توجيه مادّي نداشته باشد، تا به ناچار براي توجيه آن به علتي ماوراء جسم و ماده روي آوريم.

روان شناسان جديد به دليل اين كه در پرتو پژوهش هاي خويش روش علوم تجربي را به كار مي گيرند، خود را تنها در چارچوب بررسي آن بخشي از پديده هاي روحي و رواني كه امكان مشاهده و بررسي موضوعي آنها وجود دارد، محصور مي كنند و از پژوهش و كاوش درباره بسياري از پديده هاي مهم روحي و رواني كه از محدوده مشاهده و آزمون تجربي نمي گنجند، دوري مي كنند. از اين رو، كار بررسي در مورد «نفس» را از حوزه پژوهش هاي خود كنار گذاشتند، چون «روح وروان» چيزي نيست كه بتوان آن را ديد و يا به آزمايش گذاشت.

 به همين دليل، اين ها بررسي هاي خود را تنها به آن بخش از «رفتار» انسان كه قابل مشاهده و ارزيابي است، محدود مي كنند؛ حتي برخي از روان شناسان معاصر پيشنهاد مي کنند كه نام «روان شناسي نوين» به «رفتارشناسي» تغيير يابد؛ زيرا روان شناسان كنوني بيشتر به بازتاب هاي رفتاري انسان توجه دارد نه به خود روان؛ از اين رو نمي توان آن را دانش روان شناسي دانست.

در برابر آنها الهيون معتقدند، در ساختار وجودي انسان، گذشته از جسم كه از سنخ طبيعت و ماده است، جنبه‏اي ديگر از وجود نيز به كار گرفته شده است كه ماوراي ماده است و از آن به روح و نفس تعبير مي‏شود و تمام اين حالات و اوصاف را از آنِ جنبه روحاني مي‏دانند.

 

علامه طباطبايي(ره) مي‏نويسد: «اينكه كاوش‏هاي علمي و تجربي در سير خود به موجودي به نام روح، دست نيافته و هيچ وصفي از اوصاف را كه قابل توجيه جسمي نباشد پيدا نكرده است، سخن درستي است و در آن ترديدي نيست ولي اين سخن به معناي نفي نفس مجرد كه برهان عقلي بر وجود آن اقامه شده است، نمي‏باشد زيرا علوم طبيعي كه در دايره طبيعت و خواص ماده بحث مي‏كند، تنها مي‏تواند در همان محدوده داوري كند و قادر نيست در باره آنچه به آن محدوده مربوط نيست نفيا و اثباتا به قضاوت بپردازد.

روح، موجودي است ماوراي طبيعي و دست علوم تجربي از دامن آن كوتاه است و اينكه دانش طبيعي به آن دست نيافته است، دليل بر نبود آن نمي‏تواند باشد. غريب ماده گرا به خو اجازه دادند كه ، پديده ” روح “ را بعنوان افسانه اي قديمي و خرافي ، به فراموشي محض بسپارند ، چرا كه براي هر آنچه كه بعنوان ” فرآيند روحي “ در طول تاريخ بشري معرفي شده است ( مثلا حتي حس معنويت جويي ) مي توان ، توجيهي درجسم و به ويژه در سلسله اعصاب ، پيدا كرد . در راستاي همين طرز تفكر بود كه عده اي از پزشكان روس ، بخاطر عقايد ماركسيستي و ماترياليستي حاكم بر كشورشان درصدد پيدا كردن مناطقي در مغز انسان برآمدند كه از كار انداختن آن منطقه حس خدا جويي را حتي در بزرگان و علماي دين به كلي از بين ببرد.

آنچه مادي‏ها را جرئت داده است تا به انكار روح بپردازند اين بوده است كه آنها خيال كرده‏اند معتقدان به وجود روح، چون خواص و اوصافي را در انسان ديده‏اند كه در نظر آنها توجيه و تفسير علمي نداشته، لذا به وجود روح قائل شده‏اند تا بدين وسيله آن اوصاف را توجيه كنند و منشأي براي آن بسازند.

 در حالي كه اين اشتباه فاسدي است، زيرا هيچ گاه معتقدان به تجرد روح، چنين تقسيم‏بندي در خواص و صفات بشري نداشته‏اند كه برخي را به جسم و برخي را كه علل آن را نمي‏دانسته‏اند به روح نسبت دهند، بلكه تمام آن را مستقيما به جسم و توسط آن به روح مستند كرده‏اند ...». (11)

ملاصدراي شيرازي(ره) مي فرمايد:

 «روشن است كه تفكر زياد و به كارگيري مداوم و مستمر انديشه و نيروي عقلاني و عمليات ذهني و علمي، از يك سو موجب تحليل بدن و فرسايش قواي جسمي است و از سوي ديگر مايه تكامل روحي و رشد آن است و سبب مي‏شود تا نفس در تعقلات خود از قوّه به فعليّت در آيد. اگر روح، چيزي جز خواص جسم نباشد، لزوما بايد آن نيز همراه با فرسايش بدن رو به تحليل رود، در حالي كه گفتيم، نفس با اين كار نه تنها كاهش نمي‏يابد بلكه تقويت و شكوفايي نيز كسب مي‏كند و اگر با مرگِ بدن، جان هم بميرد، بايد هر چه سبب فرسايش و مرگِ بدن است سبب مرگ و زوال روح نيز باشد.»(12)

 

«منِ» انساني و حقيقت او همان روح و روان اوست و همان است كه فاعل حقيقي و مصدر همه اموري است كه از شخص صادر مي‏شود آن را توسط جسم و قواي آن، عملي مي‏سازد.

علي(عليه السلام) در سخني كوتاه، بهترين توصيف و تمثيل را از روح بيان كرده است و مي‏فرمايد: «الروح في الجسد كالمعني في اللّفظ؛ روح در بدن همچون حضور معني در لفظ است.» (13)

 با اين توضيح، روشن مي‏شود كه تأثير وضعيت روحي در بدن و اندام تا چه اندازه است. روح مريض، بدخواه، آلوده و تيره، بدن را نيز بيمار و رنجور و تاريك مي‏سازد، در حالي كه صاحب روح اميدوار، پاك و نيكخواه، جسمي شاداب و سالم و چهره‏اي باز و نوراني دارد. و

اين نكته‏اي است كه هم در روانشناسي بر آن تأكيد مي‏شود و هم متون ديني بر آن گواهي مي‏دهد.

قرآن كريم مي‏فرمايد: «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ في قُلُوبِهِم مَرَضٌ أَن لَن يُخْرِجَ اللّه‏ُ أَضْغانَهُمْ وَ لَوْ نَشَاءُ لأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ في لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللّه‏ُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ؛ آيا كساني كه در دل‏هايشان بيماري است گمان كرده‏اند خداوند كينه‏هايشان را آشكار نمي‏كند؟ و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان مي‏دهيم تا آنان را با قيافه‏هايشان بشناسي و به يقين آنان را از طرز گفتارشان مي‏تواني بشناسي و خداوند نسبت به اعمال‏تان آگاه است.» (14)

سخن آخر اينكه، حضرت امام باقر(عليه السلام) در سفارش خود به جابر بن‏عبداللّه‏ انصاري مي‏فرمايند: «اطلب راحة البدن بإجمام القلب؛ آسايش بدن را در راحتي و سلامت نفس جستجو كن.»(15)   

 

تاثيرگناه بر امنيت روحي و رواني جوانان

ازجمله عوامل مهم بر هم زننده امنيت روحي و رواني و نيز آرامش جوانان ارتکاب گناه است . در جـهان امروز كه لجام گسيختگى فرهنگى به طور فزاينده اى سلامت و امـنيت جانى بسيارى از جوامع را به مخاطره انداخته است و همه روزه شاهد طغيان و عصيان گروه هاى مختلف مردم به ويژه نوجوانان و جـوانان هستيم, آيا چيزى جز نـماز و توكل و امدادهاى غيبى خداوندى مى تواند ناجى آنها از مـنـجـلاب ايـن گـنـاهان عظيم شود و آن ها را از سقوط به دره نيستى و فلاكت باز دارد؟

اساسا ارتکاب جرم و گناه استرس زا و اضطراب آور است .علاوه بر آن خداوند بخاطر ارتکاب گناهان در صورتي که از آنها توبه نشود وعده عذاب داده است . جواني که مرتکب جرم و گناه مي شود خودش را در معرض عذاب مي بيند (البته به شرط آنکه اهل ايمان باشد ) و اين حالت آرامش را از او سلب نموده او را دچار اضطراب ميکند .

از طرفي دامن گيرى مفاسد اجتماعي و جاذبه هاى آلوده موجود در اجـتـمـاع, چنان پرده اى بر دل هاى جوانان بـى نـماز مى كشند كه آنان ديگر توان مشاهده و ارتباط با ظرايف و لطايف و معنويت را ندارند . اين در حالتي است که  جوان نـمازگزار هيچ گاه اجازه نمي دهد هوس هاى زودگذر و وسوسه هاى شيطانى روح و ذهنش را مشغول كـنـد ، لکن در صورت ارتکاب گناه ، ، نماز وسيله شستشوى از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى براي اوست و جوانان نماز گزار را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مى‏كندو به اين وسيله امنيت و آرامش از دست رفته را به او باز ميگرداند..

نمونه اي از بيانات معصومين عليهم السلام در باره نماز وخاصيت پاک کنندگي روح و روان و امنيت بخشي آن چنين است :

 پيامبر(صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم)فرمودند :

«من صلّي ركعتين و لم‏يحدّث فيهما نفسه بشي‏ء من امور الدّنيا غفرالله ذنوبه».(16)  هركس دو ركعت نماز به جاآورد و در انديشه امور دنيايي نباشد خداوند گناهانش را مي‏بخشايد.

ونيز فرمودند: «ما من صلوةٍ يحضر وقتها إلاّ نادي ملك بين يدي النّاس: أيّها الناس قوموا إلي نيرانكم الّتي اوقدتموها علي ظهوركم فَاَطفِئوها بصلاتكم». (17) هيچ نمازي نيست مگر آن كه در وقت نماز فرشته‏اي به مردم مي‏گويد اي مردم برخيزيد آن آتش‏هايي كه با دست خود بر پشت خود روشن كرده‏ايد با نماز خاموش كنيد.

امام علي (عليه السلام)مي فرمايند: «لو يعلم المصلّي مايغشاه من جلال اللّه ماسرّه أن‏يرفع رأسه من سجوده».(18)  اگر نماز گزار مي‏فهميد كه شوكت و شكوه خداوند چگونه او را در بر گرفته، هرگز دوست نمي‏داشت كه سرش را از سجده بلند كند.

و نيز از بيانات حكيمانه امير مؤمنان علي(عليه السلام) در نهج‏البلاغه ، در باره نماز، اين نكته لطيف و ظريف براي جوانان است كه مي فرمايند : «اَنّ الصّلوةَ لَتَحُتُّ الذنوبَ حَتَّ الوَرَقِ وَ تُطْلَقُها اِطلاقَ الرِّبقِ و شبَّهَها رَسُولُ اللّه‏ِ صَلّي اللّه‏ُ عَلَيهِ وَ سَلَّم‏ـ بِالحَمَّةِ تَكُونُ علي بابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنها فيِ اليَوْمِ و الليْلَةِ خَمْسَ مَرّاتٍ فَماعَسي أَن يَبْقي عَلَيهِ مِنَ الدَّرَنِ؟ وَ قدْ عَرَفَ حَقَّها رجالٌ مِن المؤمنينَ الَّذينَ لا تَشْغَلُهُمْ عَنها زِينَةُ مَتاعٍ وَلا قُرَّةُ عَينٍ مِن وَلَدٍ وَ لامالٍ.»(19) 

 (همانا نماز گناهان را مانند ريختنِ برگ از درخت، مي‏ريزد و چونان رهاشدن بند از گردنِ چارپايان، نمازگزار را از قيد و بند ناپاكي‏ها نجات مي‏دهد.

 رسول خدا(صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) نماز را به چشمه آب گرمي تشبيه فرموده است كه بر در خانه مردي جاري باشد و آن مرد شبانه‏روزي پنج نوبت در اين چشمه شست‏وشو كند. بديهي است در اين صورت، ديگر چركي بر بدن او باقي نخواهد ماند. و به‏تحقيق، كساني از مؤمنان حق نماز را شناخته‏اند كه زخارف دنيوي، همچنين آنچه موجب روشني چشمشان مي‏شود ــ از مال و فرزند ــ فكر و توجه آنان را از ياد خداوند و گزاردن نماز باز نمي‏دارد.

راز درون پرده سخنِ مذكورِ امام علي(عليه السلام)، درباره خاصيت گناه‏زُدايي نماز است. و تشبيهي كه از قول رسول اكرم (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) براي توجيه اين رمز نقل فرموده است، يادآور مضمون آيه 114 از سوره مباركه هود/ 11 مي‏باشد كه خداوند خداي سبحان مي فرمايد«رِجالٌ لا تُلهِيهِم تِجارَةٌ وَ لابَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّه‏ِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وإيتاءِ الزَّكوةِ»(20) مرداني که تجارت و معامله آنان را از ياد خدا و نمازو زکات باز نمي دارد . ونيز فرموده است: «وَ اَقِمِ الصَّـلوةَ طَرَفَي‏النَّهارِ وَ زُلَفا مِنَ اللَّيلِ اِنَّ الحَسَناتِ يُذهِبْنَ السَّيّـِئاتِ ذلِكَ ذِكْري لِلذّاكِرينَ.» (نماز را در دو طرف روز ــ صبح و ظهر و عصر و اوايل شب ــ به پاي دار؛ زيرا كه اعمالِ نيك خطاها و آثار گناه را از ميان مي‏برد. اين يادآوري براي كساني است كه اهل تذكرند).

حديثي نيز از نبي مكرّم (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم)  از قولِ سلمانِ فارسي، اين گونه نقل شده: «قالَ: اَنـَا مَعَهُ مَعَ رَسُولِ‏اللّه‏« (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم)، تَحتِ شَجَرةٍ، فَأَخَذَ مِنها غُصْنا يابِسا، فَهَّزَهُ حَتّي تحاتَ وَرَقةً. ثمَّ قالَ: اَلا تسْأَلني يا سَلْمانُ لم افْعَلُ هذا؟ قُلتُ: وَ لَمْ فَعَلْتَهُ. قالَ (رَسُولُ اللّه‏ِ صَلي‏اللّه‏ُ عَلَيهِ وَ آله): اِنَّ المُسلِمَ اِذا تَوضَأَ فَاَحسَنَ الوضوء ثّمَ صلّي الصّلَواتِ الخَمْسِ تحاتَتْ خَطاياهُ كَما يتحاتُ هذا الوَرَقُ. ثمَّ قَرَأَ هذه اِلاية وَ اَقِمِ الصّلوةَ طَرَفيِ النّهارِ...» (21) 

سلمان فارسي مي گويد:

من با پيامبر (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) زير درختي نشسته بوديم. پس رسول اكرم (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) شاخه خشكي از آن درخت را گرفت و تكان داد، تا اينكه برگ‏هايش ريخت. آن‏گاه به من فرمود: از من سوءال نمي‏كني كه چرا چنين كردم؟

عرض نمودم: يا نبي‏اللّه‏! چرا اين كار را انجام داديد؟ پيامبر (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) در پاسخ من فرمود: زماني كه مسلماني وضو بگيرد ــ و خوب و نيكو وضو بگيرد ــ سپس نمازهاي واجب پنجگانه خويش را به‏جاي آورد، گناهان او فرو مي‏ريزد، همان‏طور كه برگ‏هاي اين شاخه فرو ريختند. بعد همين آيه و اقمَ الصلوة... الخ را برايم تلاوت فرمود.

از يک سو بدون شك، يكي از مهمترين عوامل و راهكارهاي قابل توجه براي جوانان كه در عين حال هيچگونه هزينه اي را دربرندارد، امر مقدس و عظيم «نماز» مي باشد. چرا كه نماز در واقع حلقه اتصال جوانان با وجود عظيم الشأن و بي نهايت خداوند است كه يكي از مهمترين اسامي و صفات او «كريم» است بمعني بزرگوار، و كسي است كه به مصداق آيه شريفه «فان العزه لله جميع: ًتمامي عزت از آن خداست» دارنده تمامي مراتب عزت مي باشد، و يقيناً جواني كه با او سر و كار پيدا كرد، رنگ و بوي خدايي به خود مي گيرد و «كريم» مي گردد و «عزيز» مي شود و چون چنين شد هرگز نفس كريم و عزيز خود را با گناه نمي آلايد و جامعه از جانب او در امن و آسايش قرار خواهد گرفت.

از سوي ديگر همانگونه كه مي دانيم، خداوند عزيز در سوره مباركه عنكبوت آيه 45 يكي از مهمترين آثار نماز را دور نمودن نماز گزار از «فساد و فحشاء» معرفي مي نمايد، آنجا كه مي فرمايد:

«ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر...:

جوان نمازگزار فردي است كه گرد گناه نمي گردد چرا كه صبح و شام با خداي خود در راز و نيازي عاشقانه است و حضور او را مستمراً درك مي كند و چنانچه صحنه گناه و تجاوز به حقوق ديگران پيش آيد، مرتكب گناه نمي شود زيرا خداوند را حاضر و ناظر مي داند و بالمآل جامعه از ناحيه او در امن و امان خواهد بود.

نگاهي هر چند گذرا به زندگي نوجوانان و جوانان بزهكاران اجتماعي و آنانكه «امنيت اجتماعي» جامعه را به نحوي از انحاء مختل نموده اند، به خوبي اين نكته را ثابت مي كند كه اكثر قريب به اتفاق آنان، كساني بوده اند كه با نماز ارتباطي نداشته و به اين عنصر انسان ساز علقه اي نشان نداده اند وبدين ترتيب خود را در عرصه حيات، يكه و آزاد شمرده و دست به گناهان عظيمي همچون قتل، تجاوز به عنف، سرقت و ... آلوده اند و علاوه بر زندگي خود ، زندگي ديگران را هم با «ناامني» مواجه نموده اند.

حال آنكه در ميان جواناني كه بيشترين تعهد و مسئوليت را نسبت به جان، مال، عرض و ناموس ديگران داشته اند، جوانان نمازگزارو مقيدين به نماز از جايگاه ويژه اي برخوردارند.

جوان نمازگزار ميداند كه «اقامه نماز» با «تجاوز به حقوق ديگران» سازگاري ندارد و اصولاً نمازي كه در كنار آن به نوعي «تجاوز» به حقوق انسان ها باشد، نماز نخواهد بود. جايي كه بودن حتي يك تار نخ غصبي در لباس نمازگزار، موجب بطلان نماز گردد، مسلم است كه جوان نمازگزار خود را مقيد به رعايت حقوق ديگران مي كند و از دست يازيدن به گناهان خودداري مي كند.بنابر اين بطور قطع براي برقراري امنيت روحي و رواني فردي و نيز امنيت اجتماعي هيچ عاملي برتر و بالاتر از نماز نيست.

مولاي متقيان علي(عليه السلام) در كلام نوراني خود مي فرمايد :

به خدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمان هاست به من دهند تا خداي را نافرماني كنم كه پوست جوي را از مورچه اي ناروا بگيرم، چنين نخواهم كرد!...»(22)

بدون ترديد اين همه تقيد به رعايت حقوق ديگران و حتي حيوانات، از تأثيرات «نمازهاي حقيقي» آن يگانه عالم خلقت است. و اينگونه است كه نماز، «نفس سركش» را مؤدب به آداب الهي و رعايت حقوق فردي و اجتماعي ديگران نموده و درنتيجه «امنيت اجتماعي» را در بالاترين سطح براي جوامع بشري به ارمغان مي آورد.

«نماز» بنابه تصريح آيه شريفه «ان الصلوه تنهي عن الفحشاء والمنكر» انسان را از «غيبت»، «دروغ»، «سرقت»، «قتل نفس»، «تجاوز به حريم خصوصي ديگران»، «رباخواري»، «زنا»، «چشم چراني»، «تهمت»، «حرامخواري»، «قمار»، «شرب خمر»، و هر آنچه از اعمال كه به نوعي منجر به تجاوز به حقوق ديگران و درنتيجه ايجاد اختلال در «امنيت اجتماعي» مي گردد برحذر مي دارد و آيا فقدان امنيت اجتماعي در جوامع بشري به غير از اين امور و امثالهم، سرچشمه اي ديگر دارد؟

بنابر اين براي تامين امنيت روحي و رواني جوانان بهترين و مهمترين راه، اصلاح و بهينه سازي رابطه بين «جوانان » و «خداوند» و تلاش در جهت آشنا كردن «جوانان » با «خالق خويش» است كه اين امر نيز ممكن نخواهد بود جز از طريق «اقامه نماز»، با توجه به تمامي شرايط صحت و قبول آن.

قرب به  آفريننده هستي براي جوانان اطمينان بخش و امنيت آور است . هر چه جوانان احساس نزديکي بيشتري به خداوند داشته باشد، امنيت روحي و رواني بيشتري خواهد داشت . نماز مي تواند بهترين وسيله براى قرب به پروردگارمتعال براي جوانان باشد; چنان كه بعضى روايات گوياى اين حقيقت است. معاويه بن وهب گويد: از امام صادق(عليه السلام) پرسيدم بالاترين و محبوبتـريـن چـيـزى كـه سبب مى شود بندگان به وسيله آن به خدا نزديك شـونـد چـيـست؟ حضرت فرمود: ما اعلم شيئا بعد المعرفه افضل من هـذه الـصـلاه; بعد از شناخت خدا, چيزى را از اين نماز برتر نميدانم.(23)

 

تاثير مشکلات و سختيهادر امنيت روحي و رواني جوانان

بدون ترديد جوانان در زندگي مادّي گاهي دچار مشکلات شده ودر تنگنا قرار مي‏گيرند، امكانات و توان جوانان معمولامحدود است و مشكلات پيش روي آنها بسيار، بنابراين آنها بدون پشتوانه اي مطمئن نمي‏توانند از اقيانوس پر تلاطم زندگي به سلامت عبور کنند . جواناني كه فقط مادي مي‏انديشند، فقط به پشتوانه‏هاي مادّي فكر مي‏كنند، ولي آنان كه الهي مي انديشند پيوسته با پشتوانه‏هاي معنوي خود را از بن بست مي‏رهانند.

 از جمله مهمترين پشتوانه‏هاي جوانان در زندگي نماز است. چنانکه گفتيم نماز، جلوه برجسته ياد خداست «الا بذكر الله تطمئنّ القلوب». (24)

نماز استعانت از قدرت مطلق هستي است .«واستعينوا بالصّبر والصّلوة و انّها لكبيرة الاّ علي الخاشعين (25) از صبر و نماز ياري جوييد (و با استقامت و كنترل هوس‏هاي دروني و توجّه به پروردگار نيرو بگيريد) و اين كار جز براي خاشعان سنگين است».

برهمين اساس است كه در روايات فراواني آمده است كه وقتي پيامبر(صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) يا امام علي(عليه السلام) با مشكلي رو به رو مي‏شدند به نماز روي مي‏آوردند. (26) 

امام صادق(عليه السلام) فرمود: مستند اين كار همين آيه شريفه است.(27) در شأن آن حضرت عليه السلام در مورد نماز آمده: «كانَ عليٌّ إذا أهالَهُ امرٌ فزغٌ قامَ الي الصّلاة ثمّ تلي هذه الآية؛ واستعينوا بالصّبر والصّلاة؛ حضرت علي(عليه السلام) هرگاه با كار سختي رو به رو مي‏شد، به نماز مي‏ايستاد، و اين آيه را تلاوت مي‏فرمود: «از صبر و نماز ياري بجوييد» (28)  

در كافى از امام صادق (عليه‏السلام) روايت كرده كه فرمود : هر وقت امرى و پيشامدى على (عليه‏السلام) را به وحشت مى‏انداخت ، برميخاست ، و بنماز مى‏ايستاد ، و مى‏فرمود : ( استعينوا بالصبر و الصلوة ) ، از صبر و نماز كمك بگيريد .

اگر جواني بخواهد از نفوس بشري به نفوس الهي و از نفوس ناري به نفوس نوري حركت كند و به آن برسد و به تربيت‏هاي الهي تربيت شود، بايد ازصبر و نمازاستعانت بجويد. بايد در برابر بلا و حوادث جهاني صابر باشد، كه
حضرت علي(عليه السلام) مي‏فرمايد:

«دار بالبلاء محفوفة»(29) دنيا جهاني است كه در محاصره بلاست. هيچ كس از حوادث جهان، مصون نيست و راهي جز صبر و تحمل در برابر بلا ندارد. جوان اگر صابر باشد، بلا سازنده اوست. رفاه، سازنده نيست. از صبر و تحمّل در برابر بلايا، تجربيات علمي براي او پيدا مي‏شود و بسياري از مشكلات براي او حل مي‏شود. بنابر اين بايد به صبر و نمازمتوسل شد.

 

تاثير اضطراب در امنيت روحي و رواني جوانان    

در سال هاي اخير كوشش هاي زيادي در زمينه روان درماني افرادي كه دچار بيماري هاي رواني و اضطراب هاي شخصيتي و عدم تعادل آن هستند، انجام شده است و در اين زمينه روش هاي مختلفي براي روان درماني پديد آمده است كه هيچ كدام موفقيت مورد انتظار را درباره از ميان بردن يا پيشگيري از بيماري هاي رواني كسب نكرده است. برخي از تحقيقات نشان مي دهد كه ميانگين درمان از هفتاد درصد تجاوز نمي كند.

وانگهي حال عده اي از بيماران پس از درمان هاي روان درمانگران گاه بدتر هم شده و يا بيماري پس از مدتي عود كرده است. اين گونه پژوهش ها نشان مي دهد كه ميانگين درمان ناشي از روان درماني بر پايه روش هاي علمي هنوز به ميزان رضايت بخشي نرسيده است.

از اين رو، گرايش و توجه بيشتر به دين براي سلامت روان و درمان بيماري هاي رواني درميان روان شناسان و درمانگران رواني افزايش چشم گيري يافته است. آنان بر اين باورند كه «ايمان بدون شك مؤثرترين درمان بيماري هاي رواني به ويژه اضطراب و افسردگي است.» ويليام جيمز فيلسوف و روان شناس آمريكايي مي گويد: ايمان نيرويي است كه بايد براي كمك به انسان در زندگي وجود داشته باشد. فقدان ايمان زنگ خطري است كه ناتواني انسان را در برابر سختي هاي زندگي اعلام مي دارد.

و در جاي ديگر مي گويد: همان طور كه امواج خروشان اقيانوس نمي تواند آرامش ژرفاي آن را برهم زند و امنيت آن را پريشان سازد، شايسته است كه دگرگوني هاي سطحي و موقت زندگي، آرامش دروني انسان را كه عميقاً به خداوند ايمان دارد، برهم نزند، چرا كه انسان متدين واقعي، تسليم اضطراب نمي شود و توازن شخصيت خويش را حفظ مي كند و همواره آماده مقابله با مسايل ناخوشايندي است كه احتمالاً روزگار برايش پيش مي آورد.

كارل يونك روانكاو مي گويد: در طول سي سال گذشته افراد زيادي از مليت هاي مختلف جهان متمدن، با من مشورت كردند و من صدها تن از بيماران را معالجه و درمان كرده ام، اما از ميان بيماراني كه در نيمه دوم عمر خود به سر مي برند- يعني از سي و پنج سالگي به بعد- حتي يك بيمار را نيز نديدم كه اساساً مشكلش نياز به گرايش ديني در زندگي نباشد. به جرأت مي توانم بگويم كه تك تك آنان به اين دليل قرباني بيماري رواني شده بودند كه آن چيزي را كه اديان موجود در هر زماني به پيروان خود مي دهند فاقد بودند و تك تك آنان تنها وقتي كه به دين و ديدگاه هاي ديني بازگشته بودند به طور كامل درمان شدند. (30)

 ” اضطراب ” بيماري شايع قرن اتم و كهكشان است ، پيشرفت سريع و پيچيده تمدن و در عين حال بي توجهي به ارزش هاي مذهبي و خانوادگي هر روز بيش از پيش براي افراد و اجتماع خصوصا جوانان اضطراب هاي جديد بوجود مي آورد . اضطراب از عجز انسان در برابر حل تضادهاي رواني وي ناشي مي شود و اصولاً بخش بزرگي از نيروي رواني انسان براي حل تضادهاي رواني مصروف مي شود.

از نظر روانپزشکان ، اضطراب در جوانان با يك احساس منتشر و مبهم دلواپسي كه اغلب ناخوشايند و بدون دليل است مشخص مي شود كه معمولاً با يك يا چند مشكل جسمي همره مي گردد . از جمله شخص ممكن است علامتهاي جسمي چون احساس طپش قلب ، تنگي تنفس و درد قفسه سينه ، خالي شدن سردل ، تغريق ، سردرد ، لرزش و .... را نيز به همراه داشته باشد .

اضطراب ، گاهي به شكل طبيعي در اشخاص سالم برز مي كند و گاهي به صورت بيمار گونه و دائمي در مي آيد كه نياز به درمان و مراقبت پزشكي دارد .

با اينكه دلايل علمي مختلفي از ديدگاههاي مختلق بعنوان دلايل بروز اضطراب در جوانان و تشديد آن ارائه شده است اما همچنان دور شدن جوانان از ايمان مذهبي بعنوان يك عامل بسيار مهم وعميق در بروز اضطراب نقش غير قابل انكاري دارد و به اين ترتيب نقش پيشگيري كننده و حتي درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسي است .

 

آرامش حاكم بر روح و روان و در نتيجه آن جسم جوانان نمازگزار ، در مقايسه با آشفتگي رواني و جسمي و اضطراب جوانان بي نماز به راحتي قابل مشاهده است .

به اين ترتيب در بعد پيشگيري از اضطراب و براي آرامش دائمي جسم وروح و  روان جوانان ” نماز ” نقش خارق العاده اي را ايفا مي كند .

در تاثير نماز بر کاهش اضطراب جوانان ، بايد به اين نكته اشاره كنيم كه جوان نمازگزار با ايمان به قدرت لايتناهي پروردگاري كه در مقابلش كرنش مي كند ، خود را در مقابل هر عاملي كه قصد به خطر انداختن و ترسانيدن ( ودر نتيجه مضطرب ساختن ) اورا داشته باشد ايمني مي يابد و ضمن تكرار باور اعتقادي خود طي نمازهاي پنجگانه يوميه اين ايمني همه جانبه را ، به روان خود تلقين مي كند و سرانجام آرامش و امنيت عميق روحي و رواني را در وجود خود ملكه مي سازد .

در راستاي اين موضوع تحقيقات علمي در برخي كشورهاي مسلمان نشان مي دهد كه بيماران مضطربي كه در كنار درمانهاي رايج ضد اضطراب ، به خواندن نماز و قرآن و حتي احاديث نبوي تحريك شده اند از درجه درمان به مراتب بالاتري نسبت به سايرين برخوردار بوده اند .

جواني که در زندگى خود در ماديات فرو رفته ، از معنويات بدور و تابع هوى و هوس خود باشد ، همواره در مقدمه چينى‏هاى فكريش دچار اشتباه مى‏شود ، چون واقعيات و تخيلات در دلش مختلط شده نمى‏تواند آن دو را از هم جدا كند .

 مسائل خيالى با آن زرق و برقى كه در خيالات هست در مسائل فكرى و جدى او مداخله مى‏كند ، گاهى باعث بهم ريختن امنيت و آرامش رواني او شده ،سبب انحراف او از سنن صواب و طريق درست زندگي مى‏شود ، و گاهى نيزباعث تردد و اضطرابش مى‏گردد ، بطورى كه نتواند در اراده خود تصميم بگيرد ، و بطور جدى اقدام نمايد و در نتيجه شدائد و گرفتارى‏هايش را تحمل كند .

اما جواني كه داراى ايمان به خداى تعالى است ، تكيه بر پايگاهى دارد كه هيچ حادثه و گرفتارى تكانش نمى‏دهد ، و به ركنى وابسته است كه انهدام نمى‏پذيرد.

جوانان در پرتو نماز و راز و نياز با خالق خويش، از هرگونه نگراني رهيده و هرگز خود را «بي پناه» و «بي كس» نمي دانند، چرا كه هرصبح و شام، نماز به آنان يادآوري مي كند كه بالاترين قدرت ها، ناظر احوال ايشان و پشتيبانشان درطي طريق زندگي است .

آشنا شدن با فلسفه و حقيقت نماز و اين که به واسطه نماز آرامش وامنيت روحي و تعادل رواني در انسان نماز گزار پيدا مي شودواينکه نماز بهترين درمان افسردگي و اضطراب است ، سبب اقبال هر چه بيشتر و بهتر جوانان به نماز و بهره مندي از برکات و ثمرات آن مي شود.

 

از حضرت امام صادق(عليه‏السلام) نقل شده است كه فرمود:

چه مانعي دارد وقتي كه با غمي از غم‏هاي دنيا رو به رو مي‏شويد وضو گرفته به مسجد برويد، دو ركعت نماز بخوانيد و در نماز دعا كنيد، زيرا خداوند دستور داده: «واستعينوا بالصّبر والصّلوة».(31 )   

 

 امنيت روحي و رواني در نظر گاه اسلام

ايجاد امنيت روحي و رواني و برقراري نظم و آرامش درتمام حوزه هاي زندگي ازجمله اهداف اولي و اساسي احكام، دستورات و قوانين اسلامي است .

امنيت را ميتوان به حوزه هاي امنيتي مختلفي مانند امنيت اجتماعي ، فردي ، سياسي ، روحي و رواني (معنوي) ، فرهنگي تقسيم نمود .

 البته دسته بندي امنيت به چند دسته بدان معنا نيست كه وجوه و اقسام امنيت هيچ گونه رابطه و پيوندي با هم نداشته باشد؛ بلكه وجود شاخه ها و حوزه هاي امنيت، با يكديگر، پيوند عميق و ناگسستي دارد. چنان كه اگر پايه هاي امنيت روحي و رواني سست شود برساير حوزه هاي امنيتي به شدت تأثير مي گذارد. و يا اگر امنيت اجتماعي و سياسي آسيب ببيند ديگر حوزه هاي امنيت مانند فرهنگي، اقتصادي و معنوي نيز درمعرض خطر و آسيب پذيري جدي و حتمي قرار مي گيرد.

دين اسلام آرامش فردي را بر پايه و اساس استواري پي ريزي نموده است وامنيت و آرامش را ازوجدان و درون افراد ، يعني همان امنيت روحي و رواني آغاز مي نمايد .

