داروسازان
مطالعات جدید پزشکی
جمعه 29 شهريور 1392برچسب:, :: 15:16 :: نويسنده : دکتر امین عطایی سوزش قفسه سینه دلایل مختلفی می تونه داشته باشه كه در اینجا بعضی هاش رو ذكر می كنم:
چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:, :: 14:30 :: نويسنده : دکتر امین عطایی خواص چای سبز و اثرات آن بر چاقی
خواص چای سبز
فواید چای حدود 30٪ از وزن برگ چای سبز از فلانویید تشکیل شده است که برای سلامتی بسیار مفید میباشد.محققان مشاهده نموده اند که فواید چای سبز برای سلامتی بستگی به میزان مصرف آن دارد که بیشترین مصرف آن در کشورهای آسیایی حدود 3 فنجان در روز است. ( که حدود 240 ـ 320 میلی گرم از پولی فنول بدن را تهیه مینماید.)
در افرادی که بصورت روزانه چای سبز مصرف مینمایند احتمال ابتلاء به انواع بیماریها اعم از بیماریهای باکتریایی و یا عفونتهای سخت و همچنین بیماریهایی نظیر سرطان، سکته، بیماریهای قلبی ـ عروقی و بیماریهای استخوانی را کاهش میدهد.
یکی دیگر از فواید مصرف چای سبز، کاهش مرگ و میر به دلیل هر نوع بیماری مخصوصاً بیماری قلبی ـ عروقی میباشد. در مطالعهای که در سال 2006 صورت گرفت محققان دریافتند که چای از هر نوع نوشیدنی دیگر حتی آب خالص ، برای سلامتی مفیدتر است زیرا چای نه تنها بخوبی آب خالص ، بدن را هیدراته(آب رسانی) می کند بلکه منبعی غنی از پلی هنولز میباشد که از بیماریهای قلبی جلوگیری میکند.
در سال 1994 در ژاپن تحقیقی بر روی 40.530 فرد در سنین بین 40 تا 79 سال انجام گرفت که به مدت 11 سال به طول انجامید. در این گروه انتخاب شده 80٪ از افراد روزانه حدود 3 فنجان از چای سبز مصرف مینمودند. در این تحقیق مشاهده گردید که در افرادی که 5 فنجان در روز چای سبز مینوشیدند، در مقایسه با افرادی که 1 فنجان چای مینوشیدند احتمال مرگ به دلیل هر بیماری خصوصاً بوسیله بیماریهای قلبی ـ عروقی بسیار کمتر بود حتی این آمار نشان داد که تاثیر چای سبز بر روی زنان بیشتر از مردان میباشد.
فواید چای سبز
همچنین در مطالعهای که بر روی زنانی که از چای سبز مصرف میکردند و کسانیکه مصرف نمیکردند صورت گرفت مشاهده شد که ریسک ابتلاء به سرطان سینه در زنانی که چای سبز مصرف مینمودند 22٪ کمتر از افراد دیگر است.
جلوگیری از بیماری گرفتگی رگها در ژاپن طی مطالعاتی جداگانه بر روی چای سبز به این نتیجه رسیدند که افرادی که 5 فنجان و یا بیشتر از 5 فنجان در روز چای سبز مینوشند 16٪ احتمال ریسک ابتلاء به گرفتگی رگها در آنها کمتر است. میزان وجود رادیکالهای آزاد در رگها، کلید ابتلاء به بیماریهای قلبی ـ عروقی میباشد. آخرین تحقیقات نشان دادهاند که کتچینهای موجود در چای سبز مانع از درگیر شدن آنزیمها در تولید رادیکالهای آزاد موجود در رگها میگردد.
مشاهده شده است که چای سبز بوسیله کاهش کلسترول بد(LDL)، تری گلیسیرید،لیپید پروکسایدLipid Proxides ( رادیکالهای آزادی که باعث تخریب کلسترول بد و چربیها میشود) و فیبرینوژن( پروتئینی که در خون وجود دارد و باعث لخته شدن خون میشود) ریسک ابتلاء به گرفتگی رگها را کاهش میدهد و باعث میشود میزان کلسترول خوب بیشتر از کلسترول بد در بدن باشد.
تاثیر چای سبز روی افراد مبتلاء به تری گلیسیرید تحقیقات نشان دادهاند که مصرف چای سبز برای سلامت قلب افرادی که دارای تری گلیسیرید بالا هستند بسیار مفید میباشد. آزمایشات نشان دادهاند کتچینهای موجود در چای سبز که با میزان مصرف نسبت مستقیم دارد(dose-dependently) مانع از فعالیت لیپاز پانکراس میشود(آنزیمی که بوسیله پانکراس ترشح میشود و چربیها را هضم مینماید.) در نتیجه این عملیات، سرعت شکستن چربیها و تبدیل آنها به تری گلیسیرید و همچنین افزایش تری گلیسیرید در خونی که بعد از صرف غذا اندازه گیری میشود بسیار آهسته صورت میگیرند. با توجه به اینکه افرایش تری گلیسیرید بعد از خوردن غذا یکی از مشخصههای بیماری گرفتگی رگها است، نوشیدن 2 فنجان چای سبز همراه با غذا، بسیار مفید میباشد.
رقیق شدن خون و جلوگیری از لخته شدن آن کتچینهای موجود در چای سبز بوسیله جلوگیری کردن از تشکیل مواد التهابی باعث رقیق شدن خون و مانع از ایجاد لختگی در خون میشود که این مواد التهابی از اسیدهای امگا 6 بوجود آمده اند و در گوشت و سبزیجات روغنی غیر قابل اشباع نظیر ذرت و روغن سویا یافت میشوند.
به حداقل رساندن میزان صدمات وارد شده به مغز و قلب طبق بررسی های انجام شده، چای سبز نه تنها تعداد سلولهای مرده قلب و مغز را بعد از حمله قلبی و یا سکته مغزی کاهش میدهد بلکه بوسیله (EGCG) که بنظر میرسد عامل اصلی در ایجاد سلامتی میباشد در تسریع بهبودی بعد از سکته و حمله قلبی کمک مینماید.
خواص چای سبز در بررسیهایی که توسط محققین صورت گرفته است مشاهده شده است که چای سبز علاوه بر داشتن خواصی که قسمت قبل گفته شد فواید دیگری نیز دارد.
