داروسازان
مطالعات جدید پزشکی
چهار شنبه 3 دی 1393برچسب:, :: 15:48 :: نويسنده : دکتر امین عطایی از علائم شايع سرطان معده ميتوان به كاهش اشتها، كاهش وزن، كمخوني، درد معده، علائم مبهم سوءهاضمه مانند آروغ زدن، استفراغ خوني، احساس پري معده حتي پس از خوردن مقادير اندك غذا، مدفوع سياه، تهوع و استفراغ، درد بالاي شكم، سوزش سردل و علائم شبيه به زخم معده اشاره كرد.
سرطان معده ( gastric cancer) نوعی سرطان است و شایعترین فرم آن، آدنوکارسینوم یا سرطان غددی در معده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛سایر فرمهای کمتر شایع سرطان معده، شامل لنفوما (سرطان درگیر کنندهٔ سیستم لنفاوی) و سارکوما (سرطان بافت همبند مانند عضله، چربی یا عروق خونی) است.سرطان معده سالیانه باعث مرگ حدود یک میلیون نفر در سرتاسر جهان میشود. اهمیت بیماری این بیماری باعث مرگ افراد بسیاری در سرتاسر جهان میشود و شیوع این بیماری در مردان دوبرابر زنان است و چهارمین سرطان شایع در جهان محسوب میگردد.این سرطان در افرادی با گروه خونی A شایعتر است. پسماندهای سلولهای جنینی در مری و یک سوم فوقانی معده عاملی برای ابتلا به سرطان معده است. بقایای سلولهای جنینی قابلیت سرطانی شدن را دارند که با بررسی ها و تست های تشخیصی معمول، رادیوگرافی و سی. تی. اسکن قابل شناسایی نیستند. سرطان معده در مردان پس از سرطان ریه شایعترین سرطان است علائم و نشانه های اولیه سرطان معده مشابه ناراحتیهای گوارشی است به طوریکه افراد سعی دارند با پرهیز غذایی و درمان خودسرانه بهبود پیدا کنند. کاهش وزن و بیاشتهایی علامت مهمی در تشخیص سرطان معده است. در مراحل اولیه ناراحتیهای گوارشی چون تهوع، بی اشتهایی، کاهش وزن، درد ملایم و متناوب و در مراحل پیشرفته وجود خون در مدفوع و مدفوع سیاه رنگ(ملنا) و در مراحل پیشرفته تر استفراغ خونی بروز می کند. افزایش اسید معده، استعمال دخانیات، مصرف غذاهای نمک سود شده و دودی، افزایش مصرف غذاهای سرخ کردنی همگی از عوامل پرخطر برای ابتلاء به سرطان معده هستند. آندوسکوپی و رادیوگرافی معده از راههای تشخیص سرطان معده هستند. در زخمهای معده احتمال سرطانی شدن وجود دارد از این رو چنانچه زخم معده ای پس از 3 ماه دارو درمانی به درمان پاسخ ندهد اندیکاسیونی برای جراحی معده است. افراد با کوچکترین علامت در تغییر وضعیت مزاج، دفع، بی اشتهایی، تهوع و کاهش وزن باید برای بررسیهای بیشتر به پزشک متخصص مراجعه کنند. سرطان معده و علائم آن درد در ناحیه شکم (قسمت فوقانی، میانی شکم و اپی گاستریک) و احساس توده در شکم ( که از علایم دیررس و پیشرفته این بیماری می باشد)، احساس خستگی و ضعف و بی حالی که می تواند این علایم ثانویه ی کم خونی باشد. همچنین بی اشتهایی، به ویژه بی اشتهایی به غذاهای گوشتی و کاهش وزن که گاهی با اتساع شکم و آسیت (جمع شدن آب در شکم) همراه می شود. ممکن است همراه با توده باشد که دراین صورت می تواند باعث انسداد روده گردد. گاهی نیز بیماران با علایم متاستاتیک به پزشک مراجعه می کنند مانند درگیری غدد لنفاوی ناحیه گردن که باعث بزرگی در این ناحیه می شود و یا علایم دیگر متاستاز مانند زردی و برآمدگی شکم که نشانه درگیری کبد است. نشانههاي بيماري از علائم شايع سرطان معده ميتوان به كاهش اشتها، كاهش وزن، كمخوني، درد معده، علائم مبهم سوءهاضمه مانند آروغ زدن، استفراغ خوني، احساس پري معده حتي پس از خوردن مقادير اندك غذا، مدفوع سياه، تهوع و استفراغ، درد بالاي شكم، سوزش سردل و علائم شبيه به زخم معده اشاره كرد. درمان در مراحل ابتدايي، جراحي و برداشتن تومور اوليه ميتواند موثر باشد. زماني كه سرطان گسترش يافته باشد ميتوان براي جلوگيري از خونريزيهاي طولاني و انسداد معده از روش جراحي استفاده كرد. شيميدرماني نيز ممكن است در افرادي كه سرطان در آنها گسترش يافته باشد، استفاده شود و موثر باشد. استفاده از راديوتراپي بخصوص همراه با شيميدرماني ممكن است برحسب صلاحديد پزشك استفاده شود. با وجود اين كه شانس معالجه اين بيماري در مراحل پيشرفته كم است بايد توجه داشت كه هيچ كس نميتواند ميزان بهبودي و پاسخ هر فرد را به درمان به طور دقيق پيشبيني كند چراكه نوع سرطان و نحوه پاسخ بدن به درمان هر فرد به فرد ديگر ميتواند متفاوت باشد. در اين بين حالات روحي و رواني مناسب ميتواند در درمان بسيار موثر باشد. پيشگيري - از كشيدن سيگار خودداري كنيد - رژيمهاي غذايي شامل غذاهاي دودي، گوشتي و نمك اندود را كمتر مصرف كنيد - به علائم سوءهاضمه كه بيش از چند روز طول بكشند، توجه كنيد - رژيم غذايي مغذي و متعادل را استفاده كنيد - در صورت لزوم آزمايشهاي سالانه غربالگري را كه توسط پزشك توصيه شده انجام دهيد - استفاده از ماهي و سبزيجات تازه محتوي ويتامينA و C را كه احتمال ابتلا به سرطان معده را كاهش ميدهند فراموش نكنيد -گوشت قرمز را به اندازه مصرف كنيد. استفاده از گوشت قرمز بيش از 13 بار در هفته احتمال سرطان معده را 2 برابر ميكند بخصوص اگر گوشت به صورت كبابي، پخته شود -مصرف نمك وغذاهاي سرخ كرده را بسيار محدود كنيد و براي پخت غذا از روشهايي نظير بخارپز كردن و پخت در ماكروويو استفاده كنيد - از مواد غذايي حاوي آنتياكسيدان نظير كلم بروكلي، هويج و گوجه فرنگي استفاده كنيد - مصرف پياز و سير، خطر سرطان معده را كاهش ميدهد. عوامل سرطان ساز معده کدام است؟ مصرف زیاد و طولانی مدت غذاهای کنسرو شده، غذاهای دودی، غذاهایی که مواد نگهدارنده دارند و نیز غذاهای مانده از عوامل زمینه ساز سرطان معده هستند. پس از مصرف غذاهای بیرون و آماده تا حد ممکن پرهیز کنید. سرطان معده بیشتر در چه افرادی دیده می شود و آیا ژنتیک نیز تأثیر دارد؟ سرطان معده بیشتر در افراد میانسال و مسن دیده می شود و در آقایان بیشتر از خانم ها دیده می شود. سابقه عفونت های هلیکو باکتر پیلوری می تواند علت مهمی در ابتلا این بیماری باشد و همچنین زمینه ژنتیک نیز می تواند سبب ایجاد سرطان در افراد جوان و میانسال باشد. این سرطان ممکن است همراه سرطان هایی مانند سرطان کلیه، مغز و پوست نیز دیده شود. سه شنبه 2 دی 1393برچسب:, :: 10:17 :: نويسنده : دکتر امین عطایی
زندگینامه امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)
مقدمه: امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام میباشند. ایشان در سن 35 سالگی عهدهدار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختیها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی مینماییم.