اگر روح و روان جوان ازامنيت و آرامش كامل برخوردار بوده و روحاً دلهره و نگراني نداشته باشد امكان تلاش و فعاليت درجهت ايجاد و ارتقاي امنيت فردي وبدنبال آن اجتماعي وجود دارد، ولي اگر وجدان،روح و روان جوان از احساس امنيت و آرامش لازم،محروم بوده و از نظر روحي و رواني نگراني داشته و پناهگاهي نداشته باشد امنيت و آرامش فردي - اجتماعي درچنين محيطي وجود نخواهد داشت.

 

شهيد مطهري درباره نقش دين وامنيت بخشي مي گويد:

زندگي بشرخواه و ناخواه دركنار خوشي هاو شيريني ها، رنج ها و شكست ها، از دست دادن ها و ناكامي ها دارد.پاره اي از حوادث جهان مانند پيري و مرگ قابل پيشگيري و برطرف ساختن نيست و اين ها اموري است كه انسان را رنج مي دهد.

ايمان ديني درانسان، نيروي مقاومت مي آفريند و با تفسير تلخي ها آن ها را شيرين مي گرداند و اموري چون چنگال وحشتناك مرگ را به وسيله اي براي بازگشت به خدا و برخورداري از نعمت هاي ابدي خداوند مبدل مي سازد و بدين ترتيب نه تنها آن را تحمل پذير بلكه به پديده اي شيرين بدل مي سازد. (32)

 

وقتي جوان نمازگزار، ايمان و اعتقاد دارد كه خداي متعال از رگ گردن به او نزديك تر است . (ق/ 16)

 و اگر از او چيزي بخواهد دعايش مستجاب خواهد شد. (بقره/ 186)

و به آنچه مي كند آگاه است.(مجادله/ 15)

و اعمال خوب و بد را محاسبه مي كند (زلزله/ 7/8)

 و اجر و پاداش نيكوكاران را ضايع نمي سازد . (توبه / 120)

و اين كه لشكريان زمين و آسمان از آن اوست، او دانا، آگاه و خبير و حكيم است . (فتح/ 4)

و احساس مي كند كه به يك نيرويي كه ما فوق آن نيرويي وجود ندارد تكيه دارد؛ و از هيچ قدرت و مقامي جز او ترس و هراس ندارد . (احزاب/ 39)

و سرزنش هيچ كس ديگر تأثيري براو نمي گذارد . (مائده/ 54)

 و بر از دست رفته غم نمي خورد و برداشته اميد نمي بندد .(حديد/ 23)

 به اين ترتيب امنيت وآرامش واقعي بروجود آنها حكمفرما مي شود . (انعام/ 82)

زيرا خداوند كسي است كه سكينه وآرامش روحي و رواني را دردل هاي مؤمنان فرو مي فرستد.(فتح/4)

بنابر اين جوان نمازگزار، در سايه اين آرامش الهي است كه احساس امنيت روحي و رواني نموده ، آرام مي گيرد و ثبات مي يابد.

 

نماز و امنيت روحي رواني جوانان

غفلت يا بي توجهي نسبت به ابعاد معنوي يا روحي و فراموش كردن خدا سبب « خلاء وجودي » و يا « ناكامي وجودي » و به بيان قرآن سبب «فراموشي خود / خويش يا نفس » مي گردد.

فراموشي خدا موجب بروز احساس پوچي ، بي هدفي ، تهي بودن زندگي و عدم امنيت روحي و رواني در جوانان شده و به اين ترتيب زندگي براي آنها تنگ و سخت مي شود .

اما در نماز به محض اينكه خداوند حاضر در ناخودآگاه جوان نمازگزار ، اما غائب از سطح آگاه ذهن او ، به ياد آورده مي شود ، ناگهان ابهامات وجوديش از بين مي رود و احساس شعف ، آرامش ، طمأنينه ، احساس معنادار بودن زندگي شخص و كل هستي  واحساس تعالي به جوان نمازگزاردست مي دهد و قلب متلاطم ، ناآرام و مضطرب او احساس امنيت روحي مي کند و آرام مي گيرد.

حالت تمدد اعصاب و آرامش رواني ناشي از نماز جوانان نمازگزار را از اضطرابي كه جوانان بي نماز همواره از آن رنج مي برند، مي رهاند؛ اين حالت ها معمولاً تا مدتي پس از نماز نيز در انسان باقي مي ماند و ادامه مي يابد.

جوانان گاهي در حالت تمدد اعصاب و آرامش رواني پس از نماز با امور يا مواردي اضطراب انگيز ، نگران کننده ، که مي تواند آرامش روحي و رواني انسان را بر هم بريزد ، رو به رو مي شوند يا آن ها را به ياد و خاطر مي آورند. تكرار حدوث اين موارد و يادآوري آنها در حالت تمدد اعصاب و آرامش نفساني پس از نماز ، با توجه به حالت خاص طمئنينه و آرامش رواني پس از نماز ، به «خاموش شدن» تدريجي اضطراب ، نگراني و ترس در جوانان نمازگزار منجر مي شود.

اين تأثير بسيار مهم كه نماز در درمان اضطراب (و آرامش روحي و رواني نماز گزار ) دارد، همانند تأثير روش روان درماني برخي از درمانگران رفتارگرايي معاصر در درمان اضطراب بيماران رواني است كه از طريق درمان از راه آرام سازي يا درمان از راه كاهش حساسيت انفعالي انجام مي گيرد. (33)

 

اميد بخش‏ترين آيه براي جوانان نمازگزار

در آخر، بحث را با اميد بخش‏ترين آيه قرآن ، که در باره ي نماز است و اميد بسياري براي همه خصوصا جوانان در آنست ، به پايان مي بريم :

در تفسير آيه وَ أَقِمِ الصلَوةَ طرَفىِ النهَارِ وَ زُلَفاً مِّنَ الَّيْلِ  إِنَّ الحَْسنَتِ يُذْهِبنَ السيِّئَاتِ  ذَلِك ذِكْرَى لِلذَّكِرِينَ‏ ،(هود /114) ، حديث جالبى از على (عليه‏السلام) به اين مضمون نقل شده است كه روزى رو به سوى مردم كرد و فرمود :

 به نظر شما اميد بخش‏ترين آيه قرآن كدام آيه است ؟ بعضى گفتند آيه ان الله لا يغفر ان يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء ( خداوند هرگز شرك را نمى‏بخشد و پائين‏تر از آن را براى هر كس كه بخواهد مى‏بخشد ) .

امام فرمود : خوب است ، ولى آنچه من مى‏خواهم نيست ، بعضى گفتند: آيه و من يعمل سوء او يظلم نفسه ثم يستغفر الله يجد الله غفورا رحيما ( هر كس عمل زشتى انجام دهد يا بر خويشتن ستم كند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحيم خواهد يافت ) امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى‏خواهم نيست .

بعضى ديگر گفتند :آيه قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ( اى بندگان من كه اسراف بر خويشتن كرده‏ايد از رحمت خدا مايوس نشويد ) فرمود:

 خوبست اما آنچه مى‏خواهم نيست ! بعضى ديگر گفتند: آيه و الذين اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من يغفر الذنوب الا الله ( پرهيزكاران كسانى هستند كه هنگامى كه كار زشتى انجام مى‏دهند يا به خود ستم مى‏كنند به ياد خدا مى‏افتند ، از گناهان خويش آمرزش مى‏طلبند و چه كسى است جز خدا كه گناهان را بيامرزد ) باز امام فرمود: خوبست ولى آنچه مى‏خواهم نيست .

در اين هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه كردند فرمود : چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض كردند : به خدا سوگند ما آيه ديگرى در اين زمينه سراغ نداريم .

امام فرمود : از حبيب خودم رسول خدا شنيدم كه فرمود :

اميد بخش ترين آيه قرآن اين آيه است و اقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكرى للذاكرين . و نماز را در دو طرف (اول و آخر) روز به پا دار و نيز در ساعات آغازين شب، كه البته حسنات و نكوكاريها، سيّئات و بدكاريها را نابود مى‏سازد، اين (نماز يا اين سخن كه حسنات شما سيّئات را محو مى‏كند) يادآوريى است براى اهل ذكر و پندى بر مردم آگاه است .(34)

 

 

والحمد لله رب العالمين

                                                                                                                    سيد حميد حسيني

 

 

 

نتيجه

زندگي جوانان در عصر حاضر ، با استرس هاي بسيار متعدد و گوناگوني همراه شده است و براي تداوم  زندگي جوانان لازم است مقاومت آنها در برابر استرس ها افزايش يافته و احساس آرامش و امنيت رواني در وجودشان حكمفرما باشد .

مشکلات ، سختيها وچالشها، جزء جدانشدني از زندگي نوين است. زندگي كه در گذرگاه هزارتوي تاريخ، مفاهيم اصلي خود را جا گذاشته وزندگي به جاي شادماني، آرامش و احساس امنيت براي جوانان ،استرس (فشار رواني)، اضطراب و هيجان  را بيشتر از گذشته به ارمغان آورده است.

امروزه بسياري از متفكران و روانكاوان جان به نقش مثبت و سازنده نيايش و مذهب در پيشبرد وضع اجتماعي و فردي اعتراف دارند و بر اين باورند كه نماز و نيايش و مراسم مذهبي آرام بخش روح و روان انسانها و پايان بخش اضطراب و دلگيريها است.جواناني كه با فلسفه اصلي نماز و نيايش آشنا باشند و رابطه راستين خود را با خداوند درك كنند و حقوق افراد جامعه را رعايت نمايند ، بنا به منطق قرآن که : ان الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنكر امكان ندارد راه خطا پيش گيرند و تعدي و تجاوز نمايند.

جوانان نمازگزاردر پرتو شعاع نوراني «نماز» از هر آنچه عوامل نگراني و پريشاني است آسوده خاطر مي شوند. نه از «آينده مبهم و تاريك» هراسي به دل راه مي دهند .

جوان نماز گزار باور دارد که همه مكان ها و همه زمان ها از آن خداست ، ملک خداست و خدا با اوست، او از «گذشته» خود احساس نگراني مي كند، چرا كه با نماز خداوند را آمرزنده و مهربان يافته است.

اذكار و افعال نماز، تماماً و يك به يك، او را از چنان آرامشي لبريز ساخته كه هيچ عامل مادي و معنوي ديگر قادر به اعطاء چنين آرامشي نيست.

جوانان با «نماز » که ذکر خداست ، خداوند را به بزرگي ياد مي كنند وبا سجده در پيشگاه ربوبي اش ، تمامي قدرت هايي كه ممكن است آنها را تهديد به ناامني كنند در نزدشان خوار و حقير جلوه مي كنند.

 جوانان نمازگزار بر افكار و انديشه هاي خود حاكمند نه محكوم آنها. آنان در اثربندگي خدا چنان ولايت و سلطه اي بر نفس خويش دارند كه اجازه نميدهندوسوسه اي بر قلب آنها ظهور كند. آنان با نمازهاي عارفانه و عشق ورزيدن به نماز نفس را كنترل و روح را در جهت رضاي خدا قرار ميدهند .

براي برقراري امر مهم و حياتي «امنيت روحي و رواني»، در بين جوانان، قبل از هر چيز بايد به شناخت عوامل ايجادكننده آن پرداخت و در ميان عوامل موجد «امنيت روحي و رواني»، امر «نماز» بنابه دلايل متعدد برترين عامل ميباشد و لذا  تبيين اين موضوع براي جوانان و تشويق به آن امري بسيار لازم و ضروري است .

اگرتمامي هم و غم متوليان ايجاد «امنيت روحي و رواني» براي جوانان و تئوري پردازان اجتماعي، دست يافتن به راه حلي عملي و كارا براي از بين بردن احساس ناامني روحي و ريشه كن كردن عوامل آن در بين جوانان است ، پس نبايد  از سهل ترين ، در دسترس ترين و في الواقع ارزان ترين و ساده ترين راه حل اين امر يعني «نماز»در بين جوانان غافل باشند.

 

پي نوشتها :

1- ر.ك المفردات في غريب القرآن, ص;285

2- ر.ك: پرواز در ملكوت, ص22

3- ترجمه تفسير «الميزان»66. ج25، ص 340 و 341.

4- تفسير «روح‏الجنان»

5- مستدرک الوسائل ج1ص172

6- نهج الفصاحه جمله 1588

7-سوره مباركه يونس- 57

8- سوره مباركه رعد-28

9- ر.ك: ميزان الحكمه, چاپ جديد, ج2, ص1627

10- سوره مباركه عنكبوت

11-الميزان، ج1، ص367 ـ 366.

12-الاسفار الاربعة،  ج8، ص295.

13-سفينة البحار، ج1، ص537.

14-سوره محمد، آيه 30 ـ 29.

15- سفينة البحار، همان، ج2، ص441.

16- عوالي اللآلي،ج 1 ص 322 ،ح 59.4

17-من لايحضره الفقيه، ج1، باب فضل الصلوة، حديث3.

18- خصال، ص 632،ح 10

19-. نهج‏البلاغة صبحي صالح ، ص 316 و 317.

20- سوره مباركه نور/ 37

21- جزء 5، ص‏ 200 و 201.

22-نهج البلاغه خطبه 4

23- وسائل الشيعه, ج3, ص26

24-سوره مباركه رعد  /28

25- سوره مباركه بقره /45

26- مجمع البيان، ج1 ـ 2، ص217.

27- فروع كافي، ج3، ص480.

28- تفسير الميزان، ج1، ص154.

29- نهج البلاغه

30- قرآن و روانشناسي، ص304

31- تفسير مجمع البيان، ج1 ـ 2، ص217

32- مقدمه اي بر جهان بيني اسلام، ص34-.40

33- ر.ک.معجزه هاي دعا و نيايش- كيهان 22 مرداد 82

34- تفسير نمونه ج : 9  ص 270

 

فهرست منابع و مآخذ

 

قرآن کريم

1-احسائي ، ابن ابي جمهور ، عوالي اللآلي ،تحقيق حاج آقا مجتبي عراقي ،مطبعه سيد الشهداء ،قم ، 1403 ه.ق.

2-اصفهاني ، راغب، ابو القاسم حسين بن محمد ،المفردات في غريب القرآن ، دفتر نشر کتاب ،چاپ اول ،1404ه ق .

3-القمي ، علي بن ابراهيم بن هاشم ، تفسير القمي‏ ، موسسه دار الکتاب ، قم ، 1404 ق.

4- پاينده ، ابو القاسم ،نهج الفصاحه، انتشارات جاويدان ،چاپ سيزدهم ، بي جا ، 1360.

5- حاجي نوري ، مستدرك الوسائل ، موسسه آل البيت ، قم 1366

6- دايجست  ، ريدرز، معجزه هاي دعا و نيايش ترجمه اميرديواني- كيهان 22 مرداد 82

7- رازي ،شيخ ابوالفتوح ،تفسيرکبير، با حواشي حاج ميرزا ابوالحسن شعراني، كتابفروشي اسلامي، سال 1385هـ ق.

8- ري شهري ، محمدمهدي ، ميزان الحكمه،، دارالحديث قم، 1416ق

9- شيرازي صدرالدين محمد ، الاسفار الاربعة، بيروت ، دار احياء التراث العربي، 1981 م.

10- صبحی صالح ،شرحنهج‌البلاغه ، انتشارات دار الهجره ، قم،بي تا.

11- صدوق ، محمد بن علي بن بابويه قمي ،الخصال، تحقيق علي اکبر غفاري ، موسسه نشر اسلامي ، قم ، 1403 ه ق .

12- صدوق ، محمد بن علي بن بابويه قمي ، من لايحضره الفقيه، دار الکتب الاسلاميه ، تهران ، 1390 ه ق .

13- طبرسي ، ابو علي فضل بن حسن ،‌تفسير مجمع البيان ، بيروت ، دار احياء التراث العربي.

14-طباطبائی ، سيد محمد حسين ، الميزان في تفسير القرآن ،انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم،1367 .

15- طريحى، فخرالدين بن محمد; مجمع البحرين، مكتبه ى مرتضويه.

16- عاملي ،شيخ حسن ، وسائل الشيعه,موسسه آل البيت ، قم ، 1409ه ق. 

17-کليني ، ابو جعفر ،محمد بن اسحاق ، اصول کافي ، دار الكتب الاسلاميه ، چاپ چهارم ،1365.

18- مجلسي ، محمد باقر ، بحار الانوار ، موسسه الوفاء ، بيروت 1404ه ق.

19- محدث قمي، سفينة البحار، آستان قدس رضوي .

20- مطهري ، مرتضي ،مقدمه اي بر جهان بيني اسلام، انتشارات صدرا .

21- معتزلي ،  عبد الحميد ،  شرح نهج البلاغه ،  ناشركتابخانه آيه الله مرعشي ،قم 1404.

22- مکارم شيرازي ، ناصر ، تفسير نمونه، دفتر تبليغات اسلامي قم ، 1366.

23- نجاتي ،دكتر محمد عثمان ، قرآن و روانشناسي،  ، بنياد پژوهشهاي آستان قدس رضوي.

 

مشخصات:

دکترسيد حميد حسيني

عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي

نشاني محل کار : همدان ، شهرک شهيد مدني ، دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان – معاونت فرهنگي

تلفکس 4494037-0811

پست الكترونيك : zekr12@yahoo.com

 

 

 

نوشته شده توسط سید مهدی در 14:59

چکيده

 

دوره جوانى از مهم‏ترين و حساس‏ترين دوره‏هاى زندگى انسان به شمار مى‏رود; زيرا در اين دوره جوانان به دنبال يافتن هويت‏خويش، در مسير شكل دادن به شخصيتى متكى به خود گام برمى‏دارند.داشتن امنيت روحي و رواني در اين دوره تاثير به سزايي در هويت يابي جوانان دارد.

همه انسانها درتمام عمر، خصوصا دوران پر مخاطره جواني نيازمند احساس امنيت و آرامش‏اند، اما بيشتر آنان نمي‏دانند كه چگونه بايد آن امنيت روحي و رواني را به دست آورند.

ازجمله راههاي بسيار مهم و موثردر احساس امنيت روحي و رواني و كسب آرامش براي جوانان ، ارتباط مستقيم و بي واسطه جوانان با پروردگارشان ، يعني نماز است . نماز، كبريايي و عظمتي دارد که خداي تعالي، آن را به عظمت توصيف مي‏كند. خداوند متعال، چنين مقدّر كرده انسانهايي که با او ارتباط و بر نماز و ذکر او مداومت داشته باشند ، به برکت نماز، در دنيا و آخرت سعادتمند و از حيات طيبه برخوردار گردند.

قرآن کريم براي پرورش شخصيت انسانها و ايجاد تغيير در رفتار آنان، خصوصا در ايام جواني ، روش كار و ممارست عملي در زمينه افكار و عادات جديد رفتاري را (كه در نظر دارد در نفوس آنان تحكيم بخشد )، به كارگرفته وبه همين منظور عبادات مختلفي چون نماز، روزه، زكات و حج و مانند آنها را واجب كرده است. در اين بين نماز و ارتباط با خدا بيش از ساير عبادات به جوانان امنيت و آرامش روحي و رواني عطا مي کند .

نماز به عنوان ذکر خدا به روح وروان تشنه جوان آرامش بخشيده ، اطمينان خاطر درونی را در او تقويت می کند . چون نماز اقبال بخدا ، و التجاء به اوست ، روح ايمان را زنده مى‏سازد ، وبه جوان مي ‏فهماند كه بجائى تكيه دارد كه انهدام پذير نيست ، و به سببى دست زده كه پاره شدنى نيست .

جوان نماز گزار هرگز دچار اضطراب ناشي از گناه نمي شود، احساسي كه بسياري از جوانان بي نماز از آن رنج مي برند اين عدم اضطراب جوان نماز گزار نتيجه و ثمره ارتباط او با خالق مهربان اوست .

جوان نمازگزار ديدگاه خاصي به هستي دارد،ديدگاه ويژه جوانان نمازگزار به زندگي در دنيا و ثبات شخصيت آنها باعث مي شود که همواره احساس آرامش و امنيت روحي و رواني نموده ، در مقابل افت و خيزهاي غير منتظره زندگي دچار ترس و اضطراب نشوند، و در نتيجه به حذف آن گروه از تغييرات هيجاني كه سبب بهم خوردن امنيت روحي و رواني آنان است ، از زندگي خود بپردازند.

 

کليد واژگان

 نماز، نـماز كه در عربى لفظ (صلاه) بر آن اطلاق مى شود, به گفته بسيارىاز لـغـت شـناسان به معناى دعا, تبريك و تمجيد است و چون اصل وريـشـه اين عبادت مخصوص, دعا بوده آن را از باب نام گذارى چيزىبـه اسـم جزءش, صلاه[ نماز] گذاشته اند.

بعضى گفته اند: (صلاه)مـشـتـق از كلمه (صلاء) است كه به معناى آتش برافروخته است و ازايـن جـهـت بـه اين عبادت خاص (صلاه) گفته شد, زيرا كسى كه نمازبـخـواند, خود را به وسيله اين عبادت و بندگى از آتش برافروخته الهى دور مى سازد.(1) بعضى از بزرگان نيز صلاه را از (تصليه) مشتق دانسته اند; به اين مـعـنا كه عرب هنگامى كه مى خواست چوب كج را راست كند آن را به آتـش نـزديك كرده, در معرض حرارت قرار مى دادوبه آن تصليه مي گـفـتـنـد.

با توجه به اين معنا گويى نمازگزار وقتى به نماز مي ايـسـتد و توجه به مبدا اعلا پيدا مى كند به واسطه حرارتى كه دراثر حركت صعودى و نزديك شدن به كانون حقيقت معنوى در نفسش حاصل مـى شـود, قـدرت پـيـدا مى كند كج رفتارى هاى نفس را كه بر اثرتـوجـه بـه غـيـر خـدا و مـيـل به باطل پيدا شده, راست و تعديل نمايد.(2)

 

روحوروان،روح در لغت به معناى مبدأ حيات است كه جانداران به وسيله آن قادر بر احساس و حركت ارادى مى‏شوند.

علامه طباطبائي (قدس‏سره )مي‏نويسد:

«كلمه روح به طوري كه در لغت معرفي شده، به معناي مبدأ حيات است كه جاندار به وسيله آن قادر بر احساس و حركت ارادي مي‏شود ولي مراد از روح در اين آيات همان روح و نفس به نام «نفس ناطقه» مي‏باشد كه در كالبد همه افراد انسانهاي موجود، وجود دارد. و وجود آن از ناحيه خدا و وابسته به او است». (3)

مفسّر بزرگ اهل سنت «شيخ ابوالفتوح رازي» مي‏گويد:

قوام حيات به روح آدمي است و آدمي به آن زنده و با فقدان آن انسان زنده نمي‏ماند». (4) 

درمجمع البحرين آمده است :

في الحديث عن الصادق (عليه السلام) في قوله: و نفخت فيه من روحي ، قال:

 إن الروح متحركة كالريح، و إنما سمي روحا لأنه اشتق اسمه من الريح، و إنما أخرجه على لفظ الريح لأن الروح مجانس للريح، و إنما أضافه إلى نفسه لأنه اصطفاه على سائر الأرواح كما قال: لبيت من البيوت بيتي و قال لرسول من الرسل خليلي و أشباه ذلك، و كل ذلك مخلوق مصنوع محدث

 

در قرآن كريم روح در موارد گوناگون استعمال شده است:

1-روح آدميان، (سجده، آيه 9- حجر، آيه 29- ص، آيه 72) .

 2- حقيقتى كه قرآن را برپيامبرنازل كرد كه با تعبير روح‏الامين و روح‏القدس آمده است، (بقره، آيه 97- شعرا، آيه193).   3- حقيقتى كه همراه مؤمنين است، (مجادله، آيه 22).

 4- حقيقتى كه انبياء با وى در تماس هستند،( نحل، آيه 2- بقره، آيه 87) .

 

 

مقدمه

امنيت روحي و رواني از نيازهاي نخست جوانان به حساب مي آيد، چراكه در سايه امنيت، شكوفايي استعداد، خلاقيت ها و رشدوبالندگي آنها محقق مي شود. بي شک آرامش واحساس امنيت روحي ورواني اكسيرنجات وهماي سعادت همه انسانها خصوصاجوانان است .

درميان جمعيت جوانان ، گروهي  هستند كه علي رغم وفور عوامل اضطراب زا، از آرامش روحي و رواني زايدالوصفي برخوردارند و در ساحل «امن و آسايش روحي و رواني» بسر مي برند.

اينان كساني نيستند جز «جوانان نمازگزار» كه در پرتو نور نماز، جان خودرا تابنده كرده و روح متلاطم رابا نماز به سكون و آرامش رسانده و به حقيقت دريافته اند كه بارزترين و روشن ترين مصداق «ذكرخدا»، همانا «نماز» است، اگرچه روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است ، همان ذكر الله است كه در آيه اقم الصلاه لذکري ، بعنوان برترين نتيجه بيان شده است ، لکن جوانان مي توانند با نمازهاي عارفانه و عشق ورزيدن به نماز نفس را كنترل و روح را در جهت رضاي خدا قرار داده و به امنيت و آرامش واقعي برسند .

نماز،حضور نمازگزاردر محضرحق است، يعني شهود و ظهور زيباترين جلوه‏هاي اصيل فطري انسان ، اما حضور جوانان در اين محضر جلوه ديگري دارد .  از آنجا که جوانان پاکترند ، با نماز آسانتروبهتر به چشمه‏سار پاكي و عبوديّت حق نزديك مي شوند.

نمازستون دين(5) و كليد بهشت است(6)که نقش مهمي در بازسازي روحي و تامين امنيت وآرامش همه افراد بخصوص قشر جوان دارد و سبب مي شود احساس بي پناهي و اضطراب هاي روحي و رواني هيچوقت جوانان نماز گزار رادربرنگيرد .

قرآن به عنوان يك درمانگر و درمان خود را معرفي مي كند: و ذکرخدا را (که نماز هم ذکر خداست ) ، نيز به عنوان درمان و دارو بيان مي دارد(7) كه بسياري از بيماري هاي روحي و رواني را درمان كرده و شفا مي بخشد وبا ياد خدا دلها آرامش مي يابد.(8)

در اهميت نماز همين بس كه پيامبراكرم(صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) از آن به عنوان ستون خيمه گاه دين تعبير فرموده است. (9)

نماز به شرط آنکه با حضور قلب، گزارده شود از صفاي دل، روزني در جان جوان مي گشايدكه باران رحمت و نور معرفت خداوندي ـ بي‏واسطه ـ بر جان جوان فرو مي‏ريزد و بر روشنايي دل و بصيرت درون او مي‏افزايدواورضاي پروردگارش را با تمام وجودش احساس مي کند و رضاي خدا برترين سرمايه دريک زندگي موفق براي جوانان است .

ه خداوندمي فرمايد:

«اقم الصلوه لذكري: نماز را براي من بپا دار...»(10) ، ياد خدا يك ارزش و تنها وسيله حقيقي آرام بخش دلهاست و نماز ياد خداست.

جوانان در پرتو نماز و راز و نياز با خالق خويش، از هرگونه نگراني رهيده و هرگز خود را «بي پناه» و «بي كس» نمي يابند، چرا كه هرصبح و شام، نماز به آنان يادآوري مي كند كه بالاترين قدرت ها، ناظر احوال ايشان و پشتيبانشان درطي طريق زندگي است.

همچنين جوانان نمازگزارهرگز به بيماري هاي روحي نظير احساس پوچي و اضطراب دچار نخواهندشد، زيرا در پرتو نماز دريافته اند كه هدفي والا درحيات آنان وجود دارد كه همان وصول به قرب پروردگار ميباشد و چون چنين است هيچگاه در پيچ و خم هاي زندگي مادي، احساس پوچي نمي كنند .

 بدين ترتيب «امنيت روحي و رواني » خود را در بالاترين درجه تأمين نموده ، روحشان آرام است اگرچه جسمشان را مسائل گوناگون در طول زندگي مي خراشد وفرسوده مي سازد .

اما امنيت روحي و رواني از مقوله هايي است كه در عين سادگي، و روشني كه به ذهن مي رسد، در آن اختلاف آراء و انظار وجود دارد. واژه اي كه ثبات و استقراري نداشته و هر فرد و گروه براي رسيدن به اهداف خويش از آن تعريف و تفسير خاصي را ارايه مي دهند تا منافع مورد نظر خويش را در وراي تعريف پيشنهادي حفظ كرده و به دست آورند.
اكنون سؤالي که در مقاله پيش رومطرح است اين است که اولا: چگونه نمازبر امنيت و آرامش رواني جوانان اثر مي‏گذارد و مكانيزم اين اثر گذاري به چه نحو و آثار آن چيست؟

قبل از پرداختن به پاسخ سوالات مذکور در باره نقش و اثر نماز بر امنيت روحي و رواني جوانان ، مناسب است پس از بحث کوتاهي در باره روح و روان ، به برخي از عوامل عمده بر هم زننده امنيت روحي و رواني جوانان اشاره کنيم.

 

 سخني در باره روح و روان

انسان مركب از دو جزء ماده بدنى و ديگرى جوهر مجرد كه همان نفس و روح است مى‏باشد و اين دو تا زمانى كه انسان در اين دنيا زندگى مى‏كند ملازم و همراه اوست اما از اين دو آنچه حقيقت او را تشكيل مى‏دهد روح است كه با لفظ من از او ياد مى‏كند و بدن تنها ابزار و آلت براى انجام كارهاى مادى اوست وروح و روان اوست كه درك مى‏كند و اراده مى‏كند.

روح و روان در هيچ يك از اجزاى بدن مستقر نيست بلكه روح امرى مجرد است و با بدن همراهى و نسبت به آن نوعى تدبير و فرماندهى و سرپرستى دارد. همچنان كه خداوند حاكم فرمانروا و مدبر هستى است و با جهان هست ولى نه به اين معنا كه در جايى مستقر باشد بلكه احاطه قيومى به عالم دارد. روح نيز با بدن در مرتبه نازل‏ترى شبيه همين رابطه را دارد. بنابراين رابطه روح و بدن را هرگز از منظر فيزيولوژيك نمى‏توان نگريست زيرا فيزيولوژى تنها قادر به كشف روابط اجزا و عناصر فيزيكى و بدنى است.

روح انساني، از شريف‏ترين موضوعاتي است كه مي‏طلبد آدمي مطالعات و تأملاتي نسبت به آن داشته باشد. در اين باب مسائل و مباحث فراواني از سوي فيلسوفان، متكلمان، روانشناسان و روانكاوان، مفسران و محدّثان طرح شده و هر يك از ديدگاه ويژه خود آن را كاويده است.

 بي‏شك هر يك از ما درمي‏يابيم كه وجود ما گذشته از جسم و آثار مخصوص بدان، داراي خواص و حالاتي است همچون فكر كردن، دوستي، و نفرت، احساسات و عواطف، سخاوت و بخل، شجاعت و ترس و مانند آن. وجود اين حالات و اوصاف در وجود انسان، حداقل اين پرسش را براي او ايجاد مي‏كند كه خاستگاه و منشأ اين ويژگي‏ها چيست؟

مادي‏ها در پاسخ به اين سؤال، تمامي اين خواص را از آثار جسم دانسته‏اند و همه آنها را از بعد مادي تفسير كرده و هر يك را به علتي از علل جسماني بازگردانده‏اند. به اعتقاد آنان هيچ صفتي را نمي‏توان يافت كه قابل انطباق بر قوانين مادي نبوده و توجيه مادّي نداشته باشد، تا به ناچار براي توجيه آن به علتي ماوراء جسم و ماده روي آوريم.

روان شناسان جديد به دليل اين كه در پرتو پژوهش هاي خويش روش علوم تجربي را به كار مي گيرند، خود را تنها در چارچوب بررسي آن بخشي از پديده هاي روحي و رواني كه امكان مشاهده و بررسي موضوعي آنها وجود دارد، محصور مي كنند و از پژوهش و كاوش درباره بسياري از پديده هاي مهم روحي و رواني كه از محدوده مشاهده و آزمون تجربي نمي گنجند، دوري مي كنند. از اين رو، كار بررسي در مورد «نفس» را از حوزه پژوهش هاي خود كنار گذاشتند، چون «روح وروان» چيزي نيست كه بتوان آن را ديد و يا به آزمايش گذاشت.

 به همين دليل، اين ها بررسي هاي خود را تنها به آن بخش از «رفتار» انسان كه قابل مشاهده و ارزيابي است، محدود مي كنند؛ حتي برخي از روان شناسان معاصر پيشنهاد مي کنند كه نام «روان شناسي نوين» به «رفتارشناسي» تغيير يابد؛ زيرا روان شناسان كنوني بيشتر به بازتاب هاي رفتاري انسان توجه دارد نه به خود روان؛ از اين رو نمي توان آن را دانش روان شناسي دانست.

در برابر آنها الهيون معتقدند، در ساختار وجودي انسان، گذشته از جسم كه از سنخ طبيعت و ماده است، جنبه‏اي ديگر از وجود نيز به كار گرفته شده است كه ماوراي ماده است و از آن به روح و نفس تعبير مي‏شود و تمام اين حالات و اوصاف را از آنِ جنبه روحاني مي‏دانند.

 

علامه طباطبايي(ره) مي‏نويسد: «اينكه كاوش‏هاي علمي و تجربي در سير خود به موجودي به نام روح، دست نيافته و هيچ وصفي از اوصاف را كه قابل توجيه جسمي نباشد پيدا نكرده است، سخن درستي است و در آن ترديدي نيست ولي اين سخن به معناي نفي نفس مجرد كه برهان عقلي بر وجود آن اقامه شده است، نمي‏باشد زيرا علوم طبيعي كه در دايره طبيعت و خواص ماده بحث مي‏كند، تنها مي‏تواند در همان محدوده داوري كند و قادر نيست در باره آنچه به آن محدوده مربوط نيست نفيا و اثباتا به قضاوت بپردازد.

روح، موجودي است ماوراي طبيعي و دست علوم تجربي از دامن آن كوتاه است و اينكه دانش طبيعي به آن دست نيافته است، دليل بر نبود آن نمي‏تواند باشد. غريب ماده گرا به خو اجازه دادند كه ، پديده ” روح “ را بعنوان افسانه اي قديمي و خرافي ، به فراموشي محض بسپارند ، چرا كه براي هر آنچه كه بعنوان ” فرآيند روحي “ در طول تاريخ بشري معرفي شده است ( مثلا حتي حس معنويت جويي ) مي توان ، توجيهي درجسم و به ويژه در سلسله اعصاب ، پيدا كرد . در راستاي همين طرز تفكر بود كه عده اي از پزشكان روس ، بخاطر عقايد ماركسيستي و ماترياليستي حاكم بر كشورشان درصدد پيدا كردن مناطقي در مغز انسان برآمدند كه از كار انداختن آن منطقه حس خدا جويي را حتي در بزرگان و علماي دين به كلي از بين ببرد.