کاهش فشار خون و جلوگیری از ابتلاء به آن تحقیقی که در سال 2004 در مجله پزشکی Archives of international Medicine چاپ شده حاکی از آن است که چای سبز از پیشرفت سرطان و گرفتگی رگها جلوگیری میکند.
دلیل به وجود آمدن هر دو بیماری رشد غیر طبیعی سلولهای بدن است .در گرفتگی رگها، سلولها ضخیمتر شده، حالت ارتجاعی خود را از دست میدهند و مانع از جریان یافتن راحت خون در رگها میگردند.
در سرطان، تقسیم سلولی که به صورت طبیعی انجام میگردد، ناگهان مختل شده و تقسیم سلولها از کنترل خارج میگردد. در این مورد چای سبز میتواند از تکثیر بیش از اندازه سلولها جلوگیری نماید.
کتچینهایی که در برگ جای سبز وجود دارد، اولین ایستگاه واسطهای را که از طریق آن دستور رشد غیر طبیعی به سلولها فر ستاده میشود، از بین میبرد و از روند بیماریهایی که به واسطه رشد غیر طبیعی سلولها ایجاد میشود، جلوگیری و یا ممانعت میکند.
حفاظت در مقابل انواع سرطان چای سبز ار ابتلاء به بیماریهای ذیل جلوگیری میکند: سرطان پروستات سرطان سینه سرطان تخمدان تومور مغزی در کودکان سرطان کیسه صفرا ومجاری صفراوی سرطان روده بزرگ سرطان ریه سرطان مثانه
چگونه چای سبز از ابتلا به سرطان جلوگیری میکند؟ وجود کتچین در چای سبز حدوداً پنج برابر بیشتر از چای سیاه میباشد ، این ماده آنزیم دیهیدروفولات (DHFR) را که سلولهای سرطانی برای رشد به آنها نیاز دارند، کاهش میدهد و دارویی بسیار مفید برای جلوگیری از سرطان به شمار میآید.
چای سبز و دیابت نوع 2 مطالعاتی که بر روی چای سبز انجام شده، نشان داده است که مصرف چای سبز همچنین از ابتلاء به دیابت نوع 2 جلوگیری مینماید.
مصرف چای سبز میزان حساسیت به انسولین در دیابت نوع 2 را نیز بیشتر میکند. مطالعات جدید نشان دادهاند که چای سبز در افراد مبتلا به دیابت حساسیت انسولین و تحمل گلوکز را بهبود میبخشد.
در یکی از آزمایشاتی که بر روی موشهای دیابتی انجام گرفت نتایج جالبی به دست آمده است؛ بعد از مصرف چای سبز به مدت 12 هفته؛ میزان گلوکز، انسولین، تری گلیسیرید و اسیدهای چرب آزاد در خون موشها کاهش یافت و توانایی آنها در جذب انسولین افزایش پیدا کرد.
در مطالعات دیگری که به مدت 12 هفته انجام گرفت موشهای دیابتی به سه گروه تقسیم شدند، گروه اول از غذای مخصوص موشها و آب تغذیه میکردند(گروه کنترل شده)، گروه دوم از مواد حاوی فروکتوز بالا (نوعی قند موجود در مواد) و آب تغذیه میکردند(گروه فروکتوز) و رژیم گروه سوم موادی حاوی فروکتوز و چای سبز بود(گروه چای سبز)
در پایان تحقیقات، درگروه دوم، قند خون، انسولین و فشار خون بالا مشاهده گردید، در حالیکه در گروهی که همراه با فروکتوز چای سبز مصرف کرده بودند، هر سه مورد بالا در حد کنترل شدهای باقی مانده بود.
موارد دیگری که مصرف چای سبز برای آنها مفید است عبارتند از: بیماریهای کلیوی افزایش استحکام استخوان تسریع در کاهش چربی افزایش تحمل در ورزش وفعالیتهای بدنی بیماریهای استخوانی و بیماریهای مربوط دهان و دندان بیماری آلزایمر و پارکینسون آنفولانزا
منبع:seemorgh.com
شنبه 16 شهريور 1392برچسب:, :: 22:44 :: نويسنده : دکتر امین عطایی
حقیقت این است كه اكثریت خال ها و لكه های پوستی خوش خیم هستند و خطر ابتلا به سرطان پوست در آنها بسیار كم است. هر خالی كه دارای یك یا چند نمای غیر معمول باشد، باید برداشته شود؛ مانند عدم تقارن ضایعه، نامنظم بودن حاشیه، یكنواخت نبودن رنگ خال و یا اندازه ی بیش از 7 میلیمتر. خال هایی كه در سنین بالا به رشد خود ادامه می دهند یا دچار تیرگی رنگ و تغییر شكل می شوند را باید برداشت.
قبلا بعضی از پزشكان توصیه می كردند كه خال هایی كه در معرض اصطكاك یا تحریك مداوم هستند، مثل خال هایی كه در ناحیه ریش آقایان هستند یا خال هایی كه در ناحیه كمربند یا آرنج قرار دارند به علت اینكه احتمال بدخیم شدن را دارند باید برداشته شوند كه امروزه چنین اعتقادی وجود ندارد. بعضی خال ها بدمنظره و ناخوشایند هستند و بیمار از لحاظ زیبایی یا به اصرار اطرافیان جهت عمل جراحی خال صورت مراجعه می كنند كه برداشتن خال در این موارد باید با دقت و رعایت اصول جراحی جهت باقی نماندن یا به حداقل رساندن خطر جوشگاه عمل انجام شود. هر لكه، خال یا ضایعه پوستی كه به طور ناگهانی دچار تغییر در اندازه، شكل یا رنگ شود یا دچار خونریزی، خارش، درد یا زخم شود، بایستی توسط پزشك مورد بررسی قرار گیرد.