نام، لقب و کنیه امام: نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" میباشد. امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل میفرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بودهاند و ایشان را برای امامت پسندیدهاند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بودند." یکی از القاب مشهور حضرت "عالم آل محمد" است. این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان میباشد. جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش، بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی بر این سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش "جنبه علمی امام" آمده است. این توانایی و برتری امام، در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان میباشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات، کاملاً این مطلب روشن میگردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمیتواند سرچشمه گرفته باشد.
پدر و مادر امام: پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ﻫ.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادر گرامیشان "نجمه" نام داشت.
تولد امام: حضرت رضا (علیه السلام) در یازدهم ذیقعدﺓ الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که: "هنگامیکه به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمیکردم و وقتی به خواب میرفتم، صدای تسبیح و تمجید حق تعالی و ذکر "لاالهالاالله" را از شکم خود میشنیدم، اما چون بیدار میشدم دیگر صدایی بگوش نمیرسید. هنگامیکه وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان میداد؛ گویی چیزی میگفت."(2) نظیر این واقعه، هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است، از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد، در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است.(3)
زندگی امام در مدینه: حضرت رضا (علیه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدینه زادگاهشان، ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرینشان به هدایت مردم و تبیین معارف دینی و سیره نبوی میپرداختند. مردم مدینه نیز بسیار امام را دوست میداشتند و به ایشان همچون پدری مهربان مینگریستند. تا قبل از این سفر، با اینکه امام بیشتر سالهای عمرش را در مدینه گذرانده بود، اما در سراسر مملکت اسلامی پیروان بسیاری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند. امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایت عهدی داشتند، در این باره این گونه میفرمایند: "همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچههای شهر مدینه عبور میکردم، عزیرتر از من کسی نبود. مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من میآوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او را برآورده سازم مگر اینکه این کار را انجام میدادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من مىنگریستند."
امامت حضرت رضا (علیه السلام): امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله و علیه و اله) اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونهای از آنها اشاره مینماییم. یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام) میگوید: «ما شصت نفر بودیم که موسی بنجعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود: "آیا میدانید من کیستم؟" گفتم: "تو آقا و بزرگ ما هستی." فرمود: "نام و لقب من را بگویید." گفتم: "شما موسی بن جعفر بن محمد هستید." فرمود: "این که با من است کیست؟" گفتم: "علی بن موسی بن جعفر." فرمود: "پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من میباشد."»(4) در حدیث مشهوری نیز که جابر از قول نبى اکرم نقل میکند امام رضا (علیه السلام) به عنوان هشتمین امام و وصی پیامبر معرفی شدهاند. امام صادق (علیه السلام) نیز مکرر به امام کاظم میفرمودند که "عالم آل محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو میباشد."
اوضاع سیاسی: مدت امامت امام هشتم در حدود بیست سال بود که میتوان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد: ده سال اول امامت آن حضرت، که همزمان بود با زمامداری هارون. 1- پنج سال بعد از آن که مقارن با خلافت امین بود. 2- پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود. مدتی از روزگار زندگانی امام رضا (علیه السلام) همزمان با خلافت هارون الرشید بود. در این زمان است که مصیبت دردناک شهادت پدر بزرگوارشان و دیگر مصیبتهای اسفبار برای علویان (سادات و نوادگان امیرالمؤمنین) واقع شده است. در آن زمان کوششهای فراوانی در تحریک هارون برای کشتن امام رضا (علیه السلام) میشد تا آنجا که در نهایت هارون تصمیم بر قتل امام گرفت؛ اما فرصت نیافت نقشه خود را عملی کند. بعد از وفات هارون فرزندش امین به خلافت رسید. در این زمان به علت مرگ هارون ضعف و تزلزل بر حکومت سایه افکنده بود و این تزلزل و غرق بودن امین در فساد و تباهی باعث شده بود که او و دستگاه حکومت، از توجه به سوی امام و پیگیری امر ایشان بازمانند. از این رو میتوانیم این دوره را در زندگی امام دوران آرامش بنامیم. اما سرانجام مأمون عباسی توانست برادر خود امین را شکست داده و او را به قتل برساند و لباس قدرت را به تن نماید و توانسته بود با سرکوب شورشیان فرمان خود را در اطراف و اکناف مملکت اسلامی جاری کند. وی حکومت ایالت عراق را به یکی از عمال خویش واگذار کرده بود و خود در مرو اقامت گزید و فضل بن سهل را که مردی بسیار سیاستمدار بود، وزیر و مشاور خویش قرار داد. اما خطری که حکومت او را