آنچه مادي‏ها را جرئت داده است تا به انكار روح بپردازند اين بوده است كه آنها خيال كرده‏اند معتقدان به وجود روح، چون خواص و اوصافي را در انسان ديده‏اند كه در نظر آنها توجيه و تفسير علمي نداشته، لذا به وجود روح قائل شده‏اند تا بدين وسيله آن اوصاف را توجيه كنند و منشأي براي آن بسازند.

 در حالي كه اين اشتباه فاسدي است، زيرا هيچ گاه معتقدان به تجرد روح، چنين تقسيم‏بندي در خواص و صفات بشري نداشته‏اند كه برخي را به جسم و برخي را كه علل آن را نمي‏دانسته‏اند به روح نسبت دهند، بلكه تمام آن را مستقيما به جسم و توسط آن به روح مستند كرده‏اند ...». (11)

ملاصدراي شيرازي(ره) مي فرمايد:

 «روشن است كه تفكر زياد و به كارگيري مداوم و مستمر انديشه و نيروي عقلاني و عمليات ذهني و علمي، از يك سو موجب تحليل بدن و فرسايش قواي جسمي است و از سوي ديگر مايه تكامل روحي و رشد آن است و سبب مي‏شود تا نفس در تعقلات خود از قوّه به فعليّت در آيد. اگر روح، چيزي جز خواص جسم نباشد، لزوما بايد آن نيز همراه با فرسايش بدن رو به تحليل رود، در حالي كه گفتيم، نفس با اين كار نه تنها كاهش نمي‏يابد بلكه تقويت و شكوفايي نيز كسب مي‏كند و اگر با مرگِ بدن، جان هم بميرد، بايد هر چه سبب فرسايش و مرگِ بدن است سبب مرگ و زوال روح نيز باشد.»(12)

 

«منِ» انساني و حقيقت او همان روح و روان اوست و همان است كه فاعل حقيقي و مصدر همه اموري است كه از شخص صادر مي‏شود آن را توسط جسم و قواي آن، عملي مي‏سازد.

علي(عليه السلام) در سخني كوتاه، بهترين توصيف و تمثيل را از روح بيان كرده است و مي‏فرمايد: «الروح في الجسد كالمعني في اللّفظ؛ روح در بدن همچون حضور معني در لفظ است.» (13)

 با اين توضيح، روشن مي‏شود كه تأثير وضعيت روحي در بدن و اندام تا چه اندازه است. روح مريض، بدخواه، آلوده و تيره، بدن را نيز بيمار و رنجور و تاريك مي‏سازد، در حالي كه صاحب روح اميدوار، پاك و نيكخواه، جسمي شاداب و سالم و چهره‏اي باز و نوراني دارد. و

اين نكته‏اي است كه هم در روانشناسي بر آن تأكيد مي‏شود و هم متون ديني بر آن گواهي مي‏دهد.

قرآن كريم مي‏فرمايد: «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ في قُلُوبِهِم مَرَضٌ أَن لَن يُخْرِجَ اللّه‏ُ أَضْغانَهُمْ وَ لَوْ نَشَاءُ لأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ في لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللّه‏ُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ؛ آيا كساني كه در دل‏هايشان بيماري است گمان كرده‏اند خداوند كينه‏هايشان را آشكار نمي‏كند؟ و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان مي‏دهيم تا آنان را با قيافه‏هايشان بشناسي و به يقين آنان را از طرز گفتارشان مي‏تواني بشناسي و خداوند نسبت به اعمال‏تان آگاه است.» (14)

سخن آخر اينكه، حضرت امام باقر(عليه السلام) در سفارش خود به جابر بن‏عبداللّه‏ انصاري مي‏فرمايند: «اطلب راحة البدن بإجمام القلب؛ آسايش بدن را در راحتي و سلامت نفس جستجو كن.»(15)   

 

تاثيرگناه بر امنيت روحي و رواني جوانان

ازجمله عوامل مهم بر هم زننده امنيت روحي و رواني و نيز آرامش جوانان ارتکاب گناه است . در جـهان امروز كه لجام گسيختگى فرهنگى به طور فزاينده اى سلامت و امـنيت جانى بسيارى از جوامع را به مخاطره انداخته است و همه روزه شاهد طغيان و عصيان گروه هاى مختلف مردم به ويژه نوجوانان و جـوانان هستيم, آيا چيزى جز نـماز و توكل و امدادهاى غيبى خداوندى مى تواند ناجى آنها از مـنـجـلاب ايـن گـنـاهان عظيم شود و آن ها را از سقوط به دره نيستى و فلاكت باز دارد؟

اساسا ارتکاب جرم و گناه استرس زا و اضطراب آور است .علاوه بر آن خداوند بخاطر ارتکاب گناهان در صورتي که از آنها توبه نشود وعده عذاب داده است . جواني که مرتکب جرم و گناه مي شود خودش را در معرض عذاب مي بيند (البته به شرط آنکه اهل ايمان باشد ) و اين حالت آرامش را از او سلب نموده او را دچار اضطراب ميکند .

از طرفي دامن گيرى مفاسد اجتماعي و جاذبه هاى آلوده موجود در اجـتـمـاع, چنان پرده اى بر دل هاى جوانان بـى نـماز مى كشند كه آنان ديگر توان مشاهده و ارتباط با ظرايف و لطايف و معنويت را ندارند . اين در حالتي است که  جوان نـمازگزار هيچ گاه اجازه نمي دهد هوس هاى زودگذر و وسوسه هاى شيطانى روح و ذهنش را مشغول كـنـد ، لکن در صورت ارتکاب گناه ، ، نماز وسيله شستشوى از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى براي اوست و جوانان نماز گزار را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مى‏كندو به اين وسيله امنيت و آرامش از دست رفته را به او باز ميگرداند..

نمونه اي از بيانات معصومين عليهم السلام در باره نماز وخاصيت پاک کنندگي روح و روان و امنيت بخشي آن چنين است :

 پيامبر(صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم)فرمودند :

«من صلّي ركعتين و لم‏يحدّث فيهما نفسه بشي‏ء من امور الدّنيا غفرالله ذنوبه».(16)  هركس دو ركعت نماز به جاآورد و در انديشه امور دنيايي نباشد خداوند گناهانش را مي‏بخشايد.

ونيز فرمودند: «ما من صلوةٍ يحضر وقتها إلاّ نادي ملك بين يدي النّاس: أيّها الناس قوموا إلي نيرانكم الّتي اوقدتموها علي ظهوركم فَاَطفِئوها بصلاتكم». (17) هيچ نمازي نيست مگر آن كه در وقت نماز فرشته‏اي به مردم مي‏گويد اي مردم برخيزيد آن آتش‏هايي كه با دست خود بر پشت خود روشن كرده‏ايد با نماز خاموش كنيد.

امام علي (عليه السلام)مي فرمايند: «لو يعلم المصلّي مايغشاه من جلال اللّه ماسرّه أن‏يرفع رأسه من سجوده».(18)  اگر نماز گزار مي‏فهميد كه شوكت و شكوه خداوند چگونه او را در بر گرفته، هرگز دوست نمي‏داشت كه سرش را از سجده بلند كند.

و نيز از بيانات حكيمانه امير مؤمنان علي(عليه السلام) در نهج‏البلاغه ، در باره نماز، اين نكته لطيف و ظريف براي جوانان است كه مي فرمايند : «اَنّ الصّلوةَ لَتَحُتُّ الذنوبَ حَتَّ الوَرَقِ وَ تُطْلَقُها اِطلاقَ الرِّبقِ و شبَّهَها رَسُولُ اللّه‏ِ صَلّي اللّه‏ُ عَلَيهِ وَ سَلَّم‏ـ بِالحَمَّةِ تَكُونُ علي بابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنها فيِ اليَوْمِ و الليْلَةِ خَمْسَ مَرّاتٍ فَماعَسي أَن يَبْقي عَلَيهِ مِنَ الدَّرَنِ؟ وَ قدْ عَرَفَ حَقَّها رجالٌ مِن المؤمنينَ الَّذينَ لا تَشْغَلُهُمْ عَنها زِينَةُ مَتاعٍ وَلا قُرَّةُ عَينٍ مِن وَلَدٍ وَ لامالٍ.»(19) 

 (همانا نماز گناهان را مانند ريختنِ برگ از درخت، مي‏ريزد و چونان رهاشدن بند از گردنِ چارپايان، نمازگزار را از قيد و بند ناپاكي‏ها نجات مي‏دهد.

 رسول خدا(صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) نماز را به چشمه آب گرمي تشبيه فرموده است كه بر در خانه مردي جاري باشد و آن مرد شبانه‏روزي پنج نوبت در اين چشمه شست‏وشو كند. بديهي است در اين صورت، ديگر چركي بر بدن او باقي نخواهد ماند. و به‏تحقيق، كساني از مؤمنان حق نماز را شناخته‏اند كه زخارف دنيوي، همچنين آنچه موجب روشني چشمشان مي‏شود ــ از مال و فرزند ــ فكر و توجه آنان را از ياد خداوند و گزاردن نماز باز نمي‏دارد.

راز درون پرده سخنِ مذكورِ امام علي(عليه السلام)، درباره خاصيت گناه‏زُدايي نماز است. و تشبيهي كه از قول رسول اكرم (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) براي توجيه اين رمز نقل فرموده است، يادآور مضمون آيه 114 از سوره مباركه هود/ 11 مي‏باشد كه خداوند خداي سبحان مي فرمايد«رِجالٌ لا تُلهِيهِم تِجارَةٌ وَ لابَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّه‏ِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وإيتاءِ الزَّكوةِ»(20) مرداني که تجارت و معامله آنان را از ياد خدا و نمازو زکات باز نمي دارد . ونيز فرموده است: «وَ اَقِمِ الصَّـلوةَ طَرَفَي‏النَّهارِ وَ زُلَفا مِنَ اللَّيلِ اِنَّ الحَسَناتِ يُذهِبْنَ السَّيّـِئاتِ ذلِكَ ذِكْري لِلذّاكِرينَ.» (نماز را در دو طرف روز ــ صبح و ظهر و عصر و اوايل شب ــ به پاي دار؛ زيرا كه اعمالِ نيك خطاها و آثار گناه را از ميان مي‏برد. اين يادآوري براي كساني است كه اهل تذكرند).

حديثي نيز از نبي مكرّم (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم)  از قولِ سلمانِ فارسي، اين گونه نقل شده: «قالَ: اَنـَا مَعَهُ مَعَ رَسُولِ‏اللّه‏« (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم)، تَحتِ شَجَرةٍ، فَأَخَذَ مِنها غُصْنا يابِسا، فَهَّزَهُ حَتّي تحاتَ وَرَقةً. ثمَّ قالَ: اَلا تسْأَلني يا سَلْمانُ لم افْعَلُ هذا؟ قُلتُ: وَ لَمْ فَعَلْتَهُ. قالَ (رَسُولُ اللّه‏ِ صَلي‏اللّه‏ُ عَلَيهِ وَ آله): اِنَّ المُسلِمَ اِذا تَوضَأَ فَاَحسَنَ الوضوء ثّمَ صلّي الصّلَواتِ الخَمْسِ تحاتَتْ خَطاياهُ كَما يتحاتُ هذا الوَرَقُ. ثمَّ قَرَأَ هذه اِلاية وَ اَقِمِ الصّلوةَ طَرَفيِ النّهارِ...» (21) 

سلمان فارسي مي گويد:

من با پيامبر (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) زير درختي نشسته بوديم. پس رسول اكرم (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) شاخه خشكي از آن درخت را گرفت و تكان داد، تا اينكه برگ‏هايش ريخت. آن‏گاه به من فرمود: از من سوءال نمي‏كني كه چرا چنين كردم؟

عرض نمودم: يا نبي‏اللّه‏! چرا اين كار را انجام داديد؟ پيامبر (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) در پاسخ من فرمود: زماني كه مسلماني وضو بگيرد ــ و خوب و نيكو وضو بگيرد ــ سپس نمازهاي واجب پنجگانه خويش را به‏جاي آورد، گناهان او فرو مي‏ريزد، همان‏طور كه برگ‏هاي اين شاخه فرو ريختند. بعد همين آيه و اقمَ الصلوة... الخ را برايم تلاوت فرمود.

از يک سو بدون شك، يكي از مهمترين عوامل و راهكارهاي قابل توجه براي جوانان كه در عين حال هيچگونه هزينه اي را دربرندارد، امر مقدس و عظيم «نماز» مي باشد. چرا كه نماز در واقع حلقه اتصال جوانان با وجود عظيم الشأن و بي نهايت خداوند است كه يكي از مهمترين اسامي و صفات او «كريم» است بمعني بزرگوار، و كسي است كه به مصداق آيه شريفه «فان العزه لله جميع: ًتمامي عزت از آن خداست» دارنده تمامي مراتب عزت مي باشد، و يقيناً جواني كه با او سر و كار پيدا كرد، رنگ و بوي خدايي به خود مي گيرد و «كريم» مي گردد و «عزيز» مي شود و چون چنين شد هرگز نفس كريم و عزيز خود را با گناه نمي آلايد و جامعه از جانب او در امن و آسايش قرار خواهد گرفت.

از سوي ديگر همانگونه كه مي دانيم، خداوند عزيز در سوره مباركه عنكبوت آيه 45 يكي از مهمترين آثار نماز را دور نمودن نماز گزار از «فساد و فحشاء» معرفي مي نمايد، آنجا كه مي فرمايد:

«ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر...:

جوان نمازگزار فردي است كه گرد گناه نمي گردد چرا كه صبح و شام با خداي خود در راز و نيازي عاشقانه است و حضور او را مستمراً درك مي كند و چنانچه صحنه گناه و تجاوز به حقوق ديگران پيش آيد، مرتكب گناه نمي شود زيرا خداوند را حاضر و ناظر مي داند و بالمآل جامعه از ناحيه او در امن و امان خواهد بود.

نگاهي هر چند گذرا به زندگي نوجوانان و جوانان بزهكاران اجتماعي و آنانكه «امنيت اجتماعي» جامعه را به نحوي از انحاء مختل نموده اند، به خوبي اين نكته را ثابت مي كند كه اكثر قريب به اتفاق آنان، كساني بوده اند كه با نماز ارتباطي نداشته و به اين عنصر انسان ساز علقه اي نشان نداده اند وبدين ترتيب خود را در عرصه حيات، يكه و آزاد شمرده و دست به گناهان عظيمي همچون قتل، تجاوز به عنف، سرقت و ... آلوده اند و علاوه بر زندگي خود ، زندگي ديگران را هم با «ناامني» مواجه نموده اند.

حال آنكه در ميان جواناني كه بيشترين تعهد و مسئوليت را نسبت به جان، مال، عرض و ناموس ديگران داشته اند، جوانان نمازگزارو مقيدين به نماز از جايگاه ويژه اي برخوردارند.

جوان نمازگزار ميداند كه «اقامه نماز» با «تجاوز به حقوق ديگران» سازگاري ندارد و اصولاً نمازي كه در كنار آن به نوعي «تجاوز» به حقوق انسان ها باشد، نماز نخواهد بود. جايي كه بودن حتي يك تار نخ غصبي در لباس نمازگزار، موجب بطلان نماز گردد، مسلم است كه جوان نمازگزار خود را مقيد به رعايت حقوق ديگران مي كند و از دست يازيدن به گناهان خودداري مي كند.بنابر اين بطور قطع براي برقراري امنيت روحي و رواني فردي و نيز امنيت اجتماعي هيچ عاملي برتر و بالاتر از نماز نيست.

مولاي متقيان علي(عليه السلام) در كلام نوراني خود مي فرمايد :

به خدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمان هاست به من دهند تا خداي را نافرماني كنم كه پوست جوي را از مورچه اي ناروا بگيرم، چنين نخواهم كرد!...»(22)

بدون ترديد اين همه تقيد به رعايت حقوق ديگران و حتي حيوانات، از تأثيرات «نمازهاي حقيقي» آن يگانه عالم خلقت است. و اينگونه است كه نماز، «نفس سركش» را مؤدب به آداب الهي و رعايت حقوق فردي و اجتماعي ديگران نموده و درنتيجه «امنيت اجتماعي» را در بالاترين سطح براي جوامع بشري به ارمغان مي آورد.

«نماز» بنابه تصريح آيه شريفه «ان الصلوه تنهي عن الفحشاء والمنكر» انسان را از «غيبت»، «دروغ»، «سرقت»، «قتل نفس»، «تجاوز به حريم خصوصي ديگران»، «رباخواري»، «زنا»، «چشم چراني»، «تهمت»، «حرامخواري»، «قمار»، «شرب خمر»، و هر آنچه از اعمال كه به نوعي منجر به تجاوز به حقوق ديگران و درنتيجه ايجاد اختلال در «امنيت اجتماعي» مي گردد برحذر مي دارد و آيا فقدان امنيت اجتماعي در جوامع بشري به غير از اين امور و امثالهم، سرچشمه اي ديگر دارد؟

بنابر اين براي تامين امنيت روحي و رواني جوانان بهترين و مهمترين راه، اصلاح و بهينه سازي رابطه بين «جوانان » و «خداوند» و تلاش در جهت آشنا كردن «جوانان » با «خالق خويش» است كه اين امر نيز ممكن نخواهد بود جز از طريق «اقامه نماز»، با توجه به تمامي شرايط صحت و قبول آن.

قرب به  آفريننده هستي براي جوانان اطمينان بخش و امنيت آور است . هر چه جوانان احساس نزديکي بيشتري به خداوند داشته باشد، امنيت روحي و رواني بيشتري خواهد داشت . نماز مي تواند بهترين وسيله براى قرب به پروردگارمتعال براي جوانان باشد; چنان كه بعضى روايات گوياى اين حقيقت است. معاويه بن وهب گويد: از امام صادق(عليه السلام) پرسيدم بالاترين و محبوبتـريـن چـيـزى كـه سبب مى شود بندگان به وسيله آن به خدا نزديك شـونـد چـيـست؟ حضرت فرمود: ما اعلم شيئا بعد المعرفه افضل من هـذه الـصـلاه; بعد از شناخت خدا, چيزى را از اين نماز برتر نميدانم.(23)

 

تاثير مشکلات و سختيهادر امنيت روحي و رواني جوانان

بدون ترديد جوانان در زندگي مادّي گاهي دچار مشکلات شده ودر تنگنا قرار مي‏گيرند، امكانات و توان جوانان معمولامحدود است و مشكلات پيش روي آنها بسيار، بنابراين آنها بدون پشتوانه اي مطمئن نمي‏توانند از اقيانوس پر تلاطم زندگي به سلامت عبور کنند . جواناني كه فقط مادي مي‏انديشند، فقط به پشتوانه‏هاي مادّي فكر مي‏كنند، ولي آنان كه الهي مي انديشند پيوسته با پشتوانه‏هاي معنوي خود را از بن بست مي‏رهانند.

 از جمله مهمترين پشتوانه‏هاي جوانان در زندگي نماز است. چنانکه گفتيم نماز، جلوه برجسته ياد خداست «الا بذكر الله تطمئنّ القلوب». (24)

نماز استعانت از قدرت مطلق هستي است .«واستعينوا بالصّبر والصّلوة و انّها لكبيرة الاّ علي الخاشعين (25) از صبر و نماز ياري جوييد (و با استقامت و كنترل هوس‏هاي دروني و توجّه به پروردگار نيرو بگيريد) و اين كار جز براي خاشعان سنگين است».

برهمين اساس است كه در روايات فراواني آمده است كه وقتي پيامبر(صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) يا امام علي(عليه السلام) با مشكلي رو به رو مي‏شدند به نماز روي مي‏آوردند. (26) 

امام صادق(عليه السلام) فرمود: مستند اين كار همين آيه شريفه است.(27) در شأن آن حضرت عليه السلام در مورد نماز آمده: «كانَ عليٌّ إذا أهالَهُ امرٌ فزغٌ قامَ الي الصّلاة ثمّ تلي هذه الآية؛ واستعينوا بالصّبر والصّلاة؛ حضرت علي(عليه السلام) هرگاه با كار سختي رو به رو مي‏شد، به نماز مي‏ايستاد، و اين آيه را تلاوت مي‏فرمود: «از صبر و نماز ياري بجوييد» (28)  

در كافى از امام صادق (عليه‏السلام) روايت كرده كه فرمود : هر وقت امرى و پيشامدى على (عليه‏السلام) را به وحشت مى‏انداخت ، برميخاست ، و بنماز مى‏ايستاد ، و مى‏فرمود : ( استعينوا بالصبر و الصلوة ) ، از صبر و نماز كمك بگيريد .

اگر جواني بخواهد از نفوس بشري به نفوس الهي و از نفوس ناري به نفوس نوري حركت كند و به آن برسد و به تربيت‏هاي الهي تربيت شود، بايد ازصبر و نمازاستعانت بجويد. بايد در برابر بلا و حوادث جهاني صابر باشد، كه
حضرت علي(عليه السلام) مي‏فرمايد:

«دار بالبلاء محفوفة»(29) دنيا جهاني است كه در محاصره بلاست. هيچ كس از حوادث جهان، مصون نيست و راهي جز صبر و تحمل در برابر بلا ندارد. جوان اگر صابر باشد، بلا سازنده اوست. رفاه، سازنده نيست. از صبر و تحمّل در برابر بلايا، تجربيات علمي براي او پيدا مي‏شود و بسياري از مشكلات براي او حل مي‏شود. بنابر اين بايد به صبر و نمازمتوسل شد.

 

تاثير اضطراب در امنيت روحي و رواني جوانان    

در سال هاي اخير كوشش هاي زيادي در زمينه روان درماني افرادي كه دچار بيماري هاي رواني و اضطراب هاي شخصيتي و عدم تعادل آن هستند، انجام شده است و در اين زمينه روش هاي مختلفي براي روان درماني پديد آمده است كه هيچ كدام موفقيت مورد انتظار را درباره از ميان بردن يا پيشگيري از بيماري هاي رواني كسب نكرده است. برخي از تحقيقات نشان مي دهد كه ميانگين درمان از هفتاد درصد تجاوز نمي كند.

وانگهي حال عده اي از بيماران پس از درمان هاي روان درمانگران گاه بدتر هم شده و يا بيماري پس از مدتي عود كرده است. اين گونه پژوهش ها نشان مي دهد كه ميانگين درمان ناشي از روان درماني بر پايه روش هاي علمي هنوز به ميزان رضايت بخشي نرسيده است.

از اين رو، گرايش و توجه بيشتر به دين براي سلامت روان و درمان بيماري هاي رواني درميان روان شناسان و درمانگران رواني افزايش چشم گيري يافته است. آنان بر اين باورند كه «ايمان بدون شك مؤثرترين درمان بيماري هاي رواني به ويژه اضطراب و افسردگي است.» ويليام جيمز فيلسوف و روان شناس آمريكايي مي گويد: ايمان نيرويي است كه بايد براي كمك به انسان در زندگي وجود داشته باشد. فقدان ايمان زنگ خطري است كه ناتواني انسان را در برابر سختي هاي زندگي اعلام مي دارد.

و در جاي ديگر مي گويد: همان طور كه امواج خروشان اقيانوس نمي تواند آرامش ژرفاي آن را برهم زند و امنيت آن را پريشان سازد، شايسته است كه دگرگوني هاي سطحي و موقت زندگي، آرامش دروني انسان را كه عميقاً به خداوند ايمان دارد، برهم نزند، چرا كه انسان متدين واقعي، تسليم اضطراب نمي شود و توازن شخصيت خويش را حفظ مي كند و همواره آماده مقابله با مسايل ناخوشايندي است كه احتمالاً روزگار برايش پيش مي آورد.

كارل يونك روانكاو مي گويد: در طول سي سال گذشته افراد زيادي از مليت هاي مختلف جهان متمدن، با من مشورت كردند و من صدها تن از بيماران را معالجه و درمان كرده ام، اما از ميان بيماراني كه در نيمه دوم عمر خود به سر مي برند- يعني از سي و پنج سالگي به بعد- حتي يك بيمار را نيز نديدم كه اساساً مشكلش نياز به گرايش ديني در زندگي نباشد. به جرأت مي توانم بگويم كه تك تك آنان به اين دليل قرباني بيماري رواني شده بودند كه آن چيزي را كه اديان موجود در هر زماني به پيروان خود مي دهند فاقد بودند و تك تك آنان تنها وقتي كه به دين و ديدگاه هاي ديني بازگشته بودند به طور كامل درمان شدند. (30)

 ” اضطراب ” بيماري شايع قرن اتم و كهكشان است ، پيشرفت سريع و پيچيده تمدن و در عين حال بي توجهي به ارزش هاي مذهبي و خانوادگي هر روز بيش از پيش براي افراد و اجتماع خصوصا جوانان اضطراب هاي جديد بوجود مي آورد . اضطراب از عجز انسان در برابر حل تضادهاي رواني وي ناشي مي شود و اصولاً بخش بزرگي از نيروي رواني انسان براي حل تضادهاي رواني مصروف مي شود.

از نظر روانپزشکان ، اضطراب در جوانان با يك احساس منتشر و مبهم دلواپسي كه اغلب ناخوشايند و بدون دليل است مشخص مي شود كه معمولاً با يك يا چند مشكل جسمي همره مي گردد . از جمله شخص ممكن است علامتهاي جسمي چون احساس طپش قلب ، تنگي تنفس و درد قفسه سينه ، خالي شدن سردل ، تغريق ، سردرد ، لرزش و .... را نيز به همراه داشته باشد .

اضطراب ، گاهي به شكل طبيعي در اشخاص سالم برز مي كند و گاهي به صورت بيمار گونه و دائمي در مي آيد كه نياز به درمان و مراقبت پزشكي دارد .

با اينكه دلايل علمي مختلفي از ديدگاههاي مختلق بعنوان دلايل بروز اضطراب در جوانان و تشديد آن ارائه شده است اما همچنان دور شدن جوانان از ايمان مذهبي بعنوان يك عامل بسيار مهم وعميق در بروز اضطراب نقش غير قابل انكاري دارد و به اين ترتيب نقش پيشگيري كننده و حتي درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسي است .

 

آرامش حاكم بر روح و روان و در نتيجه آن جسم جوانان نمازگزار ، در مقايسه با آشفتگي رواني و جسمي و اضطراب جوانان بي نماز به راحتي قابل مشاهده است .

به اين ترتيب در بعد پيشگيري از اضطراب و براي آرامش دائمي جسم وروح و  روان جوانان ” نماز ” نقش خارق العاده اي را ايفا مي كند .

در تاثير نماز بر کاهش اضطراب جوانان ، بايد به اين نكته اشاره كنيم كه جوان نمازگزار با ايمان به قدرت لايتناهي پروردگاري كه در مقابلش كرنش مي كند ، خود را در مقابل هر عاملي كه قصد به خطر انداختن و ترسانيدن ( ودر نتيجه مضطرب ساختن ) اورا داشته باشد ايمني مي يابد و ضمن تكرار باور اعتقادي خود طي نمازهاي پنجگانه يوميه اين ايمني همه جانبه را ، به روان خود تلقين مي كند و سرانجام آرامش و امنيت عميق روحي و رواني را در وجود خود ملكه مي سازد .

در راستاي اين موضوع تحقيقات علمي در برخي كشورهاي مسلمان نشان مي دهد كه بيماران مضطربي كه در كنار درمانهاي رايج ضد اضطراب ، به خواندن نماز و قرآن و حتي احاديث نبوي تحريك شده اند از درجه درمان به مراتب بالاتري نسبت به سايرين برخوردار بوده اند .

جواني که در زندگى خود در ماديات فرو رفته ، از معنويات بدور و تابع هوى و هوس خود باشد ، همواره در مقدمه چينى‏هاى فكريش دچار اشتباه مى‏شود ، چون واقعيات و تخيلات در دلش مختلط شده نمى‏تواند آن دو را از هم جدا كند .

 مسائل خيالى با آن زرق و برقى كه در خيالات هست در مسائل فكرى و جدى او مداخله مى‏كند ، گاهى باعث بهم ريختن امنيت و آرامش رواني او شده ،سبب انحراف او از سنن صواب و طريق درست زندگي مى‏شود ، و گاهى نيزباعث تردد و اضطرابش مى‏گردد ، بطورى كه نتواند در اراده خود تصميم بگيرد ، و بطور جدى اقدام نمايد و در نتيجه شدائد و گرفتارى‏هايش را تحمل كند .

اما جواني كه داراى ايمان به خداى تعالى است ، تكيه بر پايگاهى دارد كه هيچ حادثه و گرفتارى تكانش نمى‏دهد ، و به ركنى وابسته است كه انهدام نمى‏پذيرد.

جوانان در پرتو نماز و راز و نياز با خالق خويش، از هرگونه نگراني رهيده و هرگز خود را «بي پناه» و «بي كس» نمي دانند، چرا كه هرصبح و شام، نماز به آنان يادآوري مي كند كه بالاترين قدرت ها، ناظر احوال ايشان و پشتيبانشان درطي طريق زندگي است .

آشنا شدن با فلسفه و حقيقت نماز و اين که به واسطه نماز آرامش وامنيت روحي و تعادل رواني در انسان نماز گزار پيدا مي شودواينکه نماز بهترين درمان افسردگي و اضطراب است ، سبب اقبال هر چه بيشتر و بهتر جوانان به نماز و بهره مندي از برکات و ثمرات آن مي شود.

 

از حضرت امام صادق(عليه‏السلام) نقل شده است كه فرمود:

چه مانعي دارد وقتي كه با غمي از غم‏هاي دنيا رو به رو مي‏شويد وضو گرفته به مسجد برويد، دو ركعت نماز بخوانيد و در نماز دعا كنيد، زيرا خداوند دستور داده: «واستعينوا بالصّبر والصّلوة».(31 )   

 

 امنيت روحي و رواني در نظر گاه اسلام

ايجاد امنيت روحي و رواني و برقراري نظم و آرامش درتمام حوزه هاي زندگي ازجمله اهداف اولي و اساسي احكام، دستورات و قوانين اسلامي است .

امنيت را ميتوان به حوزه هاي امنيتي مختلفي مانند امنيت اجتماعي ، فردي ، سياسي ، روحي و رواني (معنوي) ، فرهنگي تقسيم نمود .

 البته دسته بندي امنيت به چند دسته بدان معنا نيست كه وجوه و اقسام امنيت هيچ گونه رابطه و پيوندي با هم نداشته باشد؛ بلكه وجود شاخه ها و حوزه هاي امنيت، با يكديگر، پيوند عميق و ناگسستي دارد. چنان كه اگر پايه هاي امنيت روحي و رواني سست شود برساير حوزه هاي امنيتي به شدت تأثير مي گذارد. و يا اگر امنيت اجتماعي و سياسي آسيب ببيند ديگر حوزه هاي امنيت مانند فرهنگي، اقتصادي و معنوي نيز درمعرض خطر و آسيب پذيري جدي و حتمي قرار مي گيرد.

دين اسلام آرامش فردي را بر پايه و اساس استواري پي ريزي نموده است وامنيت و آرامش را ازوجدان و درون افراد ، يعني همان امنيت روحي و رواني آغاز مي نمايد .

اگر روح و روان جوان ازامنيت و آرامش كامل برخوردار بوده و روحاً دلهره و نگراني نداشته باشد امكان تلاش و فعاليت درجهت ايجاد و ارتقاي امنيت فردي وبدنبال آن اجتماعي وجود دارد، ولي اگر وجدان،روح و روان جوان از احساس امنيت و آرامش لازم،محروم بوده و از نظر روحي و رواني نگراني داشته و پناهگاهي نداشته باشد امنيت و آرامش فردي - اجتماعي درچنين محيطي وجود نخواهد داشت.

 

شهيد مطهري درباره نقش دين وامنيت بخشي مي گويد:

زندگي بشرخواه و ناخواه دركنار خوشي هاو شيريني ها، رنج ها و شكست ها، از دست دادن ها و ناكامي ها دارد.پاره اي از حوادث جهان مانند پيري و مرگ قابل پيشگيري و برطرف ساختن نيست و اين ها اموري است كه انسان را رنج مي دهد.

ايمان ديني درانسان، نيروي مقاومت مي آفريند و با تفسير تلخي ها آن ها را شيرين مي گرداند و اموري چون چنگال وحشتناك مرگ را به وسيله اي براي بازگشت به خدا و برخورداري از نعمت هاي ابدي خداوند مبدل مي سازد و بدين ترتيب نه تنها آن را تحمل پذير بلكه به پديده اي شيرين بدل مي سازد. (32)

 

وقتي جوان نمازگزار، ايمان و اعتقاد دارد كه خداي متعال از رگ گردن به او نزديك تر است . (ق/ 16)

 و اگر از او چيزي بخواهد دعايش مستجاب خواهد شد. (بقره/ 186)

و به آنچه مي كند آگاه است.(مجادله/ 15)

و اعمال خوب و بد را محاسبه مي كند (زلزله/ 7/8)

 و اجر و پاداش نيكوكاران را ضايع نمي سازد . (توبه / 120)

و اين كه لشكريان زمين و آسمان از آن اوست، او دانا، آگاه و خبير و حكيم است . (فتح/ 4)

و احساس مي كند كه به يك نيرويي كه ما فوق آن نيرويي وجود ندارد تكيه دارد؛ و از هيچ قدرت و مقامي جز او ترس و هراس ندارد . (احزاب/ 39)

و سرزنش هيچ كس ديگر تأثيري براو نمي گذارد . (مائده/ 54)

 و بر از دست رفته غم نمي خورد و برداشته اميد نمي بندد .(حديد/ 23)

 به اين ترتيب امنيت وآرامش واقعي بروجود آنها حكمفرما مي شود . (انعام/ 82)

زيرا خداوند كسي است كه سكينه وآرامش روحي و رواني را دردل هاي مؤمنان فرو مي فرستد.(فتح/4)

بنابر اين جوان نمازگزار، در سايه اين آرامش الهي است كه احساس امنيت روحي و رواني نموده ، آرام مي گيرد و ثبات مي يابد.

 

نماز و امنيت روحي رواني جوانان

غفلت يا بي توجهي نسبت به ابعاد معنوي يا روحي و فراموش كردن خدا سبب « خلاء وجودي » و يا « ناكامي وجودي » و به بيان قرآن سبب «فراموشي خود / خويش يا نفس » مي گردد.

فراموشي خدا موجب بروز احساس پوچي ، بي هدفي ، تهي بودن زندگي و عدم امنيت روحي و رواني در جوانان شده و به اين ترتيب زندگي براي آنها تنگ و سخت مي شود .