ممكن است متخصص پوست به بیمار اطمینان بدهد كه خال مورد نظر خطرناك نیست و نیازی به عمل یا نمونه برداری ندارد و یا این كه پزشك اقدام به نمونه برداری یا برداشتن ضایعه كند و در صورتی كه مشخص شود كه خال تغییرات بدخیمی دارد، بر حسب عمق و پیشرفت ضایعه بایستی با حاشیه ی مشخصی ضایعه به طور كامل برداشته شود و جهت پاتولوژی فرستاده شود. اگر بعد از برداشتن، خال مجددا عود كرد حتما بایستی به پزشك مراجعه كرد. احتمالا اسكار(باقی ماندن جای خال) بعد از عمل خال، بستگی به مهارت پزشك و نوع ترمیم پوست بیمار دارد. بعضی از افراد مستعد تشكیل پوست اضافه در محل عمل جراحی هستند و در بعضی نقاط بدن خطر تشكیل جوشگاه محل عمل زیادتر است. در مورد خال های بزرگ روش هایی وجود دارد كه باعث محو كردن كامل خال نمی شود، ولی از نظر ظاهری وضعیت بهتری به وجود می آورد؛ مثل لایه برداری (پیلینگ)، درم ابرژن و لیزر كه باعث كم رنگ تر شدن خال می شوند، ولی معمولا موقتی بوده و خطر ابتلا به سرطان پوست (ملانوما) را كم نمی كند.
ملانوم بدخیماین سرطان بدخیم ترین سرطان پوست است. اگر چه ملانوم بدخیم فقط 5 درصد سرطان های پوستی را تشكیل می دهد، اما شایع ترین علت مرگ در اثر بیماری های پوستی است. شیوع ملانوما در دهه های اخیر رو به افزایش است، به طوری كه در دنیای صنعتی به عنوان یك سرطان شایع مطرح می باشد و در زنان پس از سرطان ریه مرتبه ی دوم را كسب كرده است. ملانوم در دوران كودكی و نوجوانی نادر بوده و سن شایع آن 60 سالگی است. در حال حاضر علت اصلی ملانوم ناشناخته است، ولی فاكتورهای متعددی از قبیل فاكتورهای ژنتیكی، تابش اشعه ی ماوراء بتفش و تماس های محیطی در بیماری دخیل است. استفاده از منابع مصنوعی تولید اشعه ماوراء بنفش و لامپ های نوسانی نیز به عنوان فاكتورهای مساعد كننده محسوب می شوند. اشعه آفتاب نقش عمده ای در ایجاد ملانوم دارد. بهترین فاكتور محیطی در علل ایجاد ملانوم، اشعه آفتاب است. نوع اشعه بیشتر از نوع اشعه ی ماوراء بنفش نوع B است. تابش متناوب و شدید آفتاب به ویژه در كودكی كه منجر به آفتاب سوختگی می شود، فرد را مستعد ابتلا به ملانوم می كند.
ارتباط خال ملانوستیك و ملانوم بدخیمدرباره سرطانی شدن خال های ملانوستیك مطالعاتی در سراسر جهان انجام شده است. حدود 25 تا 50 درصد ملانوم ها روی خال های ملانوستیك اكتسابی ایجاد می شود، ولی از آنجا كه هر انسان بالغ 30-20 خال اكتسابی دارد، در مقایسه با شیوع ملانوم بدخیم می توان گفت كه اغلب خال های اكتسابی در شرایط معمولی، سرطانی نمی شوند. دو گروه از خال های ملانوستیك بیشتر خطر سرطانی شدن دارند كه خال های مادرزادی یا خال هایی كه در موقع تولد وجود دارد از این دسته اند. هر خال مادرزادی اعم از كوچك و بزرگ می تواند به سرطان تبدیل شود، اما این خطر در خال های خیلی بزرگ مادرزادی به خصوص خال هایی كه قسمت وسیعی از تنه را پوشانده اند بیشتر است. گروه دوم نیز خال های دیس پلاستیك است كه در مطلب " آیا خال ها خطرناک هستند؟" در مورد آنها توضیح داده شده است (لینک این مطلب در پایین صفحه است). خال اصولا خوش خیم است و به جز خال های مادرزادی و خال های دیس پلاستیك، سایر خال ها اغلب بدون خطر هستند.
به طور كلی خطر ایجاد ملانوم بدخیم در نژاد سفید پوست، افرادی كه تماس بیش از حد با نور خورشید دارند، حساسیت به نور خورشید، ضعف سیستم ایمنی، سابقه ملانوم جلدی یا وجود سابقه ملانوم در خانواده بیشتر از گروه های دیگر است. در خاتمه باید گفت خال ها دارای انواع گوناگونی هستند و در تشخیص آنها حتما باید به ملانوم بدخیم توجه داشت. خال اصولا خوش خیم است و به جز خال های مادرزادی و خال های دیس پلاستیك، سایر خال ها اغلب بدون خطر هستند. در صورت هر گونه تغییری در اندازه، رنگ، قوام سطحی خال و پیدایش درد، خارش و خونریزی حتما باید مورد توجه قرار گیرد و در صورت بروز هر یك از تغییرات فوق بایستی به متخصص پوست مراجعه شود كه در صورت شک پزشك به بدخیمی خال، نمونه برداری یا برداشتن ضایعه انجام خواهد شد. دکتر محمد علی نیلفروش زاده- متخصص پوست، مو و زیبایی شنبه 9 شهريور 1392برچسب:, :: 13:40 :: نويسنده : دکتر امین عطایی تنگی نفس را جدی بگیرید
هر گونه احساس ناخوشایند در فرایند تنفس را تنگی نفس میگویند. بیماریهای تنفسی و قلبیعروقی در ابتلا به تنگی نفس، نقش عمدهای دارند.
هر فرد در شبانه روز به طور متوسط 12 بار در دقیقه به صورت ناخودآگاه دم و بازدم انجام میدهد که از آن مطلع نیست، بنابراین وقتی فرد فرآیند تنفس خود را احساس میکند، یعنی تنفس او از حالت عادی خارج شده است.
تنگی نفس یک بیماری نیست، بلکه علامتی از یک بیماری است. تنگی نفس انواع مختلفی دارد و در افزایش تعداد و عمق تنفس، خمیازه کشیدن، احساس سنگینی روی سینه و یا خستگی زودرس در بالا رفتن از پله و سر بالایی خود را نشان میدهد.