تهدید میکرد علویان بودند که بعد از قرنی تحمل شکنجه و قتل و غارت، اکنون با استفاده از فرصت دو دستگی در خلافت، هر یک به عناوین مختلف در خفا و آشکار عَلم مخالفت با مأمون را برافراشته و خواهان براندازی حکومت عباسی بودند؛ به علاوه آنان در جلب توجه افکار عمومی مسلمین به سوی خود، و کسب حمایت آنها موفق گردیده بودند و دلیل آشکار بر این مدعا این است که هر جا علویان بر ضد حکومت عباسیان قیام و شورش میکردند، انبوه مردم از هر طبقه دعوت آنان را اجابت کرده و به یاری آنها بر میخواستند و این، بر اثر ستمها و نارواییها و انواع شکنجههای دردناکی بود که مردم و بخصوص علویان از دستگاه حکومت عباسی دیده بودند. از این رو مأمون درصدد بر آمده بود تا موجبات برخورد با علویان را برطرف کند. بویژه که او تصمیم داشت تشنجات و بحرانهایی را که موجب ضعف حکومت او شده بود از میان بردارد و برای استقرار پایههای قدرت خود، محیط را امن و آرام سازد. لذا با مشورت وزیر خود فضل بن سهل تصمیم گرفت تا دست به خدعهای بزند. او تصمیم گرفت تا خلافت را به امام پیشنهاد دهد و خود از خلافت به نفع امام کنارهگیری کند، زیرا حساب میکرد نتیجه از دو حال بیرون نیست، یا امام میپذیرد و یا نمیپذیرد و در هر دو حال برای خود او و خلافت عباسیان، پیروزی است. زیرا اگر بپذیرد ناگزیر، بنابر شرطی که مأمون قرار میداد ولایت عهدی آن حضرت را خواهد داشت و همین امر مشروعیت خلافت او را پس از امام نزد تمامی گروهها و فرقههای مسلمانان تضمین میکرد. بدیهی است برای مأمون آسان بود در مقام ولایتعهدی بدون این که کسی آگاه شود، امام را از میان بردارد تا حکومت به صورت شرعی و قانونی به او بازگردد. در این صورت علویان با خشنودی به حکومت مینگریستند و شیعیان خلافت او را شرعی تلقی میکردند و او را به عنوان جانشین امام میپذیرفتند. از طرف دیگر چون مردم حکومت را مورد تایید امام میدانستند لذا قیامهایی که بر ضد حکومت میشد جاذبه و مشروعیت خود را از دست میداد. او میاندیشید اگر امام خلافت را نپذیرد ایشان را به اجبار ولیعهد خود میکند که در اینصورت بازهم خلافت و حکومت او در میان مردم و شیعیان توجیه میگردد و دیگر اعتراضات و شورشهایی که به بهانه غصب خلافت و ستم، توسط عباسیان انجام میگرفت دلیل و توجیه خود را از دست میداد و با استقبال مردم و دوستداران امام مواجه نمیشد. از طرفی او میتوانست امام را نزد خود ساکن کند و از نزدیک مراقب رفتار امام و پیروانش باشد و هر حرکتی از سوی امام و شیعیان ایشان را سرکوب کند. همچنین او گمان میکرد که از طرف دیگر شیعیان و پیروان امام، ایشان را به خاطر نپذیرفتن خلافت در معرض سئوال و انتقاد قرار خواهند داد و امام جایگاه خود را در میان دوستدارانش از دست میدهد.
سفر به سوی خراسان: مأمون برای عملی کردن اهداف ذکر شده چند تن از مأموران مخصوص خود را به مدینه، خدمت حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد تا حضرت را به اجبار به سوی خراسان روانه کنند. همچنین دستور داد حضرتش را از راهی که کمتر با شیعیان برخورد داشته باشد، بیاورند. مسیر اصلی در آن زمان راه کوفه، جبل، کرمانشاه و قم بوده است که نقاط شیعهنشین و مراکز قدرت شیعیان بود. مأمون احتمال میداد که ممکن است شیعیان با مشاهده امام در میان خود به شور و هیجان آیند و مانع حرکت ایشان شوند و بخواهند آن حضرت را در میان خود نگه دارند که در این صورت مشکلات حکومت چند برابر میشد. لذا امام را از مسیر بصره، اهواز و فارس به سوی مرو حرکت داد.ماموران او نیز پیوسته حضرت را زیر نظر داشتند و اعمال امام را به او گزارش میدادند.
حدیث سلسلة الذهب: در طول سفر امام به مرو، هر کجا توقف میفرمودند، برکات زیادی شامل حال مردم آن منطقه میشد. از جمله هنگامیکه امام در مسیر حرکت خود وارد نیشابور شدند و در حالی که در محملی قرار داشتند از وسط شهر نیشابور عبور کردند. مردم زیادی که خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند، همگی به استقبال حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی، به همراه گروههای بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت، مهار مرکب را گرفته و عرضه داشتند: "ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند میدهیم که رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی از پدران و جد بزرگوارتان، پیامبر خدا، برای ما بیان فرمایی تا یادگاری نزد ما باشد." امام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. مردم از مشاهده جمال حضرت بسیار شاد شدند به طوری که بعضی از شدت شوق میگریستند و آنهایی که نزدیک ایشان بودند، بر مرکب امام بوسه میزدند. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده بود به طوری که بزرگان شهر با صدای بلند از مردم میخواستند که سکوت نمایند تا حدیثی از آن حضرت بشنوند. تا اینکه پس از مدتی مردم ساکت شدند و حضرت حدیث ذیل را کلمه به کلمه از قول پدر گرامیشان و از قول اجداد طاهرینشان به نقل از رسول خدا و به نقل از جبرائیل از سوی حضرت حق سبحانه و تعالی املاء فرمودند: "کلمه لاالهالاالله حصار من است پس هر کس آن را بگوید داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من گردد ایمن از عذاب من خواهد بود." سپس امام فرمودند: "اما این شروطی دارد و من، خود، از جمله آن شروط هستم." این حدیث بیانگر این است که از شروط اقرار به کلمه لاالهالاالله که مقوم اصل توحید در دین میباشد، اقرار به امامت آن حضرت و اطاعت و پذیرش گفتار و رفتار امام میباشد که از جانب خداوند تعالی تعیین شده است. در حقیقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط توحید را قبول ولایت و امامت میدانند.