اما در نماز به محض اينكه خداوند حاضر در ناخودآگاه جوان نمازگزار ، اما غائب از سطح آگاه ذهن او ، به ياد آورده مي شود ، ناگهان ابهامات وجوديش از بين مي رود و احساس شعف ، آرامش ، طمأنينه ، احساس معنادار بودن زندگي شخص و كل هستي  واحساس تعالي به جوان نمازگزاردست مي دهد و قلب متلاطم ، ناآرام و مضطرب او احساس امنيت روحي مي کند و آرام مي گيرد.

حالت تمدد اعصاب و آرامش رواني ناشي از نماز جوانان نمازگزار را از اضطرابي كه جوانان بي نماز همواره از آن رنج مي برند، مي رهاند؛ اين حالت ها معمولاً تا مدتي پس از نماز نيز در انسان باقي مي ماند و ادامه مي يابد.

جوانان گاهي در حالت تمدد اعصاب و آرامش رواني پس از نماز با امور يا مواردي اضطراب انگيز ، نگران کننده ، که مي تواند آرامش روحي و رواني انسان را بر هم بريزد ، رو به رو مي شوند يا آن ها را به ياد و خاطر مي آورند. تكرار حدوث اين موارد و يادآوري آنها در حالت تمدد اعصاب و آرامش نفساني پس از نماز ، با توجه به حالت خاص طمئنينه و آرامش رواني پس از نماز ، به «خاموش شدن» تدريجي اضطراب ، نگراني و ترس در جوانان نمازگزار منجر مي شود.

اين تأثير بسيار مهم كه نماز در درمان اضطراب (و آرامش روحي و رواني نماز گزار ) دارد، همانند تأثير روش روان درماني برخي از درمانگران رفتارگرايي معاصر در درمان اضطراب بيماران رواني است كه از طريق درمان از راه آرام سازي يا درمان از راه كاهش حساسيت انفعالي انجام مي گيرد. (33)

 

اميد بخش‏ترين آيه براي جوانان نمازگزار

در آخر، بحث را با اميد بخش‏ترين آيه قرآن ، که در باره ي نماز است و اميد بسياري براي همه خصوصا جوانان در آنست ، به پايان مي بريم :

در تفسير آيه وَ أَقِمِ الصلَوةَ طرَفىِ النهَارِ وَ زُلَفاً مِّنَ الَّيْلِ  إِنَّ الحَْسنَتِ يُذْهِبنَ السيِّئَاتِ  ذَلِك ذِكْرَى لِلذَّكِرِينَ‏ ،(هود /114) ، حديث جالبى از على (عليه‏السلام) به اين مضمون نقل شده است كه روزى رو به سوى مردم كرد و فرمود :

 به نظر شما اميد بخش‏ترين آيه قرآن كدام آيه است ؟ بعضى گفتند آيه ان الله لا يغفر ان يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء ( خداوند هرگز شرك را نمى‏بخشد و پائين‏تر از آن را براى هر كس كه بخواهد مى‏بخشد ) .

امام فرمود : خوب است ، ولى آنچه من مى‏خواهم نيست ، بعضى گفتند: آيه و من يعمل سوء او يظلم نفسه ثم يستغفر الله يجد الله غفورا رحيما ( هر كس عمل زشتى انجام دهد يا بر خويشتن ستم كند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحيم خواهد يافت ) امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى‏خواهم نيست .

بعضى ديگر گفتند :آيه قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ( اى بندگان من كه اسراف بر خويشتن كرده‏ايد از رحمت خدا مايوس نشويد ) فرمود:

 خوبست اما آنچه مى‏خواهم نيست ! بعضى ديگر گفتند: آيه و الذين اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من يغفر الذنوب الا الله ( پرهيزكاران كسانى هستند كه هنگامى كه كار زشتى انجام مى‏دهند يا به خود ستم مى‏كنند به ياد خدا مى‏افتند ، از گناهان خويش آمرزش مى‏طلبند و چه كسى است جز خدا كه گناهان را بيامرزد ) باز امام فرمود: خوبست ولى آنچه مى‏خواهم نيست .

در اين هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه كردند فرمود : چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض كردند : به خدا سوگند ما آيه ديگرى در اين زمينه سراغ نداريم .

امام فرمود : از حبيب خودم رسول خدا شنيدم كه فرمود :

اميد بخش ترين آيه قرآن اين آيه است و اقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكرى للذاكرين . و نماز را در دو طرف (اول و آخر) روز به پا دار و نيز در ساعات آغازين شب، كه البته حسنات و نكوكاريها، سيّئات و بدكاريها را نابود مى‏سازد، اين (نماز يا اين سخن كه حسنات شما سيّئات را محو مى‏كند) يادآوريى است براى اهل ذكر و پندى بر مردم آگاه است .(34)

 

 

والحمد لله رب العالمين

                                                                                                                    سيد حميد حسيني

 

 

 

نتيجه

زندگي جوانان در عصر حاضر ، با استرس هاي بسيار متعدد و گوناگوني همراه شده است و براي تداوم  زندگي جوانان لازم است مقاومت آنها در برابر استرس ها افزايش يافته و احساس آرامش و امنيت رواني در وجودشان حكمفرما باشد .

مشکلات ، سختيها وچالشها، جزء جدانشدني از زندگي نوين است. زندگي كه در گذرگاه هزارتوي تاريخ، مفاهيم اصلي خود را جا گذاشته وزندگي به جاي شادماني، آرامش و احساس امنيت براي جوانان ،استرس (فشار رواني)، اضطراب و هيجان  را بيشتر از گذشته به ارمغان آورده است.

امروزه بسياري از متفكران و روانكاوان جان به نقش مثبت و سازنده نيايش و مذهب در پيشبرد وضع اجتماعي و فردي اعتراف دارند و بر اين باورند كه نماز و نيايش و مراسم مذهبي آرام بخش روح و روان انسانها و پايان بخش اضطراب و دلگيريها است.جواناني كه با فلسفه اصلي نماز و نيايش آشنا باشند و رابطه راستين خود را با خداوند درك كنند و حقوق افراد جامعه را رعايت نمايند ، بنا به منطق قرآن که : ان الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنكر امكان ندارد راه خطا پيش گيرند و تعدي و تجاوز نمايند.

جوانان نمازگزاردر پرتو شعاع نوراني «نماز» از هر آنچه عوامل نگراني و پريشاني است آسوده خاطر مي شوند. نه از «آينده مبهم و تاريك» هراسي به دل راه مي دهند .

جوان نماز گزار باور دارد که همه مكان ها و همه زمان ها از آن خداست ، ملک خداست و خدا با اوست، او از «گذشته» خود احساس نگراني مي كند، چرا كه با نماز خداوند را آمرزنده و مهربان يافته است.

اذكار و افعال نماز، تماماً و يك به يك، او را از چنان آرامشي لبريز ساخته كه هيچ عامل مادي و معنوي ديگر قادر به اعطاء چنين آرامشي نيست.

جوانان با «نماز » که ذکر خداست ، خداوند را به بزرگي ياد مي كنند وبا سجده در پيشگاه ربوبي اش ، تمامي قدرت هايي كه ممكن است آنها را تهديد به ناامني كنند در نزدشان خوار و حقير جلوه مي كنند.

 جوانان نمازگزار بر افكار و انديشه هاي خود حاكمند نه محكوم آنها. آنان در اثربندگي خدا چنان ولايت و سلطه اي بر نفس خويش دارند كه اجازه نميدهندوسوسه اي بر قلب آنها ظهور كند. آنان با نمازهاي عارفانه و عشق ورزيدن به نماز نفس را كنترل و روح را در جهت رضاي خدا قرار ميدهند .

براي برقراري امر مهم و حياتي «امنيت روحي و رواني»، در بين جوانان، قبل از هر چيز بايد به شناخت عوامل ايجادكننده آن پرداخت و در ميان عوامل موجد «امنيت روحي و رواني»، امر «نماز» بنابه دلايل متعدد برترين عامل ميباشد و لذا  تبيين اين موضوع براي جوانان و تشويق به آن امري بسيار لازم و ضروري است .

اگرتمامي هم و غم متوليان ايجاد «امنيت روحي و رواني» براي جوانان و تئوري پردازان اجتماعي، دست يافتن به راه حلي عملي و كارا براي از بين بردن احساس ناامني روحي و ريشه كن كردن عوامل آن در بين جوانان است ، پس نبايد  از سهل ترين ، در دسترس ترين و في الواقع ارزان ترين و ساده ترين راه حل اين امر يعني «نماز»در بين جوانان غافل باشند.

 

پي نوشتها :

1- ر.ك المفردات في غريب القرآن, ص;285

2- ر.ك: پرواز در ملكوت, ص22

3- ترجمه تفسير «الميزان»66. ج25، ص 340 و 341.

4- تفسير «روح‏الجنان»

5- مستدرک الوسائل ج1ص172

6- نهج الفصاحه جمله 1588

7-سوره مباركه يونس- 57

8- سوره مباركه رعد-28

9- ر.ك: ميزان الحكمه, چاپ جديد, ج2, ص1627

10- سوره مباركه عنكبوت

11-الميزان، ج1، ص367 ـ 366.

12-الاسفار الاربعة،  ج8، ص295.

13-سفينة البحار، ج1، ص537.

14-سوره محمد، آيه 30 ـ 29.

15- سفينة البحار، همان، ج2، ص441.

16- عوالي اللآلي،ج 1 ص 322 ،ح 59.4

17-من لايحضره الفقيه، ج1، باب فضل الصلوة، حديث3.

18- خصال، ص 632،ح 10

19-. نهج‏البلاغة صبحي صالح ، ص 316 و 317.

20- سوره مباركه نور/ 37

21- جزء 5، ص‏ 200 و 201.

22-نهج البلاغه خطبه 4

23- وسائل الشيعه, ج3, ص26

24-سوره مباركه رعد  /28

25- سوره مباركه بقره /45

26- مجمع البيان، ج1 ـ 2، ص217.

27- فروع كافي، ج3، ص480.

28- تفسير الميزان، ج1، ص154.

29- نهج البلاغه

30- قرآن و روانشناسي، ص304

31- تفسير مجمع البيان، ج1 ـ 2، ص217

32- مقدمه اي بر جهان بيني اسلام، ص34-.40

33- ر.ک.معجزه هاي دعا و نيايش- كيهان 22 مرداد 82

34- تفسير نمونه ج : 9  ص 270

 

فهرست منابع و مآخذ

 

قرآن کريم

1-احسائي ، ابن ابي جمهور ، عوالي اللآلي ،تحقيق حاج آقا مجتبي عراقي ،مطبعه سيد الشهداء ،قم ، 1403 ه.ق.

2-اصفهاني ، راغب، ابو القاسم حسين بن محمد ،المفردات في غريب القرآن ، دفتر نشر کتاب ،چاپ اول ،1404ه ق .

3-القمي ، علي بن ابراهيم بن هاشم ، تفسير القمي‏ ، موسسه دار الکتاب ، قم ، 1404 ق.

4- پاينده ، ابو القاسم ،نهج الفصاحه، انتشارات جاويدان ،چاپ سيزدهم ، بي جا ، 1360.

5- حاجي نوري ، مستدرك الوسائل ، موسسه آل البيت ، قم 1366

6- دايجست  ، ريدرز، معجزه هاي دعا و نيايش ترجمه اميرديواني- كيهان 22 مرداد 82

7- رازي ،شيخ ابوالفتوح ،تفسيرکبير، با حواشي حاج ميرزا ابوالحسن شعراني، كتابفروشي اسلامي، سال 1385هـ ق.

8- ري شهري ، محمدمهدي ، ميزان الحكمه،، دارالحديث قم، 1416ق

9- شيرازي صدرالدين محمد ، الاسفار الاربعة، بيروت ، دار احياء التراث العربي، 1981 م.

10- صبحی صالح ،شرحنهج‌البلاغه ، انتشارات دار الهجره ، قم،بي تا.

11- صدوق ، محمد بن علي بن بابويه قمي ،الخصال، تحقيق علي اکبر غفاري ، موسسه نشر اسلامي ، قم ، 1403 ه ق .

12- صدوق ، محمد بن علي بن بابويه قمي ، من لايحضره الفقيه، دار الکتب الاسلاميه ، تهران ، 1390 ه ق .

13- طبرسي ، ابو علي فضل بن حسن ،‌تفسير مجمع البيان ، بيروت ، دار احياء التراث العربي.

14-طباطبائی ، سيد محمد حسين ، الميزان في تفسير القرآن ،انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم،1367 .

15- طريحى، فخرالدين بن محمد; مجمع البحرين، مكتبه ى مرتضويه.

16- عاملي ،شيخ حسن ، وسائل الشيعه,موسسه آل البيت ، قم ، 1409ه ق. 

17-کليني ، ابو جعفر ،محمد بن اسحاق ، اصول کافي ، دار الكتب الاسلاميه ، چاپ چهارم ،1365.

18- مجلسي ، محمد باقر ، بحار الانوار ، موسسه الوفاء ، بيروت 1404ه ق.

19- محدث قمي، سفينة البحار، آستان قدس رضوي .

20- مطهري ، مرتضي ،مقدمه اي بر جهان بيني اسلام، انتشارات صدرا .

21- معتزلي ،  عبد الحميد ،  شرح نهج البلاغه ،  ناشركتابخانه آيه الله مرعشي ،قم 1404.

22- مکارم شيرازي ، ناصر ، تفسير نمونه، دفتر تبليغات اسلامي قم ، 1366.

23- نجاتي ،دكتر محمد عثمان ، قرآن و روانشناسي،  ، بنياد پژوهشهاي آستان قدس رضوي.

 

مشخصات:

دکترسيد حميد حسيني

عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي

نشاني محل کار : همدان ، شهرک شهيد مدني ، دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان – معاونت فرهنگي

تلفکس 4494037-0811

پست الكترونيك : zekr12@yahoo.com

 

 

 

نوشته شده توسط سید مهدی در 14:59
یک شنبه 19 دی 1395برچسب:, :: 14:11 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

 

 

اختلال نقص توجه- بیش فعالی یکی از شایع ترین اختلالاتی است که در کودکان و نوجوانان تشخیص داده می شود. مبتلایان به این اختلال دارای علایم کم توجهی، پرتحرکی و تکانش گری هستند. علایم هر یک عبارت است از:

علایم کم توجهی:

این افراد گستره ی توجه کوتاهی دارند، حواس پرت هستند، کارها را ادامه نمی دهند و به راحتی حواس شان پرت می شود. این ها هرگز برای مدتی طولانی یک فعالیت را ادامه نمی دهند و پیوسته از یک فعالیت سراغ فعالیت دیگری می روند، در مدرسه دایم مشغول خیال بافی هستند و در فکر و رؤیا فرو می روند، تکالیف شان نیمه تمام می ماند، در اواسط انجام دادن یک تکلیف شروع به انجام دادن کارهای دیگر می کنند. مخصوصاً در حین مطالعه ی مطالبی که برای شان جالب نیست در حین انجام دادن تکلیف ضروری و خسته کننده جمع کردن حواس برای آن ها مشکل است، ولی به مطالبی که برای شان جالب باشد خوب توجه می کنند و می توانند مدت طولانی و چندین ساعت به این فعالیت ها مشغول باشند(مثل بازی های رایانه ای)، ولی وقتی مجبور به انجام دادن تکلیفی که برای شان جالب نیست (مثل تکالیف درسی) باشند در این وضعیت ها مدت کوتاهی می نشینند(مثلاً 10-20دقیقه)بعد بلند می شوند و یک چرخی می زنند، دوباره می نشینند و این ها بسیار کم تر از مقداری که متناسب با سطح تحصیلات شان انتظار می رود مطالعه می کنند. فراموشکاری از مشکلات دیگر این افراد است، بنابراین اشیای لازم برای انجام دادن تکالیف یا فعالیت ها را گم می کنند (مانند تکالیف مدرسه، مدادها، کتاب ها، دسته کلید، کیف پول و...)به طور مداوم برنامه های خود را فراموش می کنند و به قرارها دیر می رسند.

علایم بیش فعالی:

علامت بیش فعالی از همان دوره ی جنینی قابل مشاهده است، مادران بچه های بیش فعال می گویند فرزند مبتلای آن ها زمانی که در شکم شان بوده ضربه های بیش تر و شدیدتری وارد می کرده است. بچه های مبتلا به این اختلال در دوره ی نوپایی اغلب فعال و بی قرار هستند، بزرگ تر که می شوند دایم در حال وول خوردن هستند و قادر نیستند سر سفره یا میز غذا آرام بنشینند. پرحرفی نیز، نِمود دیگری از بیش فعالی این هاست.
در بچه های بزرگ تر و نوجوانان، به جای بیش فعالی حرکتی واضح، علامت شایع آن ها، بیش از حد وول خوردن و بی قراری و آرام نگرفتن است، آنها نمی توانند آرام بنشینند، دوست دارند دایم فعالیت جسمانی زیادی داشته باشند، به جای نشستن، ترجیح می دهند بایستند. این ها اگر به زور وادار به کم حرکتی و آرامش شوند، ممکن است دچار اضطراب بشوند یا سر جای خود وول می خورند و پاهای شان را تکان می دهند و احساس بی قراری درونی می کنند.
علایم تکانشی بودن:
تکانش گری به صورت ناتوانی در به تأخیر انداختن رفتار، علی رغم انتظار عواقب منفی رفتار، تعریف می شود. این ها از روی انگیزه ی آنی و بدون فکر قبلی عمل می کنند و نمی توانند دست یابی به خواسته شان را به تأخیر بیندازند. صبر و طاقت ندارند، در سر کلاس جواب ها را می پرانند، حرف دیگران را قطع می کنند، ناتوان در منتظر ماندن برای کامل شدن سؤال هستند، در رعایت نوبت و صف مشکل دارند، ‌در طی بازی، اگر احساس خسارت کنند، یا به صورت فیزیکی درگیر می شوند یا بازی را ترک می کنند، به دلیل این که مسئولیت پذیری آن ها رشد نکرده است، در انجام دادن تکالیف تأخیر دارند و انجام دادن تکالیف منزل برای آن ها یک موضوع دعوای هر روزه است که روی عملکرد خانواده هم تأثیر می گذارد. در موقع امتحانات بدون خواندن سؤالات، جواب را می دهند، لذا اشتباهات مکرر دارند و نوشته های شان بدخط و آشفته است.
آن ها معمولاً خیلی بی نظم اند. در سنین نوجوانی نسبت به هم سالان خود خیلی شلخته اند، اتاق و کمد شخصی آن ها درهم و برهم و نامنظم است.

اختلال نقص توجه-بیش فعالی بر روی عملکرد نوجوانان چه تأثیری می گذارد؟

اختلال نقص توجه-بیش فعالی، علایم و نقص های متعددی در حوزه های توجه، فعالیت و تکانشگری از خود به جا می گذارد که به دلیل عوارض و اختلال عملکرد ناشی از این اختلال تبعات گسترده ای را در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی نوجوانان به جا می گذارد.
بی توجهی این نوجوانان موجب اختلال در عملکرد تحصیلی و عدم موفقیت آن ها خواهد بود. این ها معمولاً در شروع، ادامه دادن و به اتمام رسانیدن تکالیف شان مشکل دارند. موفقیت تحصیلی آن ها کمتر از حدی است که بر پایه ی هوش و توان آن ها انتظار می رود و در مدرسه عملکرد ضعیفی دارند. برخی وقت ها تجدید می شوند و انگیزه ی خود را از دست می دهند و احتمال دارد تحصیل خود را نصفه کاره رها کنند. در واقع یکی از عوارض این اختلال، ترک تحصیل قبل از گرفتن دیپلم است. بی توجهی این نوجوانان موجب می شود که سهل انگار و فراموشکار باشند و والدین فکر می کنند که آن ها عمداً به خواسته های شان عمل نمی کنند، بنابراین مرتب به آن ها نق می زنند و آن ها را سرزنش می کنند. در اثر کم توجهی های آن ها، معلمان مرتباً به آن ها می گویند که اگر بخواهند می توانند کارهای شان را خوب انجام بدهند، اما نمی خواهند، پس مداوم از آن ها ایراد می می گیرند و آن ها را با سایر دانش آموزان مقایسه می کنند. بدین ترتیب روابط والدین و معلمین با آن ها مختل و این مسئله موجب بدرفتاری آن ها می شود.
مشکلات توجهی هم چنین موجب اختلال در روابط بین فردی این نوجوانان می شود. این ها نمی توانند خوب به صحبت های دوستان خود گوش کنند، و چون تکانشگر نیز هستند، پس زمانی هم که گوش می دهند کلام آن ها را قطع می کنند و مانع از این می شوند که آن ها صحبت های خود را تمام کنند، پس دیگران فکر می کنند که آن ها به عمد این کارها را انجام می دهند و لذا از آن ها دوری می کنند. و از طرفی به علت فراموشکاری، خُلف وعده می کنند، سرقرارها حاضر نمی شوند و به دلیل این سهل انگاری ها اغلب دوستان خود را از دست می دهند.
رفتارهای ناشی از تکانشگری نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی موجب می شود که این ها غالباً بی احتیاط باشند و به سلامت و امنیت خودشان توجهی نکنند و به خودشان صدمه بزنند. این ها به طور آنی و فوری کاری انجام می دهند و بعد از انجام دادنش، به آن فکر می کنند، احتمال تصادفات در آن ها بیش تر است، چون بی مهابا رانندگی می کنند. این ها ممکن است بی مهابا پول خرج کنند و بدهکار شوند. ریسک رفتارهای ناسازگار مثل مصرف کردن موادمخدر، سیگار، نوشیدن الکل و حاملگی ناخواسته در چنین نوجوانانی بالا می رود. از طرفی هیجان خواهی زیاد آن ها موجب می شود که آن ها مرتکب فعالیت های خطرناکی از قبیل مسابقه دادن با موتورسیکلت و بالا رفتن از کوه بدون رعایت اصول ایمنی و... بشوند که خطر بروز حوادث را برای آن ها افزایش می دهد. نوجوانان مبتلا به این اختلال در موقعیت های گروهی خوب عمل نمی کنند، لذا در اردوها و ورزش های گروهی مشکلات زیادی در روابط با همتایان خود پیدا می کنند.
این نوجوانان به سختی با دیگران همکاری می کنند و نیز رعایت سلسله مراتب اجتماعی یا پیروی از قوانین بازی برای شان سخت است. نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی با همتاهای خود هماهنگ نیستند و لذا داشتن دوست در زندگی آن ها نادر است و ممکن است باعث گوشه گیری آن ها در آینده شود. هنگامی که این نوجوانان دچار طرد از طرف همتاهای خود می شوند، ممکن است به صورت کلامی یا جسمانی عکس العمل نشان دهند. چون در روابط نزدیک با همتاهای خود مشکل دارند اغلب در جست و جوی گروه های اینترنتی هستند و به روابط اینترنتی بیش تر علاقه مند می شوند و اغلب مثل آهن ربا جذب نوجوانان مثل خود می شوند.
بیش تر نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی، دمدمی مزاج هستند، یک زمان گرفته و بی حال و زمانی بیش از حد هیجان زده هستند. این بی ثباتی عاطفی باعث ایجاد خشم بیش از حد و زودجوش بودن آن ها می شود که احتمال نزاع کردن این ها با دیگران بیش تر می شود.
به دلیل شکست ها و ناکامی هایی که این نوجوانان تجربه می کنند و بازخوردهای منفی که از والدین، معلم ها و دوستان شان می گیرند اعتمادبه نفس آن ها پایین می آید و خود را ناخوشایند تصور می کنند. و بالاخره مشکلات تحصیلی، مشکلات فرد در روابطش با دیگران و سایر مشکلات اجتماعی دست به دست هم می دهند و این افراد را مستعد افسردگی می کنند.

والدین در مقابل اختلال نقص توجه-بیش فعالی نوجوانان چه باید بکنند؟

والدین باید بدانند که آن ها مسبب اختلال نقص توجه-بیش فعالی نوجوانان خود نیستند، ولی مسئولیت مدیریت و کنترل کردن آن را به عهده دارند. والدین باید به موقع نسبت به درمان نوجوان خود اقدام کنند در درمان این اختلال داروها عامل اصلی هستند، نوجوانان معمولاً تمایلی به مصرف دارو ندارند و فکر می کنند دارو مخصوص افراد دیوانه است، و برخی والدین نیز می خواهند مشکلات و اختلال نوجوان شان به کمک روش های غیردارویی برطرف شود، ولی باید بدانند که درمان اصلی برای رفع نقایص ناشی از این اختلال، درمان دارویی است. با درمان دارویی مناسب تمرکز این نوجوانان بهتر می شود، پرتحرکی، فعالیت های نامربوط، رفتارهای ناگهانی و آزاردهنده ی آن ها کاهش می یابد و در نتیجه این نوجوانان سازگاری بیش تری با محیط، والدین و معلمین نشان می دهند. بنابراین اگر والدین احساس کردند نوجوان شان از این اختلال رنج می برد، حتماً با روان شناس و روان پزشک متخصص کودک و نوجوان مشاوره کنند.
هر چند درمان دارویی موجب کاهش نشانه های اصلی اختلال نقص توجه-بیش فعالی می شود، ولی به تنهایی برای درمان طیف مشکلات مربوط به این اختلال، کافی نیست و برای بهبود عملکرد این نوجوانان در حوزه هایی که مشکل دارند مثل: مشکلات تحصیلی، سازگاری اجتماعی، رفتارهای پرخطر و... رفتاردرمانی نیز ضروری است. بعد از درمان دارویی موفق، والدین بایستی مهارت های فرزندپروری خود را ارتقا دهند و با شرکت در کلاس های آموزشی- ویژه ی مشکلات رفتاری نوجوانان-رفتار نوجوان خود را به خوبی مدیریت کنند.
والدین باید از تأثیر مخرب این اختلال بر رابطه ی خود با نوجوان ها آگاه باشند و برای جلب همکاری نوجوان ها در درمان شان نسبت به بهبود رابطه شان با آن ها اقدام کنند. در مورد مشکلاتی که این اختلال برای آن ها ایجاد کرده است با نوجوانان خود صحبت و آن ها را به درمان ترغیب کنند.
والدین باید مراقب باشند که هرگز نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی را احمق یا کُندذهن خطاب نکنند، اعمال این ها غیرعمدی است و اکثراً ضریب هوش عادی ای دارند و هرگز ذاتاً بچه های شرور و بدی نیستند و با درمان مناسب و به موقع مشکل شان برطرف می شود.
منبع مقاله :
امیری، شاهرخ؛ (1389)، مشکلات نوجوانان(راهنمای والدین برای رفتار با نوجوانان)، تهران، نشر قطره

چهار شنبه 8 دی 1395برچسب:, :: 1:37 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

 

در ژانویه ۱۸۴۴ - در روستای لوردس در جنوب فرانسه به دنیا آمد. وی بزرگترین فرزند خانواده ۷ نفره و فقیر خود بود. او مدعی شد بانویی مقدس را می‌بیند و با او گفتگو می‌کند. عده‌ای به او ایمان آورده و عده‌ای دیگر او را دروغگو خواندند ولی حرف‌های برنادت که از طرف آن بانوی مقدس (مریم مقدس) بیان می‌کرد و به همه مردم روی زمین پیامهای خوب زیستن را ابلاغ می‌نمود.

پدر او آسیاب آبی را اداره می‌کرد که در کنار یک جوی آب زلال بود که آبش سرانجام به درون رودخانه گیو (Gave) می‌ریخت.

برنادت در طول زندگیش معجزات بسیاری از جمله شفای بیماران لاعلاج انجام داد و سرانجام در ۱۶ آوریل ۱۸۷۹ در سن ۳۵ سالگی از دنیا رفت. ۵۵ سال بعد از مرگش از طرف کلیسا به عنوان قدیس حامی بیماران، خانواده و فقرا پذیرفته شد. پس از ۱۲۷ سال، مقامات بدن او را از کلیسایی که وی در آنجا دفن شده بود بیرون آوردند و دیدند که جنازه‌اش نپوسیده است و این محل امروزه زیارتگاه کاتولیکها می‌باشد.

تجربه شهود

در سن چهارده سالگی برای اولین بار حالت شهود به او دست می‌دهد و طبق گفته خودش «یک خانم کوچک و جوان» را در تو رفتگی تخته سنگی می‌بیند. این تجربه ۱۸ بار دیگر برای او تکرار می‌شود. در دیدارهای بعدی عده‌ای از مردم هم با او می‌رفتند ولی گویا دیگران چیزی نمی‌دیدند. در آن مکان امروز مجسمه‌ای از مریم مقدس قرار داده شده است و چشمه‌ای در همان مکان جاری است. برنادت خود معتقد بود که ایمان و دعا است که بیمار را شفا می‌دهد. آب این چشمه آزمایش شده و هیچ چیز خاصی جز مواد معدنی در آن یافت نشده است. تقاضای برنادت برای ساخت کلیسای کوچک در محل یاد شده باعث شد که تعداد زیادی کلیسا در شهر لورد ساخته شود. تمام این کلیساها زیر نظر کلیسای کاتولیک روم هستند. سالانه نزدیک به ۵میلیون زائر از این شهر دیدن می‌کنند. در فرانسه تنها پاریس هتل‌های بیشتری از شهر لورد دارد.

جسد برنادت

 

در ۲۲ سپتامبر ۱۹۰۹، بدن او پس از ۳۰ سال از مزار مرطوبش درآورده شد. هرچند صلیبی که در دست او بود و تسبیحش زنگ زده بودند، اما بدنش سالم مانده بود. بدنش را شستند، لباس مجدد بر تنش کردند و دوباره به خاک سپرده شد. بار دوم، در ۳ آوریل ۱۹۱۹، بدن او مجدداً از مزارش درآورده شد. باز هم بدنش سالم مانده بود. در سال ۱۹۲۵ (میلادی)، بدن او برای بار سوم از مزارش درآورده شد. نقابی مومی (بر اساس عکس‌های موجود و ظاهر صورتش) برای وی آماده شد، زیرا کلیسا نگران بود که هر چند بدن او سالم مانده، اما چشمان و بینی تورفته و رنگ تیره شدهٔ پوستش، تأثیر نامناسبی بر مردم داشته باشد. بدن او اکنون در کلیسای سنت برنادت در Nevers محل زیارت مؤمنان کلیسای کاتولیک است. بدن او، با عمر نزدیک به ۱۳۴ سال، هنوز سالم است

اگر شما هم به دنبال روش‌هایی هستید تا خوش اندام و لاغر باشید در این نوشتار با ما همراه باشید تا ۲۰ روش بی دردسر خوش اندام و لاغر شدن را به شما معرفی کنیم .
 
 
بمب‌های کالری موذی همه‌جا پنهان شده‌اند، اما معنی‌اش این نیست که شما باید از بالا رفتن وزن‌تان رنج ببرید یا به رژیم های سخت تن بدهید. کری گانز متخصص ثبت‌شده‌ی تغذیه، که به مراجعان در نیویورک سیتی مشاوره می‌دهد، می‌گوید “کنترل نحوه‌ی خوردن‌تان هنوز در دست شما است. خیلی نگران زیاده‌روی‌های گاه و بی‌گاه نباشید. کارهای کوچکی هست که می‌توانید هر روز انجام دهید تا در مسیر لاغری بمانید و خوش اندام و لاغر باشید.” او درباره‌ی ترفندهای بسیار ساده‌ای صحبت می‌کند که به شما کمک می‌کند کم‌تر احساس گرسنگی کنید و از زمان صبحانه تا وقت خواب، چربی بیش‌تری بسوزانید.

 

در این نوشتار ما توصیه‌های غیررژیمی محبوب‌مان را برای خوش اندام و لاغر شدن گردآوری کرده‌ایم.

 

قبل از ظهر برای خودتان جشن بگیرید

این کار را بکنید تا ۳ بعد از ظهر به راحتی از کنار تنقلات پنیری خانگی هم‌کارتان بگذرید. پژوهشی نشان داده‌است زنانی که از صبحانه‌ای کامل (فرض کنید ۷۰۰ کالری) لذت می‌برند، نسبت به زنانی که فقط ۲۰۰ کالری می‌خورند، کاهش بیش‌تری در میزان هورمون گرسنگی گرلین دارند.

 

یک دونات کوچک بخورید

حقیقت داشتن این توصیه خیلی شیرین به نظر می‌رسد، اما پژوهشگران پی‌برده‌اند شاید راز خودداری از هوس خوراکی در تمام روز، خوردن دسر در صبح (بعد از صبحانه‌ای با پروتئین بالا) باشد. زنانی که این کار را در طول یک دوره‌ی ۸ ماهه انجام داده‌اند، از کسانی که یک وعده‌ی صبحگاهی نسبتا کم می‌خوردند ۱۷ کیلوگرم بیش‌تر وزن کم کردند، شگفت‌انگیز است.

 

صبح زود ورزش کنید

می‌توانید پاداش تمام راهی را که در محله می‌پیمایید به‌دست بیاورید. پژوهشگران در آزمایشگاه عملکرد انسانی دانشگاه ایالت آپالاچی در کنپلیس واقع در کارولینای شمالی، پی بردند آدم‌هایی که ۴۵ دقیقه ورزش می‌کنند جهشی در سوخت و ساز را مشاهده می‌کنند که ۱۴ ساعت طول می‌کشد و ۱۹۰ کالری بیش‌تر می‌سوزاند.

 

وقت استراحتی به همراه قهوه داشته‌باشید

بر اساس پژوهشی در مجله‌ی امریکایی تغذیه‌ی بالینی، یک فنجان قهوه در کنار این‌که شما را پرانرژی نگه می‌دارد، ممکن است ماشین کالری‌سوزی بدن‌تان را به مدت ۳ ساعت تا ۱۲ درصد تحریک کند.

 

نهار با ادویه‌ی تند بخورید

برای خوش اندام و لاغر شدن مرغ کبابی را با پودر فلفل قرمز یا پاپریکا و سوپ فلفل قرمز امتحان کنید. براساس پژوهشی در مجله‌ی روان‌شناسی و رفتار، کپسایسین – ماده‌ای شیمیایی که طعم تندی به فلفل می‌دهد – دستگاه عصبی سمپاتیک شما را فعال می‌کند و ممکن است سوخت و سازتان را برای بیش‌تر از ۴ ساعت تسریع کند.

 

آب را جایگزین کاکائو کنید

شاید در ماه‌های سردتر هوس کاکائو کنید، اما به جای آن یک یا دو لیوان H۲O سرد بنوشید، بدن‌تان از این بابت از شما تشکر خواهدکرد. پژوهشی در آلمان نشان داده‌است نوشیدن کمی بیش از نیم لیتر آب سرد می‌تواند سرعت سوخت و ساز شما را به مدت ۶۰ دقیقه ۳۰ درصد افزایش دهد.