چه بیماریهایی باعث تنگی نفس میشوند؟ دستگاه تنفسی و دستگاه قلبی عروقی در بروز تنگی نفس سهم بزرگی دارند، لذا بیماریهای ریوی و قلبی عروقی به عنوان سر دسته اصلی بروز تنگی نفس هستند. نارسایی کلیه، کم خونی و حملات همراه با اضطراب نیز از عوامل کمتر شایع در بروز تنگی نفس هستند.
آسم و بیماری انسدادی مزمن ریوی از مهمترین بیماریهای ریوی موثر در ایجاد تنگی نفس هستند، البته بیماریهایی مانند بیماری پرده جنب، آمبولی ریه، عفونتهای ریه و بیماریهای ناشایع دیگر هم میتوانند در این زمینه موثر باشند. از میان بیماریهای قلبی عروقی شایع و موثر در بروز تنگی نفس به بیماریهای عروقی قلب، بیماریهای دریچهای و نارسایی قلبی میتوان اشاره کرد.
علت بروز تنگی نفس با شریط اختصاصی افراد مانند شرایط سنی، جنسی، مدت و نوع تنگی نفس و سابقه وجود بیماری خانوادگی فرد و تاریخچهای که فرد در شرح حال و معاینه خود بیان میکند ارتباط دارد؛ به طور مثال در فرد جوانی که سابقه آلرژی در خود و فامیل و تنگی نفس با علائم آلرژی و حساسیتی داشته باشد، بدون سابقه مصرف سیگار، احتمال ابتلا به بیماری آسم وجود دارد. در فردی 50 ساله و سیگاری و بدون سابقه آسم و آلرژی، احتمال بیماری انسدادی مزمن ریه وجود دارد و در فردی که کاهش وزن و خلط خونی پیدا کرده و سابقه مصرف سیگار دارد، تنگی نفس ممکن است نشانه بیماری سرطان ریه باشد. در مجموع با توجه به شرایط خاص فرد میتوان بدون آزمایش گرفتن، بیشترین عامل تنگی نفس فرد را تشخیص داد، البته برای اطمینان کامل، لزوم انجام برخی آزمایشها و معاینات نیز وجود دارد. دانشمندان میگویند افرادی که دچار تنگی نفس هستند در مقایسه با آنها که درد قفسهسینه دارند، ممکن است بیشتر در معرض خطر مرگ ناشی از بیماری قلبی قرار بگیرند
در برخی مواقع افراد زمینه برخی بیماریها را دارند و یا به بیماریهایی مبتلا هستند که با قرار گرفتن در شرایط مساعد، بیماری تشدید و به مرحله بروز میرسد؛ مثلا فردی که زمینه آسم و آلرژی را دارد، به محض قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا، سرما و ماده بویایی آلرژی زا استعداد نهفته خود را برای آسم و آلرژی نشان میدهد و این به این معنی است که فرد قبلا دچار این بیماری بوده و هم اکنون در شرایط مساعد بروز این بیماری قرار گرفته است.
تنگی نفس به لحاظ شدت و ضعف درجه بندی میشود و از درجه یک تا چهار متغیر است. درجه یک به مرحلهای اطلاق میشود که فرد در هنگام انجام فعالیتهای عادی دچار تنگی نفس میشود و درجه چهارم مرحله ای است که فرد در هنگام استراحت نیز تنگی نفس دارد.
تنگی نفس را حتما درمان کنید هیچ بیماریای وجود ندارد که در صورت عدم درمان پیشرفت نکند. تنگی نفس نیز در صورت عدم تشخیص و درمان، به تدریج به مرحلهای خواهد رسید که فرد را در حالت استراحت نیز درگیر میکند. درصد زیادی از بیماریها قابل درمان و کنترل هستند. آسم به عنوان یکی از عوامل تنگی نفس در صورت عدم درمان، سبب کاهش حجم ریه و سفتی ریه میشود، بنابراین مراجعه و تشخیص هر چه سریعتر مشکل، در جلوگیری از پیشرفت بیماری موثر است و از عوارض احتمالی آن پیشگیری میکند. اشتباه بسیار رایج در جامعه این است که افراد با شرایط جسمی نامساعد خود کنار میآیند و تلاشی در جهت از بین بردن مشکل نمیکنند؛ به طور مثال اگر فردی فعالیتی را در گذشته به راحتی انجام میداده و هم اکنون در انجام آن مشکل دارد، با یک استراحت کوتاه در حین فعالیت، مشکل خود را نادیده میگیرد و سعی در شناسایی عامل مشکل و درمان آن نمیکند.
تنگی نفس میتواند نشانه خطرناکی باشد دانشمندان میگویند افرادی که دچار تنگی نفس هستند در مقایسه با آنها که درد قفسهسینه دارند، ممکن است بیشتر در معرض خطر مرگ ناشی از بیماری قلبی قرار بگیرند. به گزارش مدلاین پلاس، محققان دریافتهاند مبتلایان به تنگی نفس به میزان قابل ملاحظهای مرگ ناشی از بیماری قلبی را تجربه میکنند. افراد اغلب تنگی نفس را یک نشانه جدی تلقی نمیکنند، اما به ویژه در کسانی که دارای عوامل خطر بیماریهای قلبی هستند و افرادی که بیماری ریوی ندارند، شاید تنگی نفس تنها نشانه وجود بیماری جدی قلبیعروقی باشد. محققان میگویند احتمال مرگ در افرادی که مشخص شده بیماری عروق کرونر ندارند، اما دچار تنگی نفس بودهاند، چهار برابر بیماران بدون علامت و دو برابر بیمارانی است که درد قفسهسینه داشتهاند. محققان میگویند شاید علت این باشد که پزشکان احتمالا بیماران دارای درد قفسهسینه را بیشتر به جراحی بایپس یا آنژیوپلاستی توصیه میکنند. فرآوری : نیره ولدخانی بخش سلامت تبیان جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 13:43 :: نويسنده : دکتر امین عطایی اختلالات خوردن اختلالات خوردن، دستهای از اختلالات روانشناختی است که در آنها به نوعی مساله خوردن مطرح میشود؛ زیادخوردن، کمخوردن، کنترلنکردن و.... اما در اصل مشکل اصلی خوردن نیست که در این نوشته به چند مورد پرداخته میشود.