ولایت عهدی: باری، چون حضرت رضا (علیه السلام) وارد مرو شدند، مأمون از ایشان استقبال شایانی کرد و در مجلسی که همه ارکان دولت حضور داشتند صحبت کرد و گفت: "همه بدانند من در آل عباس و آل علی (علیه السلام) هیچ کس را بهتر و صاحب حقتر به امر خلافت از علی بن موسی رضا (علیه السلام) ندیدم." پس از آن به حضرت رو کرد و گفت: "تصمیم گرفتهام که خود را از خلافت خلع کنم و آن را به شما واگذار نمایم." حضرت فرمودند: "اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده جایز نیست که به دیگری ببخشی و اگر خلافت از آن تو نیست، تو چه اختیاری داری که به دیگری تفویض نمایی." مأمون بر خواسته خود پافشاری کرد و بر امام اصرار ورزید. اما امام فرمودند: "هرگز قبول نخواهم کرد." وقتی مأمون مأیوس شد گفت: "پس ولایت عهدی را قبول کن تا بعد از من شما خلیفه و جانشین من باشید." این اصرار مأمون و انکار امام تا دو ماه طول کشید و حضرت قبول نمیفرمودند و میگفتند: "از پدرانم شنیدم، من قبل از تو از دنیا خواهم رفت و مرا با زهر شهید خواهند کرد و بر من ملائک زمین و آسمان خواهند گریست و در وادی غربت در کنار هارون الرشید دفن خواهم شد." اما مأمون بر این امر پافشاری نمود تا آنجاکه مخفیانه و در مجلس خصوصی حضرت را تهدید به مرگ کرد. لذا حضرت فرمودند: "اینک که مجبورم، قبول میکنم به شرط آنکه کسی را نصب یا عزل نکنم و رسمی را تغییر ندهم و سنتی را نشکنم و از دور بر بساط خلافت نظر داشته باشم." مأمون با این شرط راضی شد. پس از آن حضرت، دست را به سوی آسمان بلند کردند و فرمودند: "خداوندا! تو میدانی که مرا به اکراه وادار نمودند و به اجبار این امر را اختیار کردم؛ پس مرا مؤاخذه نکن همان گونه که دو پیغمبر خود یوسف و دانیال را هنگام قبول ولایت پادشاهان زمان خود مؤاخذه نکردی. خداوندا، عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نیست مگر از جانب تو، پس به من توفیق ده که دین تو را برپا دارم و سنت پیامبر تو را زنده نگاه دارم. همانا که تو نیکو مولا و نیکو یاوری هستی."
جنبه علمی امام: مأمون که پیوسته شور و اشتیاق مردم نسبت به امام و اعتبار بیهمتای امام را در میان ایشان میدید میخواست تا این قداست و اعتبار را خدشهدار سازد و از جمله کارهایی که برای رسیدن به این هدف انجام داد تشکیل جلسات مناظرهای بین امام و دانشمندان علوم مختلف از سراسر دنیا بود، تا آنها با امام به بحث بپردازند، شاید بتوانند امام را از نظر علمی شکست داده و وجهه علمی امام را زیر سوال ببرند که شرح یکی از این مجالس را میآوریم: "برای یکی از این مناظرات، مأمون فضل بن سهل را امر کرد که اساتید کلام و حکمت را از سراسر دنیا دعوت کند تا با امام به مناظره بنشینند. فضل نیز اسقف اعظم نصاری، بزرگ علمای یهود، روسای صابئین (پیروان حضرت یحیی)، بزرگ موبدان زرتشتیان و دیگر متکلمین وقت را دعوت کرد. مأمون هم آنها را به حضور پذیرفت و از آنها پذیرایی شایانی کرد و به آنان گفت: "دوست دارم که با پسر عموی من (مأمون از نوادگان عباس عموی پیامبر است که ناگزیر پسر عموی امام میباشد.) که از مدینه پیش من آمده مناظره کنید." صبح روز بعد مجلس آراستهای تشکیل داد و مردی را به خدمت حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد و حضرت را دعوت کرد. حضرت نیز دعوت او را پذیرفتند و به او فرمودند: "آیا میخواهی بدانی که مأمون کی از این کار خود پشیمان میشود." او گفت: "بلی فدایت شوم." امام فرمودند: "وقتی مأمون دلایل مرا بر رد اهل تورات از خود تورات و بر اهل انجیل از خود انجیل و از اهل زبور از زبورشان و بر صابئین بزبان ایشان و بر آتشپرستان بزبان فارسی و بر رومیان به زبان رومیشان بشنود و ببیند که سخنان تک تک اینان را رد کردم و آنها سخن خود را رها کردند و سخن مرا پذیرفتند آنوقت مأمون میفهمد که توانایی کاری را که میخواهد انجام دهد ندارد و پشیمان میشود و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم." سپس حضرت به مجلس مأمون تشریف فرما شدند و با ورود حضرت، مأمون ایشان را برای جمع معرفی کرد و سپس گفت: "دوست دارم با ایشان مناظره کنید." حضرت رضا (علیه السلام) نیز با تمامی آنها از کتاب خودشان درباره دین و مذهبشان مباحثه نمودند. سپس امام فرمود: "اگر کسی در میان شما مخالف اسلام است بدون شرم و خجالت سئوال کند." عمران صایی که یکی از متکلمین بود از حضرت سؤالات بسیاری کرد و حضرت تمام سؤالات او را یک به یک پاسخ گفتند و او را قانع نمودند. او پس از شنیدن جواب سؤالات خود از امام، شهادتین را بر زبان جاری کرد و اسلام آورد و با برتری مسلم امام، جلسه به پایان رسید و مردم متفرق شدند. روز بعد حضرت، عمران صایی را به حضور طلبیدند و او را بسیار اکرام کردند و از آن به بعد عمران صایی خود یکی از مبلغین دین مبین اسلام گردید. رجاء ابن ضحاک که از طرف مأمون مامور حرکت دادن امام از مدینه به سوی مرو بود، میگوید: «آن حضرت در هیچ شهری وارد نمیشد مگر اینکه مردم از هر سو به او روی میآوردند و مسائل دینی خود را از امام میپرسیدند. ایشان نیز به آنها پاسخ میگفت و احادیث بسیاری از پیامبر خدا و حضرت علی (علیه السلام) بیان میفرمود. هنگامی که از این سفر بازگشتم نزد مأمون رفتم. او از چگونگی رفتار امام در طول سفر پرسید و من نیز آنچه را در طول سفر از ایشان دیده بودم بازگو کردم. مأمون گفت: "آری، ای پسر ضحاک! ایشان بهترین، داناترین و عابدترین مردم روی زمین است."»