 

فراتر از رزماری بروید

برای خوش اندام و لاغر شدن به دنبال دستورالعمل‌هایی باشید که شامل شوید، ریحان، و پیازچه است. همه‌ی این‌ها حاوی کامفرول است، یک پلی فنول که تولید هورمون‌های تیروئید را، که تقویت‌کننده‌ی سوخت و ساز است، تحریک می‌کند. و می‌توانند به شما کمک کنند خوش اندام و لاغر باشید.

 

حواس‌تان به ساعت باشد

شب هنگام قبل از این که چیزهایی را که هوس کرده‌اید، ببلعید؛ این نکته را در نظر داشته‌باشید: پژوهش‌ها حاکی از آن است که اگر ۸ صبح صبحانه می‌خورید، آشپزخانه‌تان باید ۸ شب تعطیل شود. موش‌هایی که کالری روزانه‌شان را در طول بازه‌ی زمانی ۱۲ ساعته دریافت می‌کردند در وزن مناسب باقی ماندند، در حالی که موش‌هایی که هر وقت دوست داشتند، می‌توانستند بخورند وزن اضافه کردند.

 

از کنترل تلویزیون به موقع استفاده کنید

برای خوش اندام و لاغر شدن وقتی روی مبل راحتی لم داده‌اید و در ماراتن تماشای فیلم شرکت می‌کنید، در طول پیام‌های بازرگانی کانال را عوض کنید، و سریع از شبکه‌ی خوراکی‌ها بگذرید. اخیرا پژوهشی نشان داده‌است دیدن تصاویر خوراکی‌های چرب هنگام خوردن نوشیدنی‌هایی با قند میوه‌ای بالا، مرکز اشتهای مغز را تحریک می‌کند و سبب گرسنگی می‌شود.

 

زود بخوابید

رابرت مورر، دارای مدرک دکتری، استاد علوم رفتاری در مرکز پزشکی سانتا مونیکا یوسی‌ال‌ای، می‌گوید: “وقتی خسته هستید، هورمونی که ولع کربوهیدرات دارد می‌تواند به شدت افزایش پیدا کند. دلیل دیگری که خواب را در اولویت قرار دهید: پژوهشی در ۲۰۰۷ نشان داده‌است وقتی آدم‌ها به مدت ۶ روز فقط ۴ ساعت بخوابند، نرخ پردازش کالری از گلوکز ۴۰ درصد افت می‌کند. چرت می‌زنید و برنده می‌شوید (حداقل در کاهش وزن).

 

برای مکالمه تلفنی از هدفون استفاده نکنید

شاید فکر می‌کنید اگر در فروشگاه هنگام خرید خاروبار مشغول مکالمه‌ی تلفنی باشید، به نفع‌تان است. اما این کار به اندازه‌ی کافی حواس‌تان را پرت می‌کند تا منجر به خرید آنی چیزهایی شود که بعدا پشیمان می‌شوید. (این آب‌نبات چه‌طور از کیف من سر درآورده‌است؟) بهتر است آهنگ‌های کیتی پری را گوش کنید: پژوهش نشان داده‌است آهنگ‌های تند باعث می‌شود آدم‌ها سریع‌تر خرید کنند، یعنی وقت کم‌تری را برای محصولات وسوسه‌کننده تلف می‌کنند.

 

انرژی خرید کردن را با شیرینی تامین نکنید

وقتی شرکت‌کنندگان پژوهش به عنوان تنقلات قبل از خرید یک سیب خوردند، ۲۵ درصد بیش‌تر از کسانی که کلوچه خورده‌بودند محصولات لبنی یا کشاورزی خریدند. خوراکی‌های سالم‌تر بخورید تا احتمالا سراغ خوراکی‌های تازه‌تر بروید.

 

همیشه عمده خرید نکنید

در این‌جا آماری هست که باعث می‌شود گرانولای بزرگ و مقرون به صرفه فورا کم‌تر جذاب به نظر برسد: وقتی آدم‌ها خاربار را ذخیره می‌کنند ۲ برابر سریع‌تر آن را مصرف می‌کنند. کری گانز، متخصص ثبت‌شده‌ی تغذیه، توضیح می‌دهد: “از نظر روان‌شناختی وقتی خوراکی‌های زیادی در خانه است، ممکن است خودتان را برای خوردن تحت فشار حس کنید.

 

خریدهای عمده‌تان را به کالاهای اساسی برای آشپزی از قبیل روغن زیتون و تخم‌مرغ محدود کنید.

 

ظرف میوه را پر کنید

پژوهشی در آزمایشگاه خوراکی و برند دانشگاه کرنل نشان می‌دهد آدم‌هایی که این کار را می‌کنند از کسانی که این کار را نمی‌کنند، به‌طور متوسط ۶ کیلوگرم کم‌تر وزن دارند. (ظرف را با سیب، موز، گلابی، و پرتقال پر کنید – هیچ کدام از این‌ها نیاز به نگه‌داری در یخچال ندارند.)

 

تنقلات‌تان را در کابینت پنهان کنید

همان پژوهشگران کشف کردند زنانی که یک پاکت چیپس سیب‌زمینی را روی پیشخوان می‌گذارند ۳.۵ کیلوگرم بیش‌تر از زنانی که این کار را نمی‌کنند وزن دارند.

 

بشقاب‌های کوچک‌تر را به پایین قفسه منتقل کنید

این‌گونه بیش‌تر احتمال دارد از آنها استفاده کنید و این خوب است: پژوهش نشان داده‌است وقتی آدم‌ها به جای بشقاب غذای ۱۰ اینچی، در بشقاب سالاد ۷ اینچی غذا می‌خورند، غذای کم‌تری را در بشقاب می‌کشند.

 

قابلمه را سر میز نیاورید

برای خوش اندام و لاغر شدن دیگر به خاطر سرو آسان قابلمه را سر میز نیاورید. این درمورد ظروف بیرون‌بر غذا نیز صدق می‌کند. پژوهشی در ۲۰۱۰ حاکی از آن است که وقتی مجبور هستید چند ثانیه بلند شوید، احتمالا ۲۰ درصد کم‌تر می‌خورید.

 

یخچال را با محصولات کشاورزی و لبنی ماندگار پر کنید

برای آغاز آشپزی سالم باید مطمئن شوید همیشه سبزیجات در دسترس‌تان است. این را مارتا رز شولمن، نویسنده‌ی کتاب‌های آشپزی پرفروش می‌گوید. “کاهو، هویج، چغندر، کلم، و گل کلم حداقل یک هفته خوب می‌مانند.” و اگر تصمیم دارید سبزیجات را نیم‌پز کنید، بعضی از آنها تا ۴ روز خوب می‌ماند.

 

عوامل استرس‌زا را از بین ببرید

بر اساس پژوهشی در مجله‌ی گزارش‌های روان‌شناختی، آدم‌ها وقتی در محیطی آرام هستند ۱۸ درصد کم‌تر می‌خورند. آشپزخانه‌تان را برای یافتن محرک‌های اضطراب بررسی کنید (انبوهی از صورت‌حساب‌ها، یک فهرست کار طولانی) و آنها را به جایی دیگر متقل کنید.

 

تا جایی که می‌توانید از این ۶ تنقلات بدون پشیمانی بخورید

کری گانز، نویسنده‌ی تغییر کوچک در رژیم غذایی می‌گوید یک خوراکی نیم‌روزی انرژی‌بخش می‌تواند ضروری باشد، چون به سیری کمک می‌کند. اما این خوراکی باید تنقلاتی مناسب باشد – دارای پروتئین یا فیبر، و کالری کم‌تر از ۲۰۰. یکی از این ایده‌های مغذی طبیعی را امتحان کنید.

 

کامکوات

برای خوش اندام و لاغر شدن کامکوات بخورید. این مرکبات به‌طور کامل خورده می‌شود. پوست نازک و شیرین آن منبع مقدار زیادی مواد خوراکی زبر است.

حسن شمشادی خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در صفحه اینستاگرامش نامه از زبان نازنین زهرا، دختر شهید مدافع حرم «مرتضی مسیب زاده» منتشر کرد.
 
 
نامه ای از زبان نازنین زهرا دختر شهید مدافع حرم، برای بابای شهیدش حاج آقا مرتضی مسیب زاده در شب تولدش

بسم رب الشهدا و الصدیقین

سلام بابای قشنگم

دلم را به آسمان ها می سپارم تا نوشته هایش را به تو نشان دهد تا شاید دفتر قلبم را ورق بزنی و گوشه ای از آن را بخوانی. پس برایت می نویسم ، از دل غریب خود برایت می نویسم،


بابایی خیلی دلم می خواست امشب با تو بودم در میان ابرها ، پیش خدا بودم نمی دانی که چقدر برایت دلتنگم، اشک هایم سرازیر است بابا جان.

می خواهم با تو صحبت کنم اما با چه زبانی ؟!... با زبان کودکی ام برایت می نویسم چرا که به آسمان نزدیک تر است، مامان همیشه از خوبی های تو میگوید ، از صبرت، نماز شب هایت، از وفاداری هایت و بالاخره از گذشت و ایثارت ... من از تو فقط همین ها را به یادگار دارم هر صبح تصویر تو را می نگرم تا شاید تو هم به من نظری کنی.

باور کن ، هر پنجشنبه عطر وجودت را حس می کنم اما چرا نمی بینمت؟


چرا صورت پر نورت را برایم نمایان نمی کنی ؟ این تقصیر چشم های من است؟

بابای مهربانم؛ کاش دستم را می گرفتی تا این قدر احساس تنهایی نمی کردم.


بابای شهیدم، تو اينك در آسمان ها ماه مجلس شده ای عین ستاره ها چه زیبا می درخشی خوش به حال آن شبی که تو به آن نور می دهی تو به آن آرامش می دهی ای کاش من هم شب ها به جای خفتن در زمین در آسمان ها بودم.

بابایی چقدر خوب کاری کردی که امسال تولدم را در حریم عاشقانه ی بین الحرمین گرفتی.


چه میهمانی عاشقانه و دل چسبی است.


میدانم که همیشه هواست به من هست،


بابا جان به رسم همیشگی مان میگویم که دنیا دنیا دوستت دارم...

 تخم مرغ سرشار از آهن، پروتئین، اسیدهای آمینه و آنتی‌اکسیدان است. شما به‌راحتی می‌توانید هر روز یک نیمرو درست کنید و از فواید بی‌شمار آن بهره ببرید.

تصور عامه مردم این است که خوردن زیاد تخم‌مرغ موجب بالا رفتن کلسترول می‌شود. پروفسور فرانکی فیلیپس، متخصص تغذیه از انجمن رژیم غذایی انگلیس گفت: هیچ محدودیت رسمی برای تعداد تخم‌مرغ خوردن شما در طول روز وجود ندارد، اما منطقی آن است که شما یک تخم‌مرغ را به‌صورت نیمرو و دیگری را آب‌پز بخورید تا بدن شما پروتئین 12G، ویتامین A ،D ،B، ید و سلنیوم را دریافت کند.

طبق تحقیقات پروفسور، خوردن هر شکل از تخم‌مرغ به‌همراه آب پرتقال به جذب سریع و کامل آهن موجود در آن کمک شایانی می‌کند.

تخم‌مرغ خاصیت‌های دیگری نیز دارد که شما از آن بی‌اطلاع هستید، مانند:

تقویت سیستم ایمنی بدن، بهبود مقاومت و سلامت دندان‌ها، استحکام استخوان‌ها، از بین بردن اضطراب و استرس به‌کمک اسیدهای آمینه موجود در تخم‌مرغ از دیگر فواید آن است.

به‌گفته پروفسور فیلیپس، تخم‌مرغ هم مانند غذاهای دیگر، اگر مقدار مصرفش کنترل نشود موجب اضافه وزن و ایجاد چربی‌های دور شکم می‌شود.

یک شنبه 18 مهر 1395برچسب:, :: 14:16 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

متأسفانه امروزه بیماری‌های کبدی رواج روزافزونی یافته‌اند. عملکرد ضعیف کبد توانایی بدن در هضم مناسب غذا، جذب مواد مغذی، شکستن چربی‌ها و دفع  مواد سمی را کاهش می‌دهد. عارضه‌های گوناگونی موجب آسیب دیدن کبد می‌شوند، بیماری کبد چرب یکی از عارضه‌های کبد است که درصد شیوع بالایی در سراسر جهان دارد.

فهرست مطالب [پنهانسازی]

 

کبد چرب چیست ؟

بیماری کبد چرب را نمی‌توان به تنهایی به عنوان یک بیماری تعریف کرد، بلکه عموماً آغازکننده بیماری‌ها قلمداد می‌شود. اما حتی هنگامی که این بیماری در معاینه‌های بالینی تشخیص داده می‌شود، از این عبارت کلی برای تعریف آن استفاده می‌شود که “بیماری کبد چرب زمانی رخ می‌دهد که چربی اضافی در سلول‌های کبد انباشته شود.” تجمع بیش از حد چربی در سلول‌های کبد و پر شدن فضاهای میان بافتی، این اندام را بزرگ‌تر و سنگین‌تر از حالت طبیعی می‌سازد.

در پاسخ به این سوال که کبد چگونه چرب می شود؟ باید گفت بروز بیماری کبد چرب را به چند روش می‌توان توضیح داد، مقبول‌ترین توضیح این است که عملکرد کبد تا اندازه‌ای دچار نقص می‌شود که دیگر نمی‌تواند چربی‌ها را به خوبی بشکند و خارج کند. توضیح دیگر این است که بگوییم استخراج چربی روده‌، یعنی محل تجزیه و جذب غذای مصرفی، افزایش می‌یابد.

کبد نیز چربی‌های موجود در وعده غذایی را که توسط بدن جذب می‌شود تجزیه می‌کند. بنابراین اگر فردی به طور مستمر در مصرف چربی زیاده‌روی کند، میزان چربی بالایی به کبد می‌رسد. کبد نمی‌تواند فرایند متابولیسم را بر روی این مقدار زیاد چربی که در هر وعده رژیم غذایی وارد بدن می‌شود انجام دهد، و در نهایت چربی مازاد به صورت تری‌گلیسیریدها انباشته می‌شود. این تجمع تدریجی چربی به التهاب کبد و آسیب دیدن سلول‌های آن می‌انجامد که در نهایت به آن بیماری کبد چرب گفته می شود.

 

علایم

علایم بیماری کبد چرب بروز نمی کنند و بیماری با هیچ علامتی، به ویژه در ابتدای بیماری، همراه نیست. در صورت پیشرفت بیماری، معمولاً پس از سپری شدن چند سال یا حتی چند دهه، مشکلات مبهمی نظیر موارد زیر تجربه می‌شوند:

  • خستگی مزمن
  • کاهش وزن یا کم‌اشتهایی
  • ضعف
  • حالت تهوع
  • گیجی، ضعف قوه تشخیص یا مشکل در تمرکز کردن

بیمار علاوه بر موارد فوق گاهی با علایم زیر نیز مواجه می‌شود:

  • درد مرکز یا قسمت راست بالای شکم
  • کبد بزرگ شده
  • تیره شدن رنگ پوست یا لک صورت، جوش صورت که معممولاً روی گردن یا زیربغل رخ می‌دهد.
  • سفید شدن زبان
  • بوی بد دهان
  • کهیر و حساسیت‌های پوستی
  • خارش پوست
  • تعرق بیش از اندازه
  • بوی نامطبوع و زننده بدن
  • حلقه‌های تیره زیر چشم
  • زرد شدن چشم
  • قرمزی، تورم و خارش چشم (حساسیت چشم)
  • آکنه دوران بزرگسالی (آکنه روزاسه) ـ (جوش‌های قرمز اطراف بینی، گونه‌ها و چانه)
  • ظاهر شدن خال‌ها و نقطه‌های مایل به قهوه‌ای روی پوست مانند لک صورت (خال‌های کبدی)
  • قرمز شدن کف پا و دست که گاهی با خارش و التهاب نیز همراه است.
  • سرخ شدن صورت یا افزایش تعداد رگ‌های خونی صورت (مویرگ‌ها/ رگ‌ها)
  • سردرد، سرگیجه و در مواردی تنگی نفس

علت و علل

مدرن شدن سریع کشورهای آسیایی افزایش میزان چاقی و مشکلات ناشی از آن را برای مردم این نواحی به ارمغان آورده است. بیماری کبد چرب در دست‌کم ۲۵% جمعیت کشورهایی تشخیص داده می‌شود که چاقی در آن رواج گسترده‌ دارد. از دیگر علل و علت کبد چرب می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • چاقی احتمال ابتلا به دیابت را افزایش می‌دهد، و بیمار دیابتی بیش از دیگران مستعد ابتلا به کبد چرب است. البته این بیماری خود به خود در بیمار دیابتی بروز نمی‌یابد، بلکه دیابت مقاوم به انسولین به علاوه وجود چربی اضافی در بدن در نهایت باعث بروز این بیماری می‌شود.
  • در مورد رابطه هپاتیت با کبد چرب باید گفت یکی از عامل‌های مؤثر در ابتلا به این بیماری، هپاتیت C است که التهاب کبد را به دنبال دارد، لازم به ذکر است که هپاتیت با کبد چرب تقاوت دارد.
  • کبد چرب معمولاً پی‌آمد مصرف مشروبات الکلی سنگین است؛ هر چند این عارضه تنها مشروب ‌خواران را هدف قرار نمی‌دهد و در میان افراد غیر الکلی نیز رواج دارد که علت آن عموماً مصرف طولانی مدت داروهای تجویزی، رژیم غذایی نامناسب، سوء تغذیه، بیماری‌های خاص ناشی از سبک زندگی فردی مانند دیابت، چاقی یا سطح کلسترول بالا است.
  • یکی از مهم‌ترین و شاخص‌ترین عوامل ابتلا به این بیماری الکل و پس از آن چاقی است. چربی مازاد در ناحیه‌ی شکم بیش از افزایش وزن کلی بدن به بیماری کبد چرب ارتباط می‌یابد. اکثر افراد چاق از ضرورت کاهش وزن آگاه هستند، حال آن که تعداد انگشت‌شماری از آنان واقعاً قدمی در این راه برمی‌دارند. شاخص توده بدنی کمتر از ۲۵ به عنوان محدوده سلامت اکثر افراد قلمداد می‌شود، البته این میزان با توجه به قد و جنسیت فرد تغییر می‌کند.
  • بارداری و حاملگی نیز به دلیل به هم خوردن تعادل هورمون‌ها در طی این دوره و همچنین افزایش وزن یکی از علل بیماری کبد چرب به شمار می‌رود. اما پس از زایمان، کبد به خودی خود و بدون هیچ گونه درمان خاصی شروع به بهبود یافتن می‌کند و به ندرت لازم است تا برای بیماری کبدی ناشی از حاملگی برنامه درمانی خاصی در نظر گرفته شود.

انواع

دو نوع کبد چرب عبارتست از الکلی و غیر الکلی. اگر چه فرایند بروز هر دو نوع یکسان است. جهت تعیین شدت یا گرید کبد چرب برای آن یک نظام درجه‌بندی در نظر گرفته شده است. تشخیص درجه بیماری برای ارائه برنامه درمانی مناسب و بهبود سریع بیمار اهمیت دارد.

  • درجه یا گرید ۱ (نوع ۱): گونه ساده‌ای که عملکرد کبد را مختل نمی‌سازد، اما همچنان نیازمند مدیریت است.
  • درجه یا گرید ۲ (نوع ۲): عارضه‌ای متوسط که به منظور جلوگیری از پیشرفت بیماری باید تحت درمان قرار گیرد.
  • درجه یا گرید ۳ (نوع ۳): حالت شدید بیماری که معمولاً با بروز علائم کبد چرب توأم است.

در کودکان

بیماری کبد چرب کودکان رایج‌ترین بیماری‌ کبدی در بچه ها است. تقریباً ۱۰% کودکان عمدتاً به دلیل چاقی بیش از حد به بیماری کبد چرب غیرالکلی دچار می‌شوند. تخمین زده می‌شود که از هر ده کودک یک نفر اضافه وزن دارد. برآوردی که ظرف یک دهه گذشته حدوداً سه برابر شده است. بیماری کبد چرب در میان تقریباً ۳% از کودکان و ۲۲ تا ۵۳ درصد از کودکان چاق رواج دارد. بروز این عارضه در کودکان از سن چهارسالگی شروع می‌شود و احتمال ابتلا به آن با بالا رفتن سن فزونی می‌یابد، بنابراین در میان نوجوانان درصد شیوع بالاتری دارد. به علاوه دختران بیش از پسران به این بیماری دچار می‌شوند.

در بارداری

چربی به ندرت در کبد مادران طی دوران بارداری انباشته و باعث بروز کبد چرب حاد بارداری می شود و  خیلی به ندرت زندگی مادر و جنین را در معرض خطری جدی قرار می‌دهد و به از کار افتادگی کبد، کلیه، عفونت شدید یا خونریزی می‌انجامد. دلیل این امر کاملاً مشخص نیست، اما احتمالاً هورمون‌ها بدون تأثیر نیستند.

پس از تأیید تشخیص کبد چرب حاد حاملگی، پزشکان سعی می‌کنند تا هر چه سریع‌تر نوزاد را از رحم مادر خارج کنند. پس از آن هر چند مادر به مدت چند روز تحت مراقبت‌های ویژه قرار می‌گیرد، اما عملکرد کبد غالباً ظرف چند هفته به حالت طبیعی برمی‌گردد.

تشخیص

 

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، انباشت چربی‌های مازاد در سلول‌های کبد موجب التهاب درونی و آسیب دیدن سلول‌ها می‌شود. آنزیم‌های کبدی موجود در این اندام عملکردهای معینی را بر عهده دارند و زمان بروز آسیب در جریان خون آزاد می‌شوند. در آزمایش‌های معمول خون افزایش آنزیم‌های کبدی مشخص می‌شود و در نتیجه احتمال داده می‌شود که فرد به بیماری کبد چرب مبتلا شده است.

سپس با انجام آزمایش‌های تصویر برداری عارضه کبد چرب تشخیص داده می‌شود که در صورت ابتلا به آن، کبد در سونوگرافی روشن دیده می‌شود یا اکوژنیسیته‌اش افزایش می‌یابد و در سی. تی. اسکن تراکم آن کمتر به نظر می‌آید. با این حال در این روش‌های تشخیصی شدت و نوع بیماری مشخص نمی‌شود و با ارزیابی نتایج آنها نمی‌توان پی برد که آیا عارضه موضعی است یا انتشار آن در تمام این اندام شروع شده است. نمونه ‌برداری از کبد بهترین گزینه برای انجام تشخیص کبد چرب است. نمونه‌برداری به صورت یک عمل بسته و با حداقل تهاجم تحت بی‌حسی موضعی انجام می‌شود، سوزن ظریفی برای بیرون کشیدن نمونه از محتویات و بافت‌های کبد وارد بدن می‌شود و سپس نمونه به دست آمده به دقت با استفاده از میکروسکوپ برای تعیین وجود چربی داخل آن بررسی می‌شود.

درمان

بیمار و پزشک به کمک یکدیگر برنامه‌ای را برای تغییر سبک زندگی تدوین می‌کنند. تغذیه و رژیم غذایی مناسب کبد چرب، افزایش فعالیت جسمی و ورزش کردن و مصرف داروی کبد چرب در صورت لزوم برای کنترل میزان کلسترول و قند خون عامل‌های خطری را به حداقل می‌رساند که تصفیه چربی سلول‌های کبد را به دنبال دارد.

  • کاهش وزن: باید به شیوه‌ای مناسب و سالم انجام شود، حذف وعده‌های غذایی و گرسنه ماندن برای مدتی طولانی صرفاً مشکل کبد را تشدید می‌کند. اما با پیگیری برنامه ورزشی منظم و سالم می‌توان به تدریج به وزن مطلوب رسید.
  • انتخاب مواد غذایی مناسب: بیماران مبتلا به کبد چرب باید رژیم غذایی خود را محدود کنند. غذاهای پرچرب شامل فراورده‌های لبنی پرچرب و گوشت قرمز باید کاملاً از برنامه غذایی حذف شود. از مصرف هر گونه محصولات غذایی فرآوری شده و غلات خودداری شود. توصیه می‌شود رژیم غذایی با مواد قندی و نمک پایین رعایت شود و میوه‌ها و سبزیجات خام بیشتری در وعده‌های غذایی روزانه گنجانده شود تا آب بدن کم نشود.
  • قطع مصرف داروهای مشکل‌ساز: مصرف داروهایی که تأثیر نامطلوب و منفی بر کبد چرب دارند باید متوقف شود و داروهایی کم‌خطرتر جایگزین آنها گردد.
  • ورزش کردن: کاهش چربی شکم به کمک ورزش کردن برای بیماران مبتلا به کبد چرب مفید است. دنبال کردن برنامه ورزشی روزانه وزن بدن را در حد مطلوب نگه می‌دارد و مانع بروز بسیاری از عارضه‌ها می‌شود.

بااین وجود، بعضی از اختلال‌های مرتبط با کبد چرب مانند کلسترول بالا، افزایش قند خون و چاقی را تنها می‌توان با مداخله‌های دارویی به صورتی کارآمد درمان کرد. اگر این اختلال‌ها تحت کنترل درنیایند، هر گونه تلاش در جهت درمان بیماری کبد چرب تلاشی بیهوده و محکوم به شکست است. بنابراین داروهایی مانند متفورمین برای درمان دیابت مقاوم به انسولین، داروهای استاتین برای مدیریت کلسترول بالا و داروهای رفع معضل چاقی تجویز می‌شوند.

رژیم غذایی

 

یکی از عوامل مهم در درمان بیماری کبد چرب پرهیز از غذاهای مضر می باشد. در ادامه بعضی از رژیم های غذایی مؤثر در درمان کبد چرب شرح داده می‌شوند:

  • پرهیز از کربوهیدرات‌های بد مانند شکر و آرد تصفیه شده، نان سفید، انواع شیرینی، سودا و دیگر غذاهای تصفیه یا فرآوری شده. این مواد به تری‌گلیسرید، نوعی از چربی که درون کبد انباشته می‌شود، تبدیل می‌شوند.
  • مصرف کربوهیدرات‌های سالم مانند محصولات فرآوری نشده و سبوس‌دار، سبزیجات (مانند فلفل و…)، میوه‌ها (مانند گوجه فرنگی، توت فرنگی، انار، لیمو ترش و…) و حبوبات.
  • پرهیز از چربی بد. چربی‌های بد چربی‌های اشباع شده و ترانس هستند. مصرف گوشت‌های پرچرب مانند گوشت گاو، بره، خوک و مرغ با پوست، لبنیات پرچرب، کره، پنیر، بستنی خامه و… مضر است. میزان چربی‌های ترانس را می‌توان به راحتی با خوددرای از مصرف دونات‌ها، کیک‌ها، مافین‌ها، کلوچه‌ها و شیرینی‌های صنعتی، تنقلات بسته بندی شده مانند چیپس، مارگارین، غذاهای سرخ شده و آماده، آب نبات و… کاهش داد.
  • مصرف چربی‌های خوب یا چربی‌های اشباع نشده مونو(یگانه) و پلی (چندگانه) چربی‌های سالم به شمار می‌روند و یکی از موارد مورد توجه در درمان بیماری کبد چرب می باشد. برای آشپزی از روغن‌های سرد فشاری و اسیدهای پرب دارای امگا ۳ استفاده کنید. رون زیتون، روغن کانولا، روغن آفتابگردان، روغن بادام زمینی و روغن کنجد از روغن‌های خوب به شمار می‌آیند. آووکادو، زیتون و خشکبار (بادام، بادام زمینی، فندق و…) بیشتری مصرف کنید. موارد اشاره شده در دسته‌ی چربی‌های اشباع نشده مونو قرار می‌گیرند، از چربی‌های اشباع نشده پلی می‌توان روغن دانه سویا، روغن ذرت، روغن گلرنگ، گردو، تخمه کدو و آفتابگردان، کنجد، بذر کتان، ماهی‌های چرب مانند قزل‌آلا، آزاد، تون، اسقومری، ساردین، شیر سویا و توفو را برشمرد. به خاطر داشته باشید که اگرچه چربی‌های خوب سالم و خوب هستند، اما مانند هر چیز دیگری با زیاده‌روی در مصرف خاصیت بد پیدا می‌کنند.
  • شکر و نمک کمتری استفاده کنید، مصرف این دو ماده موجب تشدید بیماری کبد چرب می شود. برای شروع می‌توانید آب لیمو یا سرکه به غذا اضافه کنید تا غذا با نمک کمتر همچنان طعم دلخواه داشته باشد. از عسل ارگانیک و طبیعی به جای شکر تصفیه شده استفاده کنید.
  • هنگام پخت غذا، از افزودن ادویه‌هایی مانند زردچوبه و زیره سبز غافل نشوید چون تأثیر فوق‌العاده‌ای در درمان کبد چرب دارند.
  • ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدان از بدن در برابر آسیب‌های رادیکال‌های آزاد محافظت می‌کند. این تأثیر حفاظتی به ویژه برای کبد بسیار مفید است چون رادیکال‌های آزاد در طول فرایند سم‌زدایی طبیعی تولید می‌شوند.
  • کربوهیدرات‌های تصفیه شده مانند برنج سفید، نان سفید، ماکارونی و رشته و پاستا را باید از رژیم غذایی کاملاً حذف کرد.

چون غذاهای فراوری شده و آماده حاوی چربی‌های مضر بیشتری هستند، باید از مصرف‌شان اجتناب کرد. برشتوک‌های صبحانه نیز فراوری شده و بنابراین ممنوع هستند. همچنین چون محصولات صنعتی‌ای مانند کیک، کلوچه، بیسکویت، پفک و…برای آماده شدن و پخت نیاز به چربی بیشتری دارند، باید از برنامه غذایی بیماران مبتلا به بیماری کبد چرب حذف شوند.

پیشگیری

با در پیش گرفتن سبک زندگی سالم می‌توان وزن بدن را در حد مطلوب نگاه داشت و از یکی از عامل‌های اصلی بروز بیماری کبد چرب، یعنی چاقی، جلوگیری کرد. از یاد نبرید که ورزش و رژیم غذایی سالم دو مؤلفه‌ی مهم تمام برنامه‌های کاهش وزن محسوب می‌شوند. در پایان پیشنهادهایی جهت پیشگیری از ابتلا به بیماری کبد چرب ارائه می‌شود:

  • انتخاب سبک زندگی سالم
  • پیگیری یک برنامه تدریجی و مستمر کاهش وزن در صورت لزوم
  • رعایت رژیم غذایی متعادل سرشار از فیبر و دارای چربی‌های اشباع شده کمتر
  • به حداقل رساندن مصرف شکر، کاهش مصرف غذاهای سرخ کردنی
  • گنجاندن ورزش‌هایی مانند پیاده‌روی، شنا، باغبانی و نرمش‌های کششی در برنامه روزانه، حداقل چهار روز در هفته.
  • مصرف نکردن مشروبات الکلی

بیماری کبد چرب در چند دهه اخیر شیوع زیادی پیدا کرده است، یکی از دلایل عمده آن عدم مصرف مواد غذایی مناسب و اضافه وزن می باشد. علایم بیماری کبد چرب جز در موارد شدید بروز نمی یابد، و بیماری در مراحل اولیه هیچ علائمی ندارد. این بیماری در هر سنی حتی در کودکان نیز ممکن بروز پیدا کند. درمان این بیماری عمدتا با برطرف کردن علت و رژیم غذایی مناسب می باشد.

 
 
امام حسین(ع) همچون سایر امامان معصوم بشارت ظهور مهدی موعود(عج) را داده‌ و فرمودند: او امام قائم به حق است و خداوند زمین مرده را به وسیله او زنده کرده و دین حق را پیروز می‌گرداند.
 
   

 به راستی، چه ارتباطی میان این دو کوکب درخشان آسمان ولایت - که ملک و ملکوت، عرش و فرش همه از یگانگی آن دو سخن می‌گویند - وجود دارد. هر کجا حسین علیه السلام است، مهدی (عج) نیز هست و هر کجا مهدی (عج) است، حسین علیه السلام نیز هست. ذکر و نام آن یکی، با یاد و نام دیگری قرین و عجین است.

 

مقدمه از نوای غریبانه استغاثه امام حسین (ع)، سال‌ها و قرن‌ها می‌گذرد، اما انعکاس آن را می‌توان در لحظه لحظه تاریخ به گوش جان شنید، این فریاد نه تنها رو به خاموشی و افول نگذاشته، بلکه هر روز رساتر و پرصلابت تر، خروش و جوشش آزادگان عالم را افزوده است.

 

گویا امام حسین (ع) سال‌ها و قرن‌ها چشم به راه دوخته و به انتظار نشسته است; تا امام عصر (عج)، ندایش را پاسخ گوید; پرچم بر زمین مانده‌اش را به دوش گیرد; داغ‌های کهنه‌اش را التیام بخشد و آرمان‌های بلندش را لباس تحقق بپوشاند.

 

روز ظهور، هنگام پاسخ به استغاثه مظلومانه امام حسین (ع) است و حضرت مهدی (عج) پاسخ دهنده آن. در این گستره بی انتها و افق‌های دور آن، کسی به خروش و التهاب فرزندش که برای رسیدن آن روز، گذر آرام آرام و جانکاه لحظه‌ها را به تماشا می‌نشیند و روزها و سال‌ها را با چشمان منتظرش بدرقه می‌کند وجود ندارد.

 

به راستی چه رمزی مهر سکوت بر لبان بسته و چه سری در این میان رخ پنهان کرده است؟ چرا یاد امام حسین (ع) همیشه و همه جا، همراه و هم پای یاد حضرت مهدی (ع) است؟ چرا هر جا سخن از حسین (ع) است، نام حضرت مهدی (ع) نیز رخ می‌گشاید؟ چرا عاشورا روز «ظهور» است و یاد حسین (ع) آغازین کلام مهدی علیه السلام...؟

 

این گفتار می‌کوشد گوشه‌هایی از این ارتباط و پیوست را، از منظرهای مختلف و در ابعاد گوناگون بررسی کند و فهرست وار آنها را در چهار بخش (همراه با قرآن، همراه با روایات، ادعیه و زیارات، تشرفات) و یک خاتمه برشمارد تا به عنوان دستمایه برخی از محققان و مبلغان و نیز ابزاری برای تحقیق و پژوهش بیشتر و مقدمه‌ای برای کشف زوایایی دیگر از حقایق نورانی حیات این دو امام همام علیه السلام باشد.

 

گرچه بررسی و تحلیل این پیوستگی‌ها و نیز نتایج و آثار آن، مجالی دیگر و فرصتی فراخ تر می‌طلبد و گشودن گره اسرار این پیوستگی‌ها، دل‌هایی راز دان و جان‌هایی آگاه از آن اسرار را می‌طلبد.