بی اشتهایی عصبی برخلاف نام این اختلال، مشکل واقعی مبتلایان به آن بی اشتهایی نیست، بلکه آنها بشدت از افزایش وزن یا چاق شدن می ترسند. تصویری که این افراد از شکل و اندازه بدن خود دارند بسیار غیرواقعی است. به عنوان مثال با وجود لاغری شدید، همواره ترس زیادی از افزایش وزن یا چاق شدن دارند. ممکن است برای اندازه گیری وزن بدنشان از فنون مختلفی از جمله وزن کردن مکرر خود، اندازه گیری وسواسی اندام ها و استفاده مستمر از آینه برای بازبینی قسمت هایی که چاق تصور می شود، استفاده کنند. از دست دادن تدریجی وزن در زنان مبتلا به این اختلال باعث توقف قاعدگی آنها می شود که در صورت رخ ندادن حداقل سه دوره قاعدگی، این اختلال تشخیص داده می شود. درباره مردان، کاهش میل جنسی و سطح تستوسترون جایگزین این ملاک در زنان است. بسیاری از بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی با این که ممکن است بشدت لاغر و ضعیف شوند، انکار می کنند در رابطه با وزن خود مشکل دارند. در واقع به وزن کم خود افتخار می کنند. برای مخفی کردن لاغری خود دست به هر کاری می زنند؛ لباس گشاد می پوشند یا گاهی با حمل کردن اجسام بزرگ قصد دارند خود را سنگین تر از آنچه هستند نشان دهند، یا اگر قرار باشد در محیطی مانند بیمارستان وزن شوند، امکان دارد مقدار زیادی آب بنوشند تا به صورت موقت وزن خود را بالا ببرند. دو نوع بی اشتهایی عصبی وجود دارد: نوع محدودکننده و نوع پرخوری/ تخلیه کننده. تفاوت اصلی بین این دو نوع مربوط به تفاوت در شگردهایی است که بیماران برای کاهش وزن خود از آنها استفاده می کنند. در نوع محدودکننده، برای کم کردن مقدار غذایی که خورده می شود، تلاش زیادی صورت می گیرد و مصرف کالری ها به دقت کنترل می شود یا با اعمال فعالیت های ورزشی شدید خود را لاغر نگه می دارند. مبتلایان به این نوع بی اشتهایی عصبی اغلب سعی می کنند از خوردن در حضور دیگران خودداری کنند. وقتی آنها پشت میز غذاخوری هستند، بیش از حد آهسته می خورند، غذای خود را به قطعه های بسیار کوچک تقسیم می کنند و مخفیانه غذا را دور می ریزند. در نوع پرخوری/ تخلیه کننده، بیمار ابتدا پرخوری می کند (یعنی بدون کنترل از غذایی بیش از آنچه افراد در زمان یکسان و تحت شرایط یکسان می خورند، استفاده می کند. برای مثال امکان دارد فرد چند عدد بستنی، یک پاکت شیرینی خشک و کیک شکلاتی کاملی را در یک وعده پرخوری، بخورد). سپس برای از بین بردن کالری های مصرف شده به رفتارهای نامناسبی دست می زند (برای مثال خود را وادار به استفراغ می کند یا از داروهای ملین یا مدر استفاده می کند). البته بسیاری از افراد طی دوره بیماری خود هر دو روش شرح داده شده را تجربه می کنند. پرخوری عصبی این اختلال با پرخوری و انجام اقداماتی مانند استفراغ عمدی و تمرین های ورزشی شدید و افراطی برای جلوگیری از افزایش وزن مشخص می شود. این اختلال، شباهت زیادی با نوع پرخوری/ تخلیه کننده بی اشتهایی عصبی دارد، اما آنچه نشانه تشخیص و متمایزکردن این دو اختلال از یکدیگر است، وزن فرد است. فرد مبتلا به بی اشتهایی عصبی بشدت لاغر است، در صورتی که درباره فرد مبتلا به پرخوری صدق نمی کند. با این که هر دو گروه افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی، ترس شدیدی از چاق شدن دارند، برخلاف بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی، بیماران مبتلا به پرخوری عصبی معمولا وزن طبیعی دارند یا گاهی اندکی اضافه وزن خواهند داشت. پرخوری عصبی معمولا با ایجاد رژیم غذایی که انگیزه آن میل به ترکه ای بودن است، آغاز می شود. فرد در مراحل اولیه، غذاهای کم کالری می خورد، اما به مرور زمان، محدودکردن رژیم غذایی بتدریج از بین می رود و فرد خوردن غذاهای ممنوع شده را آغاز می کند. این غذاها معمولا غذاهای سبک و دسرهایی مانند چیپس سیب زمینی، پیتزا، کیک، بستنی و شکلات را شامل می شود. کسی که به پرخوری عصبی مبتلاست، ممکن است در یک روز تا 4800 کالری مصرف کند! فرد بعد از پرخوری، برای این که شکست خویشتنداری خود را مدیریت کند، استفراغ کردن، روزه گرفتن، ورزش کردن افراطی یا سوءاستفاده از ملین ها را آغاز می کند. پرخوری عصبی برای خیلی از بیماران به علت پرداخت صورتحساب های سنگین برای غذا، ایجاد مشکلات اقتصادی را نیز به همراه دارد. بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولا جدی بودن مشکل خود را انکار می کنند، در مقابل، تنها چیزی که در ذهن بیمار مبتلا به پرخوری عصبی وجود ندارد آسودگی خیال است. آنها به دلیل نداشتن کنترل بر رفتار پرخوری خود، احساس شرم، گناه، خودکم بینی و تلاش برای پنهانکاری دارند. این اختلال نیز شامل دو نوع تخلیه کننده و غیرتخلیه کننده است. در نوع تخلیه کننده، فرد از روش هایی مانند استفراغ کردن و استفاده از ملین ها برای جلوگیری از افزایش وزن و خنثی کردن اثر پرخوری استفاده می کند، اما در نوع غیرتخلیه کننده، امکان دارد فرد روزه بگیرد یا ورزش کند، اما استفراغ نمی کند و از ملین ها و مدرها استفاده نمی کند. سن شروع، میزان شیوع بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی، معمولا