اخلاق و منش امام: خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونهای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب تواضع و مهربانی رفتار میکرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمینمود. یکی از یاران امام میگوید: "هیچ گاه ندیدم که امام رضا (علیه السلام) در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که میتوانست نیازش را برآورده سازد رد نمیکرد در حضور دیگری پایش را دراز نمیفرمود. هرگز ندیدم به کسی از خدمتکارانش بدگویی کند. خنده او قهقهه نبود بلکه تبسم میفرمود. چون سفره غذا به میان میآمد، همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سر سفره خویش مینشاند و آنان همراه با امام غذا میخوردند. شبها کم میخوابید و بسیاری از شبها را به عبادت میگذراند. بسیار روزه میگرفت و روزه سه روز در ماه را ترک نمیکرد. کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت. بیشتر در شبهای تاریک، مخفیانه به فقرا کمک میکرد."(5) یکی دیگر از یاران ایشان میگوید: "فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود. لباس او در خانه درشت و خشن بود، اما هنگامی که در مجالس عمومی شرکت میکرد، خود را میآراست (لباسهای خوب و متعارف میپوشید).(6) شبی امام میهمان داشت، در میان صحبت چراغ ایرادی پیدا کرد، میهمان امام دست پیش آورد تا چراغ را درست کند، اما امام نگذاشت و خود این کار را انجام داد و فرمود: "ما گروهی هستیم که میهمانان خود را به کار نمیگیریم."(7) شخصی به امام عرض کرد: "به خدا سوگند هیچکس در روی زمین از جهت برتری و شرافت اجداد، به شما نمیرسد." امام فرمودند:" تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار، آنان را بزرگوار ساخت."(8) مردی از اهالی بلخ میگوید: "در سفر خراسان با امام رضا (علیه السلام) همراه بودم. روزی سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه ایشان غذا بخورند. من به امام عرض کردم: "فدایت شوم بهتر است اینان بر سفرهای جداگانه بنشینند." امام فرمود: "ساکت باش، پروردگار همه یکی است. پدر و مادر همه یکی است و پاداش هم به اعمال است."(9) یاسر، خادم حضرت میگوید: «امام رضا (علیه السلام) به ما فرموده بود: "اگر بالای سرتان ایستادم (و شما را برای کاری طلبیدم) و شما مشغول غذا خوردن بودید بر نخیزید تا غذایتان تمام شود. به همین جهت بسیار اتفاق میافتاد که امام ما را صدا میکرد و در پاسخ او میگفتند: "به غذا خوردن مشغولند." و آن گرامی میفرمود: "بگذارید غذایشان تمام شود."»(10) یکبار غریبی خدمت امام رسید و سلام کرد و گفت: "من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. از حج بازگشتهام و خرجی راه را تمام کردهام اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطنم برسانم و در آنجا معادل همان مبلغ را صدقه خواهم داد زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند ماندهام." امام برخاست و به اطاقی دیگر رفت و از پشت در دست خویش را بیرون آورد و فرمود: "این دویست دینار را بگیر و توشه راه کن و لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه دهی." آن شخص نیز دینارها را گرفت و رفت. از امام پرسیدند: "چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟" فرمود: "تا شرمندگی نیاز و سوال را در او نبینم."(11) امامان معصوم و گرامی ما در تربیت پیروان و راهنمایی ایشان تنها به گفتار اکتفا نمیکردند و در مورد اعمال آنان توجه و مراقبت ویژه ای مبذول میداشتند. یکی از یاران امام رضا (علیه السلام) میگوید: «روزی همراه امام به خانه ایشان رفتم. غلامان حضرت مشغول بنایی بودند. امام در میان آنها غریبهای دید و پرسید: "این کیست؟" عرض کردند: "به ما کمک میکند و به او دستمزدی خواهیم داد." امام فرمود: "مزدش را تعیین کردهاید؟" گفتند: "نه هر چه بدهیم میپذیرد." امام برآشفت و به من فرمود: "من بارها به اینها گفتهام که هیچکس را نیاورید مگر آنکه قبلا مزدش را تعیین کنید و قرارداد ببندید. کسی که بدون قرارداد و تعیین مزد، کاری انجام میدهد، اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان میکند مزدش را کم دادهای ولی اگر قرارداد ببندی و به مقدار معین شده بپردازی از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل کردهای و در این صورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزی به او بدهی، هر چند کم و ناچیز باشد؛ میفهمد که بیشتر پرداختهای و سپاسگزار خواهد بود."»(12) خادم حضرت میگوید: «روزی خدمتکاران میوهای میخوردند. آنها میوه را به تمامی نخورده و باقی آنرا دور ریختند. حضرت رضا (علیه السلام) به آنها فرمود: "سبحان الله اگر شما از آن بینیاز هستید، آنرا به کسانی که بدان نیازمندند بدهید."»
مختصری از کلمات حکمتآمیز امام: امام فرمودند: "دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت است." امام فرمودند: "علم و دانش همانند گنجی میماند که کلید آن سؤال است، پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند زیرا در این امر چهار طایفه دارای اجر میباشند: 1- سؤال کننده 2- آموزنده 3- شنونده 4- پاسخ دهنده." امام فرمودند: "مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است." امام فرمودند: "چیزی نیست که چشمانت آنرا بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است." امام فرمودند: "نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است."
شهادت امام: در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخنهای دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخنهایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهرآلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام از آن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (علیه السلام) به شهادت رسیدند.
تدفین امام: به قدرت و اراده الهی امام جواد (علیه السلام) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است شنبه 22 آذر 1393برچسب:, :: 19:11 :: نويسنده : دکتر امین عطایی بعضی اوقات نمی توان علت تب را مشخص کرد. اگر دمای بدن شما بیش از سه هفته 38/3درجه سانتیگراد یا بیشتر بود و پزشک نتوانست علت تب را تعیین کند، در این صورت تب شما با علت نامعلوم است. درجه حرارت طبیعی بدن در طی روز تغییر می کند. دمای بدن صبح ها پایین تر و عصرها بالاتر است. در حقیقت دمای طبیعی بدن بین 1/36 تا 2/37 درجه سانتیگراد متغیر است. اگرچه بیشتر افراد 37 درجه را مناسب می دانند، ولی دمای بدن شما ممکن است یک درجه یا بیشتر فرق کند. عواملی مثل عادت ماهانه در خانم ها یا انجام ورزش های سنگین روی دمای بدن موثرند. بعضی اوقات نمی توان علت تب را مشخص کرد. اگر دمای بدن شما بیش از سه هفته 3/38 درجه سانتیگراد یا بیشتر بود و پزشک نتوانست علت تب را تعیین کند، در این صورت تب شما با علت نامعلوم است. علل شایع تب عبارتند از:
1- بیماری ویروسی بیماری های ویروسی شایع ترین علت تب در افراد بزرگسال هستند، مانند بیماری آنفلوآنزا. علائم بیماری های ویروسی غیر از تب شامل آبریزش بینی، گلودرد، سرفه، گرفتگی صدا و درد عضلانی است. همچنین ویروس ها باعث اسهال،استفراغ و دل درد می شوند. بیماری های ویروسی با استفاده از آنتی بیوتیک ها درمان نمی شوند.
2- بیماری باکتریایی عفونت های باکتریایی ایجادکننده تب، می توانند روی هر کدام از اندام های بدن تأثیر بگذارند. این بیماری ها با آنتی بیوتیک ها درمان می شوند. مثلا عفونت مغز و نخاع باعث تب، سردرد، خشکی گردن و گیجی می شود. این عفونت می تواند باعث مننژیت یا عفونت پرده مغزی شود، لذا باید فورا به پزشک مراجعه کرد.