  

* همراه با قرآن

1. امام حسین علیه السلام از نگاه امام مهدی (عج) سعد بن عبدالله قمی گوید: به امام عصر - اوراحنا له الفداه - عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! تاویل آیه «کهیعص » چیست؟ فرمود: «هذه الحروف من انباء الغیب، اطلع الله علیها عبده زکریا، ثم قصها علی محمد صلی الله علیه و آله و ذلک ان زکریا سال ربه ان یعلمه اسماء الخمسة فاهبط علیه جبرئیل فعلمه ایاها...;

 

(1) این حروف از اخبار غیبی است که خداوند زکریا را از آن مطلع کرده و بعد از آن داستان آن را به حضرت محمد صلی الله علیه و آله باز گفته است...» . داستان از این قرار است که: زکریا از پروردگارش درخواست کرد که «اسماء خمسه طیبه » را به وی بیاموزد. خداوند، جبرئیل را بر او فرو فرستاد و آن اسماء را به او تعلیم داد.

 

زکریا چون نام‌های محمد، علی، فاطمه، و حسن ( علیهم السلام) را یاد می کرد، اندوهش بر طرف می شد و گرفتاریش از بین می رفت. و چون حسین علیه السلام را یاد می کرد، بغض و غصه، گلویش را می گرفت و می‌گریست و مبهوت می‌شد. روزی گفت: بارالها! چرا وقتی آن چهار نفر را یاد می‌کنم، آرامش می یابم و اندوهم بر طرف می شود; اما وقتی حسین را یاد می کنم، اشکم جاری می شود و ناله ام بلند می‌شود؟

 

خدای تعالی او را از این داستان آگاه کرد و فرمود: «کهیعص » ! «کاف » اسم کربلا و «هاء» رمز هلاک عترت طاهره است، و «یاء» نام یزید ظالم بر حسین علیه السلام و «عین » اشاره به عطش و «صاد» نشان صبر او است. زکریا چون این مطلب را شنید، نالان و غمین شد و تا سه روز از عبادتگاهش بیرون نیامد، و به کسی اجازه نداد که نزد او بیاید. و گریه و ناله سر داد و چنین نوحه گفت: بارالها! از مصیبتی که برای فرزند بهترین خلایق خود، تقدیر کرده ای دردمندم. خدایا! آیا این مصیبت را بر آستانه او نازل می کنی؟

 

آیا جامه این مصیبت را بر تن علی و فاطمه می پوشانی!؟ آیا این فاجعه را بر ساحت آنان فرود می آوری؟ بعد از آن گفت: بارالها! فرزندی به من عطا کن تا در پیری چشمم به او روشن شود و او را وارث و وصی من قرار ده; آنگاه مرا دردمند او گردان; همچنان که حبیبت محمد را دردمند فرزندش گرداندی. خداوند، یحیی را به او بخشید و او را دردمند وی ساخت. و دوره حمل یحیی شش ماه بود و مدت حمل امام حسین علیه السلام نیز شش ماه بود و برای آن نیز قضیه ای طولانی است.

 

 

*2 . امام مهدی (عج)

از نگاه امام حسین علیه السلام امام باقر علیه السلام می‌فرماید: حارث اعور به امام حسین علیه السلام عرض کرد: «یابن رسول الله! جعلت فداک: اخبرنی عن قول الله فی کتابه «والشمس و ضحیها» قال: و یحک یا حارث، ذلک محمد رسول الله صلی الله علیه و آله، قلت: جعلت فداک: قوله: «والقمر اذا تلیها» ، قال: ذلک امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب یتلو محمدا، قال: قلت: «و النهار اذا جلیها» ، قال: ذلک القائم من آل محمد، یملا الارض قسطا و عدلا; (2) ای زاده رسول خدا! فدایت شوم.

 

مرا از معنای آیه شریفه والشمس و ضحیها [سوگند به خورشید و گسترش نور آن] مطلع ساز. حضرت فرمود: مراد از خورشید، رسول الله صلی الله علیه و آله می باشد. پرسید: فدایت شوم! منظور از آیه شریفه «والقمر اذا تلیها» [سوگند به ماه چون پس از آن آید. ] چیست؟ فرمود: منظور از ماه، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد. گفت: مقصود از آیه شریفه «والنهار اذا جلیها» [و سوگند به روز و چون آن را روشن سازد ] چیست؟

 

فرمود: مقصود از روز، قائم آل محمد (عج) است که زمین را پر از قسط و عدل کند» .

 

 

* 3. امام مهدی (عج) و امام حسین علیه السلام

خداوند متعال می فرماید: «و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا، فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا (3) ; کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، به قتل نرسانید، مگر به حق و آن کسی که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (حق قصاص) قرار دادیم; اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است » .

 

سلام بن مستنیر می گوید: امام محمد باقر علیه السلام درباره آیه «و من قتل مظلوما» فرمود: «او حسین بن علی علیه السلام است که مظلوم کشته شد و ما اولیای او هستیم. و قائم ما چون قیام کند، در طلب انتقام خون امام حسین علیه السلام بر آید; پس می کشد تا جایی که گفته می شود اسراف در قتل کرده است. مقتول، حسین علیه السلام و ولی او قائم (عج) است. و اسراف در قتل این است که غیر قاتل او کشته شود. او منصور است; زیرا از دنیا نمی گذرد تا این که یاری شود به مردی از خاندان پیامبر خدا که زمین را پر از قسط و عدل کند، همچنان که پس از جور و ظلم شده باشد» .

 

(4) قندوزی حنفی نیز می گوید: «از امام علی الرضا فرزند موسی الکاظم (رضی الله عنهما) رسیده که آن حضرت فرمود: آیه «و من قتل مظلوما» (5) درباره حسین و مهدی علیهم السلام نازل شده است » . همراه با روایات 1. امام مهدی علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام در 308 روایت، وارد شده که امام مهدی (عج) نهمین فرزند امام حسین علیه السلام است و در بیشتر احادیثی که از وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله درباره حضرت ولی عصر (عج) آمده، به آن حضرت به عناوینی چون: «از تبار پسرم حسین » و «از نسل این پسرم » ، «نهمین فرزند پسرم حسین » معرفی شده است. (6) که مجموع روایات پیامبر صلی الله علیه و آله در این زمینه 185 حدیث می باشد.

 

(7) در این جا چند روایت از قول امام حسین علیه السلام نقل می شود: 1. مردی از طایفه همدان می گوید: «سمعت الحسین بن علی بن ابی طالب علیهما السلام یقول: قائم هذه الامة هو التاسع من ولدی و هو صاحب الغیبة و هو الذی یقسم میراثه و هو حی; (8) از امام حسین بن علی علیه السلام شنیدم که می فرمود: قائم این امت نهمین از فرزندان من است و او صاحب غیبت است، و او کسی است که میراثش را در حیاتش تقسیم می کنند» .

 

 

2. امام حسین علیه السلام می فرماید: «کان رسول الله یقول فیما بشرنی به، یا حسین! انت السید ابن السید، ابوالسادة تسعة من ولدک ائمة ابرار امناء معصومون و التاسع مهدیهم قائمهم. انت الامام بن الامام، ابوالائمة تسعة من صلبک ائمة ابرار و التاسع مهدیهم یملا الدنیا قسطا و عدلا، یقوم فی آخر الزمان کما قمت فی اوله; (9) رسول خدا صلی الله علیه و آله در بشارتی به من فرمود: ای حسین! تو سید پسر و پدر ساداتی، و «نه » فرزند از تو، امامان ابرار و امین و معصوم اند، و نهمین آنان مهدی قائم (عج) است.

 

تو امام پسر امام و پدر ائمه هستی و نه فرزند از پشت تو ائمه ابراراند و نهمین آنان، مهدی است که دنیا را در آخر الزمان، پر از عدل و قسط می کند...» ... . 2. نسب حضرت مهدی (عج) از زبان امام حسین علیه السلام سالار شهیدان، فرزندش امام مهدی علیه السلام را فرزند حضرت فاطمه علیها السلام می خواند. آن حضرت فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمودند: «المهدی من ولد فاطمة; (10) مهدی از فرزندان فاطمه است » . در روایت دیگری امام حسین علیه السلام می فرماید: «پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه زهرا علیها السلام فرمود: «ابشری یا فاطمة! المهدی منک; ای فاطمه! بشارت بر تو باد، که مهدی (عج) از فرزندان توست » .

 

(11) 3.القاب امام مهدی (عج) از زبان امام حسین علیه السلام امام زمان علیه السلام القاب مبارکی دارند که بعضی از آن ها، مستقیما با «عاشورا» در ارتباط است و بعضی از لقب های مقدس آن حضرت، بر زبان جد بزرگوارشان علیه السلام جاری شده است. عیسی الخشاب می گوید: از محضر امام حسین علیه السلام سؤال کردند: آیا شما صاحب این امر هستید؟ فرمود: «لا و لکن صاحب الامر الطرید الشرید الموتور بابیه، المکنی بعمه، یضع السیف علی عاتقه ثمانیة اشهر; (12) نه من نیستم، بلکه صاحب این امر کسی است که از میان مردم کناره گیری می کند و خون پدرش بر زمین می ماند و کنیه او کنیه عمویش خواهد بود.

 

آن گاه شمشیر بر می دارد و هشت ماه تمام شمشیر بر زمین نمی گذارد» . «طرید» و «شرید» که هر دو به یک معنا است - از القاب حضرت ولی عصر (عج) به شمار می آید. این دو عبارت در زبان امامان معصوم علیهم السلام نیز به کار رفته، و معنای آن کنار زده و رانده شده است. حاجی نوری (ره) در معنای «شرید» می گوید: «رانده شده از مردمی که آن حضرت را نشناختند و قدر وجود نعمت او را ندانستند و در مقام شکر گزاری و مقام حقش بر نیامدند; بلکه پس از این که از دست یافتن بر او ناامید شدند، به قتل و قمع ذریه طاهره ایشان پرداختند و به کمک زبان و قلم، سعی بر بیرون راندن نام و یاد او، از قلوب و اذهان مردم کردند» .

 

(13) علامه مجلسی (ره) درباره این حدیث می فرماید: «الموتور بابیه » ; یعنی، کسی که پدرش را کشته اند و طلب خونش را نکرده اند. مراد از «والد» ، امام حسن عسگری علیه السلام، یا امام حسین علیه السلام و یا جنس والد است که شامل همه ائمه علیهم السلام می شود، و «مکنی بعمه » شاید کنیه برخی از عموهای حضرت، ابوالقاسم باشد، یا این که امام زمان (عج) کنیه اش ابوجعفر، ابی الحسن و یا ابی محمد باشد. بعید نیست علت تصریح نکردن به اسم حضرت و آوردن کنیه، به جهت خوف از عموی حضرت باشد. و قول وسط، ظاهرتر است » . (14)

 

 

*4 .توصیف امام حسین علیه السلام از زبان امام مهدی علیه السلام

حضرت مهدی (عج)، امام حسین علیه السلام را این گونه توصیف فرموده است: «کنت للرسول ولدا و للقرآن سندا و للامة عضدا و فی الطاعة مجتهدا حافظا للعهد و المیثاق ناکبا عن سبل الفساق تتاوة تاوه المجهود طویل الرکوع و السجود زاهدا فی الدنیا زهد الراحل عنها ناظرا بعین المستوحشین منها; (15) تو ای حسین! برای «رسول خدا» فرزند و برای «قرآن » سند و برای «امت » ، بازویی بودی. در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پیمان، حافظ و مراقب بودی.

 

از راه فاسقان سر بر می تافتی. آه می کشیدی; آه آدمی که به رنج و زحمت افتاده است. رکوع و سجود تو طولانی بود. زاهد و پارسای دنیا بودی; زهد و اعراض کسی که از دنیا رخت بر کشیده است و با دیده وحشت زده بدان نگاه می کردی » . در این عبارت، بسیار جالب و جامع، جد بزرگوار خود امام حسین علیه السلام را با ده عنوان وصف کرده است: امام حسین علیه السلام فرزند رسول خدا است; او سند و پشتوانه قرآن است; هر آنچه در قرآن، در قالب الفاظ است، در وجود مطهر امام حسین علیه السلام رؤیت و مشاهده می شود; توان اسلام، امامت است و امام حسین علیه السلام بازوی پرتوان امت و دین اسلام در همه اعصار است; در راه اطاعت پروردگار، سخت کوش و تلاشگر بود.

 

عبادت آن حضرت (نماز و دعاء خصوصا دعای عرفه) مایه اعجاب است. آن بزرگوار، نگه دار عهد و میثاق است و با خدا و خلق او در عهد و پیمان، استوار و ثابت و باوفا است; آن حضرت از راه و روش فاسقان روی گردان بود و از راه مسامحه و مداهنه وارد نمی شد; آه امام حسین علیه السلام دردمندانه بود; مانند کسی که بار سنگینی از غصه دردل دارد و درد سینه اش جراحتی التیام ناپذیر است; آن حضرت رکوع ها و سجده های طولانی داشت.

 

که نمونه های آن در تاریخ ثبت و درج شده است; سید الشهدا علیه السلام، نسبت به دنیا زاهد و بی علاقه بود. و زهد با عمل این خاندان معنا می گیرد; نظر او به دنیا، نظر وحشت زدگان بود و آنجایی که نظر دیگران به دنیا نظر عاشقانه بود، نظر آن حضرت به دنیا، مانند انسان وحشت زده بود. (16) *5 . قائم و عاشورا «قائم » از القاب خاصه حضرت حجت (عج) است که در بیشتر روایات شیعه وارد شده و اطلاق آن بر هیچ یک از معصومین دیگر روا نیست.

 

ابو حمزه ثمالی می گوید: به امام محمد باقر علیه السلام عرض کردم: ای فرزند پیامبر! آیا شما همه قائم نیستید و حق را به پا نمی دارید؟ پس چرا تنها ولی عصر را قائم می خوانند؟ فرمود: «لما قتل جدی الحسین ضجت الملائکه بالبکاء و النحیب و قالوا الهنا اتصفح عمن قتل صفوتک و ابن صفوتک و خیرتک من خلقک؟ ... فاوحی الله الیهم قروا ملائکتی فوعزتی و جلالی لانتقمن منهم و لو بعد حین...ثم کشف لهم عن الائمة من ولد الحسین فسرت الملائکة بذلک وراوا احدهم قائما یصلی، فقال سبحانه: بهذا القائم انتقم منهم; چون جدم حسین علیه السلام کشته شد، فرشتگان صدا به گریه و ناله بلند نموده و عرض کردند: پروردگارا! آیا قاتلان بهترین بندگانت، و زاده اشرف برگزیدگانت را به حال خود وا می گذاری؟

 

خداوند به آنها وحی فرستاد: ای فرشتگان من! آرام گیرید. به عزت و جلالم سوگند، از آنان انتقام خواهم گرفت; هر چند بعد از گذشت زمان ها باشد. آن گاه پروردگار عالم پرده از جلو دیدگان آنان کنار زد و امامان از فرزندان امام حسین علیه السلام را یکی پس از دیگری به آنها نشان داد. فرشتگان از این منظره، مسرور و شادمان گردیدند و دیدند که یکی از آن بزرگواران، ایستاده مشغول نماز است. خداوند فرمود: با این قائم (شخص ایستاده) از آنان (قاتلان حسین علیه السلام) انتقام خواهم گرفت » . (17)

 

محمد بن حمران می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: چون جریان شهادت امام حسین علیه السلام واقع شد، فرشتگان به درگاه الهی نالیدند و خروش بر آورده، به خداوند عرض کردند: بار خدایا! آیا با حسین که انتخاب شده تو و فرزند پیامبر تو اینچنین رفتار شود؟ خداوند شبح و سایه قائم را در برابر آنان در حالت ایستاده مجسم کرد و فرمود: با این (قائم) از ستم کنندگان به حسین انتقام خواهم گرفت. (18)

 

 

*6. غیبت حضرت مهدی علیه السلام، از نگاه امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام درباره غیبت امام زمان علیه السلام می فرماید: «لصاحب هذا الامر غیبتان، احدهما تطول حتی یقول بعضهم: مات و بعضهم قتل و بعضهم ذهب و لا یطلع علی موضعه احد من ولی و لا غیره الاالمولی الذی یلی امره; (19) برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها آن قدر به طول می انجامد که گروهی می گویند: [مهدی ] مرده و برخی گویند: کشته شده و بعضی گویند: رفته است. احدی از دوستان و غیره، از اقامتگاه او آگاه نمی شود، جز خدمت گذاری که متصدی امور اوست » .

 

هم چنین می فرماید: «... له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت علی الدین فیها آخرون، فیؤذون و یقال لهم: متی هذا الوعدان کنتم صادقین. اما ان الصابر فی غیبته علی الاذی و التکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله صلی الله علیه و آله; (20) برای او غیبتی است که گروه هایی در آن از دین بر می گردند و گروه هایی دیگر بر آیین خود استوار می مانند و در این راه آزارها می بینند. به آنان گفته می شود: این وعده کی واقع خواهد شد اگر راستگو هستید؟ آنان که بر این آزارها و تکذیب ها صبر کنند، همانند کسی اند که شمشیر به دست گرفته و در پیشاپیش رسول اکرم صلی الله علیه و آله جهاد می کند.

 

 

* 7. بشارت ظهور از زبان امام حسین علیه السلام بشارت به ظهور امام عصر (عج)

حقیقتی شعف انگیز است که از سوی امامان معصوم علیهم السلام نوید آن داده شده است. سالار شهیدان در این زمینه می فرماید: «منا اثنی عشر مهدیا، اولهم امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و آخرهم التاسع من ولدی و هو الامام القائم بالحق یحیی الله به الارض بعد موتها و یظهر به دین الحق علی الدین کله و لو کره المشرکون...; دوازده مهدی از ما هست که نخستین آنان علی بن ابی طالب و آخرین آنان نهمین فرزند من است که او امام قائم به حق است، خداوند زمین مرده را به وسیله او زنده می کند و دین حق را بر تمام ادیان پیروز می گرداند.. .» . (21)

 

عبدالله بن عمر می گوید: «سمعت الحسین بن علی علیه السلام یقول: لو لم یبق من الدنیا الایوم واحد لطول الله عزوجل ذلک الیوم حتی یخرج رجل من ولدی فیملاها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما، کذلک سمعت رسول الله یقول; (22) از حسین بن علی علیه السلام شنیدم که می فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی فرماید تا آنکه مردی از فرزندان من خروج نماید و زمین را پر از عدل و داد نماید، همچنانکه پر از ظلم و جور شده باشد، من از رسول خدا صلی الله علیه و آله این چنین شنیدم » .

 

 

*8. علایم ظهور از زبان امام حسین علیه السلام

ریحانه رسول خدا، حسین بن علی علیه السلام درباره علایم ظهور فرزندش امام عصر (عج) می فرماید: «للمهدی خمس علامات: السفیانی، و الیمانی، و الصیحة من السماء، و الخسف بالبیداء و قتل النفس الزکیة; (23) برای مهدی ما پنج علامت است: خروج سفیانی، خروج یمانی، بانگ آسمانی، خسف سرزمین بیداء (فرو رفتن لشگر سفیانی در سرزمین بیدا)، قتل نفس زکیه » . (24) در روایتی دیگر، خراب شدن دیوار مسجد کوفه از سمت خانه عبدالله بن مسعود (25) و دیدن علامتی در آسمان (مانند آتش (26) ) را از نشانه های ظهور، بیان فرموده است.

 

 

*9. دلدادگی حضرت مهدی (عج) به امام حسین(ع)

خدمت در محضر امام حسین علیه السلام و توفیق یاری حضرت و شمشیر زدن در رکاب او، بزرگترین توفیقات الهی بود که نصیب عده ای از خواص عصر امام حسین علیه السلام شد. همچنان که فراهم نمودن شرایط و مقدمات ظهور حضرت ولی عصر (عج) و توفیق جنگیدن در رکاب آن بزرگوار، از دیگر موهبت های الهی است که نصیب عده ای از خواص می شود. در عظمت و شرافت خدمت گذاری، نصرت به آن آستان بلند، همین بس که امام زمان (عج) نیز عاشق جد بزگوار خود و مشتاق خدمت به او است.

 

آن حضرت در زیارت ناحیه مقدسه (27) می فرماید: «و لئن اخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور لاندبنک صباحا و مساء و لابکین لک [علیک] بدل الدموع دما; اگر روزگار مرا به تاخیر انداخت و مقدرات از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه می کنم و به جای قطرات اشک، بر تو خون می گریم » .

 

آری یاری امام مهدی (عج)، عبادتی بزرگ است، چرا که در حقیقت خدمت به تمام پیامبران و اوصیا و امامان معصوم علیهم السلام می باشد; زیرا او آخرین حجت الهی است و اراده خداوند بر آن تعلق یافته که زحمات طاقت فرسای همه پیامبران را، به دست با کفایت آخرین حجت خود به ثمر رساند. اگر نهضت جهانی آن ولی الله اعظم (عج)، از برنامه جهانی خلقت حذف شود، برنامه همه پیامبران عقیم گشته و هدف نهایی فرستادن رسولان و تشریع ادیان ضایع و تباه می شود. (28)

 

خدمت به امام عصر علیه السلام، مطلوب امام صادق علیه السلام نیز بوده است. «خلاد ابن قصار می گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا قائم متولد شده است؟ فرمود: «لا ولو ادرکته لخدمته ایام حیاتی; نه متولد نشده ولی اگر من او را درک می کردم، همه عمر را با خدمت گزاری او سپری می کردم » . (29) هنگامی که امام معصوم علیه السلام در حق حضرت بقیة الله (عج) چنین تعبیری به کار می برد; مقام رفیع یاران آن حضرت و ارزش خدمت به آیین «انتظار» روشن می شود.

 

 

*10. عاشورا روز ظهور درباره روز قیام و ظهور حضرت

روایات مختلفی وارد شده است. که در آنها، روز نوروز، عاشورا، شنبه و یا جمعه، روز ظهور معرفی شده است. البته از آن جایی که نوروز، طبق سال شمسی و عاشورا، بر اساس سال قمری محاسبه می شود، یکی شدن این دو روز امکان پذیر است و هم زمانی این دو روز با جمعه یا شنبه نیز ممکن است. اما روایاتی که روز ظهور را، دو روز از هفته بیان کرده، قابل توجیه است; یعنی، در صورت صحیح بودن سند این روایات، احادیث روز جمعه به روز «ظهور» و روایات روز شنبه به روز «استقرار و تثبیت قیام حضرت و نابودی مخالفان » تفسیر می شود.

 

البته روایات روز شنبه، از نظر سند مورد تامل و بررسی است; ولی روایات روز جمعه از این نظر ایرادی ندارد. (30) اما آنچه مهم است، این که قیام حضرت ولی عصر (عج)، مصادف با روز شهادت سیدالشهداء علیه السلام است و این مطلب ما را به ارتباط ویژه صاحبان این دو قیام رهنمون می سازد. امام محمد باقر علیه السلام فرموده است: «کانی بالقائم یوم عاشورا یوم السبت قائما بین الرکن و المقام و بین یدیه جبرئیل ینادی: البیعة لله فیملاها عدلاکما ملئت ظلما و جورا; (31) گویا حضرت قائم (عج) را می بینم که روز عاشورا، روز شنبه بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا می کند: بیعت برای خدا است.

 

پس زمین را پر از عدل می کند; همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود» . امام جعفر صادق علیه السلام نیز می فرماید: «ان القائم صلوات الله علیه ینادی باسمه لیلة ثلاث و عشرین و یقوم یوم عاشورا یوم قتل فیه الحسین بن علی علیه السلام; (32) قائم - درود خدا بر او باد در شب بیست و سوم ماه رمضان، به نام [شریفش] ندا می شود، و درروز عاشورا، روزی که حسین بن علی علیه السلام، در آن کشته شد، قیام خواهد کرد» .

 

 

*11. یاد امام حسین علیه السلام نخستین کلام حضرت مهدی علیه السلام

در روایاتی چند، به مطالب و سخنان نخستین امام زمان علیه السلام اشاره شده است; از جمله آنها روایتی است که محدث بزرگوار شیخ علی یزدی حائری (ره) نقل کرده است. او می گوید: «زمانی که قائم آل محمد ظهور کند، ما بین رکن و مقام می ایستد و پنج ندا می دهد: 1. «الا یا اهل العالم انا الامام القائم ; آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم » ; 2. «الا یا اهل العالم انا الصمصام المنتقم; آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده » ; 3. «الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا; بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند» ; 4. «الا یا اهل العالم ان جدی الحسین طرحوه عریانا; بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند» ; 5. «الا یا اهل العالم ان جدی الحسین سحقوه عدوانا; آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند» .

 

امام زمان (عج) ابتدا خود را چنین به جهانیان معرفی می کند: که قائم و شمشیر انتقام منم; قیام کردم تا انتقام خون جدم حسین علیه السلام - که او را تشنه لب شهید کرده، بدن مطهرش را عریان روی خاک افکندند و پایمال کردند - بگیرم. آری اولین کلام حضرت مهدی (عج)، یاد امام حسین علیه السلام است که همواره یاد او، در دل هر انسان آزاد مرد و طالب حقی زنده است و این مصیبت عظمی، جز با ظهور فرزندش تسلی نمی یابد.

 

 

*12. حضرت مهدی (عج) تکمیل کننده سفر امام حسین علیه السلام

یکی از رابطه های دقیق بین این دو امام همام علیه السلام و قیامشان، مرکز حکومت آن دو است. امام حسین علیه السلام از مکه به جانب کوفه، رهسپار بود و شاید با رسیدن به کوفه، مانند پدر بزرگوار خود آن جا را مقر حکومت خویش قرار می داد; ولی سپاهیان یزید، راه را بر آن حضرت بستند و او در دوم محرم، در کربلا منزل نمود. زمانی که خورشید تابناک مکه، ظهور کند، کوفه را به عنوان مقر حکومت خود بر خواهد گزید. امام محمد باقر علیه السلام می فرماید: «مهدی قیام می کند و به سوی کوفه می رود و منزلش را آن جا قرار می دهد» .

 

(33) هم چنین می فرماید: «هنگامی که قائم ما قیام کند وبه کوفه برود، هیچ مؤمنی نخواهد بود، مگر آن که در آن شهر، در کنار مهدی سکونت می گزیند، یا به آن شهر می رود» . (34) ابوبکر حضرمی می گوید: به امام محمد باقر یا امام صادق علیهم السلام گفتم: کدام سرزمین پس از حرم خدا و حرم پیامبرش با فضیلت تر است؟ فرمود: «ای ابابکر! سرزمین کوفه که جایگاه پاکی است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدی که همه پیامبران در آن نماز خوانده اند. آن جا عدالت الهی پدیدار می گردد و قائم به عدل و قیام کنندگان پس از او از همان جا خواهند بود. آن جا، جایگاه پیامبران و جانشینان صالح آنان است » . (35)

 

امام صادق علیه السلام از مسجد سهله یاد کرد و فرمود: «آن خانه صاحب ما (مهدی موعود) است; زمانی که با خاندانش در آن جا سکونت گزیند» . (36) از مجموع این روایات فهمیده می شود که شهر کوفه، پایگاه اصلی فعالیت ها و مرکز فرمانروایی امام زمان (عج) خواهد بود، پایگاهی که زمانی مقر حکومت امیرمؤمنان علیه السلام بود و امام حسین علیه السلام به آن سو می رفت.

 

 

*13. خون خواهی حضرت مهدی (عج) از قاتلان امام حسین علیه السلام

سالار شهیدان به فرزندش امام سجاد علیه السلام فرمود: «سوگند به خدا که خون من از جوشش باز نمی ایستد تا این که خداوند، مهدی را برانگیزد. او به انتقام خون من، از منافقان فاسق و کافر، هفتاد هزار نفر را می کشد» . (37)

 

هروی می گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! نظرتان درباره این سخن امام صادق علیه السلام که می فرماید: «هرگاه قائم ما قیام کند، بازماندگان قاتلان امام حسین علیه السلام به کیفر کردار پدرانشان کشته می شوند» چیست؟ حضرت رضا علیه السلام فرمود: «این سخن صحیح است » . گفتم: پس این آیه قرآن «و لاتزر وازرة وزر اخری » چه معنایی دارد؟

 

فرمود «آنچه خداوند می فرماید صحیح است; ولی بازماندگان قاتلان امام حسین علیه السلام، به کردار پدرانشان خوشحال اند و به آن افتخار می کنند و هر کس از چیزی خشنود باشد، مانند آن است که آن کار را انجام داده است. اگر مردی در مشرق کشته شود و مرد دیگری در مغرب به کشته شدن او خشنود باشد، نزد خداوند شریک گناه قاتل است. و این که قائم، فرزندان قاتلان امام حسین را هنگام ظهورش نابود می سازد، برای این است که آنان از کردار پدرانشان خشنودند» . (38)

 

 

*14. یاری امام حسین علیه السلام، یاری امام مهدی (عج)

یکی دیگر از جلوه های روشن ارتباط بین این دو اختر تابناک آسمان ولایت و امامت یاری نمودن امام حسین علیه السلام است که در حقیقت این یاری، نصرت امام عصر (عج) می باشد. امام حسین علیه السلام در این زمینه در شب عاشورا به اصحاب خود فرمود: «... و قد قال جدی رسول الله صلی الله علیه و آله: ولدی حسین یقتل بطف کربلا، غریبا وحیدا عطشانا فریدا. فمن نصره فقد نصرنی و نصر ولده الحجة [ علیه السلام] ...; همانا جدم رسول خدا [ صلی الله علیه و آله] فرمودند: فرزند من حسین [ علیه السلام] در زمین کربلا، غریب و تنها، عطشان و بی کس، کشته می شود، کسی که او را یاری کند مرا یاری نموده و فرزندش مهدی [ علیه السلام] را یاری نموده است...» . (39)

 

 

*15. فرشتگان یاور امام حسین علیه السلام، یاوران مهدی (عج)

یکی از ویژگی های قیام یوسف زهراء، برخورداری از نصرت الهی به وسیله فرشتگان است. شیخ صدوق (ره) در روایت ریان بن شبیب، از حضرت امام رضا علیه السلام نقل می کند: «و لقد نزل الی الارض من الملائکة اربعة آلاف لنصره فوجدوه قد قتل فهم عند قبره شعث غبر الی ان یقوم القائم فیکونون من انصاره و شعارهم یا لثارات الحسین; (40) به تحقیق چهار هزار فرشته برای نصرت و یاری حسین [ علیه السلام] به زمین فرود آمدند. آنان هنگامی که نازل شدند، دیدند حسین [ علیه السلام] کشته شده است، از این رو، ژولیده و غبارآلود در نزد قبر آن حضرت، اقامت کردند و همچنان هستند تا این که قائم، قیام کند و آنان از یاوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان یا لثارات الحسین است » .

 

به راستی، چه ارتباطی میان این دو کوکب درخشان آسمان ولایت - که ملک و ملکوت، عرش و فرش همه از یگانگی آن دو سخن می گویند - وجود دارد. هر کجا حسین علیه السلام است، مهدی (عج) نیز هست و هر کجا مهدی (عج) است، حسین علیه السلام نیز می باشد. ذکر و نام آن یکی، با یاد و نام دیگری قرین و عجین است. از امام زمان (عج) ; سید الشهدا علیه السلام را می طلبند و از سید الشهداء امام زمان را.

 

 

*16. حضرت مهدی (عج) ویرانگر مساجد چهار گانه امام عصر (عج)

از بین برنده و محو کننده تمام آثار شرک و نفاق است; از این رو عاشقان هر صبح آدینه، زمزمه «این هادم ابنیة الشرک و النفاق » را سر می دهند و منتظرند تا حضرت ظهور کند و کاخ ظلم و ستم، استبداد و بناهای نفاق را نابود سازد. به همین جهت او مساجدی را که به شکرانه کشتن امام حسین علیه السلام بنا شده است، ویران خواهد کرد. امام محمد باقر علیه السلام درباره این مساجد می فرماید: «در کوفه به دلیل شادی از کشتن، حسین علیه السلام، چهار مسجد ساخته شد: مسجد اشعث، جریر، سماک و شبث بن ربعی » (41)

 

ابو بصیر می گوید: امام محمد باقر علیه السلام فرمود: «هنگامی که قائم ما قیام کند، چهار مسجد را در کوفه ویران می سازد...» . (42) این مساجد اگر چه هم اکنون موجود نیست; ولی ممکن است بعدها گروهی از روی دشمنی با اهل بیت علیه السلام، آنها را دوباره بسازند. (43)

 

 

* همراه ادعیه و زیارات با بررسی «ادعیه و زیارات»

مربوط به سید الشهدا علیه السلام و امام عصر (عج) به ارتباط وثیق و تنگاتنگ میان این دو نور پاک پی می بریم; چرا که هر دو در ماه شعبان به دنیا آمده اند و در روز تولد حسین علیه السلام باید به یاد مهدی (عج)، بود و در روز تولد مهدی (عج)، باید حسین علیه السلام را یاد کرد. در دعای هر یک، باید جملاتی را زیر لب زمزمه نمود که یاد دیگری را در دل زنده می کند.

 

در این قسمت، نمونه هایی چند از این حقیقت اشاره می شود: 1. یاد حضرت مهدی (عج)، در میلاد امام حسین علیه السلام شیعیان و شیفتگان مذهب جعفری، در روز میلاد سالار شهیدان (سوم شعبان)، یاد فرزندان آن حضرت را نیز در دل ها تازه تر می کنند.

 

در توقیع مبارک حضرت امام حسن عسکری علیه السلام برای قاسم بن علاء همدانی آمده است: در روز تولد امام حسین علیه السلام این دعا را بخوان: «اللهم انی اسئلک بحق المولود فی هذا الیوم الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته بکته السماء و من فیها و الارض و من علیها... المعوض من قتله ان الائمة من نسله و الشفاء فی تربته و الفوز معه فی اوبته و الاوصیاء من عترته بعد قائمهم و غیبته; (44) خداوندا! من تو را به مقام مولود این روز می خوانم. او پیش از آن که به دنیا چشم بگشاید و قبل از آن که تولد یابد، وعده و خبر شهادتش داده شد. آسمان و هر کس در آن بود و زمین و هر کس بر روی آن بود، بر او گریه کرد... .