پیش از نوجوانی روی نمی دهد. با این حال در برخی موارد اختلالات خوردن، بخصوص بی اشتهایی عصبی را حتی در کودکان هفت ساله نیز شناسایی کرده اند. بی اشتهایی عصبی به احتمال زیاد در پانزده تا نوزده سالگی ایجاد می شود، پرخوری عصبی اغلب اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود. برخلاف این تصور اشتباه که اختلالات خوردن، مختص سنین جوانی است، این اختلالات حتی در سنین سالخوردگی نیز مشاهده شده است. میزان شیوع بی اشتهایی عصبی در میان زنان تقریبا 5/0 درصد است و در مردان تقریباً یک دهم زنان است. بروز بی اشتهایی عصبی ظاهرا در دهه های اخیر افزایش یافته است. شیوع پرخوری عصبی در میان زنان تقریبا یک تا 3 درصد است و در مردان تقریبا یک دهم زنان است. در واقع میزان شیوع این اختلال ها بسیار کم است. همان گونه که از آمارها پیداست، با این که اختلال های خوردن در مردان نیز روی می دهد، در زنان بسیار شایع تر است. به طوری که اشاره شد، در ازای هر مرد مبتلا به اختلال خوردن، ده زن به آن مبتلا هستند. آسیب های جسمانی و روانی مبتلایان در افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی، موی سر و همچنین ناخن ها، نازک و شکننده و پوست بسیار خشک می شود و موهای کرک مانند روی صورت، گردن، بازوها، پشت و پاها شروع به رشد کردن می کند. پوست خیلی از بیماران، مخصوصا روی کف دست آنها، به زردی متمایل می شود. با سرما مشکل دارند و دست ها و پاهای آنها اغلب سرد و کبود است. پوکی استخوان در بیماران مبتلا به بی اشتهایی روانی بسیار شایع است. به همین دلیل، بیماران مدام دچار شکستگی و بدشکلی استخوان می شوند. به علت فشار خون پایین، احساس خستگی، ضعف و سرگیجه دارند. کمبود ویتامین نیز ممکن است وجود داشته باشد. حتی ممکن است افراد مبتلا به این اختلال از بی نظمی های قلبی بمیرند. سایر آسیب های روانی که ممکن است با این اختلال مشاهده شوند: افسردگی و همچنین وسواس فکری ـ عملی از مشکلات شایع افرادی است که به اختلال بی اشتهایی و پرخوری عصبی دچار هستند. ترس از موقعیت های اجتماعی (برای مثال خوردن در جمع) نیز در این افراد وجود دارد. همچنین در افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی و نوع پرخوری/ تخلیه کننده اختلال بی اشتهایی عصبی، سوءمصرف مواد و الکل مشاهده شده است. در ضمن برخی از افراد مبتلا به این اختلالات دارای سابقه اقدام به خودکشی و مشکلات شخصیتی عمیق (مانند شخصیت دوری جو یا مردم گریز و کمالگرا) هستند. علت چیست؟ 1 ـ وراثت و عوامل زیستی: گرایش مبتلا شدن به اختلال خوردن در خانواده های این افراد جریان دارد. خویشاوندان تنی افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی، خودشان به میزان بالایی دچار این اختلال هستند. همچنین وجود بی نظمی در نوعی انتقال دهنده عصبی به نام سروتونین که اشتها و رفتار تغذیه را تنظیم می کند، در بروز این اختلال نقش دارد. 2 ـ تأثیرات همسالان و رسانه های گروهی: تحقیقات نشان می دهد فشارهای اجتماعی و معیارهایی که برای لاغری از طرف جامعه، گروه همسالان و همچنین رسانه های گروهی بر افراد اعمال می شود، نقش مهمی در بروز این اختلال دارد. 3 ـ خانواده: انعطاف ناپذیری، محافظت بیش از حد والدین، کمالگرایی، کنترل افراطی و اختلاف زناشویی بین والدین، نمونه هایی از رفتارهای نابهنجار رایج در خانواده های افراد مبتلا به این مشکلات است. به علاوه، بسیاری از والدین بیماران مبتلا به اختلال های خوردن در رابطه با رژیم گرفتن، تأکید بیش از اندازه بر لاغری و ظاهر جسمانی خوب دارند. 4 ـ عوامل فردی: به همان میزان که فرد لاغر بودن را معیار جذاب، محبوب و شاد بودن بداند، احساس بسیار بدی از اضافه وزن خود دارد و در نتیجه سعی در کاهش وزن خواهد کرد. یکی دیگر از عوامل فردی دخیل در اختلال خوردن، نارضایتی از بدن است. به زبان ساده تر، اگر آن طور که به نظر می رسیم را دوست نداشته باشیم، در این صورت احساس بدی درباره خودمان خواهیم داشت و سعی می کنیم وزن خود را پایین بیاوریم تا بهتر به نظر برسیم. از نظر تئوری های عمیق روان شناختی، این نارضایتی از خود (که معمولا فقط هم درباره وزن نیست و این افراد در سایر بخش های خود نیز احساس نارضایتی دارند)، نشانه احساس یک خلأ درونی توسط آنهاست که به نوعی فرد، به واسطه خوردن یا اشتغال ذهنی با خوردن و مقاومت در برابر خوردن، سعی در پر کردن آن خلأ دارد. کمالگرایی (نیاز به این که اوضاع بی عیب و نقص باشد) عامل خطر مهم دیگری در بروز این اختلال است و افراد کمالگرا، معیارهای سرسختانه و دقیقی برای لاغری خود دارند که باید براساس آن عمل کنند. درمان در کنار منشأ زیستی و ژنتیکی به نظر می رسد مسأله اصلی درباره مشکلات خوردن، احتمالا موضوعات زیربنایی تری مثل نارضایتی از خود است که باید به بررسی علل و منشأ آن پرداخت. مشکل در ارتباط با افراد مهم زندگی، انتظارات کمالگرایانه آنها و حالا خود فرد و بسیاری فرضیه های دیگر ازجمله این احتمالات هستند. درمان اختلال های خوردن در موارد شدید بسیار دشوار است و میزان بازگشت علائم