3- عفونت قارچی عفونت قارچی در هر اندامی می تواند دیده شود. برای درمان این نوع عفونت، از داروهای ضد قارچ استفاده می شود. تزریق برخی واکسن ها مثل واکسن سهگانه یا ثلات (دیفتری، کزاز، سیاه سرفه) و واکسن پنوموکوک (ذات الریه) باعث بروز تب در بدن می شود
4- تماس با حیوانات برخی افرادی که با حیوانات سروکار دارند، در معرض آلودگی با باکتری های نادری هستند که باعث تب می شوند. این باکتری ها در چهارپایان اهلی، شیر و لبنیات غیرپاستوریزه و در ادرار حیوانات بیمار وجود دارد. در این نوع علاوه بر تب، سردرد، درد عضلات و مفاصل نیز دیده می شود.
5- مسافرت هر کسی که مسافرت می کند خصوصا به خارج از کشور، می تواند در اثر غذاهای جدید، مسمومیت ها، حشرات و بیماری های قابل پیشگیری با واکسن دچار تب شود.
6- داروها برخی داروها مثل آنتی بیوتیک ها، داروهای فشار خون بالا یا داروهای ضدتشنج می توانند باعث افزایش دمای بدن شوند. تزریق برخی واکسن ها مثل واکسن سهگانه یا ثلات (دیفتری، کزاز، سیاه سرفه) و واکسن پنوموکوک (ذات الریه) نیز باعث بروز تب در بدن می شوند.
7- لخته خون گاهی اوقات یک لخته خون می تواند در ساق پا بوجود آید و باعث ورم و دردپا گردد. قسمتی از این لخته می تواند جدا شده و به ریه ها برود (آمبولی ریه) و باعث درد قفسه سینه و سختی نفس کشیدن گردد. گاهی وقت ها فرد به دلیل التهاب رگ های خونی دچار تب می شود. در این صورت باید سریعا به پزشک مراجعه کرد.
8- تومورهای بدخیم سرطان هم می تواند باعث بروز تب شود. گاهی اوقات تومور، موادشیمیایی را می سازد که باعث بروز تب در خودشان می شوند. گاهی وقت ها تومور، عفونت می کند. تومورهای مغز می توانند از تنظیم دمای بدن توسط هیپوتالاموس (ترموستات بدن) جلوگیری کنند و باعث تب شوند. بسیاری از داروهایی که بیماران سرطانی استفاده می کنند، باعث تب می شوند. در نهایت سیستم ایمنی در بدن بیماران سرطانی ضعیف می شود، در نتیجه در معرض ابتلا به عفونت های مختلف قرار می گیرند.
9- عوامل محیطی گاهی وقت ها وقتی بدن بیش از حد گرم می شود، دمای بدن خیلی بالا می رود. افزایش دمای بدن در اینگونه مواقع را هیپرترمیا می گویند. این شرایط در اثر ورزش شدید یا در اثر بودن در آبوهوای گرم و مرطوب ایجاد می شود. شیوه درمان هیپرترمیا با سایر علل ایجادکننده تب متفاوت است. این یک حالت اورژانسی است و فرد دچار هیپرترمیا باید سریعا خنک شود. گرمازدگی و آفتاب سوختگی شدید نیز باعث بروز تب می شوند.
10- بیماری های التهابی برخی بیماری های التهابی مانند آرتریت روماتوئید (التهاب مفاصل) نیز باعث بروز تب می گردند. نیره ولدخانی بخش سلامت تبیان پنج شنبه 13 آذر 1393برچسب:, :: 22:41 :: نويسنده : دکتر امین عطایی وقفه تنفسی در خوابوقفه تنفس یا قطع تنفس در خواب یا آپنه خواب (Sleep apnea) یک اختلال است که باعث توقف تنفس برای مدت کوتاهی در طول خواب میشود. این دورهها به آپنه (apneas) نامیده میشود. آپنهها "معمولاً" بین ۱۰ تا ۳۰ ثانیه طول خواهند کشید و در موارد شدید، آپنهها میتوانند صدها بار در هر شب تکرار شوند. شخص با احساس خفگی به دفعات مکرر از خواب می پپرد، هر کدام از آنها میتواند تا ۲ دقیقه نیز به طول انجامد، خود فرد معمولاً از آنها مطلع نمیگردد. آپنهها میتوانند باعث شوند که فرد نتواند به خوبی در طول شب به خواب رود، و همین امر باعث میشود که افراد مبتلا به آپنه خواب در طول روز کمتر به حالت آماده باش قرار گیرند، این میتواند به حوادث غیر قابل جبرانی در طول روز منجر شود؛ افراد مبتلا به آپنه خواب درمان نشده، تا هفت برابر بیشتر از افراد عادی در تصادفات وسایل نقلیه موتوری دخیل میباشند. همچنین خطر ابتلا به فشار خون بالا در افراد مبتلا به آپنه خواب درمان نشده، بیشتر میباشد. وقفهٔ تنفسی درخواب به طولانی و یا نامنظم شدن فاصله زمانی دم و بازدم گفته میشود. این ناهنجاری بخصوص در سالمندان و افراد چاق سبب بروز اختلال جدی در خوابیدن میشود. آپنه خواب عبارتست از وقفه تنفس بیش از ۱۰ ثانیه ضمن خواب، سه نوع آپنه تقسیم بندی شده است. آپنه میتواند انسدادی باشد یعنی در اثر انسداد در راههای هوایی فوقانی بوجود آید، میتواند مرکزی بوده یعنی به علت مشکلات مغزی ایجاد شود و همچنین میتواند مختلط باشد. انواع آپنه خواب
نشانههاعلائم آپنه انسدادی خواب شامل خواب آلودگی بیش از حد در طول ساعات بیداری است همچنین خروپف با صدای بلند علامت دیگری از آن است، و شریک بستر شما ممکن است برای اولین بار متوجه این مشکل شود سردرد در صبح و خشکی دهان نیز میتواند یکی از علائم باشد چاقی نیز در افراد مبتلا به آپنه خواب رایج میباشد، اما همه این افراد مبتلا به آپنه خواب، اضافه وزن ندارند. سرجمع و به طور خلاصه خشکی دهان و گلو هنگام برخاستن از خواب، خستگی و خواب آلودگی در طی روز، سردرد هنگام برخاستن از خواب، تغییر در خلق، کاهش میل جنسی، اشکال در تمرکز و یادگیری، تحریک پذیری، کاهش توان یادگیری، تغییر شخصیت، احساس خستگی و افسردگی در طی روز، خرخر با صدای بلند، خواب شبانهای که باعث تجدید قوا نشود، سوزش سر دل، تعریق شدید هنگام خواب، تکرار ادرار در شب، افزایش سریع وزن و بی خوابی از علایم آن است. پیش آگاهیاغلب افراد مبتلا به آپنه انسدادی خواب بدون مشکل میتوانند به خواب روند. تشخیصانجام یک معاینه فیزیکی برای تشخیص آپنه خواب لازم میباشد، پزشک