 

او که در عوض شهادت او، ائمه از نسل او شدند و شفا در تربت او قرار داده شد، فوز و رستگاری با او، در روز رجوع و بازگشت او و بازگشت اوصیاء از خاندان او، بعد از قائم آنان و سپری شدن غیبت او می باشد» . و در لوحی که به نام مقدس فاطمه علیها السلام معروف است (45) ، ارتباط محکم و راستینی بین امام حسین علیه السلام و حضرت حجت (عج) وجود دارد.

 

این لوح به مناسبت تولد امام حسین علیه السلام توسط جبرئیل امین به رسم چشم روشنی از طرف خداوند متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هدیه شد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله آن را مطالعه می کنند و می فرمایند: «سزاوار نیست که این چشم روشنی به شخصی غیر از فاطمه زهرا علیها السلام سپرده شود. نکته مهم آن، زمان فرستادن (تولد امام حسین) و محتویات و مطالب آن (یاد مهدی علیه السلام) است. وقتی به نام مقدس امام حسین علیه السلام می رسد، می فرماید: «... جعلت کلمتی التامة معه و حجتی البالغة عنده...; کلمه تامه و حجت بالغه خود (امام زمان) را با حسین و نزد او قرار دادم » . (46)

 

2. یاد حسین علیه السلام، در میلاد امام زمان (عج) یکی از شب های با عظمت سال، شب تولد یوسف زهرا علیها السلام است که در روایت، افضل شب های سال بعد از شب قدر شمرده شده، و در آن احیاء و شب زنده داری توصیه شده است. عاشقان حضرت در آن شب، یاد حضرت اباعبدالله علیه السلام را در دل های خود احیاء می کنند و با زیارت عاشورا جان خود را صفا می بخشند، چرا که شب امام عصر (عج) ، شب زیارتی مخصوص سالار شهیدان فرزند فاطمه زهرا علیها السلام است.

 

محدث بزرگوار، شیخ عباس قمی (ره) در «مفاتیح الجنان » می نویسد: با فضیلت ترین اعمال شب نیمه شعبان - که باعث آمرزش گناهان است - زیارت امام حسین علیه السلام می باشد. هر که می خواهد، روح 124 هزار پیامبر با او مصافحه کند، امام حسین علیه السلام را زیارت کند. اقل زیارت آن حضرت آن است که به بالای بامی رود و به سمت راست و چپ نگاه کند، سپس سر به جانب آسمان بلند کند و حضرت را با این کلمات زیارت کند: «السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک و رحمة الله و برکاته »

 

(47) در قسمت «زیارات » نیز می نویسد: احادیث بسیاری در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در نیمه شعبان وارد شده است. و بس است در این باب آنچه که به چندین سند معتبر از حضرت امام زین العابدین علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام وارد شده که: هر که بخواهد با او 124 هزار پیامبر، مصافحه کنند، زیارت کند قبر ابی عبدالله الحسین علیه السلام را در نیمه شعبان. به درستی که ملائکه و ارواح پیامبران، رخصت می طلبند و به زیارت آن حضرت می آیند.

 

پس خوشا به حال آن که مصافحه کند با ایشان، و ایشان مصافحه کنند با او. پنج پیامبر اولوالعزم (نوح، ابراهیم، موسی، عیسی علیهم السلام و محمد صلی الله علیه و آله) نیز با ایشان اند. 3. شب قدر و یاد امام حسین علیه السلام شب قدر، شب امام زمان علیه السلام است. وملائکه و روح بر آن حضرت نازل شده، تقدیر امور رادر اختیار او می گذارند. پیشوایان معصوم علیهم السلام در تفسیر سوره قدر فرموده اند: فرشتگان در این شب، مقدرات یک سال را نزد ولی مطلق زمان آورده، بر او عرضه و تسلیم می کنند. (48) در چنین شبی - که به حجت بن الحسن العسکری علیه السلام تعلق دارد - یاد جدبزرگوارش در دل ها زنده می شود; چرا که یکی از اعمال مستحبی شب قدر، زیارت امام حسین علیه السلام است.

 

شیخ عباس قمی (ره) می نویسد: «بدان که احادیث در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در ماه مبارک رمضان - خصوصا شب اول و نیمه و آخر آن و به خصوص شب قدر - بسیار است. از حضرت امام محمد تقی علیه السلام منقول است که هر که زیارت کند، امام حسین علیه السلام را در شب بیست و سوم ماه رمضان - و آن شبی است که امید است شب قدر باشد و در آن شب هر امر محکمی جدا و مقدر می شود - مصافحه کند با او روح 124 هزار ملک و پیغمبر که همه رخصت می طلبند از خداوند در زیارت آن حضرت در این شب.

 

از حضرت صادق علیه السلام مروی است: چون شب قدر می شود، منادی از آسمان هفتم از بطن عرش ندا می کند که حق تعالی هر کسی را که به زیارت قبر حسین علیه السلام آمده، آمرزید. و در روایت دیگر است که هر که شب قدر نزد قبر آن حضرت باشد و دو رکعت نماز بگزارد، نزد آن حضرت یا آنچه که میسر شود و از حق تعالی بهشت و پناه از آتش را بخواهد; خداوند به او بهشت و پناه از آتش را عطا فرماید. و ابن قولویه از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که هر که زیارت کند قبر امام حسین علیه السلام را در ماه رمضان و در راه زیارت بمیرد، حسابی نخواهد داشت و به او بگویند که بدون خوف و بیم داخل بهشت شو» . (49)

 

4. دعای ندبه و یاد امام حسین علیه السلام یکی از دعاهای بسیار مهم و با ارزش در میان شیعه، دعای «ندبه » است که عاشقان حضرت ولی عصر (عج) هر صبح جمعه دور هم گرد آمده و با خواندن آن، با حضرتش تجدید عهد و پیمان می کنند این دعا سندی صحیح دارد و بخش عمده و چشمگیر آن، التجاء به مهدی موعود و تاسف از غیبت و دردمندی از فراق آن بزرگوار است و بخش هایی از این دعاء، مربوط به جد بزرگوار امام زمان (عج) سالار شهیدان است; مانند: «این الحسن؟ این الحسین؟ این ابناء الحسین; حسن علیه السلام کجا است؟ حسین علیه السلام چه شد؟ فرزندان حسین کجایند و چه شدند؟» .

 

قسمت دیگری از این دعای شریف «این الطالب بدم المقتول بکربلا؟ ; کجاست آن طالب خون شهید کربلا؟» که از حساسیت فوق العاده ای برخوردار است. ندبه کنندگان مهدی (عج)، منتظران منتقم آل محمدند تا تقاص خون به ناحق ریخته فرزند فاطمه علیها السلام را بگیرد و موجب شادی و بهجت قلب نازنین رسول خدا صلی الله علیه و آله شود. آری صبح جمعه و دعای سوزان ندبه، در فراق امام زمان و یاد سید الشهدا علیه السلام است. و چه بسا همین یاد امام حسین علیه السلام در صدق و صفای این دعا، اثری ژرف به جای نهد.

 

5. زیارت عاشورا و یاد مهدی (عج) «زیارت عاشورا» ، که از سوی امام محمد باقر علیه السلام، به شیعیان و شیفتگان تعلیم داده شده است مضامین والایی دارد. در یکی از قسمت های زیارت چنین آمده است: «ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله; همانا از خداوند می خواهم خون خواهی تو را در کنار امام یاری شده از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله روزیم گرداند» .

 

زائر در این فقره، مشارکت در خون خواهی امام حسین علیه السلام به وسیله امام زمان علیه السلام را طلب می کند، چرا که مقصود از امام منصور، دوازدهمین پیشوای شیعیان حضرت ولی عصر (عج) می باشد و علت این که او را منصور نامیده اند، این است که ایشان در طلب خون جدشان یاری می شوند. امام محمد باقر علیه السلام در شرح آیه شریفه «و من قتل مظلوما» فرمودند: «سمی المهدی المنصور کما سمی احمد محمدا و کما سمی عیسی المسیح; مهدی [عج]، منصور نامیده شد، همان طوری که احمد، به محمد [ص] و عیسی به مسیح [ع] نامیده شد».

 

(50) محمد بن مسلم می گوید: شنیدم اباجعفر فرمود: «قائم ما منصور به رعب و مؤید به نصر است..» . (51) 6. روز عاشورا و یاد حضرت مهدی (عج) جلوه ای دیگر از ارتباط دو فرزند زهرا علیها السلام، روز عاشورا است، که دل عزاداران باید به عشق ولی عصر بتپد و ذکر قیام اباعبدالله، با یاد امام زمان (عج)، توام باشد. صالح بن عقبه از پدرش نقل می کند: امام محمد باقر علیه السلام فرمود: «هر کس حسین بن علی علیهم السلام را در روز دهم محرم زیارت کند تا آن که نزد قبر آن حضرت گریان شود، خداوند - تبارک و تعالی - ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار جهاد به او عطا کند که ثواب آن ها، مثل ثواب کسی است که درخدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیه السلام حج و عمره و جهاد کرده باشد.

 

راوی می‌گوید: عرض کردم: فدایت شوم، کسی که در شهرهای دور باشد و ممکن نباشد که در مثل این روز به سوی قبر آن حضرت رود، آیا برای او ثوابی است؟ امام علیه السلام فرمود: هرگاه چنین باشد به سوی صحرا یا بربلندی بام خانه خود رود و به سوی حضرت اشاره کند و سلام دهد و در نفرین بر قاتلان وی جدیت نماید و بعد از آن دو رکعت نماز بخواند. این کار را در اوایل روز انجام دهد و خود بر امام حسین علیه السلام بگرید و کسانی را که در خانه اش هستند، نیز به گریه بر آن حضرت وا دارد. و یکدیگر را به این که در شهادت امام حسین علیه السلام مصیبت زده شده اند، تعزیت گویند.

 

و هرگاه چنین کنند، همه آن ثواب ها را برای آنان ضامنم. گفتم: یکدیگر را چگونه تعزیت بگویند ؟ حضرت فرمودند بگویند: «اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام; خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیه السلام بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه ولی امام حسین، امام مهدی [عج] از آل محمد علیهم السلام طلب خون آن حضرت کرده و به خون خواهی او برخیزیم » .

 

(52) 7. شعار سپاه حضرت مهدی (عج) در شعارهای لشکر آن حضرت - که برگرفته از شعور عمیق آنان است - به روشنی می توان یاد و خاطره امام حسین علیه السلام را مشاهده کرد. در یکی از «زیارات جامعه » در قسمت سلام به حضرت مهدی (عج) آمده است: «السلام علی الامام الغائب عن الابصار و الحاضر فی الامصار و الغائب عن العیون و الحاضر فی الافکار، بقیة الاخیار، وارث ذی الفقار، الذی یظهر فی بیت الله الحرام ذی الاستار و ینادی بشعار یا لثارات الحسین، انا الطالب بالاوتار، انا قاصم کل جبار; (53)

 

سلام و درود بر امامی که از دیده ها پنهان است و در شهرها حاضر; آن که از دیده ها، نهان است و در دلها حاضر; باقی مانده اخیار و خوبان; و وارث شمشیر ذوالفقار; آن بزرگواری که در بیت الله الحرام - که دارای پرده ها است - ظاهر می شود و به شعار «یا لثارات الحسین » ندا می کند و می فرماید: منم مطالبه کننده خون های به ناحق ریخته; منم شکننده هر ستمگر جفا پیشه » .

 

و یاران حضرت مهدی (عج) نیز به پیروی از امامشان، شعار یا لثارات الحسین سر می دهند. محدث بزرگ مرحوم حاجی نوری (ره) از کتاب غیبت فضل بن شاذان نقل کرده: «ان شعار اصحاب المهدی (عج) یا لثارات الحسین علیه السلام; به درستی که شعار یاوران مهدی (عج) یا لثارات الحسین است » . (54) امام صادق علیه السلام هم می فرماید: «شعار یاران حضرت مهدی یا لثارات الحسین (ای خونخواهان حسین علیه السلام) است » .

 

(55) چهار: همراه با تشرفات 1. حضرت مهدی (عج) و گریه بر امام حسین علیه السلام سید بحر العلوم (ره) روزی به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بین راه درباره این مساله که «گریه بر امام حسین علیه السلام گناهان را می آمرزد» فکر می کرد. همان وقت متوجه شد که شخص عربی، سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد. بعد در لحظه ای پرسید: جناب سید! درباره چه چیز به فکر فرو رفته ای؟ و در چه اندیشه ای؟ اگر مساله علمی است مطرح کنید، شاید من پاسخش را بدانم.

 

سید بحرالعلوم فرمود: در این باره فکر می کنم که چطور می شود، خدای تعالی این همه ثواب به زائران و گریه کنندگان بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام می دهد; مثلا در هر قدمی که در راه زیارت بر می دارد، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته می شود و برای یک قطره اشکی تمام گناهان صغیره و کبیره اش آمرزیده می شود؟ آن سوار عرب فرمود: تعجب نکن! من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود. سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت. در شکارگاه از همراهیانش دور افتاد و به سختی فوق العاده ای افتاد و بسیار گرسنه شد.

 

خیمه ای را دید و وارد آن جا شد. در آن سیاه چادر، پیرزنی را با پسرش دید. آنان در گوشه خیمه بز شیرده ای داشتند، و از راه مصرف شیر این بز، زندگی خود را می گذراندند. وقتی سلطان وارد شد، او را نشناختند; ولی برای پذیرایی از مهمان، آن بز را سر بریده و کباب کردند; زیرا چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند.

 

سلطان شب را همان جا خوابید و روز بعد، از ایشان جدا شد و خود را به درباریان رسانید و جریان را برای اطرافیان نقل کرد. در نهایت از ایشان سؤال کرد: اگر بخواهم پاداش مهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملی باید انجام بدهم؟ یکی از حاضران گفت: به او صد گوسفند بدهید. و دیگری که از وزیران بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفی بدهید. یکی دیگر گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید. سلطان گفت: هر چه بدهم کم است; زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم، آن وقت مقابله به مثل کرده ام; چون آنان هر چه را که داشتند به من دادند.

 

من هم باید هر چه را که دارم، به ایشان بدهم تا مقابله به مثل شود. بعد سوار عرب پرسید فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سیدالشهدا علیه السلام، هر چه از مال و منال، اهل و عیال، پسر و برادر، دختر و خواهر و سر و پیکر داشت، همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائران و گریه کنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب کرد; چون خدا - که خدائیش را نمی تواند به سیدالشهدا علیه السلام بدهد - پس هر کاری که می تواند، انجام می دهد; یعنی، با صرف نظر از مقامات عالی خودش، به زائران و گریه کنندگان آن حضرت، درجاتی عنایت می کند.

 

در عین حال اینها را جزای کامل برای فداکاری آن حضرت نمی داند. چون شخص عرب این مطالب رافرمود، از نظر سید بحر العلوم غایب شد. (56) 2. حضرت مهدی (عج) و عزاداری امام حسین علیه السلام یکی از ویژگی های بارز و از خصایص برجسته علامه بحر العلوم (ره)، ارادت وصف ناپذیر و شور و عشق خالصانه او به سالار شهیدان و ارج نهادن به سوگواری برای آن حضرت و بزرگداشت روزهای جاودانه تاسوعا و عاشورا بود.

 

در این رابطه، علامه بحر العلوم، حضرت ولی عصر (عج) را نیز در صف عزاداران می بیند که قضیه از این قرار است: روز عاشورایی بود و موج سوگواران از هر سو، به سوی کربلا در حرکت بود. علامه بحرالعلوم (ره) نیز به همراه گروهی از طلاب، به استقبال عزاداران و سینه زنان حرکت کردند. در فاصله نه چندان دوری از کربلا، محلی به نام «طویرج » هست که دسته سینه زنی آنان و سبک سوگواریشان مشهور بود.

 

هنگامی که علامه و همراهانش به آنان رسیدند، ناگهان علامه با آن کهولت سن و موقعیت اجتماعی و علمی، لباس خویش را به کناری نهاده، و سینه خویش را گشود و در صف سینه زنان، با شوری وصف ناپذیر به سینه زدن پرداخت. علما و طلاب که همراه او جهت استقبال سوگواران و دسته های عزاداری آمده بودند، هر چه تلاش کردند تا مانع کار او شوند و از شور و احساسات گرم و عارفانه او بکاهند، نه تنها موفق نشدند; بلکه گروهی از آنان، چنان تحت تاثیر او قرار گرفتند که به او پیوستند و گروهی دیگر نیز برای حفظ او - که مبادا بر اثر موج جمعیت زیر دست و پا بیفتد و دچار ناراحتی و صدمه شود - به مراقبت از او پرداختند. سرانجام مراسم پرشور سوگواری و سینه زنی پایان یافت و آن سید بزرگوار، لباس خود را پوشیده، به خانه بازگشت.

 

یکی از خواص، از او پرسید: چه رویدادی پیش آمد که شما چنان دچار احساسات پاک و خالصانه شدید که آن گونه سر از پا نشناخته، لباس از تن در آوردید و به سینه زنان پیوستید؟ آن مرحوم در پاسخ گفت: حقیقت آن است که با رسیدن به دسته سوگواران و سینه زنان، به ناگاه چشمم به محبوب دل ها، کعبه مقصود و قبله موعود، امام عصر علیه السلام افتاد و دیدم آن گرامی مرد عصرها و نسل ها، با سر و پای برهنه در میان انبوه سینه زنان، در سوگ پدر والایش حسین علیه السلام با چشمانی اشک بار به سر و سینه می زند.

 

به همین جهت آن منظره مرا به حالی انداخت که قرارم از کف رفت و سر از پا نشناخته، وارد صف سوگواران و سینه زنان شدم ودر برابر کعبه مقصود و قبله موعود، به سوگواری پرداختم. (57) 3. حضرت مهدی (عج) و زیارت امام حسین علیه السلام حاج علی بغدادی می گوید: [در تشرف خود] به حضرت صاحب الامر علیه السلام عرض کردم: ای سرور ما! مساله ای دارم؟ فرمود: بپرس.

 

گفتم: روضه خوان های امام حسین علیه السلام، می خوانند که سلیمان اعمش، نزد شخصی آمد و از زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام پرسید، آن شخص گفت: بدعت است. شب آن شخص در عالم رؤیا، هودجی را میان زمین و آسمان دید، سؤال کرد: در آن هودج کیست؟ گفتند: فاطمه زهرا و خدیجه کبری علیهما السلام. گفت: به کجا می روند؟ گفتند: امشب (شب جمعه)، برای زیارت امام حسین علیه السلام می روند. همچنین دید رقعه هایی از هودج می ریزد ودر آنها نوشته است: «امان من النار; لزوار الحسین فی لیلة الجمعة امان من النار یوم القیامة; این برگ امانی است در روز قیامت برای زوار امام حسین علیه السلام در شب های جمعه ». آیا این حدیث، صحیح است؟ فرمودند: آری! راست و درست است.

 

گفتم: سیدنا! صحیح است که می گویند: هر کس امام حسین علیه السلام را در شب جمعه زیارت کند، این زیارت برگ امان از آتش است؟ فرمود: آری والله; و اشک از چشمانش جاری شد و گریست... (58) 4. حضرت مهدی (عج)، در سوگ امام حسین علیه السلام شیخ جلیل حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی - که از جمله عباد و زهاد بود - نقل می کند.

 

در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله - ارواحنا فداه - مشرف شده، خدمت ایشان عرض کردم: مولای من! آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده که می فرمایید: «فلاندبنک صباحا و مساء و لابکین علیک بدل الدموع دما» (59) صحیح است؟ فرمود: بلی صحیح است. عرض کردم: آن مصیبتی که در آن به جای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبراست؟ فرمود: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد. گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه، اگر عباس در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد. عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سیدالشهداء علیه السلام است.

 

فرمودند: نه، اگر حضرت سیدالشهداء علیه السلام هم در حیات بود، در این مصیبت خون گریه می کرد. عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند: آن مصیبت، مصیبت اسیری زینب است » . (60) 5. عنایت حضرت مهدی (عج) به مجالس ذکر امام حسین علیه السلام از آن جایی که امام زمان علیه السلام صاحب عزای واقعی است، بدون تردید به مجالسی که برای جد بزرگوارش علیه السلام برگزار می شود، عنایت و توجه ویژه ای دارد.

 

خطیب بزرگ شیعه، مرحوم شیخ عبدالزهراء کعبی (ره) می گوید: یک روز بعد از ظهر وارد صحن مطهر امام حسین علیه السلام شدم، شخصی در مقابل یکی از حجره های صحن شریف - که کتاب های مذهبی می فروخت و ما با من سابقه آشنایی داشت. مرا دید و گفت: کتاب کوچکی دارم که به نظرم برای شما خوب باشد و در آن اشعاری بسیار زیبا دارد. قیمت آن هم این است که یک بار آن را برایم بخوانی. کتاب را گرفتم. خیلی کتاب مفید و سودمندی بود; زیرا اشعار قصیده ابن عرندس حلی - که مدت ها دنبال آن می گشتم - در آن بود.

 

در یکی از رواق ها نشسته، به خواندن آن اشعار برای کتاب فروش مشغول شدم و هر دو اشک می ریختیم که ناگهان سیدی از بزرگان عرب را دیدم که در برابرم ایستاده به اشعارم گوش می دهد و گریه می کند. چون به این بیت رسیدم: ایقتل ظمآنا حسین بکربلا و فی کل عضو من انامله بحر گریه آن بزرگوار شدید شد، رو به ضریح امام حسین علیه السلام کرد; این بیت را تکرار می نمود و همچون زن جوان مرده می گریست. همین که اشعار را به پایان رساندم، دیگر آن بزرگوار را ندیدم.

 

برای دیدن ایشان، از صحن خارج شدم تا شاید او را بیابم; ولی ایشان را ندیدم. به هر کجا رو نمودم، اثری نیافتم; گویا از برابر چشمم غایب شده است. به یقین دانستم که حضرت حجت و امام منتظر علیه السلام بوده است. (61) علامه امینی (ره) در الغدیر (62) می گوید: در میان اصحاب ما مشهور است که در هر مجلسی قصیده ابن عرندس خوانده شود، موجب تشریف فرمایی حضرت بقیة الله - روحی له الفداه - به آن مجلس می شود.

 

ما برای تیمن و تبرک چند بیت این قصیده را ذکر می نماییم. ایقتل ظمآنا حسین بکربلا و فی کل عضو من انامله بحر و والده الساقی علی الحوض فی غد و فاطمه ماء الفرات لها مهر فوالهف نفسی للحسین و ما جنی علیه غداة الطف فی حربه الشمر 6. سفارش حضرت مهدی (عج) به زیارت عاشورا محدث نوری (ره) حکایت سید رشتی را چنین نقل می کند که حضرت به سید دستور خواندن نافله (خصوصا نافله شب)، زیارت جامعه و زیارت عاشورا را می دهد و بعد از آن می فرماید: شما چرا نافله نمی خوانید؟ نافله نافله، نافله! شما چرا عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا!

 

و بعد فرمود: شما چرا جامعه نمی خوانید؟ جامعه، جامعه، جامعه! (63) «خاتمه » دولت حضرت مهدی (عج) و رجعت امام حسین علیه السلام «رجعت » مساله ای است که در زمان ظهور نمود پیدا می کند و حضرت ولی عصر علیه السلام صاحب رجعت است. اولین امامی که در دولت کریمه رجعت می کند، امام حسین علیه السلام است و بعداز امام زمان، حضرت سید الشهدا علیه السلام، حاکم و امام حکومت می باشد.

 

1. رجعت امام حسین علیه السلام بعد از حضرت حجت علیه السلام اولین شخصی که رجعت می کند و بر سراسر گیتی حکومت می کند، امام حسین علیه السلام است و در این قسمت به پاره ای از روایات در این باره، اشاره می شود: 1. امام صادق علیه السلام فرمود: «اولین کسی که زمین بر رویش شکافته می شود و به دنیا بر می گردد، حسین بن علی است » .

 

(64) آن حضرت هم چنین فرمود: اولین کسانی که به دنیا بر می گردند، حسین بن علی علیه السلام و یارانش و یزید بن معاویه و یارانش هستند که همه آنها را از اول تا آخر می کشد» . سپس امام صادق علیه السلام این آیه شریفه را تلاوت فرمود: «ثم رددنالکم الکرة علیهم و امددناکم باموال و بنین و جعلناکم اکثر نفیرا; (65) پس شما را بار دیگر بر آنها مسلط کنیم و با مال و فرزندان یاری رسانیم و تعدادتان را افزون تر کنیم » .

 

(66) و امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند: امام حسین علیه السلام شب عاشورا به اصحابش فرمود: «... فابشروا بالجنة، فوالله انما نمکث ماشاء الله تعالی بعد ما یجری علینا، ثم یخرجنا الله و ایاکم حین یظهر قائمنا فینتقم من الظالمین، و انا و انتم نشاهدهم فی السلاسل و الاغلال و انواع العذاب و النکال...; بشارت باد شما را به بهشت، به خدا قسم که بعد از آنچه بر ما جاری شود، مکث خواهیم کرد آن قدر که خدای تعالی خواسته باشد، پس بیرون می آورد ما و شما را در آن هنگامی که قائم ما ظاهر شود، پس انتقام خواهد کشید از ظالمان، و ما و شما مشاهده خواهیم کرد ایشان را در سلاسل و اغلال و گرفتار به انواع عذاب و نکال..» .

 

(67) و امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، دوباره از «رجعت » خود سخن گفته، می فرماید: «من اولین کسی خواهم بود که زمین شکافته می شود و رجعت می کنم » . (68) و در زیارت حضرت ابوالفضل علیه السلام می خوانیم: «جئتک یابن امیرالمؤمنین وافدا الیکم و قلبی مسلم لکم... فمعکم معکم لامع عدوکم انی بکم و بایابکم من المؤمنین و بمن خالفکم و قتلکم من الکافرین; ای پسر امیرمؤمنان! من به محضر شما شرفیاب شدم; در حالی که دلم تسلیم شما و یاریم آماده برای شما است...

 

من با شمایم، با شمایم، نه با دشمنان شما. من نسبت به شما و بازگشت شما از ایمان آورندگان و نسبت به آنان که شما را کشتند، از کافرانم » . (69) 2. امام حسین علیه السلام در سوگ حضرت مهدی (عج) بر اساس روایاتی که درباره رجعت وارد شده، امام حسین علیه السلام در اواخر حکومت ولی عصر، با اصحاب باوفایش رجعت می کند و برای همه مردمان معرفی می شود، تا کسی در مورد آن حضرت دچار تردید نگردد. هنگامی که همه مردم او را شناختند، اجل حضرت بقیة الله فرا رسیده، چشم از جهان فرو می بندد. آن گاه امام حسین علیه السلام متصدی و متولی امر غسل، کفن، حنوط و دفن ایشان می گردد.

 

امام صادق علیه السلام درباره آیه شریفه «ثم رددنا لکم الکرة علیهم » (70) می فرماید: «مقصود زنده شدن دوباره امام حسین علیه السلام و هفتاد تن از اصحابش در عصر امام زمان است; در حالی که کلاه خودهایی طلایی بر سر دارند و به مردم، رجعت و زنده شدن دوباره حضرت حسین علیه السلام را اطلاع می دهند تا مؤمنان به شک و شبهه نیفتند» . این در حالی است که حضرت حجت در میان مردم است; چون معرفت و ایمان به حضرتش در دل های مردم استقرار یافت، مرگ او فرا می رسد. پس امام حسین علیه السلام متولی غسل، کفن، حنوط و دفن ایشان می شود و هرگزغیر از وصی، وصی را تجهیز و خاک سپاری نمی کند» .

 

(71) امام صادق علیه السلام می فرماید: «حسین علیه السلام با اصحابش می آیند و هفتاد پیامبر آنان را همراهی می کنند; چنان که همراه موسی علیه السلام هفتاد نفر فرستاده شدند. آن گاه حضرت قائم علیه السلام انگشتر را به وی می سپارد و امام حسین علیه السلام غسل و کفن، حنوط و دفن حضرت قائم را بر عهده می گیرد» .

 

(72) «اللهم بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة » پی نوشت ها: 1) کمال الدین، ج 2، ص 420. 2) تفسیر فرات کوفی، ص 212. 3) سوره اسراء، آیه 33. 4) تفسیر عیاشی ج 2، ص 290: «عن سلام بن المستنیر عن ابی جعفر علیه السلام فی قوله: «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا» قال: هو الحسین بن علی علیه السلام قتل مظلوما و نحن اولیاؤه، و القائم منا اذا قام طلب بثار الحسین، فیقتل حتی یقال قد اسرف فی القتل، و قال: المقتول الحسین علیه السلام و ولیه القائم، و الاسراف فی القتل ان یقتل غیر قاتله انه کان منصورا، فانه لا یذهب من الدنیا حتی ینتصر برجل من آل رسول الله صلی الله علیه و آله یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما» .

 

(البرهان، ج 2، ص 419; البحار، ج 10، ص 150; اثبات الهداة، ج 7 ، ص 102) 5) ینابیع المودة، ص 590. 6) یادمهدی، محمدخادمی شیرازی، ص 16 و ص 132. 7) منتخب الاثر، آیة الله صافی گلپایگانی، ص 254. 8) کمال الدین، ج 1، ص 317; اثبات الهداة، ج 6، ص 397; بحارالانوارج 51، ص 134. 9) کفایة الاثر، ص 167. 10) کنوز الحقائق، (چاپ شده در حاشیه جامع الصغیر) ج 1، ص 161. (به نقل از مهدی موعود) . ج 1، ص 161. 11) البرهان، ص 94 (به نقل المهدی علی لسان الحسین، صابری همدانی، ص 12، ح 15) . 12) کمال الدین، ج 1، ص 318; اثبات الهداة، ج 6، ص 397; بحارالانوار، ج 51، ص 133 . 13) النجم الثاقب، ص 78. 14) بحار الانوار، ج 51، ص 37. 15) بحارالانوار، ج 101، ص 239، ح 38. 16) خلاصه قسمت دهم مقاله آیة الله کریمی جهرمی، در مجله جان جهان. 17) دلائل الامامة، طبری، ص 239. 18) امالی شیخ طوسی، ج 2، ص 233. 19) کمال الدین، ج 1، ص 317; اثبات الهداة، ج 6، ص 397; عقد الدرر، ص 134. 20) کمال الدین، ج 1، ص 317; عیون الاخبار، ج 1، ص 18; بحارالانوار، ج 51، ص 133. 21) کمال الدین، 1، ص 317; عیون الاخبار، ج 1، ص 18; بحار الانوار، ج 51، ص 133. 22) کمال الدین، ج 1، ص 317. 23) عقد الدرر، ص 111; البرهان، ص 113. 24) برای توضیحات این علایم، ر.ک: غیبت نعمانی، باب 14، ص 247 و 257 و 383; غیبت طوسی، ص 265 و 274 و 280; بحار الانوار، ج 52، ص 181 و 186 و 237 و 239 و 278; اثبات الهداة، ج 7، ص 398 و 424 و سیمای آفتاب ص 276. 25) البرهان، ص 115 (اذا هدم حائط مسجد الکوفه ممایلی دار عبدالله بن مسعود...) .

 

26) البرهان، ص 109 (اذا رایتم علامة من السماء نارا عظیمة...) ; عقد الدرر، ص 106. 27) گفتنی است که این زیارت منتسب به امام عصر علیه السلام است; ولی در انتساب آن به حضرت - تردیدهای جدی وجود دارد. (ر.ک: بحار الانوار، ج 98، ص 320.) 28) یاد مهدی، ص 199. 29) بحار الانوار، ج 51، ص 148. 30) چشم اندازی به حکومت مهدی (عج)، نجم الدین طبسی، ص 63. 31) غیبة طوسی، ص 274; کشف الغمه، ج 3، ص 252; بحار الانوار، ج 52، ص 290. 32) غیبة طوسی، ص 274; بحارالانوار، ج 52، ص 290. 33) قصص الانبیاء، راوندی ، ص 80; بحارالانوار، ج 52، ص 225; چشم انداز، ص 170. 34)

 

بحارالانوار، ج 52، ص 385; غیبة طوسی، ص 275 بااندکی تفاوت; چشم انداز، ص 170. 35) کامل الزیارات، ص 30; مستدرک الوسائل، ج 3، ص 416; چشم انداز، ص 170. 36) کافی، ج 3، ص 415; ارشاد، ص 362; التهذیب، ج 3، ص 253; غیبة طوسی، ص 283; وسائل الشیعه، ج 3، ص 532; بحارالانوار، ج 52، ص 331. 37) مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 85; بحارالانوار، ج 45، ص 299; چشم انداز، ص 148. 38) علل الشرایع، ج 1، ص 219; عیون اخبار الرضا (ع)، ج 1، ص 273; بحارالانوار، ج 52، ص 313; اثبات الهداة، ج 3، ص 455; چشم انداز، ص 154. 39) معالی السبطین، ج 1، ص 208; ریاض القدس، ج 1، ص 263; سحاب رحمت، ص 342. 40) امالی صدوق، مجلس 27; بحار الانوار، ج 44 ص 285; مجله جان جهان، ص 35. 41) بحار الانوار، ج 45، ص 189.

 

42) من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 53 و 232; بحارالانوار، ج 52، ص 333; اثبات الهداة ج 3، ص 517، 566; الشیعه و الرجعة، ج 2، ص 400; ارشاد، ص 365; روضة الواعظین، ج 2، ص 246; چشم انداز، ص 157. 43) مهدی موعود (عج)، ص 941; چشم انداز، ص 157. 44) مصباح المتهجد، الیوم الثالث یوم ولد فیه الحسین علیه السلام ص 758، مفاتیح الجنان، اعمال روز سوم شعبان، اقبال، سید علی بن طاووس 689، شیعه و رجعت ص 190. 45) اصول کافی، ج 2، ص 471. 46) با حسین (ع) تا مهدی (عج) سید مجتبی حسینی، ص 23. 47) مصباح المتهجد، شیخ طوسی، لیلة النصف من شعبان، مفاتیح، اعمال شب نیمه شعبان. 48) کافی، کتاب الحجة، باب فی شان انا انزلناه. 49) مفاتیح الجنان، بخش زیارات، زیارت امام حسین علیه السلام در شبهای قدر. 50) بحار الانوار، ج 51، ص 28.