بیماری بالاست، اما در دوره بسیار طولانی، بهبودی امکان پذیر است. با توجه به آنچه گفته شد، طیفی از روش های درمانی برحسب سبب شناسی برای این بیماران به کار می رود که عبارتند از: دارودرمانی: معمولا برخی داروها ازجمله داروهای ضدافسردگی در درمان بیماران مبتلا به اختلالات خوردن مفید تشخیص داده شده است. به نظر می رسد داروهای ضدافسردگی، خلق بیماران را بهبود می بخشد، حساسیت آنها را به شکل و وزن بدن کاهش می دهد و موجب تعدیل مشکلات خوردن خواهد شد. درمان شناختی ـ رفتاری: در این درمان بیشتر روی عقاید غیرواقعی و تحریف شده ای که در ذهن بیمار نقش بسته است تمرکز می شود. این عقاید بیشتر حول محور وزن، غذا و همچنین خود فرد می گردد (عقاید نادرستی از قبیل این که در صورتی که لاغر نشوم، افراد مرا طرد خواهند کرد). خانواده درمانی: درباره نوجوانان مبتلا به بی اشتهایی عصبی، اکنون خانواده درمانی، به میزان بسیاری مورد استفاده قرار می گیرد. در خانواده درمانی، درمانگر با والدین کار می کند تا آنها کمک کنند بیمار دوباره خوردن را آغاز کند. درمانگر وعده های غذای خانواده را مشاهده و والدین را ترغیب می کند درباره خوردن فرزندشان به صورت یک تیم عمل کنند. بعد از این که بیمار افزایش وزن را آغاز کرد، به سایر مسائل و مشکلات خانواده پرداخته می شود و در نهایت درمانگر به بیمار کمک می کند روابط مستقل تر و سالم تری را با پدر و مادرش برقرار کند. چند نکته راهنما برخی نکاتی که اجرای آنها توسط خود فرد و خانواده در پیشگیری و درمان اختلال خوردن در کودکان مؤثر تشخیص داده شده است، عبارتند از: ـ فرزندتان را به خاطر آنچه هست بپذیرید و تحسین و تأیید کنید. ـ ملاک شما برای تحسین فرزندتان همه نقاط قوت شخصیتش باشد، نه فقط تأکید بر ظاهر و زیبایی او. ـ غذا خوردن مناسب را تشویق کنید، نه رژیم گرفتن را. ـ ظاهر و اندازه بدن فرزندتان را با دیگر همسالانش مقایسه نکنید. ـ نقایص ظاهری فرزندتان را به سخره نگیرید و در او احساس شرم و گناه ایجاد نکنید. ـ بیش از حد حمایتگر و سختگیر نباشید و اجازه دهید حس استقلال و تصمیم گیری در فرزندتان رشد کند. ـ فرزندتان را به خاطر رفتارهای نامناسب غذا خوردنش سرزنش نکنید و به تهدید و تنبیه متوسل نشوید. به جای آن سعی کنید نگرانی های خود را به او ابراز کنید (مثلا به جای ضمیر تو از ضمیر من استفاده کنید، برای مثال به جای این که به او بگویید: «تو خیلی بدغذا هستی»، بگویید: «من از این که به مقدار کافی غذا نمی خوری نگران سلامت ات هستم.») ـ کمی دقت نشان می دهد مشکلات خوردن با استرس ها و مسائل روان شناختی ارتباط تنگاتنگی دارد. کنترل و پرداختن به آنها باید در خط اصلی درمان قرار گیرد. / ضمیمه سیب دکتر مریم اسماعیلی نسب/روان شناس 0 0
سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, :: 20:53 :: نويسنده : دکتر امین عطایی
یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : دکتر امین عطایی اعتیاد یا Addiction در واقع یک نوع وابستگی فیزیکی یا روانی به داروها و مواد شیمیایی است که سبب یک احساس خوشایند در انسان می شود. پدیده اعتیاد یک احساس اضطرار یا اجبار در دستیابی به مواد را در فرد ایجاد می کند. کلیه داروهایی که وابستگی فیزیکی را در فرد ایجاد می کند در واقع بر سیستم عصبی فرد تاثیر می گذارد. واژه سوء مصرف دارو Drug Abuse به معنی استفاده غیر قانونی از مواد و داروها است که سبب آسیب به سلامتی افراد می شود که شامل دارو ها و مواد نیرو زا و غیره است. وقتی دارویی به شکل پی در پی مصرف شود و هدف غیر پزشکی دنبال شود پدیده سوء مصرف نامیده می شود. با مصرف مدوام داروهای مخدر اثر بخشی دارو به سبب بروز پدیده تحمل کاهش می یابد و فرد معتاد مجبور می شود دوز دارو را افزایش دهد به طوری که با افزایش دوز دارو پدیده اوردوز یا تجمع دارو در بدن اتفاق افتاده که می تواند کشنده باشد و در مورد خانواده تریاک مرگ به سبب ایست تنفسی اتفاق می افتد. بنابراین در نهایت افراد معتاد علاوه برآثار سوء اجتماعی در معرض خطر مرگ قرار می گیرند
پدیده ترک مواد : Withdrawal syndrom
ترک مواد اعتیاد زا معمولا با عوارض شدیدی همراه است که به سبب وابستگی فیزیکی و روانی داروها است که از لحاظ فارماکودینامیک قابل بررسی است و به سبب بروز پدیده تحمل دارویی و تغییرات در تعداد گیرنده ها و پیامهای داخل سلولی است. یکی از راههای موثر درمان اعتیاد مقابله با پدیده ترک است تا عوارض ناشی از آن را به حد اقل برساند. معمولا برای ترک مواد از داروهای ضعیف تر استفاده می شود . مثلا در درمان اعتیاد به خانواده مورفین از داروی متادون یا کدیین که داروهای ضعیف تری هستند استفاده شده و به تدریج میزان دارو را کاهش داده و به حداقل می رسانند. و در کنار آن از داروهای آرامش بخش - مسکن و ضد تشنج و تقویت کننده ها جسمی نیز استفاده می گردد. در نهایت برای سم زدایی و پاک سازی بدن از آنتی دوت ها استفاده می شود . مثلا آنتی دوت مورفین دارویی بنام نالتروکسان است که در مراحل نهایی ترک به بیمار داده شده و سبب سم زدایی و پاکسازی بدن می شود.
در واقع مغز ما دارای منطقه ای بنام سیستم لیمبیک است که در قاعده مغز و در زیر کورتکس و در قسمت میانی مغز قرار دارد که شامل هسته های متعدد و مسیرها ی عصبی پیچیده است یکی از این مسیرها ی عصبی که در امر پاداش و پدیده وایستگی نقش دارد مسیر دوپامینرژیک است که سبب آزاد سازی دوپامین در هسته ها و کورتکس می گردد.احساس خوشایند حاصل از مواد به سبب ترشح مواد محرک مانند دوپامین و مواد شبه تریاک مانند انکفالین و دینورفین در مغز است. یکی از مهمترین هسته های سیستم لیمبیک مغز هسته اکومبنس است که در امر پاداش نقش دارد. مطالعات بر روی حیوانات آزمایشگاهی نقش این هسته را در اعتیاد و وابستگی مشخص کرده است. یکی از راههای جدید درمان اعتیاد مداخله در این هسته ها و تغییرات ژنتیکی در آن است که روش جدیدی را پیش روی محققان مغز و اعصاب قرار داده است.
شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 10:12 :: نويسنده : دکتر امین عطایی
چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:, :: 12:31 :: نويسنده : دکتر امین عطایی
هلال عید میبینی و من پیوسته ابرویت . . . عید است و دلم خانه ویرانه ، بیا . . . عید فطر است و دلم غرق تماشاست . . . عید صیام آمد و ماه صیام رفت پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, :: 14:6 :: نويسنده : دکتر امین عطایی التهاب مری؛ توصیه ها و پرهیزها "ازوفاژیت" (esophagitis) به معنای "التهاب مری" است. علت این بیماری برگشت اسید معده یا محتویات قسمت فوقانی دوازده(ابتدای روده باریک) به ناحیه LES می باشد(LES اسفنگتر حد فاصل بین مری و معده است). گزارش مدونی از شیوع این بیماری در ایران در دسترس نیست. از جمله علائم این بیماری اشکال در بلع، بلع دردناک و سوزش سر دل را می توان نام برد.
علل التهاب مریعواملی مانند ابتلا به عفونت های باکتریایی و ویروسی، خوردن غذاهای محرک مثل انواع ادویه جات و قهوه و شکلات، اشعه درمانی(جهت درمان سرطان سینه) و تغذیه با لوله به مدت طولانی جزء علل حاد و عواملی چون فتق مری، افزایش فشار داخل شکمی، استفراغ های مکرر، کاهش فشار ناحیه LES و تاخیر در تخلیه معدی جزء علل مزمن این بیماری هستند. همچنین مصرف نابجای بعضی از داروها به خصوص داروهای خانواده آسپیرین، مصرف سیگار، بارداری، چاقی، افزایش وزن و بالاخره آسیب نخاع پشتی از جمله عوامل دیگری هستند که می توانند در ایجاد این بیماری نقش داشته باشند. رژیم غذایی این بیماران به صورت فردی بوده و بیمار حتما می بایست توسط پزشک متخصص مورد معاینه و مشاوره قرار گیرد. به طور کلی توصیه های رفتاری و تغذیه ای زیر ارائه می گردد. توصیه های رفتاری مناسب جهت بیماران مبتلا به ازوفاژیت1- بیمار پس از خوردن غذا، حدود نیم تا یک ساعت حالت نیمه نشسته داشته باشد و از دراز کشیدن بعد از غذا خوردن خودداری شود. 2- عدم فعالیت بدنی شدید بعد از غذا خوردن 3- استفاده از لباس های کاملا گشاد در هنگام غذا خوردن 4- امتناع از خوردن غذا حدود دو ساعت قبل از خواب شب 5- ترک سیگار در صورت مصرف (سیگار باعث شل شدن ناحیه LES می شود) 6- کاهش وزن برای افرادی که از چاقی رنج می برند. توصیه های تغذیه ای مناسب جهت بیماران مبتلا به التهاب مریاگر هدف از درمان بیماری، جلوگیری از درد و تحریک مخاط به علت التهاب مری در مرحله حاد بیماری باشد، بیمار نباید از غذاهای با PH پایین (غذاهای اسیدی) استفاده کند. همچنین خوردن غذاهای محرک و تند مثل فلفل های سیاه و قرمز و چای، به خصوص چای پررنگ، توصیه نمی شود. اگر هدف از درمان بیماری، جلوگیری از برگشت مواد غذایی از معده و بعضا قسمت ابتدایی دوازدهه به داخل مری باشد، بهتر است بیمار تعداد وعده های غذایی خود را افزایش دهد و ترجیحا از شش وعده غذایی به جای سه وعده غذایی استفاده نماید. اگر هدف از درمان، کاهش غلظت اسید معده و تخریب آن است، باید از مصرف هر گونه غذایی که در آن عمل تخمیر صورت گرفته است، خودداری شود. همچنین در این حالت استفاده از نوشیدنی های کافئین دار، نظیر قهوه نیز توصیه نمی گردد. این بیماران باید از خوردن نعناع، شیر پرچرب و مرکبات و آب آنها مثل گریپ فروت و پرتقال، آناناس و همچنین گوجه فرنگی نیز خودداری کنند.
امپرازول نامهای تجارتی : Losec - Lorsec -Exiprazol - Merazole - Omezole - Pilozec رده درمانی: ضد زخم پپتیک . رده فارماکولوژیک: مشتقات بنزایمیدازول اشکال دارویی: کپسول ۲۰ میلی گرمی، ساشه ۲۰ میلی گرمی برای تهیه سوسپانسیون (محلول) مکانیسم اثر امپرازول یک بلوک کننده پمپ پروتون بوده واز طریق مهار سیستم آنزیمی H+/K+/ATPase در سطح ترشحی سلول پاریتال معده، باعث مهار ترشح اسید معده میشود.
موارد مصرف
طریقه مصرف
دربالغین : ۲۰ میلی گرم (یک کپسول)، از راه خوراکی، یک بار در روز تجویز میشود . درمان باید به مدت چهار هفته ادامه یابد. بعضی از بیماران نیاز به یک دوره درمانی چهار هفتهای دیگر نیز دارند
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||||||||||||||||||||||||||||||||
|