شما برای تشخیص داخل دهان و گلو شما را بازدید میکند. خروپف و یا احساس بیش از حد خواب آلودگی در طول روز. مطالعه خواب برای تایید تشخیص نیاز میباشد؛ مطالعات خواب باید به طور سنتی در یک مرکز خواب در شب انجام گیرد، اما با این حال، تحقیقات اخیر نشان میدهد که برای تشخیص و مطالعات خواب گاهی اوقات در خانه نیز با استفاده از بعضی تجهیزات انجام پذیر میباشد. در مراکز خواب، سنسورهایی بر روی انگشت، پوست سر و قفسه سینه قرار میگیرد که هر کدام از آنها وظایفی به عهده دارند که به شرح زیر میباشد: حسگرهایی که بر روی پوست سر قرار میگیرد امواج مغزی را برای اندازهگیری اینکه چه مدت طول میکشد تا بیمار به خواب رود، و چه مدت طول میکشد تا وارد مراحل مختلف خواب شود و اغلب چگونه در طول شب از خواب بیدار میشود را شناسایی میکند. حسگری که در انگشت قرار میگیرد سطح اکسیژن در خون را اندازهگیری میکند. حسگرهایی که بر روی قفسه سینه قرار گرفته، نرخ ضربان قلب و تنفس ثبت میکند، و همچنین اینکه چگونه باعث قطع تنفس در بیمار میشود را بررسی میکند. همچنین حسگری که در داخل سوراخهای بینی قرار میگیرد فقط برای اندازهگیری جریان هوا میباشد. عوارضپر فشاری خون، سکته مغزی، نارسایی و حمله قلبی، آریتمی ضربان قلب، ناتوانی جنسی، کاهش کارایی و بازدهی فرد در امور تحصیلی و شغلی، افزایش ریسک ابتلا به دیابت تیپ دو، افزایش بروز اختلال بیش فعالی و کمتوجهی در کودکان، کاهش کیفیت خواب فرد و احساس خستگی و خواب آلودگی شدید در طی روز، کاهش سطح اکسیژن خون که منجر به فعالیت بیشتر قلب و افزایش فشار خون و همچنین بزرگ شدن قلب میشود. ممانعت
روشهای ساده برای کاهش وقفه تنفسیچند راهکار ساده برای اینکه وقفهٔ تنفسی را کاهش دهید:
راهکارتغییر در شیوه زندگی، کاهش وزن و بهبود عادات غذایی، عدم مصرف آرام بخش، قرصهای خواب آور و آنتیهیستامینها قبل از خواب، عدم مصرف مشروبات الکلی و غذاهای سنگین چهار ساعت قبل از خواب، تنظیم الگوی خواب منظم و سعی شود در هنگام خواب پهلو بخوابید، در هنگام خواب از بالش استفاده نکنید، فعالیت بدنی داشته باشید و ورزش کنید، در منزل از دستگاههای مرطوبکننده و تصفیه هوا استفاده کنید، از مصرف شیر، کره، پنیر و خامه حداقل دو ساعت قبل از خواب اجتناب کنید، هنگام خواب دقت کنید بدن شما در یک راستا باشد، با دهان نفس نکشید زیرا تنفس دهانی موجب خشک شدن مخاط دهان و گلو و تشدید خرخر میشود و در نهایت اینکه از مصرف سیگار اجتناب کنید زیرا دود سیگار موجب تورم راههای هوایی خواهد شد. درضمن باید توجه داشت که وقفه تنفسی حین خواب یک حالت تهدید کننده حیات بوده و بایستی فوراً درمان گردد. درمانبرای درمان آپنه انسدادی خواب، بسیاری از مردم با استفاده از دستگاه کمک تنفسی CPAP برای مدیریت و درمان اختلال تنفسی روزمره خود استفاده میکنند، این دستگاه اجازه میدهد تا شما به آسانی تنفس کنید.
در صورتی که هر یک از شرایط زیر برای شما رخ دهد، با پزشک خود تماس گرفته و او را در جریان قرار دهید:
مدت زمان درماناینکه چه مدت طول خواهد کشید که آپنه خواب به طول کامل درمان شود به نحوه درمان آن بستگی دارد. به طور کلی، آپنه خواب یک اختلال مزمن میباشد، این به این معناست که ممکن است تا پایان عمر ا شما همراه باشد. برای افراد مبتلا به آپنه خواب مرکزی، چه مدت این مشکل طول خواهد بستگی به درمان زمینهای برای اختلالات عصبی یا قلبی عروقی دارد. برای افراد مبتلا به آپنه خواب مرکزی، چه مدت این مشکل طول میکشد بستگی به درمان برای اختلالات عصبی یا قلبی عروقی زمینهای پنج شنبه 6 آذر 1393برچسب:, :: 14:0 :: نويسنده : دکتر امین عطایی دگزامتازون (به انگلیسی: Dexamethasone) رده درمانی: کورتیکواستروئید . اشکال دارویی: آمپول، قرص، قطره، شربت، پماد عملکرد: کاهش التهاب، تضعیف سیستم ایمنی مکانیسم اثر: در غلظتهای بالای موضعیکورتیکواستروئیدها اثر مستقیم بر رویغشاء دارند. کورتیکواستروئیدها اگزودای سلولی و فیبرینی و انفیلتراسیونبافتی را کاهش میدهند. ممانعت از تشکیل کلاژن و بافت همبند، تأخیر درتولید مجدد سلولهای اپیتلیال، کاهشتشکیل عروق جدید پس از التهاب و کاهش نفوذپذیری مویرگهای متورم از دیگراثرات این دارو میباشد. موارد مصرف:درمانحالتهای التهابی و آلرژیک، بیماریهای خود ایمنی مانند لوپوس اریتماتو، آلرژی، پمفیگوس، آسم، کهیر، درمان روماتیسم مفصلی، نارسایی غده آدرنال و شوک آنافیلاکسی، التهاب چشم، پوست و مفاصل.
متأسفانه پزشکان و بیماران علاقهی خاصی به این دارو دارند، چون به سرعت التهاب، تب و عوارض کوفتگی عضلانی را از بین میبرد، داروی بتامتازون، دگزامتازون، تریامسینولون، داروهای تزریقی کورتوندار است، این دارو مانند شمشیر دو لبه عمل کرده و عوارض خطرناکی به سیستم ایمنی بدن آسیب میرساند. : کورتون هرچند علائم بیماری را کاهش میدهد اما بیماری را از میان نمیبرد. کورتون مانع رسوب کلسیم در استخوانها میشود و فرآیند استخوانسازی را کاهش میدهد. فشار خون، چاقی، مشکلات بینایی از قبیل کاهش بینایی، آب مروارید، آب سیاه، خونریزی گوارشی، اختلالات بسیار شدید هورمونی از دیگر عوارض دگزامتازون است. افرادی که از دیابت و فشار خون رنج میبرند، این افراد پیش از استفاده از این دارو با پزشک خود مشورت کنند. پزشکان و مردم مصرف داروهای تزریقی را به حداقل برسانند و بیشتر از داروهای خوراکی مصرف کنند.
چهار شنبه 5 آذر 1393برچسب:, :: 14:33 :: نويسنده : دکتر امین عطایی
یکی از لحظات جانسوز جریان کربلا شهادت دختر حضرت حسین علیه السلام است که وقتی سر بریده امام حسین را برای رقیه سلام الله علیها آوردند گفت این سر کیست؟ به او گفتند: سر پدرت حسین است. سر را با احتیاط از داخل طشت برداشت و به سینه چسبانید و با گریه های سوزناک خود خطاب به سر چنین گفت: پدر چه کسی تو را به خون آغشته کرد؟ چه کسی رگ های گردنت را برید؟ پدر چه کسی در خردسالی یتیمم کرد؟ پدر دختر یتیم تو به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بی پوشش چه کنند؟ پدرجان زنان اسیر و سرگردان کجا بروند؟
پدر جان چه کسی چشمان گریان را چاره ساز است؟ پدر جان چه کسی یار و یاور غریبان بی پناه است؟ پدر جان چه کسی پریشان مویی ما را سامان می بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه کسی با ماست؟ وای بر ما بعد از تو وای از غریبی! پدر جان کاش فدایت می شدم. پدر جان ای کاش بیش از این نابینا می شدم و تو را اینگونه نمی دیدم.
پدر جان کاش پیش از این در خاک خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی دیدم. سپس لب ها را بر لب های پدرش امام حسین نهاد و چنان گریست که همان لحظه بیهوش شد و وقتی او را حرکت دادند دریافتند که از دنیا رفته است.
المنتخب فی جمع المراثی و الخطب طریحی، ص ۱۳۶-137 یک شنبه 18 آبان 1393برچسب:, :: 9:13 :: نويسنده : دکتر امین عطایی ویتامینی که برای عملکرد مغز، پوست و معده ضروری است
ویتامین B3 یا نیاسین یکی از مواد مغذی و ضروری برای بدن است که به عملکرد صحیح اعضای مهم بدن از جمله مغز، پوست و معده کمک میکنند.
پزشکان مصرف روزانه این ویتامین را برای افراد مختلف توصیه میکنند که به طور مثال مصرف دو تا 12 میلیگرم از ویتامین B3 برای کودکان و 14 میلی گرم از آن برای زنان ضرورت دارد. همچنین زنان باردار و شیرده باید به ترتیب 18 و 17 میلیگرم از این ویتامین را در روز مصرف کنند. از سوی دیگر مصرف بیش از حد ویتامین B3 موجب برافروخته شدن پوست میشود.
ویتامین B3 به طور طبیعی در بسیاری از مواد خوراکی همچون میوهها، سبزیجات و گوشت وجود دارد. همچنین میتوان این ویتامین را در خوراکیهایی از قبیل آووکادو، خشکبار، خرما و نان سبوسدار مشاهده کرد. به گفته پزشکان فرآوردههای فرعی گوشت همچون جگر، دل و قلوه آسانترین راه برای تامین نیاز بدن به ویتامین B3 است. باور رایج در جامعه پزشکی این است که ویتامین B3 میتواند به کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی کمک کند. در واقع این ویتامین از طریق افزایش میزان کلسترول خوب و پایین آوردن میزان کلسترول مضر بدن در سلامت قلب و مغز موثر باشد. اگرچه ویتامین B3 در مواد خوراکی وجود دارد اما میتوان این ویتامین را در قالب مکمل دارویی نیز مصرف کرد.
از آنجایی که ویتامین B3 نقش مهمی در عملکرد صحیح اعضای بدن بازی میکند کمبود آن در بدن با عوارض جانبی همراه خواهد بود. در افرادی که سطح این ویتامین پایین است علائمی چون ابتلا به التهاب پوست، زوال عقل و اسهال مشاهده میشود که در موارد شدید حتی میتواند منجر به مرگ فرد شود.
شنبه 3 آبان 1393برچسب:, :: 18:48 :: نويسنده : دکتر امین عطایی
یا عباس (ع) ای عشق زلال، روح دریا عباس زیبایی محض،ای دلارا عباس الحق که به تو نام قمرمی آید! ای ماه ترین عموی دنیا عباس
ا عباس ابن علی (ع)
به سقّایی رود عبّاس و شور افکنده در دل ها
"الا یا ایها الساقی ! ادر کأساً و ناولها "
سر و دست و تن و جان داد و مقصودش نشد حاصل
" که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل ها "
چو عبّاس دلاور ، واژگون از عرشه زین شد
" زتاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها "
عزیزان غرق خون ، شب پر تلاطم ، دشت پر دشمن
" کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها ؟ "
اسیری می رود اهل و عیال سیّد طاها
" جرس فریاد می دارد که بر بندید محمل ها !"
چه زیبا گفت ((حافظ)) ای ((خرد)) از پستی دنیا
مَتی ما تَلقَ مَن تَهوی دَعِ الدنیا و اهملها؟
سه شنبه 25 شهريور 1393برچسب:, :: 15:43 :: نويسنده : دکتر امین عطایی اکسیرهای جوانی: عواملی که به عنوان اکسیر جوانی شناخته میشوند: روی – کلسیم – ژرمانیوم –ویتامین های E و B12,B13- بتا کاروتن - منیزیوم - مرتب کار کردن روده ها – عبادت یا تفکر متعالی – استفاده از نور خورشید در تابستان - فعال نگه داشتن مغز – ازدواج زود هنگام – وزن متناسب – بازگشت به محل تولد پس از بازنشستگی(به علت وجود املاح و فلزات سازگار با آن شخص در منطقه)- استفاده از نمک واقعی-مواد پائین اورنده کلسترول-حمام آب های معدنی- بسط روابط فامیلی-حجامت-نوشیدن روزانه آب انگور و سیب و لیمو ترش طبیعی-روزانه 5 قاشق غذاخوری عسل میل شود- جایگزینی روغن کنجد وزیتون رعایت قوانین طبایع و مزاجها –غذای ساده که شامل نان سبوس دار-سیب زمینی – کره و شیر و سبزی و میوه باشد -رژیم ماست+خرما – نیش زنبور عسل (جهت دردهای آرتروز و رماتیسم)- استفاده از جوانه های کنجد و گندم و جو و یونجه در غذاهای روزانه (اولین بار ماهونگ چینی پیش از به وجود آمدن تمدن غرب استفاده از جوانه ها را آغاز کرد و 257 سال عمر کرد) -مرکبات شیرین(خاصیت مرکبات شیرین این است که نیروی الکتریکی تولید میکنند و در بدن مانع رسوب خون در جدار رگ ها میشوند)
ادامه مطلب ... آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|