 

51) همان، ج 52، ص 191، ج 24. 52) مصباح المتهجد، شیخ طوسی، المحرم و شرح زیارة الحسین علیه السلام، ص 713 و 714; مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا. 53) النجم الثاقب، ص 469. 54) همان. 55) مستدرک الوسائل ج 11، ص 14 ب 47، ج 7: (فضیل بن یسار عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «و هم من خشیة الله مشفقون، یدعون بالشهادة و یتمنون ان یقتلوا فی سبیل الله، شعارهم یا لثارات الحسین علیه السلام اذا ساروا یسیر الرعب امامهم مسیرة شهر» . 56) العبقری الحسان، ج 1، ص 119، س 11. 57) دیدار یار، علی کرمی ج 2، ص 200. هر چند مرحوم نهاوندی این گفت و گو را از تشرفات مرحوم بحرالعلوم (ره) به محضر امام زمان (عج) دانسته است; ولی مرحوم دربندی (متوفای 1285 ه ق) در اسرار الشهادات تصریح کرده که این گفت و گو بین مرحوم بحرالعلوم و شاگرد زاهد و عارفش شیخ حسین نجف انجام گرفته است. (اسرار الشهادات، ج 3، ص 46، قم، انتشارات ذوی القربی، 1420 ه ق) 58) العبقری الحسان ج 2، ص 114; النجم الثاقب، ص 484; مفاتیح، ص 798; عنایات حضرت مهدی موعود (عج)، ص 77، عنایات حضرت مهدی (عج) به علما و طلاب، ص 101. 59) بحار الانوار، ج 98، ص 238. 60) العبقری الحسان، ج 1، ص 98، س 7. 61) شیفتگان حضرت مهدی (عج)، ج 3، ص 172; ملاقات با امام عصر، ص 315; عنایات حضرت مهدی (عج) به علما و طلاب، ص 397; کلمة المختار، ج 1، ص 440. 62) الغدیر، ج 7، ص 14. 63) النجم الثاقب، ص 60، مفاتیح الجنان بعد از زیارت جامعه. 64)

 

بحار الانوار، ج 53، ص 39; الزام الناصب، ج 2، ص 360; تفسیر برهان، ج 2، ص 408; ایقاظ ، ص 360. 65) سوره اسراء، آیه 6. 66) بحارالانوار، ج 53، ص 76; تفسیر صافی، ج 3، 179; تفسیر عیاشی، ج 2، ص 282; نورالثقلین ج 3، ص 140; تفسیر برهان، ج 2، ص 408. 67) گزیده کفایة المهتدی، ص 105 و 106، ح 19. 68) بحار الانوار ج 53، ص 62 ; ایقاظ، ص 352 ; فوز اکبر، ص 36. 69) بحار الانوار، 22، ص 173; شیعه و رجعت، ص 217 و 218. 70) سوره اسراء، آیه 6. 71) کافی ج 8، ص 206; تاویل الایات الظاهرة، ج 1، ص 278 و ج 2، ص 762; مختصر البصائر ص 48; تفسیر برهان ج 2، ص 401، بحار الانوار، ج 53، ص 13 و ص 51 ص 56; تفسیر عیاشی، ج 2، ص 281; نور الثقلین ج 3، ص 138; المحجة ص 121; الایقاظ ص 309. 72) ایقاظ، ص 368. نویسنده: محمدرضا فؤادیان منبع: فصلنامه انتظار -شماره

جمعه 2 مهر 1395برچسب:, :: 17:2 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

سکته مغزی چیست

استروک

حادثه عروقی مغز

انواع سکته مغزی

 

در این پست بدون اینکه به بررسی مجزای آسیب هر یک از عروق مغزی بپردازم، به طورکلی به شرح سکته های مغزی اشاره می کنم.

 

استروک (Stroke) یا حادثه عروقی مغز (Cerebrovascular accident, or CVA) سندرمی است که با شروع حاد یک نقص نورولوژیک ناشی از آسیب عروق مغزی تعیین می گردد، به نحوی که اختلال نورولوژیک ایجاد شده دست کم 24 ساعت یا بیشتر ادامه داشته باشد. حادثه عروقی مغزی به دلیل ایسکمی یا خونریزی رخ می دهد که مهمترین موارد ایسکمی مغزی، ترومبوز و آمبولی است. بافت مغز جهت عمل طبیعی خود در هر لحظه نیازمند خون اکسیژن دار است. درصورت قطع جریان خون مغزی، به علت محروم شدن نورون ها و سلول های مغزی از گلوکز و اکسیژن، مرگ سلول ها و نورون ها ایجاد می گردد.

هرگاه علایم و نشانه های نورولوژیک ناشی از اختلال عروقی طی مدت کوتاهی برطرف گردند (معمولا طی نیم ساعت)، اصطلاح حمله ایسکمیک گذرا (Transient ischemic attack, or TIA) به کار می رود. گاهی نقایص نورولوژیک بیشتر از 24 ساعت طول می کشند ،ولی طی چند روز به طور تقریبا کامل یا کامل برطرف می گردند که در این موارد اصطلاح نقص نورولوژیک ایسکمیک برگشت پذیر (Reversible ischemic neurological deficit, or RIND) به کار می رود.

انواع سکته مغزی
اگرچه سایر فرآیندهای پاتولوژیک نظیر هیپوگلیسمی یا دیگر اختلالات متابولیک، تروما و تشنج ها می توانند نقایص نورولوژیک مرکزی فوکالی ایجاد کنند که به طور ناگهانی شروع شده و دست کم 24 ساعت طول می کشند، ولی اصطلاح استروک معمولا زمانی به کار می رود که چنین حوادثی بر اثر بیماری عروقی مغز ایجاد شده باشند.

فرآیند پاتولوژیک زمینه ای در سکته مغزی می تواند ایسکمی یا خونریزی باشد که غالبا ناشی از یک ضایعه شریانی است.

دو نوع سکته مغزی وجود دارد:

1- سکته انسدادی یا ایسکمیک (Ischemic, or occlusive stroke)

2- سکته هموراژیک (Hemorrhagic stroke) (سکته به علت خونریزی)

 

تصویر زیر:

 

 


هر دو نوع استروک ممکن است در هر سنی به علل متعدد ازجمله بیماری قلبی، عفونت، تروما، نئوپلاسم، ناهنجاری های عروقی و اختلالات سیستم ایمنی رخ دهند.

سه فاکتور خطر شناخته شده که شایع تر است عبارتنداز:
-فشار خون بالا که مهمترین عامل است
-مرض قند (دیابت شیرین)
-بیماری قلبی
براساس مطالعات اخیر، ایسکمی مسئول دو سوم و خونریزی عامل یک سوم سکته های مغزی است. افتراق ایسکمی یا خونریزی ممکن است با تاریخچه و معاینه نورولوژیک امکان پذیر نباشد، ولی سی تی اسکن (CTS) یا ام آر آی (MRI) تشخیص قطعی را ممکن می سازد.

سکته انسدادی (ایسکمیک)
سکته انسدادی درارتباط با بسته شدن یک رگ خونی است. پاتوژنیک سکته ایسکمیک، ترومبوز و آمبولی است. بیشتر سکته های ایسکمیک به علت ترومبوز ایجاد می گردند (حدود دو سوم) که افتراق این دو براساس زمینه های بالینی معمولا دشوار یا غیر ممکن است. اغلب حملات ایسکمیک گذرا (TIA) پیش از سکته های مغزی ترومبوتیک وجود دارد.

سکته هموراژیک
سکته هموراژیک به علت پارگی یک رگ خونی اتفاق می افتد. خونریزی مغزی عامل تخریب، تحت فشار قراردادن بافت مغز و عروق خونی است که خود می تواند منجربه ادم و ایسکمی ثانویه گردد. سکته های هموراژیک درمقایسه با سکته های ایسکمیک، تقریبا عامل یک سوم سکته های مغزی هستند.

اختلالات عروقی مغز
جهت درک نواحی آسیب و علایم آن درارتباط با سکته های مغزی، در ابتدا باید از آناتومی خونرسانی مغز آگاه بود که قبلا در اینجا مطرح گردید. گردش خون مغز (سیرکولاسیون مغز) را می توان به دو نوع گردش خون تقسیم کرد:
-سیرکولاسیون قدامی
-سیرکولاسیون خلفی

تصویری از شریان های مهم مغزی با کلیک (Click) روی اینجا

سیرکولاسیون قدامی مغز
گردش خون پیشین (قدامی) مغز، خونرسانی اکثر مناطق کورتکس مغز و ماده سفید تحت کورتکس (ساب کورتیکال)، عقده های قاعده ای (BG) و کپسول داخلی را بر عهده دارد که شامل شریان کاروتید داخلی و شاخه های آن یعنی سرخرگ های مغزی قدامی، مغزی میانی و کوروئید قدامی است. شریان مغزی میانی خود به شاخه های عمقی و نافذ Lenticulostriate تقسیم می شود.
شریان مغزی میانی (Middle cerebral artery) بیشتر از شریان های دیگر مغزی، در آسیب های عروقی مغز (CVA) درگیر می گردد.

اختلال در سیرکولاسیون قدامی مغز
درصورت اختلال در سیرکولاسیون قدامی مغز، عموما علایم و نشانه هایی مانند آفازی (اختلال در تکلم) ، آپراکسی (از دست دادن مهارت های آموخته شده قبلی درصورت عدم نقص حسی-حرکتی) و آگنوزی (عدم قدرت درک تاثرات حسی که اشیاء و اشخاص ازطریق آن شناخته می شوند، مثلا نشناختن انگشتان خود یا دیگران) ایجاد می گردند که بیانگر اختلال عملکرد نیمکره ای است. سکته های مغزی ناشی از سیرکولاسیون قدامی مغز، همچنین سبب بروز همی پارزی (ضعف نیمه بدن) یا همی پلژی (فلج نیمه بدن)، اختلالات حسی نیمه بدن (همی سنسوری) و نقایص میدان بینایی می شوند که این حالات اخیر ممکن است در استروک های سیرکولاسیون خلفی نیز رخ دهند، اگرچه در مورد گردش خون خلفی اختصاصی نیستند.

سیرکولاسیون خلفی مغز
گردش خون پسین (خلفی) مغز، خونرسانی ساقه مغز، مخچه، تالاموس و قسمت هایی از لوب های پس سری (اکسیپیتال) و گیجگاهی (تمپورال) را انجام می دهد. سیرکولاسیون خلفی مغز شامل یک جفت شریان ورتبرال (مهره ای)، شریان بازیلر (قاعده ای) و شاخه های آنها است که عبارتنداز:
-شریان مخچه ای تحتانی خلفی یا PICA (شاخه ای از شریان ورتبرال). PICA بزرگترین شاخه شریان ورتبرال است که به قسمت طرفی بصل النخاع، شبکه کوروئید بطن چهارم و مخچه می رود. درگیری این شریان و انسداد آن، باعث سندرم والنبرگ (Wallenberg's syndrome) می گردد. سندرم والنبرگ که به آن سندرم مدولری جانبی (Lateral medullary syndrome) نیز گفته می شود، شایع ترین سکته ساقه مغز (Brainstem stroke) محسوب می شود.
-شریان مخچه ای تحتانی قدامی (شاخه ای از شریان بازیلر)
-شریان مخچه ای فوقانی (شاخه ای از شریان بازیلر)
-شریان مغزی خلفی (شاخه ای از شریان بازیلر). از شریان مغزی خلفی شاخه های Thalamoperforate و Thalamogeniculate جدا می شوند و به تالاموس خونرسانی می کنند.

اختلال در سیرکولاسیون خلفی مغز
اختلال در سیرکولاسیون خلفی مغز علایم و نشانه های اختلال عملکرد ساقه مغز را پدید می آورند که عبارتنداز:
-کوما (اغماء)
-حملات افتادن (کلاپس ناگهانی بدون از دست دادن هوشیاری)
-کوادری پلژی (فلج چهار اندام)
-سرگیجه، تهوع و استفراغ
-فلج اعصاب جمجمه ای
-آتاکسی
-نقایص حسی-حرکتی متقاطع که یک طرف صورت، ولی تنه و اندام های طرف دیگر را مبتلا می کند.
-همی پارزی یا همی پلژی، اختلالات همی سنسوری و نقایص میدان بینایی نیز ممکن است رخ دهند، ولی اختصاصی نیستند.

تهیه و تنظیم: فیزیوتراپیست ابراهیم برزکار


منابع:

-بندرچی چمخاله، بیژن، فرجی، فردین. نورولوژی بالینی مایکل جی.امینف و دیوید ای.گرینبرگ. نشر طبیب.
-انتظارى طاهر،محمد؛ بيناى مطلق،همايون؛زمانى،بابك. ترجمه: بيماريهاى اعصاب هاريسون. شركت نشر دانش امروز.
-سلطان‏زاده،اكبر.بيماريهاى مغز و اعصاب و عضلات. انتشارات جعفرى.شابک:1-03-6088-964
-برزکار،ابراهیم.ساختار و عملکرد سیستم عصبی-عضلانی.تحت نظارت:دکتر حسن عشایری.با همکاری:دکتر مسیب برزکار

-قاضى جهانى،بهرام. ترجمه مبانى طب سسيل، بيماريهاى مغز و اعصاب.مرکز نشر اشارت.
Janet H. Carr & Roberta B. Shepherd/ Neurological Rehabilitation: Optimizing Motor Performance; 1999

 

دو شنبه 29 شهريور 1395برچسب:, :: 14:41 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

رضا اسماعيلي:

اي علي، اي ارتفاعت تا خدا
بي نهايت، بيكران، بي‌انتها

اي علي، اي همسر بانوي اب
جلوه حق، اسم اعظم، نور ناب

اي علي اي خوب، اي تنهاترين
اي ملايك با نگاهت همنشين

اي علي، اي آفتاب حق سرشت
اي قسيم روشني‌هاي بهشت

اي فراتر از تصور، ازخيال
بحر عرفان، آفتاب بي‌زوال

اي تو خورشيد نهان در زير ابر
كوه علم و كوه حلم و كوه صبر

چون تو مردي نيست در اين روزگار
هيچ تيغي نيز، همچون ذوالفقار

جان ما را كن ز عشقت منجلي
اي فدايت جان عالم، يا علي

كاش مي‌كرديم بيعت تا بهار
مي‌شكفتيم از كرامات علي

در بهارستان او گل مي‌شديم
زائر آواز بلبل مي‌شديم

از غدير خم، سبويي مي‌زديم
در صراط عشق، هويي مي‌زديم

زائر كوي تولا مي‌شديم
جرعه نوش عشق مولا مي‌شديم

با نزول سوره سبز غدير
باز مي‌كرديم، بيعت با امير

با علي، آيينه‌دار سرنوشت
وارث بوي خدا، بوي بهشت

شد غدير خم، هلا، اي عاشقان!
مي‌وزد عطر علي از آسمان

چيست تفسير غدير خم؟ علي
عشق را، مولا، عدالت را، ولي

چيست تفسير غدير خم؟ ولا
رستخيز عشق، بيعت با خدا

چيست تفسير غدير خم؟ حريم
رو به روي ما، صراط مستقيم

چيست تفسير غدير خم؟ اميد
مژده رحمت به امت، بوي عيد

چيست آيا اين غدير خم؟ سحر
صبح صادق، نور لبخند ظفر

چيست آيا...؟‌ساقي و ساغر، شراب
اتشي در جان هستي، عشق ناب

چيست آيا... ؟ خنده فتح المبين
روز اكمال رسالت، عيد دين

چيست آيا...؟ سيب سرخي ناگهان
سهم ما از عشق، آري عاشقان

در غدير خم خدا شد منجلي
در دل خورشيدي مولا علي

چيره شد فرمانرواي آفتاب
گشت سهم آفرينش، نور ناب

عشق باريد و زمين آيينه شد
مهرباني وارد هر سينه شد

خاك را بوي نجيب گل گرفت
عالم هستي، تب بلبل گرفت

آسمان شد با زمين همسايه باز
شد زمين مهمانسراي اهل راز

چشم‌ها با نور همبستر شدند
قلب‌ها با هم صميمي‌تر شدند

قبله توحيد، آن جان جهان
روح ايمان ، خاتم پيغمبران

در غديرستان خم، اعجاز كرد
راز معصوم خدا را باز كرد

گفت پيغمبر: ‌علي نور خداست
بعد من، او پيشوا و مقتداست

اي شمايان! امت سبز زمين
در ميان خلق عالم، بهترين

حرف حق اين است و در آن شبهه نيست
هم علي حق است و هم حق با علي‌ست

عشق را در قلب خود دعوت كنيد
با علي،‌نور خدا، بيعت كنيد

اين حقيقت از كسي مستور نيست
جانشين نور، غير از نور نيست

در غدير خم ولايت شد قبول
برد بالا دست مولا را رسول

رفت بالا دست خورشيد غدير
شد امام و متداي ما، امير

عشق، بيعت كرد با نور خدا
شد عدالت، سرور و مولاي ما

نور احمد، برگرفت از رخ نقاب
«آفتاب آمد، دليل آفتاب»

زين بشارت، آسمان خنديد مست
نور باريد و طلسم شب شكست

شد جهان، آيينه باران علي
عالم هستي، چراغان علي

جون علي،‌ آيينه عدل است و داد
دست در دست علي بايد نهاد

چون علي، نور خداي سرمد است
بيعت ما با علي، با احمدست

شد ز عشق حق، وجودش صيقلي
هر كه بيعت كرد، با نور علي

باز دل در كوي مستي گم شده
عالم هستي، غدير خم شده

باز هم مستيم، از جام غدير
باده مي‌نوشيم با نام امير

باز فصل شور و شيدايي شده
در زمين از عشق، غوغايي شده

آمده عيد ولايت، عاشقان
روز اكمال رسالت، عاشقان

در غدير خم، بيا كامل شويم
«ياعلي» گوييم و صاحبدل شويم

«ياعلي» گوييم تا بالا شويم
قطره‌ها، اي قطره‌ها دريا شويم

با علي،‌ نور خدا، بيعت كنيم
عشق را در قلب خود، دعوت كنيم

با علي، هم عهد و هم پيمان شويم
هم زبان و هم دل قرآن شويم

با علي، قرآن ناطق، بوتراب
سوره عصمت، امام آفتاب

چون كه احمد گفت: ‌او نور جلي‌ست
بعد من، اي عاشقان! مولا، علي‌ست

دو شنبه 29 شهريور 1395برچسب:, :: 14:30 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

استیل‌سالیسیلیک اسید (نام تجاری: آسپیرین) (به انگلیسی: Aspirin) با فرمول مولکولی C9H8O4 یک ترکیب آروماتیک به حساب می‌آید زیرا در ساختار آن یک حلقهٔ بنزنی وجود دارد. آسپرین به طور طبیعی در پوست درخت بید یافت می‌شود. آسپرین به رده درمانی داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی تعلق دارد و به شکل قرص در دسترس است.

 

استیل‌سالیسیلیک اسید که بیشتر با نام تجاری آن آسپیرین شناخته می‌شود، یک داروی ضد التهاب غیر استروئیدی است که معمولاً به عنوان ضد درد و تب بر مورد استفاده قرار می‌گیرد. این دارو بدون نسخه پزشک قابل تهیه‌است.

آسپرین یکی از پر طرفدارترین داروها در دنیاست. هر سال ۵۰۰۰۰ میلیون قرص آسپرین در جهان مصرف می‌شود. در بریتانیا هر فرد سالانه ۷۰ قرص آن را جدا یا همراه با مسکن‌های دیگر، کافئین یا ویتامین «ث» مصرف می‌کند. آسپرین علاوه بر خاصیت تسکین دهندگی، تب‌بر و ضد التهاب هم هست، ضمن اینکه اثرهایی نظیر ایجاد زخمهای گوارشی و جلوگیری از لخته شدن خون را نیز از خود نشان می‌دهد. اما مصارف امروزه آسپرین عبارتند از:پیشگیری از بیماریهای قلبی ۳۷٫۶٪ ورم مفاصل ۲۳٫۳٪ سر درد ۱۳٫۸٪ بدن درد ۱۲٫۲٪ و دردهای دیگر ۱۴٫۱٪[نیازمند منبع]

 

پیشینه استفاده از ترکیبات دارویی حاوی سالیسیلیک اسید به دوران باستان بازمی‌گردد. بیش از ۳۵۰۰ سال پیش بشر این پودر را می‌شناخت. در سال ۱۸۰۰ یک باستان‌شناس آلمانی که در مصر تحقیق می‌کرد، با ترجمه یکی از پاپیروس‌های مصری متوجه شد که بیش از ۸۷۷ نوع مواد دارویی برای مصارف مختلف در مصر باستان شناخته شده بود که یکی از آنها سالیسیلیک اسید بود که برای برطرف کردن درد از آن استفاده می‌شد. در نوشته‌های دیگری که در یونان بدست آمده است نیز مشخص شده که بشر حدود ۴۰۰ سال پیش از میلاد از شیره پوست درخت بید برای درمان تب و درد استفاده می‌کرده است. همچنین آنها هنگام زایمان زنان از این ماده برای کاهش درد استفاده می‌کردند. امروزه مشخص شده که ماده موجود در این شیره اسید سالیسیلیک است. در سال ۱۷۶۳ یک کشیش انگلیسی به نام ادوارد استون مقاله‌ای در جلسه سلطنتی انگلستان ارائه داد که در آن استفاده از برگ درخت بید را حتی در درمان مالاریا نیز مؤثر معرفی کرده بود. ۱۰۰ سال بعد یک پزشک اسکاتلندی با همین ترکیب توانست عوارض ناشی از رماتیسم را به طرز معجزه آسایی کاهش دهد. بعدها چارلز فردریگ گرهارت در سال ۱۸۵۹ موفق به تهیه استیل سالیسیلیک اسید ناخالص شد؛ و در ماه مارس ۱۸۹۹ کمپانی بایر محصول خود بنام آسپرین را به ثبت رساند.[۱]

 

آسپرین به صورت قرص‌های سفید یا بلورهای سوزنی شکل یا به صورت پودرهای بلورین موجود می‌باشد،

خصوصیات

  1. وزن مولکولی آن ۱۸۰ می‌باشد.
  2. نقطه ذوب آن ما بین ۱۳۵ تا ۱۳۷ درجه سلسیوس می‌باشد.
  3. نقطه جوش آن ۱۴۰ درجه سلسیوس است که در این درجه حرارت تجزیه می‌گردد.
  4. آسپرین دارای بلورهای سوزنی شکل است.
  5. آسپرین در آب به مقدار کم و در الکل به مقدار زیاد محلول می‌باشد.

 

کاربرد و مصارف

موارد مصرف آسپیرین شامل انواع دردهای متوسط تا خفیف، تب، بیماریهای التهابی همچون روماتویید آرتریت و کاوازاکی و به عنوان مهار کننده تجمع پلاکتی است.

منع مصرف

مصرف این دارو در موارد زیر منع پزشکی دارد یا لازم است با احتیاط صورت گیرد:

  1. همچنین در موارد مصرف طولانی مانند آرتریت روماتوئید و پروفیلاکسی بیماریهای قلبی عروقی مصرف این دارو به علت افزایش احتمال خونریزی شدید ناشی از اثر مهار تجمع پلاکتی آسپرین، حداقل یک هفته قبل از انجام عمل جراحی باید قطع شود. خونریزی سفیدی چشم مخصوصاً پس ازعمل چشم که بعد از قطع مصرف دارو تایک هفته هم ممکن است ادامه داشته باشد
  2. در موارد وجود زخم معده یا اختلالات انعقادی خونریزی دهنده.
  3. بیماران مبتلا به بیماریهای تنفسی همچون آسم یا بیماریهای کلیوی
  4. پولیپ بینی
  5. در کودکان مبتلا به آنفلوآنزا، آبله مرغان و فاویسم
  6. همراه با وارفارین
  7. در کودکان زیر ۱۱ سال احتمال وقوع سندروم کشنده رای (نشانگان رای) را بسیار بالا می‌برد.

آسپیرین در ایران

بر اساس آمارنامه ۱۲ ماه سال ۱۳۹۴ سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی[۲] قرص آسپیرین با فروش تقریبی یک میلیارد و سیصد و سی میلیون عدد در سال ۱۳۹۴ پرمصرف‌ترین داروی ایران بود.[۳]

 

 

چهار شنبه 24 شهريور 1395برچسب:, :: 14:13 ::  نويسنده : دکتر امین عطایی

بیماری مننژیت چیست؟ علایم, دلایل, پیشگیری و درمان آن

مننژیت بیماری ای است که درآن غشاء (مننژ یا meninges) اطراف مغز و نخاع ملتهب می شود. ورم همراه با مننژیت اغلب باعث بروز نشانه های معمول بیماری مننژیت، شامل سردرد، طب و خشکی گردن می شود.

مننژیت در انواع ویروسی، باکتریایی، قارچی و غیره وجود دارد، اما عفونت های ویروسی معمولا شایع تر از سایر عفونت ها باعث ابتلای فرد به مننژیت می شوند. بسته به علت مننژیت ممکن است این بیماری بعد از چند هفته بهبود یافته و یا ممکن است زندگی فرد را تهدید نماید. 

رایج‌ترین نشانه‌های مننژیت سردرد و خشکی گردن همراه با تب، گیجی یا هشیاری دگرگون شده، استفراغ، و ناتوانی در تحمل نور (نورهراسی) یا صداهای بلند (صداهراسی) می‌باشد. معمولاً در کودکان فقط نشانه‌های غیراختصاصی مانند تحریک‌پذیری و خواب‌آلودگی مشاهده می‌شود. اگر ضایعهٔ پوستی مشاهده شود، ممکن است نشان دهندهٔ علت مشخصی برای مننژیت باشد؛ مثلاً، مننژیت در اثر باکتری مننژوکک ممکن است همراه با ضایعهٔ پوستی مشخصی باشد.

مننژیت می‌تواند به دلیل نزدیکی التهاب به مغز و نخاع، زندگی بیمار را به خطر اندازد، بنابراین این بیماری را تحت عنوان فوریت پزشکی دسته بندی می‌کنند. اگر شک دارید که خود و یا یکی از اعضای خانواده تان دچار این بیماری شده اند، سریعا به بیمارستان مراجعه نمایید. درمان بموقع مننژیت باکتریایی جلوی بروز خیلی از عوارض جدی بیماری را می گیرد.

علایم بیماری مننژیت

اشتباه گرفتن علایم و نشانه های بیماری مننژیت با بیماری آنفلوانزا ممکن می باشد. علایم و نشانه های مننژیت در چند ساعت و یا بین 1 تا دو روز خود را نشان می دهند. علایم و نشانه هایی که در هرفرد بالای 2 سال ممکن است ظاهر شود، شامل:

  • تب بالا و ناگهانی
  • سردرد شدید
  • خشکی گردن
  • تهوع و استفراغ بهمراه سردرد
  • گیجی و یا ناتوانی در تمرکز کردن
  • تشنج
  • خواب آلودگی و یا مشکل در بیدار شدن
  • حساسیت به نور
  • فقدان علاقه به خوردن و آشامیدن
  • التهبا های پوستی در بعضی از انواع مننژیت

علایم بیماری مننژیت در کودکان شامل:

  • تب بالا
  • گریه‌ی پی در پی
  • بی خواب و بی قراری شدید
  • تغذیه ضعیف
  • برآمدگی در قسمت نرم بالای سر کودک
  • خشکی گردن و بدن کودک

کودکان مبتلا به مننژیت بسختی آرام می شوند و حتی زمانیکه بغلشان می کنید، شدیدتر گریه می کنند.

دلایل ابتلا به مننژیت

معمول ترین دلیل ابتلا به مننژیت عفونت های ویروسی بوده که معمولا بدون درمان بهبود می یابند. بعضی اوقات علت مننژیت عفونت باکتریایی است. یکی دیگر از دلایل مننژیت که اغلب کم تر رخ می دهد عفونت های قارچی می باشند. از آنجاییکه مننژیت باکتریایی از همه خطرناک تر بوده و باعث مشکلات جدی می شود، پیدا کردن منبع عفونت مننژیتی، یکی از مهم ترین بخش های برنامه درمانی مننژیت می باشد.

اغلب ویروس هایی که باعث مننژیت ویروسی می شوند، شامل آنتروویروس، ویروس هرپس سیمپلکس نوع ۲، ویروس زونا (که به عامل آبله مرغان و زونا شناخته می‌شود)، ویروس اوریون، اچ آی وی می باشند.

سایر مواردیکه بجز موارد ذکر شده می توانند فرد را دچار مننژیت نمایند، شامل مواد شیمیایی، آلرژی به بعضی از داروها، بعضی از انواع سرطان و بیماری های التهابی همچون سارکوئیدوز می باشند.

عوامل خطرزا

عوامل و مواردیکه می توانند خطر ابتلا به مننژیت را افزایش دهند شامل:

  • رد کردن نوبت واکسن – اگر شما یا کودکان یکی از نوبت های واکسن زدن را رد نمایید خطر ابتلای شما به بیماری مننژیت افزایش می یابد.
  • سن فرد – اغلب انواع مننژیت ویروسی در سنین قبل از 5 سال رخ می دهند و اکثر موارد مننژیت ویروسی در افراد زیر بیست سال را تحت تاثیر قرار می دهد.
  • زندگی در مکان های اجتماعی – داشنجویان ساکن در خوابگاه، پرسنل نظامی ساکن پایگاه های نظامی و کودکان مدرسه رو یا کودکانیکه در رورشگاه هستند، در خطر بیشتری برای ابتلا به این بیماری می باشند. 
  • بارداری – اگر شما باردار هستید، در خطر بیشتری برای ابتلا به مننژیت قرار دارید.
  • سیستم ایمنی مختل شده – عواملی که سیستم ایمنی بدن را تحت تاثیر قرار داده همچون بیماری ایدز، الکلی بودن، دیابت و … می تواند فرد را مستعد ابتلا به مننژیت نماید.

عوارض بیماری مننژیت

مننژیت می تواند عوارضی جدی در پی داشته باشد. هرچه مدت بیشتری شما یا کودکان دچار بیمرای مننژیت درمان نشده باشید، بیشتر در خطر عوارض آن از جمله تشنج و آسیب عصبی دائمی از جمله موارد زیر هستید. انواع آسیب های عصبی مننژیت می توانند، شامل:

  • از دست دادن شنوایی
  • مشکل حافظه
  • ناتوانی در یادگیری
  • آسیب مغزی
  • مشکل در راه رفتن
  • تشنج
  • نارسایی کلیه
  • شک
  • مرگ

تشخیص بیماری مننژیت

پزشک یا پرستار شما را معاینه کرده و مواردی هچون ضربان قلب شما، تب، تغییر وضعیت ذهنی و خشکی گردن را چک می نماید. اگر پزشک به اینکه شما دچار مننژیت شده اید شک داشته باشد، از آزمایش مایع نخاعی و سایر آزمایش ها همچون کشت خون، اشعه ایکس قفسه سینه و سی تی اسکن سر استفاده می نماید.

درمان بیماری مننژیت

درمان این بیماری بسته به نوع مننژیت شما یا کودکتان متفاوت است.

درمان مننژیت باکتریایی

مننژیت حاد باکتریایی نیاز به درمان سریع با آنتی بیوتیک های داخل وریدی و داروهای کورتیزونی برای اطمینان از بهبود و کاهش عوارض آن همچون ورم مغذی و یا تشنج دارد. آنتی بیوتیک و یا ترکیب آنتی بیوتیکی و دارویی شما که پزشکتان برای شما انتخاب می کند، بسته به نوع عفونت متفاوت می باشد.

درمان مننژیت ویروسی

آنتی بیوتیک ها قادر به درمان مننژیت ویروسی نیستند و در بیشتر موارد مننژیت ویروسی خود بخود در طول چند هفته بهبود می یابد. درمان انواع ساده مننژیت ویروسی شامل:

  • استراحت
  • مصرف فراوان مایعات
  • داروهای مسکن برای کاهش درد و تب

اگر علت مننژیت شما ویروس تب خال است، می شود از داروی ضد ویروسی استفاده نمود.

درمان سایر انواع مننژیت

اگر علت مننژیت شما معلوم نباشد، پزشکتان شروع به استفاده از درمان های ضدویروسی و آنتی بیوتیکی تا زمان مشخص شدن علت بیماری می کند.

مننژیت قارچی با داروهای ضدقارچ درمان می شود. البته این داروها اثرات جانبی جدی داشته و ممکن است شروع درمان با این داروها تا زمان تشخیص آزمایشگاهی مننژیت قارچی به تعویق افتد.

مننژیت مزمن بسته به علت آن که عموما عفونت قارچی هست، درمان می شود.

مننژیت های غیرعفونی که بعلت حساسیت و یا بیماری های خود ایمنی رخ داده اند را ممکن است با داروهای کورتیزونی درمان نمایند. در بعضی از موارد نیاز به درمان خاصی نبوده و بیماری خود بخود بهبود می یابد. در مننژیت مرتبط با سرطان نیز نیاز به درمان سرطان برای درمان مننژیت دارد.

پیشگیری از بیماری مننژیت

مننژیت باکتریایی و ویروسی واگیردار هستند، البته هیچکدام به واگیرداری سرماخوردگی یا آنفولانزا نیستند. احتمال انتقال هر دو از طریق ذرات ترشحات تنفسی در حین برخوردهای نزدیک مانند بوسیدن، عطسه یا سرفه کردن به طرف کسی وجود دارد، اما صرف تنفس هوایی که فرد مبتلا به مننژیت در آن نفس کشیده است باعث انتقال آن‌ها نمی‌شود. مننژیت ویروسی معمولاً توسط آنتروویروس‌ها به وجود می‌آید، و بیشتر از طریق آلودگی مدفوعی منتشر می‌شود. احتمال آلودگی را می‌توان با تغییر رفتارهای منجر به انتقال کاهش داد.

بعضی از انواع خاص واکسن ها می توانند از ابتلا به بعضی از مننژیت ها پیشگیری نمایند. این واکسن ها شامل:

  • واکسن هموفیلوس (HiB vaccine) در کودکان جلوی شیوع یکی از انواع مننژیت باکتریایی را می گیرد.
  • واکسن کونژوگه پنوموکوک (pneumococcal conjugate vaccine) نیز از سایر روش های موثر در پیشگیری از ابتلا به مننژیت پنوموکوکی می باشد.

افراد خانواده و کسانیکه رابطه نزدیکی با فرد مبتلا به مننژیت مننگوکوکی دارند، باید از داروهای آنتی بیوتیکی برای پیشگیری از ابتلایشان به این نوع مننژیت دریافت نمایند.

واکسیناسیون مننگوکوکی (meningococcal) برای افراد زیر توصیه می شود:

  • نوجوانان در سنین 11 تا 12 سال که وارد دبیرستان می شوند و تاکنون این واکسن را دریافت نکرده اند.
  • همه دانشجویان سال اول دانشگاه که قصد اقامت در خوابگاه دارند.
  • کودکان دو ساله و یا بزگتر که طحال نداشته و یا دچار سایر مشکلات سیستم ایمنی هستند.
  • افرادیکه قصد سفر به کشورهایی دارند که مننگوکوک در آنجا شایع می باشد.
سایت پزشکی و مجله سلامتی راستینه

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 21 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داروسازان و آدرس aminataie.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان